نابغه سه ساله نجوم

نابغه سه ساله نجوم

اکثر مادرها وقتی بچه‌شون اولین کلمه را می‌گه، فکر می‌کنن، مسئولیت بزرگی به عهده‌شون گذاشته شده، چون دارن یک کودک نابغه را تربیت می‌کنن...    تو بوق و کرنا می‌کنن، دار دار خبردار، ایها‌الناس جمع بشین که بچه من گفت مامان!!! 

    
    اما به راستی تو چند صد تا بچه یک کودک استثنایی یا نابغه به دنیا می‌آید؟! وقتی با هزار نیروی عقلانی خودمونو توجیه کردیم که این یکی با بقیه فرق می‌کنه و با شک و تردید زنگ خونشونو زدیم، ظواهر امر چیزی را ثابت نمی‌کرد، همیشه فکر می‌کردم این بچه‌ها باید شرایط خاصی داشته باشن... اما خبری نبود همه‌چیز عادی عادی... اما نه، وقتی کودک سه سال و نیم لب به سخن گشود، دیدیم واقعا این یکی با بقیه فرق داره، اون هم یک فرق اساسی، به طوری که تمام زندگی خانواد‌ه‌ را معطوف خود کرده، اما چه فایده؟! آناهیتا کودک نابغه به جای این‌که در شرایط خاص محیطی، آموزشی بزرگ شود و از بهترین امکانات رفاهی بهره ببره، در خانه‌ای در جنوب شهر تهران و وسایلی کاملا معمولی و امکانات جزیی و البته پشتکار و تلاش بی‌دریغ مادر پرورش می‌یابه. او هم اکنون کلاس چهارم ابتدایی را تمام کرده و وارد کلاس پنجم می‌شه، هر متنی را به راحتی آب خوردن می‌خونه، قادر به خواندن اشعار یا متن‌ها به صورت متضاد هم است.این بچه آخر IQاست، اگرIQ تمام آدم‌ها بین 90 تا 110 باید باشه تو آخرین تست هوشی که از او گرفته شده یعنی سه سالگی، دکتر بهشون گفته: چه نشسته‌اید که کودک شما جدی جدی نابغه است و IQ داره برابر 140.با شهناز شکری مادر آناهیتا صحبت کردیم که شاید به ما هم کمک کنه برای داشتن یک بچه نابغه!!            چطور شد که متوجه هوش آناهیتا شدید؟    شکری: چون ازدواج من و همسرم فامیلی بود، همیشه شوخی می‌کردیم و می‌گفتیم: بچه‌هامون یا عقب‌مونده می‌شن یا نابغه. در دوران بارداری آزمایش‌ها نشون نمی‌داد بچه مشکلی داشته باشه، از همون دوران سعی می‌کردم ارتباط نزدیکی باهاش برقرار کنم، مدام صحبت می‌کردم، برایش موسیقی‌های کلاسیک و سنتی می‌ذاشتم و عکس‌العملش را مقایسه می‌کردم، به همین ترتیب ارتباطش با دنیای اطراف قوی شد. وقتی هم به دنیا آمد هنگام لباس پوشیدن بهش می‌گفتم حالا این‌که می‌خوام تنت کنم بلوزته، حالا دست راست‌تو بده به من، حالا دست چپ و... تو همه کارها اونو هم شرکت می‌دادم.         کی زبون باز کرد؟    شکری: در شش ماهگی اولین کلمه را گفت، مامان البته نه کامل به صورت ماماما...    در هفت ماهگی بابا و در یازده ماهگی نزدیک 24 لغت رو کامل ادا می‌کرد. وقتی دیدم ارتباطش با محیط اینقدر بالاست، آروم آروم و فقط از روی کنجکاوی آموزش رو شروع کردم. چند حرف انگلیسی رو نوشتم دیدم خیلی سریع داره یاد می‌گیره، بعد یکساله که شد رفتم سراغ کتاب اشکال، یادگیریش برام خیلی عجیب بود. برای همین کتاب فارسی اول ابتدایی را گرفتم و با اون پیش رفتیم. مثلا چند تا عکس می‌ذاشتم اسماشونو زیرش می‌نوشتم، وقتی نشون می‌دادم، اسم زیرش را می‌خواند بعد از مدتی، عکس‌ها را برداشتم، اسم‌ها رو جابجا می‌نوشتم، خیلی راحت می‌خواند. وقتی دیدم کتاب فارسی رو تا این اندازه خوب یاد می‌گیره من که با تردید جلو می‌رفتم، مطمئن شدم و آناهیتا رو پیش روانپزشک بردم اما همه معترض می‌شدن که چرا اینقدر باهاش کار می‌کنم، می‌گفتن نباید بهش زیاد فشار بیاری تا این‌که رفتم پیش دکتر جلیلی – عضو انجمن پزشکان برتر دنیا در آموزش کودکان – ایشون برخلاف دکترهای دیگه معتقد بود، آناهیتا ضریب هوشی بسیار بالایی داره باید باهاش خوب کار کرد، می‌گفت تا دو سالگی، تمام ارتباطات مغزش زنده‌ است، شما با هر قسمتی از مغزش که کار کنین زنده می‌مونه و با هر قسمتی که کار نکنین آروم آروم تحلیل می‌ره و این بزرگترین دلگرمی بود برای من که احساس می‌کردم نکنه آدم خودخواهی باشم و به خاطر این‌که فکر می‌کنم یه بچه نابغه دارم، اذیتش می‌کنم و ضربه می‌زنم.          بعد از آن، آموزش‌ها را زیر نظر پزشک دنبال کردید؟    شکری: نه، باز خودم ادامه دادم، دکتر جلیلی معتقد بود، خوب کار می‌کنم. بیشتر آموزش‌ها عملی و تو محیط بیرون بود، مثلا پارک می‌رفتیم در مورد گل‌ها، خاک، حیوانات و هر چی می‌دیدم برایش توضیح می‌دادم، آنهم با چه اشتیاقی، مثل این‌که برای اولین بار بود که می‌دیدم.         آناهیتا بر اساس پیش‌بینی و ارزیابی پزشک پیش رفت؟    شکری: دکتر جلیلی پیش‌بینی کرده بود، سه سال و نیم که بشه باید کلاس اول را شروع کنه در حالیکه این اتفاق دو سال و پنج ماهه که بود افتاد. او در سن هفت یا هشت سالگی دیپلم می‌گیره.         همسرتان چطور؟ به شما کمک نمی‌کرد؟    شکری: چرا، بنده خدا وقتی شب‌ها خسته از سرکار می‌آمد تازه شروع می‌شد، هر چی از صبح یاد گرفته بود رو مرور می‌کرد‌، همیشه به او می‌گم اگه منم اینطوری تشویق می‌کردی حتما تا الان سه ، چهار تا دکتری گرفته بودم.         تحصیلات شما و همسرتان چیه؟    شکری: من کارشناس تاریخ هستم و او کارشناس حسابداری.         چند درصد هوش آناهیتا ارثی و چند درصد به آموزش مربوطه؟     شکری: دکتر می‌گه: 70 درصد ارثی است و تنها 30 درصد به آموزش ربط داره.         الان کلاس چندم است؟    شکری: کلاس چهارم ابتدایی رو تموم کرد.         توان نوشتن هم داره؟    شکری: تا حدودی بله، ضمن این‌که بالاتر از 130 تا شعر حفظ کرده، حافظه‌اش پذیرش دامنه لغات بسیار وسیعی داره، بچه‌ای که سه سال رو تموم می‌کنه باید 900 کلمه بگه اما آناهیتا در دو سال و پنج ماهگی 1920 کلمه می‌گفت.   

