جمعه ۵ مرداد ۱۳۸۶ - ۲۷ جولای ۲۰۰۷
از کاله ناطق نوری تا برج حدادعادل!
روزنامه اطلاعات در صفحه 1 شماره روز سه شنبه 6/9/86 خود آگهی را به چاپ رساند که مدعای اصلی آن تکذیب مشارکت دکتر غلامعلی حداد عادل در پروژه ی مرکز تجارت جهانی(قصر دشت شیراز)بود.
چند سال پیش هم شایعه ای پخش شد که علی اکبر ناطق نوری مالک شرکت لبنیاتی کاله است و بعدها هم از سوی نا طق نوری و هم مالک و مدیر عامل کاله این شایعه تکذیب شد . این بار نیز شایعه در مورد حداد عادل بود و ظاهراٌ هم او خود در قالب خبر و مالک و مدیر عامل شرکت مذکور در قالب آگهی این موضوع را تکذیب کرد.
من کاری ندارم که حداد عادل صاحب سهام شرکت است یا خیر؛ پرسش من ازنیت انتشار دهندگان این مطالب است؟اصولاً چرا در جامعه ی ایران هر از گاهی یا حتی گاه به صورت مدام مطالبی از این دست منتشر می شوند وخبرگزاری هاو رسانه ها با آب وتاب به انتشار اصل مدعا وسپس تکذیب ها می پردازند.این نوشته ها نیز عمدتاً به شدت و سرعت در میان مردم پخش می شوند و گاه با سرعتی حیرت آور و با بزرگنمایی فراوان نسبت به اصل ادعا، دهان به دهان می چرخند.چرا این اخبار برای جامعه جذابند؟ چرا مخالفان و رقبای مسئولان چنین مطالب را انتشار می دهند و چرا مسئولان از انتشار این اخبار آشفته می شوند ؟
انتشار این اخبار،و پخش سریع آنهاو تکذیب ها نشان از جذابیت و ارزش خبری بالای این مطالب در افکار عمومی دارد.چرا چنین است؟چرا در ایام انتخابات ،همه نامزد ها تلاش می کنند خود را فقیر و نادار نشان دهند و رقبا را انسان های ثروتمند و دارا؟انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری را به یاد آورید.هر 8 نامزد انتخابات به لطایفالحیل میکوشیدند تا به مردم بقبولانند که در خانوادهای فقیر، زاده شدهاند، زندگی پایین تر از متوسط و حتی فقیرانه دارند، از مال دنیا نصیبی ندارند و... .عجله نکنید چند ماه دیگر که موسم انتخابات مجلس خواهدرسید ،جنین تلاش و تقلایی را خواهید دید.به نظر شما ،ثروت در جامعه ما ارزش است یا ضد ارزش ؟در نظام واژگان ما سود و منفعت ،بار معنایی منثبت دارند یا منفی ؟
با نگاهی کوتاه به دور برمان می بینیم که همه در ذهن خودشان حرص عجیبی به مال و ثروت دارند ،اما همین افراد در سپهرعمومی با سرکوب و نفی هر نوع انگیزه مادی،از مفاهیمی چون ارائه خدمت، انسانیت، تکلیف، مصلحت، هدف معنوی و...در نظام واژگان خود بهره می جویند.
گفتمان رایج در جامعه ی ما،منفعت مادی و ثروت جویی را سرکوب می کند (یا لااقل به شدت به حاشیه میراند) و مفاهیم و دال های غیر مادی را مرکزیت انحصاری می بخشد. پاره گفتارهایی نظیر«پول چرک کف دست است»، نشانهای از این کردار گفتمانی است. اقتدار ادبیات معنوی و تکلیفگرا به نحوی پررنگ است که حتی امکان تفکیک بین منفعت مشروع و نامشروع نیز زایل می شود واصولا ًدالهایی نظیر منفعت، سود، سودجویی، منفعتطلبی،امتیاز، بدهبستان، چانهزنی، ثروت و ... در گفتمان رسمی، مدلولهایی با سویهی منفی پیدا میکنند.
