مرگ دو روزنامه نگار ایرانی رادیو فردا در سانحه رانندگی
دو خبرنگار رادیو فردا در سانحه رانندگی جان خود را از دست دادند
رزا حسن زاده آژیری و امیر زمانی فربی بی سی : دو خبرنگار رادیو فردا در اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست داده و یکی دیگر از خبرنگاران این رسانه مجروح و در حال کماست.
امیر زمانیفر و رزا حسنزاده آژیری، در یک تصادف جاده ای در نزدیکی پراگ، پایتخت جمهوری چک، جان خود را از دست دادند.
مهین گرجی از دیگر خبرنگاران این رسانه خبری در اثر این حادثه بشدت مجروح و در حال کما بسر می برد.
امیر زمانیفر، متولد ۱۳۵۸، همکاری با رادیو فردا را از بهمنماه ۸۶ آغاز کرد و در دوره همکاری خود با رادیو فردا علاوه بر گزارشگری در حوزههای سیاسی و اجتماعی بهویژه حقوق بشر، در تولید برنامههایی از جمله «نگاه تازه» مشارکت داشت.
رزا حسنزاده آژیری، متولد ۱۳۶۰، نیز در شهریورماه ۸۷ به رادیوفردا پیوست و در این مدت به گزارشگری در حوزههای اجتماعی بهویژه حقوق بشر پرداخت. خانم حسن زاده نیز در دورهای از همکاری خود با رادیوفردا در تولید برنامه جوانان رادیو فردا «نگاه تازه» مشارکت داشت.
خانم گرجی نیز از بهمنماه ۸۵ در رادیو فردا آغاز به کار کرد.
مرگ دو روزنامه نگار ایرانی
روز آنلاین :سمت راست , رزا حسن زادهدو روزنامه نگار جوان ایرانی که خبرساز بودند خود سوژه ی خبر شدند. امیر زمانی فر و رزا آژیری دو روزنامه نگار جوان کشورمان که در رادیو فردا کار می کردند، روز گذشته در اثر سانحه رانندگی کشته شدند.
مات و مبهوت و خیره به مانیتور و باز تو و باز لحظه ای از وطن که دور مانده است حالا در میان انبوه خبرها. مهین گرجی با حال وخیم در بیمارستان بستری است و امیر، جوانی از خطه ی شمال ایران،روزنامه نگاری پرکار و شوخ و شنگ که قرار بود برای ادامه ی فصلی دیگر از کارش،راهی واشینگتن شود حالا زود تمام شده است و نیست دیگر. همه ی جهان روزنامه نگار ایرانی حالا دور از خانه شده است این دریچه ی مجازی رو به وطن. از اینجا بسوی شادی. از اینجا بسوی غم. از اینجا بسوی آنجایی که روز و شبت را سطر می زنی با خبرهایش.
نه، درد ما یکی و دو تا نیست و به هزار می برد. دو روزنامه نگار جوانی که هر لحظه، صدا و تکاپوی هر روزه شان از اخبار ایران و جهان را در کنار موسیقی، تا پرت افتاده ترین جای سرزمین ما می رساندند، دیروز در سانحه ی رانندگی خاموش شدند و ما مانده ایم و هزار درد که به سخن نمی آید. و بستگان آنها که خبر فاجعه را حالا شنیده اند و دستشان کوتاه.
امیر زمانی فراتومبیلی که از برلین به پراگ در راه بود در خاک جمهوری چک در برخورد با تریلی، جان دو تن از روزنامه نگاران جوان کشورمان را گرفت و روزنامه دیگر، مهین گرجی که امروز در بیمارستان است.
