مصاحبه با مژگان شجریان دختر استاد شجریان

مصاحبه با مژگان شجریان دختر استاد شجریان

آرش نصیری : در خانواده‌های هنری? کسانی که به سمت هنرهای دیگر مثل طراحی و گرافیک می‌روند که به نسبت کم‌حاشیه‌تر از موسیقی است و به نظر می‌رسد که راه‌شان را انتخاب کرده‌اند اما شما به هر حال به سمت کنسرت دادن در موسیقی کشیده شده‌اید.


مژگان شجریان: حقیقتش این است که یکی از رشته‌هایی که من در آن کار کرده‌ام موسیقی است? من هم لیسانش موسیقی هستم و هم لیسانس نقاشی و بعد از آن فوق لیسانس گرافیک را گرفتم اما حکایت موسیقی جداست.

ما در خانواده ای هستیم که موسیقی رکن اساسی زندگی ماست. از بچگی هم موسیقی را شنیده‌ایم و هم کار کرده‌ایم و من در دانشگاه هم این موسیقی را ادامه داده‌ام ولی متأسفانه بعد از ازدواج نتوانستم آن‌را پیگیرانه دنبال کنم.
در کنار همسرم یک شرکت تبلیغاتی داشتیم و من این کار را بیشتر ادامه دادم و بیشتر روی آن پافشاری کردم. کار من بیشتر طراحی‌هایی بود که روی موسیقی انجام می‌شد و تزهایی هم که در دانشگاه داشتم بیشتر در ابطه با موسیقی? رنگ و کلاً طراحی که می‌توان روی موسیقی انجام داد. من این کار را هم در نقاشی انجام دادم و هم در گرافیک و شاید بشود گفت که کار اصلی و تخصصی من همین است و به همین علت بیشتر در این زمینه کار کردم.

آرش نصیری: فکر می‌کنم این کار را از اول با کارهای پدر شروع کردید؟

مژگان شجریان: بله و بعد هم در حقیقت خارج کار پدر روی موسیقی کار گرافیکی دیگری انجام ندادم. البته آن زمان که شرکت تبلیغاتی داشتیم کارهای دیگری راهم در کنارش انجام می‌دادیم و عمده تمرکزم روی موسیقی بود.

آرش نصیری: به نظر می‌رسد هر کار دیگری که انجام می‌دادید از موسیقی گریزی نداشت؟

مژگان شجریان: به هر حال ما با موسیقی پیوند داریم و هیچ وقت نمی‌توانیم فکر کنیم که از آن جدا شده ایم.

آرش نصیری: جدا از کار کردن روی حاشیه موسیقی? خودتان هم آواز کار کرده‌اید؟

مژگان شجریان: بله، به همراه خواهرانم و همایون جان یک مقدار با پدر کار کردیم که بیشتر مرحله صداسازی و یکی دو دستگاه موسیقی بود. ولی بعداً برای ما این مسئله کم شد و ادامه ندادیم و آن تبدیل شد به اینکه گاه و بیگاه با پدر صداسازی و دستگاه‌های موسیقی را کار کنیم. البته خیلی کم پیش می‌آمد که ایشان وقت داشته باشند و همه ما باشیم و بتوانیم با هم کار کنیم.

آرش نصیری: حتی همایون که با استاد همراه‌تر بود و کنسرت برگزار می‌کرد و جدی‌تر آواز را ادامه می‌داده هم‌ در مصاحبه به ما گفت که خیلی وقت نمی شد با پدر به صورت منظم و منسجم کلاس داشته باشد. شما که دیگر دور بودید و ازدواج هم کرده بودید قطعاً کمتر هم می‌توانستید به این کار بپردازید؟

مژگان شجریان: بله، به هر حال من دوره‌ای کامل را نتوانستم با ایشان طی کنم ولیکن در حد پایین‌تر کار کردیم و دستگاه‌های بیات اصفهان و همایون را کار کردیم و خیلی وقت نشد.