البته این عملکرد گفتمان به گونه ای متناقض نما،در کردار افراد رویهای کاملاً معکوس به خود می گیرد. به عبارت روشنتر، همان افرادی که در سطح گفتمان رسمی، ناخودآگاه پول و ثروت را چرک کف دست و آلوده، و منفعت را امری شیطانی و پلید تلقی می کنند در عمل گاه با در نوردیدن مرز میان سود مشروع و نامشروع، پشت سر گذاشتن هر نوع مرز اخلاقی و قانونی همان مفاهیم منفور گفتمان را به گونه ای پررنگ تعقیب میکنند. در واقع گفتمان مسلط ،با نفی امکان منفعت و ثروت مشروع وبا بر ساختن دوگانهی فقر/ثروت، منفعت/مصلحت، خدمت بی مزد و منت/سود و...،زمینه را برای پیجویی منفعت به هر نحو ممکن فراهم می کند.
در این میان صاحبان مقام اجتماعی و سیاسی نیز همانند دیگران اسیر گفتمان هستند. از سویی برای تداوم نظم اجتماعی موجود به تداوم گفتمان رضا میدهند و با گفتار و کردار خود آن را تقویت می کنند (از جمله باهمین تکذیب ها ی شداد و غلاظ و قسم های کذایی که من بیچیزم و...)و از جانب دیگر به دلیل سرکوب منافع در عرصهی گفتار رسمی، بنا به طبیعت انسان منافع خود را به نحوی زیر زمینی پیمی گیرند.
گفتمان رسمی به ما امکان نمی دهد که از خود بپرسیم که فرضاً ًحداد عادل مالک شرکت باشد،چه ایرادی دارد؟اگر حداد عادل یا هر کس دیگری از مقام و موقعیتش استفاده نا بجا کرده باشد، البته باید محکومش کرد؛ اما نه به صرف اینکه فلان میزان دارایی را دارد. بعضاًدر کشورمان شنیده ایم که گفته اند که وزیری برای مراسم عروسی فرزندش وام گرفت و ما حاملان گفتمان نیز طبعاً وزیر مربوط را ستایش کرده یم.اما آیا هیچ گاه از خود پرسیده ایم که اگر در جامعه ای وزیر هم نتواند برای فرزندش عروسی متوسطی برگزار کند، پس وای به حال کارگران دون پایه.اگر جامعه ای نتواند وزیر، مقام ارشد، استاد دانشگاه و...را تأمین کند، چگونه می تواند افراد فاقد مهارت را تامین کند ؟
نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان صاحب یکی از بزرگترین شرکت های صنایع غذایی ترکیه است. اما مردم ترکیه نه تنها هیچگاه دارایی اردوغان را نقطه ضعفش نداسته اند، بلکه از جمله به این دلیل به او اعتماد کرده و سرنوشت ثروت جامعه را به او سپرده اند که توانسته در سطح خرد ثروت 2-1 میلیارد دلاری برای خود مدیریت کند .
اردوغان هیچگاه ثروت خود را انکار نمی کند ،او از اینکه ثروتمند است و سودش را تعقیب می کند خجالت زده نیست . گفتمان های توسعه گرا با پذیرش و واقعیت های انسانی منفعت طلبی را امری طبیعی برای انسان تلقی می کنند فرد انسانی محق است که سود شخصی خود را تعقیب کند مشروط به آن که در تعقیب منافع خود، حقوق و منافع دیگران را مخدوش نسازد. در این گفتمان منافع فرد به رسمیت شناخته می شود و البته با فساد نیز به شدت مبارزه میشود. گفتمان توسعه گرا بدین ترتیب فرد گرایی مثبت را به عنوان موتور محرکه رشد جامعه مطرح می سازد. اما گفتمانهایی از جنس جامعه ی ما،با توسعه ی مکانیسم ریا،فردگرایی منفی را رواج می دهد که نتیجه آن این گفته معروف می شود که جهان سوم جایی است که اگر بخواهی جامعه ات آباد شود باید خانه ات ویران شود،و اگر بخواهی خانه ات آباد شود، باید کشورت ویران شود.