و اینجاست داستان بی پناهی روزنامه نگار ایرانی که در ورای مرزها در تکاپوی دور از وطن خبر را به هر سو می پراکند و تنها حادثه ای او را به سوژه ی پایانی یک خبر می کشاند. حادثه،حادثه است و خبر نمی کند اما زمانی که به صفحه ی مجازی خالی امیر نگاه می کنم ناکامی سالهای سال ما جوانسالان که در تکاپوییم پیش چشم می آید و زندگی، که فاصله ای است کوتاه، کوتاه تر از آن همه رویا برای ساختن دوباره و مرگ و زندگی! امیر زمانی فر و رزا آژیری، دو روزنامه نگار جوان ایران با هزاران رویا در اثر سانحه رانندگی تمام شدند و مهین گرجی پس از عمل جراحی در کماست. و این زمزمه ی همیشگی که زندگی و مرگ را فاصله جز این نیست.
بگذار تا به گریم چون ابر در بهاران...
سایت تهیه , شیرین فامیلی : مهین گرجی روزنامه نگار رادیو فردا همچنان در کمابسر می بردموقع جداشدن گفت "بابا پس بیا بینیمت دیگه". گفتم باشه امیر جان میام. بعد هم در حالی که با دوربینش ور میرفت و عکس می گرفت و ماهی دودی راهم زیربغلش زده بود سوار ماشین شد. قبل از حرکت نگاهی انداختم دیدم رقته عقب ماشین و بازم عکس میگیردو سربه سر رزا می گذارد.
صبح روز دوشنبه 28 سپتامبر بود که تلفن زنگ زد. صدای مهین بود که می گفت "عاشقتم". این کلمه را او به شوخی و جدی معمولابه دوستانش میگوید.
گفتم چطور عزیز کجایی؟ گفت: داریم میائیم چلوکباب بخوریم و برگردیم تارسیدیم زنگ میزنم که به بینیمت.
ساعت یک گذشته بود که زنگ زد و گفت بیا حافظ . من هنوز نپرسیده بودم چند نفرید و کدام یک از همکارها با تو هستند. برام فرقی نمیکرد همشون رو دوست دارم و دلم میخواد ببینم. ولی چند دقیقه بعدباز تلفن زنگ خورد . این بار امیر زمانی فر بود که سلام رسمی میکرد : سلام خانم فامیلی!
از شنیدن صداش خوشحال شدم گفتم امیر تویی چه خوب که می بینمت دارم میایم پیشتون.
میخواست بدونه که کی میرسم و برای من غذا سفارش بدهند یانه. گفتم نیم ساعته میرسم ولی زودتر رسیدم . از دور دیدم که که بیرون نشسته اند و دختر جوان دیگری هم با آنهاست که بعد فهمیمیدم رزا آژیری است.
خنده و بوسه و احوالپرسی که تمام شد . پرسیدم خوب برنامه تون بعد از غذا چیه؟ مهین گفت باید برگردیم. من باید فردا کار کنم . رزا و امیر گفتند ولی ما فردا تعطلیم اما میخواهیم حالا که با هم آمدیم با هم برگردیم. فکرکردم خوب اگر هر سه یا هر دو رانندگی کنند میشود برای همین هم پرسیدم خوب پس هرسه میرانید؟ مهین گفت نه من فقط رانندگی میکنم. گفتم اخر خسته میشوی . گفت "نه بابا تمام راه موقع اومدن ازدست این دوتا (اشاره اش به رزا و امیر بود) خندیدیم. همه اش با هم کل کل می کنند و خوش می گذره". گفتم پس هر وقت خسته شدی بزن کنار و استراحت کن کمی چرت بزن . خندید گفت باشه! بعد هم صحبت عوض شد.
رزا را از وقتی بارادیو فردا کارش را شروع کرده بود تا به آن روز که به قول خودش یکسالی میشد، ندیده بودم. دختری مهربان و صمیمی بود و زود با هم آشناشدیم . تعریفش را از دیگر همکاران قدیمی شنیده بودم. او هم خیلی ساده و صمیمی بعد از نیم ساعت که با هم بودیم گفت که دلش میخواسته من را ببیند. از هر دردی گپ زدیم . امیر هم دوربین را در آورده و از ما عکس میگرفت وبه رزا می گفت عکس گرفتم عین"شکلات".می خندیدند. خوشحال بودند. چشمانشان برق رضایت و جوانی داشت.
