تاریخچه کوتاهی از سیاستمداران قبل از انقلاب

تاریخچه کوتاهی از سیاستمداران قبل از انقلاب

محمد رضا شاه پهلوی

محمد رضا پهلوی (1359- 1298 ) آخرین پادشاه ایران است که در 26 دی ماه 1357 به دلیل گسترش تظاهرات خیابانی گروه های وسیع مردم علیه او و به امید آنکه خروجش از ایران زمینه را برای پایدار ماندن نهاد سلطنت و حکومت پسرش فراهم سازد ایران را ترک کرد.

برخی صاحب نظران خروج او را ناشی از بیماری او در آن سال ها و روحیه شکننده اش در برابر تحولات سخت و ناگوار دانسته اند و در مقابل هوادارانش دلیل آن را پرهیز او از خونریزی می دانند.

حکومت 37 ساله محمدرضا پهلوی در 25 شهریور 1320 و پس از خروج پدرش رضا شاه از ایران آغاز شد و ناظران آن را به سه دوره تقسیم کرده اند: هفت سال آغازین حکومت او یکی از آزاد ترین دوران سیاسی تاریخ معاصر است.

دوره دوم با ترور او در سال 1327 آغاز می شود که به طور رسمی به یک متعصب مذهبی متمایل به حزب توده نسبت داده شد. رخدادها نظیر نجاتش از برخی حوادث را ناشی از توجه امامان شیعه به خود می دانست.

پس از ترور شاه، موج دستگیری مخالفان گسترش یافت و شاه با تاسیس مجلس موسسان اختیارات بیشتری گرفت. مخالفان این اقدام او را به معنی تکیه بیشتر به آمریکا و انگلستان تلقی کردند.

پس از این تغییرات سیاسی، تقاضای ملی برای تسلط بیشتر بر نفت در ایران بالا گرفت که به نام جنبش ملی شدن نفت شناخته می شود و با وجود حمایت شاه از این تحولات در آغاز سرانجام به تنش میان شاه و نخست وزیرش محمد مصدق انجامید.

این تنش سرانجام با خروج شاه از ایران و سقوط دولت مصدق در کودتای 28 مرداد 1332 به نفع شاه حل شد.

پس از کودتا سومین دوره حکومت او آغاز شد که با تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) همراه است.

این دستگاه امنیتی که زیر نظر مستقیم شاه اداره می شد از سوی منتقدان به عنوان عامل اصلی سرکوب مخالفان و بسته کردن فضای سیاسی کشور همواره مورد انتقاد بود و سازمان های بین المللی ناظر بر حقوق بشر پیوسته از آن انتقاد کرده اند.

در فاصله سال های 1340 تا 1344 آیت الله خمینی مهم ترین مخالف شاه بود که در سال های جوانی هوادار آیت الله حسن مدرس بود که از مخالفان سر سخت پدر شاه به حساب می آمد. شاه آیت الله خمینی و هوادارانش را با تعبیر ارتجاع سیاه مورد حمله قرار می داد.

از دیگر نهاد هایی که در این دوره قدرت یافت سازمان برنامه و بودجه بود که مجری برنامه های توسعه ایران بود که بسیاری آن را ناشی از بلند پروازی های شاه می دانستند و در طی دو دهه چهل و پنجاه به رشد سریع شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی در ایران منتهی شد.

در این دوره از حکومت شاه نوسازی عمده نهاد های فرهنگی و اجتماعی و دستگاه اداری با سرعت دنبال می شد که پس از برنامه تبلیغاتی و فرهنگی دولت در سال 1350 در قالب بزرگداشت دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران به وجهه ای بین المللی برای حکومت شاه انجامید.

 محمد رضا پهلوی در 4 آبان 1298 در تهران به دنیا آمد و در هنگام تولد پدر او رضا خان میرپنج سوادکوهی نامیده می شد.

در جریان این برنامه گسترده تبلیغاتی شاه هدف دستیابی به تمدن بزرگ را مطرح کرد که از سوی مخالفان داخلی و منتقدان خارجی به عنوان بلند پروازی و تجمل افسار گسیخته توصیف شد.

در دوره سوم، شاه برای ایجاد سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) تلاش کرد و موقعیت منطقه ای ایران از نظر سیاسی و نظامی اهمیت بیشتری یافت.

نظر شاه در این زمان این بود که برای پیشرفت سریع تر کشور باید از هرگونه اختلاف سیاسی پرهیز کرد و به همین دلیل حزب واحدی به نام حزب رستاخیز را در سال 1352 تاسیس کرد که عملا یک حزب دولتی بود و نوعی اجبار به حضور در آن وجود داشت.

شاه امید وار بود از طریق این حزب بتواند نیروهای نوسازی را سازمان دهد؛ نیروهایی که معتقد بود خود آنان را نمایندگی می کند.

برخی از برنامه های سیاسی و فرهنگی نظیر شرکت دادن زنان در انتخابات و آنچه آزاد سازی زنان توصیف می شد از سوی نیروهای مذهبی از جمله آیت الله خمینی در ادامه برنامه کشف حجاب رضا شاه دانسته و محکوم می شد.

همچنین منتقدان نظر مثبتی به تلاش شاه برای نوسازی و تجهیز ارتش با سلاح های جدید نداشتند و از این تلاش ها به عنوان هزینه های غیر ضروری و وابسته کردن ایران به آمریکا یاد می کردند. نیروهای چپگرا او را با تعبیر ژاندارم منطقه در چارچوب سیاست جنگ سرد علیه شوروی مورد حمله قرار می دادند.

محمد رضا پهلوی پس از ترک ایران در 26 دی ماه 1357 به مصر رفت. او در فاصله 29 مهر ماه 1358 تا 23 آذر ماه همان سال به آمریکا رفت، اما به دلیل اینکه دولت آمریکا از دادن اقامت به او پرهیز کرد به پاناما و سرانجام به مصر رفت.

او در پنجم مرداد 1359 در مصر درگذشت و در وصیتی که فرح پهلوی آن را خواند، آخرین اراده خود را تمایلش به رسیدن فرزند بزرگش به پادشاهی ایران دانست.

محمد رضا پهلوی در 4 آبان 1298 در تهران به دنیا آمد و در هنگام تولد پدر او رضا خان میرپنج سوادکوهی نامیده می شد.

شاه در سال 1337 با فرح دیبا ازدواج و تا پایان عمر با او زندگی کرد.

دوران مدرسه را در یک دوره اختصاص مدرسه نظام گذراند و در 12 سالگی برای ادامه تحصیل به سوییس اعزام شد. در 17 سالگی به ایران بازگشت و به دانشگاه افسری رفت.

محمد رضا پهلوی زندگی خانوادگی پرتلاطمی داشت. سه بار ازدواج کرد. در سال 1318 با فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر ازدواج کرد و 6 سال بعد از او جدا شد.

سه سال بعد با ثریا اسفتدیاری ازدواج کرد که دختر یکی از خوانین بختیاری بود و این ازدواج پس از 7 سال با این توضیح رسمی که همسر شاه باردار نمی شود از یکدیگر جدا شدند.

شاه در سال 1337 با فرح دیبا ازدواج و تا پایان عمر با او زندگی کرد. فرح پهلوی به عنوان ملکه ایران در زندگی سیاسی شاه حضور داشت و طراح بسیاری از برنامه های فرهنگی در دوره سوم حکومت شاه بود؛ برنامه هایی که عمدتا در جهت حفظ و معرفی هنر و فرهنگ ایرانی و گسترش فرهنگ و هنر مدرن بود. یکی از مهم ترین این برنامه ها مجموعه جشن هنر شیراز بود که با حضور هنرمندان سرشناس جهانی برگزار می شد. این برنامه ها حملات شدید روحانیون و مخالفان شاه را به همراه داشت.

شاه که به عنوان یک پادشاه شیعه در سال 1346 تاجگذاری کرد، به طور رسمی پایبندی خود به اسلام را ابراز می کرد و در خاطرات خود برخی از رخدادها نظیر نجاتش از برخی حوادث را ناشی از توجه امامان شیعه به خود می دانست.

او روش برخورد شدید پدرش با روحانیون را دنبال نکرد و تا پیش از آیت الله خمینی با مراجع شیعیان در ایران مانند آیت الله بروجردی روابط مسالمت آمیزی داشت.

فرح پهلوی

فرح دیبا، که پس از ازدواج با محمد رضا شاه پهلوی ملکه‌ ایران شد، در 1318 در تبریز به دنیا آمد. مادرش فریده قطبی بود و پدرش سهراب دیبا از افسران ارتش شاهنشاهی.

فرح دیبا پس از تحصیل در مدرسه‌ ایتالیایی ‌ها، ژاندارک و دبیرستان رازی در تهران به همراه پسر دایی‌اش رضا قطبی، که بعد ها مدیر رادیو و تلویزیون ایران شد به فرانسه رفت و در پاریس در رشته‌معماری در دانشگاه ثبت نام کرد.

در پی درخواست بورس تحصیلی و ارز دانشجویی، فرح دیبا به اردشیر زاهدی که در آن هنگام داماد شاه بود معرفی شد. اردشیر زاهدی نیز زمینه‌ آشنایی وی را با شاه فراهم کرد و فرح سر انجام در سال 1338 با شاه ازدواج کرد.

این سومین ازدواج شاه بود و شاه اکه از دو همسر پیشین خود فرزند پسری به عنوان وارث تاج و تخت نداشت، دو سال پس از ازدواج با فرح دیبا، صاحب نخستین پسر خود شد. وی "رضا کوروش" نامیده شد.

فرح پهلوی نخستین و واپسین نمونه‌ ملکه‌ ایران بود که نقش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ماندگاری را در زمان زمامداری همسرش بازی کرد. پیش از وی ملکه‌ ها تنها در قلمرو دربار می‌ ماندند و حتی اگر نقشی اجتماعی و سیاسی داشتند، پنهان و پشت پرده بود.

فرح پهلوی نخستین و واپسین نمونه ملکه ایران بود که نقش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ماندگاری را در زمان زمامداری همسرش بازی کرد.

فرح پهلوی در دورانی که ملکه ایران بود ده‌ ها موسسه‌ خیریه و نهادهای آموزشی، پژوهشی و هنری، بنیان نهاد. جمعیت بهزیستی، بنگاه حمایت مادران و نوزادان، جمعیت ملی کمک به جذامیان، سازمان ملی انتقال خون ایران از بنیادهای خیریه ‌ای هستند که به دست فرح پهلوی ساخته شدند.

بنیاد فرهنگ ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انجمن فیلارمونیک تهران و انجمن شاهنشاهی فلسفه نیز از نهادهای فرهنگی هستند که زیر نظر فرح پهلوی تأسیس و اداره شدند.

به نوشته‌ اسدالله علم نخست وزیر ایران در دوران محمدرضا شاه، میان شاه و ملکه در مسائل گوناگونی اختلاف نظرهای جدی وجود داشته است. از جمله شاه چندان از نزدیکی فرح با روشنفکران و حمایت او از آنان خرسند نبوده است.

بخشی از روشنفکرانی که از حمایت فرح پهلوی برخوردار بودند، سپس در انقلاب و براندازی نظام شاهنشاهی مشارکت کردند.

برگزاری برخی از برنامه‌ها زیر نظر فرح پهلوی، مانند جشن هنر شیراز، به تقویت گفتار و تبلیغات ضدحکومتی رهبران مذهبی انقلاب کمک کرد.

آنها چنین القا می‌ کردند که در جشن‌ هنر شیراز، به بهانه‌ هنر، عریانی و فحشا ترویج می‌ شود و هدف برگزاری این جشن‌ ها تنها ستیزه با عقاید و عواطف دینی مردم است.

با بالاگرفتن موج انقلاب، فرح پهلوی به همراه شاه، ایران را به مقصد اسوان مصر ترک کرد و پس از سفر به اردن، آمریکا و پاناما، دوباره همراه همسرش به مصر بازگشت. محمدرضا شاه پهلوی در مصر درگذشت.

فرح پهلوی از آن هنگام تا کنون نیمی در فرانسه و نیمی در ایالات متحده آمریکا زندگی کرده است.

اخیرا فرح پهلوی در فیلم "ملکه و من" مستندی از ناهید پرسون، کارگردانی ایرانی با سابقه ای کمونیستی، نقش ایفا کرده است.

امیر عباس هویدا

آقای هویدا در راهرو زندان و پیش از صدور حکم توسط یکی از روحانیون با شلیک گلوله ای کشته شد. ابراهیم یزدی

امیر عباس هویدا (1358 - 1298) به عنوان نخست وزیر منصوب محمدرضا شاه پهلوی مسئولیت امور اجرایی در ایران را به مدت 13 سال در فاصله سال های1343 تا 1356 بر عهده داشت.

آقای هویدا پایدار ترین و با ثبات ترین دوران نخست وزیری را در ایران پس از صدور فرمان مشروطیت پشت سر نهاد.

