سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۷ - ۱۱ نوامبر ۲۰۰۸
بازداشت فرزندان اعضای حزب مشارکت
|
مهدی شیرزاد و حسین نعیمی پور |
فرزندان محمد نعیمی پور و احمد شیرزاد، اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بازداشت شده اند.
احمد شیرزاد به بی بی سی فارسی گفت که مهدی شیرزاد و حسین نعیمی پور غروب جمعه ۲۷ شهریور (۱۸ سپتامبر) در یک مهمانی افطاری بازداشت شده اند.
او گفت که پسرش سرباز است و برای یک مرخصی دو – سه روزه به تهران آمده بود.
به گفته آقای شیرزاد، مأمورانی که احتمالا از وزارت اطلاعات آمده بودند با ارائه حکم دادستانی مهدی شیرزاد و حسین نعیمی پور را بازداشت کرده اند.
او گفت: "پس از بازداشت، برای تفتیش خانه آمدند و چند ساعت خانه را تفتیش کردند و بعد ایشان را با خود بردند".
آقای شیرزاد گفت که از اتهام بازداشت شدگان اطلاعی ندارد.
او افزود: "نمی دانم کسانی که این دستگیری ها را انجام می دهند چه هدف و انگیزه ای دارند. راهپیمایی دیروز واقعا نشان داد که این نوع برخوردها نه تنها جو را آرام نمی کند، بلکه ملتهب تر هم می کند و جامعه احساس خواهد کرد که به انتظاراتش پاسخ داده نشده است. اگر قرار بود این روش ها موثر باشد، راهپیمایی دیروز جنبش سبز با این عظمت در شهرهای مختلف برگزار نمی شد".
آقای شیرزاد احتمال مربوط بودن بازداشت فرزندش با شرکت در تجمع معترضان در روز قدس را رد کرد.
مهدی شیرزاد و حسین نعیمی پور با هم پسر خاله هستند.
black chador - امریکا - ولدن |
برای اینکه روزه گرفتن بازداشت شدن. اگر یادتون باشه علی چکه ای دستورکشتن هر کس که میگفت الله اکبر را قبلا داد. نمیدونم چرا این علی چکه ای اینقدر از اسلام تنفرداره؟ بلو استار تو دلیل تنفر علی چکه ای را از اسلام میدونی؟ |
شنبه 28 شهریور 1388 |
|
dariush09 - رو سیه - مسکو |
خودشون,خودی هاشون رو دستگیر می کنن.وای به حال این مردم. |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان گیلان را هم بازداشت کردند،در روز قدس قرار بود ما هم تظاهرات کنیم ،یک تعدادی جم شدیم شروع به شعار دادن کردیم که ناگهان نمیدونم یک عده بسیجی که هیکلشون و قیافه هاشون مثل گوریل بودن به ما حمله ور شدن و ضرب و شتم صورت گرفت میخواستیم به میدانشهرداری رشت بریم که مارو متفرق کردند و عده ای هم دستگیر شدند،دیروز شنبه که برای کاری به آستانه میرفتم سوار ماشین مردی شدم که میگفت از تهران میا ید و آقای کروبی رو از نزدیک دیده بود،او میگفت که از او در خواست شده بود که برای سرکوب مردم به تهران برود،هیکل خیلی گنده ای داشت،یک گوشی تلفن همراه به من نشان داد و گفت اینو واسه دخترم خریده بودم که گفته مدل پایینه و قبول نکرده،از جیب خودش یک چک در آورد و گفت این مزد ضرب و شتم مردم در میدان هفت تیر هست که از دفتر رهبری صادر شده اما مبلغ داخلشو بهم نشون نداد، |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