مهین حال نلی را از من پرسید و امیر و رزا میخواستند بدانند که نلی کیه! وقتی مهین گفت گربه من است و خیلی شیطان و ترسوست امیر گفت خیالم راحت شد فکر کردم شیرین دختر دار شده ! و اینجا بود که رزا کلی سر به سر او گذاشت بعد هم کلی ذوق کرد و گفت دلم میخواهد نلی را ببینم . میگفت از بچگی گربه را دوست داشته و همیشه چندتا گربه داشته . مهین گفت نمیشه باید برویم. از رزا قول گرفتم که دفعه دیگه بیاد پیشم چند روزبماند و خوب با نلی حال کند.
بعد از غذا رفتیم به دو فروشگاه ایرانی سر زدیم . رزا از دیدن نان خشک لواش خوشحال شد و یک بسته بزرگ خرید . دنبال" بج" هایی که در ایران با علامت جنبش سبزدرست شده ، می گشت . گفتند شاید در کتابفروشی هدایت پیدا شود. مهین هم دوتا خربزه خریده بود و کلی خوشحال که میرود پراگ و مهمانی به دوستان میدهد وبا خربزه مشهدی از آنها پذیرایی می کند.
امیر یک بسته شیرینی زبان خریده بود و رزا سربه سرش می گذاشت که شکمت بزرگ شده و نخور ...
ولی امیربیشتر دنبال ماهی دودی بود که بالاخره براش پیدا کردم و این آخرین خریدی بود که من همراهشان بودم.
قبل از جدا شدن چندتا عکس گرفتیم . نزدیک فروشگاه ایرانی سینا. بعد من با مهین و رزا روبوسی کردم و سفارش های معمول قبل از سفر را به انها گفتم و جداشدیم.امیر حواسش به دوربینش بود . گفتم کجا بیا بوس بده خدا حافظی کنیم. خندید و گفت زود بیا پراگ! گفتم باشه حتما. واز هم جداشدیم...برای همیشه؟ آن لحظه نمیدانستم که زندگی چه نقشه هولناکی برای این جوان های نازنین کشیده ...
امیرجان!
هنوز اشک های من و تو در غم دوست عزیز مشترکمان امیدرضا صیافی خشک نشده... هنوز خاک او نمناک است ...هنوز یکسال نشده که اواز پیش ما رفته ، چراتو هم پر کشیدی ورفتی؟
چرا حوادث این گونه بیرحمانه تورا به قعرکشیدند؟
رزا جان!
صدای خنده های شیطنت بارت را می شنوم...باور کنم که این اولین و آخرین باری بود که ما همدیگر را دیدیم؟
"باور کنم که عشق نهان می شود به گور
بی آنکه بشکفد گل عصیانیش زخاک."
مهین در خواب است . مهین از آن لحظه هولناک تصادف تا کنون در کمافرو رفته و ما چشم براه بیداری او.
مهین "عاشقتم" "فدا"...برگرد .
مهین مهربانم! نازنینم !
رادیو فردا در سوگ همکاران خود
رادیوفردا دو همکار جوان خود را ناگهان از دست داد و اکنون به سوگ آنان نشسته است.
امیر زمانیفر و رزا حسنزاده آژیری که با مهین گرجی، همکار دیگرمان، به سفر رفته بودند در بازگشت، دیروز سهشنبه، در سانحه رانندگی در نزدیکی پراگ جان باختند. مهین، بدون شور و شر همیشگی، اکنون بر تخت بیمارستان در اغماست.
امیر و رزا روزنامهنگاری رادیویی را با رادیو فردا آغاز کردند و خوش درخشیدند.
