رفراندوم چیست و آیا بار دیگر در ایران برگزار می شود؟
محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران در جریان دیدار با خانواده برخی از بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری این کشور، گفته است که راه برون رفت از "بحران فعلی" اتکای به آرای مردم و برگزاری رفراندوم است.
پیش از آقای خاتمی، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به طور تلویحی همین پیشنهاد را مطرح کرد و گفت که برای خروج از این شرایط که آن را "بحرانی" خواند، فضایی به وجود آورده شود که "همه طرفها بتوانند آنجا حرفشان را بزنند."
پس از انقلاب اسلامی در ایران، تاکنون سه نوبت همه پرسی در این کشور برگزار شده است.
اولین همه پرسی، روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد که طی آن مردم نظام حاکم بر ایران را از میان جمهوری اسلامی "آری یا نه،" انتخاب کردند.
همهپرسی برقراری حکومت جمهوری اسلامی در ایران به دعوت آیتالله خمینی انجام شد و رای دهندگان با اکثریت قاطع به نظام حکومتی جمهوری اسلامی به عنوان نظام حکومتی آینده این کشور رای دادند.
دومین همه پرسی طی سی سال گذشته در ایران، چند ماه پس از این در ۱۲ آذر سال ۵۸ برای تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی برگزار شد.
سومین همه پرسی پس از انقلاب اسلامی هم پس از درگذشت آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در ۶ مرداد ۱۳۶۸ انجام شد.
موضوع این همه پرسی، تغییرات در نظر گرفته شده توسط شورای بازنگری قانون اساسی ایران بود که به دستور آیت الله خمینی تشکیل شده بود.
هرچند قانون اساسی بازنگری شده ایران، پس از درگذشت آیت الله خمینی و پیش از برگزاری همه پرسی، با حذف پست نخست وزیری و حذف شرط مرجعیت از رهبری کشور و افزایش اختیارات او و شورای نگهبان عملا به اجرا گذاشته شده بود اما نظام حکومتی ایران همزمان با انتخابات ریاست جمهوری این کشور که اکبر هاشمی رفسنجانی در آن به پیروزی رسید، سومین همه پرسی را پس از انقلاب اسلامی برگزار کرد و صورتی قانونی به این تغییر داد.
همه پرسی در چه مواقعی برگزار می شود؟
چند دیدگاه
- آیت الله خمینی: میزان رای ملت است
- آیت الله خامنه ای:حل و فصل همه اختلافات در سر صندوق رأی است
- محمد خاتمی: راه برون رفت از بحران فعلی برگزاری رفراندوم است
- اکبر هاشمی رفسنجانی: فضایی به وجود آورده شود که همه بتوانند آنجا حرفشان را بزنند
- مجمع روحانیون مبارز: رفراندوم برگزار کنید
- نماینده رهبر ایران در روزنامه کیهان: همه پرسی سناریوی غرب است
همه پرسی یا رفراندوم، رای گیری مستقیم از همه اعضای تشکیل دهنده یک سازمان، جامعه یا کشور برای رد یا تصویب سیاستی که رهبران یا نمایندگان پیشنهاد کردهاند، است. همه پرسی می تواند به رفع اختلاف موضوعی عمده در کشور بینجامد.
هرچند در نظامهای نمایندگی و پارلمانی از همه پرسی تنها برای تصویب قانون اساسی یا تغییرات اساسی و عمده درحکومت استفاده می شود اما در برخی کشورهای پیشرفته جهان برای اکثر امور عمومی همانند تغییرات قانونی محلی و خرد هم، رفراندوم برگزار می شود.
همه پرسی به دو نوع اختیاری و اجباری تقسیم شده است. معمولاً برای تصویب قانون اساسی یا متمم آن همه پرسی اجباری از سوی دولت برگزار می شود.
در همه پرسی اختیاری نمایندگان مجلس ممکن است با اکثریت قاطع مسئلهای را به رأی عمومی بسپارند و یا دولت، در غیاب مجلس و یا بر خلاف نظر آن، موضوعی را به رای عمومی بگذارد.
امکان دیگر برگزاری همه پرسی، درخواست همگانی و افکار عمومی است. بدین صورت که اگر مجلس قانون گذاری به میل خود موضوعی را به همه پرسی نگذارد، کسانی از مردم که صلاحیت رأی دادن دارند، ممکن است درخواستی را امضا کنند که موضوع به رأی عمومی گذاشته شود.
این شیوه عموما در کشورهای دمکراتیک اجرا می شود. شمار لازم برای این درخواست، بر حسب قوانین در کشورهای مختلف، از ۵ تا ۱۵ درصد مجموع رأی دهندگان در آخرین انتخابات است.
شرایط همه پرسی در ایران
بر اساس قانون اساسی ایران همهپرسی باید تحت نظارت شورای نگهبان انجام گیرد.
همه پرسی در ایران به اجازه رهبر این کشور یا با درخواست دو سوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی می تواند انجام شوداحمد جنتی به عنوان دبیر در راس شورای نگهبان است. او به همراه شماری از اعضای آن شورا از نامزدی محمود احمدی نژاد در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران به طور آشکارا دفاع کرده است.
محمد خاتمی و مجمع روحانیون مبارز در ایران که اصلی ترین پیشنهاد دهندگان همهپرسی در درون نظام هستند، صراحتا صلاحیت این شورا را زیر سوال برده اند و نظارت مرجعی بی طرف را برای برگزاری همه پرسی خواستار شده اند.
شرط برگزاری همهپرسی در ایران تصویب طرح آن از طرف دو سوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که در حال حاضر عمده کرسی های آن در اختیار همفکران محمود اجحمدی نژاد قرار دارد.
به جز این شرط، لازمه مهم دیگر برگزاری همه پرسی در ایران موافقت رهبر جمهوری اسلامی با آن است.
همه پرسی در ایران شدنی یا نشدنی؟
اولین همه پرسی پس از انقلاب اسلامی، درباره نظام حکومتی ایران انجام شدطی سی سال گذشته در ایران، سه بار همه پرسی در این کشور برگزار شده که در دو مورد آن آیت الله خمینی نقش مستقیم داشته و در یک مورد دیگر که بعد از درگذشت او انجام شد، نقشی غیر مستقیم داشته است.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی نیز در اولین نماز جمعه پس از برگزاری انتخابات گفت که "حل و فصل همه اختلافات در سر صندوق رأی است نه در کف خیابان ها."
رهبران ایران عموما انتخاباتی را که در مقاطع مختلف در این کشور برگزار می شود، رفراندوم تایید آمیزی برای نظام جمهوری اسلامی توصیف می کنند اما تاکنون در باره موضوعی که مورد اختلاف گروه های مختلف مردم در این کشور باشد، همه پرسی انجام نشده است.
شاید تاکنون جامعه ایرانی با اختلاف نظری چنین فراگیر مواجه نشده بود که به همه پرسی نیاز داشته باشد اما اینک طرح پیشنهاد برگزاری همه پرسی در چارچوب قانون اساسی ایران این سوال را ایجاد می کند که این پیشنهاد که از سوی گروهی از معترضان و مقام های بلند پایه سابق جمهوری اسلامی ارائه شده، در شرایط فعلی تا چه میزان قابل اجرا شدن است؟ نکته دیگر آنکه همه پرسی نیاز به سوال مشخص برای گرفتن پاسخ آری یا خیر دارد. چه سوالی باید برای گرفتن پاسخ به همه پرسی گذاشته شود تا اعتماد و رضایت همه گروه ها - چه معترضان به نتایج انتخابات و چه موافقان آن - جلب شود؟ اما سوال یک همه پرسی آزاد هر چه باشد، می تواند مسیر جدید حرکت کشور ایران را تعیین کند.
آیا گره سیاسی ایران با رفراندوم باز می شود؟
اگر چه نظام جمهوری اسلامی، مشروعیت خود را با یک رفراندوم عمومی در فروردین سال 58 به دست آورد و در سال های 58 و 68 نیز قانون اساسی و اصلاحیه آن را در دو همه پرسی به تایید مردم رساند، هنوز استفاده از واژه رفراندوم در این نظام از تابوهای سیاسی به حساب می آید و تصور روشنی از ساز و کار و کارکرد آن در جامعه وجود ندارد.