اطلاعات تاریخی نشان می دهد که میانگین زمان نخست وزیری یا صدر اعظمی در ایران پس از مشروطیت اندکی بیش از یک سال بوده است.



امیر عباس هویدا در روز 22 بهمن 1357 بنا بر برخی گزارش ها در حالی که می توانست از کشور خارج شود با وساطت داریوش فروهر - از رهبران جبهه ملی - خود را تسلیم دولت موقت پس از انقلاب کرد.
او تا آن تاریخ در پی دستگیری در سال 1356 در زندانی در پادگان جمشیدیه در شمال تهران به سر می برد.

در سال 1356 از نخست وزیری برکنار شد وهمزمان با نخست وزیری جمشید آموزگار و در پی گسترش مخالفت ها با رژیم شاههنشاهی، آقای هویدا به همراه گروهی دیگر از مسئولان کشوری به اتهام فساد مالی به زندان افتاد که از سوی ناظران به مثابه اقدامی از سوی شاه برای راضی کردن ناراضیان تلقی شد.

تلاش هایی از سوی شخصیت های صاحب نفوذ در تهران و خارج از ایران برای پرهیز از اعدام او انجام گرفت و گفته شده است که در پاسخ به نگرانی نیروهای انقلابی برای نجات یافتن او از مرگ در روز 18 فروردین 1358 در دادگاه انقلاب و با حکم آیت الله صادق خلخالی در راهرو زندان اعدام شد.

ابراهیم یزدی، اولین وزیر امور خارجه پس از انقلاب می گوید آقای هویدا در راهرو زندان توسط یکی از روحانیون با شلیک گلوله ای کشته شد.

بخش مهمی از نوسازی قوانین ودستگاه های اداری دولتی و توسعه سازمان های دولتی در ایران در زمان مدیریت آقای هویدا انجام گرفت.در کابینه حسنعلی منصور وزیر دارایی بود و پس از ترور منصور در سال 1343 به نخست وزیری منصوب شد.

امیر عباس هویدا در سال 1298 در تهران متولد شد و پدرش حبیب الله عین الملک سفیر ایران در لبنان و عربستان سعودی بود.

در شرایطی که بسیاری از احزاب و گروه های منتقد حکومت اجازه فعالیت نداشتند، در شمار اعضای "کانون مترقی" و حزب "ایران نوین" بود که تشکیلاتی مورد حمایت تکنوکرات های لیبرال ایرانی محسوب می شد.

برخی از منتقدان ملی گرا پیوستن آقای هویدا به دولت را فاصله گرفتن از خواسته ملی گرایان با بسط دموکراسی دانستند.گفته می شود که در برخورد با منتقدان لحن آرامی داشت و از همین رو در بخش اعظم دوران نخست وزیری به عنوان نماد دولت از سوی روزنامه نگاران منتقد و نشریات طنزی مانند "توفیق" همواره از او انتقاد می شد.

گرانی و پارتی بازی اداری و رشوه خواری از مضامین اصلی بود که منتقدان علیه دستگاه اداری در حال گسترش در زمان دولت هویدا مطرح می کردند.

با وجود آنکه در زمان نخست وزیری اش چندان مورد علاقه و حمایت روشنفکران سیاسی نبود، اما در مطالعات جدید در باره او بر این نکته تاکید شده است که صادق چوبک و برخی دیگر از چهره های سرشناس ادبی و هنری با او ارتباط نزدیک داشتند و در حل و فصل مشکلات روشنفکران با او مشورت می کردند.

کمک به ساختن مجموعه مسکونی برای روزنامه نگاران در غرب تهران از جمله این کمک ها دانسته شده است.

همچنین در مطالعه ای که توسط عباس میلانی استاد دانشگاه استانفورد انجام گرفته، بر این نکته تاکید شده است که اسنادی دال بر فساد مالی او دیده نشده است.

اگرچه آقای میلانی یاد آور می شود که این به معنای مسئول نبودن امیر عباس هویدا در برابر تخلفاتی که در دستگاه های زیر نظر او انجام گرفته است تلقی نمی شود.

آقای هویدا همچنان که در محاکمات خود اشاره کرد، بر ثبات نسبی یا افزایش کند قیمت ها در دوران نخست وزیری اش تاکید داشت؛ سیاستی که در سال های پس از 1354 و افزایش تریجی تورم ناشی از افزایش درآمدهای نفتی با مشکل روبه رو شد.

امیر عباس هویدا در سال 1298 در تهران متولد شد و پدرش حبیب الله عین الملک سفیر ایران در لبنان و عربستان سعودی بود.

به اقتضای شغل پدر در بیروت در مدرسه فرانسوی این شهر درس خواند و در اروپا تحصیلاتش را تا فارغ التحصیلی در رشته علوم سیاسی از دانشگاه بروکسل ادامه داد و در سال 1321 به ایران بازگشت. به دلیل تسلطش بر زبان های عربی، فرانسوی، آلمانی و انگلیسی در وزارت امور خارجه مسئولیت های متعددی داشت.

او از سوی گروهی از مخالفان مذهبی حکومت و در زمان اوج گیری انقلاب در ایران متهم به بهایی بودن بوده اما او بارها خود این نکته را رد کرده و به مسلمان بودن خود اشاره کرده بود.

جمشید آموزگار

در دوران نخست وزیری آموزگار مخالفت ها در کشور بالا گرفت و انتشار مقاله ای در 17 دی ماه 1356 علیه آیت الله خمینی از سوی دولت به اعتراض خیابانی طرفداران او انجامید.

جمشید آموزگار، دانش آموخته حقوق و اقتصاد در دانشگاه تهران و فارغ التحصیل مقطع دکترای مهندسی هیدرولیک از دانشگاه واشنگتن است.

او متولد چهارم تیر ماه 1302 استهبان فارس است. پدرش حبیب الله خان آموزگار از قضات وزارت عدلیه رضا شاه بود.

جمشید آموزگار عضو مجلس مؤسسان و دوره ‌های دوم و سوم مجلس سنا بود و در کابینه حسین علاء وزارت فرهنگ را بر عهده داشت.

وی دوران ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و تحصیلات دانشگاهی اش با جنگ دوم جهانی مقارن شد.

او تحصیل در رشته های حقوق و اقتصاد دانشگاه تهران را رها کرد و به آمریکا رفت. در دانشگاه کرنل لیسانس مهندسی راه و ساختمان را گرفت. در رشته مهندسی هیدرولیک در دانشگاه واشنگتن ادامه تحصیل داد و با اخذ مدرک دکترا از آنجا فارغ التحصیل شد.در سال 1328 فعالیت های اجرایی خود را با سمت کارشناسی در سازمان ملل آغاز کرد.

سال 1330 به ایران بازگشت و دو سال بعد، معاون مهندسی وزارت بهداشت شد و پس از آن به مدت بیش از هفده سال در کابینه های دکتر منوچهر اقبال، حسنعلی منصور و هویدا فعالیت داشت.

او سابقه وزارت بهداشت، کشور، کار، کشاورزی، دارایی و در نهایت، نخست وزیری کشور را در کارنامه خود دارد.

در سال 1346 کارشناس بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بود. در همین سال به ریاست مجمع سالانه این بانک برگزیده می شود.

جمشید آموزگار، دانش آموخته حقوق و اقتصاد در دانشگاه تهران و فارغ التحصیل مقطع دکترای مهندسی هیدرولیک از دانشگاه واشنگتن است.

در این موقعیت است که به اعتقاد برخی، بخشی از راهبردهای او اقتصاد ایران را در ردیف کشورهای متمایل به تعادل و توسعه قرار می دهد. 

در سال 1350 مقارن با حضور او در دومین اجلاس سالانه اوپک و برگزیده شدنش به عنوان رییس آن مجمع، در آمد ایران از نفت یازده برابر شد.

تدوین و تصویب نخستین قانون کار کشور، لوایح قوانین امور استخدامی، تلاش در جهت تثبیت قیمت نفت ایران و تزریق در آمدهای حاصل از فروش نفت به ارکان و زیر ساخت های اقتصادی کشور، خاصه اقتصاد کشاورزی ایران از جمله اقدامات در دوره نخست وزیری او در فاصله سال های1356 تا 1357 بود.

در سال 1355 آموزگار به عنوان دومین دبیرکل "حزب رستاخیز ایران‌" (حزبی که توسط محمد رضا پهلوی به عنوان یگانه حزب ایران تاسیس شده بود) و مشاور نخست وزیر به کنگره حزب معرفی گردید.

به اعتقاد برخی از ناظران، شاه با انتخاب جمشید آموزگار در صدد بر آمده بود تا خود، با مشارکت بخشیدن به مخالفانش، فرصت بحران زایی در ایران را از منتقدانش بگیرد.

اما عملا در دوران نخست وزیری آموزگار مخالفت ها در کشور بالا گرفت و انتشار مقاله ای در 17 دی ماه 1356 علیه آیت الله خمینی از سوی دولت به اعتراض خیابانی طرفداران او انجامید.

بسیاری از شهرهای ایران را موجی از اعتراضات در قالب راهپیمایی در برگرفت.

در 25 مرداد 1357 در شهرهای اصفهان‌، نجف ‌آباد، شهرضا و همایون شهر حکومت نظامی اعلام شد.

در 28 مرداد 1357 سینمای رکس آبادان در حین نمایش فیلم دچار آتش سوزی شد و بنا بر آمار ارایه شده در مطبوعات 377 نفر کشته شدند.

مخالفان دولت این رخداد را به سازمان اطلاعات کشور (ساواک) نسبت دادند. در پی این تحولات جمشید آموزگار از مقام نخست وزیری و دبیرکلی حزب رستاخیز استعفا کرد.

هفت روز پس از استعفای آقای آموزگار، شاه حزب رستاخیز را منحل کرد. جمشید آموزگار در آذر ماه 1357 ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد. پس از آن فعالیت های آقای آموزگار بر اقتصاد جهانی و صندوق بین المللی پول متمرکز بوده است.

شاپور بختیار

شاه پس از آنکه کریم سنجابی خواست او را برای پذیرفتن نخست وزیری قبول نکرد، شاپور بختیار را به نخست وزیری برگزید. او در 16 دی‌ماه 1357 رسما به این سمت منصوب شد.

شاپور بختیار در سال 1294 در خانواده‌ای از اشراف ایل بختیاری به دنیا آمد که در سیاست ایران سابقه داشتند.

پدربزرگش صمصام السلطنه دوبار در دوران قاجار و پس از مشروطه به نخست وزیری رسیده بود و عموی مادرش سردار اسعد بختیاری از فاتحان تهران پس از استبداد صغیر بود.

شاپور بختیار تحصیلات ابتدایی را در شهرکرد و تحصیلات متوسطه را در اصفهان و بیروت گذراند.

او که موفق شده بود اجازه ورود به دانشگاه در فرانسه را بیابد، در بدو عزیمت از لبنان به فرانسه در سال 1313، مطلع شد که پدرش، محمدرضا (سردار فاتح) بختیاری، که از چند سال پیش به دلیل شورش در زندان رضا شاه بود، اعدام شده است.

او به ایران بازگشت و چند سال بعد برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.

شاپور بختیار به همراه تیمور بختیار، پسر فتحعلی (سردار معظم) بختیاری، از اصفهان به بیروت رفته بود.

تیمور بختیار هم برای ادامه تحصیلات به فرانسه رفت. او بعدا در سال 1335 اولین رییس ساواک شد و در سرکوب‌های پس از کودتای 1332 نیز نقش عمده‌ای داشت.

سرلشکر تیمور بختیار، با انتصاب پاکروان به ریاست ساواک در سال 1339، از این سازمان کنار گذاشته شد و از ایران رفت ولی به طور غیابی محاکمه و محکوم به اعدام شد و سرانجام در سال 1349 در عراق به قتل رسید.

شاپور بختیار در بازگشت به فرانسه در چند رشته به تحصیل پرداخت و توانست دیپلم علوم سیاسی و لیسانس و فلسفه و حقوق بگیرد.

ادامه تحصیل او در فرانسه با تحولات مقارن جنگ دوم جهانی در اروپا همراه بود. شاپور بختیار در گروه‌های کمک رسان به نیروهای ضد فاشیسم در اسپانیا فعالیت کرد.

آقای بختیار که همسری فرانسوی هم اختیار کرده بود، با شروع جنگ داوطلبانه در ارتش فرانسه ثبت نام کرد و پس از تسلیم فرانسه نیز با نهضت مقاومت ملی همکاری کرد.

بختیار پس از جنگ دوم جهانی به ایران برگشت و با محمدرضا شاه نیز دیدار کرد. با این همه بختیار در سال ۱۳۲۸به حزب ایران پیوست و با آغاز جنبش ملی شدن نفت به رهبری مصدق در آن فعال شد و مقام معاونت وزارت کار را نیز در دوره او بر عهده داشت. او پیش از آن مسئولیت‌هایی را در اداره کار اصفهان و آبادان بر عهده داشت.


پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بختیار در "نهضت مقاومت ملی" فعال شد چند بار به زندان افتاد یا تبعید شد. در این دوره ملکه وقت، ثریا اسفندیاری بختیاری، از خویشاوندان او بود. او همچنین در سال ۱۳۴۲ نیز به همراه جمعی دیگر از جبهه ملی دوم به زندان افتاد.

در خرداد سال 1356، شاپور بختیار با کریم سنجابی و داریوش فروهر نامه ‌ای را به شاه نوشتند و از او خواستند به مسیر اجرای قانون اساسی مشروطیت بازگردد و استبداد را کنار بگذارد.

شاه پس از آنکه کریم سنجابی خواست او را برای پذیرفتن نخست وزیری قبول نکرد، شاپور بختیار را به نخست وزیری برگزید. او در 16 دی‌ماه 1357 رسما به این سمت منصوب شد.

شاپور بختیار با قبول نخست وزیری از جبهه ملی اخراج شد، چرا که وی این سمت را بدون جلب رضایت جبهه ملی پذیرفته بود.

پیش از آن، دیگر رهبران جبهه ملی برای برقراری ارتباط با آیت الله خمینی تلاش کرده بودند.

آقای بختیار با شاه توافق کرده بود که برای کابینه اش از مجلس سنا رای بگیرد، شاه از کشور خارج شود، ساواک منحل شود، زندانیان سیاسی آزاد شوند و شرایط آزادی مطبوعات فراهم شود.

دوران نخست وزیری شاپور بختیار در مجموع 37 روز طول کشید. در طی این مدت کشور دستخوش اعتصابات سرتاسری بود، و ارتش همچنان با انقلاب درگیر بود.

آقای بختیار تلاش کرد با بستن فرودگاه و مذاکره با دولت فرانسه ورود آیت‌الله خمینی را از این کشور به ایران را به تاخیر اندازد، اما در این کار توفیقی نداشت.

آقای بختیار که دولت موقت اعلام شده از سوی آیت الله خمینی را به رسمیت نمی‌شناخت، به فرانسه گریخت تا جان خود را حفظ کند. او در آنجا به فعالیت علیه جمهوری اسلامی ادامه داد.

شاپور بختیار در ابتدای قبول پست نخست وزیری در دیدار با نمایندگان سندیکای مطبوعات ضمن دادن وعده آزادی بیان به آنها، نسبت به حاکمیت یافتن آیت الله خمینی و دیکتاتوری مذهبی هشدار داده و گفته بود:"صدای نعلین آخوندها از صدای چکمه نظامیان خطرناک تر است و در صورت به قدرت رسیدن آخوندها، شما خودتان نخستین قربانیان آنها خواهید بود."

متهمان به قتل شاپور بختیار

در سال 1359، آقای بختیار از یک ترور جان سالم به در برد. انیس نقاش شیعه لبنانی که به اتهام اقدام به این ترور چند سال در فرانسه در زندان بود و سرانجام به ایران تحویل داده شد، مرداد ماه سال 1387 در مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس گفت که اقدام به "اعدام" بختیار را به "خواست دولت ایران" و در هماهنگی با "سپاه پاسداران" انجام داده بود.

انیس نقاش در مورد دلیل چنین اقدامی با اشاره به "کودتای نوژه" گفت:"شاپور بختیار در حال تدارک کودتا علیه ایران بود، او حتی برای انجام این کار۵۰ میلیون دلار از صدام کمک گرفته بود و آمریکا نیز از او پشتیبانی می‌کرد."

شاپور بختیار سرانجام در 15 مرداد 1370 به همراه منشی‌ اش سروش کتیبه در منزلش در حومه پاریس به قتل رسید.

در بیست و نهمین سالگرد انقلاب ایران در سال 1386، جبهه ملی ایران، شاخه اروپا، با صدور بیانیه‌ای ضمن تحلیل وقایع منتهی به انقلاب به قبول نخست وزیری شاه از سوی بختیار، که موجب اخراج او از این جبهه شده بود، پرداخت و با تایید داوری او در آن زمان در باره آنچه که آن را دیکتاتوری مذهبی می‌خواند، از آقای بختیار اعاده حیثیت کرد.منبع : بی بی سی فارسی

Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران
زنده باد یاد و خاطرات خاندان پهلوی
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

a-h - ایران - کرمان
تاریخچه کوتاه از سیاستمداران جمع آوری راست و دروغ اخباریست که زیرکانه قصد تخریب مسئولان فعلی و پاک کردن لکه ننگ از دامان مسئولان زمان شاه است در خیلی جاها به جای استناد محکم و تاریخی ، نقل قولهای جهت داری که شاید ار اصل درست نباشد آورده می شود.بعضی مطالب هم که شبیه جک است ! اینکه شاه برای جلوگیری از خونریزی از ایران خارج شد. نه اینکه تا قبل هیچ خونریزی اتفاق نیفتاده بود!! یا شاه نظر کرده امامان شیعه بود!! این حرف اگر به گوش شاه دوستان برسد چه بلوایی می شود !!
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

kooroshe hakhamanesh - ایران - تهران
درود بر شاه فقید! هر چی بود باسواد بود و اقلا یه کلاسی داشت،بعدشم مردم از رو سیری انقلاب کردن! پس شاه یه مملکت خیلی باید خدمت کرده باشه تا مردمش از رو سیری انقلاب کنن!!!
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ahoramazda - انگلیس - لندن
فریاد زدیم:شاه مردمخوار است...شیخ آمد و ما ز شاه شرمنده شدیم...
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

mnm - کره - کره
حیف این عزیزان امیدوارم درد وبلا یتان بخوره توی سر ی اخوندهای جنیتکار بر روح شما امرزش خواستار هستم بر روح خمینی قاتل همیشه نفرین خمینی اگر یک روز بتوانم استخوانهابت را در قبر خرد میکنم تو قاتل افراد بالا هستی
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

KAAMEL - ارمنستان - ایروان
چرا ننوشتید که بختیار فوق لیسانس نشئه بازی از دانشگاه سوربن و فارغ التحصیل مهندسی منقل سازی از دانشگاه علی اباد کتول بود phd تل شناسی شم از دانشگاه کابل گرفته بود
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

persisch - آلمان - بن
یسری ادام حسابی.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ryra - انگلیس - برمینگهام
متاسفانه مردم بین بد و بدتر بدتر انتخاب کردن
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
بقول گالان اوجا در سریال ( آتش، بدون دود) اثر زنده یاد نادر ابراهیمی: مردان خوب سوار اسبهای خوب شدند و رفتند. یاد همهء این عزیزان گرامی باد
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

تبعیدی - نیوزیلند - کریست چرچ
یاد دوران طلائی ایران بخیر..به امید روزهای بهتر برای ایران عزیز
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
KAAMEL - ارمنستان - ایروان ( عرب پرست خائن به ایران) خصوصیات شخصی افراد به خودشون مربوط است . تو خودت خیلی انسان پاک ؛ معصوم و بی گناهی هستی، خانواده ات چی؟ بختیار یک انسان مبارز بود که هم در زمان شاه مورد بی لطفی قرار گرفت و هم در زمان خمینی و خامنه ای جلاد و در نهایت به دستور همین مسلمانان قاتل و جنایت کار کشته شد. قاتلانی دقیقاً با طرز تفکر تو. در کل تاریخ ایران؛ مرد مثل دکتر شاهپور بختیار بدنیا نیامد و نخواهد آمد. تو خیلی بی سواد و حقیر و کوچک هستی و مغز فندقی تو اونقدر کوچیک است که نمی توانی قابلیتها و اندیشهء این بزرگ مرد را حتی در آن زمان نه الان بفهمی و درک کنی. تازه بعد از سی سال از گذشت انقلاب مردم دارند کم کم میفهمند که این بزرگ مرد در آن زمان چه میگفت؛ و دولت جمهوری اسهالی با نقشه های شوم خودش حرفهای این شهید راه وطن را با کلماتی مثل کلمهء (( نشئه بازی)) و (( منقل سازی)) و (( تل شناسی)) و لوس کرد تا پیام دکتر شاهپور بختیار که حرف حق بود به مردم نرسد.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
a-h - ایران - کرمان قسمت اول: این مطالب را نه فقط برای تو؛ بلکه برای همهء کسانی که مثل تو فکر میکنند میگویم: از سال 1342 تا سال 1357 چیزی حدود 3000 هزار نفر سیاسی و مخالف دولت شاهنشاهی اعدام شدند یا به قتل رسیدند. که از این تعداد چیزی حدود 2000 نفر در انقلاب 1357 کشته شدند. از این 2000 نفر کشته شده در انقلاب 1357 بیش از 650 نفر در یک روز توسط دستور مستقیم خود آیت الله خمینی در سینما رکس آبادان سوزانده شدند همچنین در مسجد کرمان و دیگر نقاط ایران که برای عصبانی کردن مردم از حکومت شاهنشاهی صورت گرفته بود. و تمام اسناد و مدارکش هست که کار خمینی و دارو دسته اش بود. در رابطه با اینکه شاه نظر کرده امامان شیعه بود همین عکس بالا رو نگاه کن؛ آخوند در باری رو میبینی سمت راست عکس؟! فکر میکنم همین عکس بتونه تا حدی جوابت رو بده که شاه چقدر معتقد به اسلام و مخصوصاٌ دین شیعه بود. مبارزه با دین بهاییت در زمان محمد رضا شاه پهلوی به اوج خودش رسیده بود و سازمان حجتیه با حقوق ساواک به مبارزه با طرز فکر بهاییان می پرداخت. چون شاه یک شیعهء تند رو و بنیاد گرا بود. آخرین صحبتهای محمد رضا شاه پهلوی را گوش کن؛ تا ببینی چقدر به امام های شیعیان ارادت داشت. جالب اینجاست بدانید که بنیاد و پایه های سلطنت پهلوی را یک روحانی شیعه بنام زین العابدین رهنما بنا نهاد؛ شاه هم مثل خامنه ای و احمدی نژاد مشکل بیماری (پارانویا) داشت. یعنی همش فکر میکرد بهترین مخلوق خدا است و همیشه دشمنان بزرگی در کمینش هستند. شاه هم خیلی اشتباه در دوران حکومتش داشت و بنظر من بزرگترین اشتباهش سانسور و توقیف کتابهای مذهبی؛ مخصوصاً رسالهء خمینی بود. شاه باید دستور میداد تا در یک برنامهء تلویزیونی به تفسیر رسالهء خمینی بپردازند و کسانی که ادعای دروغ بودن دین اسلام و مذهب شیعه را دارند آزادانه نظرات خود را بگویند. تا نقاط کور دین اسلام برای همه روشن بشود. اما از آنجایی که خود را یک مسلمان 6 دانگ میدانست؛ و قانون اساسی ایران هم به هیچ کس چنین اجازه هایی را نمیداد ؛ شاه هم هیچ وقت به خود اجازه نداد به مسلمانان اجهافی شود. کمونیست ها و توده ای ها و چریکهای فدایی را اعدام کرد حتی مجاهدین را اما اسلام گرایان را آزاد گذاشت. خمینی را نکشت تبعید کرد. رفسنجانی را نکشت زندان کرد. منتظری را نکشت؛ تبعید کرد. طالقانی را نکشت زندان کرد.و ..... هیچ روحانی در زمان شاه اعدام نشد و کشته نشد. فقط آیت الله کافی بود که اون هم تصادف کرد و مرگش مشکوک بود. و علی شریعتی( مزیانی) که بر اثر خوردن مشروب در بیمارستان انگلیس سکته کرد. تمام این مطالب را که جمع بندی کنی؛ متوجه میشوی که در زمان محمد رضا شاه پهلوی اون جور ها هم که تو فکر میکنی نیست.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

botparast - ایتالیا - میلان
KAAMEL - ارمنستان - ایروان مرد حسابی رفتی ارمنستان دلت خوشه به دانشگاهش!!! مدارک دانشگاههای ارمنستان بدرد یه قل دو قل هم نمیخوره!! بختیار هر جا درس خونده باشه خوشبختانه تو ارمنستان درس نخونده! برگرد ایران پیام نور صد بار بهتر از اون ارمنستانه دکتر جون!!
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

