از ترس ازدواج اجباری از خانه گریختم

از ترس ازدواج اجباری از خانه گریختم
دختر نوجوانی که برای تن ندادن به ازدواج اجباری از خانه گریخته بود پس از دستگیری داستان 8 ماه آوارگی اش را تشریح و ادعا کرد دو زن او را به راه فساد کشانده اند.به گزارش خبرنگار ما این دختر 8 ماه قبل برای شرکت در جشن عروسی یکی از اقوامش از اردبیل به تهران آمد اما چند روز بعد به بهانه خرید از خانه خارج شد و دیگر به منزل بازنگشت. پس از غیبت مینا، پدر او موضوع را به پلیس آگاهی اطلاع داد و جست وجوها برای یافتن دختر 17 ساله آغاز شد اما ردی از او به دست نیامد تا اینکه هفته گذشته مردی طلافروش در تماس با پلیس 110 اطلاع داد دختر و پسر مشکوکی وارد مغازه وی شده اند و قصد دارند چند قطعه طلا بفروشند. ماموران پس از حضور در جواهرفروشی دختر و پسر موردظن را بازداشت کردند و بعد از انتقال آن دو به پلیس آگاهی معلوم شد دختر نوجوان همان مینا است.با افشای این مساله مینا به دادسرای امور جنایی انتقال یافت و از سوی بازپرس سلیمانی تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت؛ «پدرم قصد داشت مرا به اجبار به عقد پسری درآورد که هیچ علاقه یی به وی نداشتم به همین خاطر پس از آنکه توانستم به بهانه شرکت در جشن عروسی خانه مان را ترک کنم و به تهران بیایم فرصت را مناسب دیدم تا با فرار خودم را از ازدواج اجباری نجات دهم. بعد از اینکه از خانه فامیل مان خارج شدم چند روزی را در خیابان ها سرگردان بودم و در این مدت با افراد مختلفی دوست شدم و گاه مرا به منزل شان می بردند تا اینکه سرانجام به زنی به نام زهره برخوردم. او آرایشگر بود و وقتی فهمید من دختر فراری هستم حاضر شد به من پناه بدهد.»دختر نوجوان ادامه داد؛ من 5 ماه در آرایشگاه زهره حضور داشتم و او در این مدت مرا در اختیار مردان غریبه قرار می داد و از این طریق برای خودش کسب درآمد می کرد. رفتارهای زهره برایم بسیار آزاردهنده بود و هر چند هیچ سرپناهی جز آرایشگاه او نداشتم اما بالاخره بعد از 5 ماه از آنجا گریختم. دوباره سرگردانی و آوارگی من شروع شد تا اینکه این بار با زن دیگری به نام منیر آشنا شدم و وی مرا به خانه خودش برد.مینا افزود؛ در خانه منیر نیز همان سرنوشت قبلی در انتظارم بود و این زن نیز از من سوءاستفاده می کرد تا اینکه بعد از دو ماه از آنجا هم فرار کردم و این بار با پسری آشنا شدم که موقع فروش طلاهایم مرا همراه او دستگیر کردند.»پس از اظهارات این دختر به دستور بازپرس سلیمانی، زهره و منیر بازداشت شدند اما ادعاهای مینا را تکذیب کردند. زن آرایشگر گفت؛ دختر نوجوان وقتی نزد من آمد ادعا کرد یکی از اقوامش به او تعرض کرده است و من برای کمک به این دختر تصمیم گرفتم خانواده اش را مطلع کنم ولی وی مانع شد و بعد از حدود 10 روز آرایشگاه مرا ترک کرد.»منیر نیز در اظهاراتش گفت؛«مینا فقط دو روز در خانه من بود. پس از آن فرار کرد. من هم هیچ سوءاستفاده یی از او نکردم. بنابر این گزارش در حال حاضر دختر نوجوان به خانواده اش سپرده شده است و زهره و منیر برای روشن شدن ماجرا در بازداشت به سر می برند.
Eteraaz - ایران - تهران
از ازدواج اجباری ترسیده ، ولی از تن فروشی نترسیده ؟!! جالبه !!
جمعه 13 اردیبهشت 1387

manoto_5557 - س - یوله
تازه این یکی خوش شانس بوده پیداش کردن.انقدر زیادن این دخترا...
گرگ و میش رو دیدید؟
جمعه 13 اردیبهشت 1387

ommol - انگلستان - لندن
خدا به داد دختره برسه خونواده بلایی سرش نیارند آخه ما ترکها خیلی غیرتی هستیم
جمعه 13 اردیبهشت 1387

حسن کچل - امریکا - نیو یورک
مگر با اینهایی که همخوابی کردی بهشون علاقه داشته این بهتر بود یا ان بقولت اجباری همرا ابرو خودت و خوانواده ات.
جمعه 13 اردیبهشت 1387

khasteh - فرانسه - استراسبورگ
حسن کچل مطمئن باش اون اجباری هم یا معتاد بوده یا یک کوفت دیگه ای و خلاصه اونم بعید نبوده که اینو به این و اون بفروشه خلاصه اوضاع غم انگیزیست دوستان .
جمعه 13 اردیبهشت 1387

mehranbeigi - کانادا - تورونتو
وای اصلا کاری به این مطلب ندارم فقط میخاستم بگم چه قدر جنایت تو ایران زیاد شده اخه این چه روش زندگیه خدا تو چه دوره زمانی تو ایران انقدر جنایت رخ داده
جمعه 13 اردیبهشت 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.