مجموعه باستانی هخامنشی تخت جمشید
(تخت جمشید، پرسپولیس، پرسه پولیس، پارسه)
سر تخت جمشید جای تو باد سریر سران خاک پای تو باد (نظامی)تخت جمشید (Ttakht -e- Jamshid) نام محلی پایتخت داریوش بزرگ است؛ که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است. این مجموعه بی نظیر در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. یونانیان و به تبع آنها اروپائیان، گاهی آنرا "پرسه پلیس"، "پرسَپُلیس" (با کسر "پ" اول، فتح "سین" اول و ضم "پ" دوم) یا "پرسپولیس" (persepolis) می خوانند؛ اما نام تاریخی آن که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است.
مسیر منتهی به تخت جمشید
آثار تاریخی به جای مانده در آن، از باشکوه ترین مجموعه های تاریخ ایران و جهان است. این بنا در زمان داریوش اول از پادشاهان هخامنشی در سال 518 قبل از میلاد به قصد ایجاد پایتختی آئینی در جلگه مرودشت، بر دامنه کوه مقدس رحمت (کوه مهر) بنیان نهاده شد و ساخت آن جمعا حدود120 سال به طول انجامید.
نمایی از تخت جمشید
مجموعه تخت جمشید به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست های آهنی به نام دم چلچله ای به هم اتصال داده اند و از چفت هایی سربی استفاده کرده اند.
پله های وروردی به تخت جمشید
مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها، ستونها، و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند.
تصویری حیرت انگیز از تخت جمشید
در قسمت بالای تخت جمشید، در دامنه کوه رحمت؛ دو آرامگاه وجود دارد که آرامگاه اردشیر دوم و اردشیر سوم می باشد. تخت جمشید حدود دویست سال محل سکونت شاهان هخامنشی بوده تا اینکه در 330 پ.م. اسکندر مقدونی (که ایرانیان او را گجسته، بنفرین، پلید و دیو خو نامیده اند) آنرا سوزاند. تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند، عده ای دلیلش را جلب خوشنودی و ارضای بوالهوسی های "طائیس" روسپی مشهور آتنی توسط اسکندر دیو خو؛ و برخی این اقدام اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن (و معبد آرتیمیس در آن) بدست خشایارشا می دانند. البته آنوبانینی نظرات دیگری در این باره شنیده است؛ به طور مثال برخی بر این باورند که نابودی تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی روی نداده و حتی بر این باورند که پای اسکندر مقدونی هیچگاه به این منطقه نرسیده است.
مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید
مقبره اردشیر سوم؛ تخت جمشید
درون مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید
از میان کاخ های تخت جمشید کاخ آپادانا از همه قدیمی تر و باشکوهتر بوده است. ساختن این کاخ به دستور داریوش (521-485 پ.م.) در حدود سال 515 پ.م. آغاز شده و سی سال به طول انجامیده است. این کاخ 3660 متر مربع مساحت دارد. تالار اصلی 36 ستونی (6*6) و در شرق و غرب و شمال دارای ایوانهای 12 ستونی (2*6) است؛ مهمترین نقوش تخت جمشید در پله های ایوان شرقی که گویا در ابتدا ورودی اصلی کاخ بوده حکاکی شده اند. ارتفاع ستون های آپادانا تقریبا بیست متر و بسیار مستحکم بوده؛ به نحوی که تا زمان قاجار هنوز 13 ستون از ستونهایش بر افراشته باقی مانده بود.کاخ دیگری که همزمان با آپادانا ساخته شده کاخ داریوش (تَچَر) است که به دلیل آنکه با سنگهای خاص بسیار صیقلی ساخته شده است معاصران آنرا تالار آیینه نامیده اند. این کاخ دارای 12 ستون (3*4) و ایوانی در جنوب با 8 ستون (2*4) است؛ و به عنوان سکونتگاه شاه مورد استفاده قرار میگرفته است.