خواهرانم ازدواج کردند و بعد من ازدواج کردم و زمان های زیادی بود که پدر کنسرت داشتند و در خارج از کشور تشریف داشتند و زمان‌هایی را هم که در ایران بودند کار های دیگری داشتند. بنابراین کلاس‌ها خیلی پیگیرانه دنبال نشد.

آرش نصیری: ولی کلاس ساز را خودتان ادامه دادید؟

مژگان شجریان: بله، ساز را از وقتی که کلاس پنجم بودم در مراحل مقدماتی کار در خدمت استاد لطفی شروع کردم و بعد هم مدتی خدمت استاد علیزاده رفتم. این‌ها همه در مرحله مقدماتی بود. بعد از آن موقعی بود که که چاووش را بستند و تعطیل شده بود و اساتید اصلاً در دسترس نبودند که بشود از محضرشان استفاده کرد.

بعد از مدتی من و خواهرم خدمت استاد مشکاتیان ردیف ماهور را کار کردیم و بعد از آن من شخصاً این مسئله را دنبال کردم و بعد از ان هم وقتی وارد دانشگاه شدم ردیف‌ها را خدمت سرکارخانم مهربانو توفیق کار کردم. یک مدت خیلی کوتاهی هم خدمت آقای شعاری تکنیک نوازندگی را کار کردم.


آرش نصیری: موقعی که خدمت آقای مشکاتیان کلاس می‌رفتید همان موقع‌هایی بود که بعد از آن افسانه خانم با آقای مشکاتیان ازدواج کردند؟

مژگان شجریان: بله ... بله! همان موقع ازدواج کردند. و کلاس‌های ایشان هم به این علت که استاد مشکاتیان از هنرمندان بنام بودند و کنسرت‌ها و کارهای مختلفی داشتند خیلی مداوم و پی‌درپی نبود و من خیلی کم توانستم در محضر ایشان باشم.

اما خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم. بعد از دانشگاه حدود دوازده سال ساز را به طور جدی کنار گذاشتم تا این اواخر که گروه شهناز داشت شکل می‌گرفت. من از پدر خواهش کردم که اگر می شود برای اینکه دوباره تمرین‌هایم را شروع کنم در کنار استاد درخشانی و بچه‌ها کمی کار کنم. بعد که شروع کردم خیلی تشویق کرند که در گروه شرکت بکنم و برای من هم یک افتخار بود که در کنارشان باشم بنابراین به خودم اجازه دادم که این جسارت را به خرج دهم و در کنارشان باشم.

آرش نصیری: اینطوری به نظر می‌رسد که پدر دوست داشت در گروهش همیشه یکی از اعضای خانواده‌اش باشد و بنابراین وقتی مقرر شد که همایون نباشد به شما گفتند در گروه نوازندگی کنید؟

مژگان شجریان: من خودم از پدر خواهش کردم که فقط برای تمرین در کنارشان باشم. وقتی استاد درخشانی اسامی را می‌دادند و اسم من [را] هم دادند من گفتم اصلا توقع ندارم که به عنوان یکی از اعضای گروه باشم.منتها خودشان گفتند که تو آن‌قدر خوب کار کردی که حیف است در گروه نباشی. ایشان به پدر گفتند که اگر می شود مژگان هم در گروه ما باشد و پدر هم قبول کردند. در حقیقت پیشنهاد بچه‌های گروه بود که من در گروه باشم و پدر هم پذیرفتند. و وقتی من به پدرگفتم نظر شما چیست گفتند: من خودم خیلی دوست دارم ولی نمی‌خواستم بچه‌ها را تحت فشار قرار بدهم که حتماً تو را بپذیرند. می‌خواستم خودشان این مسئله را بخواهند.

آرش نصیری: قرار بود در گروه نوازندگی سلو هم داشته باشید؟

مژگان شجریان: اوایل قرار نبود سلو داشته باشم ولی برای سه شب آخر کنسرت? پدر گفتند اگر بشود نوازندگی سلو داشته باشی خوب است و بنابراین در سه شب اخر کنسرت سلو زدم.