velayat - ایران - شیراز
آنتی اسلام - ایران - اهواز میگم این مدارکی که میگی مثل اون نامه های نهج البلاغه نباشه یک وقت.(دوستان! تو بحث این آقای ضد اسلام(جاسم چاخان؛ اسم اصلیش اینه) آدرس داده نامه 237 و 119 نهج البلاغه در حالی که 72 تا نامه بیشتر نداره) دوباره این منابع فکریت آدرس اشتباه بهت ندن و یه چیزی بکنن تو مخت. توی ساده لوح هم باور کنی.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ابله شناس - آفریقای جنوبی - ژوهانسبورگ
آنتی اسلام - ایران - اهواز نظر شما چیه.؟؟ آیا پیش بینی بنده درست از آب درامد؟ امروز دیگه کم کم سر وکله مزدوران که از ماموریت آماده باش 22 بهمن برگشتند از اسپانیا (بلواستار)ا و کوه دنا( مسلمان عرب !!!! sayan از(سربندر یا ته بندر) !!!!! پیدا میشه. خوش آمدید مزدوران .لطفا میزان اضافه کار و پاداش خود را که بابت ...مالی در دهه بدبختی گرفتید را اعلام کنید.چقدر بهتون رسیدن؟؟؟ فاطی کماندوها چطورن ؟؟؟ برادران سردار زارعی - گلستانی....همه خوبن؟؟ این مزدورها دیروز ماموریتشون تموم شده و یحتمل از امروز سر وکله شون پیدا میشه. salamiran هم احتمالا به شهرهای نزدیک فرستاده بودنش که زود برگشته و ٫امروز پیداش شد. به ترتیب بلو استار و مسلمان عرب هم کم کم میانشون.پاینده ایران /ژوهانسبورگ
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

motarez - المان - اشتوتگارت
ارمنستان ... بر سرت توی بیسواد عرب پرست حالم از امسال تو بهم میخوره
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

alex.budapest - مجارستان - بودا
آنتی اسلام - ایران - اهواز دمت گرم
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

iran vatan - کانادا - ونکوور
خدا بیا مرزه گرچه یه خورده ی .. سوخته بودن اما 10000000000000000000بهتر از این ملاها بودن.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

rami.ayala - انگلیس - سوتون
آنتی اسلام - ایران - اهواز زیادی تندروی میکنی جوون. من هم مخالف نظام دیکتاتوری شاهی و هم دیکتاتوریه اسلامی ام . اما بدون مدرک مستند چیزی و قبول نمی کنم. مثلا این حرفت که سینما رکس به دستور خمینی اتیش زده شد اصلا قابل اعتماد نیست. خیلی ساده خمینی قدرتمند شد در ایران. از هر اتفاقی به نفع خودش استفاده کرد مثل حادثه سینما رکس مرگ تختی و ... بعدش هم که امد ایران از حماقت و هیجان مردم مذهبی استفاده کرد و هر کی سر راه هدفش بود برداشت. چه روحانی مثل شریعتمداری و چه روشنفکر مثل یزدی و بازرگان و سحابی. خمینی یک انسان موفق بود که تونست به هدفش که استقرار حکومت اسلامی بود برسه. اگر خودت رو جای خمینی که مرجع تقلید شیعه هست بذاری می بینی که هیچ وقت لازم نیست به پیروانت بگی برن سینما رو اتیش بزنن. بلکه هر اتفاقی که افتاد ربطش می دی به مظلومیت امام حسین و کربلا. بعدش مردم به اندازه کافی احساساتی می شن و کسی رو که فکر می کنن الان در نقش یزید هست داغون می کنن.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

شفیق - ایران - تهران
جهان سوم آنجاییست که اگر بخواهی کشورت را آباد کنی باید خودت نابود شوی و اگر بخواهی خودت را نجات دهی باید کشورت را زیر پا بگذاری-دکتر حسابی از قدر نشناسی بسیاری از ایرانیان هرچه بگوییم کم گفته ایم بشر جایزالخطاست چه کسی پیدا میشود که هیچ عیب و ایرادی نداشته باشد امثال شاهپور بختیار کم یاب هستند اگر نگویم نایابند. بختیار برای من نمونه یک سیاستمدار اصیل و مومن و متعهد و یک انسان والاست . هرکس که می خواهد اورا بشناسد به سخنانش گوش دهد و کارنامه او را مورد بررسی قرار دهد برای افرادی همانند سنجابی متاسفم که با او اینگونه کردندو گروههای چپ و توده ایها که در تاریکی عقل بی نظیرند. تمامی اینها در دادگاه روزگار به سختی محاکمه شدند. یاد دکتر شاهپور بختیار گرامی باد.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
آنتی اسلام - ایران - اهواز دوست عزیز شما که اهل مطالعه هستید به این نکات توجه کنید ایران در کجا واقع شده بود و وضع ایران قبل از پهلوی چه بود!!!! ملت اهل مطالعه بود و نیست ترجمه ی قران نبود؟؟ تعداد اعدام شدگان در تمام دوران پهلوی حدود300 نفر بود//البته اعدام درست نیست// ولی فراموش نکنید که در فرانسه در سال 1980 ممنوع شد. شاه مذهبی بود اری در کشوری که چپ هایش اسلامی بودند مثل گل سرخی از شاه چه انتظاری؟؟؟ اری اسلامی بود ولی در جامعه کدامیک از قوانین اسلام کثیف اسلام بود؟؟؟ او مرد بزرگی بود و این برای من یک حقیقت است گر چه شاه اللهی نیستم در ضمن وقتی در سیستم های کمونیستی بزرگترین جنایات تاریخ مدرن اتفاق افتاده انتظار داشتید در یک کشور اسلامی که اکثریت در انقلاب منحوس ثابت کردند چه جانورانی هستند شاه گاندی باشد؟؟ من تنها برای نسل جوان دلم می سوزد و می خواهم این دین اهریمنی را بشناسند همین... و جان کلام/برای نسل انقلاب////هر ملتی لایق حکومتیست که بر او حاکم است//هگل//.......
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

gol222 - سوپد - هلسینگبوری
نابود باد شیخ وشاه که باعث بعقب رفتن دمکراسی درایران ونابودی سرمایهای مادی و معنوی گردیدن.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
آنتی اسلام - ایران - اهواز یک بار شما گفتید دکتر شریعتی ( البته اگر این حرف راست باشه ) مشروب میخورده، من هم خواستم همین حرف شما رو بزنم و بگم که : "خصوصیات شخصی افراد به خودشون مربوط است ." ، ولی حدس میزدم که خودتون بعدا این حرف را خواهید زد ، پس منتظر ماندم تا خودتون اینو بگید!!
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

siamak7 - نروژ - شیین
آنتی اسلام - ایران - اهواز با درود و آرزوی موفقیت شما و فروپاشی اسلام دیکتاتوری...
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
نفرین بر مردمانِ ناسپاس
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
قرن بیستم که ربچارد نیکسن آن را بهترین و بد ترین قرن تاریخ جهان نامیده بود به نوبه خود هم قرن بزرگترین ویرانیها و همچنین قرن بزرگترین سازندگی های تاریخ بشر بوده . شمار کسانی که در دو جنگ بزرگ جهانی این قرن و در بیش از دویست جنگ محلی آن در جبهه ها جنگ و یا در پشت جبهه ها کشته شدند از صد میلیون تن ، یعنی از شمار مجموع کشته شدگان جنگهای چند هزار ساله پیشین فراتر رفت . بزرگترین انقلاب های جهان در روسیه و چین هر کدام میلیون ها نفر قربانی به بار آورد و کشتارهای دسته جمعی به نوبه ی خود میلیونها قربانی گرفت.. امپراتوری های قدرتمند انگلستان ، هلند ، فرانسه ، اتریش ، روسیه ، آلمان ، اسپانیا ، ایتالیا ، عثمانی ، ژاپن و ..... همه در این قرن از هم پاشیدند و از بقایای آنها یکصد و بیست کشور مستقل پا به صحنه ی سیاست و جغرافیای جهان گذاشتند.. دو جنبش غول آسای فاشیسم و کمونیسم هر دو در این قرن به وجود آمدند و هر دو در همین قرن از میان رفتند. جامعه انسانی در این قرن وارد عصر اتمی شد . پیشرفت های شگرف در امر ارتباطات از طریق تلفن ، بیسیم ، رادیو ، تلوزیون ، فکس و اینرنت و ماهواره بافت ارتباطی جهان را بکلی تغییر داد و مرز ها ی نژادی و جغرافیایی و زبانی را پشت سر گذاشت. در جمع کشورهایی که تاریخ هزاره ای دارند در آغاز این قرن چین امپراطوری فروپاشیده ای بود که از هر گوشه اش بانگ شورش و انقلاب بر میخواست و دولت های مستعمراتی اروپایی و ژاپن نورسیده هر کدام در جایجای آن نفوذ داشتند...چنانکه دولت هایی چون انگلستان در بخش های اختصاصی خود اصولا ورود (( سگها و چینی ها )) را ممنوع اعلام میکردند شاهد این هستیم که در پایان قرن همین کشور چین یکی از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد ، یکی از هفت کشور اتمی جهان ، برخوردار از بالاترین رشد اقتصادی جهان و کاندیدای اعلام نشده ی ابر قدرتی جهان در قرن بیست و یکم است . هند که در آغاز قرن مستعمره ی انگلستان بود و اربابان انگلیسی همچنان در آن ((صاحب)) خطاب میشدند در پایان قرن نه تنها به استعمار خود و اصولا به عصر استعماری پایان داد بلکه به صورت بزرگترین دموکراسی دنیا و دومین ابرقدرت بالقوه جهان فردا آماده ی ورود به قرن تازه شد
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
rami.ayala - انگلیس - سوتون علت اینکه به پسر منتظری دجال میگفتند «ممد رینگو» همین بود که مستقیما در آتش زدن سینما رکس آبادان نقش داشت. به علاوه میتونید به کتاب کثیف محسن رضایی که در مورد انقلاب نوشته (فکر میکنم چاپ اولش سال 1378 بود) مراجعه کنید که دقیقا توضیح میده که چگونه به بعضیها ماموریت میدادند که خون گوسفند را روی دستاشون بریزن و مردم را تحریک کنند. خوشبختانه اینها را دیگه صاحب های خودتون نوشتند. نقل قول از من یا سایر دوستان خردمند نیست که بخواهید بدون دلیل زیرش بزنید. من در تعجب هستم که اصلا کسی توی ایران کتاب نمیخونه که این پرسشها را از این آدمخوارها بپرسه که آخه این چه کارهایی بوده که میکردید؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
gol222 - سوپد - هلسینگبوری این شعار منفورترین کروه سیاسی مجاهدین است اگر مجاهدی شما که همه اسلامی زنان لچک و مردان هم ملا بی عمامه. اگر هم چپ هستی که 90 در صد شما مارکسیست اسلامی چون گل سرخی پس از این شعار مسخره دست بردار اگر مجاهدی که عمو صدام.. اگر چپ که عمو کاسترو و عمو چاوز...فریب ملت کافیست ننگ بر خودتان انقلاب منحوستان انهم ... در کشور پادشاهی سوئد. ملت را در چاه اسلام و ملا افکندید خود الفراررررر
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