واژه های رفراندوم و یا همه پرسی پیش از این تنها در اعتراضات دانشجویی و یا بیانیه های گروه های اپوزیسیون دیده می شد که در "نقشه راه"های خود از نهادهای جهانی نظیر سازمان ملل می خواستند در ایران همه پرسی برگزار کنند و نظر مردم را درباره مشروعیت نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی ایران و یا میزان رضایت مردم از حکومتشان جویا شوند.
رئیس جمهور سابق ایران، محمد خاتمی، اولین مقام رسمی است که اخیرا از درون نظام حاکم این راهکار را برای برون رفت از بحران پیش آمده بعد از انتخابات مطرح کرده و از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی خواسته برای باز گرداندن اعتماد به مردم همه پرسی آزاد برگزار کند.
مجمع روحانیون مبارز نیز در بیانیه ای راهکار پیشنهادی آقای خاتمی را تایید کرده و آن را مطابق نص صریح قانون اساسی دانسته است و پیشنهاد داده برای خروج از بن بست و بحران موجود، یک همهپرسی برگزار شود که عموم ملت ایران بتوانند آزادانه در آن شرکت کنند.
اما طرح پیشنهادی رفراندوم به عنوان یک راهکار سیاسی توسط اصلاح طلبان چند ابهام دارد.
ابهام اجرایی
ابهام اول، ساز و کار اجرایی برگزاری رفراندوم است. مطابق اصل 99 قانون اساسی ایران، شورای نگهبان نظارت بر همهپرسی را بر عهده دارد.
این در حالی است که مجمع روحانیون در بیانیه خود خواسته همهپرسی پیشنهادی " نه توسط نهادها و مراکزی که انتخابات را به این گونه سرنوشتی دچار کردند، بلکه زیر نظر نهاد و مرجعی بیطرف و مورد اعتماد مردم" برگزار شود.
آقای خاتمی هم پیشنهاد داده رفراندوم را نهادهای بی طرف نظیر "مجمع تشخیص مصلحت نظام" برگزار کنند. در حالی که این مسوولیت اجرایی تاکنون در حوزه اختیارات نهاد نظارتی مجمع تشخیص تعریف نشده است.
از سوی دیگر مطابق اصل 59 قانون اساسی، در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. این در حالی است که در شرایط کنونی اکثریت مجلس هشتم در اختیار نمایندگان حامی دولت است و اقلیت اصلاح طلب اگر بخواهند نظر آنها را به لزوم برگزاری رفراندوم جلب کنند راه دشواری در پیش دارند.
در این حالت برای نمایندگان اصلاح طلب راحت تر آن است که، به عنوان مثال، طرح استیضاح رئیس جمهور را دنبال کنند، چرا که قوه مقننه جمهوری اسلامی در عملکرد خود این روند را لااقل یکبار تجربه کرده است و هزینه این کار را از برگزاری یک همه پرسی کمتر می داند.
مطابق اصل 6 قانون اساسی فرمان برگزاری رفراندوم در ایران باید از جانب رهبری صادر شود که با در نظر گرفتن سخنان آیت آلله خامنه ای و اظهار رضایت او از شیوه برگزاری انتخابات، تغییر نظر زود هنگام او نیز بعید به نظر می رسد.
ابهام موضوعی
ابهام دوم، موضوع همه پرسی است که نه در صحبت های آقای خاتمی و نه در بیانیه مجمع به صراحت بیان نشده است.
اگر چه بسیاری از سایت های اصلاح طلب سوال همه پرسی را مساله "سلامت انتخابات" و "مشروعیت دولت" اعلام کرده اند، بسیاری از ناظران معتقدند در صورت تقویت احتمال امکان برگزاری رفراندوم، ممکن است خواسته های مردم به سمت سوال های بنیادین تری سوق پیدا کند.
مجمع روحانیون مبارز در بیانیه خود نوشته که باید به نظر مردم "نسبت به آنچه اتفاق افتاده" ارجاع کرد اما اتفاق های رخ داده و بحران های پس از انتخابات آنقدر پیچیده و فراگیر است که اظهارنظر درباره هر بخش از آن، به راحتی می تواند به محکومیت یک جناح و حذف او از قدرت منجر شود.
ابهام راهبردی
ابهام دیگر، ابهام راهبردی برگزاری رفراندوم است. به بیان دیگر اصلاح طلبان در صورت برگزاری این همه پرسی، چه اهدافی را دنبال می کنند و در صورت پیروزی، شکست یا عدم شرکت حداکثری مردم در رفراندوم، در مرحله بعد چه قدم هایی بر خواهند داشت؟
آیا طرح همه پرسی یک طرح برای برون رفت از بحران پیش آمده است یا صرفا اهرم فشاری است که می کوشد امتیازهای بیشتری نصیب معترضان به نتیجه انتخابات کند؟
عده ای معتقدند اصلاح طلبان با پیشنهاد طرح همه پرسی می خواهند به حاکمیت نشان دهند هنوز برای تفاهم دیر نیست و کماکان راه حلی برای عبور از بحران وجود دارد. اما برخی نیز معتقدند ائتلاف نانوشته هاشمی، موسوی، کروبی و خاتمی قصد دارد با ارائه طرح رفراندوم، رهبر ایران را زیر فشار بیشتری بگذارد و اطمینان خود را از مقبولیت فراگیر مردمی اش به حاکمیت یادآوری کند.
بزرگمهر شرف الدین - بی بی سی فارسی
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت اول
با گرامیداشت یاد شهدای حوادث اخیر که با خون پاک خود روح تازه ای در کالبد حرکات ازادیخواهانه مردم ایران دمیدند و باعث شدند که مردم دنیا نسبت به مردم ایران ادای احترام کنند و از این همه فداکاری در راه کسب ازادی به حیرت واداشته بشن . در حقیقت اتفاقاتی که در این اواخر بوقوع پیوست همگان رو دچار حیرت کرد . با نگاهی مختصر به ستونهای نظرات دوستان در همین سایت میشه بوضوح به یک سردرگمی در مواجهه با نام میر حسین موسوی در بین مردم پی برد. خیلی ها از موسوی حمایت کردند خیلی ها هم اونرو با نظام یکی میدونستند و معتقد بودند که نباید از چنین شخصی حمایت کرد چرا که حمایت از اون به منزله حمایت از کل نظامه. من در ذیل این کامنت یک سلسله مطالبی رو پیرامون این قضایا براتون عنوان میکنم که فکر میکنم گفتنش خالی از لطف نباشه :: .
