چرا نماز به زبان فارسى نه ؟

چرا نماز به زبان فارسى نه ؟

حکیم فرزانه، فقیه بزرگوار و معلم اخلاق حضرت آیت ‏الله العظمى حاج‏ آقا رحیم ارباب از علماى بزرگ اصفهان و استادى مسلم در تمام علوم اسلامى متداول از جمله حکمت، ادبیات، تفسیر، کلام، هیئت، ریاضى و فقه و اصول بود. آن بزرگوار علاوه بر دانش سرشار، فردى عارف، پرکار، مؤدب، متواضع و در مجموع الگو و نمونه‏اى از یک انسان کامل بوده، همواره رفتار و برخوردهاى ایشان با مردم زبانزد خاص و عام است. 

سال یکهزار و سیصد و سى و دو شمسى بود، من و عده‏ اى از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل ‏نظر و بحث و مشاجره به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلى دارد که ما نماز را به عربى بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسى نخوانیم؟ و عاقبت تصمیم گرفتیم که نماز را به فارسى بخوانیم و همین‏کار را هم کردیم. والدین، کم‏کم از این موضوع آگاهى یافتند و به فکر چاره افتادند. آنها هم پس از تبادل‏ نظر با یکدیگر تصمیم گرفتند که اول خودشان با نصیحت کردن ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود راه دیگرى برگزینند، چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد روزى ما را به نزد یکى از روحانیون آن زمان بردند و آن فرد روحانى وقتى فهمید ما به زبان فارسى نماز مى‏خوانیم به طرز اهانت‏ آمیزى، ما را کافر و نجس خواند. و این عمل او ما را در کارمان راسخ‏تر و مصرتر ساخت. عاقبت یکى از پدران، آنها را یعنى والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت‏ الله حاج ‏آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تأیید قرار گرفت و روزى آنها نزد حضرت ایشان مى‏روند و موضوع را با ایشان درمیان مى‏گذارند و ایشان دستور مى‏دهند که در وقت معینى ما را به خدمت آقاى ارباب راهنمائى کنند.
     در روز موعود ما را که تقریباً پانزده نفر مى‏شدیم به محضر مبارک ایشان بردند. در همان لحظه اول چهره نورانى و لبان خندان ایشان ما را مجذوب خود ساخت و آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم که اکنون با شخصیتى استثنایى مواجه هستیم. ایشان در آغاز دستور پذیرایى از همه ما را صادر فرمودند، سپس رو به والدین ما کردند و فرمودند شما که نماز را به فارسى نمى‏خوانید فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتى آنها رفتند حضرت آیت‏ الله ارباب رو به ما کردند و فرمودند بهتر است شما یکى‏یکى خودتان را به من معرفى کنید و هر کدام بگوئید که در چه سطح تحصیلى هستید و در چه رشته‏ اى درس مى‏خوانید.

پس از آن که امر ایشان را اطاعت کردیم، به تناسب رشته و کلاس هر کدام از ما پرسشهاى علمى طرح کردند و از درس هایى از قبیل جبر و مثلثات و فیزیک و شیمى و علوم طبیعى مسائلى پرسیدند که پاسخ اغلب آنها از عهده درس هاى نیم‏ بندى که ما خوانده بودیم خارج بود، اما هر یک از ما از عهده پاسخ پرسشهاى ایشان برنمى‏آمد، با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه مى‏شد که با لحن پدرانه‏ اى پاسخ درست آن پرسشها را خودشان مى‏فرمودند.

اکنون ما مى‏فهمیم که ایشان با طرح این سئوالات قصد داشتند ما را خلع سلاح کنند و به ما بفهمانند که آن دروس جدیدى را که شما مى‏خوانید من بهترش را مى‏دانم ولى به آنها مغرور نشده‏ام. پس از اینکه همه ما را خلع سلاح کردند به موضوع اصلى پرداختند و فرمودند: والدین شما نگران شده‏اند که شما نمازتان را به فارسى مى‏خوانید، آنها نمى‏دانند که من کسانى را مى‏شناسم که، نعوذبالله، اصلاً نماز نمى‏خوانند.