  الان چه اطلاعات دیگه‌ای داره؟     شکری: در خصوص رنگ‌های اصلی و فرعی، مثلا چه رنگ‌هایی سبز را می‌سازن، دسته‌بندی حیوانات مثلا سخت‌پوستان، اهلی، وحشی، در خصوص زیستگاه و خوراکشان و...     ضمن این‌که عاشق ستاره‌شناسی است و به فرهنگسرای نیاوران می‌ریم برای آموزش ستاره‌شناسی، حالا منتظر یک شب صاف هستیم تا او را به رصدخانه ببریم.         کلاس ورزش هم می‌رود؟    شکری: بله ژیمناستیک، اسکیت،‌ شطرنج هم یک شب در میان با پدرش کار می‌کند، کلاس ارف هم به آن اضافه کنین.     آناهیتا رو به آموزش و پرورش و یا موسسات دولتی دیگه معرفی کردید؟        شکری: بله اما چه فایده، رفتم بهزیستی گفتم چنین بچه‌ای دارم چه امکاناتی برای او وجود دارد؟ گفتن: هیچی، ما برای بچه‌هایی که ناتوان هستند، امکانات جزیی داریم.    آموزش و پرورش و مرکز استعدادهای درخشان هم گفتن از کلاس پنجم به بالا آموزش داریم. الان سنش نرسیده. ضمن این‌که منو سرزنش کردند چرا تو کارشان دخالت کردم نباید آموزش رو شروع می‌کردم باید اجازه می‌دادم مثل بچه‌های دیگه رشد کنه گفتم اون‌وقت چه فرقی بین کودک نابغه و عادی وجود داره؟ حتی برای تست هوش رفتم بهزیستی گفتن باید از وزارت کشور یا استعدادهای درخشان نامه بیاری، وقتی زنگ زدم جواب دادن: بگذارید پنج سالش بشه، با بچه‌های کلاس اولی ثبت‌نام کنه سرکلاس‌ها نیاد و بعد آخر سال امتحان بده اگه نمره‌هاش خوب بود می‌فرستیم تست هوش...         آخه با این همه مانع چطور یک بچه نابغه می‌تونه پیشرفت کنه؟!غیر از آموزش، محیط و شرایط هم دخیل است؟    شکری: تغذیه اهمیت ویژه‌ای داره، من خیلی از مادرها رو دیدم خوراکی‌های جورواجور مثل پفک و کیک می‌خرند اما من شاید ماهی دوبار این کار را انجام می‌دم. محیط هم صددرصد موثره... محیطی بدون تنش و آروم.         شما به مادران مشاوره نمی‌دهید؟    شکری: تا چند وقت پیش خیلی‌ها زنگ می‌زدن، از شهرهای مختلف، من هم هر کاری ‌می‌کردم به اونها هم می‌گفتم، اما تقریبا هیچکدوم جواب نگرفتن، به طوری که الان کسی زنگ نمی‌زنه. من گفتم که 70 درصد به ژن بچه مربوط می‌شود و ارثی است. هیچگاه یک بچه نرمال را با آموزش نمی‌شه نابغه کرد حتی برعکس ممکنه ضربه هم بخوره. یک کودک نابغه مثل یک دونه گندم می‌مونه که اگه بکاریم تو بیابون هیچی ‌بار نمی‌ده و اگه در زمین معمولی بکاریم محصول خوبی می‌ده و اگر بکاریم در بهترین زمین با بهترین کود و آبیاری خوب یک محصول استثنایی تحویل می‌گیریم، پس در وهله اول بچه باید مایه اولیه رو داشته باشه.         کلاس چهارم را هم چنان در منزل با آناهیتا کار می‌کنید؟    شکری: بله، فقط برای آزمایش‌های علوم آموزش و پرورش و استعدادهای درخشان و انجمن ملی نوابغ اجازه ندادن از آزمایشگاه علوم استفاده کنه، اما این مشکل را فرهنگسرای خاوران حل کرد و اجازه داد آناهیتا همراه با بچه‌های ابتدایی به آزمایشگاه بره.         در آخر، مطلبی مانده از استعدادهای آناهیتا که نگفته باشید؟    