سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۷ - ۰۲ سپتامبر ۲۰۰۸
دختر 12ساله قربانی نقشه جنایتکارانه پسرعموی سارق
کارآگاهان جنایی با انجام تحقیقاتی ویژه توانستند از سه قتل که در نخستین روزهای تابستان به وقوع پیوسته بود، رازگشایی و شش مرد را به اتهام دست داشتن در این جنایت ها دستگیر کنند. به گزارش خبرنگار ما در یکی از این قتل ها مردی میانسال قربانی انگیزه ناموسی قاتل شد. در جنایتی دیگر دختری 12ساله از پا درآمد و سومین کشتار به خاطر اختلافات خانوادگی رقم خورد.جسدی در آتشساعت 18 سومین روز تیرماه آتش نشانان رهسپار خیابان فداییان اسلام شدند تا شعله های آتش را که یک تاکسی پراید زردرنگ را احاطه کرده بود، مهار کنند. پس از خاموش شدن آتش جنازه یی در صندلی عقب پیدا شد که هنوز سالم مانده بود. دقایقی بعد محمدحسین شهریاری بازپرس ویژه قتل در راس اکیپی از متخصصان بررسی صحنه جرم در محل حادثه حاضر شد تا به بررسی علت مرگ مرد میانسال بپردازند. همان ابتدا هویت قربانی 42ساله به نام اصغر مشخص و معلوم شد او صاحب تاکسی بوده و با شیء نازکی مانند طناب خفه شده است. هنوز پیکر مقتول به پزشکی قانونی تحویل داده نشده بود که یک شاهد عینی کلید حل این معما را به کارآگاهان داد و گفت پس از شروع آتش سوزی یک پژو آردی یشمی رنگ را در حال فرار دیده است. افسران جنایی برای اینکه اطلاعاتی از مقتول و انگیزه های احتمالی قتل وی به دست بیاورند سراغ خانواده اصغر رفتند اما آنها از شنیدن این خبر ناگهانی شوکه شدند و گفتند به هیچ فردی مظنون نیستند. از قرار معلوم اصغر ساعت 10 صبح برای تنظیم قولنامه اجاره خانه به یک بنگاه رفته و پس از آن بستگانش از او بی خبر بودند. کارآگاهان که نشانی آژانس املاک را به دست آورده بودند سراغ صاحب آن به نام حسن رفتند تا از این مرد نیز پرس و جو کنند. حسن در پاسخ به سوالات پلیس فقط یک جمله را تکرار و اصرار می کرد بی گناه است و خبری از قتل اصغر ندارد. او در حالی خودش را از هر اتهامی مبرا می دانست که خودرو پژو آردی یشمی رنگش مقابل مغازه پارک شده بود و ماموران بعد از گشودن در صندوق عقب آن یک گالن 10 لیتری بنزین پیدا کردند. به این ترتیب حسن در بن بست قرار گرفت و ترجیح داد به پنهان کاری هایش خاتمه بدهد. او ادعا کرد با انگیزه یی ناموسی دست به آدم کشی زده است. مرد بنگاهدار وقتی به اداره 10 پلیس آگاهی منتقل شد جزییات قتل را این طور شرح داد؛ «من و همسرم با هم در بنگاه کار می کنیم. یک هفته پیش اصغر نزد ما آمد تا خانه یی را اجاره کند. او که تصور می کرد همسرم کارمند آژانس است و از نسبتش با من اطلاع نداشت حرف های ناشایستی درباره وی گفت. من از این رفتارش به شدت ناراحت شدم و تصمیم گرفتم او را بکشم برای همین از یکی از دوستانم کمک خواستم و ما روز حادثه به بهانه نشان دادن یک آپارتمان اصغر را به خانه یی در کیانشهر کشاندیم و من در یک لحظه مرد مشتری را غافلگیر کردم و او را روی زمین انداختم. سپس با طنابی که از قبل آماده کرده بودم وی را خفه کردم و با کمک همدستم جسد را در پتو پیچیدیم و در صندوق عقب خودرواش گذاشتیم. بعد از آن از پسرعمویم رضا خواستم برای از بین بردن آثار جرم به من کمک کند. ما پراید را به خیابان فداییان اسلام بردیم، در آنجا به آتش کشیدیم و سپس فرار کردیم.»با اعترافات متهم اصلی این جنایت دو همدست او نیز بازداشت شدند و گفته های حسن را تایید کردند.پسرعموی قاتلجنایت دیگری که کارآگاهان موفق شدند از آن رازگشایی کنند، نخستین روز تیرماه رخ داده بود. در این روز مردی در تماس با پلیس 110 ماموران را از یک درگیری خونین در خانه یی در شهرک احمدیه حسن آباد مطلع کرد. ماموران کلانتری 176 به ساختمان چهارطبقه رفتند و وارد واحد موردنظر شدند. سکوتی سنگین بر خانه حکمفرما بود و آثار خون در آشپزخانه و یکی از اتاق ها دیده می شد. در همان هنگام که ماموران در حال بازرسی آپارتمان بودند دختری هفت ساله در حالی که به شدت گریه می کرد به طرف آنها رفت و گفت خواهرش کشته شده است. این دختر که خودش نیز با ضربات چاقو مجروح شده بود بدون آنکه بتواند به طور کامل جزییات حادثه را شرح بدهد به ماموران توضیح داد؛ وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند اکبر وارد منزل شد و من و خواهرم را با چاقو زد. ماموران بعد از ثبت اظهارات این دختر به دستور قاضی جواهری رئیس شعبه 101 دادگاه عمومی بخش فشافویه به بازجویی از همسایه ها پرداختند و متوجه شدند آنان دختر 12ساله را که زهرا نام داشت به بیمارستان هفت تیر رساندند اما این