آیدین آغداشلو , نقاش معاصر : می خواهم خودم را حذف کنم

آیدین آغداشلو , نقاش معاصر : می خواهم خودم را حذف کنم

قصد داشتم گفت و گویی حضوری با آیدین آغداشلو داشته باشم اما او دیگر آغداشلوی سال های گذشته نبود ، به نظر بی حوصله می آمد و می گفت که به فکر رفتن است . ترجیح داد تلفنی صحبت کند . این نقاش ، گرافیست و مدرس دانشگاه دل خوشی از جو اطرافش ندارد،به قول خودش دیگر رمقی برایش باقی نمانده .

گفت و گوی خبرنگار عصر ایران با آیدین آغداشلو ، هنرمند نقاش معاصر، از نظرتان می گذرد:تصمیم داشتید در سال گذشته مجموعه مقالاتی را منتشر کنید ؛ چاپ این مجموعه در چه مرحله ای قرار دارد؟مجموعه مقالاتی مربوط به سال های 81 تا 84 در کتابی با عنوان " این دو حرف "جمع آوری شده است . در حال حاضر تمامی کارهای مربوط به جمع آوری مقالات انجام شده و احتمالا" در آبان ماه سال جاری منتشر و توزیع خواهد شد.در ضمن قرار بود کتابی در مورد هنرمندانی که می شناسید هم منتشر کنید ؛ تدوین این کتاب به کجا رسیده است ؟در حال حاضر مشغول اضافه کردن مطالب تکمیلی این کتاب هستم. اگر چه این کتاب در فرصتی که برای اتمام آن تعیین کرده بودم آماده نشد اما تلاش می کنم تدوین و نگارش آن را تا پایان سال جاری به پایان برسانم.آیا شاعرانی هم چون فروغ فرخزاد که از دوستان شما بود، در فهرست این هنرمندان قرار دارند؟خیر، در فکر اولیه نگارش این کتاب، ابتدا با 5 هنرمند و سپس به 10 و اکنون به به 25 نفر هنرمند هنرهای تجسمی ، نگارگری و مجسمه سازی رسیده است.به جز دو کتابی که ذکر کردید کتاب جدید دیگری نیز در دست نگارش دارید؟بله، از مدت ها پیش مشغول جمع آوری اطلاعات و تحقیق بر روی بخش نقاشی دائره المعارف کاشان هستم، این دائره المعارف که به کوشش بنیاد کاشان در حال تهیه و تدوین است در مورد بخش های مختلف تاریخی فرهنگی مانند معماری، زبان های خاص و تاریخ باستان شهرکاشان است .این بخش از تحقیقات شما چه زمانی تکمیل و ارائه می شود؟اگر عمری باشد و حالم نیز مساعد باشد امسال تحقیقات نقاشی دائره المعارف کاشان را به پایان می رسانم.مگر خدای نکرده کسالتی دارید؟نه ولی دیگر رمقی برایم باقی نمانده است.مدتی بود که حرف رفتن از ایران را داشتید هنوز هم برای رفتن جدی هستید؟بله .کشور خاصی را مد نظر قرار داده اید؟نه، هر جا که شد.چطور شد که تصمیم به رفتن کردید؟فکر می کنم که در مجموع کم حوصله شده ام.این کم حوصلگی ناشی از شرایط اجتماعی نیست؟نه، در طول سالیان عمرم ، فشارهای بسیاری را تحمل کرده و می کنم. در حال حاضر هم شکننده تر از گذشته شده ام ، به طوری که پس از هر ناملایمتی دائما به فکر رفتن می افتم.با توجه به این شرایط روحی، چه برنامه ی برای ادامه فعالیت های خود دارید؟در حال حاضر بیشتر از همیشه کار می کنم ، در حقیقت فعالیت های فرهنگی من تا پیش از این زیاد بودند به طوری که همواره در حال نگارش بوده ام ، در جایگاه های مختلف به عنوان داور شرکت داشته یا در همایش ها و جلسات مختلف فرهنگی حاضر می شدم، اما در این چند ماه گذشته، به این نتیجه رسیده ام که در مجموع تمامی این برنامه ها را تعطیل کرده و فقط نقاشی بکشم که البته به نظر من فکر بدی نیست.چه مدت دست از نقاشی کشیده بودید؟نمی توان گفت که نقاشی را کنار گذاشته بودم ، ولی طبیعتا فعالیت های فرهنگی از وقت مفید نقاشی کردن من کم کرده است ، بنابراین تصمیم گرقتم این قبیل کارها را تعطیل کرده و فقط به نقاشی بپردازم ، برای نمونه در جلسات مربوط به شهر شیراز و تاریخ شهر شیراز که به کوشش فرهنگستان هنر در حال برگزاری است به عنوان عضو هیات علمی فرهنگستان شرکت نکردم یا علی رغم دعوتی که از من به عمل آمد به عنوان عضو هیات علمی، در جلسات دوسالانه پوستر جهان اسلام شرکت نکردم، اساسا قصد دارم هر نوع فعالیت فرهنگی را کنار بگذارم.کنار کذاشتن فعالیت های فرهنگی یکی از دلایل رفتن شما از ایران نیست؟نه ،در مجموع دوست دارم سرم را خلوت کنم.با توجه به شرایط جدید روحی تان طرح و ایده خاصی را برای نقاشی های خود دنبال می کنید؟بله ، یک سلسله نقاشی که خودم نیز به آن تمایل دارم در متن همیشگی کارهایم وارد کرده ام به طوری که تغییر و شکل تازه ای را دنبال می کنم ، البته این شکل تازه تر قدری تلخ نیز هست، شاید با ایجاد این شکل تازه ابعاد تازه تری در کارهایم ایجاد شود.منظورتان از مفهوم تلخ ، موضوعات تلخ اجتماعی است؟نه ، البته به صورت مستقیم موضوعات اجتماعی در کارهایم مشهود نبوده، ببینید این شکل جدید، به نوعی موقعیت هنرمندی را توجیه می کند که شادمان نیست.دو سال پیش که شما را در موزه ملی دیدم روحیه بهتری داشتید ،اتفاق ناخوشایندی برای شما رخ داده است؟بله، در طول سال های اخیر اتفاقات ناخوشایند بسیار مربوط به مسائل شخصی و جایگاه اجتماعی ام روی داده است.انگار روحیه خیلی بدی دارید!بله، این اتفاقات آنقدر بر من سخت بوده اند که در مورد حذف خود از عرصه فرهنگی ،بسیار جدی فکر و عمل می کنم.و کلام آخر؟برای کلام آخر این پرسش را مطرح می کنم که هم اکنون جامعه با خادمان فرهنگی خود چگونه رفتار می کند؟ در صورتی که با خادمان خود به درستی مراقبت کرده و به آن ها پاسخ مثبت دهد ، مشکلی برای آن ها رخ نمی دهد در غیر این صورت مشابه وضعیت کنونی من برای سایر خادمان فرهنگی جامعه ایجاد خواهد شد.

