جمعه ۲ آذر ۱۳۸۶ - ۲۳ نوامبر ۲۰۰۷
معلم مازندرانی پای پدرش را بوسید+تصویر
دکتر علیاکبر ایزدیفرد عضو هیات علمی ارتقاء یافته به مرتبه استادی، پای پدرش را بوسید.
در آیین گرامیداشت روز معلم، دکتر علیاکبرایزدیفرد عضو هیات علمی ارتقاء یافته به مرتبه استادی، پای پدرش را بوسیدو به او ادای احترام کرد.وی در حالی که لوح سپاسی را نیز به احترام پدر و مادر به ایشان تقدیم می کرد، تمامی موفقیتهای علمی و تحصیلیاش را مرهون زحمات وراهنماییهای دلسوزانه خانوادهاش دانست و ابراز امیدواری کرد تا با تربیتنسلهایی متعهد و اندیشمند بتواند پاسخگوی این سرمایههای زندگی و همچنین ادامه دهنده راه برادر شهیدش باشد.
این اقدام وی به شدت مورد توجه حضارقرار گرفت و آنان را به وجد آورد. یادآور میشود دکتر ایزدیفرد -عضو هیات علمی و صاحب تالیفات و مقالات متعدد است. او استاد نمونه و پژوهشگر نمونه را در کارنامه خود دارد. گفتنی است این استاد متعهد طی مراسم دیگری از همسرش نیز با اهداء لوح سپاس قدردانی کرد.
ali81_uk - انگلستان - منچستر |
دمش گرم. منم بابامو خیلی دوست دارم! |
سهشنبه 17 اردیبهشت 1387 |
|
farhad_uk - انگلیس - لندن |
ایشلا خدا باباشو براش نگه داره من بابام 67 سالشه اگه زبونم لال چیزیش بشه منم میمیرم یک عمره از اون روز میترسم خیییییلی سخته 12 سال ندیدمش قربونش برم خیلی اذیتشون کردم تو ایران ولی مثل سگ پشیمونم این دفعه که ببینمش به خدا پشت پاشو میبوسم |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
klcc - مالزی - کوالالامپور |
عجب اینکه استاد ما بود..
جل الخالق دنیا چقدر کوچیکه..
با اینکه طرز فکرشو قبول نداشتم ولی از این حرکتش یه جورایی خوشم اومد البته اگه در راستای حرکات مردم فریبانه پوپولیست اعظم پرزیدنت احمدی نژاد نباشه.. |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
bibi joon - المان - زیبا |
farhad_uk - انگلیس - لندن
اشکمو در اوردی. چه طاقتییییییییییی.اخه بابای من هم 65سالشه.2سال میشه که ندیدمش.دلم شده واسش یه ذره.اگه خدا بخواد 3ماه دیگه باز میبینمش... |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
zahra.b - ایران - اصفهان |
خوش به حالش .... |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
iraniandk - دانمارک - ارهوس |
اگر پدرم زنده بود منم همین کارو میکردم |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
klcc - مالزی - کوالالامپور |
والا من تابحال بیش از 20 تا کامنت دادم ولی مسوولین محترم سایت یکی دوتاشونو بیشتر اجازه ندادند من هم موندم والا ایا مشکل اخلاقی داشته که نداشته یا چه میدونم تصفیه شخصیه..
گرچه میدونم این نظر هم چاپ نمیشه ولی با کمی مداقه بیاییم علت سانسور و فیلتر شدن رو در خودمون بیابیم.
موفق باشید.
--------------
کاربر گرامی
نظراتی از شما حذف نشده است و 20 نظری را که فرمودید ما اصلا رویت نکرده ایم . شاید نتوانسته اید نظرتان را درست ارسال نمائید.مجددا چک کنید و به ما اطلاع دهید.
