جوک های مطابق استاندارد

جوک های مطابق استاندارد

اولی: آقای دکتر، من فکر می کنم عینک لازم دارم. دومی: بله حتما! چون این جا مغازه ساندویچ فروشی است!

یک حقیقت زندگی: هر چقدر به دیگران کمک کنی چند برابر ش از جایی که فکرشو نمکنی بهت کمک میشه میگی نه؟ شماره حساب منو یادداشت کن……….

غضنفر هی نگاه به گوشیش میکرده و میخندیده ، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره ، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery !!!

دیوانه اولی: من وقتی رو کله ام وامیستم خون توی سرم جمع میشه، ولی وقتی روی پاهام وامیستم، خون تو پاهم جمع نمی شه، می دونی چرا اینجوریه؟دیوانه دومی: خوب معلومه، چون پاهات مثل کله ات تو خالی نیستند!!!

بچه از باباش می پرسه: بابا! تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگی می کنند یا با هم هستن؟

باباهه می گه: بچه جون! اگه زنها با شوهراشون یک جا باشن که اونجا دیگه بهشت نمی شه!

حیف نون زنگ می زنه ثبت احوال، می گه: ببخشید، اونجا ثبت احواله؟ من امروز احوالم خیلی خوبه، می خواستم ثبت کنم!

توی یک مهمانی، یک خانمی رو می کنه به حیف نون، می گه: به نظر شما من چند سالمه؟ حیف نون می گه: گفتنش یک خورده مشکله، اما یک کم که دقیق می شم می بینم اصلا بهتون نمی یاد!

حیف نون می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟

حیف نون می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت یک دقیقه با تبر قطع کنم!آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟حیف نون می گه: از کویر لوت!آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!حیف نون می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟!

معلم: کی می دونه چرا هواپیما پروانه داره؟رضا: آقا اجازه؟ برای اینکه خلبان عرق نکنه!معلم: از کجا فهمیدی؟رضا: آقا اجازه؟ یه دفعه که ما داشتیم فیلم تماشا می کردیم، دیدیم که وقتی پروانه هواپیما از کار افتاد، خلبانه خیس عرق شد!

یارو می رسه به دوستش می گه: حیف نون چی شده؟ خیلی به نظر ناراحتی؟حیف نون می گه: آخه این هفته بدترین هفته برام بود، شنبه طلبکاره اومد در خونمون، یکشنبه ماشینم رو دزدیدند، دوشنبه خونه مون آتیش گرفت، سه شنبه سکته ناقص کردم، چهارشنبه بابام فوت کرد، پنج شنبه زنم گم شد و از همه بدتر جمعه… زنم پیدا شد!

یارو میره ته استخر تا میاد بالا می گه : کاشی کاره عجب نفسی داشته !!!

غضنفر تو جاده داشته رانندگی می کرده ، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد،میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمی گیره .

رفیقشو صدا می کنه می گه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین .


حیف نون رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟حیف نون میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد”من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!

مگسه نامزدش رو می گیره تو بغلش، میگه: عزیزم! من تو را با هیچ گهى عوض نمی کنم!


تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!


به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن… خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر… بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو می کنه به دوربین، می گه: می خوام سالاد درست کنم!


حیف نون داشته برای دوستانش تعریف می کرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد… من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد…”دوستاش می گن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!”حیف نون می گه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز می خورد؟”

مردی می ره پیش کشیش تا اعتراف کنه. می گه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم.کشیش می گه: خوب این که گناه نیست!مرد می گه: ولی من بهش گفتم برای هر یک هفته ای که در خانه من بمونه باید ۵ دلار بپردازه.کشیش می گه: درسته که کارت خوب نبوده، ولی تو با نیت خوبی این کار رو انجام دادی.مرد می گه: اوه! متشکرم! خیالم راحت شد. فقط یه سوال دیگه…کشیش می گه: بگو فرزندم.مرد می گه: آیا باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟

حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!

—————————

شعبده بازی روی صحنه هنر نمایی می کرد که ناگهان گفت: حالا یک خانم بیاید روی صحنه تا من کاری کنم که غیب شود!مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: آقای شعبده باز! چند لحظه صبر کن تا من بروم مادر زنم را بیاورم!

—————————

مادر: احمد! اگر من به تو ۱۰ تا بادام بدهم که آنها را به طور مساوی با جواد تقسیم کنی، چند تا به او می دهی؟احمد: سه تا!مادر: ببینم! مگر تو حساب کردن بلد نیستی؟احمد: چرا مامان من بلدم، ولی جواد که بلد نیست!

