دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹
هوای مجنون لندن
با سرعت بالا ببینید
با سرعت پائین ببینید
عجب جنونی! هوای لندن را میگویم. جنونش از جنون عالم بیشتر است. هر لحظه به رنگی در میآید. انگلسیها اگر همه چیزشان خوب باشد، هواشان بکلی خراب است. هوای لندن خراب تر از جاهای دیگر. تازه لندن برای اینکه آب و هوای معتدلتری داشته، پایتخت شده است. البته آن موقعها هنوز جیمز وات، سازنده ماشین بخار، به دستور پزشکان از لندن فرار نکرده بود و تی اِس الیوت از دست هوای لندن نمرده بود.
"ملالانگیز" کمترین صفتی است که میشود به آن داد. دوستی به طنز میگوید، ابهام اخلاقی انگلیسیها با آب و هواشان بیارتباط نیست. و اگر هوا اندکی آفتابی و گرمتر بود، تعاریف اخلاقیشان واضحتر میشد، بنیان ملیشان قوام بیشتری میگرفت و خواب بعد از ظهرشان راه میافتاد. من خیال میکنم علاوه بر اینها یک جور عشق سوزان هم شاید بر بیحالی و بیخیالی و خون سردیشان غالب میآمد.
بیهوده نیست که اینها در ادبیات پربارشان تنها یک داستان عاشقانۀ جاندار عالمگیر دارند. سقف آسمان چندان کوتاه است که به عشق و دلدادگی راه نمیدهد. داستانهایشان از نوع "افسانههای کنتربری" است که به درد شبنشینی در جهنم میخورد. "بلندیهای بادگیر" هم که میرفت یک داستان عاشقانۀ ناب از کار در بیاید، به خاطر توفانی شدن خلقیات "هیت کلیف"، قهرمان داستان، که بیشباهت به تلون هوای لندن نیست، چنان به خشونت گرایید که از حال عاشقانه خارج شد. روح توفانی هیت کلیف به گمانم ناشی از آب و هوای توفانی انگلیس است.
اما نه، بیشتر انگلیسیها بر اثر همین آب و هوای متلون است که خوددار، خونسرد، و بیروح جلوهگر میشوند. همین است که به جای داستانهای عاشقانه تا بخواهید داستانهای پلیسی و جنایی و کارآگاهی از درون ادبیاتشان بیرون میزند. چنین هوای رازآلود پر ابهامی معلوم است که آگاتا کریستی میسازد یا آرتور کنان دویل، خالق شرلوک هلمز و حد اکثر یان فلمینگ که بنشیند جیمزباند بنویسد و سالهای دراز، مردم را سر کار بگذارد.
گویا حق با آن نویسندۀ زنده و حی و حاضر - که اسمش را نمیتوانم بیاورم - باشد که در بارۀ آب و هوای لندن میگوید: "وقتی روزش از شب گرمتر نیست، و نور با تاریکی تفاوتی ندارد و زمینش از دریا خشکتر نیست، معلوم است که مردمش نیروی تشخیص را از دست میدهند و خیال میکنند همه چیز - از احزاب سیاسی گرفته تا رفتار جنسی و معتقدات مذهبی - تقریباً یکسان است. بنابراین انتخاب معنی ندارد و بده بستانی در کار نیست".
من خیال میکنم این نویسنده یادش رفته خیلی چیزهای دیگر راهم اضافه کند. مثلا تردیدی ندارم که انگلیسیها، اگر این آب و هوای خراب را نداشتند، به سوی سرزمینهای دیگر روانه نمیشدند و از آسیا و آفریقا و آمریکا سر در نمیآوردند و خیلی جاهای دنیا دچار استعمار و استثمار و هزار کوفت و زهر مار دیگر نمیشد. برعکس، به جای اینکه تمام کشورهای عالم را بگیرند، مثل بچه آدم راه میافتادند، میرفتند دید و بازدید قوم و خویشهایشان در همین لندن یا شهرهای دیگر.
میبینید که دید و بازدید در لندن هیچ بازار گرمی ندارد. در عوض تا بخواهید بازار کافهها و پابها و رستورانها گرم است. این کاملاً طبیعی است. در چنین هوایی آدم باید خل باشد که به دید و بازدید برود. کز کردن در گوشۀ کافه و پاب میتواند هر کس را از شر باران و باد - دو عنصر اصلی هوای لندن - در امان نگه دارد.