دختر به خاطر شدت جراحات جان خود را از دست داد. پس از انجام بررسی های مقدماتی پرونده در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و آنان که احتمال می دادند اکبر یکی از بستگان نزدیک دو خواهر است در این باره از والدین مقتول سوال کردند و فهمیدند پسرعموی 30ساله زهرا، اکبر نام دارد به همین دلیل این مرد را بازداشت کردند اما وی از قتل دختر 12ساله ابراز بی اطلاعی کرد. در این بین هنگامی که اثر انگشت مظنون با آثار کشف شده در صحنه جرم مطابقت داده شد جای تردید باقی نماند که اکبر همان مرد جنایتکار است. متهم در این مرحله به آدم کشی اقرار کرد و گفت؛ «از چند روز قبل وسوسه شده بودم از خانه عمویم سرقت کنم. ساعت هفت صبح روز حادثه از خواب بیدار شدم. دو برادرم سر کار رفته بودند ولی من به خاطر کلیه درد ترجیح دادم در منزل استراحت کنم. ساعتی بعد پدرم از من خواست با موتور دنبال برادرم بروم و او را به خانه برگردانم تا یک چک بانکی را وصول کند. در طول مسیر ناگهان تصمیم گرفتم نقشه ام را برای سرقت عملی کنم. وقتی وارد خانه عمویم شدم، دیدم زهرا و خواهر هفت ساله اش تنها هستند. با چاقویی که از قبل همراه داشتم آن دو را زخمی کردم و سپس به جست وجو پرداختم و داخل یکی از کمدها 50 هزار تومان پول نقد، سه تراول چک یکصد هزار تومانی و گوشواره های زهرا را پیدا کردم و به سرعت از خانه خارج شدم.»بعد از اعترافات این جوان وی با قرار بازداشت در اختیار کارآگاهان قرار گرفت تا بازجویی های تکمیلی از او انجام شود. اختلاف خانوادگیذهن کارآگاهان جنایی تهران از روز سوم تیرماه مشغول پرونده جنایی دیگری نیز بود که مطابق آن دو برادر، جوان 28ساله یی به نام امید را کشته بودند. از آنجا که دو متهم به قتل در جریان نزاع خونین زخمی شده و در بیمارستان بستری بودند بازجویی از آنان چند روزی به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره داود و رضا- متهمان- به پلیس آگاهی منتقل شدند و انگیزه شان را از این قتل شرح دادند. این پرونده زمانی تشکیل شد که اپراتور مرکز فوریت های پلیسی به افسر نگهبان کلانتری هفت چنار ماموریت داد به یک آژانس املاک در حوزه استحفاظی اش برود و درباره یک درگیری مرگبار رسیدگی کند. پس از حضور ماموران در محل معلوم شد در جریان یک نزاع دسته جمعی امیر با ضربه چاقو به قتل رسیده و چند نفر دیگر نیز زخمی و به بیمارستان امیرالمومنین(ع) منتقل شده اند. هنگامی که بازپرس شهریاری مسوولیت رسیدگی به این پرونده را برعهده گرفت دستور بازجویی از مصدومان را صادر و مقرر کرد آنها تحت نظارت باشند. مجروحانی که از دوستان مقتول 28 ساله بودند در اظهارات شاهدان درباره قتل گفتند؛ امیر با همسرش اختلاف داشت و می خواست از او جدا شود و برای همین روز حادثه به بنگاه رفت تا قراردادش را با صاحبخانه فسخ و مطالباتش را دریافت کند اما قولنامه دست همسرش بود و آن را تحویل نمی داد. برای همین امیر با دو برادرزنش تماس گرفت تا از این طریق مشکل را حل کند ولی آنها پشت تلفن مشاجره لفظی کردند و بعد داود و رضا سر رسیدند و با امیر درگیر شدند. ما هم به هواداری دوست مان وارد درگیری شدیم. بعد از روشن شدن این وقایع کارآگاهان منتظر ماندند تا پزشکان اجازه بازجویی از دو متهم را صادر کنند. سرانجام این امر محقق شد و داود و رضا در پلیس آگاهی به شرکت در نزاع مرگبار اقرار کردند و داود مسوولیت وارد کردن ضربه کشنده را پذیرفت. بنابر این گزارش دو برادر هم اکنون در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
shiva09 - بریتپش - لندن |
نامردا |
یکشنبه 7 تیر 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
اخوند کثافت ننگت باد که با انقلاب اسلامیت فقری را بوجود اوردی که در تلفیق با اعتیاد روز افزون امنیت را در حد صفر رسانده ای. |
یکشنبه 7 تیر 1388 |
|
IranBozorgMehr - ایران - اهواز |
اینها همه از برکات اسلام ناب خمینی ست که گفت: ما نه تنها آب و برق را مجانی می کنیم ، زر زر زر زر ،،،،،،،،،،،،،،
ما به شما شعور فرهنگ اسلامی ناب محمدی می دهیم تا یک دیگر را همچون سگ های هار تازی پاره، پاره کنید.
ای بر اون قبرت هرچی کافرِ رر...یدان تازی زاده ی ناپاک |
یکشنبه 7 تیر 1388 |
|
aghsanaaa - ایران - اهواز |
این آقا بقول خود بزگمهر بی فرهنگی و بی خردی ملت خود را به حساب اسلام نذاره در طول تمام تاریخ این وحشی گری در نزد امثال شماها بوده ومربوط به دوره خاصی نیست اسلام 1400 سال است که وارد این دیار شده ولی همچنان وحشی باقی مانده ادید....... |
دوشنبه 8 تیر 1388 |
|