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید
کاخ مهم دیگر کاخ صد ستون است که ساختن آن توسط خشایار شاه (486-465 پ.م.) در حدود سال 470 پ.م. آغاز شده و بیست سال به طول انجامیده. این کاخ با 4700 متر مربع مساحت وسیعترین کاخ تخت جمشید است؛ که ایوانی 16 ستونی (2*8) درشمال دارد. ارتفاع ستونهای کاخ 14 متر بوده و ساخت آن در زمان اردشیر اول (465-424 پ.م.) پایان یافته است.پلکان ورودی اصلی تخت جمشید که در شمال غربی واقع است، توسط خشایار شاه ساخته شده و جمعا 111 پله در هر سمت دارد. طول هر پله 6.90 متر، به عرض 38 سانتیمتر و ارتفاع هر پله 10 سانتیمتر است؛ که برای حرکت آسان و محترمانه افراد بسیار مناسب بوده است.
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید
در بالای پلکان اصلی "دروازه ملل" قرار دارد که کتیبه ای به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی (هر یک 20 سطر) در سر در آن نگاشته شده است که در آن خشایار شاه پس از ستایش اهورمزدا و معرفی خود آورده است: گوید، خشایار شا: این بارگاه همه ی ملل (دروازه ی ملل) را من به توفیق اهورمزدا ساختم...کاخ خشایار شاه، کاخ مرکزی (تالار شورا) کاخ اندرونی و حرم سرا و کاخ خزانه از دیگر بناهای مهم تخت جمشید است.پس از معرفی اجمالی بناهای تخت جمشید باید گفت هیچگاه هخامنشیان عادت باستانی کوچ کردن را فراموش نکردند و معمولا همه ی سال را در یک جا به سر نمیبردند، بلکه بر حسب اقتضای آبوهوا، هر فصلی را در یکی از پایتختهای خود سر میکردند. در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند و در فصول گرم به همدان میرفتند که هوای لطیف و خنک داشت. این شهرها پایتخت به معنی اداری، سیاسی و اقتصادی بودند. اما دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار میرفتند. یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار میشد و دیگری "پارسه" (تخت جمشید) که برای پارهای تشریفات از جمله برگزاری جشنها و به ویژه جشن نوروز و تبریک سال نو (توسط فرستادگان ملل مختلف امپراتوری ایران به پادشاه) به کار میآمد و به طور کلی مکانی مقدس و خجسته شمرده میشد. این دو شهر "زادگاه" و "پرورشگاه" و به اصطلاح؛ "گهواره" پارسیان به شمار میرفت که گور بزرگان و نامآوران خود را در آنها قرار می دادند. البته از این دو؛ تخت جمشید یا همان پارسه بیشتر اهمیت داشته، به همین دلیل؛ اسکندر مقدونی آن را آتش زد تا گهواره و تکیهگاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی ایرانیان و دوران شکست های پی درپی رومیها به سر آمده است.
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید
نام اصلی این شهر پارْسَهْ بوده که از نام قوم پارسی آمده است. پارسه به همین صورت، در سنگ نوشته خشیارشاه بر درگاه "دروازه ملل" نوشته شده و در لوحههای عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر آگاهی کمی داشتهاند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده و در جریانهای سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمیگرفته است. علاوه بر این؛ احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبودهاند به این مکانها رفت و آمد کنند و همین عامل باعث گردیده در باب آن آگاهیهای زیادی به دست نیاورند؛ آنچنانکه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر میتوانستند در باب امامزادههای ایرانی تحقیق کنند.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
نام مشهور تخت جمشید، یعنی پِرْسِهْ پُلیس (Perse Polis) ریشه غربی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْپُلیس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپْتوُلیس Persep tolis لقبی است برای آتنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و "ویرانکننده شهرها" معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پ.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد "شهر پارسیان" به کار برده است (سوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست، به صورت ساده ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام "پارسه" را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند؛ چون کتیبهها را دیگر نمیتوانستند بخوانند. درکتیبه های دوره ساسانی آنرا "صدستون" نامیده اند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم میشناختهاند. در دورههای بعد؛ در خاطره مردم فارس، "صدستون" به "چهلستون" و "چهلمنار" تبدیل شد؛ و حتی در یکی از اسناد قرن چهارم هزارستون نامیده شده است. اما مهمترین نامی که بعد از اسلام این اثر بدان نام باز شناخته میشده مسجد (مزگت) سلیمان بوده است.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