شکری: توانایی‌های او بالاتر از این‌هاست که بتونم توضیح بدم، فراموش کردم استعداد عجیبش در مورد تشخیص صدای استاد شجریان، همایون، ساز علیزاده، کلهر و... را بگویم گروه سنتی و سازها رو به‌خوبی می‌شناسه، حالا قراره هفته‌ای یک بار تحت نظر پزشک باشه و تست شود. همین جا می‌خوام از خانواده خودم تشکر کنم از مادر و پدرم که هر وقت به کرمانشاه می‌رفتیم با صبوری با او کار می‌کردن و همه‌جوره ما رو یاری کردن، همین‌طور همسرم شهاب که من و آناهیتا رو جدی گرفت. در آخر خدا رو به خاطر این نعمت شکر می‌کنم و از شما متشکرم.        فضانورد روسی در تهران    برای نخستین بار، مرکز علوم و ستاره شناسی تهران (وابسته به شهرداری منطقه یک) میزبان یکی از فضانوردان جهانی خواهد بود که همزمان با پنجاهمین سالگرد پرتاب نخستین ماهواره به فضا، به کشورمان سفر کرد.     گئورگی میخائیلویچ گرچکو در 25 می 1931 در لنینگراد به دنیا آمد. در سال 1949 در دبیرستان متوسطه لنینگراد مدرک خود را گرفت و در سال 1955 دانشکده مکانیک نظامی لنینگراد را با درجه مهندسی مکانیک به اتمام رساند. در سال 1967 از دکترای علوم فنی با رساله‌ای در مورد محاسبه سامانه فرود لونا 9 و لونا 16 در ماه دفاع کرد. در سال 1975 عضو فعال آکادمی بین‌المللی آستروناتیک (فضانوردی) در سال 1975 عضو افتخاری آکادمی علوم چکسلواکی، هفدهم فوریه 1984 دکترای علوم فیزیک – ریاضی عضو آکادمی علم و تجارت بین‌المللی دریافت کرده و بیش از 28 مقاله منتشرشده علمی دارد. در سال 1984 کتاب «در کادر سیاره» را نوشت. در سال 1959 عنوان مهندس ارشد از سال 1961 رییس گروه بخش هفدهم دفتر شماره یک طراحی و ساخت سامانه‌های فضایی و بالاخره در سال 1966 به عنوان رییس گروه آزمایشگر دستگاه‌های کیهانی انتخاب شد.از 21 فوریه 1975 مربی درجه سه فضانوردان آزمایشی، از هجدهم می 1978 مربی درجه دو فضانوردان آزمایشی، از اول ژوئن 1983 مربی درجه یک و معاون بخش انتخاب شد.از 22 می 1986 دانشکده فیزیک جو فعالیت داشت. ششم ژوئیه 1986 تا اول مارس 1992 سرپرست آزمایشگاه تحقیقات جو زمین از طریق وسایل فضایی.نخستین پرواز فضایی او در یازدهم ژانویه تا نهم فوریه 1975 به عنوان مهندس سفینه سایوز 17 در ایستگاه مداری سالوت 4 صورت گرفت و 29 شبانه‌روز و سیزده ساعت و نوزده دقیقه و 45 ثانیه طول کشید.    دومین پرواز فضایی را از دهم دسامبر 1977 به همراه یوری رامانتکو با سایوز 26 در ایستگاه مداری سالوت 6 انجام داد که پروازی رکوردشکن بود و تا شانزدهم مارس 1978 به مدت 96 شبانه‌روز و ده ساعت و هفت ثانیه ادامه داشت.پرواز سوم و آخرین سفرش به فضا را هفدهم تا 26 سپتامبر 1985 به عنوان مهندس سفینه سایوز تی 14 در ایستگاه سالوت 7 انجام داد و هشت شبانه‌روز و 21 ساعت و سیزده دقیقه و شش ثانیه در فضا به سر برد.    گفتنی است نمایشگاه فضانوردی در مرکز علوم و ستاره‌شناسی تهران با همکاری فرهنگسرای ملل و سیروس برزو که سالها در زمینه نجوم و فضا تحقیق انجام داده و با فضانوردان زیادی از روسیه آشنا می‌باشد این نمایشگاه برگزار شد.