آرش نصیری: پسر برای پدر جای خودش را دارد ولی معمول این است که پدر خیلی با دختر عیاق است.مخصوصاً دختر اخری. اینکه شما ساز سلو بزنید و پدر آواز بخواند فکر می‌کنم خیلی برای پدر دلچسب بود. این را قبول دارید؟

مژگان شجریان: دلچسب که هست و برای من هم افتخار بزرگی است ولی به هر حال در کنار بزرگانی چون استاد درخشانی قاعدتاً من نباید به خودم این اجازه را بدهم که این کار را بکنم.

آرش نصیری: جالب است که هکاری بچه‌ها با استاد شجریان از آخر شروع شد. یعنی اول همایون که از همه کوچک‌تر بود و بعد شما؛ شما و همایون به واسطه نزدیکی سن احتمالاً بیشتر با هم بودید؟ رابطه‌تان از بچی چطور بود؟

مژگان شجریان: از زمانی که ما ساز زدن را شروع کردیم این امکان را داشتیم که جلوی دیگران ساز بزنیم. بااینکه شاید هنوز چیزی بلد نبودیم ولی همیشه این جرأت را به ما می‌دادند که حتی اگر یک درس کوچولو را یاد گرفتیم آن‌را به دیگران ارائه بدهیم.در این مسئله جرأت من از بقیه خواهرانم بیشتر بود! و همین مسئله باعث شد که من این کار را بیشتر ادامه بدهم. از همان اول این جرأت در من به وجود آمد که بتوانم جلوی دیگران ساز بزنم با اینکه هنوز چیزی بلد نبودم. همایون هم زمانی ساز زدن را شروع کرد که وقتی ضرب را در دست خودش می‌گرفت ساز از خودش بزرگ‌تر بود. از همان بچگی هم ریتم را خیلی خوب ادا می‌کرد، و خدمت استاد فرهنگ‌فر هم کار می‌کرد. ما از بچگی جلوی دیگران ساز می‌زدیم و جرأت‌مان هم خوب بود.

آرش نصیری: و این امکان را هم داشتید که پیش خیلی از بزرگان موسیقی مثل استاد شهناز? مشکاتیان? لطفی? علیزاده و خیلی‌های دیگر تمرین کنید و ساز بزنید؟

مژگان شجریان: به هر حال ما در فضای موسیقی زاده شدیم. من البته در موسیقی چیز خاصی نشدم و واقعا ننوانستم حق موسیقی و موقعیتی را که داشتم ادا کنم ولی چیزی که هست این است که وقتی یک بچه در چنین محیطی بزرگ می شود موسیقی برایش مثل یک زبان می شود و با آن کاملا رابطه نزدیک پیدا می کند و یک کنش نهادی به موسیقی پیدا می کند.با اساتید بزرگ برخورد داشتیم و آنها لطف داشتند و به ما کمک می کردند ولی آن زمان ما خیلی کوچک بودیم و شاید در حدی نبودیم که انچنان که باید و شاید از محضرشان استفاده کنیم.من موقعی که ساز را شروع کردم در حد ابتدایی بودم و لابد برای استاد لطفی خیلی سخت بود که که به یک بچه درس مقدماتی سه تار بدهد.البته ایشان این زحمت را می کشیدند.من آن زمان نمی توانستم انچنان که باید و شاید از محضر ایشان استفاده کنم.الان مثلا خیلی بهتر می توانم تا آن موقع که بچه بودم چون یک بچه به هر حال به فراخور سن نمی تواند قدر درس استادش را بداند.

آرش نصیری: و نباید این را فراموش کرد که مادرتان هم دبیر بودند و اهل فرهنگ و طبیعتاً به دلیل مشاغل کاری پدر? ایشان برای ساماندهی فعالیت‌های تحصیلی و هنری‌تان خیلی نقش داشتند؟

مژگان شجریان: مادر در رشته‌های مختلفی دبیر بودند و خیلی زحمت کشید برای کلاس‌های ما. در آن شلوغی‌ها ما را می‌بردند کلاس و می‌آورند و خیلی در کار و تحصیل ما تاثیر داشتند و در حقیقت تشویق‌مان می‌کردند که به موسیقی گرایش داشته باشیم. زمانی که من موسیقی را شروع کردم مصادف شده بود با سال‌های انقلاب و کلاس‌ها تعطیل شد و من نتوانستم آن را ادامه بدهم. شاید اگر آن موقع آن کلاس‌ها پیگیرانه ادامه پیدا می‌کرد قضایا برای من یکی خیلی فرق می‌کرد.