دست کم از اواخر قرن سوم تا اواسط قرن نهم "پارسه" را مسجدی می شناخته اند که توسط سلیمان پیامبر ساخته شده است. پیامبری که جنیان و دیوان را تحت تسلط داشته و احتمالا با کمک آنان ساخته شده است. و در بعضی اسناد سلیمان را با جمشید پادشاه اسطوره ای ایران یکی دانسته اند؛ و احتمالا این هم یکی از عواملی است که به تدریج نام این محل از مسجد سلیمان به تخت (قصر) جمشید تغییر پیدا کند.پس از برافتادن هخامنشیان، خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت. خاطره شان با یاد پادشاهان افسانهای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید دانستند و کمکم این نام افسانهای را بر آن بنا نهادند. جمشید پادشاه اسطوره ای ایران است که در شاهنامه فردوسی، ساختن کاخهای باشکوه به او نسبت داده شده است.سوی تخت جمشید بنهاد روی چو انگشتری کرد گیتی بر اوی (شاهنامه)کارهای ساختمانی تخت جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 پ.م. آغاز شد. بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودی ها را با خاک و تختهسنگهای گران انباشتند. قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تختهسنگهای کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آنکه این سنگهای بزرگ بر هم استوار بمانند آنها را با بستهای دم چلچلهای آهنی به هم پیوستند و روی بستها را با سرب پوشانیدند. این تخته سنگها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپههای اطراف صفه استخراج میشده و یا سنگهای آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تختجمشید میآوردهاند. خرده سنگها و سنگهای بیمصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه مهر به عمق 24 متر کندند.پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودیها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آنگاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند. در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است؛ آبراهههایی کندند و سر این آبراههها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و وارد محوطه نشود. بدین گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت، به دلیل سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت. اما بعدها که این خندق پر شد، آب باران قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخها ریخت. در هفتاد سال گذشته؛ باستانشناسان این خاکها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند.
آبراهه های احداث شده در تخت جمشید
چاه ایجاد شده برای ذخیره آب باران
در اواخر سال 1312 شمسی، بر اثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحه گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد. بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد. از میان الواح بعضی به زبان پارسی باستان و خط عیلامی است.با استفاده از کتیبه های باستانی کشف شده در تخت جمشید مشخص شد که چهار زبان مهم بابلی (اکدی)، عیلامی، پارسی باستان و آرامی تقریبا به طور همزمان، کمابیش، در آن دوره مورد استفاده قرار میگرفته که در بین آنها پارسی باستان با 36 نشانه برای واج ها و دو نشانه برای جداکردن واژه ها از یکدیگر (میخ کج \ و علامت >) آسانترین خط بود که مانند دیگر زبانهای مرسوم در آن زمان از چپ به راست نوشته میشد ولی تنها در استفاده از نماد میخی با آن زبانها شباهت داشت. از 36 نشانه پارسی باستان 3 نشانه برای مصوت ها ( a وi و u) و بقیه برای نشان دادن یک هجا (یک صامت + یک مصوت) به کار میرفتند. در ضمن 8 نماد نیز در این زبان استفاده میشد که برای اورمزد (اهورامزدا) 3 نشانه، برای کشور (دهیو) 2 نشانه و برای خدا، شاه و میهن (بوم) هر کدام یک نشانه به کار رفته است.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
توضیح دیگر در مورد زبان کتیبه ها آنکه اکثر کتیبه ها روایت عیلامی نیز دارد اما یکی از کتیبه های تخت جمشید تنها به عیلامی نوشته شده و روایت پارسی باستان ندارد. خط میخی عیلامی که از پارسی باستان کهن تر است دارای 300 نشانه بوده و با هیچ کدام از زبان های هند و اروپایی و سامی شباهت ندارد. مشخص شده که حسابداران هخامنشی از آن برای نگاشتن استفاده می کرده اند. در مورد بابلی که گویا قدیمیترین و مشکلترین خطوط بوده نیز باید گفت که به زبان مادی بسیار نزدیک بوده و اکثر کتیبه ها روایت بابلی نیز دارند. ( حتی بعضی از پژوهشگران بزرگ با توجه به اینکه هنوز هیچ کتیبه ای که زبان و خط مادها را به درستی مشخص کند یافت نشده است این زبان را زبان مادی می دانند.)زبان آرامی نیز که زبانی سامی است توسط دبیران کوروش کبیر مورد استفاده بوده و کتیبه ای در نقش رستم به این زبان یافت شده است.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
