کبودوند روزنامه نگار بین المللی سال ۲۰۰۹ شد

کبودوند روزنامه نگار بین المللی سال ۲۰۰۹ شد

محمد صدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و روزنامه نگار کرد ایرانی در مراسم سال ۲۰۰۹ "جوایز مطبوعات بریتانیا" به عنوان "روزنامه نگار بین المللی سال" برگزیده شد.

اعطا کنندگان این جایزه، آقای کبودوند را "روزنامه نگار و مدافع برجسته حقوق بشر" معرفی کرده اند که از طریق فعالیت های حقوق بشری و روزنامه نگاری خود در تشکیل شبکه ای مدنی از فعالان و جوانان کرد موثر بوده است.

دادگاه انقلاب ایران در تیرماه ۱۳۸۷ آقای کبودوند را بازداشت و به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق تشکیل "سازمان حقوق بشر کردستان" و فعالیت در آن، به یازده سال حبس محکوم کرد.

وی در حال حاضر دوران محکومیت خود را در زندان اوین تهران می گذراند.

آقای کبودوند در نامه ای به اعطاکنندگان "جوایز مطبوعات بریتانیا" که متن آن در سایت سازمان حقوق بشر کردستان منتشر شده، ابراز امیدواری کرده است که تعلق گرفتن این جایزه به او توجه "وجدان های بیدار جهان" را به وضعیت دشوار روزنامه نگاران و نویسندگان در جوامع بسته خاورمیانه جلب کند.

او در این نامه نوشته است: "در سرزمین ما... مردم حق هیچگونه انتقاد و اعتراضی ندارند و هر انتقاد و اعتراضی با سرکوب مواجه است و منتقدان و معترضان با تعقیب و بازداشت و آزار و اذیت و مجازات روبرو می شوند".

آقای کبودوند از زمستان سال ۱۳۸۲ نشریه "پیام مردم" را به دو زبان کردی و فارسی در تهران و استان های کردنشین ایران منتشر می کرد.

او در فروردین ماه سال ۱۳۸۴ "سازمان حقوق بشر کردستان" را تشکیل داد.

"جوایز مطبوعات بریتانیا" هر سال به بهترین های روزنامه نگاری بریتانیا اعطا می شود.

این جایزه در دهه ۱۹۷۰ میلادی پایه گذاری شده و برگزیدگان آن را هیأت داورانی متشکل از روزنامه نگاران و مدیران مطبوعات بریتانیا انتخاب می کنند.

پرناز باغبان حسنی، همسر آقای کبودوند پیشتر در گفتگو با بی بی سی فارسی از دو بار سکته همسرش در دوران بازداشت و زندان خبر داده بود.

او گفت: "آقای کبودوند روز ۲۸ دی ماه ۱۳۸۷، هجده روز پس از سکته دومش، با دستبند و به شکلی تحقیرآمیز به بیمارستان دولتی قلب در تهران منتقل شد".

آقای کبودوند زمستان سال ۱۳۸۷ جایزه هلمن - همت سازمان دیدبان حقوق بشر را نیز به خود اختصاص داده بود.

red-blue - آمریکا - ویرجینیا زنده باد کرد و کردستان. این هم یک فرزند خلف کرد که برای ملت کرد میجنگه. پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

khorshidiran - مالزی - کوالالامپور به ایشون تبریک میگم پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

nim negah - ایران - تهران چهره اش به کردها نمی خوره بیشتر به ترکها شبیه... همش این بابا که در زندان بوده چطور به مقاله های که ننوشته حقوق بشر جایزه داده؟ اینها از رگ و ریشه غایله کردستان هستند که قبلا خاموش شده بود. پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

amirkabir - استرالیا - سیدنی اهمیتی نداره که اقای کبودوند اهل کدوم شهره مهم اینه که تن به ذلت ولایت فقیه نداده و داره واسه ازادی ایران مبارزه میکنه. پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

