دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۷
در دفاع از خودم مرتکب قتل شدم
زن جوانی که مدعی است در پی یک پیشنهاد غیراخلاقی برای دفاع از خود مردی را به قتل رسانده است روز گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه محمدرضا حیدری نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و درخصوص کیفرخواست صادره علیه متهم گفت؛ 27 آذرماه سال 83 به ماموران کلانتری تهرانسر خبر رسید مرد 67 ساله یی در خانه اش به قتل رسیده و جسدش در حمام پیدا شده است. بلافاصله ماموران کلانتری و بازپرس ویژه قتل در محل حضور یافتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. به دستور بازپرس جسد این مرد که با 27 ضربه چاقو کشته شده بود به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای شناسایی عامل قتل آغاز شد.حیدری افزود؛ ماموران با تحقیق از مرد همسایه که جسد مقتول را پیدا کرده بود متوجه شدند زن جوانی به نام معصومه به عنوان خدمتکار در خانه این مقتول کار می کرده و از زمان قتل ناپدید شده است. ماموران همچنین دریافتند این زن اهل یکی از شهرستان های شمال شرق کشور است و با توجه به اینکه پلیس حدس می زد وی قصد خروج از کشور را داشته باشد مرزها را تحت کنترل قرار داد و سرانجام سه ماه بعد زن جوان هنگامی که قصد داشت به پاکستان بگریزد دستگیر شد.نماینده دادستان تهران در ادامه گفت؛ با انتقال معصومه به تهران و انجام بازجویی از وی این زن به قتل علی اعتراف کرد هر چند مدعی شد مرد صاحبخانه قصد تجاوز به او را داشته و در دفاع از خودش اقدام به قتل کرده است. ادعای وی از سوی دادسرا مورد قبول واقع نشد و اکنون تقاضای صدور حکم قانونی برای وی دارم. سپس محمد مصطفایی وکیل فرزندان مقتول که همگی در خارج از کشور به سر می برند در جایگاه حاضر شد و ضمن متهم کردن معصومه به فساد اخلاقی گفت؛ این زن از شوهرش جدا و به دروغ مدعی شده مرد صاحبخانه هنگام حادثه مست بوده و قصد تعرض به او را داشته است و من به عنوان وکیل اولیای دم تقاضای صدور حکم قصاص برای این زن را دارم.در ادامه معصومه به دفاع از خود پرداخت و با قبول اتهام قتل گفت؛ یکی از دوستانم به نام عظیمه من را به مرد صاحبخانه معرفی کرد تا کارهای خانه اش را انجام دهم. من زن بسیار فقیری هستم و مجبور بودم در خانه های مردم کار کنم و هزینه زندگی ام را تامین کنم به همین خاطر هم در یک شرکت خدماتی مشغول به کار شدم. در آنجا بود که با عظیمه آشنا شدم. زمانی که من و عظیمه با هم دوست بودیم، مرد صاحبخانه با عظیمه به صورت صیغه یی ازدواج کرد. البته ما رفت و آمد خانوادگی نداشتیم، اما عظیمه هرازگاهی به من سر می زد و حالم را جویا می شد تا اینکه یک روز دوباره به سراغم آمد و گفت که از مرد صاحبخانه جدا شده است و قصد دارد دوباره سر کار برود. چند روز بعد مرد صاحبخانه به شرکت محل کار من آمد و تقاضای کارگر کرد. عظیمه به من گفت؛ این مرد همیشه به کارگران پول خوبی می دهد تو می توانی به خانه او بروی تا پول خوبی به دست بیاوری. من هم قبول کردم.