وقتی به دوستی زنگ میزنی و برای مثال از او میپرسی: "داری چه کار میکنی؟"، طبیعیترین جواب این است که بگوید: "در این هوا هیچ کاری نمیشود کرد. بیا بنشینیم گپ بزنیم." درست هم میگوید. حالا که دورۀ فتح کشورهای دیگر گذشته، خب باید نشست گپ زد.
وقتی در ماه آوریل که در ایران همۀ درختان بهار کردهاند و در اینجا غنچههای درختان از ترس سرما جرأت سر برآوردن ندارند، آدم مگر پوست کرگدن داشته باشد که بخواهد به گردش برود. برای همین هم هیچ شاعری در انگلیس هیچگاه نگفته "درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند". اگرچه ادبیات کارش دروغپردازی است، اما خب چنین دروغهای بزرگی به شاعر نمیبرازد. با وجود این، نمیدانم چرا بلبلهایش عین آدمهایش اینهمه پوستکلفت درآمدهاند که ساعت چهار صبح، وقتی باد و باران چنان آشوبی بپا کرده که شما را از خواب خوش نیمهشب بیدار میکند، شروع به خواندن میکنند.
اگر بگویم پادشاه ستارگان در اینجا مردهاست (کی زنده بود که بمیرد؟)، سخن گزافی نیست. در عوض، ابر در اینجا زنده است و پر جنب و جوش و پربار و غران و مسلط بر همۀ زمین و آسمان. گویی خدایان هرگز وارد لندن نشدهاند. کوه ندارد که سکونتگاه خدایان شود. زندگی درون ابر و باد هم زیبندۀ خدایان نیست. آن همه عشق که خدایان راست، در اینجا برباد میرود. به همین جهت، مذهب در بین انگلیسیها پایه و مایۀ درست و حسابی ندارد. پروتستانهای رادیکال هم که در مذهبشان صادق بودند، سرانجام مجبور شدند بساطشان را جمع کنند و از اینجا بروند. خب، هوای لندن به رادیکالیسم نمیسازد. اول به هلند رفتند، اما چون آنجا هم آفتاب کمرمقی داشت، راهی آمریکا شدند و خیال خودشان را راحت کردند.
آفریدگان شکسپیر هم، با آنکه بیشتر نمایشنامههایش در لندن نوشته شده، هیچ یک لندنی نیستند. هملت آتشینمزاج دانمارکی است. دانمارکی؟ واخ خدا نصیب نکند، آنجا که هوایش بدتر است. حتماً در دورۀ شکسپیر هنوز آمریکا رو نیامده بوده و انگلیسیها مشغول استعمار هند نشده بودند، وگرنه هملت، دانمارکی از کار در نمیآمد. چنانکه رومئو و ژولیت رومی از کار در آمدند و اتللو سیاهپوست و مراکشی.
دیکنز هم گرچه پرحرارت مینوشت، اما اینجا طرفداران زیادی نداشت. داستانهایش به صورت پاورقی در همین لندن چاپ میشد، اما به جای اینکه لندنیها برایش سر و دست بشکنند، نیویورکیها برایش سر و دست میشکستند. چه جوری؟ اینطور که وقتی کشتیهای انگلیسی روزنامههای لندن را به نیویورک میبردند، مردم پرحرارت آنجا، پیش از اینکه کشتی به ساحل برسد، به آب می زدند تا زودتر از سرنوشت قهرمان داستانی که یک هفته در انتظارش مانده بودند، مطلع شوند و این سبب میشد که عدهای از آنها در آب غرق شوند. در حالی که مردم لندن عین خیالشان نبود. تا حالا شنیدهاید که مردم برای خواندن داستان، خود را به کشتن بدهند؟ آمریکاییها، مثل انگلیسیها زبل نیستند و در همه جای عالم، حتا جهان داستانی، خود را به کشتن میدهند.
حالا فکر نکنید لندنیها در بوران و سرما همه با عبا و قبا و پوستین و کاپشن و پالتو در خیابان ظاهر میشوند. اصلاً. همین که خورشید سر از ابر بیرون میآورد، خیابان آکسفورد غلغله میشود. خانمها لخت و پتی میشوند و با مینیژوپ و تیشرت سینهباز و شلوارک، دل از عارف و عامی میبرند. آن وقت منظرۀ خندهداری به وجود میآید. یک عده توی پالتو سر در گریبان کردهاند و عدۀ دیگر لخت و پتی کنار آنها راه میروند. دوستی دارم که عقیده دارد مردم انگلیس لباسهای خود را نه از روی هوا که از روی تقویم انتخاب میکنند. یعنی تقویم را ورق میزنند، میبینند امروز مثلاً ۱۵ آوریل است. تیشرت و شلوارک میپوشند و راه میافتند. دیگر کاری به این ندارند که در بیرون مردم از سرما دارند میلرزند.