amirkabir - استرالیا - سیدنی کجا یند بلبلان پاچه خوار ولایت مفسده فقیه که بیایند اینجا چهچه بزنند.انسانهایی که از شرافت هیچ بویی نبردند لطفا اینجا نظر ندهند . پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

ahour - انگلیس - منچستر توجه دوستان را به مغلطه ای جلب می کنم به نام تشبث بر نادانی ،،، *(کسی که چیزی را ندیده یا نشنیده پس ان چیز وجود ندارد)*مثال:به نوشته nim negah - ایران - تهران دقت کنید در یک خط ونیم نوشته او سه جمله به کار برده شده(اگر چه هر سه توهین امیز است)ولی این مغلطه را در جمله دوم به کار برده × ولی جواب :دوست چهره شناس به کسی که ماه را با انگشت به تو نشان میدهد به انگشتش خیره نشو .وتا وقت داری خودت را به ***برسان چون بلاشک در آینده به دردت میخورد پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه مرگ بر جمهوری اسلامی.در ضمن اگه این خبر حقیقت داشته باشه به ایشون تبریک میگم. پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

Hamoorabi - ایران - تهران اسمش خیلی به قیافش می خوره! صورتش فجیع کبوده. پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

zagros_FINLAND - فنلاند - هلسینکی آقای کبود وند کارهای حقوق بشری انجام میددند ! این رژیم کثیف نمی تواند صدای مخا لفی را بشنود . حالا دستما ل به دست ها بانگ میزنند که ایشان و صد البته همه کردها تجز یه طلب هستند!!! مثل دکی جون نشون یه چیزی میگن!! اما این صداها خا موش نخواهند بود!! پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

alirezagholami - ایران - تهران اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی یعنی نشر حقایق به قصد آگاه کردن اذهان عمومی پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

بهدین - آمریکا - نشویل پاره‌هایی از نامه‌ کبودوند که‌ در این مراسم خوانده‌ شد: پاره‌ نخست: درسرزمینی که ما در آن زندگی میکنیم افراد نه تنها در بیان اندیشه و نظر و عقیده ی خود آزاد نیستند که در پوشیدن ،شنیدن و دیدن نیز آزاد نیستند،فهم و شعور و صلاحیت افراد انسانی حتی در تشخیص و تعیین سلایق و علایق شخصیشان زیر سوال است ،مردم سرزمین من نمیتوانند آن طور که خود می خواهند بپوشند ،بشنوند،بیبینند و بگویند. خصوصی ترین ارتباطات و مناسبات فردی و شخصی افراد ساکن سرزمین ما زیر ذره بین قرار دارد و خلوتگاه های منازل و پستوی خانه ها نیز تحت نظر دولت و حکومت است ودر این جا هیچ جنبه ای از زندگی فردی نیز از تعرض و دست اندازی در امان نیست مردم حق هیچگونه انتقاد و اعتراضی را ندارند، هر انتقاد و اعتراضی با سرکوب مواجه است،منتقدان و معترضان با تعقیب و بازداشت و آزار و اذیت و مجازات روبرو می شوند .در این جا هر نوع تجمع و گردهمایی حتی تجمعات چند نفره به عنوان اقدام علیه امنیت نظام و حکومت تلقی شده و مستوجب مجازات و حبس و زندان است. در سر زمین ما،مردم در اداره امور و تعیین سرنوشت خویش ،حق دخالت آزادانه ندارند.آنان ناگزیراند هر آنچه که حکومت برای آن ها تعیین میکند ،بپذیرند .حاکمان این سر زمین در حالی از حقوق مردم فلسطین و لبنان و کشورهای دور دست سخن میگویند که خود حقوق مردم داخل کشور را رعایت نمی کنند .بیش از نیمی از جمعیت این سرزمین به عنوان ملیت های حاشیه ای و اقلیت های ملی نه تنها از هیچ گونه حقوقی برای حفظ هویت و موجودیت ملی و فرهنگی و زبانی بر خوردار نیستند بلکه از حقوق برابر در اداره امور کشور و حتی در منطقه ی خود بهره ی ندارند و از تبعیض و نابرابری و بی حقوقی رنج می برند. جمعه 14 فروردین 1388

