دوبی از دیدگاه یک زن روزنامه نگار سوئدی

دوبی از دیدگاه یک زن روزنامه نگار سوئدی

بسیاری از ایرانیان, و بویژه قشر موسوم به بازاری, مجذوب آنچه که "پیشرفتهای" امیر نشین های همسایه ایران تصور می کنند شده اند و در خریدن خانه و بازکردن شرکت در دوبی و کویت و قطر و اوبوظبی و راس الخیمه .... سر و دست می شکنند.

اما گستردن بساط زندگی و یا خرید خانه و آپارتمان در جامعه ای که شهروندان در آن امنیت حقوقی ندارند و و چنانچه مورد تجاوز "شیخ", "امیر" یا اطرافیان آنان قرار بگیرند وی می تواند با یک تلفن ساده دادستان و پلیس و قاضی و وکیل و دادگستری را به هیچ حساب کرده, گوش هر انسانی را بمانند موشی گرفته, به زندان انداخته و یا در بهترین حالت از امیرنشین متعلق به خودش به بیرون پرت کند و مظلوم حتی جرات ابراز کوچکترین اعتراضی را نیر ندارد تا چه اندازه معامله ای بر اساس خرد و دور اندیشی است؟

و آیا می توان جوامعی مانند امیرنشین ها و شیخ نشین های پیرامون خلیج فارس را که ساکنان آن عملا ملک شخصی امیر و شیخ محسوب شده و دادگستری مستقل, حقوق برابر زن و مرد, برابری شهروندان در برابر قانون در این جوامع به لطیفه ای بیشتر نمی ماند پیشرفته خطاب کرد و آرزوی زندگی در آن را در سر پروراند؟ احتمالا تنها برای دسته ای که سطح تبلیغات تلویزیونهای ماهواره ای جهت متقاعد کردن آنها به خرید خانه یا آپارتمانی در قطر یا راس الخیمه کفایت می کند. اما همین افراد زمانی که منافعشان با منافع شیخ و امیر برخورد کند و امیر و شیخ زورگو در فقدان یک سیستم دادگستری مستقل تمامی حقوقشان را زیر پا بگذارد بناگهان متوجه می شود که چرا هیچ آدم عاقلی یک جامعه دمکراتیک مانند سوئد که شهروندانش در آن از امنیت حقوقی و اجتماعی برخوردارند را با "بهشت" مورد نظر آنان عوض نمی کند.

سالیانه جهانگردان سوئدی زیادی از سوئد به ایران مسافرت می کنند. به کشوری که حق نوشیدن مشروبات مورد علاقه خود در آن را ندارند, به کشوری که موسیقی در آن ممنوع است, به کشوری که رقصیدن و یا حتی پوشیدن چکمه! برای زنان در آن جرم شمرده می شود, به کشوری که در گرمترین فصل سال مجبور به استفاده از پوششی اجباری در آن هستندووو. امکاناتی که آزادانه و آن هم در کنار تاسیساتی مدرن و خیره کننده تماما در دوبی موجود است. اما زمانی که از جهانگردان سوئدی نظرشان را در مورد مسافرت به ایران می پرسیم همه را مجذوب تاریخ و فرهنگ و دیدنیهای این کشور می بینیم. اما حتی ظاهر آراسته شیخ نشین ها و امیرنشین های حاشیه خلیج فارس هم قادر به دلربایی از زنان و مردان آگاه و روشنفکر دمکراسیهای غربی که به این کشورها مسافرت می کنند نیست و تجربه مسافرت به این شیخ نشین ها و امیرنشین ها از نظر آنان چنگی به دل نمی زند.

"کارولینا گینینگ" ژورنالیست جوان سوئدی علاوه بر روزنامه نگاری در روزنامه افتون بلادت, مجریبرنامه های "در کله گینینگ" و همچنین "هیت میکرز" در کانال 5 سوئد است. او اخیرا از تعطیلات خود در دوبی به استکهلم بازگشته و بخشی از شرح حال مسافرت خود به دوبی را روز سه شنبه 29 ژانویه تحت عنوان "دنیایی مصنوعی در دل کویر" در ستون مخصوص به خودش در روزنامه افتون بلادت منتشر کرده است.

توجه خوانندگان استکهلمیان را به بخشی طنز آمیز از تفکرات این زن و روزنامه نگار 29 ساله سوئدی در طی مسافرتش به دوبی جلب می کنیم.

"دنیایی مصنوعی در دل کویر"پس از یک پائیز طولانی و خسته کننده متوجه شدم که لیاقت رفتن به یک تعطیلات را دارم. خوب حالا کجا برم؟ از خودم پرسیدم.

یک دوست خوب دوبی را پیشنهاد کرد, شهری که برای من بواسطه هتل هفت ستاره اش "برج الدوبی", شاهزادگانشن, دختران بزک کرده و پیست اسکی سرپوشیده اش مشهور بود. جایی که عربهای سرحال و برقه پوش این ور و آن ور می روند. به به دوبی؟ باحال بنظر می رسه!