با کشف الواح گلی تخت جمشید شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگاری گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت. زیرا این اسناد حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرها، اعم از عمله، بنا، نجار، سنگتراش، معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح، سند هزینه یک یا چند نفر است. کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند؛ از ملتهای مختلف، چون ایرانی، بابلی، مصری، یونانی، عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران به شمار می رفتند. گذشته از مردان، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند. مزدی که به کارگران می دادند غالبا جنسی بود نه نقدی، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام "شکــل" سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند. اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت بود از: گندم و گوشت.کتیبه های کشف شده در تخت جمشید؛ جدا از لوح ها گلی و سکه ها؛ در مجموع بیست و پنج عدد است که از آن میان 9 کتیبه از داریوش (521-485 پ.م.) ؛ 12 کتیبه از خشایارشاه(486-465 پ.م.) و دو کتیبه از اردشیر اول (465- 424 پ.م.)؛ یک کتیبه از اردشیر دوم (404-359 پ.م.) و یک کتیبه از اردشیر سوم (359-338 پ.م.) است. از آنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده؛ تنها می توان تصویر مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره گیری از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که بخش هایی از این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در حدود 70 سال قبل کشف شد.
منبع : سایت جامع گردشگری ایرانمنابع:anobaniniirib (dot) ir wikipedia (dot) org farsfair (dot) irpersepolis (dot) irfarsnegar (dot) irکارنامه اردشیر بابکان، بهرام فره وشیشرح مصور تخت جمشید، شاپور شهبازیزبان پهلوی، ژاله آموزگار و احمد تفضلیارتاویراف نامه، به کوشش دکتر رحیم عفیفیتاریخ زبان فارسی، پرویز ناتل خانلریکتیبه های ایران باستان، محمد تقی راشد محصلداریوش بزرگ، رضا شعبانیتخت جمشید، حسین سلطان زادهتاریخ هرودوت، ترجمه وحید مازندرانیایران باستان، نادر میر سعیدیتاریخ ادبیات ایران، ادوارد براونمرات البلدان، اعتماد السلطنه؟ ، حدود العالمشاهنامه، فردوسیدیوان اشعار، نظامی گنجوی
jesus_christ - ایران - یزد |
پاینده ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــران. |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
amir-m - ایران - تهران |
درود بر ایران و ایرانی.... ننگ بر عرب پرستان |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
amir-m - ایران - تهران |
درود بر ایران و ایرانی.... ننگ بر عرب پرستان |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
bibi joon - المان - زیبا |
واقعا زیباست.من خودم شیرازی هستم.قبل از اینکه بیام اینجا زیاد میرفتم تخت جمشید.........حالا این عکسا رو دیدم کلی دلم تنگ شد |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
مرگ بر اعراب و مدافعانشان |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
korean boy - کره جنوبی - سیول |
بدانید که جمهوری اسلامی ایران تا آینده نزدیک این سرمایه هایی که باید افتخار کنیم به ان را از بین میبرد و بجایش مقبره ها و امام زاده های ساختگی میسازند که مردم دعا کنند و بروند بهشت. |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
zpirooz - آلمان - آخن |
دوستان یادمون باشه بخشی از کشورمون که اولین محل حکومت کوروش هم بود محل اقامت اقوام ایرانی است که الان به عنوان عربهای ایران شناخته میشوند منطقه خوزستان پیشینه تاریخی ظنی داره و ساکنین اون هم از هوزی ها یا خوزی ها بوده اند پس با اهانت مستقیم (و بدون اشاره به تازیها )به اعراب مواظب باشیم به دوستان عرب ایرانیمون برنخوره بهتره به جای عرب از همون واژه تازی که اجدادمون برای قوم حمله کننده بربر استفاده می کردند استفاده کنیم. متشکرم |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
hoormazd - امریکا - تگزاس |
با صدای بلند فریاد میزنم ایرانیم چون به این هویت می بالم... به امید روزی که با شراب شیراز وضو بگیریم و رو به تخت جمشید اواز ای ایران ای مرز پر گهر رو با هم یکصدا بخونیم. به امید گم شدن سایه خرافات و مهر دین عربی ازاین خاک پاک.و به امید نفس کشیدن در هوای ازادی... |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
پاینده ایران . |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
sabahalamot - بلژیک - گنت |
مرگ بر بیگانه پرستان بویژه رژیم که تخم وترکه اعرابند .........