میخواست با قسمتی از اون پول واسه دخترش موبایل مدل بالا بخره،میگفت همسنگر شهید همت بوده و در عملیات بدر شرکت داشته،من به او گفتم آیا میدونی که خانواده همین شهید همت و باکریها هم تو تظاهرات بودند و تو در واقع اونارو سرکوب کردی،من دیدم جانبازی رو که تو همین رشت یک دست نداشت و ماموران لباس شخصی بر آن یکی دست سالمش میکوبیدند،گفتم ندیدی پسر شهید بهشتی را چه کردند،و چگونه بیت امام خمینی(ره)را تهدید کرده اند،اولش میگفت اینها آشوبگرن میخوان اسلام رو از بین ببرن و تو شعارهاشون گفتن نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران،چرا نگفتند ایران اسلامی؟پس اینها منافقن،من هم گفتم اصلا اینطور نیست و اگر میگفتند ایران اسلامی شعارشان از حالت نظم خارج میشد بعد گفت ما منتظر اینیم که ریس قوه قضاییه جدید 4تا از این مردم رو اعدام کنه تا بقیه شان سر جایشان بشینند،من گفتم مگر ندیدی مردم را به گلوله بستند و عدهای را شکنجه دادند و کشتند، |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
اینها از همین شهید باکری ها بودند،اینها سعیده پور آقایی ها بودند که پدرانشان همرزم تو بودند،بعد چیزی نگفت و بعد از چند دقیقه سکوتش را شکست و گفت،ما تقصیری نداریم چون از بچگی تو مغز ما قران خوندن و هزار چیز مذهبی دیگر،من خودم فهمیدم که خدا دیگه دعامو مستجاب نمیکنه چون ماها گناهکاریم اون موقع که احمد خمینی رو کشتند ما فهمیدیم و سکوت کردیم آخه کی باور میکرد که فرزند امام در یک روز به چند بیماری مبتلا بشه و همه اعضای بدنش یکجا از کار بیفته،ما سکوت کردیم حالا هم خدا دوسمون نداره،بعد ادامه داد و گفت اگر حکومت عوض بشه آدمهایی مثل ما نمیتونند تو ی شرایط جدید زندگی کنند،من با شهید املاکی بودم و جنگیدم(شهید املاکی 20سالگی به جنگ رفته بود و بچه شهرستان لنگرود بود)و 7سال اسیر عراق بودم،اما دوباره سر حرف اول خودش اومد و گفت باید اینها اعدام بشند تا دیگه تظاهرات نکنند،من هم خیلی خشمگین شدم اما یارو هیکل خیلی درشتی داشت و نمیشد کاری کنم، |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
او ادامه داد که در میدان 7تیر کروبی پیشاپیش همه راه میرفت و مردم در حمایت از او شعار میدادند،من کلی از افشاگری کروبی سخن گفتم اما او هیچ حرفی نزد،سرانجام به آستانه رسیدم.نتیجه ای که من از صحبتهاش گرفتم این بود که واسه پول این کارو میکرد،خدا میدونه مبلغ اون چک چقدر بود که یارو از گیلان پا شده بود تا بره تهران واسه سرکوب مردم،از قرار معلوم گیلان و مازندران کلی نیروی سرکوبگر واسه تهران فرستاده بود،اون میگفت اون چیزایی که قران بهمون یاد داده با کارهایی که جمعه انجام دادم فرق میکرد،همه اینها بخاطر پول بود و بس |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|
kaveh52 - ایران - تهران |
دوستان اینها روز قدس خیلی براشون گرون تموم شده . حالا فکر کنم موج بازداشتها شروع خواهد شد تا دانشگاهها آروم بشه تا حالا خیلی کارها کردیم ولی خیلی بیشترش مونده با کمک هم به ارومی و با صبر و حوصله تا آخرش هستیم . اینها بیشتر از آرامش ما میترسند تا خشونت ما . خیلی دوست دارند که ما به خشونت رو بیاریم تا بهونه ای برای سرکوب سخت ما پیدا کنند ولی اعضای جنبش سبز شعور خیلی زیادی نشون داده اند . همین نگرانشون کرده. به امید آزادی |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|
black chador - امریکا - ولدن |
kaveh52 - ایران - تهران. روز قدس از امسال معنی اش عوض شد. قولت میدم سال اینده خبری از روزقدس نخواهد بود. |
یکشنبه 29 شهریور 1388 |
|