zpirooz - آلمان - آخن
KAAMEL - ارمنستان - ایروان من طرفدار شاهنشاهی نیستم اما دوست نسبتا خوب من هنوز بعد از این همه سال نفهمیدی که این شایعات فقط برای تخریب شخصیت یا به قولی ترور شخصیت ساخته میشد. یادت هست که وقتی بازرگان به اون همه اعدام بیرحمانه و بعدش هم اون سیستم من در آوردی دیکتاتوری اعتراض کرد بلافاصله برای اون مردی که عمرش رو در راه مبارزه برای ایران آزاد صرف کرده بود می گفتند مرگ بر بازرگان پیر خرفت ایران. این تخریب شخصیت خوراک آقایونه یا سنت قد نمیده یا چشمهاتو روی حقیقت بستی و کورکورانه تایید میکنی.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
با یک نگاه تاریخی در دیده ی ما شاه بود سایه ی یزدان تا کور شود دیده ی بیگانه پرستان
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
من برداشت شخصی خودم را از افراد بالا مینویسم: 1. محمد رضا شاه پهلوی: با استقبال شدید مردم به سلطنت رسید و با نارضایتی شدید مردم دوران سلطنتش به پایان رسید. توانست یک سیاست خارجی بسیار قوی را به کار ببرد که قطعا اطلاعش از اوضاع جهان در ایجاد ان نقش اساسی داشت. توانست با هوشمندی روابط خوبی با غرب؛ چین؛ شوروی؛ اسرائیل و اعراب(به جز عربستان در اواخر و گروههای فلسطینی) که بعضا دشمنان هم بودند برقرار کند. یک ارتش بسیار قوی و پیشرفته و با افسران اموزش دیده ایجاد کرد که نقش بینهایت مهمی در جنگ ایران و عراق بازی کرد. ایرادی که من از ارتشش میگیرم تماما وارداتی بودن ان است. شاه به نظر من خیلی سعی نکرد روی صنایع نظامی کار کند. با اینکه ارتش بسیار قوی بود اما ادعای پنجمین قدرت جهان را شعاری میبینم. کارهای عمرانی فراوانی کرد که تاثیر فوق العاده ای در پیشرفت کشور داشت و دانشکده ها و اموزشکده های متعددی ساخت. کارهای زیربنایی مهمی نظیر سد؛ نیروگاه؛ پالایشگاه و ذوب اهن اجرا گردید. از نظر اقتصادی به جز در دو سال اخر؛ در بقیه سالها موفق بود. علی رغم تلاشهایی مثل ایجاد مجتمعهای کشت و صنعت مثل هفت تپه و دشت مغان؛ در مجموع صنعت بسیار بیشتر از کشاورزی پیشرفت کرد. این مسئله در کنار تبلیغ ظواهر مدرنیته و پیشرفت بسیار بیشتر شهرها به نسبت روستاها؛ باعث تسریع قابل ملاحظه مهاجرت روستاییان به شهرها شد. تبلیغات خوبی در سطح جهانی در مورد ایران انجام داد که باعث شد تاریخ کشورمان بیشتر به جهانیان شناسانده شود شاه سعی زیادی کرد که فقط خودش را معمار ایران مدرن نشان دهد. اصرار زیاد روی این مسئله و تبلیغات زیاد؛ در کنار تجملی شدن زندگی او و خانواده اش از عواملی بود که بین مردم و شاه فاصله انداخت. . بسیاری از طرحهای اقتصادیش بلندپروازانه بود به طوری که با سقوط درامدهای دولت؛ متوقف شدند و به منزله یک شکست بزرگ برای شاه قلمداد شدند. در سیاست داخلی بسیار ضعیف عمل کرد. ازادیهای سیاسی بعد از دوران مصدق به شدت محدود شد. عملا حزبها تعطیل یا سرکوب شدند.چپها به شدت سرکوب شدند و ساواک قدرت نامحدودی پیدا کرد. روزنامه های ما که در دوران مشروطه بیش از 70 بود به دو عدد (کیهان و اطلاعات) تقلیل پیدا کرد. نطقهای اتشین مجلسیان کم کم خاموش شد. نتیجه این حرکت در ادامه حرکت نزولی ازادی که پس از دهه اول حکومت رضا شاه ایجاد شده بود باعث شد که ما نتوانیم مردان بزرگ سیاسی پرورش دهیم. به برکت ازادی بعد از انقلاب مشروطه ما افراد سیاسی بسیار بزرگی داشتیم که در اثر بحث های متعدد ومقالات روزنامه ها و نطق های مجلس بسیار ورزیده بودند مثل بهار؛ قوام السلطنه؛ مدرس؛ مصدق. هر کدام به تنهایی توانایی رهبری یک نهضت بزرگ سیاسی و اجتماعی را داشتند. بر اثر سد شدن روند ازادی؛ این جور ادمها دیگر پرورش نیافتند و یا اگر هم بودند به کنار کشیده شدند. هویدا؛ شریف امامی؛ علم و ... به هیچ عنوان قابل مقایسه با مردان سیاسی اوایل دوره رضاشاه نیستند. رضا شاه علی رغم حذف کردن بسیاری از این مردان بزرگ که نقش مهمی در نظم دادن به کشور داشتند (مثل داور)؛ باز عده زیادی از انها را دور خود داشت و با انها مشورت میکرد. کاری که محمدرضا شاه نکرد و اطرافش را بیشتر افراد متملق فرا گرفتند. من در خاطرات اسدالله علم تحلیلهای عمیقی نمیبینم و در هر صفحه اش تعریف و تمجید از شاه است. من معتقدم خودش واقعا به نوشته هایش ایمان داشت ولی از نظر من چنین کسی هرگز نمیتوانست یک دولتمرد خوب و باتدبیر باشد که بتواند نشانه های یک خیزش را ببیند و انها را ریشه یابی کند. من کلا با شعار خدا؛ شاه ؛ میهن موافق نیستم. اگر شعاری باید بود؛ خدا؛میهن؛شاه بود. میهن بسیار بسیار مهمتر از شاه است. به نظر من شاه؛ انقدر که نسبت به وجهه اش در خارج و رسانه های خارجی برایش اهمیت داشت؛ نظر مردم ایران برایش اهمیت نداشت. شاید هم که نبود ازادی مطبوعات و اطرافیانش نگذاشت که با نظر مخالفین داخلی اشنا شود. اتکای بیش از حد به حمایت غرب در جریان انقلاب به شدت اعتماد به نفسش را از او گرفت. خود شاه علنا نامردی غرب را عامل اصلی سقوطش میداند. به نظر من این مسئله انقدر که او میگفت موثر نبوده. بعد از انقلاب صد برابر ان فشار به جمهوری اسلامی امد ولی سقوط نکرد. به نظر من نداشتن اعتماد به نفس شخصی؛ و کم شدن قابل ملاحظه پشتوانه مردمی او در کنار مخالفت محکم و بی نقص ایت ا... خمینی عامل اصلی سقوطش بودند. من دلایل خیلی زیادی میبینم که به راحتی میتوانستند در مجموع به یک انقلاب منجر شوند. برای همین قبول ندارم که امریکا یا انگلیس یا شوروی عمدا این انقلاب را کردند. شاه در مجموع نشان داد که مرد دوره های بحرانی نیست. علی رغم همه موارد؛ من سرنوشت غم انگیزی که داشت را حقش نمیدانم چون نیتش پیشرفت کشور بود.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
2.فرح پهلوی: نظری نمیتوانم بدهم. مطالعاتم کافی نیست. 3. امیر عباس هویدا: ادم خوبی بود که هم قربانی دوره شاه شد؛ هم انقلاب. من شایعاتی از نظر اخلاقی در موردش شنیده ام که خیلی به نظرم اهمیت ندارد ولی هرگز نشنیده ام که کسی بگوید او پول خورد. پیکان سوار شدنش به نظر من قابل تقدیر بود . با این حال او را یک سیاستمدار با تدبیر نمیبینم و به نظرم اصلا در حد 13 سال نخست وزیری ایران نبود. مطمئنم اگر یک مجلس درست و حسابی داشتیم؛ امکان نداشت بگذارد او 13 سال نخست وزیر بماند. به نظرم علت اصلی نخست وزیریش اجرای بدون بحث دستورهای دیگران بود. بعید میدانم که با توجه به شخصیتش؛ در اعدامها و زندانیها نقش داشته باشد و به نظرم اگر یک دادگاه متعارف با هیات منصفه و وکیل مدافع وجود داشت؛ امکان نداشت به اعدام محکوم شود. 4. جمشید اموزگار: نخست وزیر خوبی نبود و ای کاش نخست وزیر نمیشد. یک کارشناس اقتصادی بینظیر بود که کشور ما همیشه به چنین افرادی نیاز دارد. مسلط به علم؛ اگاه به سیاست اقتصادی در سطح جهانی و مجرب. بعد از انقلاب هم به عنوان کارشناس صندوق بین المللی پول در سازمان ملل کار میکرد. 5.شنیده ام که ادم خوب و دمکراتی بوده. باید چندین سال زودتر نخست وزیر میشد. واقعا به ازادی اعتقاد داشته و کشور برایش مهم بوده. برای همین در روزهایی که به زحمت کسی نخست وزیری را میپذیرفت؛ انرا پذیرفت.بعد از انقلاب هیچکس مثل او نتوانست مخالفان جمهوری اسلامی را متحد کند. خیلی از ارتشیان هنوز به او وفادار بودند. فکر میکنم 50 میلیون دلار را قبل از جنگ ایران-عراق از صدام گرفت؛ ولی اگر این کار بعد از جنگ بوده باشد؛ از نظر من به کشورم خیانت کرده است.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
ژاپن که پس از پیروزی دریایی پر آوازه ای بر امپراطوری تزاری پا به قرن بیستم گذاشته بود ، علیرغم شکست خود در جنگ جهانی دوم به صورت دومین قدرت اقتصادی جهان در پایان قرن در آمد.یونان و ایتالیای قرن بیستم خود را در موضع کشورهای کاملا پیشرفته به قرن بیسن و یکم پا گذاشت. مصر که این قرن را در تحت الحمایه بودن انگلستان آغاز کرده بود امروز آن را در مقام رهبری جهان عرب میبینیم. و ایران ایرانی که قرن بیستم خود را با نخستین انقلاب مشروطیت در جهان سوم آغاز کرده بود پس از آزمایش پنجاه ساله ای موفق ولی نافرجام ، تنها کشور هزاره ای است که در جست و جوی اسلام ناب محمدی به قرون وسطی بازگشت لعنت به پدران ما که اینچنین رقم زدند زندگی ما را در هنگامی که بشر بر ماه قدم میگذاشت ملت ما عکس یار خود در ماه میدیدند هنوز پس از گذشت سی سال پیشرفت ایران را با زمان شاهنشاه مقایسه میکنند گویی هزار سال هم بگزرد میخواهند با آن زمان مقایسه کنند و به پبشرفتشان مباهات. انقلاب گوس... واری که یک مشت جارو کش و نانوا و راننده ی تاکسی آن را رقم زدند مباهات دارد؟؟؟ ملت نه تنها نا آگاه بلکه نادان ایران به ساخت یک تونل 6 کیلومتری پس از 12 سال مینازید؟؟؟روح رضا شاه فقید در یاد که جاده ی چالوس و آن همه تونل را نزدیک به صد سال پیش با دست کند.... ساختن چند سیلو و بزرگراه و آسفالت چند ده افتخار دارد؟؟؟ زمان قاجار برای سفر به مشهد باید از تهران به روسیه میرفتید تا میتوانستید زیارت کنید در چنین فضایی بود که رضا شاه قیام کرد.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
اما با نگاهی به تاریخ انقلاب شاهد درستی ای مطلب هستیم هنگامی که این موجود ناشناخته که شباهت زیادی به انسان داشت در کتاب ولایت فقیه مینویسد : ((قیومت ما قیومت شرعی قیم بر صغیر است ، مردم جاهلند و ناقصند و ناکاملند و نیازمند کمالند و شرعا احتیاج به قیم دارند)) و در جای دیگر فرضیه پرداز بزرگ ولایت فقیه علی شریعتی که از دسته آخوند های کراواتی و اهل سیگار بود در کتاب امت و امامت مینویسد : ((جهل توده های عوام مقلد و منحط و بنده واری را به یک شکم آبگوشت به هر که بانی شود اهدا میکنند و این رای آنها در ردیف آرا راس ها ، یعنی الاغ و گاوها است ، نمیتواند ملاک گزینش رهبری باشد امامت باید بر اساس ایدولوژی الهی انتخاب شود.)) نمیدانم از بیست دو سه میلیون جمعیت آن روزها همان 2% فقط فلسفه ی ولایت فقیه را میدانستند ؟؟ اگر این طور باشد 98% مردم آن روزگار تفاوتی میان شب و روز را هم نمیداستند... یعنی از تک تک آن بیست میلیون معنی جمهوری را جویا میشدی چون بیلی در گل میماندند در آخر هم اخم میکردند و عربده میکشیدند که مرگ بر شاه. اما شما ملت عاری از شرافت معنای اسلام را خوب میدانستید... شما با رضایت لچک بر سر کشیدید شما با رضایت سر به زمین دوختید شما با رضایت در حسینه هایتان قمه بر سر زدید شما با رضایت بر سر چاه جمکران طلب شفا کردید شما با رضایت چوبه ی دار خواستید شما با رضایت شلاق و سنگسار خواستید..... و همه را برای حوری و غلامان کردید زندگی این دنیایتان را به باد فنا دادید و در فکر زندگی دنیای دیگر بودید... شگفت اتفاقی پس از سی سال کماکان بر جهل خود استوارید و اما امروز.. دانشجویان ا...ی که در فکر ارضا با جزوه های شریعتی اند ... دانش آموزانی که از اول دبستان شستشوی مغزیشان رسما آغاز میشود و در روز نخست مدرسه باید فریاد مرگ بر امریکا و اسرائیل بکشند.... روشنفکران چپ گرا.... سیاسیون اصلاح طلب .... و جوان 21 22 ساله ای که نمیداند چیست و کیست ، پرچم الله بر زندگی اش میکشد و از آن دفاع میکند... مردم منفعت طلبی که برای کم شدن خدمت سربازی بر سر چهار راه ها با لباس بسیج باتوم بر سر مردم میزنند...... مردمانی که برای سفر به کربلا سر و دست ها میشکنند در حالی که فقط میدانند یکی آنجا دفن است به اسم حسین ، سواد خواندن زیارت عاشورا را هم ندارند و اراجیف مداح را تکرار میکنن چه برسد به تحقیق منباب حسین. وای آینده ی ایران چیست؟؟ مردم ما به کجا میتازند؟؟ نمیخواهم مطلب به درازا بکشد چون با نگاشتن هر سطر و خواندن آن زبانم میسوزد و با پاک کردن آن مغز استخوانم. آغاز پایان دراماتیک ایران 30 سال پیش بود ، پایان این آغاز چه زمانی خواهد بود؟؟ سرشتم این مطلب را در آستانه ی سی امین سال انقلاب جارو کشان و تقدیم میکنم به روح بزرگ حضرت امام، بنیانگذار جمهوری مرگ و جنایت و خون و اسلام
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز شما کاملاً درست میفرمایید. مشروب خوردن هرکس یا تریاک کشیدن یک مسلهء شخصی است. اما در این یک مورد فرق میکند. چون ایشون یک جورهایی رهبریت قشری از مسلمانان رو بر عهده داشت. و با این عمل همه چیزش زیر سوال میرود. منبع این حرف من هم کتاب (( شریعتی به روایت اسناد هست)) توی اینتر نت سرچ بکنید 100% پیدا میکنید.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
velayat - ایران - شیراز مش قاسم قیاس آبادی ؛ در مورد نهج ابلاغه ( همون کتاب جوک) جوابهات رو گرفتی. اگر دوست داری باز بحث نهج البلاغه رو شروع میکنیم. من بیکارم؛ حوصله ام هم خیلی زیاده. دنبال یه مغز فندقی مثل تو میگردم که ترتیبش رو بدم.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

