کودک ۱۱ساله، قربانی اختلاف قدیمی دو باجناق

کودک 11ساله، قربانی اختلاف قدیمی دو باجناق

مردی که متهم است در یک انتقام گیری خونین پسر باجناقش را به قتل رسانده روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه دادگاه آرش سیفی نماینده دادستان تهران به تشریح جزییات پرونده پرداخت و گفت؛ مطابق آنچه مدارک پرونده نشان می دهد، محرم علی متهم حاضر در دادگاه در تاریخ 30 خردادماه سال 84 میثم 11ساله را خفه کرده و به قتل رسانده است. با توجه به محتویات پرونده تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.اظهارات پدر مقتولدر ادامه قاضی عزیزمحمدی از پدر مقتول خواست در جایگاه قرار گیرد. وی برای قاتل فرزندش تقاضای قصاص کرد و گفت؛ من و باجناقم مدت ها بود با هم اختلاف داشتیم، از وقتی باجناقم وارد خانواده شده بود با من دشمنی داشت. حتی مرا به سمت قاچاق مواد مخدر کشاند. ماشینی داشتم که در شهرستان با آن کار می کردم اما چون با مشکلات مالی زیادی مواجه بودم خودروام را فروختم و پس از آن بیکار شدم و محرم علی به من پیشنهاد داد مبلغی پول به او بدهم تا مواد بخرد و قاچاق مواد مخدر بکنیم. محرم به اندازه 150 هزار تومان هروئین خرید که قرار شد بفروشیم و سودش را تقسیم کنیم اما ماموران متوجه شدند و من هم هروئین را داخل آب ریختم.وی ادامه داد؛ بر سر این مساله درگیری بین من و محرم علی به وجود آمد. من دیگر مواد نخریدم و به کارم ادامه ندادم. هروئین منشاء اختلاف ما شد و تا مدت ها با هم صحبت نمی کردیم، تا اینکه مادر همسرم شب عید ما را آشتی داد و رفت و آمد ما دوباره آغاز شد. چند ماه بعد یعنی روز حادثه محرم علی و خانواده اش برای شام به خانه ما دعوت شدند. عصر همان روز باز بین همسر من و خواهرش که همسر محرم علی است بگومگو پیش آمد. البته من در این ماجرا دخالتی نداشتم و چند ساعت بعد همه چیز تمام شد و ما منتظر میهمانان بودیم که پسرم میثم از من اجازه خواست به ویدئوکلوپ برود و فیلم هندی اجاره کند. از آنجا که پسرم فیلم هندی خیلی دوست داشت و کلوپ هم نزدیک بود مخالفتی نکردم ولی بعد از آن دیگر پسرم به خانه برنگشت.پدر میثم ادامه داد؛ محرم علی و خانواده اش به خانه ما آمدند. حدود ساعت 8 شب بود که تصمیم گرفتم برای یافتن پسرم جست وجوها را شروع کنم. از همان لحظه اول محرم علی معتقد بود افغان ها پسرم را دزدیده اند. من و محرمعلی هرجایی را که ممکن بود گشتیم. محرم علی به هر مرد افغان که می رسید کتکش می زد و می گفت بگو میثم کجاست، ما نتوانستیم پسرم را پیدا کنیم و به خانه برگشتیم. محرم علی نام یکی از افغان هایی را که در محلمان بود آورد و گفت من اطمینان دارم که او میثم را خفه کرده است. به هر حال از مرد افغان شکایت کردیم. تحقیقات از وی آغاز شد و به نتیجه نرسید تا اینکه جسد پسرم زیر تلی از خاک پیدا شد و پزشکی قانونی هم اعلام کرد وی به خاطر خفگی جان باخته است. پدر مقتول در ادامه گفت؛ مدتی گذشت و متوجه شدم ماموران کلانتری نسیم شهر محرم علی را به جرم کیف قاپی تحت تعقیب قرار داده اند و وی پس از دستگیری به قتل پسر من هم اعتراف کرده است. من نمی دانم محرم علی چرا پسرم را کشت و چرا تا این حد با من دشمنی کرده است. اما به هر حال من و همسرم تقاضای صدور حکم قصاص وی را داریم.