اجارهخانه در سرسام قیمتها
اجارهخانه در سرسام قیمتها
بحران مسکن همچنان شهرهای بزرگ ایران را در آغوش گرفته است. این ادعا یک واقعیت است و تنها حضور در بازار مسکن کشور مختصات آن را به خوبی نشان میدهد. البته یک نکته را نباید فراموش کرد که طی روزهای گذشته بازار مسکن در شهرهای بزرگ کشور، مخصوصا در جایی مثل پایتخت دچار آرامش شده است و قیمتها در جای خود ایستادهاند، اما بدون تعارف این مساله را نباید به حساب سیاستهای اجرایی برای کند کردن حرکت صعودی قیمتها گذاشت.
طی دو سال گذشته همه شهروندان و بسیاری از فعالان اقتصادی در بازار مسکن به وضوح دیدهاند که راهبردهای اجرایی بیشتر از آنکه توفیقی برای کاهش قیمتها باشند شیبی تند برای سقوط قیمتها به ارقام نجومی ساختهاند. مثلا در همین چند وقت گذشته پس از آنکه بهای ساختمان به سمت ثبات حرکت میکرد دولتیها با ابداع وام دوقلو (36 میلیون تومان) یک بار دیگر جریان قیمتها را تغییر دادند و باعث شدند تا نرخ ساختمان دوباره صعود انفجاری را مزمزه کند. بر همین اساس خیلی نباید آرامش قیمتها را به پای سیاستهای دولتی گذاشت، چون حتی سکوت قیمتها در دو سال گذشته نشان داده است که بازار میتواند در سرعتی غیرقابل باور دوباره رشد تند قیمتها را مزمزه کند. در حال حاضر صاحبان وامهای مسکن بدترین روزهای خود را در بازار تجربه میکنند.
از یک سو وزن این وامهای دولتی تا حدی از رشد بهای قیمت جا مانده است که دیگر استفاده از آنها برای خانهدار شدن به طنزی اقتصادی تبدیل شده است و از سوی دیگر نیز به دلیل رکود داد و ستد در بازار و ایست قیمت در سطح جنون قیمتی، بهای این وامها هر روز افت بیشتری را پشت سر میگذارد.
در همین رابطه دیروز خبرگزاری فارس نوشت که خرید و فروش انواع وام مسکن این روزها به دلیل توقف افزایش قیمت مسکن همچنان بیرونق و در حال کاهش قیمت است.
متوقف شدن افزایش قیمتها در بازار مسکن موجب شده تا این روزها فعالان خرید و فروش وام مسکن روزهای آرامی را پشت سر بگذارند.
فعالان بازار در خصوص وام 18 میلیونی مسکن میگویند: اگر چه وام 18 میلیونی مسکن در دو هفته گذشته بدون تغییر و ثابت بوده است، اما نسبت به ماه گذشته 200 هزار تومان کاهش نشان میدهد.
فعالان در خصوص تعیین قیمت برای وام 18 میلیونی میگویند: چنانچه متقاضی قصد خرید یک وام 18 میلیونی همراه با گواهی اشتغال را داشته باشد قیمت آن 2 میلیون و 800 هزار تومان و چنانچه متقاضی خود بتواند گواهی اشتغال را تهیه کند قیمت این وام به 2 میلیون و 550 هزار تومان کاهش مییابد.
همچنین وام 16 میلیون تومانی جانبازی با بهره درصد و با اقساط ماهانه 94 هزار تومان (20 ساله) در بازار حدود 5 میلیون تا 6 میلیون تومان در حال خرید و فروش است.
این وامها به مسکنهای زیر 20 سال ساخت نیز تعلق میگیرد.
وام 12 میلیون تومانی کارمندی نیز در بازار به واحدهای مسکونی زیر 15 سال تعلق میگیرد و قیمت آن برای فرد متقاضی 2 میلیون تومان است.
بهره وام 11 میلیون تومانی کارمندی 9 درصد بوده و به واحدهای مسکونی زیر 15 سال ساخت نیز تعلق میگیرد.
در بازار فعلی وام هر برگه یک میلیون تومانی اوراق حق تقدم مسکن نیز 280 هزار تومان دست به دست میشود بنابراین چنانچه متقاضی بخواهد 20 قطعه از این اوراق را تهیه کند باید 5 میلیون و 660 هزار تومان هزینه کند.