تبعیدی - نیوزیلند - کریست چرچ
رامی.آیالا-انگلیس-سوتون عزیزم در حادثه سینمارکس آبادان 650 انسان زنده زنده با مواد آتش زا سوختن! حداقل برای اینکه خودت خدای ناکرده روزی و روزگاری توی سینما نشسته باشی و کسی سینما رو آتیش نزنه یکم با مسئولیت بیشتری نسبت به این موضوع صحبت کن. اسناد آتش زدن سینمارکس آبادان توسط نیروهای انقلابی رو میتونی از منابع زیادی بدست بیاری. 1- حسین بروجردی(انقلابی و سپاهی سابق) که خودش از جمله کسانی بوده که این مواد رو به آبادان منتقل کرده و بدست یک گروه دیگه انقلابی داده. شرح این ماجرا رو میتونی به تفصیل و با ذکر تاریخ و اسامی در کتاب اعترافات ایشون که بصورت داوطلبانه انجام شده بدست بیاری. 2- دکتر نوری زاده. ژورنالیستی که در بحبحه انقلاب هم به انقلابیون نزدیک بوده و هم به دولت موقت. منابع ایشون رو هم میتونی با ذکر شخصیتها و تاریخ رویدادها و سلسله های مرتبط بهم بدست بیاری. 3- روش بسیار ساده! یک سیرچ در گوگل نسبت به این موضوع. در نتیجه آنقدر خبر و منبع بدستت میاد که خودت میتونی کلاه خودت رو قاضی کنی و هرکدوم رو دوست داشتی رد کنی و یا بپذیری. فکر کنم جان 650 نفر از هموطنانت در آن حادثه وحشتناک ارزش این کارهارو داره! تندروی خوب نیست اما بی خیالی خیلی خیلی خوب نیست!!!
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو دوست خوب و روشن فکر من. حرفهای شما را کاملاً قبول دارم. شاه خیلی بهتر از خامنه ای بود و حکومت شاهنشاهی پهلوی خیلی بهتر از جمهوری نکبت اسهالی بود؛ اما چیزی که این وسط است این است ما تا کی می خواهیم خودمان را گول بزنیم؟ تا کی میخواهیم اسطوره سازی کنیم؟ با شاه شاه کردن و یا خامنه ای خامنه ای کردن چه چیزی درست میشود؟ شاه هم یک انسان بود و عیبهایی داشت. من به عنوان یک ایرانی چرا نباید عیبهای محمد رضا شاه پهلوی رو بگم؟ حتی الان بعد از 30 سال که اون هم مرده؟! ما باید تاریخ را بدون حب و بغض موشکافانه بررسی کنیم و ببینیم از کجا لطمه خوردیم که در آینده باز دوباره از یک سوراخ 2 بار گزیده نشیم.شاه مملکت رو تک حزبی کرد و همه رو وادار کرد که از حزب اون پیروی کنند. این کار رو کرد یا نه؟ خوب این چه فرقی با خامنه ای میکنه؟ آیا شاه با مردم قهر کرد یا نه؟ بعد از ترور نا فرجامی که برای محمد رضا پهلوی صورت گرفت؛ محمد رضا پهلوی با ملت ایران قهر کرد و تا روزهای آخر حکومتش. اینها توی تاریخ هستند دوست من. حوضهء علمیهء قم پولش از کجا میومد؟ شاه میداد. این همه آخوند درباری دور شاه ایران چی می خواستند؟ اشرف پهلوی در امور مملکت دخالت میکرد یا نه؟ شاهپور غلامرضا برادر شاه فرودگاه اختصاصی داشت. مصدق به اشرف میگفت (ببر ماده). خیلی از تصمیمات مملکت رو اشرف خواهر دوقلوی محمدرضا شاه میگرفت. مصدق به شاه پیشنهاد داد؛ گفت تاج و تخت سلطنت رو داشته باش؛ اما توی امور مملکت دخالت نکن. بگذار مجلس و نماینده های مردم برای مملکت تصمیم بگیرند. شاه قبول کرد اما نتونست بیشتر از 6 ماه دوام بیاره و گفت: حوصله ام سر رفت! اصلاً چرا یک نفر باید برای یک ملت تصمیم بگیرد؟! شاه نتونست مسلهء مجلس و مردم رو برای خودش حل بکنه و با این دو مسله کنار بیاد. دوست عزیزم. من بهترین خاطرات زندگیم رو توی همون زمان شاه دارم. با اینکه سن زیادی نداشتم. اما اینها حقایق هستند و نمیشه کتمان کرد. وقتی داریم راجع به یک شخصیت تاریخی صحبت میکنیم؛ صرفاً راجع به اون شخص صحبت میکنیم و قصد مقایسه نداریم( با خامنه ای دجال) . اگر بخواهیم شاه رو با خامنه ای و جمهوری اسلامی رو با حکومت سلطنت مقایسه کنیم؛ اصلاً هر کسی میداند که مملکت ایران بعد از انقلاب 1357 که من همیشه میگم یک ننگ تاریخی بود نه انقلاب ( نابود شد) و این دو( شاهنشاه آریامهر و سید علی گدا) از هیچ لحاظی باهم قابل مقایسه نیستند. شاه شاه بود؛ گاندی گاندی. بزرگ ترین اشکال شاه سانسور بود. میترسید. شاه ترسو بود. 3 مرتبه از ایران فرار کرد و یک مرتبه قهر کرد. شاه باید میگذاشت مردم بفهمند خمینی چی میگه؟ همون گل سرخی چی میگه؟ شاه از حرکتهای چه گوارایی و فیدل کاسترویی هم میترسید. از همه چیز میترسید اونوقت می خواست شاه هم باشد و بر مردم حکومت کند!!!! و در آخر چیزی که مسلم است ایران و ایرانی بعد از انقلاب مشروطه دارد بسوی یک جامعهء دموکراتیک پیش میرود. و باید برای رسیدن به همچین جامعه ای قربانی داد. { نمی خواد به من جوابی بدی؛ خودت وجدانی به حرفام فکر کن؛ من هم شاهنشاه آریامهر رو دوست دارم؛ فرح پهلوی رو دوست دارم؛ همین الان رضاشاه پهلوی دوم رو دوست دارم و انسانی بسیار باسواد و فهمیده است. اما متاسفانه حقیقت همینا بود که گفتم}
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو خوبی های شاه رو همه میدونند. به نظر من محمد رضاشاه پهلوی هزاران خوبی داشت کافیه که یک مقایسه با الان بکنیم. نقطه ضعفهای اون رو باید ببینیم و انتقاد کنیم. باید ببینیم چی شد که الان اینجاییم؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
rami.ayala - انگلیس - سوتون ببین دوست من؛ من جوون نیستم و سنی از من گذشته. صحبت از مدرک و سند کردی ؛ در این رابطه اینقدر مدرک و سند هست؛ که اگر تو حوصله داشته باشی و وقت کافی؛ من به اندازهء ماه ها مشغولت می کنم و بهت مدرک و سند میدم. اما بهترین مدرک رو اول از نظر خودم میگم. بعداً به صورت خیلی خلاصه؛ فقط دو مورد رو ذکر میکنم اگر دوست داشتی بگو تا اونقدر مدرک بهت بدم که بگی بسه: ------------------------------------------------------------------------------------------ بهترین مدرک از دید خودم: خمینی کسی بود؛ که وقتی توی راه برگشت به وطن؛ بعد از 15 سال؛ داخل هواپیما ازش پرسیدند : چه احساسی داری که بر میگردی به وطن؟ اون کلمهء معروف رو گفت: هیچی! و شاه کسی بود که با گریه از ایران رفت. فکر کنم این بهترین دلیل باشه که سینما رکس کار کی بود! ---------------------------------------------------------------------------------------- اما اگر بخوایم از روی مدرک صحبت کنیم؛ در جمهوری اسلامی رسیدگی به فاجعهء سینما رکس با اکراه و تردید بسیار و علیرغم مخالفت جناحی از حاکمان و در زیر فشار افکار عمومی دنبال شد. در دولت موقت، رسیدگی به پروندهء سینما رکس به عهدهء دادسرای عمومی آبادان بود. صرافی بازپرس این دادسرا نیز با اشکال تراشیهای کمیته و امام جمعه و اطرافیان او روبرو می‌شود و بالاخره پرونده به دادسرای انقلاب اسلامی آبادان احاله می‌شود. اینجا زرگر دادستان انقلاب است. با او هم همکاری نمی‌کنند تا او استعفا دهد و بالاخره پس از مدتی پرونده به دادگاه ویژه به ریاست موسوی تبریزی فرستاده می شود (انقلاب اسلامی، 108، 19ـ 5 مهر 1364). ================================= شیخ علی تهرانی، شانزده سال بعد، مرداد 1373، همهء حرفهایی را که آن زمان زده بود عوض می‌کند. او که شوهر خواهر سیدعلی خامنه‌ای است و سالها بود به دنبال اختلاف با خمینی به عراق پناهنده شده بود، در آغاز انقلاب حاکم شرع مشهد بود. او چند ماه قبل از اینکه به ایران برگردد، در مصاحبه با رادیو صدای ایران، در آمریکا، می‌گوید: «من به اصرار خمینی به آبادان رفتم تا به پروندهء سینما رکس رسیدگی کنم. من کلیهء جزئیات پرونده را خواندم و در جریان آن متوجه شدم که در زمان شاه، مدرسین حوزهء علمیهء قم تصمیم گرفتند برای آنکه آبادان را هم به هیجان بیاورند (چون آبادان یکی از شهرهایی بود که هیچ امکان رخنهء انقلابی در آن متصور نبود) آنجا را هم به آتش بکشانند. در جریان مطالعهء پرونده متوجه شدم که سینمایی که قرار بود به آتش کشیده شود، سینما رکس نبود ولی بعد برنامه عوض شد و سینما رکس به عنوان هدف انتخاب گردید. در آن هنگام چهار نفر از مدرسین حوزهء علمیهء قم طرح مشترکی را برای به آتش کشیدن سینما به امضاء رساندند. دقیقاً نمی‌دانم چه کسانی، ولی تصور می‌کنم یکی از آنها شیخ حسینعلی منتظری بود. اجرای این طرح به سه مأمور واگذار شد که آنها به آبادان رفتند، سینما را به آتش کشیدند و دو نفر از آنها در جریان حریق، زنده زنده در آتش سوختند اما یکی توانست از این فاجعه جان سالم به در برد و زنده بماند. او بعد از این اقدام دچار ناراحتی شدید وجدان شد، چون هیچکس فکر نمی‌کرد مقدار تلفات این آتش‌سوزی تا این حد باشد. من نزد خمینی رفتم و گفتم آقا! من چطور می‌توانم حق را ناحق جلوه بدهم؟ وقتی که مشتی بیگناه را گرفته‌اند و می‌خواهند اعدام کنند و عاملان اصلی آتش‌سوزی همه مصدر کارند؟ وقتی در راه مشهد از رادیو اتومبیل شنیدم که تعدادی افراد بیگناه را به جرم این جنایت فجیع به ناحق اعدام کرده‌اند، خون گریستم. واللـه گریه‌ام گرفت (مصاحبه با علیرضا میبدی برای رادیو صدای ایران، آمریکا، چاپ شده در نیمروز، شمارهء 277 (سال ششم، جمعه 21مرداد 1373).
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
1000 بار رحمت خدا به روحت بباره که اگه هنوز کمی آبرو داریم از تو و پدرت داریم. من تا زنده هستم هرگز پدرهامونو نمی بخشم و لعنت ابدی براشون از خدا مسآلت میکنم که همه مارو دچار لعنت ابدی کردند.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
shahram khosh maram - ایران - تهران درود بر شما آقای شهرام من یک بار قبلا خدمتتون عرض کردم / در دوران محمد رضا شاه ایران پنجمین قدرت نظامی جهان بود شما با یک سرچ در گوگل یا سایت های معتبر خارجی می تونید تحقیق کنید خواهشا از طرف خودتون تاریخ رو زیر سوال نبرید . با سپاس فراوان
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

