دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹
سرمربی تیم ملی فوتسال ایران : خداحافظ، دیگر با این شرایط نمیمانم
سرمربی تیم ملی فوتسال ایران با بیان این که از ناملایمتیها خسته شده است گفت: با این شرایط دیگر نمیمانم.
حسین شمس مرد صریحاللهجه ورزش ایران که بارها از بیتوجهی مسئولان به فوتسال گله کرده، در ازبکستان هم نتوانست چشمش را بر مسائل اینچنینی ببندد. او بار دیگر از تلویزیون برای عدم پخش بازیهای شاگردانش در مسابقات قهرمانی آسیا گله کرد و فدراسیون فوتبال را نیز متهم کرد که نسبت به فوتسال که قهرمان و مدعی عنوان جهانی است، بیتفاوت است. با وجود مطرح کردن این حرفها، او پیش از قهرمانی تیم ملی فوتسال در تاشکند اعلام کرده بود ناگفتههایی دارد که در بازگشت به ایران آنها را با مردم در میان خواهد گذاشت. ناگفتههایی که بوی رفتن میدهد و یا ماندن با شرایطی ویژه. * یک دوره قهرمان میشوند یک عمر از آن استفاده میکنند شمس ابتدا در مورد خداحافظی محمد هاشمزاده از تیم ملی گفت: یک ساعت قبل از فینال، هاشمزاده این خبر را به ما داد که همه شوکه شدیم. به او گفتم هنوز برای بازیهای ملی جا دارد؛ اما گفت نمیخواهد خودش را خراب کند و در اوج از تیم ملی جدا میشود. اعضای تیم برایش یک مجسمه یادگاری خریدند و به رسم یادبود به او هدیهای دادیم. 20 دقیقه در رختکن همه گریه میکردیم. او 10 سال برای تیم ملی زحمت کشید و 8 سال قهرمان آسیا شد. برخی یک دوره قهرمان آسیا میشوند و یک عمر از این افتخار استفاده میکنند؛ اما هاشمزاده مظلومانه و در غربت کنار رفت. باز هم گله کردیم از رادیو، تلویزیون و مطبوعات که چرا چنین اسطورهای باید در کمال بیخبری از تیم ملی کنار رود. * نه حلقه گلی و نه دور افتخاری، هاشمزاده در غربت خداحافظی کرد سرمربی تیم ملی فوتسال با ناراحتی و اندوه گفت: هاشمزاده در عین مظلومیت و در مراسمی ساده از تیمی که سالها در کنارش بود، جدا شد. نه حلقه گلی از سوی مسئولان دریافت کرد و نه کسی جز اعضای تیم ملی برایش دور افتخار زد. هاشمزاده در غربت و دور از مردم کشورش روی دوش همتیمیهایش از تیم ملی کنار رفت. او حداقل میتوانست تا 2 سال دیگر و در جامجهانی بازی کند؛ اما با هوش سرشاری که داشت، تصمیم گرفت در اوج آمادگی این کار را انجام دهد. او سال 2001 اولین حضورش در تیم ملی را تجربه کرد که در فینال تیم ازبکستان را 9 بر صفر شکست دادیم و در تهران قهرمان شدیم. اینبار در خاک ازبکستان فینال را برگزار کردیم و 8 بر 3 این تیم را از پیش رو برداشتیم تا هاشمزاده با قهرمانی مقتدرانهای به کارش در تیم ملی خاتمه دهد. صحنههای عجیبی بود. محمد گریه میکرد... شمس که شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته، با گریه ادامه داد: امیدوارم دیگر هیچ ورزشکاری در غربت خداحافظی نکند. * غربت هاشمزاده، غربت فوتسال ایران بود سرمربی تیم ملی که همیشه از بیتوجهیها گلهمند است، گفت: غربت محمد هاشمزاده، غربت فوتسال ایران بود. غربتی که سالها، کسی فوتسال را ندیده و با این رشته مثل یک رشته غریبه رفتار کرده است. نمیدانم چه زمانی قرار است فوتسال مورد توجه قرار گیرد. ظاهرا همه ما را دوست دارند غیر آدمهایی که مدعی فوتبال و فوتسالند. آنها دل ما را شکستند. * کسی که ایمان داشت تیم ملی بدون شمسایی قهرمان نمیشود ایمانش کجاست؟ شمس با گله از آنهایی که پیش از اعزام تیم به ازبکستان انتقاداتی را به این تیم وارد کرده بودند، گفت: مجری شبکه 2 که میگوید "ایمان دارم تیم ملی بدون وحید شمسایی قهرمان نمیشود " حالا ایمانش کجاست؟ او باید وجود داشته و از مردم و تیم ملی عذرخواهی کند که به جای روحیه دادن به تیم، این حرف را در آستانه اعزام مطرح کرده است. او دل ملیپوشان ما را شکست. یا آن آقایی که در شبکه رادیویی به آن شکل تیم ملی را کوبید و مربی تیم ملی را متهم به برخورد شخصی با وحید شمسایی کرد، حاضر است امروز از مردم عذرخواهی کند؟ * "قهرمانی وظیفهتان بوده " را تحمل نمیکنم شمس حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: خیلی خستهام. دلم گرفته... اگر مشکل اینها من هستم، میروم. اگر حسین شمس بداخلاق است و انتقاد میکند، کنار میرود. یک هفته روی این موضوع فکر کردم. وقتی برخورد با محمد هاشمزاده را دیدم، فهمیدم آخر و عاقبت فوتسال همین است که در غربت خداحافظی کنیم. دیگر نمیتوانم تحمل کنم که کفاشیان بگوید کار مهمی نکردید و قهرمانی وظیفهتان بوده، نمیتوانم ببینم با بچههای ما اینطوری برخورد و زحماتشان نادیده گرفته میشود. * دیگر با این شرایط کار نمیکنم شمس در پایان گفتوگو میگوید: خیلی خسته شدهام. دیگر با این شرایط کار نمیکنم. شاید مشکل منم. به مطبوعاتیهایی هم که برای برکناری من تلاش میکنند میگویم دیگر تلاش نکنند چون خودم کنار میروم. اگر وقتی به من بدهند فردا (چهارشنبه) با رئیس سازمان تربیتبدنی دیدار خواهم کرد تا با او درددل کنم. همه حرفهایم را به او میزنم. دیگر با این شرایط کار نمیکنم. اگر بمانم دیگر حاضر نیستم زیر نظر فدراسیون فوتبال کار کنم. باید فوتسال از فوتبال جدا شود. دیگر اجازه نمیدهم کسی به فوتسال بیاحترامی کند و جیب بچههایم در سفرها خالی باشد. قرار بود پیش از سفر یک میلیون تومان به بازیکنانمان داده شود؛ اما هیچ خبری نشد. این در حالی است که بچهها بابت ماهها حضور در اردو و تمرینات پولی دریافت نمیکنند. فدراسیون فوتبال هیچ وقت برای دادن حق و حقوق فوتسالیها پول ندارد.
alireza.ch - سوییس - نوشاتل |
آخوند خمس و زکات خور میاد نفری یک میلیون تومان قبل از سفر به شما پول پرداخت کند؟ جوک می فرمایید آقای شمس؟ :-) |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
1qaz - استرالیا - سیدنی |
فرق بین مغول ها و این تازی ها چیه ,تا کی باید تحملشون کرد,پدر سوخته ها, بیچاره شمس با اونهمه سابقه درخشان,اینم اخرش |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
porharfi - هلند - آرنم |
مملکتی که ملاهای با وبی عمامه بر آن زور و ظلم و ستم میرانند..از مجری . رادیو وتلویزیونش شما انتظار ی از این بیشتر دارید؟؟؟!! |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
gosho - ایران - ایران |
اقای شمس با عرض معذرت سهمیه شما توسط اخوندها فرستاده شد جنوب لبنان ت حقوق چریکهای حسن نصرالله پرداخت کنند.لطفا صبر کنید تا قهرمانی دوره بعدی شایدسببی شد وهمگی از دست این ایران فروشان راحت شدیم |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|
shown - امریکا - دیترویت |
وقتی رییس فدراسیون این مردک کفاشباشی باشه معلومه که برسرفوتبال وفوتسال چی بیاداقای شمس اگرشماهم مثل رضازاده تملق گوی رهبربودی مطمئن باش که شرایط بهتربودبه قول ناصرخان حجازی که گفت این همه میگن فوتبال ناپاک فوتبال ناپاک ماکجامون پاکه که فوتبالمون پاک باشه به قول معروف این خانه ازپایبست ویران است |
سهشنبه 11 خرداد 1389 |
|