یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۷ - ۰۷ دسامبر ۲۰۰۸
بررسی پرونده قتل های سریالی زنان در کرج 8
ارتباط پیامکی
فاصله کشف جسد ششمین مقتول تا قتل قبلی دو هفته و همه چیز مثل دفعات قبل بود. جسد لای ملحفه پیچیده شده و روسری دور گردن مقتول نشان می داد او خفه شده است. آثار لاستیک با مارک خاص نیز در صحنه وجود داشت. اما این بار محدوده کشف جسد کمی وسیع تر شده بود. پلیس 110 ساعت 10 صبح روز هشت خرداد سال گذشته با تماس تلفنی ساکنان اطراف فرودگاه پیام از کشف جنازه در فاصله 100 متری فرودگاه مطلع شد.مقتول 31ساله فریده نام داشت و مفقود شدن او را شوهرش به پلیس اطلاع داده بود. این مرد به ماموران گفت؛ هفت خرداد ماه (یک روز قبل از پیدا شدن جسد) همسرم از من پول گرفت و گفت می خواهد به دندانپزشکی برود. او در هشتگرد نوبت دندانپزشکی داشت. قرار بود دو پسرم را به خانه خواهرش ببرد. اما زمان مقرر به آنجا نرسید. خواهرش با من تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد. هرچه گشتم همسرم را پیدا نکردم و تصمیم گرفتم به پلیس اطلاع دهم.خواهر فریده هم گفت؛ قرار بود خواهرم دو بعدازظهر به خانه ام بیاید. اما نیامد. منتظر شدم اما فایده یی نداشت. نگران شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم. خاموش بود. ترسیده بودم. فکر می کردم شاید تصادف کرده باشد. موضوع را به شوهرش اطلاع دادم. وقتی شوهرش آمد همه جا را با هم گشتیم. پیدایش نکردیم. شب که شد به پلیس خبر دادیم.فریده 11 سال قبل با شوهرش ازدواج کرده بود. خانواده او می گویند آنها هیچ مشکلی با هم نداشتند و شوهر فریده برای حفظ زندگی اش به سختی کار می کرد. این زن و شوهر جوان دو فرزند پسر داشتند. شوهر فریده مدعی است همسرش هیچ مشکل اخلاقی نداشت و هرگز چیزی را از او پنهان نمی کرد.امید به خوبی به یاد دارد که چطور فریده را به قتل رسانده است. حتی مکالمه یی را که با هم داشتند کلمه به کلمه به خاطر دارد. او در اعترافاتش گفت؛ فریده از شوهرش گله مند بود. می گفت به لحاظ مالی تامین اش نمی کند. من به او پیشنهاد دوستی دادم و او هم قبول کرد. البته من با وعده و وعیدهایی که به وی دادم اغفالش کردم تا با من رابطه برقرار کند. ساعت 11 صبح بود که سوارش کردم. از پیشاهنگی تا نظرآباد با هم رفتیم. البته من چند روز قبل از قتل با فریده آشنا شده بودم. با موبایلش چند پیامک به من داد. برای اینکه او را از دست ندهم جوابش را دادم. البته تلفن همراهم شارژ نداشت و اگر جواب نمی دادم فریده را از دست می دادم. به همین خاطر با تلفن همراه همسرم به صورت مخفیانه پیامک دادم و بعد هم پیامک را از گوشی پاک کردم. یک بار دیگر با هم قرار گذاشتیم. سر قرار که آمد او را به خانه ام بردم. امید ادامه داد؛ آن زمان همسرم در خانه نبود. وارد خانه که شد او را غافلگیر و مانند دیگر قتل ها خفه اش کردم و بعد لای یک ملحفه گذاشتم و او را اطراف فرودگاه پیام رها کردم. سپس به خانه برگشتم. کمی دراز کشیدم و آرام گرفتم. یک روز بعد باخبر شدم جسد را در فرودگاه پیام پیدا کرده اند. امید بعد از این جنایت دو زن دیگر را نیز در کرج کشت .