محسن قوز فیش - نروژ - اسلو بابا می خواهی بری خارج خوب برو دیگه چرا صغرا کبرا می کنی!! جمعه 5 مهر 1387

iran zamen - نروژ - روگنان این حکومت اسلامی فقط نقاشها و نویسنده هایی می خواهد که در رابطه با حسن.حسین . علی نقاشی کند و در باره انها....کنند.این حکومت لیاقت این هنرمند را ندارد. جمعه 5 مهر 1387

landan_666 - ان - لندن اره بابا کی تو این کشوری که کثافتهای اسلامی هستند میمونه. جمعه 5 مهر 1387

Taaj - انگلیس - لندن نخواهی هم حذفت می کنند . جمعه 5 مهر 1387

Reza.Artavill - ایران - اردبیل آیدین آغداشلو همسر اول شهره آغداشلو (پری وزیری‌تبار) است که همان قبل از انقلاب از هم جدا شدند. متاسفانه هنرمند و هنر ملى در جهانبینى اسلامى جایى ندارد. پیشکسوتان موسیقى راک ایرانى; فرهاد و فریدون فروغى در سکوت و تنهایى به عزل شتافتند تا آرزوى پیشرفت و ادامه کار در ایران براى همیشه به دل آنها و دوستدارانشان بماند. اگرچه صداى جاودانه شان، همدم نسلهاى مختلف شد. . . چرا باید شمس لنگرودى، آغداشلو، کوروش یغمایى و . . . همان مسیرى را بروند که هم مکتبانشان قبلا رفتند و به جایى که درخورشان بود نرسیدند. جمعه 5 مهر 1387

amirarsalan - امریکا - لس انجلس محسن قوز فیش - نروژ - اسلو فقط تو یکی تو قمی واسه کل مملکت کافیه شنبه 6 مهر 1387

سعید قارقارو - ایران - تهران من فکر میکنم از اثرات غربت و مهاجرت است . تازه وقتی برگردد نمی تواند خودش را با وضعیت موجود کشور وفق دهد . نه راه پیش نه راه پس . این سرنوشت همه کسانی است که مهاجرت میکنند . مگر دولت آبادی و شاملو و اخوان در کشور نماندند. ایشان از اشخاصی که نام بردم که بالاتر نبوده است . آیدین جان اشتباه کردی نباید می رفتی شنبه 6 مهر 1387

Reza.Artavill - ایران - اردبیل سعید قارقارو دوست عزیز زندگى یک هنرمند که نیازمند فکر آزاد و خلاق است، در سایه حکومت هاى تک ایدلوژیک که فرصت فکر باز و خلاقیت را از فرد کسب میکند، یعنى یک مرگ روحى و فکرى. از طرفى ترک سرزمین مادرى هم براى یک هنرمند یعنى مرگ هنرى. شما وقتى یک نقاش را در یک اتاق زندانى کنید و از او بخواهید تصاویرى از طبیعت را طراحى کند، این فرد نهایتا 3 یا 4 نقش مستقل رسم میکند و بقییه آثارش مشتق همین چند اثر خواهد بود. حال حکایت هنرمندان ایرانى ما در غربت است . . . به هرصورت خانواده این فرد سالهاست که به کانادا مهاجرت کرده اند، ولى توضیح اینکه این شخص چرا الان; بعد از این مدت طولانى تازه تصمیم به مهاجرت گرفته، میتواند معرف همان حکایت همیشگى انتخاب بین بد و بدتر باشد. شنبه 6 مهر 1387