دورود بر ایرانیان پاک نهاد.بدرود عزیزان. |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
alexjun - استرالیا - ملبورن |
ای کاش به جای شعار منش مان چون کورش و داریوش باشد.ایرانی بودن یا نبودن مهم نیست.هم این است تا چه اندازه بتوانیم با اعمالمان موجب مباهات کشورمان باشیم.تا چون گذشتگانمان (کورش و داریوش) در اینده از ما به خوبی یاد کنند.زندگی صحنه یکتای هنرمند ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم ان نغمه که مردم بسپارند به یاد |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
ostajloo - ایران - نهرخلج |
مرگ بر نژاد پرست احمق از هرنوع ان |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
با دیدن این عکسها هم احساس غرور می کنم و هم احساس ننگ. غرور بعلت تمدن کهن ایران.ننگ بعلت سلطه اعراب مسلمان بر ایران. اعرابی که برای جمع اوری غنایم یا بهتر بگویم سرقت به ایران سرازیر شدند.نه تنها گجینه ها ی ایران را غارت کردند بلکه مادرانمان را در بازارهای مدینه حراج کردند تا اعراب به اسم کنیز و غنایم جنگی به انها تجاوز کنند. چندی قبل کتاب دو قرن سکوت دکتر زرین کوب را برای چندمین بار می خواندم. کتاب خوبی است.بسیار جالب است که حضرت علی نیز جزو افرادی بوده است که به ایران حمله کرده است و بر روی همین ایرانیانی که او را می پرستند تیغ کشیده است. از فرشی که توسط شمشیر پاره پاره شد فقط بیست هزار درهم به علی رسید. حال تو خود حدیث مجمل بخوان.....خلاصه بسیار خونریزی شد تا عرب بر ایران مسلط شد. سوال این است که حالا ما چرا این اعراب را می پرستیم.اعرابی که ما را غارت کردند و به مادرانمان تجاوز کردند. کتاب تاریخ طبری رابخوانید. اگر ما اشکی داریم برای سربازان رشید ایران در قادسیه و...باید بریزیم نه برای حسین که در سرکوب شورش مازندران شرکت داشت. ما برای اینکه به عزت برسیم باید دوباره به فرهنگ ایرانی باز گردیم و تفکرات پوسیده اعراب بیا بان گرد را به خودشان هدیه بدهیم. به امید روزی که ایرانی بداند که چه کلاه گشادی سرش رفته است و دیگر گول دکانداران دین را نخورد. |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
ahangebiseda - سو ئد - نوزشو پینگ |
پارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است . در روزگار باستان به نظر ثابت نشده آرتور اپهام پوپ پارسه محل برگزاری جشن نوروز بودهاست نه پایتخت. پایتخت سیاسی هخامنشیان شوش و هگمتانه بودهاست. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و این مکان را به آتش کشید. امّا ویرانههای این مکان هنوز هم در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. این مکان هماکنون یکی از آثار جهانی ثبت شده ی ایران در یونسکو است. |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
ahangebiseda - سو ئد - نوزشو پینگ |
پارسَه یا تخت جمشید دارای کاخها سالنها و تالارهای متعددی بوده است از جمله : پلکانهای ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا
پلکانهای کاخ آپادانا
کاخ آپادانا
کاخ تچر
کاخ هدیش
کاخ ملکه
ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی
کاخ صدستون
کاخ شورا
|
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
dandy - امارات - امارات |