شما جوانان پاک اعتقادى هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانى مى‏خواستم مثل شما نماز را به فارسى بخوانم اما مشکلاتى پیش آمد که نتوانستم به این خواسته جامه عمل بپوشم، اکنون شما به خواسته دوران جوانى من لباس عمل پوشانیده‏ اید، آفرین به همت شما. اما من در آن روزگار به اولین مشکلى که برخوردم ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن مشکل را حل کرده‏اید.

 اکنون یک نفر از شما که از دیگران بیشر مسلط است به من جواب دهد که بسم ‏الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است. یکى از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آیت‏ الله ارباب شد. جناب ایشان با لبخند فرمودند که خوب شد که طرف مباحثه ما یک نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمى‏آمدم. بعد رو به آن جوان کردند و فرمودند: خوب بفرمائید که بسم‏ الله را چگونه ترجمه کرده‏اید؟ آن جوان گفت بسم‏ الله الرحمن الرحیم را طبق عادت جارى ترجمه کرده‏ایم: به نام خداوند بخشنده مهربان.

حضرت ارباب با لبخندى فرمودند: گمان نکنم که ترجمه درست بسم‏ الله چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به ‏نام» عیبى ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست زیرا اسم عَلَم (=خاص) است براى خدا و اسم عَلَم را نمى‏توان ترجمه کرد. مثلاً اگر اسم کسى «حسن» باشد نمى‏توان به او گفت «زیبا». درست است که ترجمه «حسن» زیباست اما اگر به آقاى حسن بگوئیم آقاى زیبا حتماً خوشش نمى‏آید. کلمه الله اسم خاص است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مى‏کنند، همان‏گونه که یهود خداى متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا» مى‏گویند. بنابراین نمى‏توان «الله» را ترجمه کرد، بلکه باید همان لفظ جلاله را به کار برد. خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده‏ اید؟

رفیق ما پاسخ داد که رحمن را بخشنده معنى کرده‏ایم. حضرت ارباب فرمودند که این ترجمه بد نیست ولى کامل هم نیست زیرا رحمن یکى از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگى او را مى‏رساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست، یعنى در حقیقت رحمن یعنى خدائى که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم مى‏کند و همه را در کنف لطف و بخشندگى خود قرار مى‏دهد از جمله آن که نعمت رزق و سلامت جسم و امثال آن عطا مى‏فرماید.

در هر حال ترجمه بخشنده براى رحمن در حد کمال ترجمه نیست. خوب، رحیم را چطور ترجمه کرده‏ اید؟ رفیق ما جواب داد که رحیم را به «مهربان» ترجمه کرده ‏ایم. حضرت آیت‏ الله ارباب فرمودند: اگر مقصودتان از رحیم من بودم (چون نام مبارک ایشان رحیم بود) بدم نمى‏آمد که اسم مرا به «مهربان» برگردانید؛ اما چون رحیم کلمه‏ اى قرآنى و نام پروردگار است باید آن را غلط معنى نکنیم. باز هم اگر آن را به «بخشاینده» ترجمه کرده بودید راهى به دهى مى‏برد، زیرا رحیم یعنى خدایى که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو مى‏کند و صفت «بخشایندگى» تا حدودى این معنى را مى‏رساند. بنابر آنچه گفته شد معلوم شد که آنچه در ترجمه «بسم ‏الله» آورده‏اید بد نیست ولى کامل نیست و از جهتى نیز در آن اشتباهاتى هست، و من هم در دوران جوانى که چنین قصدى را داشتم به همین مشکلات برخورد کردم و از خواندن نماز به فارسى منصرف شدم، تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود اگر به بقیه آیات بپردازیم موضوع خیلى غامض‏تر از این خواهد شد. اما من عقیده دارم شما اگر باز هم به این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسى بر ندارید، زیرا خواندنش بهتر از نخواندن نماز به‏ طور کلى است.     در اینجا، همگى شرمنده و منفعل و شکست‏ خورده به حال عجز و التماس از حضرت ایشان عذرخواهى مى‏کردیم و قول مى‏دادیم که دیگر نمازمان را به فارسى نخوانیم و نمازهاى گذشته را نیز اعاده کنیم، اما ایشان مى‏فرمودند که من نگفتم نماز به عربى بخوانید، هرطور دلتان مى‏خواهد نماز بخوانید، من فقط مشکلات این کار را براى شما شرح دادم.