فائز دین پرست ،کارشناس ارشدعلوم سیاسی و مدرس دانشگاه
کامبیز - لیالی - اردستان |
تمام حرفهایی که گفتی به خاطر این است که تو هم میخواهی یه جوری یه مایه ای گیرت بیاد.
برو بابا انقدر پاچه خواری نکن بسه دیگه مردم میدونن چی به چیه نمیخواد تو بهشون یاد بدی. |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
محمد - فرانسه - پاریس |
در جامعه ای که رانت خواری به وفور می شود معلوم است که اقای فلانی و فلانئ از کجا پولدار شده اند. الان چند میلیارد دلار پول نفت ناپدید شده اگه امثال حداد و ناطق انکار نکن پس کی انکار کنه . |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
نسل سوخته - ایران - تهران |
مطلب بسیار مفید و عالی بود. متشکرم. |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
علی - انگلیس - لندن |
چیزی دیگه از مملکت مونده اقازاده فلسطین لبنان چاوز مرد خشمگین و لابد مامرتد نجسیم و حور پری به ما نمیرسه کجایی پدر ایران زمین کورش که مردانی غرق در هاله نورانی ملک تو را چون گوشت قربانی تقسیم میکنند |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
شهرام - ایران - تهران |
اگر این عنوان جذاب را برای مقاله ات انتخاب نمیکردی کسی مقاله تطهیر کننده آقایان را نمیخواند ! |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
کامیار - ایران - بندر عباس |
اقای دین پرست .کاملا معلومه که تو هم مثل دکتر احمد ی نجات الکی وقلابی مدرک گرفتی |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
اشکان - ایران - تهران |
در حکومتی که قرار بود شالوده ی اصلی آن بر اساس برابری و مبارزه با طاغوت ریخته شود و با شعار برابری به عرصه ی وجود رسید و مسئولینی که خود را نایب بر حق میدانند ساختن برج و داشتن ثروت برخلاف ایدئولوژی اولیه آنها میباشد ولی هم من میدانم و هم شما و هم همه ی مردم دنیا که تمام این حرف ها شعار است و بس !! هر روز با اسم دین بر ثروت آقایان زیاد میشود و افسوس که شما استاد دانشگاه با قلم رنگ و رو رفته ی خود مشغول ماس مالی کارهای آقایان هستید |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
بابک - کانادا - تورنتو |
پدر من معمار است ایشان به توسط دوستشان رفته بودند به باغ بچه های ناطق نوری در کردان کرج تا طرحی را ارایه دهند در انجا متوجه شده بودند که کاله متعلق به ناطق نوری است و این اقا و بچه هایشام چه خوشگذرانیهایی که در اون باغ نمیکردند دوستان در این مملکت اکثر کارخانجات بزرگ را که دیدید شک نکنید که به یک نوعی دست یک مقام مملکتی در کار است مانند قضیه شهرام جزایری و یا ان فردی که یک کمپانی بزرگ حمل و نقل دریایی در خلیج فارس داشت و تارو مار شد صرفا چون نمیخواست باج دهد. یا کارخانجات جوراب استارلایت که در حاشیه اتوبان تهران کرج است و هادی غفاری این کارخانه را تصاحب کرد یا اقای رییس پیشین بنیاد مستضعفان و جانبازان محسن رفیق دوست که بنده مواردی را در مورد ایشان میدانم که چون افشای ان ممکن است برای شخصی بسیار خطرناک باشد متاسفانه از عنوانش معذورم و هزاران مورد دیگر که همگی صحت دارد چرا که نه اخوندی که دوزار میگرفت روضه میخوند حالا که به یک جایی رسیده چرا از فرصت استفاده نکنه مخصوصا که از فردایش هم اطمینانی ندارد. مگر اقای قرایتی نگفت که اگر یک چیزی به اخوند دادید دیگر نمیتوانید ازش پس بگیرید. پس به این اقای حداد عادل هم حق بدهید که از قافله عقب نیفتد. |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