ادامه: |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت دوم: اگر یادتون باشه یکسری کامنت گذاشتم تو قسمت زندگی نامه احمدی نزاد برگرفته از نواری ظبط شده از سخنان پسرش که مطلبش همین چندی پیش در این سایت قرار گرفت در اون کامنتها اشاره کرده بودم که خامنه ای علیرغم میلش با ریاست جمهوری خاتمی مواجه شد. در حقیقت بعد از دور دوم ریاست جمهوری خاتمی بود که جناح تمامیت خواه و حاکم در صدد براومدند که به هر روش و وسیله ای هم که شده از ورود غیر خودی ها به بدنه قدرت جلوگیری کنند . و باز در همون کامنتها مراحل بالا امدن احمدی نژاد در شاکله قدرت رو توضیح دادم اما برای اینکه وی را بر مسند ریاست جمهوری که ردایی کاملا گشاد بر بدن وی بود بنشانند نیاز به کاتالیزورها وروشهای نامتعارف در عرصه سیاست داشتند مخصوصا که رقبای وی نیز هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی بود که هر دو از غیر خودی ها نزد رهبر هستند.این روشها ی نامتعارف و کاتالیزورها یا بهتر و ساده تر توضیح بدم همان بکار بستن هر گونه حقه و کلک برای نشستن بر مسند ریاست جمهوری تنها به انتخابات ریاست جمهوری دهم محدود نمیشد بلکه در ریاست جمهوری نهم نیز این روشها بکار بسته شد و ارای مردم دزدیده شد تا جایی که رفسنجانی در تریبون نماز جمعه انها را به خدا واگذار کرد و کروبی نیز گفت همش چند ساعت خوابیدم و ارای من به دیگری تعلق گرفت ادامه:
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت سوم
بعد از انکه احمدی نزاد را به ضرب زور و حقه و شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه به قدرت رساندند تازه ماموریت بعدیشان شروع شد انها از همان فردای تنفیذ حکم ریاست جمهوری احمدی نژاد توسط خامنه ای که همگان دیدیم چطور به پاس اعمال نفوذ خامنه ای در به قدرت رسیدن احمدی نژاد وی دست خامنه ای را بوسید برای خارج نشدن قدرت از دستشان تلاش کردند و در حقیقت میتوان گفت برای دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد از همان 4 سال پیش برنامه ریزی میکردند اما به شما میگویم که در کجای کارشان دچادر اشتباه محاسباتی شدند و بدین وسیله از جایی ضربه خورند که اصلا فکرش را هم نمیکردند: ادامه:
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت چهارم:
از نظر جناح تمامیت خواه بهترین روش برای مقابله با رقبای احتمالی احمدی نژاد در دور دوم پروژه تخریب چهره رقبای سرسخت وی در راس انها هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی بود برای همین منظور نیز از گوشه و کنار این تخریبها از مدتها مانده به پایان ریاست جمهوری احمدی نزاد شروع شد انتشار فیلمهایی که از دست دادن خاتمی با زنان در سفر وی به رم و یا شانتازهایی از قبیل سرو مشروبات الکلی در میز ضیافتی که خاتمی میهمان ان در فرانسه بود را میتوان از این جمله تخریبها نام برد و د رمورد هاشمی رفسنجانی نیز وضع به همان منوال و شدیدتر و حتی این تخریبها با ورود فاطمه رجبی به قضایا شکل بی پرده تری به خود گرفت که این هم دقیقا حرکتی حساب شده از این گونه برخوردها بود که همگان دیدیم که با نزدیکتر شدند به انتخابات ریاست جمهوری میزان این تخریبها چقدر زیاد شده بود تا جایی که دیگر خود احمدی نزاد هم وارد این بازی الوده شده بود و نشان داد برای حفظ قدرت حتی حاضر است مسیله به نام عباس پالیزدار را براه بیاندازد. ادامه:
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت چهارم:
از نظر جناح تمامیت خواه بهترین روش برای مقابله با رقبای احتمالی احمدی نژاد در دور دوم پروژه تخریب چهره رقبای سرسخت وی در راس انها هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی بود برای همین منظور نیز از گوشه و کنار این تخریبها از مدتها مانده به پایان ریاست جمهوری احمدی نزاد شروع شد انتشار فیلمهایی که از دست دادن خاتمی با زنان در سفر وی به رم و یا شانتازهایی از قبیل سرو مشروبات الکلی در میز ضیافتی که خاتمی میهمان ان در فرانسه بود را میتوان از این جمله تخریبها نام برد و د رمورد هاشمی رفسنجانی نیز وضع به همان منوال و شدیدتر و حتی این تخریبها با ورود فاطمه رجبی به قضایا شکل بی پرده تری به خود گرفت که این هم دقیقا حرکتی حساب شده از این گونه برخوردها بود که همگان دیدیم که با نزدیکتر شدند به انتخابات ریاست جمهوری میزان این تخریبها چقدر زیاد شده بود تا جایی که دیگر خود احمدی نزاد هم وارد این بازی الوده شده بود و نشان داد برای حفظ قدرت حتی حاضر است مسیله به نام عباس پالیزدار را براه بیاندازد. ادامه:
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت پنجم: البته قضیه عباس پالیزدار اینقدر دارای پیچیدگی هست که الان نمیشه به تمام ابعاد اون پرداخت اما خیلی خلاصه اگر بخوام براتون بگم این یک سناریویی بود که از طرف احمدی نژاد با هدایت مصباح یزدی طراحی شد که میخواستند فیدبک قضیه رو ارزیابی کنند و هدف اصلی نیز تهدید مراجعی بود که یا خود یا فرزندان انها در فعالیتهای اقتصادی کلان مشغول هستند تا بدین وسیله ضمن ضرب شصت نشان دادن انها را هرچه بیشتر با خود و مطامع خود همگام کنند چرا که همانطور که حتما شنیده اید در چندین نوبت احمدی نزاد در قم با عدم پذیرش و اقبال همین مراجع مواجع شده که این عدم اقبال از سوی انها برای دولت میتوانست بسیار گران تمام شود و از طرف دیگر به گروههای دیگر بگوییند که ما برای حفظ قدرت حتی تا انجا پیش میرویم که مراجع قم راهم اگر لازم باشد قربانی میکنیم البته در لیستی که عباس پالیزدار در اختیارش داشت شخص خامنه ای بطور غیر مستقیم نیز یکی از اهداف بود که موسسات و فعالیتهای اقتصادی و مالی تحت نظر ان که خود لیستی بلند بالا میشود نیز شاملش میشد که حتی میگویند وقتی عباس پالیزدار را نزد خامنه ا ی میبرند بعد از پرس و جوهای فراوان خامنه ای که خود را یکی از تهدید شدگان میبیند همانجا قلبش میگیرد و کارش به بیمارستان میکشد تا جایی که تا چند روز حرف سیاسی در بیت وی قدغن بوده است و عباس پالیزدار نیز وقتی میگوید انها که مرا جلو انداختند چرا از من حمایت نمیکنند اشاره اش به احمدی نزاد است که تازه متوجه شده بود که از او به عنوان یک قربانی برای پیشبرد مطامع موسسه مصباح یزدی و
استفاده کرده اند و شاید یکی از دلایل عدم موضع گیری همین مراجع در قضیه تقلبهای وسیع انتخاباتی اخیر موفقیت امیز بودن همین پروزه ارعاب مراجع قم از سوی باند مصباح یزدی و احمدی نزاد باشد ادامه:
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت ششم
اما همانطور که بهتون گفتم یکی از مهمترین نگرانیهای خامنه ای حضور خاتمی در عرصه انتخابات بود او که میدونست خاتمی هنوز میتونه از پایگاه مطلوبی نزد مردم برخوردار باشه و از طرفی نمیخواست از یک سوراخ دو بار گزیده بشه در اتش گرفتن سینما جمهوری همان نقشی رو ایفا کرد که در جریان اتش گرفتن سینما رکس ابادان. با این تفاوت که در اون ماجرا نقش واسطه را داشت و در این اتش سوزی نقش دستور دهنده. بله دوستان مطلبی رو که میخواستم تحت عنوان حقایق تازه ها د رمورد سینما رکس ابادان براتون بگم یکیش همین نقش خامنه ای در بوجود امدن هر دو ماجرا بود که الان در مورد دومی براتون توضیح میدم و در اینده هم در مورد اولی براتون میگم که چگونه خامنه ای واسط بین خمینی در پاریس برای صدور حکم شرعی در مورد اتش زدن سینما رکس ابادان بود تمام این ماجراها که براتون خواهم گفت برگرفته از پرونده ایست که محمد رضا عاملی تهرانی وزیر وقت اطلاعات بدستور مستقیم شاه تشکیل داده بود که در فرصتی مناسب تمام انرا برایتان با ذکر جزییات میاورم و اما در مورد اتش سوزی سینما جمهوری و ارتباط ان با انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران ادامه: |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت هفتم