ولى ما همه عاجزانه از پیشگاه ایشان طلب بخشایش مى‏کردیم و از کار خود اظهار پشیمانى مى‏نمودیم. حضرت آیت‏ الله ارباب با تعارف میوه و شیرینى مجلس را به پایان بردند و ما همگى دست مبارک ایشان را بوسیدیم و در حالیکه ایشان تا دم در ما را بدرقه مى‏کردند از ایشان خداحافظى کردیم و در دل به عظمت شخصیت ایشان آفرین مى‏گفتیم و خوشحال بودیم که افتخارى چنین نصیب ما شد که با چنین شخصیتى ملاقات کنیم. نمازها را اعاده کردیم و دست از کار جاهلانه خود برداشتیم بنده از آن به بعد گاه گاهى به حضور آن جناب مى‏رسیدم و از خرمن علم و فضیلت ایشان خوشه ‏ها برمى‏چیدم.

وقتى در دوره دکترى زبان و ادبیات فارسى دانشگاه تهران به تحصیل مشغول بودم، گاهى حامل نامه‏ ها و پیغامهاى استاد فقید، مرحوم بدیع‏ الزمان فروزانفر براى ایشان مى‏شدم و پاسخهاى کتبى و شفاهى حضرت آیت ‏الله را براى آن استاد فقید مى‏بردم و این خود افتخارى براى بنده بود.

گاهى نیز ورقه‏ هاى استفتائى که به محضر آن حضرت رسیده بود روى هم انباشته مى‏شد و آن جناب دستور مى‏دادند که آنها را بخوانم و پاسخ آنها را طبق نظر آن حضرت بنویسم و پس از خواندن پاسخ اگر اشتباهى نداشت آن را مهر مى‏کردند که در این مرحله با بزرگواریهاى زیاد از سوى آن حضرت مواجه شدم که اکنون مجال بیان آنها فراهم نیست. خدایش بیامرزد و او را غریق دریاى رحمت خویش کند. «انّه کریمٌ رحیم». ***دکتر محمد جواد شریعت

نظرات کاربران ( محمدرضا - تهران - ایران )
احسنت . بلکه با دیدن این مطلب به خیلی از شبهات مطروحه تو این زمینه ... خیلی از به اصطلاح روشنفکران پاسخ خودشون رو گرفته باشند . راستی من تو وبلاگم کد آر اس اس شما را گذاشته ام تا تیتر تمامی اخبار جدید شما را همزمان ویزیتورهای من ببینند و به اینجا بیان .زیبا بود .
یکشنبه 6 آبان 1386

نظرات کاربران ( امیر - لندن - انگلستان )
هئچ ادابی و ترتیبی مجوی ٫ هر چه میخواهد دل تنگت بگوی -چند درصد از مردم معنی لغوی نماز به عربی را می فهمند؟اصولا چند درصد ان را درست می خوانند؟نماز عربی مال عربهاست:مال بد هم بیخ ریش صاحبش.غصه نماز به عربی یا پارسی را نخورید:ایین عشق و مهرورزی خودمان را حفظ کنیم.
یکشنبه 6 آبان 1386