آرش نصیری: ولی شاید جرأت خواندن با همایون را دارید به این دلیل که برادر کوچک‌ترتان است؟


مژگان شجریان: البته نه اینکه نتوانم ولی باید خیلی تمریناتم مداوم باشد تا صدایم را برگردانم به سر خط اول آن.


آرش نصیری: با توجه به اینکه از همان اول موسیقی را با آواز شروع کرده بودید، فکر می‌کنید دوباره آواز را بیشتر تمرین کنید و با استاد همخوانی هم داشته باشید؟

مژگان شجریان: راستش نمی‌دانم. من خودم خیلی دوست داشتم آواز کار بکنم. آن موقع هم که کار می‌کردم صدایم خیلی آماده‌تر بود و به من کمک می‌کرد ولی متأسفانه آن زمان که باید روی صدایم کار می کردم? کار نکردم و الان یه کم مشکل است که برگردم سر خط اول. البته پدر گفتند که باید این را ادامه بدهم و صداسازی را شروع کنم. کار بکنم و فکر می‌کنم که بیشتر هدف ایشان این است که روی من برای تدریس آواز کار کنند تا اگر شد بعداً بتوانم کلاس‌های آواز را اداره کنم. اینکه من بخواهم در کنار پدر بخوانم خیلی جرأت می خواهد که فکر نمی‌کنم این اتفاق بیافتد.

آرش نصیری: اینکه همایون هم از نظر چهره و هم از نظر صدا خیلی شبیه استاد هستند چه حسی را در شما بر می انگیزد؟ البته نمی‌خواهم مسئله حسادت یا رقابت و این حرف ها را مطرح کنم.

مژگان شجریان: فکر می‌کنم اینکه می‌شنوید صدای طبیعی خود همایون است. حالا اگر شبیه صدای پدر است یک حسن است برایش. فکر نمی‌کنم او سعی کند که صدایش را بسازد تا شبیه به صدای پدر شود و این صدای طبیعی خودش است که می‌خواند و خیلی هم خوب است و من خیلی خوشحال هستم و وقتی می‌خواند احساس می کنم شجریان دوم شکل گرفته و این باعث افتخار من است.

آرش نصیری: آقا همایون در مصاحبه به ما گفت که وقتی در کنسرت گوته در آلمان پدر سرما خورد و همایون به پدر گفت که او می تواند در بعضی جاها به جای ایشان بخواند پدر تعجب کرد. یعنی پدر خیلی شاهد تمرین‌هایش نبود. لابد او بیشتر تمرین ها و آوازخوانی‌هایش را در کنار شما بود. مخصوصاً شما که از لحظ سنی به او نزدیک‌ترید.

مژگان شجریان: نه? او خودش تمرین‌هایش را داشت و من هم آن زمان که همایون تمرین می‌کرد خیلی درگیر دانشگاه بودم. به دو دانشگاه می‌رفتم و کار تحصیلی خیلی فشرده‌ای داشتم و او هم به صورت مستقل تمرین‌های خودش را داشت و اگر بود در کنار همه بود و هیچ فرق نداشت که مثلاً چون من از لحاظ سنی نزدیک‌ترم بیشتر با من باشد.

آرش نصیری: کدام آهنگ همایون را بیشتر دوست دارید و برای خودتان زمزمه می‌کنید؟

مژگان شجریان: من همه آهنگ‌هایش را دوست دارم. هر کدامش حال و هوای وخودش را دارد. من دوستشان دارم. وقتی کارهایش را می‌شنوم خیلی لذت می برم. به او افتخار می‌کنم و تبریک می‌گویم.