اگر من در لندن دانشآموز بودم و دبیر انشا میگفت درباره هوای لندن بنویسید، خطاب به ایشان مینوشتم: "آقای دبیر، اگر هوای لندن خوب بود، فواید بیشماری داشت. اولاً ما یک خورده گرم میشدیم. ثانیاً تعداد توریستها زیاد میشد. ثالثاً موزههایش مملو از جمعیت میشد. رابعاً همۀ خیابانهایش پر از جمعیت میشد، نه اینکه فقط همین خیابانهای دور و بر هاید پارک و کاوِنت گاردِن و این جور جاهای توریستی پر از جمعیت باشد و جاهای دیگر پرنده پر نزند. خامساً لندن میشد مرکز برگزاری کنفرانسهای بینالمللی. سادساً مردم به دید و بازدید یکدیگر میرفتند. تاسعاً پیرمردها و پیرزنهای بیچاره آخر عمری از گوشۀ خانهشان بیرون میآمدند... آقای دبیر، اینهمه دلیل کافی نیست که برای لندن هوای گرمتری آرزو کنیم؟"
bahar22 - انگلستان - لندن |
همینجوریش هم همیشه پر از توریست هستش. این یکی از بزرگترین منابع در آمد ملی به حساب میاد. اگه این متن رو تو یه ژورنال خارجی میخوندم میگفتم خوب داره با کشور خودش مقایسه میکنه. اما شما اینجا برای ایرانیها مینویسید که اهل ایران هستند. پس اینکه بگیم توریست نداره یا کم داره دروغ وحشتناکی. پر از جاهای دیدنی رایگان. خیلی از جاهای اروپا باید برای دیدن موزهها پول داد. به عنوان یک ایرانی اینجا چیزی نیست که نشه پیدا نکرد. بیشتر از ۹۰ رستورن ایرانی. ۳۰ تا ۴۰ تا سوپرمارکت ایرانی، قنادیهای ایرانی.تمامی محصولات شرکتهای ایرانی تو اینجا پیدا میشه، مثل یک او یک. تنها چیزی که اینجا نیست، تابستون طولانی و گرمه. زمستونش خیلی هم تهران بهتر و متعادل تره. آنهایی هم که تو اون مصاحبه گفتند لندن اینجور و انجور، همشون بیخود موندن اینجا. همشون دارن پول txt رو به عنوانه پول بیکاری از دولت میگیرن میخورن، کار سیاه هم میکنن. خوب بر گردند به تهرانه آلودهی خفن که احمدی نژاد کوفت هم بهشون نمید. من از آدمهأی که مفت خورن بد هم از جائی که هستند بد میگن متنفرم . |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
bahar22 - انگلستان - لندن |
اصلا از این توضیح تون خوشم نیومد. بی انصاف. اولا لندن یکی از سبزترین جاها ییست که من دیدم. بهارش بسیار طولانی تر از تهران هستش. هنوز عید ایرانیها نشده اینجا درختها سبز شدن و شکوفه دادن، و این به مدت ۱ ماه ادامه داره و همهی این ماه شما میتونید گًل کردن طبیعت رو شاهد باشید.همیشه شلوغ و زندهست حتی تو هوای بارانی. مردمش از خیلی از کشورهای دیگه اروپأی گرمتر و با ادب تر هستند. همیشه لبخند دارند، آرام هستند و به همه احترام میذارن. در مقایسه شهرهای دیگه اورپا اصلا باد سرد و سوز نداره. |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
سیروس کمال - امارات - دبی |
بیایید ببینید امارات چه خبره ؟؟ آنقدر گرمه که قابل وصف نیست . زنده باشید . |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسکو |
واقعاهوای کل ukافتضاح هست هرچندمادیگه عادت کردیم/ |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
manis - انگلیس - شفیلد |
والا تا اون جایی که ما میدونیم نه تنها لندن بلکه همه جای انگلیس همینطوره. |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
maiden666xx - انگلستان - انگلستان |
هر چی باشه اینجا هواش پاکو تمیزه وسر سبز و باسفا.و از همه مهمتر ادم ارامش داره !!!! (: |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
شب قطبی - امارات - دبی |
به جهنم که هوای لندن مجنونه.اصلا این جور چیزا رو کی اهمیت بهش میده. ربطی نداره ولی مرگ بر اسراییل.مرگ بر صیهونیسم و آمریکا |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
pariya4u - کیف - اکراین |
فکر نمیکنم اوضاعتو ن از اینجا که ما هستیم بدتر باه.پس الان خودتونو لو دادین دلیل گرم شدن هوای زمین انگلیسیان که نشستن دارن دعا میکنن. |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