این اما تنها بخشی از ماجرا است؛ اکنون بازار اجاره بهای مسکن بدون توجه به حوزه خرید و فروش ساختمان با سرعت افزایش قیمتها را تجربه میکند. شاید اگر در دو سال پیش به هر یک از اهالی پایتخت میگفتی که روزی نهچندان دور، رهن 30 میلیون تومانی برای یک آپارتمان بسیار معمولی است دچار شوک اقتصادی میشد، اما حالا نرخهای چندمیلیونی برای رهن یک آپارتمان معمولی در پایتخت امری معمولی به نظر میرسد. در جایی مثل یوسفآباد که تقریبا در مرکز تهران قرار دارد کوچکترین آپارتمان حداقل تا 20 میلیون تومان به رهن گذاشته شده است. منظور از آپارتمان کوچک نیز ساختمانی است که کل مساحت آن از 50 متر عبور نمیکند. در نقاط غربی تهران، نظیر آریاشهر هم هر آپارتمان 50 متری را میتوان با حداقل 3 میلیون تومان پول پیش و اجاره ماهانه 400 هزار تومان اجاره کرد. البته در شرقیترین نقطه تهران و در جایی مثل اتوبان ارتش وضع بهتر از این نیست. مثلا آپاتمانهای بالای یکصد متر را نمیتوان با نرخی کمتر از 30 میلیون تومان به همراه اجاره ماهانه 500 هزار تومان اجاره کرد. این در واقع نمایی کوچک از شرایط مسکن در کوچههای پایتخت است که هنوز مدیران اجرایی آن باور نکردهاند؛ خانه دار شدن به رویایی خارج از توان شهروندان تبدیل شده است. البته بدون تعارف باید نقش دلالها را نیز در آشفته بازار بهای مسکن محاسبه کرد، آنها بدون شک بزرگترین ماهیها را از گرداب آلوده سیاستهای دولتی گرفتهاند ولی این همه کار نیست. همچنان راهبردهای دولتی ورق میخورند و همچنان قیمتها بدون توجه به قدرت اقتصادی متقاضیان مسکن به صعود خود ادامه میدهند.
در سالهای گذشته افزایش قیمت مسکن در کشورمان متاثر از عوامل درونی و بیرونی بوده و با فراز و نشیبهایی همراه بوده است.
اما در سالهای اخیر قیمت مسکن و زمین خصوصاً در شهرهای بزرگ به شکلی بیرویه افزایش و رشدی تصاعدی (خصوصا در سال 85) داشته است.
این امر موجب فشار بیشتر بر اقشار کمدرآمد شده و از سوی دیگر این قشر کمتر از تسهیلات مسکن بهره بردهاند.
در حال حاضر حدود 5/17 میلیون خانوار در کشور زندگی میکنند و بهطور متوسط در هر واحد مسکونی 1/1 خانوار سکونت داشته که برای رسیدن به شاخص مناسب در این بخش یعنی هر خانوار در یک واحد مسکونی، 7/1 میلیون واحد مسکونی نیاز است.
از طرفی در سال 85 حدود 778 هزار ازدواج ثبت شده است که این رقم همواره با نرخ رشد مثبتی در سالهای آتی ادامه داشته و یکی از اصلیترین نیازهای این زوجهای جوان تهیه مسکن است.
از سوی دیگر حدود 24درصد واحدهای مسکونی در شهرها و حدود 5درصد در روستاها، اجارهای و رهنی بوده که نشان میدهد حدود 9/2 میلیون واحد مسکونی اجارهای و رهنی وجود دارد.
به عبارت دیگر حدود 2/3 میلیون خانوار، مستاجر هستند. حال اگر از 62درصد واحدهای مسکونی فاقد اسکلت فلزی و بتن آرمه و تعداد خانههای فرسوده و غیرقابل سکونت صرفنظر کنیم، نیازمند ساخت حدود 7/1میلیون واحد مسکونی هستیم.
با این روند هر ساله به ساخت حدود 780 هزار واحد مسکونی برای زوجهای جوان نیاز داریم. از سوی دیگر 2/3 میلیون خانوار مستاجر با هزینههای سنگین اجاره و رهن مواجه بوده و قسمت اعظمی از درآمد این اقشار را هزینههای مسکن میبلعد.
این در حالی است که به طور متعارف هزینه مسکن حداکثر یکسوم درآمد خانوار را در بر میگیرد. همچنین بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، هماکنون حدود 466 هزار خانه مسکونی خالی در کشور موجود بوده و 9/2 میلیون واحد مسکونی رهن و اجارهای در کشور وجود دارد. با این حساب آیا میتوان امید داشت که در آینده بازار مسکن به آرامش میرسد؟
|
|
|
|
|
|
|
|
|