سید ابوالقاسم واعظ - جاکارتا - اندونزی |
واقعا قاتل زنجیره ای شدن در ایران کار آسانی است. قاتل می داند پلیس آنقدر خر است که حتی اس ام اس های مقتول را بررسی نمی کند تا ببیند او با چه کسانی در رابطه بوده. حیف که من از آدمکشی زیاد لذت نمی برم وگرنه همین حالا می آمدم ایران و دست به کار می شدم. |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
Alireza88 - ایران - تهران |
نیروی انتظامی ایران با توجه به اینکه از همان ابتدا نوع ماشین و حتی مدل لاستیک آنرا و از طرفی محدوده فعالیت این جانی را داشته و با توجه به اینکه این فرد با ماشینش از صبح تا شب در آن محدوده مشغول کار بوده چرا ماشینهای پیکان آن محدوده را که آن مدل از لاستیک داشتند دستگیر و بررسی نکرده است؟ پلیس ایران متاسفانه این موضوعات را خیلی جدی نمیگیرد(مانند ماجرای خفاش شب که آخر سر هم مردم دستگیرش کردنند.) حال با این داستان سرایی ها میخواهد موضوع را طور دیگری جلوه دهد. چطور ممکن است کسی که به این قصد از منزل خارج میشود همراه خود جواهرات داشته باشد. چرا نقش همسر این جانی که طلاهای قربانیان را میفروخته مشخص نیست؟ |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
maryam97 - مالزی - پنانگ |
چه جالب مقتول قبلی هم می خواسته بره دندانپزشکی تو دام این افتاده؟؟ |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
pranses - ایران - تبریز |
هیچکدام از داستانهای این کثافت را در مورد خانمها قبول ندارم.اگه درست باشه لعنت به این زنها که با آبروی شوهرشان بازی میکنند.لعنت به آخوندهای کثافت.لعنت به کسایی که دین را وارد سیاست کردند. |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
poriyaye_vali - قطر - دوحه |
بشین سرجات سید ابوالقاسم..اولاپیغمبر وادمکشی..این حرفا از شمابعیده..این قضیه یه خورده مشکوک میزنه ..به همین راحتی دختر یا زن مردمو میبرده خونه باور نکردنیه |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
blueberry64 - ایران - تهران |
کثافت آشغال مثل سگ داره دروغ میگه. بدتر از سگ. یهو همه زنا شدن خراب!!! جالبه خدا چه گلچین زن خراب میکرده و میکاشته سر راه این حیوون!!!! |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
dannni - سوئد - استکهلم |
چرا اکثر قاتل های سریالی کرجی هستن |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
METRADAT - انگلستان - لیدز |
سید ابول امام زاده تازی زاده دهنت رو باز میکنی بفهم چی بلغور می کنی. |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
bita-gh - انگلستان - لیدز |
این قاتل چقدر ملحفه اضافی تو خونش داشته؟ کاش ملحفه تو خونش سر همون قتل اولی تموم میشد و این آقا هم دیگه ادامه نمیداد استی مرگ بر آخوند یادتون نره!!!!!!!!! |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
mohsen6730 - ایران - قزوین |
بچه ها چاکریم فردا جواب معما مو می دمآخه ادامه داره خیلی هم باحاله تمامی جوابا هم متاسفانه اشتباه بود.ضمنا من ورودی جدیدما مهمون نوازی کنید |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
IQ SEFR - نروژ - اسلو |
او می گوید .زنش از هیچ چیز خبر نداشت.مگر میشود هر جند وقت یک چفت کفش در خانه اضافه شود و یک ملحفه کم.و مقداری هم طلا و جواهر برای فروش و خانم خانه نپرسد جریان چیست. |
سهشنبه 28 مهر 1388 |
|
maryam97 - مالزی - پنانگ |
mohsen6730 - ایران - قزوین. سلام دوست عزیز خوش اومدی به جمع دوستان |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
*پسر شجاع* - ایران - تهران |
من ماجرای قتلهای دیگر را هم خوانده ام و به این نتیجه رسیده ام که همسر این مرد هم در این قتلها نقش اساسی را دارد در ایران و مخصوصا شهرهای کوچک زنها اگر زن دیگری هم در ماشین باشد بیشتر اعتماد میکنند و سوار مسافربرهای شخصی میشوند و همسرش هم چون سوار خودرو بوده زنها با اطمینان سوار ماشین شده اند و همسر این مرد با حیله ای این زنها رو بیهوش کرده چون در قتلهای قبلی موردی بوده که زن یک بچه 3 ساله در خانه داشته و قرار بوده به زودی مهمان هم بیاید و مرغها رو از یخجال بیرون آورده بوده و میخواسته شام بگذارد و برای خرید بیرون رفته و به ادعای قاتل حاضر شده که به خانه او بیاید که اصلا با عقل جور در نمیاد و حتما توسط همسر قاتل بیهوش شده.... |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
manenarenji - المان - اسن |
بابا رژیم کم میکشه مردمو شماهام هار شدید افتادید جونه مردم بیگناه. |
پنجشنبه 30 مهر 1388 |
|
Geelongcat - استرالیا - سیدنی |
*پسر شجاع* - ایران - تهران . موافقم. در ضمن قابل باور نیست که زنش مشکوک نشده کلکسیون روز افزون کفش زنانه (و جوهرات) از کجا امده و ملافه ها کجا ناپدید میشدند. |
پنجشنبه 30 مهر 1388 |
|