بعد از جو تخریبی که برای خاتمی در دوران ریاست جمهموری احمدی نژاد بوجود اومد و شرح برخی از انها رو در کامنتهای قبلی اوردم خاتمی عرصه رو تنگ دید و به همین دلیل بود که عدم رغبت خودش به شرکت در انتخابات رو بوضوح نشون داد از طرفی برخی گروهها و شخصیتهای سیاسی فرهنگی و هنری که کارنامه احمدی نژاد رو بسیار سیاه و برای کشور تهدید کننده میدونستند تصمیم گرفتند که هرطورکه شده خاتمی را مجاب به اعلام کاندیداتوری خود کنند در این میان هنرمندان بدلیل جفاها و سختیهای فراوانی که از دولت نهم دیده بودند نقش بسیار پررنگی داشتند که همین امر باعث شد که به عنوان یکی از طلایه داران دعوت از خاتمی برای شرکت در انتخابات مطرح باشند به همین دلیل در براه انداختن حرکت موج سوم که هدفش دعوت ا ز خاتمی برای شرکت در انتخابات بود شرکت گسترده ای داشتند در حقیقت هنرمندان که اینده کاری خود را در خطر میدیدند هرچه که داشتند بکار بستند تا از پیروزی مجدد احمدی نژاد در دور بعدی ممانعت بعمل اورند که از انجمله میتوان به کوشش علی مصفا و همسرش لیلا حاتمی و همکاران هنریشان درهرچه با شکوهتر و بهتر برگزاری برخی از این نشستهای موسوم به موج سوم اشاره کرد که در انها ازچهره های هنری و سرشناس کشور نیز حضوری پر رنگ داشتند که بارزترین انها همان بود که در اذر پارسال برگزار شد و نیما دهقان نیز ان شعر جالب را خواند که اتفاقا درست بعد از ان همایش بود که خاتمی به دعوت طرفدارانش لبیک گفت. ادامه
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
dannni - سوئد - استکهلم |
اخرین خبر شایعه فرار سید حسن خمینی پسر احمد از ایران |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت هشتم:
با ورود همه جانبه هنرمندان در حمایت از خاتمی و نیز شناختی که نظام از نفوذ انها در بین مردم مخصوصا جوانان داشت در صدد بر امدند که به هر وسیله ممکن جلوی این موج براه افتاده را بگیرند. وحشت انها از حمایت هنرمندان از خاتمی تا بدان جا بود که صفار هرندی در مصاحبه ای زنده در تلویزیون خطاب به هنرمندان گفت چهره هایی که محبوب مردم هستند خود را هزینه این ان نکنند لذا حرکتی که هنرمندان درحمایت از خاتمی اغاز کردند انچنان خشم و غضب جناح تمامیت خواه را بهمراه داشت که اقای خامنه ای برای اینکه دوباره به شوک دیگری به مانند انچه در 2 خرداد 76 به ان وارد شد دچار نگردد دستور داد که به هر وسیله ای که شده جلوی حمایت همه جانبه از خاتمی به خصوص حمایت هنرمندان گرفته شود که انها میتوانند تاثیر گذار باشند لذا در یک هماهنگی که چراغ سبز ان توسط بیت رهبری اعلام شد دستور اتش زدن سینما جمهوری که متعلق به علی مصفا صادر شد. و عوامل انصار حزب الله نیز که عمله پسر رهبری و جنتی میباشند مبادرت به اتش زدن سینما جمهوری برای ارسال یک پیام به هر دوطرف داشتند اما ان پیام چه بود کامنت بعدی : |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
kahkeshan1 - المان - کلن |
دوستان
ایا شما راهی برای در هم شکستن دایره زندان و ترس و شکنجه رژیم اخوندا دارید؟ ایا این پیشنهاد عملی است؟ پیشنهاد: جمعیت میلیونی به سوی زندان اوین روان شود با پلاکاردهای در دست: ما همه مجرمیم و ما را هم دستگیر کنید. مادران زندانیان را در یابید. انتخاب رهبر جنبش در خارج را هم فراموش نکنید. میرحسین در داخل اسیر است و نمیتواند جنبش را بطور شایسته پیش ببرد. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
Yek Aryaee - ایران - تهران |
ایرانیم و هیچ حقوق بشرم نیست
هر چند خودم مبتکر این کلماتم
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت نهم
انها از اتش زدن سینما جمهوری دو پیام مهم را برای هنرمندان و خاتمی ارسال کردند و ان چیزی نبود جز انکه این مسیر که شما در پیش گرفته اید پاسخش با گلوله و خون چیز دیگری نیست انها در حقیقت به طرفداران روشنفکر خاتمی که ماموریت داشند که مردم را مجددا برای جلب رای به نفع خاتمی بسیج کنند اعلام کردند که حاضر نیستند به هیچ بهایی حضور کاندیدای مورد علاقه انها یعنی خاتمی را بپذیرند و به خاتمی نیز پیامی که دادند این بود که یا انصراف بده و یا اینکه از کشته های طرفدارانت پشته میسازیم و دفعه دیگر قطعا یک مکان خالی از جمعیت دچار حادثه نخواهد شد. و بدین صورت بود که خاتمی رفتن را بر ماندن ترجیح داد در این ماجرا نیز بعد از انکه علی مصفا اعلام کرد که تا اخر به مبارزه ادامه خواهد داد وی را به اطلاعات ناجا(نبش میرزای شیرازی و تخت طاووس) فرا خواندند و انچنان او را تهدید کردند که دیگر صدایش در نیامد و اما چه شد که موسوی امد؟ ادامه در کامنت بعدی : |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
بکامنت دهم :
بعد از خروج خاتمی از عرصه انتخابات عملا نیروی قابل ملاحظه ای که بتواند برای جناح اصولگرا نگران کننده باشد وجود نداشت غیر از مهدی کروبی که همین جا به جرات میگویم که هیچگاه نظام او را عددی حساب نمیکرد و او را به چشم مهره ای برای خالی نبودن عریضه که تنها تنور انتخابات را کمی گرم میکرد نگاه میکردند که حتی از این منظر از او استقبال هم میکردند و چون خود جناح چپ نیز روی مهدی کروبی کوچکترین حسابی باز نمیکرد لذا در فکر یافتن یک الترناتیو قوی برای خاتمی میگشتند اما چه کسی میتوانست صفات خاتمی را در جلب هرچه بیشتر ارای مردمی داشته باشد تا بدینوسیله وزنه سنگینی هم در برابر باند رهبری باشد بعد از رایزنی ها ی فراوان تنها یک نفر در این راه اصلح و واجد شرایط شناخته شد و ان کسی نبود جز میر حسین موسوی و حدس بزنید که چه کسی او را اصلح تشخیص داد و چه کسی او را مجاب به حضور در عرصه انتخابات کرد بله ان شخص کسی نبود جز سعید حجاریان مغز متفکر جناح اصلاح طلب و حال شاید با شنیدن این مطلب به دلایل کدورت و کینه رهبری و باند تمامیت خواه از این موجود ناتوان جسمی پی برده باشید و اما ماجرای راضی کردن موسوی به حضور در عرصه در کامنت بعد :
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت یازدهم:
اول اینکه طبق نظر اطلاعات رهبری و وزارت اطلاعات سعید حجاریان به عنوان خط دهنده اصلی اصلاح طلبان و جنبش سبز شناخته میشود و تمام این قضایا را زیر سر او میدانند و اوست که فرضیه انقلابهای مخملین را برای اولین بار مطرح کرد و همو بود که انقلابهای بدون خونریزی که طی انها قدرت در دور تسلسل قرار میگیرد را در ایران مطرح کرد و نمونه مثال زدنی او هم اتحاد جماهیر شوروی بود که بدون خونریزی فروپاشی این ابر قدرت را در پی داشت و حتی سعید حجاریان جسارت را تا بدانجا رسانده بود که کمک نیروهای خارجی در اینگونه انقلابات را عنصری حیاتی و اثرگذار تلقی میکرد دوستان تمامی این سیاستهای جنبش با نشانهای دموکراتیک و خاص چون جنبش با شکل و علامت خاص و اعتراض و راهپیمایی سکوت و نظایر اینها همه و همه از ایده های خلاقانه سعید حجاریان است که به عنوان مشاور و بازوی پنهانی میر حسین موسوی عمل میکند و حکومت نیز دقیقا با شناخت این مسایل بود که تمامی یاران و انصار و در راس انها سعید حجاریان را بازداشت کردند چرا که فکر میکردند که میر حسین بدون اینها کسی نیست و اینها هستند که به او خط میدهند و او را تغذیه فکری میکنندو در صدد جدایی انها از موسوی برامدند و اما سخت در اشتباه بودند چرا که حرکتی که اغاز شده بود دیگر قایم به فرد نبود و همه توده های مردم را در بر گرفته بود و اما چگونگی امدن میر حسین کامنت بعد: |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت دوازدهم:
موسوی بعد از کناره گیری از قدرت که توام با اختلافات بسیار شدید با خامنه ای بود دیگر علاقه ای به بازگشت به عرصه سیاست را از خود نشان نداد که در محفل های خصوصی نیز بارها از اختلاف خود با خامنه ای که حالا دیگر مقام رهبری را در دست دارد بحث به میان میاورد و در پاسخ به دوستان که از نبودن او در عرصه گلایه مند بودند میگفت اقای خامنه ای با حضور بنده در عرصه مخالف است و تا زمانی که این دید وجود داشته باشد بنده نقش جدی نمی پذیرم اما با ان حوادثی که در بالا برایتان توضیح دادم و همه میدانید که تا چند ماه پیش نیز که موسوی اکیدا همان پاسخ نه را به دوستان داده بود اتفاق جالبی رخ داد و ان از این قرار بود که بعد از انگشت گذاشتن بر روی موسوی به عنوان یگانه فرد حال حاضر که میتواند جنبش را هدایت کند به در خواست سعید حجاریان جلسه ای بعد از اتش زدن سینما جمهوری بین موسوی و تنی چند از سران اصلاح طلب برگذار میشود وجالبه بدونید که عمده همین افراد هم بعدا با فرمان خود خامنه ای بازداشت شدند. در ان جلسه بعد از صحبتهای فراوان که شد سعید حجاریان رو به موسوی میکند و میگوید شما نمیخواهید این ابرویی که دارید را هزینه کنید اما این مردم و جوانان جانشان را هزینه کرده اند و امثال من که سلامتیشان را هزینه کرده اند کم نیستند حتی شهدا نیز امروز از شما انتظار دارند حال شما نمیخواهید این احترام و ابرویی که نزد نیروهای مردمی دارید را هزینه کنید اگر امروز نکنید پس کی میخواهید بکنید که فردا دیر است که دیگر بدنبال این سخنان جو ان جلسه دگرگون میشود و موسوی اشک ریزان با بوسه ای که بر پیشانی سعید حجاریان میزند همانجا حضور خود را اعلام میدارد که اتفاقا روزنامه کیهان در مقاله ای که بدنبال دلایل چرخش 180 درجه ای موسوی در تصمیم گیریش در عرصه سیاست میگشت و در نهایت به نشست برخی سران اصلاح طلب با موسوی نیز اشاراتی داشت از ان به عنوان توطیه ای خزنده یاد کرد ادامه در کامنت بعدی
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت سیزدهم:
اما موسوی تنها یک نکته را اشاره کرد و ان هم نشان دادن چراغ سبز رهبری برای حضور او در میدان رقابت چرا که او اصلا دلش نمیخواست که مثلا شورای نگهبان به بهانه های واهی او را رد صلاحیت کند لذا در این زمینه برخی ایات عظام در قم که از شنیدن پاسخ مثبت موسوی بسیار خوشحال نیز شده بودند برای بیت رهبری پیام فرستادند که موسوی چراغ سبز رهبری را برای حضور میطلبد در همینجا نیز بگویم که موسوی در قم نیز از طرفداران سرسختی در بین ایات عظام برخوردار است که گرچه برخی از انها علنا این حمایت را اشکار نکرده اند که شاید این به خاطر همان تهدیدی باشد که در کامنتهای بالا برایتان ذکر کردم اما بسیاری نیز در قم به پشتوانه حمایت قاطع خمینی از موسوی در دهه 60 پشت سر موسوی هستند و این را خود خامنه ای هم میداند که نه تنها موسوی در قم بلکه اکثر سپاه نیز با موسوی هستند و شاید به همین دلیل که موسوی وزنه سنگینی در برابر جناح تمامیت خواه ولایت فقیه است از طرف حجاریان مناسبترین فرد در حال حاضر شناخته شد. و اما نحوه برخورد و عکس العمل بیت رهبری در برابر اعلام امادگی موسوی در انتخابات چه بود؟ ادامه درکامنت بعد
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت چهاردهم:
در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری باید به عرضتان برسانم که روال بدین گونه است که خامنه ای حتما باید روی انها نظر مساعد داشته باشد وگرنه تاییدیه شورای نگهبان را از ان خود نخواهند کرد زمانی که اعلام امادگی میر حسین به بیت رهبری اعلام شد و منتظر چراغ سبز رهبر ابتدا با این امر مخالفت شدید شد زیرا همانطور که برایتان گفتم خامنه ای و موسوی مثال کارد و پنیر هستند مخصوصا که در قضایای اختالافات ایندو خمینی طرف موسوی را گرفت که خود این باعث کینه ای دیرین نزد خامنه ای گردید اما چطور میتوانستند جلوی سد محکمی به نام موسوی را بگیرند؟ ابتدا گفتند به این بهانه که بیش از 20 سال از عرصه سیاست بدور بوده و شناخت کافی از شرایط پیچیده کنونی را حداقل فعلا ندارد میتوان او را رد صلاحیت کرد که بعدا خود انها به کارا نبودن این طرفند پی بردند بعد شروع کردند به گشتن به دنبال نقطه ظعف در پرونده کاری وی از ابتدا تا کنون که یه چیزهایی هم من جمله قهر کردنهای مکرر وی از سمتهای محوله و یا یدک کشیدن عنوان دکتر در دانشکده هنر توسط وی یا مدرک تحصیلی همسر وی که اتفاقا توسط احمدی نژاد هم در روز مناظره عنوان شد رسیدند اما اینها هم راه به جایی نمیبرد لذا فکر دیگری به ذهنشان رسید. ادامه در کامنت بعدی
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت پانزدهم
خامنه ای همواره مترصد پای گذاشتن موسوی به عرصه قدرت بود تا وی را تبدیل به مهره سوخته بنماید و چه فرصتی بهتر از این فرصت انها به این نتیجه رسیدند که با امدن موسوی به عرصه رقابت دوره دهم ریاست جمهوری با شکست وی در برابر احمدی نژاد به دو هدف عمده دست پیدا خواهند کرد یکی انکه با امدن موسوی بر شور و شوق انتخاباتی افزوده میشود و با امدن تعداد بیشتری از مردم پای صندوقهای رای وجه و اعتبار بین المللی برای نظام خود میخرند و از طرف دیگر با شکست امثال موسوی و پیشتر رفسنجانی بر وجه احمدی نژاد افزوده میشود و این بود که با طیب خاطر موسوی را تایید صلاحیت کردند و اما انچه که در سر داشتند این بود که فکر نمیکردند که موسوی بتواند این مقدار مورد توجه مردم بخصوص نسل جوان واقع شود و همین امر کار انها را در تمهیداتی که برای تقلب گسترده اندیشیده بودند را بسیار مشکل کرد بطوری که انها که خود از 48 ساعت پیش از انتخابات شکستشان را حتمی میدیدند دست به تخلفاتی زدند که بیشتر شبیه خودکشی انتحاری بود تا تخلفات انتخاباتی و کوس رسوایی انها را بصدا دراوردحتی خود موسوی هم انتظار این حمایت رو نداشت و بطوری که همه دیدیم در مصاحبه ها هم با عدم امادگی مواجه بود بطوری که حتی بعضی ها به چیز چیز گفتن او اعتراض میکردند که ناشی از همین بدور بودن از صحنه های سیاسی بود که دیدید در مصاحبه های بعدی تقریبا مسلط شد. با توصیفاتی که من از اختلافات خامنه ای و موسوی شنیده بودم میدونستم که رسیدن موسوی به ریاست جمهوری محاله و تا حدودی این قضایا قابل پیش بینی بود اما دیگه تصور اینکه اینجوری حکومت خودکشی کنه قدری مشکل.