آرش نصیری: همسرتان هم اهل موسیقی هستند؟

مژگان شجریان: نه؛ موسیقی رادوست دارد اما خودش نوازندگی و کار موسیقی انجام نمی‌دهد. ما بیشتر در زمینه طراحی و این‌ها کار می‌کردیم و تخصص ایشان هم بیشتر در زمینه چاپ است. تجربه زیادی در این مورد دارند و من بیشتر کارهای طراحی را می کنم و زحمت کارهای مربوط به چاپ هم به دوش ایشان می‌افتد.

آرش نصیری: فرزندانتان چطور? چند فرزند دارید؟

مژگان شجریان: من سه فرزند دارم. دخترم مهر دوازده سال دارد و الان چند سال است پیانو می‌زند. پسرهایم سام و سپهر هم دوقلو هستد و تازه شروع کرده‌اند به یاد گرفتن پیانو. خدا را شکر مثل اینکه هوششان هم بد نیست.

آرش نصیری: از آلبوم‌های که کار طراحی‌اش را انجام دادید کدامش را بیشتر دوست دارید؟

مژگان شجریان: راستش نمی‌توانم بگویم کدام را بیشتر دوست دارم.

آرش نصیری: با طراحی کدام آلبوم استاد شروع کردید؟

مژگان شجریان: اولین کارم یاد ایام بود که کاری است با براش انجام شده و بعد کارهای دیگر بود که هر کدام حال و هوای خودش را دارد. البته من دارم حس خودم را می‌گویم و شاید کسانی باشند که آن کارها را دوست نداشته باشند این حس خودم بوده در رابطه با آن موسیقی‌ای که برایش طراحی کردم. زمستان است را هم دوست دارم.

آرش نصیری: برای چند آلبوم طراحی بروشور انجام دادید؟

مژگان شجریان: دقیقاً نمی‌دانم. فقط این را می‌دانم که بعد از یاد ایام تقریبا همه طراحی‌های آلبوم را من انجام دادم به جز ساز خاموش و سرود مهر که طراحی آن‌ها را دوست عزیزم آقای سیامک خیری‌زاده کار کردند. اگر اشتباه نکنم کار طراحی بقیه آلبوم‌ها من انجام دادم.

آرش نصیری: فکر می‌کنم بعد از دود عود که مرحوم استاد ممیز کار کردند بقیه کار شما بوده است؟

مژگان شجریان: بله؛ اکثراً من طراحی کار را به عهده داشتم.

آرش نصیری: آن موقع دانشجو بودید یا درس‌تان تمام شده بود؟

مژگان شجریان: آن موقع دانشجوی رشته نقاشی بودم و بیشتر کار نقاشی هم انجام می‌دادم.

آرش نصیری: آیا روابط مشکلات خانوادگی روی حس‌تان از موسیق تأثیر می‌گذارد؟ مثلا بروز مشکلاتی که به وجود آمده بود باعث می شد که شما یاد ایام یا طراحی بروشور آن‌را دوست نداشته باشید؟

مژگان شجریان: نه? این‌ها هیچ ربطی به هم ندارد. من هیچ‌وقت نمی‌توانم بگویم که از یک موسیقی خوشم نمی‌آید? به فرض آنکه با آهنگساز آن در مقطعی مشکل دارم. ذات هنر و موسیقی چیزی است که از بین نمی‌رود و رابطه‌ای که من با موسیقی برقرار می‌کنم ربطی ندارد با رابطه یا اختلافی که من با آهنگ سازش دارم.

آرش نصیری: اگر بخواهید از بین آلبوم‌های پدر یک آلبوم را انتخاب کنید کدام را انتخاب می‌کنید؟

مژگان شجریان: هر کدام حس خودش را دارد و من نمی‌توانم از بین‌شان انتخاب کنم. من با همه‌شان زندگی کرده‌ام و نمی‌توانم بگویم کدام را بیشتر دوست دارم. این مثل این می‌ماند که شما بخواهید بگویید کدام‌یک از خواهر و برادرانتان را بیشتر دوست دارید.

آرش نصیری: شما در موسیقی دنباله رو پدر شدید. ادامه‌دهنده کار شما در خانواده شما? خواهرزاده‌تان آوا مشکاتیان شد که کار گرافیک می‌کند.