نظرات کاربران ( شهنی شاهسوند - تهران - ایران )
من نیز همیشه این موضوع فکرم را مشغول خود کرده بود. اما توضیحات حاج آقا ارباب بسیار کامل ومنصفانه بود
یکشنبه 6 آبان 1386

نظرات کاربران ( محمد - مشهد - ایران )
سوال خیلیها بود ممنون
یکشنبه 6 آبان 1386

نظرات کاربران ( رامین - تهران - ایران )
بنظر من خدایی که فقط عربی بلداست قابل پرستش نیست البته این ربطی به خدا ندارد ما ملت بایستی بهر چیزی که مدل عربی به دیده تقدس نگاه کنیم وگرنه این جماعت آخوند چه جوری سرمان کلاه بگذارند.
یکشنبه 6 آبان 1386

نظرات کاربران ( بابک خرم دین - هامبورگ - آلمان )
این هم از اون حرفها است. به نظر من صحبت با خداوند بخشنده مهربان باید به زبانی باشد که انسان متوجه میشود.وبقول خودمان زبان مادری وگرنه به قول شاعر مرغ باشد که همی سخن بگوید به زبان آدمیت .برای خداوند فرقی نمیکند .چون او به همه چیز آگاه است. وما باید بفهمیم که با او چه میگویم.خداوند عرب نیست که با او عربی سخن گفت.حکایت اون چوپانی که با خدا به زبان خودش سخن میگفت وموسی او را نهی میکند. ووحی میآید که ما برای وصل کردن آمدیم و......خلاصه نام تو به هر زبان که گویند خوش است.راه تو به هر روش که پویند نکوست.خداحافظ
یکشنبه 6 آبان 1386

نظرات کاربران ( سهیلا - تورنتو - کانادا )
دلایل مرحوم ارباب قانع کننده است. منتها یک نکته ی دیگر هم هست که گویا از آن غفلت شده و آن اینکه : وجوب خواندن نماز به زبان عربی زمانی اشکال دارد که دانستن معنی نماز کاری مشکل باشد. حال اینکه هر کس می تواند با صرف وقتی اندک ( مثلا حداکثر نیم ساعت ) ترجمه ی فارسی نماز را بداند و هنگام خواندن نماز به زبان عربی ترجمه ی فارسی آن را بطور کامل در ذهن خود تداعی کند. ثانیا در همه ی ادیان نظیر یهود و زرتشتی نیایش ها را به زبان دینی - نه ملی - می خوانند و این به این دلیل است که همه پیروان آن دین، از هر ملیتی و در هر گوشه ی جهان، با هم احساس یگانگی و اتحاد داشته باشند. به همین دلیل یهودیان از این هم فراتر رفته و در هر کجای دنیا که باشند علاوه بر خواندن ادعیه ی خویش به زبان عبری، برای حفظ زبان دینی خود در خانه و محافل شخصی خود نیز به زبان عبری سخن می گویند . دقیقا مثل ارامنه. آن وقت ما برای خواندن چهار جمله نماز به زبان عربی، این همه برهان تراشی می کنیم ! با سپاس مجدد از آقای دکتر شریعت و مدیران محترم سایت
دوشنبه 7 آبان 1386

نظرات کاربران ( - - )
احمقانه

نظرات کاربران ( احمد - اهواز - ایران )
بعضی که نظر دادند انگار قران را هم نمیخوانند یا قبول ندارند برای خدا فرقی نمیکند ولی چرا با فصیح ترین زبان صحبت نکنیم موقعی که با یک رییس میخواهید صحبت کنید صد مطلب را مرور میکنید که چه بگید یک موقع اشتباه صحبت نکنید انوقت با خدا صحبت کردن را اینجوری تفسیر میکنیددر ضمن اسلام مال همه است نه عربها و سیاست را با دین قاطی نکنید اقایان روشنفکر
دوشنبه 7 آبان 1386