velayat - ایران - شیراز
LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا شما که بعد از هر بار تظاهرات مردم و رأی دادن همینا را میگید که مردم نمی فهمن و خلایق هر چه لایق. پس هر مردمی که حرف شما را بزنند میشن مردم فهمیده. آره؟ آنتی اسلام - ایران - اهواز جاسم چاخان. اونجا که کم آوردی. دوباره یه نامه از 213 و 159 نهج البلاغه پیدا کردی؟ چقدر من بگم بهت تو هم نفهمی. بابا نهج البلاغه 72 تا نامه داره. خلاص. اون کتابی که تو داری یه چیز دیگست. شاید هم توی مخت یه چیز دیگست. خدا می دونه.چیه بیکار شدی؟ ترکیه هم کار گیرت نیومده؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shirmohammadi - ایران - رشت
لطفا از همجنس بازی و زن بازی ُ رشوه و فساد اعلیحضرت و خواجه هویدای بهایی و ... فرح با اطلاع شوهر بی غیرتش که پس خاله اش انصاری می گوید هم بنویسید و اشرف و ...
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

amir agha - کانادا - ونکوور
خدایش از یعد از انقلابی ها یهتر بودن اونا که همش آدم کشتن. راستی اینها برای مملکت چیکار کردن؟؟؟؟؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

aria_jp - ژابن - توکیو
انتی اسلام دوست عزیز از خواندن کامنتهای شما لذت میبرم . و ازوی موفقیت برای شما دارم .
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
آنتی اسلام - ایران - اهواز گرامی قسمت اعظم نوشته ی شما مورد تائید من هست و معتقدم پر و بال دادن به ملایان در زمان شاه پروردن ///مار در استین/// بود و حقیقت اینکه دفاع کورکورانه ی ساواک از ملایان زمینه ای ساخت تا چون ویروسی مهیب مغز ایرانی فراری از مطالعه را بجود و این ملت ناگزیر در ماه این مردک جنایتکار خمینی را ببیند اری شما حقیقت را می گوئید//گذشته چراغی برای اینده// ولی این ملت هر گز نیندیشید حال که شاه رفت لااقل رساله ی این جانور را بخواند که چگونه نفرت انگیز تر از پیامبرش دامنه ی پدوفیلیا بیماری نفرت انگیز جنسی را از 6...7..سالگی به//////////کودک شیر خوار رساند!!!!!! درد زیاد و ناگفته ها بسیار اشتباهات خواسته یا نا خواسته ی گذشته رهبران سیاسی که خود نا اگاه بودند و تعدادی خیانتکار که چشم خود را فرو بستند و از این هیتلر اسلام ننگین دفاع کردند و خوب می دانستند خمینی چگونه است ولی رذیلانه دیده فرو بستند به امید قدرت و سهمی در ان...نمی دانم چه بگویم من در نوجوانی اسلام ننگین را شناختم با اغاز جنایات اسلام ایران عزیز مادر فامیل را از دست دادم و پر از خشم هستم از ملا از اسلام از گروههای سیاسی که انها هم اسلام در چنته دارند و نفرت از زمین تا اسمانها از تروریستهای اسلامی. پیروز باشید.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا با سلام خدمت شما دوست عزیز؛ من سعی کردم انرا سرچ کنم. برایم مشکل بود. من سال 1977 را به عنوان مبنا قرار دادم و عبارت قویترین ارتشهای جهان؛و لیست 10 کشور اول؛ را سرچ کردم. کلی وب سایت امد که به خیلیها سر زدم . من یک سایتی که بتوانم خیلی اطلاعات خوب بگیرم به جز دو تا پیدا نکردم. مطمئنم که هست ولی پیدا کردنش وقت گیر هست. قطعا نبود اینترنت در ان دوران باعث میشود که اطلاعاتی از این قبیل در مورد ان زمان خیلی سخت تر پیدا شود. با این حال وب سایت https://www.globalsecurity.org/military/world/iran/intro.htm را دیدم که اطلاعات جالبی میداد که به نظرم درست می اید. ولی باز در مورد پنجم بودن ننوشته بود. این وب سایت اطلاعاتی در مورد ارتش همه کشورها میدهد. در مورد ایران نوشته که در سال 1978 امریکا از نظر پرسنلی طبق گزارش وزارت دفاع امریکا؛ بیش از 1500 نظامی در ایران داشته و از این نفر ایران اول بوده. با اینحال 45000 امریکایی در ایران که اکثرا تکنسین بودند یا به مسائل نظامی مرتبط بودند زندگی میکردند که با پایان برنامه ارمیش-ماگ بر اثر انقلاب خارج شدند. سایت https://www.country-data.com/cgi-bin/query/r-6519.html بااینکه خیلی بی نام و نشان هست و من واقعا نمیدانم که چقدر قابل اعتماد هست؛ مطالب جالبی را در مورد تاریخ نظامی ایران نوشته. از جمله اینکه ایران در جریان جنگ ظفار در عمان 15000 نیرو داشته و در این ماجرا که 5 سال طول کشید هلکوپترها و جنگنده های ایران خیلی موفق عمل کردند ولی نیروی زمینی کمتر موفق بوده و فقط در سال 1976 ؛ 210 کشته داد که احتمالا به علت عدم تجربه قبلی در نبردهای زمینی بوده. در سال 1977 نیروی زمینی ایران عملیات موفقی با پشتیبانی هلکوپترها در بلوچستان پاکستان اجرا کرد که محدودتر از ظفار بود. در این سایت هم من مسئله پنجم بودن را ندیدم. من ممنون میشوم اگر سایتی را به من معرفی کنید که بتوانم اطلاعاتی بگیرم. موفق باشید.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

rami.ayala - انگلیس - سوتون
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی آنتی اسلام - ایران - اهواز تبعیدی - نیوزیلند - کریست چرچ مرسی از اطلاعاتی که دادید در این زمینه باید بیشتر مطلب بخونم.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
shirmohammadi - ایران - رشت اسلامی عقب افتاده؟ 1 اولا همجنسگرائی/نه همجنس بازی که انرا در ردیف بچه بازی در اسلام می گذاری. 2.. طبق گفته ی سازمان بهداشت جهانی همجنسگرائی//بیماری// نیست و توهین به انها مجازات دارد البته در کشورهای پیشرفته نه در کشورهای عقب افتاده ی اسلامی. 3... روابط جنسی انسانهای بزرگسال100٪ خصوصی و به هیچکس مربوط نیست چه در جنس همگون چه نا همگون. از زن بازی گفتی پیغمبر و امامانت که به صغیر و کبیر در مورد مسائل جنسی رحم نکردند از عروس گرفته تا بچه از زن ازاد تا کنیز!! برو تحقیق کن///دهیه ی کلبی/// غلام بسیار زیبا چه رلی!!!!در زندگی پیامبرت داشت که او می گفت جبرائیل شبیه دهیه است!!!! مردک خواهر شاه با ده مرد بود به تو چه مربوط ایا او پیامبر بود یا دخترش؟؟ اسلام ننگینت 15000 بابی را در زمان قاجاریه اعدام کرد و 200 بهائی در این رژیم هنوز خون تازه می خواهی؟؟ اینها را نوشتم ولی می دانم شما اسلامیهای تند رو همان///حلقه ی مفقوده ی داروین/// هستید ولی اینرا بدان./////ان...کس..که نمیداند نادان است ان کس که می داند و نمی گوید تبهکار است/من تبهکار نیستم.
جمعه 25 بهمن 1387

shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
خدمت همه کسانی که هنوز به شاهنشاه ارادت دارند: اگه دوست داشتید به شهبانو فرح ایمیل بزنید و باهاش درد دل کنید. در کمال بزرگواری جوابتونو میده. من این کارو کردم و تا حدودی سبک شدم. در همین حد که بفهمونم ما به اندازه پدرانمون ناسپاس و نفهم نیستیم...
جمعه 25 بهمن 1387

omidam - امریکا - کالیفرنیا
rami.ayala - انگلیس - سوتون سلام هموطن ممنون از اینکه بسته فکر نمیکنید این لینک رو گذاشتم خواهش میکنم استدعا دارم مسپولین سایت اینو بذارند و کاربرا برند بخونند https://www.golshan.com/asnaad/cinamarex/c1/c1.pdf معطلش نکن الان برو بخون قربونت امید
جمعه 25 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا دوست عزیز من یکبار دیگر باید تاکید کنم که کاملا قبول دارم شاه زحمات زیادی برای ارتش کشید. نیروی هوایی ایران با داشتن هواپیماهای فوق العاده کارا و مدرن به همراه خلبانان بسیار زبده بینهایت قوی بود. خلبانان ایرانی توانستند به سرعت تکنیکهایی را که خلبانان امریکایی در جریان جنگ طولانی ویتنام یاد گرفته بودند؛ از انها یاد بگیرند. به کمک شرکت در عملیاتهای پراکنده در کشورهای اطراف؛ دانش خود را عملیاتی کردند. پایگاههایی مثل دزفول و شاهرخی همدان بسیار مدرن و در جنگ حیاتی بودند. بزرگترین ضربه را نیروی هوایی و به تبع ان کشورمان بر اثر از دست دادن تعداد زیادی خلبان تراز اول در جریان اعدامهای کودتای نوژه خورد. سالها طول خواهد کشید که جای خالی انها پر شود. حمله به اچ 3 انصافا یکی از پیچیده ترین عملیات تاریخ جنگهای هوایی هست. هواپیماهای ایران در ارتفاع پایین در مرز عراق و ترکیه دو بار از یک هواپیمای مسافری سوخت گیری کردند و دورترین و بزرگترین پایگاه هوایی عراق را زدند. معروف هست که در اوایل جنگ 7 میگ عراقی به یک اف 14 ایران حمله کردند که اف 14 ما 6 تا از انها را زد ولی هفتمی از دستش در رفت. از ان موقع هر وقت رادارهای عراق اف14 را نشان میدادند؛ هواپیما های عراقی بلند نمیشدند. این مسئله را اقای رفسنجانی در خاطراتش گفته. او گفته که اف 14 ها به علت کمبود لوازم یدکی نمیتوانستند به راحتی پرواز کنند؛ در نتیجه خیلی در استفاده از انها دقت میکردند. موقع عملیاتها یکی از انها را میفرستادند که همه هواپیماهای عراقی فرار میکردند و تا سوختش تمام میشد؛ سی چهل هواپیمای عراقی می امدند. نیروی دریایی و زمینی هم که جای خود دارد. با اینحال هنوز این پنجم بودن برای من حل نشده و من امریکا و شوروی و فرانسه و انگلیس و ایتالیا و اسرائیل را جلوتر میبینم اگر بخواهیم چین (دارای بمب اتمی و ارتش بزرگ و ناو هواپیمابر و زیر دریایی و سازنده موشک و هواپیمای فانتان) و المان و اسپانیا و برزیل را عقبتر فرض کنیم. باز هم تاکید میکنم پنجم بودن یا نبودن ؛ از نظر من انکار تلاشهای شاه در ایجاد یک ارتش قوی نیست. در ضمن ادامه بحث کوروش در ادرس زیر تحت عنوان ایرانیان سرامد پوشاک جهان بودند هست که شاید برایتان جالب باشد: https://www.iranianuk.com/article.php?id=34482 به امید موفقیت
جمعه 25 بهمن 1387