arashk_fara - انگلیس - لندن بیچاره چقدر عقد چرا؟؟تخت جمشید چه ربطی داره به عرب...واای خیلی کوته نظر هستی بگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو زنده باد ایران ...زنده باد پارسیان....عرب و چرندیات چیه... |
سهشنبه 6 فروردین 1387 |
|
rezashah - استرالبا - ملبورن |
من نمی دونم چرا همه چیز می اندازند گردن اعراب بیچاره.مگه حمله مغول یادتون رفته .فارابی ابن سینا زکریا ابن هیثم پدر علم شیمی و....اما بعد ازمغول چی؟راستی فارغ ازهرچیز ما برای ایران چه کردیم |
چهارشنبه 7 فروردین 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
ای بابا گذشت دوران ایران. شده کهنه قبر .اسلام ایران رو نابود کرده دیگه چیریش نمونده .اگه مردم ما اسلام پرست نبودن یه مشت ملا شپشو نمی اومدن سر کار
در ضمن خانم dandy شما خیلی عرب دوست داری؟؟؟؟؟؟؟!!!
zpirooz شما چطور؟ |
چهارشنبه 7 فروردین 1387 |
|
ali-vienna - اتریش - وین |
از تمیز بودن آب و دور و بر چاه معلوم بود چقدر جمهوری اسلامی به این اماکن تاریخی رسیدگی میکنه!
راستی، چرا ما یک، حتی یک خیابون به نام کوروش، داریوش یا قهرمانان دیگه پارسی نداریم؟ در عوض تا دلتون بخواد شهید فلان و فلان. مگه اونا کمتر از این شهید ها مایه افتخار بودند؟
یا مگه خمینی چه کار کرد برای ایران که در هر شهر و ده کوره ای یه خیابون به نامشه؟ من که اصفهانی هستم هیچ وقت میدان نقش جهان را با "میدان امام خمینی" عوض نکردم! هیچ وقت "مسجد شاه" را با "مسجد امام" عوض نکردم، مگه امام!!!! چه کار کرد برای این اماکن؟؟؟؟ |
چهارشنبه 7 فروردین 1387 |
|
dandy - امارات - امارات |
kotlet - ایران - تهران نظر تو چیه ؟؟؟اگر جوابت آرست بگم بهت آجر پارست...فضول بردن جهنم ...حالا اگر از امریکا دفاع میکردم باز هم این حرف و میزدی؟؟؟ |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
alireza.ch - سوییس - نوشاتل |
استاجلو نهرخلج
من هم با شعار شما موافقم مرگ بر هر گونه نژاد پرستی از جمله نوع پان ترکیستی آن. |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
dandy - امارات - امارات |
hoormazd - امریکا - تگزاس خیلی حالم بد بود چشمای تو و دوستت واقعا شوره..واقعا سرمای بدی خوردم..از بس من ادم فعالی هستم ماشالله بجوووووووووووووووووووووووووووونم |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
deadman - ایران - آبادان |
من نمیدونم چرا این دوستان تا یه چیزهایی راجع به تاریخ ایران میبینند از جملات زیبای نژادپرستانه استفاده میکنند!!!!!!!دوستان اینها گذشته دور ماست الان ببینید که ما چه هستیم و کجای دنیا هستیم |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
dandy - امارات - امارات
از این خوشم اومد(اگر جوابت آرست بگم بهت آجر پارست
خانم dandy خانم نه تنها شما بلکه هر ایرانی ی وظیفه داره از امریکا (که می خواد تمدن بیاره ایران)دفاع کنه نه از یه مشت عرب ک...نشورکه مثل موش می زان. |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
dandy - امارات - امارات |