نظرات کاربران ( مهناز - تهران - ایران )
ولی به نظر من خداوند آنقدر بزرگوار است که نزدیکی ما را به خودش مد نظر دارد . هر کس در حد فهم خود خدا را جستجو می کند . شاید اگر فارسی میخواندیم حداقل ما ایرانیها بیشتر نماز را درک می کردیم . تا اینکه همه بدون اینکه چیزی بفمیم کلمات عربی را بزبان بیاوریم . مگر چند درصد ملت ما تحصیلات عالیه دارند . چطور که خداوند به موسی هشدار داد سخت نگیرد . فقط این را میدانم که در جمهوری اسلامی اعتقاد مردم خیلی سست تر شده و فقط هم بدلیل تحمیل کردن و نظاهر به مسلمانی .
دوشنبه 7 آبان 1386

نظرات کاربران ( محمدرضا - کالگاری - کانادا )
کسی که نماز بخواند و معنی اش را نفهمه خودشو داره گول میزنه.
دوشنبه 7 آبان 1386

نظرات کاربران ( داود شاهی - تهران - ایران )
سلام - عزیزان من انگار مطلب را خوب نگرفتیم !! نتیجه ی این حکایت اینست که نماز (اسلامی) را باید عربی خواند و نه به زبان دیگر . این نیست که هر چی دل تنگت خواست با خدا بگو !! بگو ولی نه در نماز !! نماز اسلامی اطاعت از رسول الله است به همان شیوه و روش او . خوب باید کمی به خود زحمت بدهیم و بفهمیم چه می گوییم !! ببینم اگر روزی نزد یک پادشاهی برویم هرچی دل تنگت خواست می گویی یا از قبل کلی تمرین حرف زدن می کنی !!عزیزان من ! گول حرفهای قشنگ امروزی را با اسم آزادی و .... نخوریم !! درگاه الهی محترم و عزیز است و باید راه ورود به آنجا را فقط از فرستادگانش آموخت . والسلام
دوشنبه 7 آبان 1386

نظرات کاربران ( ژاله - تهران - ایران )
با سلام خدمت حاج آقا خدا عمرتون بده که خود من همیشه فکر میکردم چرا من باید با خالق خودم به زبان دیگری حرف بزنم و خیلی دوست داشتم که بفارسی حرف بزنم ولی از مطالب خوب شما استفاده میکنم و بهتر نتیجه گرفتم . آیا خواندن قران فارسی اشکال دارد یا نه ؟
دوشنبه 7 آبان 1386

نظرات کاربران ( امیر - سئول - کره )
من فکر میکنم اگه به زبان انگلیسی بود باز بهتر بود عوض عربی زبان بین المللی یاد میگرفیم }خدا با ماست با هر زبونی که باهاش صحبت کنیم{ موفق باشید
سه‌شنبه 8 آبان 1386