See here I am

وسط دنیایی مصنوعی, وسط بیابان. در همان فرودگاه صدها مرد را دیدم که لباده های بلند سفید پوشیده بودند. هر کاری کردم نتوانستم به این فکر نکنم که این مردها در زیر این لباده های عهد دقیانوس چه می پوشند. جوابش را امروز پیش یک سلمانی گرفتم . اینا هیچ چیز زیرش نمی پوشند!

در هتلی که زندگی می کنم می شود در زورق های شبیه ونیز به یک مرکز خرید غول پیکر مصنوعی رفت که مدبرانه در زیر سقف بنا کرده اند. اینجا در زیر باران و آفتاب گله گله توریست وجود دارد که از خریدن یک مجسمه به شکل شتر راضی و خوشحال می شوند. اما شمایی که در سوئد نشسته اید حتما می پرسید که هوا چطور بود؟ افتضاح. از زمانی که آمدم ابری بوده و تازه تنها کاری که کرده ام این بوده که در کنار استخر هتل (و به جای روی حوله, زیر حوله) حمام آفتاب بگیرم!

تمام مدت مستخدم های هتل می آیند و از من می پرسند "روسی هستی"؟ البته عجیب هم نیست چون انگار همه اهالی دوبی از روسیه آمده اند.

در این مسافرت وقت زیادی داشتم که تفکر کنم آیا در یک چنین دنیای مصنوعی احساس راحتی می کنم؟ و فکر کنم به این نتیجه رسیدم: حاکم دوبی مرد خیلی زرنگی است. یک کارخانه توریستی برپا کرده و در حالی که همه ما گولش را خوردیم خودش در قصر بزرگش نشسته و پولهایی را که کامیون کامیون از راه میرسند می شمارد.
zidane010 - قطر - دوحه
هاهاها
عزیزم دبی اشتباه نوشتی
جمعه 12 بهمن 1386

masih - ایران سرفراز - تهران
این از بدبختی ماست ما میتونستیم بهتر از دبی رو در جزیره کیش خودمون داشته باشیم . ایرانی کجا و شیوخ عرب کجا .اونوقت مجبور نبودیم برای دیدن کنسرت فلانی یا برای بیزینس به این اعراب ماهیگیر پول بدیم. اگر حد اقل حجاب برای خارجیها لغو میشد .خیلی بیشتر از ترکیه یا دیگر کشور های توریستی درامد داشتیم و میتوانستیم بهتر خود را در جهان به مردم معرفی کنیم . (ودیگر فلان خواننده بخاطر گرفتن مجوز کنسرتش مجبور نمی شد آهنگ خلیج را نخواند .
جمعه 12 بهمن 1386

babaktoronto - کانادا - تورنتو
به به اقا مسیح افتاب از کدوم طرف در اومده مهربون شدی؟ بالاخره یک چیز منطقی گفنی. اما بگذار این را هم بهت بگم حالا که اسم کیش را اوردی: در زمان شاه فقید طرحی که وجود داشت و زمان به ایشان فرصت نداد همانا تبدیل کیش فعلی به چیزی تو مایه های دبی بود. که دقیقا این دبی طرح دزدیده شده ما میباشد که انها از اب گل الود ماهی گرفتند. حالا بگو ببینم این انتقادهایی که کردی از نظام بود یا از شخص خاصی؟ کی مقصره؟ تو که داری از همین مقصرها همش دفاع میکنی من که گیج شدم والله.
جمعه 12 بهمن 1386

hussain - بریتانیا - لندن
چند ماه عمرم اونجا تلف شد. زرق و برقش از لندن کمتر نیست ولی فقط وقتی جیبت پره... فقط واسه تجارت خوبه نه کار... . عربها هم اونقدر که ایرانیا فکر می کنن بد نیستن.. عرضه داشتن مملکتشونو واسه مردم خلیج ساختن. بدون دشتاشه نمیشه اون گرمای لامصب رو تحمل کرد.
جمعه 12 بهمن 1386

hassani - ایران - قروه
بابک خان عزیز از تورنتو همون بهتر که صنعت توریسم تو این مملکت عقیم باشه. همنجوریش اینا دارن خر را با پالانش میخورند. حالا دوست داری این صنعت پولسازو به یاد مفتخورها بندازی تا بیشتر ما را استثمار کنند.
شنبه 13 بهمن 1386

masih - ایران سرفراز - تهران
من دوست دارم حرف حق بزنم .نظام جمهوری اسلامی که از آسمان نازل نشده داشتن اشکال در هر نوع حکومتی طبیعیست .اما از شاه فراری نگو که گوشتم میریزه اگر به کیش بروی حتمی زحمات سازمان عمران کیش را خواهی دید که امروز با نام سازمان منطقهءآزاد کیش نامیده میشود .من با چشم بسته نه از کسی پشتیبانی میکنم نه با کسی دشمنی . من به آنچه می اندیشم اعتقاد دارم نه آنچه به من دیکته شود. دبی تمام فرصتهای امروز خویش را مدیون صدام است اگر صدام به کویت حمله نمی کرد الان در دبی از این خبر ها نبود
شنبه 13 بهمن 1386