Raz_uk - انگلیس - کمبریج |
چه لوووووووووووووس! کسی اجبارتون نکرده لندن زندگی کنین حالا مثل این ندید پدیدا...اولا که هوای تمام انگلیس مرطوبه و مختص به لندن نیست...بعدشم باز میرین ایران اونجا فخر میفروشین که واه واه چه دوووودو دمی چه مملکتی...ماکه خارج هستیم اونجا اینجوری نیست و ازین ژستای 1 پنسی که دیگه هیچ جائی خریدار نداره.... |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
persianshadow1 - انگلستان - برایتون |
اتفاقا لندن بسیار شهر جذاب و باهالیه به نظر من لندن پایتخت دنیاست! |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
amir_london - انگلپیس - لندن |
bahar22 - انگلستان - لندن -باهات موافقم |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
LiliRose - کانادا - تورنتو |
می گفت سرمای زمستونش سردتره! یعنی چی؟ مگه بادهای اونجا چند کیلومتر سرعت دارند؟ اینجا تا 10 یا 15 کیلومتر مشکلی نیست ولی وقتی زمستون باد بره حدود 30 کیلومتر یا بیشتر سرماش اذیت می کنه. ولی هر کشوری پوشاک زمستونی مخصوص به خودش رو داره که تحمل سرما رو راحت می کنه. |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسکو |
شب قطبی - امارات - دبی --روانی مشکل داری برو تیمارستان .. مرگ برتازی وتازی پرستان .. |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
بچه شمرون - هلند - روتردام |
هوای هلند هم همینجور هستش اما دلیل نمیشه که مردمانش بد باشن مگه دروغ میگن که شما بهتون بر خورد حالا مگه از بدی مردم و کشور انگلیس چیزی گفتن خوده هلندیها، انگلیسیها و کلا شمال اروپا میدونن که هوای بدی داره کشورشون، خوبه که شما خودتون هم ایرانی هستین اگه انگلیسی بودین چی هرچند انگلیسیها به نظره دیگرون احترام میذارن مخصوصا اگه حقیقت باشه حالا کی گفته که انها که نظرشون رو گفتن تهرانی هستن که گیرتون رو تهرونیهاست، بهاره تهران رو باید حس کرد تو کوچه پس کوچه هاش تو کوچه باغای شمرون به کسی هم ربطی نداره که بمونن یا برگردن جای کسی رو تنگ نکردن حقوق دولت و کار سیاه هم نوش جونشون. |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
bluesnow - انگلیس - لندن |
bahar22 - انگلستان - لندن . . دقیقا همینطوره که توصیف کردی ممنون دوست عزیز. من که واقعا عاشق مردم اینجام. |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
joluse - انگلیس - منچستر |
اتفاقا اب و هوای نه تنها لندن بلکه کل اروپا غربی و شمالی افتضاحه بدون استثنا. مردمشونم به شدت سرد و یخ و بی عاطفه هستند و اگه ادای محبت کردن را در می اورند کاملا معلومه که مصنو عیه اما صفات خوبشونم واقعا خوب مثلا اصلا چسان فسانی نیستن و اصلا اهل چاپلوسی و از اینجور حرفها نیستند. من غرض نویسنده را نمی دونم اما متعجب از بعضی کامنتها که یه جور بهشون برخورده انگار خدایی نکرده احساس می کنند کسی راجب ملک پدرشون کسی چیزی گفته. بعدشم واقعیت واقعیته خود بابای انگلیسیش از اب و هواش بد میگن این هموطنای ول کن معامله نیستن . نترسین بابا کلاس شما سر جاش میمونه و هنوز م فک و فامیل افتخار می کنند که شما لندنی. |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
pandora - آلمان - آلمان |
بعضی جاهای المان از لندن هم بدتره.من بارون رو دوست دارم به شرطی که نخوام زیرش راه برم و خیس شم !و هوای ابری واقعا توی روحیه تاثیر میذاره |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
SarayeAzadi - انگلیس - لندن |