نظرات کاربران ( کاظم رنجبر - پاریس - فرانسه )
من دو کامنت در این باره به سایت انتخاب فرستادم ،که به شما نیز عینأ می فرستم اگر کسی به قران آشنائی داشته باشد ، می داند ،که حد اقل در هر سوره ، خداوند می فرماید : پروردگار از باطن قلب شما آگاه است . یعنی چی ؟ یعنی اینکه از باطن و نیت شما آگاه است، خداوند دانا ،و عالم است. چه من به آلمانی ، چه به فارسی ، و چه به عربی ، به پرودگار عبادت بکنم ، قبل از هرچیز ، خداوند ، از نیت پاک و ایمان من آگاه است ، ولی اگر ، من آدم مردم فریب ، حقه باز ،و دین فروش باشم ، ولو اینکه نماز را با لهجه غلیظ حجاز هم بخوانم ، در پیش پروردگار ،کوچکترین ارزشی ندارد . به داستان حضرت موسی و شبان مراجعه بکنید ، ببینید آن پیر عارف ، چگونه این آرزوی شبان ساده را در خدمت به پروردگار تفسیر میکند . کسی که معنی عبادت خود را نمی داند ، چه می داند که چه می گوید؟ همین کار اجبار عبادت در زبان لاتین را ، قرنها پاپ ها بر مسیحیان اروپا تحمیل کردند ، در صورتیکه زبان حضرت مسیح زبان لاتین نبود ، بلکه زبان آرامه ئی بود. این مارتن لوتر بود ،که توانست این فکر واندیشه را در اروپا مسیحیت رایج بکند ،که هر قومی بازبان خود به خدا عبادت بکند و انجیل را در زبان مادری خود بخواند ، تا بفهمد که چی می خواند .انسان های مومن ، قبل از آنکه با زبان لفظی به نماز بایستند ، با زبان قلب و ایمان ، نماز می گذارند ،و این نماز در درگاه پروردگار قابل قبول است . خاندان ال سعود ، در تمام دنیا ، به فساد در همه زمینه ها معروف هستند ، کازینو ها و عشرتگده های مشهور دنیا ، پاتوق این خاندان است . اما اگر هم نماز بخوانند ،که فکر نمی کنم ، با این اعمالشان ، در درگاه خداوند مورد قبول باشد ، در زبان خالص عربی ،و لهجه حجاز می خوانند . خداوند ، از درون قلب و باطن و نیت واعمال انسان ها آگاه است ، نمی توان با این نوع ظواهری مردم فریبانه ، نعوذ بالله خداوند را فریب داد .
چهار‌شنبه 9 آبان 1386

نظرات کاربران ( کاظم رنجبر - پاریس - فرانسه )
با عرض سلام ، بحث بسیار جالبی است ودرعین حال آموزنده ، در جواب به کاربر محترم ،آقای مهدی ،که در باره کلمه الله ، تفسیرو توضیح دادند ، وبر این باورند که اصلأ کلمه آلله ، قابل ترجمه نیست ، الله اسمی است ، نه مونث دارد ،و نه جمع .من از این هموطن محترم می پرسم ، آیا کلمه الله ، مختص و انحصارأ متعلق به فرهنگ اسلام و قران است ، یا اینکه این کلمه قبل از ظهور اسلام ، دربین اعراب معمول و متداول بود؟ مگر اسم پدر حضرت محمد (ص) عبد الله نبود؟ این کلمه قبل از اسلام بود . منتها الله از منظر دین اسلام ، با آن الله بت عرب در مفهوم قرانی فرق میکند .اما در باره وحدانیت خدا ،قبل از ظهور اسلام ، اقوام و فرهنگ هائی بودند ،که بر وحدانیت پروردگار عالم ، ایمان و باور داشتند . اما اینکه بخشی از روحانیون ، تلاش می کنند ،که بر زبان عرب پیراهن تقدس بپوشانند ، بخاطر حفظ ...، گرنه من بر این باور هستم ، که هرکس بازبان قلب و ایمان واقعی خود ، به آفریدگار خود عبادت بکند ، و اعمال ورفتارش ، با هم نوعان خود بر مبنای عدالت و انصاف باشد ، پروردگار عالم عبادات آن فرد را در هر زبانی باشد قبول ، خواهد داد . این بحث مرا به ضرب المثل ، معروفی در زبان فارسی انداخت ،که می گویند : یکی پرسید ، قیمه را با گاف می نویسند ، یا با غین ؟ طرف گفت مرد خدا ، قیمه را باگوشت بره ، لپه تبریزی و پیاز درست می کنند و با پلو نوش جان می کنند. (پراگماتیسم انگلیسی ) عزیزان من عبادت به جز خدمت خلق نیست ، به تسبیح و سجاده و دلق نیست . پروردگار عالم بهتر می داند ،که کدام عبادت و عبادت کدام فرد ، در درگاه اش مورد قبول است .فقیه مدرسه دی مست بود فتوا داد - که می حرام ولی به زمال اوقاف است.باز حافظ می گوید : حافظا می خور رندی کن خوش باش ولی ، دام تزویر مکن چون دگران قران را . یک عده آقایان روحانیون چون کم سواد هستند ،و اینقدر جرئت ندارند که بگویند ما سوادمان کم است ، در نتیجه سعی میکنند که ملت را بیسواد نگاه دارند که بتوانند بر گرده شان سوار بشوند. ملت بیسواد ، چه می داند که فلان روحانی چقدر سواد دارد ؟ فلان روحانی هم که با لهجه غلیظ چند کلمه عربی می خواند ، بدبخت ملت فکر می کند که حاج آقا صاحب علم ودانش است . این حضرات دین فروش هستند نه دیندار. خداوند عبادت صادقانه مخلوق خود را در هر زبان باشد قبول می کند ، اینها روحانی هستند که برای پوشش بی سوادی خود ، چنین فتوا می دهند که نمی توان نماز را به غیر از زبان عربی خواند ،که برای خودشان کسب شهرت بکنند.. با احترام : کاظم رنجبر دکتر در جامعه شناسی سیاسی
چهار‌شنبه 9 آبان 1386