نسیم - ایران - تهران |
من هر وقت نظرات بابک کانادا را میخونوم میبینیم مدعیه یا خودم با دوتا گوشها ی خودم شنیدم یا با چشمهای خودم دیدم . هر ادعایی میکنه میگه خودم یا بابام یا فامیلم از نزدیک دیدند آخه بابک مگه تو چند تایی یا چند جا هستی؟ آدمو یاد اون کارتون می اندازه که میگفت زبل خان اینجا اونجا همه جا . آخر سر هم خیط میکاشت |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
خانوم مارپل - ایران - تهران |
با بابک-کانادا-تورنتو موافقم
هر کسی بخواد تو این مملکت بیزینسی راه بندازه باید یه درصدی هم به اینا بده
پاساژ گلدیسان تو آریاشهر(میدون صادقیه) ماله همین قرایتی هست
داماد قرایتی (مهندس! شایسته) شده رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل سازمان منطقه آزاد کیش که اصلا حالیش نیست که کی به درد کجا و کدوم پست میخوره
خیلی های دیگه هم هستند که اینجا مجالی نیست برای پته ریزون! |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
امین - ایران - ایرانشهر |
خوب پس میخوای شفاف صحبت کنیم...خیلی خوب...با چه توجیهی سالی 700میلیون دلار از جیب مردم بدبخت این مملکت میره تو جیب حزب الله.چرا همین آقای حداد عادل یا محسنی اژه ای از جیب خودشون نمیدن؟(هر چند جیبم از خودشون نیست و مال دزدیه).آقای فایز دین پرست لطفا آسمون ریسمون نباف.خودتم میدونی حرفات با پوزخند مردم روبرو میشه.انگار یادت رفته همین آقایون بودن که زمان به قول خودتون انقلاب با تحقیق و بدون تحقیق اموال مردم بیچاره رو به جرم مفسد فی الارض بودن و ... مصادره می کردن.حیا هم خوب چیزیه |
شنبه 17 آذر 1386 |
|
کامبیز - ایران - تهران |
در کشوری که در زمان انتخابات و راهپیمایی ها مردم با شعور و با فهم و قدرشناس هستند و باید هندوانه زیر بغلشان گذاشت و پس از اینکه خرشان از روی پل گذشت داخل آدم هم حساب نمی شود نمی توان بیش از این انتظار داشت .
مردم خوب و همیشه در صحنه هندوانه یادتان نره خوب ملت را خر کردند خوب |
یکشنبه 18 آذر 1386 |
|
ستایش - ایران - نهران |
میخوام بدونم علت تلاش همه ما برای رسیدن به قدرت ُشهرت ُو مدارج علمی بالا آیا چیزی غیر از داشتن زندگی آرام و مرفه است و اگر غیر از این است چرا به دانشگاه میرویم کار میکنیم تا به خواسته هایمان برسیم مگر نه این است به تازگی همه خود را فقیر نشان میدهند؟؟پس چطور به کودکانمان بگوییم درس بخوان تا مثل فلانی موفق باشی؟؟؟؟؟اگر تهی دستی افتخار است پس تکلیف کودکانمان چیست؟؟؟؟؟؟؟ |
یکشنبه 18 آذر 1386 |
|
مسعود - ایران - تهران |
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است
سرمایه ی امثال رجب اردوغان از کجا به دست اومده سرمایه ی این اقایان از کجا
اگر کسی تکذیب میکنه یعنی خودش قبول داره که مردم نمی تونند باور کنند که او حقشه این همه دارایی داشته باشه مدیری که 15 سال در یک ارگان فقط حقوق مدیر عاملی می گیرد چطور خانه ای میخرد که اگر همه ی حقوقش را جمع و سرمایه گذاری می کرد انقدر نمی شد؟! عزیزم شما ..... رو دیدی ولی کدو رو ندیدی |
یکشنبه 18 آذر 1386 |
|