در اینکه هوای اینجا زیاد تعریف نداره بحثی نیست .دوست بامزه انگلیسی ام به شوخی میگفت « سه چیز در بریتانیا ثابت نیست و بهتر است که اعتماد نکنی و دل نبندی تا مریض نشی.1- آب و هوای بریتانیا 2- زنان آن 3- کار و شغل ثابت هم به خاطر آب و هوای متغیر و احساسات غیر قابل پیش بینی زنان آن,ناپایدار است. » اما به نطرم اینکه مردم باصفای بریتانیا رو از روی آب و هوای نامطبوع کشور ارزیابی کنیم یه خورده بی انصافی ست. چون آب و هوای لندن با دیگر شهرهای بریتانیا متفاوت و یکسان نیست. در شهر بزرگ لندن بیشتر خارجی ها زندگی میکنند تا انگلیسی ها . در ضمن بیشتر انگلیسی ها ترجیح میدهند در شهرهای جنوب و "کانتری ساید" زندگی کنند یعنی جاهای ساکت و آرامی که آب و هوای آن معتدل تر و معمولا هم سر سبز و بسیار دیدنی است. تا یکسال پیش بخاطر شغلی که داشتم هفته ای دو تا سه روز در شهرهای کوچک و بزرگ بریتانیا می گذروندم و تا دلت بخواد توریست داشت. به دوستان سفارش میکنم فرصت کردید حتما سری به شهرهای مختلف بزنید و با زبان و فرهنگ مردم با صفای آن آشنا شوید. شاد باشید. |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
LiliRose - کانادا - تورنتو |
بچه شمرون - هلند - روتردام. فکر کنم خیلی وقته شما بهار تهران را ندیدی. متاسفانه به خاطر آلودگی هوا درختها دیگه اون طراوت رو ندارند و فقط چند تا از خیابانهای فرعی شمال شهر هنوز زیبا هستند. تنها کوه هست که کمی در امان مانده. |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
mashkok - ایران - ایران |
اورپا خیلی اشغاله مردومه سردی داره اب و هواشم چته البته بلا نسبته ایرانیا |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
vahid22 - آلمان - هامبورگ |
شب قطبی - امارات - دبی"مرگ بر اسراییل.مرگ بر صیهونیسم و آمریکا". وقتی تو همه تاپیک ها اینو میگی کم کم ربط پیدا می کنه ربطشم اینه که تو مزدور نظام کثیف ج ا هستی!! |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
kholosi - انگلسان - منچستر |
برو بابا خیلی خم هواش خوبه |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
porharfi - هلند - آرنم |
من درباره هوای انگلیس از سالیان دور شنید بودم تا اینکه خودم چند سال پیش. توریستی به لندن رفتم .وای خدا جووون وقتی ازش مینویسم دلم میخواد جیغ بکشم هوای گرم و آفتابی(بدبختی من خیلی سرماییام)در خیابانها با پای برهنه. راه میرفتم و میگذاشتم کف پام جلز وولز کنه "کیف کردم از هواش .شانس من بود". (و باد هلند به بادتمام دنیا گفته"زکی" تا مغز استخوان نفوذ میکنه و باور کنید. دروغ نمینویسم که"کودکان سبک وزن را تا سنین 7و8 سال میبردیعنی جهت راه. آنها را عوض میکند) خواهرزاده ودم یکی از این پسرهای باد آورده !!!است.باددر. شهری که او زندگی میکند شدیدتر از دیگر شهرهاست و اغلب در راه مدرسه. باد آورده میشود!!!آن مردک دوست داشتنی...!!!! |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
pelle - سوئد - استکهلم |
شب قطبی - امارات - دبی. مثل اینکه گرما و شرجی امارات, پاک روانت را شاد کرده . |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
azita14may - انگلستان - نیوکاسل |
خیلی هم خوبه . من انگلستان رو دوست دارم , به هوا هم توجهی نمیکنم. سنگ هم از آسمون بیاد خیابونها شلوغه.. یه مشت آدم همیشه ناراضی رو برای مصاحبه انتخاب کردیدها ! |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
persianshadow1 - انگلستان - برایتون
|
porharfi - هلند - آرنم . مست بودی این متن رو نوشتی یا کلا حالت خوب نیست? خدا بهت کمک کنه. امیدوارم زودتر معالجه بشی عزیز! |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
Aaryamehr - هند - ممبئی
|
ازخواندن آرا شما به این پی بردم که هوای اینجا بسیار پس است . حالا دوستان اگر آرا همدیگر را بدون واکنش بخوانیم ، چی میشه؟ |
چهارشنبه 12 خرداد 1389 |
|
yeki-2 - قطر - دوحه |
دوست داشتم بییان قطر ببینین اب و هوای افتضاح به چی می گن . جایی که یا طوفانه شنه یا دماش بعضی موقعها بالای 55 درجه ویا بارون نمی یاد یا وقتیم می یاد انقدر خرکیه که اب قطر می بره. |
پنجشنبه 13 خرداد 1389 |
|