بهدین - آمریکا - نشویل پانزده درصد جمعیت کرد این سر زمین در حالی هویت و موجودیتشان در آستانه نابودی قرار گرفته که بیان حقوق و مطالبات نادیده گرفته شده این مردم که یکی ازسه ملت بزرگ تشکیل دهنده ی جمعیت این سر زمین اند ،به عنوان جرم نابخودنی مستوجب مجازات های بسیار سنگین و سخت است. سردمداران سرزمین ما در حالی از حقوق مسلمانان اقلیت های مذهبی در کشور های دیگر داد سخن سر میدهند که اقلیت های مذهبی،گروهای و فقه های مذهبی و پیروان طریقت های خاص و نیز پیروان اهل سنت به عنوان یکی از مذاهب اسلامی بیش از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل میدهند از حقوق و آزادی های مذهبی جهت حفظ آیین وآزادی پیروی از آن بی بهره اند و بلکه از انجام و بر پایی آیین ها و مراسم های خاص خود منع میشوند و یا با سرکوب مواجه اند. حاکمان سرزمین ما از ایجاد محدودیت برای حجاب زنان مذهبی در برخی کشورها صدای اعتراضشان بلند است و حجم وسیعی از امکانات روزنامه ها و رسانه های عمومی و رادیو و تلویزیون را به این گونه موضوعات اختصاص می دهنددر حالیکه در داخل کشور سر هر خیابان و کوچه ماموران و نیروی انتظامی و امنیتی زنان ایرانی را به جرم پوشیدن لباس مورد علاقه شان مورد ضرب و شتم قرار می دهند و یا دستگیر و بازداشت می کنند، زنان ایرانی به عنوان نیمی از جمعیت این سرزمین با تبعیض های شدیدجنسی،عرفی،اجتماعی و فرهنگی مواجه اند و قوانین برگرفته از سنن مذهب حاکم تبعیض های حقوقی و قانونی مرد سالارانه علیه زنان تجویز و تحمیل کرده است. جمعه 14 فروردین 1388

بهدین - آمریکا - نشویل در این سرزمین حاکمان در حالی از توسعه و پیشرفت با قدرت و شوکت حرف می زنند که بر اساس آمارهای دولتی بیش از نیمی از ساکنان این سرزمین زیر خط فقر دست و پا می زنند میلیون ها نفر از کارگر ان و مزد بگیران بر اساس آخرین آمار های موجود تنها یک پنجم مزد سطح زندگی در خط مرز فقر را دریافت می کنند و میلیون ها نفر از فقرزدگان در نقاط دور افتاده حواشی ایران در کلبه های زیست می کنند که فقر و فلاکت ار سرو روی آنها می بارد . در حالی حکومت گران از نشاط و سر زندگی سخن می گویند که نیمی از جمعیت این سرزمین به ویژه جوانان آلوده و خمار انواع مواد مخدر خانمان سوز شده اند در حالی از عفاف و سلامت در جامعه سخن به میان می آید که هزاران زن با روسپی گری و فاحشه گری امرار معاش می کنند و حتی برخی خانواده های فقر زده برای کسب لقمه نانی و ادامه ی گذران فلاکت بار خود زنان جوان را برای تن فروشی راهی شیخ نشینی های عربی در جنوب می کنند و سرانجام اینکه در حالیکه حاکمیت شبانه روزی از عدالت می گوید که افراد اندکی به واسطه ی ارتباط و مناسبات پیچیده شان با کانون های قدرت و ثروت در مقابل به خاک سیاه نشاندن میلیون ها انسان به ثروت های افسانه ای دست می یابند و در حالی از سلامتی دستگاه های دولتی حکومتی سخن می گویند که فساد رشوه و ارتشا به بهای سیه روزی میلیون ها ایرانی عده ای را سرمست از قدرت و ثروت کرده اند. امروز در سرزمین ما هیچ روزنامه نگاری، هیچ منتقدویافعال حقوق بشری نسبت به آنچه که به صورت کوتاه به استحضار رسید و در باره ی علل و عوامل شور بختی ها و نقض و لگد مالی حقوق بشر امکان هیچ گونه پی جوی و پیگیری ندارد. هرگاه در چنین شرایطی کسی از عدالت به معنای واقعی، از حقوق بشر،دموکراسی و آزادی های اساسی و حقوق و مطالبات مردم و شفافیت سخنی به میان آورد بی شک سرو کارشان با بازداشت و حبس و زندان خواهد بود. ممکن است گفته شود این موارد جزو وظایف و کارکردهای احزاب است اما در غیاب احزاب سازمانهای سیاسی مستقل چه باید کرد ؟ جمعه 14 فروردین 1388