مژگان شجریان: بله? آوا جان در رشته گرافیک کار می‌کند. واقعاً خوشحال هستم که می‌بینم آوا دارد طراحی می‌کند و کارهای پدرش را که طراحی کرده دوست دارم. بعضی‌هایش خیلی قشنگ است. آوا حس و حال خوبی در کارهایش دارد.

آرش نصیری: از شما نظرخواهی هم کرده است؟

مژگان شجریان: در کارهای که انجام داده نه? خودش مستقلاً کار کرده. به هر حال من هر کمکی که بتوانم به او بکنم خوشحال می‌شوم. اگر نیاز داشته باشد اما فکر نمی‌کنم که نیازی به من داشته باشد.

آرش نصیری: موسیقی در خانواده شما خیلی جدی است. اما وقتی که با هم و در جمع خودمانی هستید آیا همایون که استاد ضرب هم هست، آهنگ‌های ریتمیک و کوچه‌بازاری هم می‌خواند؟

مژگان شجریان: نه? ممکن است با پیانو یا ضرب آهنگ‌های ریتمیک بزند ولی اینکه بخواند نه? چیزی که از همایون یادم می‌آید این است که از بچگی می‌شد زندگی موسیقی را در او دید و واقعاً همه کارهایش با موسیقی و ریتم بود و خلاقیت موسیقی‌اش خیلی زیاد بود.

آرش نصیری: گفتید بچه‌هایتان موسیقی کار می‌کنند و طبیعتاً نوه های دیگر استاد هم هستند فکر می‌کنید این راه آن‌قدر ادامه پیدا کند که چند سال بعد یک گروه تشکیل داشته باشیم که همه شجریان باشند؟

مژگان شجریان: نمی‌دانم؛ زندگی خیلی فراز و نشیب دارد و هر اتفاقی ممکن است بیافتد. آدم نمی‌تواند پیش‌بینی کند در آینده بچه‌های آدم چه شکلی و چه کاره می‌شوند.

آرش نصیری: البته من دقت نکردم به اینکه فقط همایون می‌تواند گروه شجریان درست کند و بچه‌های شما رفیعی و مشکاتیان و این‌ها هستند؟

مژگان شجریان: بله؛ دقیقا (با خنده)

popi900 - ایران - تهران
متین 2 حنجره خیلی قشنگ تر از شجریان می خوره از این پیر کفتار. شجریان به درد شجره نامه های یونان باستان می خوره . عربده می کشه فقط
چهار‌شنبه 18 دی 1387

غزل باران _ایران _یزد - ایران - یزد
یاد همه بانوان هنرمندی که به جرم داشتن اواز روحبخش و استعدادساز و نوا محکوم به ترک کشوری که مال انها بود و مرگ با ارزوی دیدار ایران عزیز بودند به خیر مهستی هایده و........ ننگ ابدی بر ایینی که ظلم اشکارش را هیچ علاجی نیست
چهار‌شنبه 18 دی 1387

hamid9961 - ایران - تهران
popi900 - ایران - تهران ای کاش یاد بگیریم به جای توهین حرف بزنیم . نه اینکه مثل اون خبرنگار کفش پرت کنیم
چهار‌شنبه 18 دی 1387

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
popi900 - ایران - تهران چه بی ادب!! تو که از هنر سر درنمیاری بهتره که وقتهای آزادتو با .....در باغ و..ش سر کنی اونوقت میفهمی عربده یعنی چی.
چهار‌شنبه 18 دی 1387

zemestaneh - انگلستان - لندن
جناب popi900 - ایران - تهران واقعا به حال شما تاسف خوردم. شمایی که هیچ از موسیقی سر در نمی آورید و به استاد آواز ایران اینچنین توهین میکنید٫ جز نادانی و جهل چه صفتی برازنده تان هست ؟! اگه چیزی حالیت نیست لطفا سکوت کن و فضای اینجا را با اون زبان کثیفت آلوده نکن. شما چه میدونید استاد شجریان کیه ؟ اصلا از موسیقی و دستگاهی ایرانی چه سر در میارید ؟ بیش از این وقت خودمو صرف شما نمیکنم. البته شما هم تقصیری ندارید. مقصر آن حکومتیست که شما را جاهل بار آورده است.
چهار‌شنبه 18 دی 1387