با تشکر از توجه شما
سایت ایرانیان انگلستان |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
mahditehrani - ایران - تهران |
ایولا منم یه بار پای بابامو بوسیدم ولی اون خواب بودش چون توی بیداریش نمیزاره این کار رو کنم |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
shela - سویس - برن |
اخیییی.مهدی تهرانی افرین به تو.از کامنتت خیلللللی خوشم اومد چندین بار خونندمش و هر بار گریه کردم.شما را به خدا قسم چنانچه پیش پدر و مادرتون هستید قدرشونو بدونید اونها گوهرهای با ارزشی هستند. |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
bahar az zanjan - ایران - زنجان |
خوش به حالش انشاءالله که پدرش صد سال عمر با عزت از خدا بگیره و سایه اش سر پسرش باشه من که تو بچه گی پدرمو از دست دادم آخ که در نبودش چه ها که نکشیدم . |
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 |
|
farhad_uk - انگلیس - لندن |
هر بار که دلم تنگ میشه وا سه بابام فحش میدم به جمهوری اسلامی فکر کنم دلیلشو همتون بدونید اخه مگه چه گناهی کردم که 12 سال.... شاعر دنیا من اگه بودم اغا ز شعرم با کلام پدرم بود تشنه تو صحرا من اگه بودم اب حیاتم توی دست پدرم بود وای اگه گندم پوست تنم بود اون که بادستاش منو میکاشت پدرم بود ریشمو تو خاک اگه میزاشت پدرم بود پدر جون پدر روح پدر دینه وایمونه پدر خسته پدر بیزار از این دنیای دیونه پدر نوره پدر امید پدر عشقه که میمونه پدر خندون ولی گریون از این دنیای دیونه از این دنیای دیونه |
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1387 |
|
darya_r - انگلستان - لیورپول |
فرهادانگلیس -لندن دومین کامنتت خیلی زیبابودممنون
ای خدا شاید ادم نمیدونه که بعضی وقتها ادم ارزو داره نزدیک پدر ومادرش
باشه و بر دست وپاشون بوسه بزنه
شماهایی که نزدیکشونید قدرشونو بدونید وعزیزشون بدارید |
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1387 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
خوش بحال اونهایی که پدر دارن.من حسود نیستم ولی به کسایی که پدر دارن حسودی میکنم و خدا سایه شونو از سرتون کم نکنه انشاالله.بابای خدا بیامرز من کارمند بود و مردی بسیار مهمان دوست و خیر.همیشه با ما صحبت میکرد و امکان نداشت که تابستونی بشه و ما رو به مسافرت نبره.تو فامیل همه براش احترام خاصی قائل بودن.من چون میدیدم برادراش چطور بهش احترام میگذاشتن و حتی تا نمی نشست عموهایم نمی نشستن و یا همیشه تو مجالسشون راجع به رفع مشکلات بستگان و آشنایان صحبت میشد و فقط بیاد خودشون و خوش گذررونی ووو نبودند. اون خدابیامرز با چه عشقی به خانواده نگاه میکرد ولی افسوس که زود رفت ولی جاش همیشه تو قلبمون هست و بهش افتخار میکنم و خوشحالم از اینکه ایشان میفرمودند بوجود ما افتخار میکند.روحش شاد.امیدوارم همه لذت کانون گرم خانواده را برده باشند و میدانند که هیچ لذتی بالاتر از لذت گرمی و یکپارچگی خانواده نیست و این فقط به پدر و مادر ارتباط دارد که چگونه مشکلات را مرتفع کنند. |
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1387 |
|
khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
فرهاد یو کی دقیقا با من همدردی با خوندن کامنتت اشکام سرازیر شدو به هق هق افتادم خدا از مسببینی که ایران و از ایرانی گرفتن نگذره .امیییییین |
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1387 |
|
khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
فرهاد یوکی منم از اون روز میترسمو منم فکر میکنم که اذیتش کردم و منم دلم براش یکذره شده. قطرات اشک |
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1387 |
|
mehran-irani - ایران - بندرپهلوی |
farhad_uk - انگلیس - لندن
دوست عزیز دعا می کنم که بازم پدرت رو ببینی.
bibi joon - المان - زیبا
انتظار کشیدن همیشه باعث میشه روز و شب کند بگذره ولی امیدوارم اونقدر تو این سه ماه بهت خوش بگذره که متوجه گذر ایام نشی و پدر عزیزتو ببینی و حسابی از وجودش لذت ببری. |
جمعه 20 اردیبهشت 1387 |
|