ادامه در کامنت بعد :
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت شانزدهم
دوستان امروزه بحثی بین مردم و حتی در همین سایت در بین شما درگرفته تحت عنوان اینکه ایا باید از موسوی حمایت کرد یا نه ایا موسوی ادم خوبی هست یا نه ایا باید به این جنبش سبز پیوست یا نه جواب واضحه و اون هم یک کلمه است اری باید به این جنبش پیوست و از اون حمایت کرد درسته که مردم موسوی رو صدا میزنند اما اونها در حقیقت دارن بدینوسیله از استبداد مذهبی اعلام انزجار میکنند اونها دارن از خامنه ای و باند تمامیت خواه اعلام نفرت میکنند و همین شرط کافی و لازم برای پیوستن به این جنبش سبزه. بگذارید یه چیزی رو براتون بگم خود موسوی هم توقع یک چنین حمایتی رو از سوی مردم نداشت و مطمین باشید که موسوی تنها به پشتوانه حمایتهای مردمه که صحنه رو خالی نکرده و پا به پای مردم داره جلو میاد روی موسوی بزرگترین فشارها وجود داره و اینکه بعضی ها گله میکردند که مثلا چرا موسوی کم صحبت میکنه و بیانیه میده باید بدونند که بسیار تحت فشاره و تا همین الان هم خیلی خوب اومده و مطمین باشید به دلیل اختلاف قدیمی هم که با خامنه ای داره دست از مبارزه بر نمیداره و این رو خودش هم بارها علنا اعلام کرده که راه دیگری غیر از مبارزه و ادامه راه وجود نداره و حتی در دیداری که با خامنه ای داشت چند روز بعد از انتخابات بنا به نقل قولی در برابر خامنه ای محکم ایستاد که باعث شگفت اطرافیان شده بود حتی الهام بخش ایستادگی هاشمی در برابر خامنه ای هم موسوی عنوان میشه در هر صورت اینکه در زمان موسوی فلان جنایات انجام شده و بهمان شده جاش اینجا و در این زمان خاص نیست و باید هر بحثی هم هست به بعد از پیروزی این جنبش موکولش کرد امروز همه یکصدا و متحد از جنبش سبز حمایت کنید که شرط پیروزی مردم ایران هم همینه و تمامی گروه ها هم حول مشترکاتشون با هم متحد بشن تا به امید یزدان شاخ این دیو اهریمن ولایت فقیه به زمین کوبیده بشه که الحق با تشخیص درست سعید حجاریان تنها فردی که توانایی ایستادن در برابر خامنه ای را داشت همین موسوی بود ادامه:
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
کامنت اخر
در هر صورت به هر گروه و حزبی که متعلق هستید باید بدونید قدم اول برای رسیدن به ازادی در ایران حذف ولایت فقیه است و در مقطع فعلی تنها گزاره موجود برای این کار شخص میر حسین موسوی است مثل معروفی هست که میگه برای پاک کردن یک ماده ای از روی یک جسمی بهترین راه اینه که از حلالی که همخوان با ان ماده است استفاده بشه عین همین اصل هم در عرصه سیاست برقراره برای حذف و مقابله با یک جریان سیاسی فاسد بهترین و کم هزینه ترین و معقولانه ترین راه استفاده از عناصریه که به نوعی هم جنس و همنوع با اون جریان بوده باشند چرا که راه مقابله با همدیگرو خوب بلدند. در هر صورت اینکه در این مقطع تاریخی و سرنوشت ساز هرکسی ساز خودش و گروهش رو بزنه و به عملکرد های گروهی اکتفا بشه این یعنی جدایی در صفوف مردم و این در مقطع فعلی عین خیانت به ارمانهای مردم ایرانه بطوری که مثلا اقای رضا پهلوی در این مقطع هواداران خود رو از دنبال کردن مطالبات جناحی بر حذر داشتند و انها را همسو با سایر مردم ایران تنها به حمایت از جوانان ایران ترغیب کردند که متعاقب همین مسیله بود که مثلا طرفداران خودشون رو از بالا بردن عکسهای ایشون در مراسم راهپیمایی بزرگ ایرانیان لس انجلس برحذر داشتند که حرکت بسیار شایسته ای بود.دوستان بیایید از فرصت تاریخی که به میهن عزیزمان روی کرده حد اکثر استفاده را بکنیم و با همدلی و همصدایی هرچه بیشتر این خودکامگان را در سرازیری سقوط قرار دهیم که خامنه ای هیچگاه تا این حد درمانده و مستصل نبوده.مطمین باشید مردم ایران به حدی از شعور سیاسی رسیدند که دیگه شخص مهم نیست و هرکس دیگه ای هم که بر سر کار بیاد باید در جهت خواست مردم قدم برداره پس از این جنبش سبز به هر شکل ممکن و با هر عقیده و مرامی که هستید فارغ از هرگونه گرایشی حمایت کنید و یقین بدونید پیروزی این جنبش یعنی نزدیکی بیشتر به ازادی ایران که هموطنان داخل ما در ایران سخت به این حمایت نیازمندند
به امید پیروزی مردم ایران - پاینده ایران سبز |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
Mr.Honest - انگلستان - لندن |
در حال حاضر ما اطلاع رسانی قوی ای داریم اما اطلاع رسانی هایمون قاعده و نام خاص نداره و اطلاع رسانی به صورت پراکنده صورت میگیره و زمان بیشتری صرف میشه تا عده عظیمی مطلع بشن. برای مثال اطلاع رسانی به یک شخص میشه و اون شخص هم به یک نفر دیگه میگه اما پیش میاد که دیگه اطلاع رسانی از جانب اون اشخاص ادامه پیدا نمیکنه و به اصطاح اطلاع رسانی در اون قطعه خفه میشه ، و چرا ما در شهرستان ها اطلاع رسانی ضعیف تری داریم ؟ چون برای اشخاص هنوز قاعده و قانونی وجود نداره که باید این اطلاع رسانی رو حداقل به یک یا دو نفر قابل اعتماد اطلاع رسانی کنه ، و این یک طبیعت هست چیزی که نظم نگیره نمیتونه عالی عمل کنه ، حال ما میتونیم با درست کردن قاعده ای هزاران شبکه ای که هر شبکه هزاران شاخه داره رو تشکیل بدیم و به اطلاع رسانی خود یک نظمی بدیم و در اون صورت شاهدیم با وجود تکراری بودن خبر برای عده ای اما در کمترین زمان ممکن جمعیت بسیار عظیمی از یک اطلاع رسانی با خبر میشن ، العان کار ما عالی هست تا همین جا ، اما ما میتونیم با نظم بخشیدن به حرکت اطلاع رسانی ، سرعت رو چند برابر کنیم
*و البته موضوعی رو که من میخوام بگم ربطی به اطلاع رسانی داخل دنیای اینترنت نداره ، بلکه منظورم اطلاع رسانی درخارج از دنیای اینترنت و فقط و فقط در داخل کشور باشه ، ایرانیان خارج از کشور بیشتر میتونن نقش اولین شخص از یک شبکه رو داشته باشن*
=====
طرحی جدید برای اطلاع رسانی ، طرحی با الهام گرفتن از گلد کوئست و یا شیوع یک ویروس بین مردم:
شما بعنوان یک شهروند داخل کشور یا خارج کشور قرار است موضوعی را که نیاز به اتحاد دارد را اطلاع رسانی کنید ، چگونه بهتر هست کارتون رو شروع و ادامه دهید ؟
اولین کار که میکنید با اولین دوست معتمد که بهش اعتماد دارید تماس بر قرار میکنید ، از هر طریق ممکن ، اول اطلاع رسانی به ان شخص میکنید ، سپس در دومین مرحله از او میخواهید که این اطلاع رسانی را به نزدیک ترین دوستان ، فامیل ها و... بکند و مجددا او هم از دوستان و فامیلان خود بخواهد انها هم به دوستان و فامیلان معتمد خود اطلاع رسانی کنند ، حداقل هر نفر باید به یک نفر اطلاع رسانی کند ، دو نکته مهم: به شخص قابل اعتماد اطلاع رسانی شده و سپس به هر شخص توصیفی کوتاه از سیستم داده بشه که در هر شخص این قاعده و حس مسئولیت پیش بیاد که باید حداقل به یک نفر اطلاع رسانی و درخواست اطلاع رسانی مجدد شود
نمونه ای ساده برای اطلاع رسانی با استفاده از سیستم گلد کوئست یا شیوع ویروس بین مردم
ابتدای کار با اطلاع رسانی یک شخص به دو نفر و سپس هر دو نفر به دو نفر دیگر و....:
1 -- 2 -- 4 --- 8 --- 16 -- 32 -- 64 -- 128 -- 256 -- 512 -- 1024 -- 2048 -- 4096 -- 8192 -- 16384 -- 32768 -- 65536 -- 131072 -- 262144 -- 524288 -- 1048576 --- 2097152 --- 4194304... --- ادامه را میشه تصور کرد !!!