sara-j - سوید - استگهلم اقای کبودوندیکی از افتخارات کرد و کردستان است به امید سلامتی ایشون بهدین - آمریکا - نشویل درود جمعه 14 فروردین 1388

sara-j - سوید - استگهلم nim negah - ایران - تهران Hamoorabi - ایران - تهران شما 2تا نظر ندین نمیشه؟ البته حق نظر دادن دارین فقط روز عید قربان ...نظر بدین کردها حتما یه بلایی سرتون اودن شیطونها که تا اسم کردها میاد ... جمعه 14 فروردین 1388

sarab22 - المان - دوسلدورف سپاس بر صدیق و موفق باشید و پیروز. زدنده باد کرد و کردستان . تنها ره رهائی حمله مسلحانه است مگر شما شگار حیوانات میرید دست خالی که نمیشه دروسته ... جمعه 14 فروردین 1388

Hamoorabi - ایران - تهران sara-j - سوید - استگهلم میگم چرا کبوده! پس نگو کرد بوده یارو. باز من یه عید قربون یه چیزی میگم ،تو اون چیزی هم که می خوای تو عید قربون بگی واست نقطه چین کردن. یعنی تو عید قربون هم بهت گفتن لال بمیر! هه هه هه. جمعه 14 فروردین 1388

sara-j - سوید - استگهلم Hamoorabi - ایران - تهران من نه مسلمانم و نه قربان برام ارزش داره برا شما قربان یعنی ادم کشتن برا من هیچ مفهومی نداره جمعه 14 فروردین 1388

بهدین - آمریکا - نشویل روزها ، کوههای سنگینند که‌ حرکت نمیکنند سالها، قرونی که‌ پایانی ندارند پشتم کبود و خونین از تازیانه‌ های سیاه‌ و دستهای تو از کار و رخت شستن برای مردم ازجهانی بدین درندشتی و بیکرانی (ناگهان) یک وجب جا و چهار دیوار باقی ماند ولی مادرجان ، همیشه‌ همینگونه‌ نخواهد بود زندان برای ابد خانه‌ام نخواهد بود و شیون و زاری نیز تنها کار تو به‌ خانه‌ باز خواهم گشت آن هنگام که‌ بهار نیز فرارسیده‌ است از تازیانه‌ رهایی خواهم یافت و وتو نیز از رختشویی ( پاره‌ای از شعر یک شاعر انقلابی کرد را ترجمه‌ کرده‌ام) شنبه 15 فروردین 1388

بهدین - آمریکا - نشویل sara-j - سوید - استگهلم درود بر شما هم شنبه 15 فروردین 1388

Hamoorabi - ایران - تهران sara-j - سوید - استگهلم نه بابا؟ مثل اینکه عمه من بود اول عید قربون رو کشید وسط؟ خوبه حالا خودت خواستی مثلا نمکدون بشی، گفتی عید قربون. نمی خواد واسه من افه غرب زدگی رو دربیاری. ما ایرانیا خودمون هم بکشیم تو غرب بهمون به چشم مسلمون نیگاه می کنن! پس بهتره بیخودی جانماز آب نکشیم.البته برای مسلمون ها عید قربون یعنی گوسفند کشتن نه آدم کشتن یا به مفهوم دیگه ای شما رو کشتن! هه هه . شنبه 15 فروردین 1388