—————————

به حیف نون گفتن واسه زلزله بم چه کمکى کردى؟ گفت: متاسفانه من دستم خالی بود، ایشالا زلزله بعدی!

—————————

احمد: مامان! اجازه می دهی بروم با اکبر بازی کنم؟مادر: نه پسرم، اکبر بچه خوبی نیست. آدم باید همیشه با دوست بهتر از خودش بازی کند.احمد: پس اجازه بدهید اکبر بیاید با من بازی کند!

niyaz - انگلیس - لندن
تکراری اما بامزه.مرسی
شنبه 21 آذر 1388

dokhtare chupun - انگلیس - لندن
گفت مردی به زنش روزی: من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ زن گفت: از چندو چونه ان بگذر تو بمیری برای من کافیست.ل
شنبه 21 آذر 1388

dokhtare chupun - انگلیس - لندن
خصوصیت پسر ایرانی:1-چشمک جزو تیکه عصبیشه 2-هفته ای یک بار شکسته عشقی میخوره 3- دوست داره طرف ماله خودش باشه ولی خودش مال همه.
شنبه 21 آذر 1388

nazi88 - کویت - کویت
ممنون همینکه تلاش میکنید دوستان را شاد کنید خیلی. ممنون
شنبه 21 آذر 1388

mahager - هلند - امستردام
احمد: مامان! اجازه می دهی بروم با اکبر بازی کنم؟. مادر: نه پسرم، اکبر بچه خوبی نیست. آدم باید همیشه با دوست بهتر از خودش بازی کند. احمد: پس اجازه بدهید اکبر بیاید با من بازی کند!.
شنبه 21 آذر 1388

sherry_vancouver - کانادا - ونکوور
یه یاروئئ بچش به دنیا میاد اسمشو میزاره احمدئ نزاد میگن چرا?میگه اخه سه روز بدنیا اومده تا حالا 40 بار ...
شنبه 21 آذر 1388

blueberry64 - ایران - تهران
با تشکر منم یه جوک مطابق استاندارد بگم: یه روز دو نفر میرن قطب جنوب می رسن به یک اسکیمو یکیشون می پرسه شما آدم سفید دارین؟ می گه آره دوباره می پرسه شما آدم سیاه هم دارین؟ می گه آره دوباره می پرسه آدم سیاه و سفید چی دارین؟ می گه نه بعد به دوستش می گه دیدی اونی که ازش آدرس پرسیدی پنگوِئن بود!!! (ببخشید بی نمک بود) .
شنبه 21 آذر 1388

babak53 - اتریش - وین
میدونی فیل چه طوری میبرن بالای کوه نمیدونی یه کم فکر کن جواب بسختی.میدونی چرا فیل نمی برن سربازی چون کف پاش صاف. میدوتی چرا فیل سوار دوچرخه نمیشه چون انگشت شصت نداره زنگ بزنه.میدونی فیل چطور میبرن حمام اونو برعکس میکنن میشه لیف اونوقت میبرن حمام. اگر یه فیل بره بالای درخت چی میشه یه فیل از رو زمین کم میشه اگر دوتا فیل بره بالای درخت چی میشه اگه میگی دوتا فیل از رو زمین کم میشه جوابت اشتباه چون دوتا فیل به فیلای بالای درخت اضافه میشه. اگر ده تا فیل و یه مرسدس داشته باشیم و این ماشین بیشتر از پنج تا فیل جا نده فیلا چکار میکنن مرسدس میفروشن میدن دوتا پیکان هرکدام پنجتا سوار میشن.اگه از این ده تا فیل کدوم پشت فرمان می شینه معلومه اونی که گواهینامه داره ارکجا میفهمیم ده تا فیل رفتن سینما از اونجای که ماشینشون جلو سینما پارکه وووووو......
یکشنبه 22 آذر 1388

حامیان موسوی - امارات - دبی
dokhtare chupun - انگلیس - لندن. تو گلاره نیستی؟
یکشنبه 22 آذر 1388

amir-amir - کانادا - تورنتو
شخصى از رفیقش پرسید منکه باور نمى کنم ببىنم این هواپیما به این گندگى رو چطورى مى دزند دوستش جواب داد تو فکر مى کنى اینجا رو زمین مى دزند نه بابا وقتى که میره بالا کوچولو مى شه اونوقت مى دزنش
یکشنبه 22 آذر 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.