بر این فرض که عده ای فقط به یک نفر و ان یک نفر ها هم به یک نفر اطلاع رسانی کردن ، اما اگر در شهر هزاران شبکه یک نفره کار خودشون رو اغاز کنن چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
این تازه نمونه یک شبکه بود ، اغاز هزاران شبکه چه عددی را خواهد ساخت ؟! این شبکه ها حتی میتوان در شهرستان ها هم راه اندازی بشه
ما میتونیم از صدا و سیما هم قوی تر باشیم
فقط تنها و تنها نکته مهم اطلاع رسانی به شخص قابل اعتماد هست ، حتی شده کمتر اطلاع رسانی کنید اما شخص مقابل قابل اعتماد باشه ، و کاملا از موضع گیری او مطلع باشید و سپس اطلاع رسانی کنید
و اگر 10 نفر اول شاخه کار خودشون رو به خوبی انجام بدن حتی اگر در قسمت هایی از شاخه اطلاع رسانی فلج بشه اما انقدر شاخه ها زیاد شده که اثر چندانی نزاره |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
niloochi - المان - دوسلدورف |
یک فکری به نظرم رسیده که از این طریق با هموطنانم در داخل ایران در میان میذارم.
به نظرم میاد که مردم ما برای کمتر اسیب دیدن ,گمراه کردن این مذدوران و نفوذ در اجتماعات خیابانی باید سعی کنند تا جائی که امکان داره ظاهر خودشون رو شبیه این لباس شخصیها کنند و از به همراه داشتن هر نشان سبزی پرهیز کنند در صورت امکان هم 2 نفری بر روی موتور در رفت و امد باشند که بتونند تلفنی شرایط رو به دیگران گزارش بدهند اگر امکان داشت حتی از یک شیئی شبیه بیسیم استفاده کنند اینها که همگی همدیگر رو نمیشناسند تا بیان تشخیص بدند کلی وقتشون گرفته شده و مردم بیشتر به اهدافشون میرسند.
در مورد خانمها هم برای اینکه کمتر بهشون شک کنند در تجمعها در صورت امکان یا از چادر استفاده کنند یا اینکه با حجاب کامل بطوری که تصور بشه شما از خانواده های خودی هستید و همچنین هیچ نشانی از رنگ سبز با خود همراه نداشته باشید.باور کنید باید مثل خودشون از پشت بهشون خنجر زد.لطفا این موارد رو برای دوستان و اشنایانتون هم عنوان کنید.هر ایرانی خودش میتونه یک رهبر باشه وما نمیتونیم در حال حاضر دست از مبارزه برداریم و منتظر یک رهبر باشیم.فقط خواهش میکنم بهم نگید که بیرون گود نشستم. خانوادم به جای من همراه شما هستند.خدا میدونه که چقدر ناراحتم از این که در این شرایط نمیتونم کنار هموطنانم باشم.
به امید ازادی ایران و ایرانی
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
amir-amir - کانادا - تورنتو |
همان همه پرسى که در سال ٥٨ انجام شد ( جمهورى اسلامى ارى یا نه ) رابه اجرا بگذارند تا ملت تکلیف خودش را با این ها معلوم کند |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
niloochi - المان - دوسلدورف |
خبر کشته شدن هموطنانمون در هر جای دنیا که باشه درد اور بخصوص اگر به خاطر عقاید غلطی باشه که این فاسدان به ما تحمیل کرده باشند. دوستان اطلاع رسانی در این شرایط خیلی مهمه٫لطفا فامیل و اشنایانتون رو از سفر به اماکن مذهبی منع کنید و بهشون توصیه کنید که به جای نذر در صندوق صدقات یا امامزاده ها بگردند و خانواده های محتاج مخصوصا کسانئ که درگیر وقایع اخیر شدند رو کمک کنند. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
dkdk - دانمارک - اسلیس |
از حامیان موسوی میپرسم که مگر غیر ازاینه که بارها خود موسوی اعلام کرده با نظام مشکلی نداره؟ این بدان معناست که ایشان یکی از طرفداران رژیم اخوندیست که سالها فرمایشات رهبرش را با جون و دل انجام داده این گفته های موسویست.حال شما حامیان بگوئید که به کسیکه به نظام و رژیم اخوندی صددرصد معتقده ایمان دارید؟ اگر جوابتان مثبته یعنی شماها نیز معتقد رژیم اخوندی هستید اگر رژیم را قبول ندارید چطور فردی را که از همین رژیمه و معتقد به رژیم قبول دارید؟ لطفا کسانیکه منطقی و با سوادند جواب بدند. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
رادمرد - ایران - طوس |
یکی از خوانندگان سایت شما گزارشی از وقایع بعد از نماز جمعه 26 تیرماه ارسال کرده بودند که با توجه به چیزهایی که من در روز جمعه اطراف دانشگاه دیدم، گزارش درستی بود ولی در آخر گزارششان نوشته بودند که ماموران عادی نیروی انتظامی اعمال خشونت نمی کردند و تنها پلیس ضد شورش و لباس شخصی ها و بسیجی ها بودند که با باتوم و گاز اشک آور به مردم حمله می کردند. می خواستم به شما و خوانندگان شما عرض کنم که حتی مامورین عادی نیروی انتظامی) که لباس سبز بر تن دارند) هم در آن روز به مردم حمله می کردند (البته بعضی از آنها و نه همه شان). یکی از افراد صدمه دیده هم خود بنده هستم. وقتی جمعیت معترض در حال شعار دادن از خیابان قدس به میدان ولیعصر رسید آنها با گاز اشک آور مردم را متفرق کردند. ما به سمت چهارراه ولیعصر در حال حرکت به سمت منزلمان بودیم که متوجه شدم ماموران نیروی انتظامی با باتوم و لگد در حال کتک زدن یک دختر جوان هستند. من از دور با موبایل شروع به فیلمبرداری این صحنه کردم که ناگهان یکی از آنها متوجه شد و فریاد زد "داره فیلم می گیره؛ بگیریدش!" و شروع کرد دنبال من دویدن. من که سرعت دویدنم خیلی از او بیشتر بود از جلو توسط 5 یا 6 مامور دیگر محاصره شدم. آنها مرا به زمین انداخته و 8،7 نفری آنقدر با باتوم و لگد به سر و کمر و پهلوی من زدند تا گوشی مرا گرفتند. می گفتم گوشی را بدهید جلو روی خودتان پاک میکنم ولی باز هم می زدند. بالاخره مردم کمک کردند و مرا از زیر مشت و لگد آنها درآوردند.
چند قدم جلوتر دوستی که همراهم بود گفت "سرت شکسته و داره خون میاد" تازه فهمیدم ضربه باتوم پشت سرم را شکافته و پشت سرم تا کمرم پر از خون است. کمکهای مردم را هرگز فراموش نمی کنم. خانومی که شالش را دور سرم بست، آقایی که با ماشین مرا به بیمارستان رساند و پزشک و پرستاری که در بیمارستان از هیچ کمکی مضایقه نکردند، حتی پول از ما نگرفتند و آن پزشک محترم لباس خودش را به من داد تا بپوشم و لباس پر از خونم برایم مشکلی ایجاد نکند. هیچکدام را فراموش نمی کنم.