پرسش و پاسخ در دادگاهسپس محرم علی برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت و اتهام قتل را رد کرد. او مدعی شد تحت فشار به ارتکاب قتل اعتراف کرده و زمان قتل در یک تعمیرگاه بوده است. در ادامه متهم به سوالات قضات دادگاه پاسخ داد.قاضی؛ اگر تحت فشار به قتل اعتراف کردی، پس چرا تا پیش از این هیچ وقت منکر آن نشدی و گفته هایت دقیقاً با آنچه در پرونده آمده مطابقت دارد؟متهم؛ در دادسرا انکار مرا ننوشتند و فقط اعترافاتم را نوشتند، آنچه در مورد قتل میثم گفتم، دروغ بوده و نمی دانم چطور با محتویات پرونده یکسان در آمده است.قاضی؛ در ساعاتی که مدعی هستی در تعمیرگاه بودی، واقعاً کجا بودی، مرد تعمیرکار ادعایت را تایید نکرده است.متهم؛ من واقعاً نمی دانم چرا مرد تعمیرکار حضور مرا تکذیب کرده، اما من آنجا بودم و حتی خودم رفتم کرکره مغازه را بالا زدم و ماشینم را بیرون آوردم.قاضی؛ چرا به مرد تعمیرکار گفتی که در صورت حضور پلیس تایید کند تو در روز قتل آنجا بودی؟متهم؛ من به او چنین مطلبی را نگفته بودم چون می دانستم باجناقم از من شکایت کرده است، فقط تاکید کردم که یادش باشد من نزد وی بوده ام. اما مرد تعمیرکار بارها گفته از باجناق من می ترسد و نمی تواند واقعیت را بگوید.قاضی؛ همسرت گفته شب حادثه تو بسیار مضطرب و پریشان بودی و در حالی که لباس هایت خاکی بود وارد خانه شدی، این وضعیت ات به چه دلیل بود؟متهم؛ همسرم دروغ گفته است. احتمالاً خودش قاتل است یا اینکه در صحنه قتل بوده و حالات خودش را توصیف می کند. من حالم کاملاً خوب بود و از قتل خبر نداشتم.قاضی؛ اگر تو قاتل نیستی پس چطور قبل از کشف جسد و معلوم شدن نحوه قتل به پدر میثم گفته بودی پسرت را خفه کرده اند؟متهم؛ پدر میثم دروغ می گوید. من هیچ دشمنی با آنها نداشتم و میثم را هم نکشتم.قاضی؛ شاهدان گفته اند در مراسم ختم میثم بیشتر از همه برای پسرک گریه می کردی و مرتب قرآن در دست داشتی و طلب مغفرت می کردی، آیا این ناشی از عذاب وجدان تو نبوده است؟متهم؛ من میثم را دوست داشتم از اینکه پسرک به قتل رسیده ناراحت بودم، اما او را نکشتم که عذاب وجدان داشته باشم.قاضی؛ مساله مواد مخدر که بر سر آن با باجناقت اختلاف پیدا کردی چه بود؟متهم؛ دروغ است، من حتی از باجناقم تشکر کردم که هروئین ها را در آب انداخت چون اگر دستگیر می شدیم مجازات مان حبس ابد بود. من نمی دانم چرا حالا این حرف ها را می زند.بنابر این گزارش در ادامه جلسه دادگاه وکیل محرم علی به دفاع از این مرد پرداخت و پس از پایان دفاعیات وی پنج قاضی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران (عزیزمحمدی، شکربیگی، رحیمی، کرمی و سالاری) برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

zahra6644 - انگلستان - لندن زهرا6644-انگلستان-لندن از قدیم گفتند: زادان کنند ولدان کشند. وقتی قاچاق کنی هزاران جوان را بدبخت کنی چوبش را هم بد جور میخوری. یکشنبه 1 اردیبهشت 1387

sahar321 - کانادا - ونکوور این آقای محترم یکمی کم داشته ها......!!!!!!!!!!! دوشنبه 2 اردیبهشت 1387

farshid scar face - مالزی - کوالا لامپور این که خیلی تابلوست.محرم جون قاتله دیگه.محرم جون چرا دروغ میگی؟!؟!؟! دوشنبه 2 اردیبهشت 1387