rami.ayala - انگلیس - سوتون
omidam - امریکا - کالیفرنیا مرسی دوست عزیز. مطالب زیادی خوندم از جمله مطلبی که شما معرفی کردید. به امید وجود ایرانی ازاد اباد وخالی از دیکتاتورهای مذهبی
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - آمریکا - کالیفرنیا
آقای شهرام من مشکلی با پیدا کردن سایت ندارم مشکل اینجاست که من از کامنتهای دیگری که در قسمت سیاستمداران بعد از انقلاب گذاشتین به این نتبجه رسیدم که بیهوده با شما بحث نکنم /// شما مختاری هر جور دوست داری فکر کنی / مهم نیست / چون من هرچی بگم ظاهرا تو مخ شما کشش درکشو نداره // به امید ایرانی آزاد
شنبه 26 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
LARA_87 - آمریکا - کالیفرنیا دوست عزیز. مطمئن باش من هیچ تعصبی در مورد طرفداری از شاه یا انقلاب ندارم. من دارم سعی میکنم بیطرفانه نگاه کنم و معتقدم که باید هم بدیها و هم خوبی ها را ببینم و امادگی این را هم دارم که نظراتم را بر اساس اطلاعات جدید تغییر دهم. برای همین هست که اگر نگاه کنید دائم دارم سعی میکنم دیگران را تشویق کنم که به من اطلاعات بدهند. برای همین هست که از شما هم خواستم به من در مورد پنجم بودن ادرس بدهید. نظرات من در مورد ایت ا... خمینی در قبل و بعد از انقلاب متفاوت هست. شما ممکن است نظرات دیگری داشته باشید. از نظر من محترم هست و من هیچ اصراری ندارم که انها را عوض کنم یا بگویم اشتباه هستند. به هر حال ادم هر نظری در مسائل سیاسی داشته باشد یک عده مخالف و یک عده موافقند. هدف من این است که دلایل را ببینم تا بر اساس ان نظرات خودم را تصحیح کنم. به امید ایرانی ازاد .
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
این حکومت و رهبرانش و همهء احزابی که عاملِ روی کار آمدنِ این حکومت شدند از جمهوریخواهان گرفته تا توده ایها، مجاهدین و .....، به مراتب بهتر هستند .شاه بد است، چون ارزشِ ایرانیان را در جهان به حدی رسانید که همهء جهان به ما احترام میگذاشتند و بدونِ ویزا به همه جا سفر میکردیم و این حکومت خوب است چون جهانیان به ما به چشمِ تروریست نگاه میکنند شاه بد است چون علاوه بر تحصیلِ رایگان، تغذیهء رایگان برای دانش آموزان و سپاهِ دانش برای ایجادِ امکاناتِ سواد آموزی به دورترینِ روستاها فرستاد و این حکومت خوب است چون به دلیلِ مخارجِ بالای تحصیلات و عدمِ امکاناتِ مالیِ بسیاری از خانواده ها، درصدِ بیسوادی افزایش یافته شاه بد است چون ایران را از خطرِ کودتای 25 مردادِ توده ای- مصدقیها و به استعمارِ شورویِ کمونیست درآمدن نجات داد شاه بد است چون عاملِ ثباتِ در منطقه بود و این حکومت خوب است چون منطقه و جهان را به آشوب و جنگ کشانده است شاه بد است چون پولِ ایران دارای ارزشی بالا بود و اقتصاد ایران رو به شکوفایی میرفت و این حکومت خوب است چون تورم و گرانی بیداد میکند و ارزشِ پولِ ایران نزولی 16000 درصدی یافته است شاه بد است چون تحصیلکردگان در مصدرِ حکومت بودند و این حکومت خوب است چون دانشجویان در زندانند و اراذل و اوباش حکومت میکنند . شاه بد است چون زنان را دارای حق و حقوقِ برابر با مردان میدانست و این حکومت خوب است چون زن را به کالایی بی ارزش مبدل ساخته است . شاه بد است چون تلاش برای ایجادِ رفاهِ اجتماعی و مبارزه با فقر میکرد و این حکومت خوب است چون آنچنان رفاهی ایجاد کرده که خیابانها پر از کودکان و زنان و مردانِ خیابان خواب شده شاه بد است چون ایران را پیش بسوی تمدنِ بزرگ میبرد و ایران در رده های بالای کشورهای جهان جای داشت و این حکومت خوب است چون مقامِ اولِ اعتیاد و مقامِ دومِ فحشا در جهان را کسب کرده است شاه بد است چون الگوی فرهنگ و تمدنِ کهن و تاریخِ پر افتخارِ ایران بود و این حکومت خوب است چون الگوی سنتهای بادیه نشینان عرب میباشد . شاه بد است چون پولِ نفتِ ما را میدزدید و خرجِ خودمان میکرد، این حکومت خوب است که پولِ نفتمان را در زندانها با گلوله داد، آب، برق، نفت و اتوبوسها را نیز مجانی کرد شاه بد است چون کسی تصویرِ او را در ماه ندید، این حکومت خوب است که از ماه گرفته تا عمقِ زمین ( چاهِ جمکران ) بوضوح دیده میشود و نماینده دارد بسیاری دلایلِ دیگر موجودند که شاه بد است و این حکومت و عواملی که آنرا روی کار آوردند خوب هستند ********* آقایان، دستتان درد نکند که ملت و میهن را از دستِ شاه نجات دادید، ولی نمیدانم که چگونه است که با اینهمه بدیهای شاه و البته خوبیهای شما، دلهای این ملت برای بدیهای آن خدا بیامرز تنگ شده ؟ شاید از اینهمه لطف و محبتی که حکومتِ اسلامی به ملت میکند، سیری و خوشی دلمان را زده
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
خوب بریم سر اصل مطلب اول بریم سروقت اتفاقی که در بهمن 57 روی داد من قویا معتقدم که اول باید مشخص بشه که این اتفاق اصولا یک انقلاب بوده یا نه؟ در همه جای دنیا انقلاب دارای تعریفی یکتا و یونیک هست در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته که رهبران یک انقلاب خارج از کشور باشند و بعد از اینکه همه ی آب ها از آسیاب افتاد تن لش شون رو بیارند داخل در هیچ کجای دنیا انقلابی وجود نداشته که در گرماگرم آن نظاره گر یک مشت مزدور باشیم منظورم از این مزدوران معاندین عراقی،فلسطینی،اردنی،چریک هایی که در کشور های عربی آموزش می دیدند و اصولا آیا به نظر شما پول این مزدروان را هم مردم و بازاریان می دادند؟ و یا اینکه مثلا در میدان فوزیه تانک سرلشکر ریاحی با موشک ضد زره منهدم شد با کوکتل مولوتوف یا آرپی جی تانک چیفتن حتی خش هم ور نمی دارد و اتفاقاتی از قبیل اینکه هلی کوپتر فرمانده سپاه جنوب(سپهبد بقراط) که رهسپار تهران بود در 22 بهمن با موشک تاو ساقط می شود. سپهبد بدره ای در 21 بهمن با تفنگ دوربین دار ترور می شود حال باید از یک مشت بی سر و پا حرامی پرسید وقوع این اتفاقات چقدر به اصالت اتفاقی که در سال 57 روی داد خذشه وارد می کند؟؟؟
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
من خیلی خلاصه وار آن چیزی را که در سال 57 روی داد را بازگو می کنم در 22 بهمن ارتش در تدارک کودتا بود،به همین دلیل سپهبد بقراط جغرافیایی در جنوب با قوایش به سمت تهران حرکت می کند ولی در اصفهان هلی کوپترش هدف قرار می گیرد ایل بختیاری هم قرار بود به محظ اعلام کودتا به تهران بیاید قذافی چریک های فلسطینی را به موشک ضد هوایی روسی مجهز کرده بود شب 22 بهمن گردان زرهی گارد تانک ها را مسلح می کنند تا صبح فردا مدرسه علوی به توپ بسته بشه از فردوست،فبروزمند و قره باقی خبری نیست صبح سر سوزنی تانک ها برداشته میشه و تانک ها حرکت نمی کنه دقیقا در همان لحظات درگیری شدید بین فلسطینی ها و چریک های مجاهیدن با ارتش در محوطه نیاوران در جریان بود در خیابان آرامگاه هم 50 نفر گاردی همچنان از آرامگاه رضا شاه محافظت می کنند،همشون هم تا آخرین نفر کشته می شوند سربازانی که تحویل فرمانداری نظامی می شوند، به دستور تیمسار رحیمی به باغشاه بر می گردند،چون دستوری از شاه صادر نشده درست در همین روز ها تیمسار مقدم در ساواک مشغول بازخرید کردن پرسنل بود در حالیکه بانکها به ارتش پول نمی دادند مقدم با گونی پول به سلطنت آباد می رود و ناگهان ارتش اعلام بی طرفی می کند جالبه که بدانید قره باقی 23 بهمن شادان و چابک رهسپار محل کارش بود که أقای بازرگان ترتیب فرارش را مهیا می سازد ناصر مقدم در دادگاه فریاد می زند ما با آقای بازرگان قرار دیگری داشتیم سپهبد ربیعی هم در دادگاه گفت ژنرال هویزر از کودتا جلوگیری کرد و شاه را از مملکت بیرون کرد یاسر عرفات همراه خمینی و باقی چریک های فلسطینی با مشت های گره کرده گفت "ما"پیروز شدیم
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
بله دوستان اون چیزی که در سال 57 به وقوع پیوست از ریشه تا به میوه هیچ ارتباطی با هیچ نوع انقلابی نداشت. من اگر بخواهم رویداد سال 57 رو براتون خیلی چکیده توصیف کنم اینگونه خواهد بود ==== آن اتفاقی که در سال 57 به وقع پیوست را می توان به مثابه ی یک سناریو و تراژدی دلقک وار از نظر گذرانید / که کارگردان ها و سناریست هایش آمریکا و بریتانیا / و بازیگرانش یک مشت روشنفکر تیپا خورده ی الدنگ / و کارگرانش هم مردم ابله بودند / براستی اتفاق سال 57 چیزی جز این نبود / چیزی که بر ما گذشت فقط و فقط یک توطئه ی جهانی بود و نه چیزی بیشتر /
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
در بحث هایی که گاها پیش می یاد من همیشه نظاره گر این هستم که خیلی ها شاهنشاه آریامهر رو متهم می کنند به داشتن خلق و خوی استبداد زدگی از آزادی بیان دم می زنندو ناراحتی شون از این هست که اگر شاه کمی با مردم راه می یومد و بهشون آزادی می داد ما الان وضع مون این نبوددر جواب این دوستان باید بگم مردم من خیلی غلط می کنند/ خیلی بیجا می کنند که اصلا از آزادی دم بزنند. مردم ایران رو آزاد بذارییشون می روند دل و روده ی همدیگر رو بیرون می آوردند . شاهنشاه آریامهر اتفاقا خیلی هم دموکرات و رئوف بودند .چرا که گوش به حرف تیمسار خسروداد ندادند قرار بود که شاه را بدزدیم و به کیش ببریم و یک شورای سلطنتی تشکیل بدهیم/ و تمام مخالفان را ظرف فقط 24 ساعت به داخل استادیوم آریامهر ببریم و همگی را تیرباران کنیم/ دقیقا شبیه به همان اتفاقی که در شیلی روی داد و کاری که با سالوادور آلنده و دیگر مارکسیست ها کردندتیمسار خسرو داد حتی به رگ گردن اش هم قسم خورد که این کار را فقط ظرف 24 ساعت انجام دهد.اما آن قره باغی بی همه چیز نشست زیر پای شاه که بهتر است با بختیار کنار بیاید .البته دیدیم که این مردم بی سر_و_پا وی را نوکر بی اختیاراش نامیدند . و بی شرفی اونها اینجاست که از آرمان های مشروطیت هم گاها دم می زنند و جالب تر از همه این هست که بدانید بعدها بختیار خودش گفتمن یک روز صبح با ارتشبد قره باغی قراری داشتم اما ایشون تا ظهر هم نیامدند . تمام تلفن ها و خط هایش هم یا قطع بود و یا کسی جواب نمی داد .بعد از مدتی دیدم که ارتش را هم تسلیم کرده است//در صورتی که من از هیچ چیز خبر نداشتم . بختیار همیشه از روابط قره باغی با بازرگان سخن گفته است ، و اینکه قره باغی قرار بوده است برای سازش اوضاع با بازرگان ملاقات کند . اما من خبر نداشتم که در حال انجام یک توطئه ی شوم هستند/ بله بعد هم دیدیم که همین بازرگان ترتیب فراراش را مهیا ساخت ای کاش تیمسار خسرو داد در ستاد به جای اینکه با سیلی بزند در گوش این قره باغی مادر به خطا یک گلوله در کله پوک این خیانتکار انگلیسی می چکانید. --------------------------------------------- کاربر گرامی لطفا نظرات خود را به اختصار بنویسید. ایرانیان انگلستان
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
البته همین بازرگان با تیمسار مقدم هر قرار هایی گذاشته بود و وعده و وعید هایی هم داده بود آن مقدم احمق هم گول او را خورده بود و دقیقا شروع کرده بود به بازخرید کردن پرسنل ساواک بهتر است بدانید ساواک از سال 55 به بعد اجازه ی بازجویی یا دستگیری هیچ شخصی را نداشته است بعد ها هم همین جناب مقدم در دادگاه اش فریاد می زند که ما با آقای بازرگان قرار های دیگری داشتیم اینجا نقش آقای بازرگان به عنوان یک فاحشه ی سیاسی مشخص می شود هر کجا که شخصی خیانتی کرده است بوی گند بازرگان هم می آید بله از بحث خارج نشویم قرار بود که خسرو داد خیلی ضربتی تمام مخالفین را ظرف مدت 24 ساعت بکشد اما شاه به او می گوید: من نمی خواهم در حمام خون حکومت کنم اگر از دماغ کسی یک قطره خون بچکد من خودم رگ گردنت را خواهم زد . این را هم بدانیددر منشوری که برای گارد جاویدان تدوین شده است گارد دارای این حق هست که اگر بداند شاه می خواهد از مملکت خارج شود از خروج اش جلوگیری کند گاردیها زمانی که قرار بود شاه ایران را ترک کند گمان می کردن برای بازدید به مصر می روند گاردیها از خروج شاه بی خبر بودند مسبب این رویداد هم شخصی نبود جز قره باغی بی شرف
شنبه 26 بهمن 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.