parviz1 - انگلستان - کترینگ
آرزوی موفقیت روز افزون توام با سلامتی و طول عمر برای آناهیتا و خانواده عزیش را دارم.آفرین بر شما.
پنج‌شنبه 27 دی 1386

ایران من - مالزی - سلانگور
خوش بحال این پدر و مادر
پنج‌شنبه 27 دی 1386

تنهاترین - ایران - تهران
توی مملکت های دیگه می گردن تا یه همچنین موردی پیدا کنن حتی شده از کشورهای دیگه تو مملکت ما می گن ولش کنید بذارید خودش بزرگ بشه آناهیتای عزیز برات آرزوی موفقیت می کنم موفقیتی که برای به دست آوردنش باید مبارزه کنی پیروز باشی
پنج‌شنبه 27 دی 1386

بابک - المان - مونیخ
با حرف یک نفر نمی توان اظهار نظر کرد باید یک گروه معتبر نظر بدهد
جمعه 28 دی 1386

kitaro - ایران - تهران
انگار دستهایی تو ی کار هستند که هر جور شده نگذارند که این مملکت پیشرفت کنه.با اینهمه امکانات و نوابغ میشه گفت که حکومت باتمام قوا جلوی پیشرفت رو گرفته..و حاضر به سرمایه گذاری روی نوابغ و مبتکران نیست.. من هم تولد این کودک نابغه رو به دولت و ملت آمریکا و اروپا تبریک عرض میکنم چون همه ما میدونیم که مثل همیشه چند سال دیگه آناهیتا سر از آمریکا یا یک کشور اروپایی درمیاره و همون جایی میره که سایر مغزها و قهرمانان المپیادهای سالهای قبل رفتند و البته... کشوری که نابغه ای مثل احمدی نژاد داره به این مغزها نیازی نداره..خدا برکت بده چاههای نفت رو!!!!!!!!!!
جمعه 28 دی 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.