kotlet - ایران - تهران تمدن بیاره ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــران ؟؟؟تمدن ما جندین هزار ساله رو میزاری با تمدن کریستف کلمب؟؟؟؟ما ادمهای متمدنی هستیم اقا...ما تمدن و از امریکا نمیخواهیم نه از اعراب ما خودمون سرشار از تمدنها هستیم..آقــــــــــــــــــــــــــــــــا یک چیزی بهت بگم فعلا حرف اول اقتصاد و فرهنگ کجا میزنه ؟؟امارات...تنها مشکل امارات اب و هواشه ولی با این اب و هوای بدش هم میلیونها ادمهای مختلف درش زندگی میکنند...شما میگید اعراب اعراب اینقدر گفتید که الان پیشرفتشون داره از ما فارسیها بهتر میشه رشد و نمو در امارات غیر قابل تصور است...مسخره نکنید خیلی عقب موندیم |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
iran zamen - نروژ - روگنان |
دوست عزیزderafsh - اتریش - وین
بسیار با حال بود .این یک حقیقت است.و بسیار خوشحالم که میبینم از تاریخ ایران وعربها چه بر ما کردن اطلاع داری مرسی.می گویند ایرانیهای عرب زبان در صورتی که تاریخ ما نشان میدهد که اینها بعد از حمله تازیها یا همین عربهای امروزی بعد از حمله قادسیه به سرزمین ما امدن وحتی مردم عامی از ایرانیها زرتشتی خراج می گرفتن.بهر حال خود ابادانیهای اصل از این عربهای خوزستان راضی نیستند.نمونه ان گروه ال اهواز است.ایران مال همه ملیت ایرانی است بجز عرب یا تازی زنده باد ایران سرزمین اهورا مزدا. |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
تا این گوساله آب شود دل صاحبش آب شود |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
dandy - امارات - امارات تو مو بینی و من پیچش مو همونطور که دوست فهمیده و روشنفکر و شجاع kotlet - ایران - تهران گفت همه بد بختی ما از اسلام هست حالا تا تو بخوای بفهمی چرا من حالا حالا ها ازت با احترامی میبینم اما اصلا ناراحت نمیشم چون شماها را باید روشن کرد تقصیر شما نیست .... |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
dandy - امارات - امارات
خیلی دوست دارم روشنت کنم ... |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
dandy - امارات - امارات |
ببیبن چیو روشن کنی ؟؟؟زشته اینحرفها ....من مادر هستم ..... پسرم....من روشن هستم تو چرا درک نمیکنی ها.. |
پنجشنبه 8 فروردین 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
حاج خانوم داریم تمدن 7000 سال که سهله 700000 سالمون رو میبینم همون عربات اویزون امریکای منن.
|
جمعه 9 فروردین 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
عمر پس از فتوحات گسترده مسلمانان دست به ساخت مکانی به نام بیت المال در مدینه زد تا غنائم جنگی بدست آمده را گرد هم آورد . سپس از مسلمانان مدینه آمارگیری کرد و نامشان را در دفتری به نام ( دیوان عطاء) ثبت کرد . نخست از یاران نزدیک پیامبر آغاز کرد . سپس علی و پسرانش و در آخر برای سربازان شکرت کننده در جنگ بدر نفری 5000 درهم - برای جنگهای بعد از بدر تا صلح حدیبیه نفری 4000 درهم - برای کسانی که در سالهای 7-12 جنگیده بودند نفری 3000 درهم - برای کسانی که بعد از سال 16 هجری جنگیده بودند نفری 2000 درهم تائین نمود . وی برای پسران امام علی که به سن بلوغ هم نرسیده بودند نفری 5000 درهم تائین کرد . برای عمار یاسر 6000 درهم - برای سلمان فارسی 4000 درهم - برای هرکدام از همسران پیامبر 1000 درهم - برای عایشه همسر محبوب پیامبر 12000 درهم - برای زنان بی نکاحی پیامبر نفری 6000 درهم - برای زنان مدینه نفری 200 تا 500 درهم . |
جمعه 9 فروردین 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