امیر زمانیفر، متولد ۱۳۵۸، همکاری با رادیو فردا را از بهمنماه ۸۶ آغاز کرد و در دوره همکاری خود با رادیوفردا علاوه بر گزارشگری در حوزههای سیاسی و اجتماعی بهویژه حقوق بشر، در تولید برنامههایی از جمله «نگاه تازه» مشارکت داشت.
رزا حسنزاده آژیری، متولد ۱۳۶۰، نیز در شهریورماه ۸۷ به رادیوفردا پیوست و در این مدت به گزارشگری در حوزههای اجتماعی بهویژه حقوق بشر پرداخت. رزا نیز در دورهای از همکاری خود با رادیوفردا در تولید برنامه جوانان رادیوفردا «نگاه تازه» مشارکت داشت.
مهین گرجی در استودیوی رادیو فردا در پراگ در اردیبهشت ۸۶
مهین گرجی اما از معدود خبرنگاران ورزشی زن ایران بود که در رادیوفردا توانایی خود را در گزارشگری سیاسی نیز به خوبی نشان داد.مهین از بهمنماه ۸۵ در رادیوفردا آغاز به کار کرد و تجربههای متنوعی در حوزه خبر و گزارشگری داشت.رادیوفردا با دلی دردمند این مصیبت را به خانوادههای دو همکار ازدسترفته خود تسلیت میگوید و برای بهبودی مهین از صمیم قلب دعا میکند.
این عکس در محل جمع آوری امضا برای تومار سبز در شهر پراگ از امیر زمانی فر و رزا آژیری گرفته شده
تصاویری از صحنه تصادف
mehrab_alborzi - ایران - تهران |
روحشان شاد . از صمیم قلب به خانواده های داغدار تسلیت میگم . و برای ان عزیز دیگر ارزوی بهبودی دارم . |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
navid_ra - ایران - تهران |
خدا بیامرزتشون.کاشکی می موندن ازادی ایران رو میدیدن |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
cheshmak1000ta - ایران - تهران |
توجه*** توجه/ یک فرصت استثنایی***. همزمان با کشف تاسیسات غنی سازی در قم و آزمایشات موشکی سپاه ؛ مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 در ژنو نیز برگزار می گردد. شبکه خبری الجزیره در قسمت نظر سنجی با مطرح کردن سوال:. هل تعتقد أن برنامج إیران النووی یشکل تهدیدا للمنطقة العربیة؟ "آیا شما به تهدید آمیز بودن برنامه های هسته ای ایران اعتقاد دارید ؟. و پاسخ های بله و خیر را برای آن مشخص کرده است. پیشنهاد میکنم همه با هم در این نظر سنجی شرکت کنیم/. این نظرسنجی در وسط صفحه سایت الجزیره و سمت چپ سایت قرار گرفته.. پاسخ آری=نعم. پاسخ خیر= لا. پس از انتخاب ؛نعم؛ یا لا گزینه تصویت رو بزنید و در مرحله بعد عبارت خواسته شده رو درون کادر وارد کنید و دوباره ؛تصویت رو بزنید/. ادرس سایت جهت شرکت در نظرسنجی:. https://www.aljazeera.net/Portal |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
XMAN2 - ونزوئلا - کاراکاس |
روحتون شاد.خدارحمتتون کنه . |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
اینترنت ندیده - ایران - ایران |
با عرض تسلیت به تمام همکاران و دوستدارانشان . فقط میخواستم بدونم رادیو فردا هنوز هم موسیقی شاد پخش میکنه با توجه به این فاجعه یا نه .. ؟؟؟ |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
hamesheh bahar - انگلستان - لندن |
واقعا متاسفم. به خانواده اشان و دوستانشان تسلیت می گم . احساس تک تک فامیلشون را می توانم درک کنم چرا که این درد برای منهم اشناست. از دست دادن عزیزی در تصادف ناگهانی شوک عظیمی است برای تمام نزدیکانشان. خدا صبر دهد. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
emperatur - اکراین - پلتاوا |
خدا رحمتشون کنه. احتمالا کار جمهوری اسلامیه |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
ناراحت کننده بود خیلی |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Alireza.. - ایران - تهران |
خدا بیامرزدشان و روحشان را از روح خمینی و امثاللهم دور بدارد که لااقل در ان دنیا مجبور به مبارزه با این میکروب ها نباشند و در ارامش به اخرت خود برسند. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