seena - امارات - دبی
popi900 - ایران - تهران استاد پیر کفتار هستند؟تو اون صدا رو با متین دوحنجره مقایسه میکنی؟ خدایا ببین کار بکجا رسیده که این بی ریشه های تازه بدوران رسیده می خوان با مزخرف گویی خودی نشان دهند
چهار‌شنبه 18 دی 1387

mitra.d - المان - هانوفر
واقعا طرز صحبت کردن و جواب دادن به سئوالات خودش هنریست .ایران تهران عزیز دلم بریت میسوزد چون خیلی کاهلی توهنوز با خودت مشکل داری که قدر هنرمندان کشورت را نمیدانی هیف و هزاران هیف که ...
چهار‌شنبه 18 دی 1387

fasa - ا یران - فسا
popi900 - ایران - تهران با این حرفت معلوم شد که نه از تاریخ چیزی می دونی نه ازموسیقی یونان دارای پیشینه ای پر افتخار حتی بیشتر از ایرانه .استاد شجریان هم که ما کوچکتر از آنیم که در موردش صحبت کنیم.
چهار‌شنبه 18 دی 1387

h_miri - ایران - تهران
خیلی جالب بود و جالب تر اینکه من و مژگان همکلاسی بودیم یادش بخیر دبیرستان آگاهی در تهرانپارس و جالب اینکه الان پسرم بر حسب تصادف همکلاسی خواهرزاده ایشان است
چهار‌شنبه 18 دی 1387

ghanber jakson - المان - فر...
popi900 - ایران - تهران پسرجان سریع برگرد امین اباد چون هنوز حالت خرابه!بقول دائی جان ناپلئون اون چیزی که حدی نداره حماقت حماقت!!!!!
پنج‌شنبه 19 دی 1387

farhad7 - استرالیا - سیدنی
popi900 - ایران - تهران خیلی بی ..ری حقا که اسمت برازنده ات هستش اینجا به ..... میگن پاپی.
پنج‌شنبه 19 دی 1387

ertavaa - امریکا - میشیگان
شجریان و خانوادش از باکلاسترین و محبوبترین هنرمندان ایرانین خیلی دلم میخواست شاگردش میشدم .یادم هست که در حادثه بم چه کنسرتی در تهران اجرا کرد یاد مرغ سحرش بخیر واقعا من نمی دونم چطور یه عده به خاطر حسادت به شجریان بد میگن مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن زاه شرر بار این قفس را بر شکن و زیرو زبر کن ....
پنج‌شنبه 19 دی 1387

omidezendegy - ایران - مشهد
popi900 - ایران - تهران تمام دنیا برای استاد مسلم موسیقی آواز پارسی سر و دست می شکنن اونوقت تو به سادگی توهین میکنی؟ آفرین به ادب و شعور خانوادگیت
پنج‌شنبه 19 دی 1387

omidezendegy - ایران - مشهد
popi900 - ایران - تهران از این توهینت به استاد مسلم آواز ایران گریم گرفت
پنج‌شنبه 19 دی 1387

بچه دروازه غار - ایران - تهران
popi900 - ایران - تهران قرصهاتو بزن به اب بعد بخور تا اثر کنه!!! بقول شاعر: ....درگوش پوپی هایی! که در این بازارند اواز خر و نغمه داود یکیست!!!
پنج‌شنبه 19 دی 1387

mooshijoon2009 - ایران - تهران
پو پى جان مامان نظرندههههههه
پنج‌شنبه 19 دی 1387

IELAR - انگلستان - لندن
من عاشق صدایش هستم یک فرد اصیل ایرانی با صدایی پر از شوق.
جمعه 20 دی 1387

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
من افتخار میکنم در زمانی زندگی میکنم که استاد آواز کشورم کسی نیست جز استاد شجریان... امیدوارم همییشه موفق باشه.
جمعه 20 دی 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.