در سال 24 ابوموسا اشعری روانه پارس شد .ولی مقاومتی گروهی از مردم بر ضد آنان آغاز شده بود . در سال 28 او از ریاست بصره خلع شد و جوانی به نام عبدالله جایگزین وی شد . او بی درنگ راهی خوزستان شد . زیرا خوزستانی چندین بار شوریده بود و او برای آرام کردن آنان روانه آنجا شده بود . در همین زمان او فردی به نام عبیدالله ابن معمر را مامور لشگری کشی به استخر و گور کرد. نیروهای ایرانی مبارزه در مقابل آنان ایستادگی کردند و سپاه عرب را در رامگرد شکست داد و عبیدالله را به قتل رساند . بعد از وی خود عبدالله عامر با سپاهی راهی استخر شد . از آنجا که نیروهای نظامی شهر با یکدیگر متحد شده بودند عامر نتوانست آنان را شکست دهد . و مجبور به عقب نشینی به گور کند . مردمان گور درصدد مبارزه بر آمدن و بیش از یکسال به طور مداوم استخر و گور در حال جنگ و جدل پراکنده بود . ولی عربهای میدانستند که استخر شهر سلطنتی ایران بوده و زمانی مقدس و دارای اشیای ارزشمندی است به همین دلیل دست از آن برنداشتند و ادامه دادند . سرانجام در سال 29 ابتدا گور از پای در آمد و به کلی منهدم گشت و بعد از آن استخر و سکنه آن به کشتار شدند . بلاذری مینویسد : پس از فتح استخر همه مردمان شهر از لب تیغ گذشتند . کسی جان سالم بدر نبرد . بلاذری میگوید : عامر سوگند یادکرده بود بعد از اینهمه مدت مقابله ایرانیان استخر در برابر لشگر اسلام پس از فتح آنان - آنقدر از مردم آنجا خواهم کشت که جوی خون سرازیر شود . بلاذری کشته شدگان ایرانی را در گور حدود 40 هزار تن تخمین زد . او خبر از قتل عام بیش از 100 هزار تن ایرانی در استخر توسط عبدالله عامر خبر میدهد . او انتقامی دهشتناک و بیسابقه گرفته بود . عامر بعد از پارس راهی کرمان شد . زیرا خبر از مکان یزذگرد یافته بود . او لشگری به فرماندهی مجاشع را راهی آنجا کرد بلاذری مینویسد : پس از کشتار مردم کرمان و جیرفت و سیرجان که دربرابر عربها ایستادگی کرده بودند عده ای کثیر از ایرانیان از منطقه نقل مکان کردند و راهی سیستان شدند . |
جمعه 9 فروردین 1387 |
|
dandy - امارات - امارات |
حالا جنابعالی توی جنگشون بودی یا اشنایی در جنگشون بود واین مبالغ را بهت گفت ؟؟؟افرین که نصف تاریخ دروغی به مردم تحمیل میکنی...عربها اویزونه کیا هستند اره شیخ امارات بدیدن بوش رفت یا بوش اومد امارات؟؟؟؟؟؟بوش باپاهای خودش اومد امارات..فعلا اون محتاجه به امارات میدونی چرا چون امارات به ایران نزدیکه و فعلا با امارات مصلحت داره و داره امارات و موس موس میکنه که دشمنش نشه..در ضمن من نوشتهاتو نخوندم برام قصه زندگیت و تعریف میکنی |
جمعه 9 فروردین 1387 |
|
reza78 - ایران - تهران |
دندی منم با شما موافقم .ارشک جان ما تو ایران خودمون خیلی عرب داریم همونجور که به کردهاو ترکهاو لرها... کسی نباید بی احترامی بکنه به عربهای ایرانمونم نباید بی احترامی کرد |
جمعه 9 فروردین 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
افرین دختر خوب خوب کاری کردی که نخوندی چون واسه تو ننوشته بودمشون |
شنبه 10 فروردین 1387 |
|
hoormazd - امریکا - تگزاس |
dandy - امارات - امارات
نوش جووووووووووووووونت هر چی خوردی.ولی کاش یه چیزی میخوردی تا این خرافات و مزخرفات رو از کله ات پاک کنه تا یه کم بتونی فکر کنی. |
شنبه 10 فروردین 1387 |
|