niyusha - امریکا - لس انجلس |
وای خدای من عجب دنیایی هست اونوقت این جلادها که الدنگی نژاد و خامنه ای هستند را نگه میداری؟ادمکشهاباید باشند و جنایت کنند ...چرااااااا؟ |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
faryad318 - ایران - شیراز |
چه درد ناک |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
faryad318 - ایران - شیراز |
انشاا.. روزی اونهایی بشه که جوونای ایران رو به گلوله بستند |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
ehsasoeshgh - سوئد - گوتنبرگ |
چقدر وحشتناک روحشان شاد و خداوند به خانوادهایشان صبر دهد |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
freedomforiran - انگلستان - لندن |
روحشان شاد و امیدوارم . سپو الی که ممکن است پیش می آید که آیا جمهوری اسلامی در این موضوع دست داشته است یا نه. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
iran-azad - ایران - تهران |
هر گل که به چمن بیشتر می دهدصفا/ گلچین روزگار امانش نمی دهد گلچین روزگار عجب با سلیقه است/ می چیند گلی که به دنیا نمونه است |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
روحشان شاد / ای کاش بودند تا آزادی ایران رو میدیدند... |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
poriyaye_vali - قطر - دوحه |
متاسفم وبه همه کسانی که رادیوفردایی هستند تسلیت میگم..همچنین به خانواده های داغدار این عزیزان..واقعا مرگ جوون سخته وخدا به داد دل مادر های این عزیزان برسه |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
anita14 - هلند - دهن هاخ |
خدا بیامروزشان دست رژیم در کار بوده |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
berahnegi - فرانسه - پاریس |
بسیار متاثر شدم،خدا به خانوادهاشون صبر بده،امیدوارم که دیگه از این دست خبرها نشنویم که باعث ناراحتی ایرانیان و شادی وطن فروشان میشود و همچنین آرزوی بهبودی برای عزیز در کما. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
sherry_vancouver - کانادا - ونکوور |
واقعا دردناکه خدا به خانوادشون صبر بده. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
eteraaz_2 - ایران - تهران |
کار جمهوری ک....اسهالی است |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
PRANSES - ایران - تبریز |
خد رحمتشون کنه.واقعا تاسف بار بود. مهین جان از صمیم قلب برات دعا میکنم خوب شی . |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Iraj Berlin - المان - برلین |
حراج پائیزی خدا !!!!!!! شاید پس از پیروزی جنبش مردم ایران خدا کمیاب بشه . اکنون بخرید و انبار کنید و دیرتر رستگار شوید. تازه پس مانده خدا را که در اینده احتیاج ندارید را هم میتوانید بفروشید. حالا کیلوئی بخرید و بعد مثقالی بفروش برسانید. این است راز پیروزی !!! |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
bavar88 - هلند - امستردام |
عجب صحنه تصادف وحشتناکی داشتند. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
bahareiran - ایران - ایران |
روحشون شاد زندگی لحظه ای بیش نیست کاش این لحظه با هم بودن را بیشتر بدانیم |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Iranie Azade - آلمان - هامبورگ |
روحشان شاد و تسلیت و صبر به بازماندگانشان... حیف که نماندن آزادى و سربلندى ایران را نظاره گر باشند! |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Ezhaq - ایران - تهران |
ناراحت کننده بود. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Gift - امریکا - اتلانتا |