نظرات کاربران ( لیلا - تهران - ایران )
مسخره است چون خدا گفته من رو میتونید به هر زبان ودر هر حالتی که باشید بخوانید که من از رگ گردن به شمانزدیک ترم و صدای شما رو میشنوم پس .
پنج‌شنبه 10 آبان 1386

شاهین - سوییس - سوییس
بنظر من با خدا با هر زبانی میشود سخن گفت و احتیاجی به وقت و زمان مشخصی نیست. تنها مطلبی که مهم هست صداقت و خلو ص است چونکه خداوند بشر را تنها در عربستان خلق نکرده و او متعلق به مسلمانها و دیگر ادیان نیست بلکه او ا همه انسانهای خوب را دوست دارد.
جمعه 18 آبان 1386

حسین - ایران - مشهد
با سلام.خداوند این عالم بزرگوار را در جنتش در کنار اهل بیتش قرار دهد. امین یا رب العالمین
شنبه 19 آبان 1386

محمدرضا - ایران - تهران
لذت نماز در درک و فهم معنی آنست، باور کنید وقتی نماز را با توجه می خوانیم لذتی باور نکردنی می بریم ، ولی این توفیق جزء با تسلیم حاصل نمی شود، کتاب طریقیت حاج شیخ که با توجه به توصیه های آقای حسن علی نخودکی اصفهانی مشهور به حاج شیخ در خصوص نماز توسط یکی از هموطننانمان نگاشته شده در این زمینه راه گشا است. نویسنده با تلفیق کتب مختلف به ترکیب جالب و تاثیر گذاری دست یافته که می تواند راهنمای همه ما باشد، اینکه ما می توانیم در نماز های مستحبی مخصوصاً در قنوت از عبارات فارسی استفاده نمائیم و معانی فارسی سوره ها و ذکر های مختلف نماز را در قلب خود مورد توجه قرار دهیم باعث تقویت توجه و سیر ملکوتی ما می شود. امیدوارم با مطالعه این کتاب حداقل بتوانیم پاسخی روشن به سئوالات خود بیابیم.
چهار‌شنبه 23 آبان 1386

فرخ - ایران - تهران
در هر اوایی ترانه ای,رمزی به وسعت ادراکهاست.درود برانان که درکنج نهانخانه خویش,فانوس به دست,پی کشف حقیقت گام برمی دارند.می توان نسبت به نظریه مرورزمان و تسهیل ادیان هم اندیشید میدانیدکه<ارتباط جنسی وهم اغوشی باهمسردرماه رمضان,طلاق,نحوه عبادت وغیراندیشید
دوشنبه 28 آبان 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.