پری دریائی - ایران - تهران
خوب مگه صدام به ما هم حمله نکرد؟پس چرا ما عقب افتاده تر شدیم
یکشنبه 14 بهمن 1386

masih - ایران سرفراز - تهران
پری دریائی - ایران - تهران: خواهشن نکته را دریابید( دبی تمام فرصتهای امروز خویش را مدیون صدام است اگر صدام به کویت حمله نمی کرد الان در دبی از این خبر ها نبود) قبلا کویت به عنوان مرکز بیزنس در خاور میانه حساب میشد. دوما در باب ایران این جریان با وجود بودن قانون پوشش اسلامی برای خارجی ها کاملا دست نیافتنی است. پس اعراب ماهی گیر دیروز امروز به جای ماهی دلار ویورو صید میکنند کویت کجا دبی کجا خواهشن در باب مسائل جغرافیایی مطالعه بفرمائید مگر صدام به دبی حمله کرده بود که شما این سوال را مطرح کردید
یکشنبه 14 بهمن 1386

babaktoronto - کانادا - تورنتو
مسیح جان جوابی که به پری دریایی دادی اصلا قانع کننده نبود یعنی اگر ناراحت نشی اصلا جواب نبود در صورتی که این پری دریایی سوال خیلی قشنگی ازت پرسیده بود و اما مطلب من: کویت با وجود اینکه مرکزی بود در ان دوران برای تجارت اما نه به این شکل که الان دبی است و اساسا مبنای کار هم بر این نبوده که به شکل حرفه ای تبدیل به قطب بازرگانی منطقه شود چون خاندان ال صباح اصولا چنین دیدگاهی نداشته و ندارند و حتی با شناختی که من از انها دارم هیچگاه چنین نیتی نخواهند داشت فراموش نکن دینار کویت نقریبا چهار برابر دلار امریکاست در حالی که درهم امارات یک سوم دلار است یعنی یک دوازدهم دینار کویت پس از نظر مالی دبی به این حرکت اقتصادی نیازمندند است نه کویت .دوما از نظر همون مسایل جغرافیایی که گفتی دبی به ابهای ازاد نزدیکتر است و دارای بنادر بین المللی که این خود از مهمترین مزایا نسبت یه کویت است. و اما سوما مگر ماهم مانند انها مسلمان نیستیم پس چرا انها حجاب را اجباری نکرده اند و ما چرا. یا دین ما ایراد دارد یا دین انها . که من فکر کنم اسلام از انجا امده پس انها باید درست بگویند و همین حجاب اجباری در این 28 سال مملکت را از خیلی چیزها عقب انداخته درحالی که اصلا هم مردم را به پوشیدن ان ترغیب عملی نکرده که این از ضعف نظام است.و اما دلیل اخر: امیر متوفی دبی بسیار شخص متفکر و فکوری بود و این طرح در دهه هشتاد به دستور مستقیم ایشان پایه ریزی شد و معاون ایرانی الاصل ان شیخ محمد هم در این راه خطیر سهم فراوانی داشت.برادر من امروزه بحرین و قطر هم در این راه کمی از دبی ندارند اما بنا به دلایل مشابه ای که گفتم این دبی است که حرف اول را میزند. دوست من این حمله صدام به کویت اتفاقا باعث میلیاردها ضرر و زیان برای دبی شد درست برعکس نظر شما.مملکت به سیاستمدار نیاز دارد تا یک مشت روضه خان. این دلیل اصلی بدبختی ماست.
یکشنبه 14 بهمن 1386

masih - ایران سرفراز - تهران
ما شاءالله به تو با نظریات شیوا وبلیغت .آقای باب من منظورم از لحاظ جغرافیایی اشاره به جدا بودن کویت از امارات است .دوما شما که میگویید دبی صدمه دیده از جنگ است آیا دلیلی هم داری . سوما در زمان مرکزیت کویت این طرز توریستی در خاور میانه رایج نبود .اما دبی با بهره گیری از دنیای غرب دست به این نوع کار زد که بسیار خوب وهوشمندانه است . در مورد حجاب هم قبلا گفتم پس دلیلی برای باز گویی ندارم . در آخر من آهنگسازم و از سیاست حالم به هم میخوره .اگر هم اینجا هستم به دلیل عشق به وطنم . تا حد اقل به دوستان همفکرم بپیوندم
دوشنبه 15 بهمن 1386

dandy - امارات - امارات
حرفهای مسیح تا حدودی درسته....وقتی جنگ کویت اتفاق افتاد امارات فرصت را غنیمت دونست ..در کل امارات کشور توریستیه و تصمیم درستی هم بود خودشو از سیاست دور کرد و دخالتی در هیچ سیاستی نمیکنه و همین مسبب پیشرفتش است.......قوربونت سیاست نون و اب ندارد
سه‌شنبه 16 بهمن 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.