وایییییییی. با همون پژو 206 پشت سرش تصادف کرده.... |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
hamid shirazi - ایران - تهران |
رزا جان و امیر عزیزمان رادیو فردا به فردای آزادی ایران می اندیشد . با عشق شما به سمت آزادی گام بر میداریم. امضاء : جوانی از قبیله سبز |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
عاشق وطن - ایران - تهران |
عجب تصادف وحشتناکی ! نگفتن علت تصادف چی بود ؟ در هر حال امیدوارم مهین عزیز به زودی سلامتی خودش را باز یابد .روح 2 عزیز از دست رفته نیز شاد باد |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
iran 2500 - ایران - بندرعباس |
این تصادف هم اتفاقی نبوده خیلی مشکوک هست خدا بیامرزشون به خانواده هاشون تسلیت میگم و رادیو فردا |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Hoja Verde - ایران - تهران |
خدا بیامرزدشون. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
RajabRingo - سوپد - گوتنبرگ |
روحشان شاد . |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
mah1 - ایران - تهران |
وایییییی ماشین له شده! الهی. من خیلی این رادیو رو گوش میدم. خیلییی متاسفم. صمیمانه تسلیت میگم.. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
shalizar - انگلستان - لندن |
روحشان شاد وتسلیت به تمامی همکاران ودوستدارانشان در رادیو فردا .همینطور تسلیت به خانواده های این دو عزیز وارزوی صبر برایشان دارم.همچنبن ارزوی بهبودئ برای مهین عزیز که در کما است. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
gol222 - سوپد - هلسینگبوری |
روحشان شاد .این عزیزان رابه لیست جانباختگان راه ازادی اضافه کنید .کارجمهوری خون اشام اسلامیست وپای این جنایتکاران دراروپا باز شده.چندوقت پیش درها مبورک المان میخواستند فریدون گیلانی راتوسط عوامل اجیرشده شریعتمداری بقتل برسانن.اجیل شدهای راسیسم نفری 2000 یورو گرفته بودند. ترا به روح همه جانباختگان راه ازادی ازعزیزانمان که درفعالیت های سیاسی هستند مراقبت کنید.موضوع این عزیزانهم باید بانظر کارشناسی برسی شود.راننده تریلی کی بوده تصادف چه جوری وایا شاهدی هم داشته و.....اگر کسانی هستند وتخصص دارند خواهش میکنم دخالت کنن ونظرشانرا اعلام کنن فکرمیکنم ازمهین گرجی که درکما هست مراقبتهای پلیسی بیشتری انجام شود.مرگ برادمخوران بربر جمهوری اسلامی. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
sotedelan - هلند - المیره |
روحشان شاد.و به امید بهبودی هر چه زودتر خانم گرجی. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
juvel - نروژ - اسلو |
خبری بسیار غم انگیز و دلخراش بود / خداوند ان دو عزیز را قرینه رحمت کند و برای خانمه گرجی ارزوی سلامتی مجدد دارم . |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
MORTEZA2255 - ایران - اصفهان |
روحشون شاد حتما این جنایت کار ازرائیل بوده....شایدم طرفدارای جمهوری اسلامی به ازرائیل گفتن..خدامیدونه..... |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
arash88 - آمریکا - اورنج |
روحشان شاد و بهشت برین جایگاهشان باد.جز صبر و ادای احترام کار دگری نمیتوان کرد. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
khosro1618 - انگلیس - انگلیس |
دلم گرفت.خدایش بیامرزد.اره اه اه اه |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
majid63 - فرانسه - پاریس |
خدا بیامرزتان. و روحشان شاد |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
BIKHODA - هلند - شیراز |
anita14 - هلند - دهن هاخ. دوست عزیزحالت خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
Kaweh - آلمان - مونیخ |