معصومه در ادامه گفت؛ بعد از گذشت دو هفته از آغاز به کار برای دیدن خانواده ام به شهرستان رفتم و وقتی برگشتم مرد صاحبخانه با ماشینش به دنبالم آمد و گفت؛ خانه بسیار کثیف است. من هم همراهش رفتم تا خانه را جمع کنم. تازه مشغول کار شده بودم و داشتم وسایل را جابه جا می کردم که متوجه حالت غیرعادی مرد صاحبخانه شدم. سعی کردم هرچه سریع تر کارم را تمام کنم و برگردم که مرد صاحبخانه جلو آمد و پیشنهاد غیراخلاقی را مطرح کرد. وقتی دیدم حالش خوب نیست فقط به او گفتم که من شوهر و پسر 10 ساله دارم و بعد تصمیم گرفتم از منزل خارج شوم، آن مرد که فکر نمی کرد در برابرش مقاومت کنم، از اینکه پیشنهادش را نپذیرفته بودم عصبانی شد و به من حمله کرد. او مشتی به دهانم کوبید و دندانم شکست.معصومه که به شدت گریه می کرد در ادامه به هیات قضات گفت؛ چاره یی به جز مقابله نداشتم. راه فراری هم نبود، کارد میوه خوری را که روی میز بود برداشتم تا بتوانم در برابر مرد صاحبخانه مقاومت کنم. سپس چند ضربه به او زدم، آنقدر از حرفی که به من زده بود عصبی بودم که کنترل خودم را از دست داده بودم.در این هنگام رئیس دادگاه از معصومه پرسید، چطور می توانی ادعایت را ثابت کنی؟ معصومه جواب داد؛ مرد صاحبخانه دندان های مرا در این مجادله شکست. او مست بود و نمی دانست چه می کند، من چاره یی به جز این کار نداشتم.وی ادامه داد؛ بعد از قتل جسد را در ملحفه یی پیچیدم و به داخل حمام بردم، بعد با پسرعمه ام تماس گرفتم و گفتم که چه اتفاقی افتاده است. برای اینکه بتوانم فرار کنم، سوئیچ ماشین مرد صاحبخانه را برداشتم و وقتی پسر عمه ام آمد با هم فرار کردیم و به شرق کشور رفتیم تا من بتوانم از مرز خارج شوم. در قتل هیچ همدستی نداشتم و دزدی هم انجام ندادم.معصومه افزود؛ قسم می خورم برای جلوگیری از تعرض مجبور به قتل او شدم و حالا از فرزندان داغدار این مرد تقاضا دارم به خاطر پسر 10 ساله ام مرا ببخشند.بنابراین گزارش، پس از دفاعیات این زن قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.
vira - ایران - تهران |
من به زنان عزیز توصیه میکنم که از خودتون دفاع نکنید ! چون سرتون میره بالای دار . تا به حال نشنیدم و ندیدم که زنی به خاطر دفاع از خود در این مملکت از قتل تبرءه شده باشه . قوه قضاییه هزار و یک ایراد داره اینم یکیش . |
پنجشنبه 4 بهمن 1386 |
|
nima3 - ایران - تهران |
نمیشد برای دفاع از خود به جای 27 ضربه چاقو فقط دو سه تا میزد؟
این اسمش دفاعه یا سلاخی؟ |
جمعه 5 بهمن 1386 |
|
nima3 - ایران - تهران |
دوست عزیز! وقتی شما از چنین قاتل قصابی بدینگونه دفاع میکنید پس من یکی از ترس شما به همان قوه قضاییه هزار و یک ایراد دار پناه میبرم.
این چه جور قضاوت مضحکی است؟ |
جمعه 5 بهمن 1386 |
|
vira - ایران - تهران |
اقای نیما 1 : هر وقت خدای نکرده کسی در مورد شما قصد بدی داشت با همون 3 - 2 ضربه از خودتون دفاع کنید و سعی کنید از اینکه کسی قصد تجاوز داشته خونتون به جوش نیاد و ارامشتون رو حفظ کنید و ضربه ها رو هم زیاد محکم نزنید و اگر با وجود این متجاوز با همون 3 -2 ضربه مرد ( که احتمالا میمیره ) بالای دار شما رو زیارت میکنم ! |
جمعه 5 بهمن 1386 |
|
masih - ایران سرفراز - تهران |
27 ضربه .که شاید 37 تاشم کمونه کرده .اما اگر واقعا طرف قصد تجاوز داشت 1027 تا هم کم است .) البته خدا داند... |
جمعه 5 بهمن 1386 |
|
bahram1 - ایران - تبریز |
درود بر این زن |
شنبه 6 بهمن 1386 |
|
gooya - ایران - تهران |
واقعا آقای نیما شمافکر نمی کنید یک زن موقع استرس و حمله یک مرد چه کاری جز دفاع میتواند بکند. در آن لحظه باید سریع تصمیم گرفت!! |
دوشنبه 8 بهمن 1386 |
|