پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۶ - ۱۳ دسامبر ۲۰۰۷
سرقت 30 خودرو با پاشیدن اسید
سه نوجوانی که با پاشیدن اسید روی راننده های مسافرکش خودروی آنها را سرقت می کردند به ربودن 30 دستگاه اتومبیل اقرار کردند.به گزارش خبرنگار ما از تابستان سال 85 شکایت های مشابهی علیه یک باند سه نفری سرقت مطرح شد که در تمام موارد دزدان به یک شیوه خودروی رانندگان مسافرکش را از چنگ شان درآورده بودند. یکی از شاکیان در توضیح ماجرا گفت؛ سه پسر کم سن و سال در میدان آزادی خودروی مرا به صورت دربست کرایه کردند و مرا به منطقه خلوتی در خارج از شهر کشاندند. در آنجا با تهدید چاقو و اسید از من خواستند از اتومبیلم پیاده شوم و هنگامی که در برابرشان مقاومت کردم مقداری اسید روی دستم ریختند. من که از شدت سوزش و درد توان خود را از دست داده بودم از ماشین پیاده شدم و آن سه فرار کردند.در حالی که همه شواهد نشان می داد سرقت ها توسط یک باند حرفه یی صورت می گیرد، رد پایی از متهمان به دست نیامد تا اینکه مهرماه سال گذشته پلیس مطلع شد مردی که با اسید مورد حمله قرار گرفته و صورتش به شدت سوخته در بیمارستان تهران بستری شده است.مرد مجروح که به خاطر شدت جراحات مدت زیادی در بیمارستان بستری بود، پس از بهبودی نسبی تحت بازجویی قرار گرفت و از سه سارق نوجوان نام برد که اتومبیل وی را در حوالی ترمینال غرب کرایه کردند و سپس با پاشیدن اسید دست به سرقت زده بودند.افزوده شدن برگی تازه در پرونده سارقان ناشناس سبب شد کارآگاهان به تحقیقات خود سرعت بیشتری ببخشند. آنها از مالباختگانی که به این شیوه طعمه مسافرهای قلابی شده بودند، خواستند با حضور در پلیس آگاهی به چهره نگاری از متهمان بپردازند. پس از ترسیم تصویر فرضی از سارقان خودرو، ماموران این عکس ها را با تصاویر آلبوم مجرمان سابقه دار مطابقت دادند و متوجه شدند دو تن از این متهمان شباهت زیادی به مرتضی و محمد- دو نوجوان 16 و18 ساله- دارند. این دو از دزدان سابقه دار بودند و پیش از این به جرم سرقت خودرو مدتی را در زندان به سر می بردند. هنگامی که ماموران درصدد برآمدند تا دو مظنون را بار دیگر بازداشت کنند متوجه شدند آنها اخیراً باز هم به اتهام دزدیدن ماشین راهی زندان شده اند.درنهایت به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 29 مرتضی و محمد از زندان به پلیس آگاهی منتقل شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. مرتضی در اعترافاتش گفت؛ نقشه این نوع سرقت ها را من و محمد طراحی کردیم و از یکی از دوستان دیگرمان که پسری 17 ساله به نام اکبر است نیز کمک می گرفتیم. با پرسه زدن در حوالی میدان آزادی و ترمینال غرب به راننده های مسافرکش پیشنهاد مبالغ زیاد می دادیم و از آنان می خواستیم ما را به نقطه یی در خارج از شهر برسانند.وی افزود؛ زمانی که به یک نقطه خلوت می رسیدیم به تهدید راننده می پرداختیم و هرگاه با مقاومت طعمه هایمان مواجه می شدیم با چاقو و اسید او را مجروح می کردیم.در ادامه بازجویی ها محمد نیز گفته های همدستش را پذیرفت و اظهار داشت؛ ما در مجموع با این شگرد 30 دستگاه خودرو سرقت کردیم. در آخرین دزدی هنگامی که راننده به شدت در برابرمان مقاومت کرد، مجبور شدیم روی صورت او اسید بپاشیم، سپس پیکر نیمه جانش را از خودرو به بیرون پرت کردیم و گریختیم.بعد از اعترافات این دو متهم، اکبر- سومین عضو باند- نیز در شمال تهران ردیابی و بازداشت شد و اکنون تحقیقات از این متهمان در پایگاه پنجم پلیس آگاهی در جریان است.
maryam97 - مالزی - پنانگ |
از این بدتر هم خواهد شد با وضع مملکت با اینهمه تورم چند وقت دیگه هرکی واسه یه لقمه نون واسه اون یکی چاقو میکشه ....اونها هم از سر سیری مسافرکشی نمیکردند که...... |
پنجشنبه 16 خرداد 1387 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
چقدر زود پلیس اقدام کرده!!پلیس عزیز یکمی صبر و حوصله میکردی بهتر بودا!!!!! یا دست کم 300 و یا 30000 اتوموبیل و با چند فقره جنایت میشد اقدام میکردید!! موضوع چکمه که نبوده و یا دو تار مو تا امنیت ملی بخطر بیافتد!!!30 اتومبیل و 30 مرد نان آور خانواده بودن را با اسید سوزادن و آخرین نفر بعلت جراحات سوختگی بسیار داشته اقدام کردید!!! باید آفتابه را گردن رئیس پلیس تهران انداخت نه اون جوانیکه 2 تار مویش بیرون است!! معنی امنیت اجتماعی یعنی این؟!!!!!!!!!!!!!! |
پنجشنبه 16 خرداد 1387 |
|
ocean bird - ایران - ایران |
پرویز حخیلی ماهی. گل گفتی . خوشم اومد. اما برای اینا عرضه گرفتن پر و پاچه خانم ها و موی آقایون رو بیشتر ندارند. قاتل اون توریست فرانسوی که مدتی تمام اصفهان را در وحشت فرو برده بود یادتونه؟! آخرش چی شد؟ هیچی!! |
پنجشنبه 16 خرداد 1387 |
|
khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
پرویزی دمت گرم. |
پنجشنبه 16 خرداد 1387 |
|
persia_64 - ایران - طهران |
به طور میانگین در طهران روزی 600 الی 700 نیروی کار تعدیل میشوند ( از کارخانه ها و کارگاه ها گرفته تا مغازه های کوچک ) از قدیم هم گفتند شکم گرسنه دین و ایمان سرش نمیشه / همه این افراد تا حد و حدودی میتوانند شریف زندگی کنند / طرف وقتی ببینه شکم زن و بچه اش گرسنه مانده صبر و تحملش حد و مرزی داره آخرش دست میزنه به کار های خلاف
------
نتیجه : روز به روز وضعیت اقتصاد کشور بدتر میشه / فقر و فحشا و خلاف و فساد بیشتر میشه |
دوشنبه 20 خرداد 1387 |
|