خیلی متاسف شدم. امیدوارم که دیگر از این اتفاقات برای کسانی که به آزادی ایران میندیشند نیفته. آیا کسی خبر داره که علت تصادف چه بوده؟ |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
khalije hamishe fars - ایران - خارگ |
تسلیت واژه حقیریست بر اینهمه درد...روحشان شاد |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
rezanl - هلند - امستردام |
خدا بیامرزتشون تا اخرین لحظه با غارتگران ایران سرزمین مادریشان در مبارزه بودند. متاسفانه جاده های پراگ یادگاره شوم دوران کمونیسته و علیرغم پیشرفت چک ولی جاده هاش هنوز استاندارد نداره. ماشینهای سنگینش هم اکثرا از همون دورانند. |
پنجشنبه 9 مهر 1388 |
|
zolm setiz - آلمان - کلن |
خبر خیلی بدی بود.یادوخاطره شون پایدار. |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
mahboobeh - بلژیک - بروکسل |
روحشان شاد وتسلیت صمیمانه برای خانواده عزیزشان. |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
Geelongcat - استرالیا - سیدنی |
تسلیت عرض میکنم به خانواده اشان و دوستانشان. خداوند انشا.. صبر عنایت کنند. |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
odin - بلژیک - انتورپن |
به همه شما دوستان و خانواده این دو دوست عزیزمون تسلیت میگم. |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان |
متاسف شدم از این خبر. |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
Larkiden - لوکزامبورگ - لوکزابورگ |
تسلیت برای خانواده رفتگان و همکارانشون و آرزوی تندرستی و بهبودی برای عزیزمان مهین گرجی دارم |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
Rio - امارات - دبی |
به به چقدر همنوع دوستان اینبار زیاد شدند - واقعا برای همه شما متاسفم که اینگونه ابراز احساسات کرده اید در حالی که وقتی جنایتهای اسراییل و آمریکا را بر علیه مردمی مظلوم میبینید میگید به درک بذار بمیرند - یا وقتی یه عرب میمیره جشن میگیرید - از خدا بترسید مزدوران بی ایمان |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
odin - بلژیک - انتورپن |
Rio - امارات - دبی . واقعآ که شما عرب پرستهای استخوان بوس که دست هر چی دایناسور را از پشت بستین!!! باور کن همین ضدییت و دشمنی و حسادت شماها به ما ایرانیها و نژاد اریایی براتون کافیه که تا اخر عمر تو سیاهی و نکبت بمونید اما برای اینکه این سیاهی و نکبتی که توش هستین دو قبضه بشه و بیمه بشه این جمله را داشته باش: چو اندر تبارش بزرگی نبود نیارست نام بزرگان شنود. شماها از حسادت ما بمیرید ما هم حتا اگه ناراحت بشیم از مرگ چندتا سوسمارخور اما پیش شماها میگیم یه تروریست و کم. برو راحت بخواب حالا شاید تو خواب ببینی وجدان چیه |
جمعه 10 مهر 1388 |
|
amin7777 - انگلستان - منچستر |
من هم تسلیت میگم و امیدوارم خداوند به بازماندگارشون صبر عطا بفرماید. |
شنبه 11 مهر 1388 |
|
chatoli - ایران - تهران |
دوستان : این پژو206 اتومبیل متعادلی اصلاْ نیست .من چندین مورد خودم سراغ دارم که این اتومبیل با کوچکترین شارژ حرکتی که بهش وارد شده خصوصا در سرعتهای بالای 100 کیلومتر سریعاْ واژگون شده . تو رو به خدا سلامتی خودتون رو با عشق سرعت و تیپ ظاهری که از آخرش سودش فقط نصیب آقایون زعما میشه معامله نکنید . اینجا هم نگاه کنید که با هیچ اتومبیلی تصادف نکرده . فقط بعلت عدم تعادل چند تا معلق زده که به این شکل در اومده! |
شنبه 11 مهر 1388 |
|
sara_sara - امارات - دبی |
روحشان شاد...امیر رو میشناختم...سربزیر و خجالتی و مهربون. دوستان اون عکسی که 206 پشت سر امیر هست در زادگاه امیر ،استان گیلان و قبل از رفتنش از ایران گرفته شده و ربطی به کشور چک نداره. |
شنبه 11 مهر 1388 |
|