نیروی انتظامی اگر غیرت داشت جلو لباس شخصی ها و بسیجی های قمه و زنجیر بدست وحشی را می گرفت تا مردم را تکه پاره نکنند. نه اینکه خودش با باتوم سر و دست و پای مردم را بشکند. اگر برای اثبات ادعایم لازم بود عکس سر شکسته پر از خونم در بیمارستان را هم می توانم برایتان ارسال کنم. به امید پیروزی جنبش سبز(به نقل از پیک نت) |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
p.h - هند - پونه |
niloochi - المان - دوسلدورف
جنبش ، جنبشه سبزه !!! چطور میشه ما بدون رنگ سبز و با همشکلی با مزدوران خودمون رو همرنگ کنیم ....
دوست عزیز ، پیشنهادت از روی لطفه ، اما ما هیچگاه حاضر به همرنگی با مزدوران کثیف رو نداریم
من به خاطر رنگ سبزم 24 خرداد باتوم خوردم ، اما چه لذتی داشت !! چرا که این باتوم خوردن من رو متمایز میکرد با مزدوران .... |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
niloochi - المان - دوسلدورف |
امروز نگرانی خانواده ها در مورد سرنوشت عزیزانشان خیلی بیشتر از روزهای قبل بود خانواده ها نگران هستند که آیا عزیزشان را زنده و سالم تحویل می گیرند یا نه ، آیا زیر شکنجه هستند یا نه ؟
در مقابل زندان اوین نیز حدود 60 نفر از خانواده ها تجمع کرده بودند .قبلا خانواده ها در مقابل درب دژبانی می ایستادند که در مقابل دید عابرین و رهگذران بود اما در روزهای اخیر اسامی دستگیر شده ها را در سالن چند منظوره یا سالن ملاقات اعلام می کنند که دور از دید مردم است و با این کار سعی می کنند تجمع خانواده ها و اعتراضات آنها را در برابر زندان اوین از چشم مردم و رهگذران دور نگه دارند. از صبح تا ظهر که خانواده ها در جلوی زندان اوین هستند نیروهای انتظامی مستقر در آنجا در حالت آماده باش کامل هستند و لباس شخصی ها نیز خانواده ها را زیر نظر خود داشتند .
میبینید که چطور با تحت فشار قرار دادن خانواده ها و گرفتن وثیقه های سنگین میخواهند مردم رو از ادامه راه باز دارند؟ |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
گروهبان قندلی - ایران - تهران |
dkdk - دانمارک - اسلیس ... موسوی بهانه است و توی نادان هنوز اینو نفهمیدی؟ |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
Ezhaq - ایران - تهران |
babaktoronto - کانادا - تورنتو
درود بر تو بابک کجایی بابک ما به امثال شما در این برهه بیش از اندازه نیاز داریم ما را تنها نگذارید. زنده باد ایران آزاد. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
حامی موسوی - ایران - تبریز |
niloochi - المان - دوسلدورف
دوست عزیز این فکر شما بر عکس عمل میکنه چون :
1 - اونهای که برای تظاهرات بیرون میاید با سیل عظیمی از بسیجی مواجه میشن
2 - هیچ کس به هیچ کس اعتماد نمی کنه
3 - جمهوری اسلامی شاید از این تظاهرات به نفع خود استفاده کند
4 - عدم باز تاب موج سبز در رسانه ها ی خارجی
در ضمن هر چه قدر رنگ سبز بیشتر باشه جونوها بیشتر به هدف خود می شتابند
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
zorro.ir - ایران - تهران |
babaktoronto - کانادا - تورنتو
دمت گرم خدا قوّت |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
babaktoronto - کانادا - تورنتو
سلام و خسته نباشی بابک عزیز.از اطلاعات جامع شما در امور سیاسی کشور و پرده برداری از جنایات ملاها متشکرم و آرزوی موفقیت برای شما و همه هموطنان آزدیخواه را دارم.با نظر شما کاملا موافقم.
dkdk - دانمارک - اسلیس
سلام.عزیزم قدم بقدم.ایمان دارم گدا علی و دکی و مزدوران میدانند بزودی دادگاهی خواهند شد.
رادمرد - ایران - طوس
سلام عزیزم.من بیش 60 سال عمرمه ولی با افتخار دستت را میبوسم .از اینکه غیرت داری و هم گام با ملت برای آزادی کشور وملت فعالیت مدنی میکنی و این بیغیرتها خون شما را میریزند جهانیان مطلع هستند و همه میدانند ننقش نیروی انتظامی چیست. فیلمهایشان و وحشیگریهایشان آوازه محاقل در جهان است. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
niloochi - آلمان - دوسلدورف |
p.h - هند - پونه
دوست عزیز شما به خاطر نماد سبز باتوم خوردی اما میدونید که امثال سحراب به خاطر داشتن پارچه سبز کشته شد.همیشه نمیشه با دشمن رو راست بود و شهامت خود رو نشون داد.ما اول نمیدونستیم که با چه جونورانی طرف هستیم.بعضی وقتها لازمه که ادم خودشو همرنگ دشمن کنه تا کمتر اسیب ببینه.در غیر اینصورت من هم عارم میاد که همچین پیشنهادی به هموطنانم کنم.
|
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
mn4434 - انگلیس - لندن |
مردم تبریز پس چرا ساکت هستن ؟این گند انقلاب کارتبریز بود خودشون هم باید پاکش کنند |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
gol222 - سوپد - هلسینگبوری |
اینها غیر قانونی روی کارامدن وباید غیر قانونی وبحکم زور نابودشان کرد.رفراندوم ازاین واضح تر که تمام دنیا دیدن.عمامداران باید یکبار برای همیشه نابود بشن وبطویله تاریخ فرستاده شوندوشرشان ازسر ملت ایران ودنیا کوتاه شود. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
Mehriran - سوپد - مالمو |
babaktoronto - کانادا - تورنتو
واقعا دست شما درد نکنه. اتحاد اتحاد اتحاد |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
hamesheh bahar - انگلستان - لندن |
رادمرد - ایران - طوس
باید به شما مدال داد. مواظب خودتان باشید. |
چهارشنبه 31 تیر 1388 |
|
سنجاقک - امریکا - |
رفراندوم چیست................اینکه مردم برند رای بدهند وبعد خودشان اون چیزی را که دوست دارند از صندوق در بیاورند این میشود رفراندم این آخونک های سر قبر نشین |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
babaktoronto - کانادا - تورنتو
مانند همیشه کامنتهاتون بسیار جالب بود ممنونم .به امید ایرانی آزاد |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
dkdk - دانمارک - اسلیس |
گروهبان قندلی - ایران - تهران متاسفانه هرگز نتوانستی انسان فهیم.منطقی.با معلوماتی باشی.و همیشه عقل وشعورت به اندازه اسمت قندلی بوده.با اینکه من دشمنی با تو ندارم اما تو بدلیل ناتوانیت به منطق و حرف حسابی که من میزنم دشمن قسم خورده من شدی.قندلی جان بجای دشمنی بامن بهتر کمی مطالعه کنی کتاب بخوانی تا سوادت را بالا ببری .لطفا دیگه کامنت برایم ننویس منم همین کار را میکنم تا زمانیکه ببینم اینقدر فهیم شدی که منطق پذیر باشی و حرف حساب بشناسی.بنابراین تا ان روز.در اخر دوستانه میگم سعی کن اگر جواب کسی را نتوانستی بدهی به ان توهین نکنی.چرا که کاربران دیگه احترامی برات قائل نمیشن اینو دوستانه گفتم.امیدوارم خصمانه کامنت نگذاری علیه دیگران |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
babaktoronto - کانادا - تورنتو
درود ربر شما دوست فرهیخته.....
مدتی بود که از شما اطلاعی نداشتم و نگرانتان بودم / امیدوارم که شادو پیروز و سر زنده باشید.
سپاسگزارم از اطلاعات کامل شما.
پاینده باشید.
|
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|