تغییر سیاست ایران در تقسیم منافع دریای خزر
تغییر سیاست ایران در تقسیم منافع دریای خزر
در وضعیتی که ایران در شرایط نامطلوب بین المللی با هدف فشار به برنامه اتمی اش قرار دارد، بسیاری از صاحبنظران اعتقاد داشتند که برگزاری نشست تهران و امضای هر گونه توافقی تنها به تضییع منافع ایران در دریای خزر منجر خواهد شد.
متن بیانیه سران کشورهای کرانه دریای خزر نشان می دهد که اجلاس تهران برای هر چهار همسایه ایران منافعی بلندمدت و برای ایران گرچه منافعی میان مدت، داشته اما جمهوری اسلامی دست به تغییر روشها و تاکتیکهای خود برای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر زده که با سیاستهای پیشین تفاوت هایی دارد.
تغییر سیاست ایران در خزر و تضعیف موقعیت مذاکراتی
طی شانزده سالی که از فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی می گذرد دیدگاه ایران تا پیش از اجلاس سران دریای خزر در تهران استفاده مشترک از بستر و منابع زیر آب دریا بود.
روسیه نیز ابتدا از چنین سیاسیتی پیروی می کرد اما با عقد قراردادهای سه جانبه میان روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان و قرارداد دوجانبه میان ترکمنستان و جمهوری آذربایجان که اختلاف نظر بر سر حوزه نفتی بزرگی در خزر را کاهش می دهد، روسیه که تنها حامی دیدگاه ایران در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر بود به سه کشور دیگر پیوست.
موضع رسمی و بارها اعلام شده ایران در مواجهه با قراردادهای دو و سه جانبه، رد آنها و تأکید بر رسمیت داشتن توافقهایی بود که با حضور هر پنج کشور ساحلی دریا شکل بگیرد.
طبق توافق کشورهای ساحلی دریا پس از فروپاشی شوروی، همه توافقهای درباره رژیم حقوفی دریا می بایست با حضور همه پنج کشور باشد اما این بند توافقنامه پس از چند سال به فراموشی سپرده شد.
اعلام موضع ایران البته در این سالها کاری از پیش نبرد و جمهوری آذربایجان که ایران بیشترین اختلاف نظر را با آن در میان کشورهای خزر دارد، به همراه ترکمنستان و قزاقستان اکتشاف و بهره برداری حوزه های انرژی مورد اختلاف را آغاز کرد.
روسیه را به دلیل بازی ماهرانه با جامعه جهانی و حمایت تاکتیکی از ایران، برنده سیاسی، جمهوری آذربایجان را به دلیل در اختیار گرفتن برگ برنده بر سر حوزه های مورد اختلاف نفتی و گازی خود با ایران برنده حقوقی، و ایران را برای مکتوب کردن حمایت همسایگان شمالی اش از برنامه اتمی و البته بستن راه هرگونه تهاجم نظامی از شمال را برنده دفاعی نشست تهران می توان توصیف کرد |
پیشنهاد ایران در این زمان بستن موقت حوزه های نفت و گازی مورد اختلاف تا تعیین تکلیف رژیم حقوقی حاکم بر آن بود اما در وضعیتی که صدای ایران صدایی اقلیت در خزر بود و با منافع هیچیک از چهار کشور دیگر همسو نبود، این پیشنهاد نیزعملاً رد شد.
اینک در جریان اجلاس سران دریای خزر در تهران مشخص شده که ایران نه تنها از اصرار خود بر استفاده مشاع از بستر و منابع زیر بستر خزر کوتاه آمده بلکه به نوعی درباره قراردادهای دو و سه جانبه دیگر کشورها در بیانیه پایانی سکوت کرده و تلویحاً آنها را پذیرفته است.
با این ترتیب شکلگیری رژیم حقوقی دریای خزر گامی اساسی به جلو برداشته اما سهم ایران در دریای خزر که تاکنون حدود بیست درصد از سوی ایران عنوان می شد به علت پذیرش تلویحی قراردادهای غیر پنج جانبه، به لحاظ حقوقی مورد تردید جدی قرار می گیرد.
در صورتی که ایران توافق جمهوری آذربایجان و روسیه از سویی و توافق ترکمنستان و قزاقستان از سوی دیگر را پذیرفته یا دست کم درباره آن سکوت کرده باشد، عملاً جایی برای چانه زنی برای گرفتن سهم بیست درصدی خود باقی نگذاشته و موضع خود را برای مذاکرات آتی بشدت تضعیف کرده است.
از این بابت، جمهوری آذربایجان را که طرف اختلاف اصلی ایران در خزر است باید برنده حقوقی بیانیه تهران توصیف کرد اما این کشور تنها برنده اجلاس تهران نبود.
برنده سیاسی
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه که آخرین ماههای حضور در کاخ کرملین را به عنوان رهبر این کشور سپری می کند، با موج توجهی که در جهان نسبت به سفرش به تهران بوجود آورد، عملاً اجلاس دریای خزر را تحت شعاع حضور خود در ایران کرد.
منابع روسی ساعاتی پیش از سفر آقای پوتین به تهران با شایع کردن احتمال سوء قصد به رئیس جمهور روسیه از لغو احتمالی این سفر خبر دادند و سرانجام در شرایطی که انجام گرفتن سفر کاملاً مورد تردید قرار گرفت آقای پوتین شخصاً اعلام کرد که بسوی تهران پرواز خواهد کرد.
روسیه به عنوان برادر بزرگتر کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان و شریک و مهمترین حامی برنامه اتمی ایران و جلوگیر از تحریمهای بیشتر - دست کم در ظاهر - حضوری سنگین در اجلاس سران دریای خزر در تهران داشت.
از آنجا که سهم تقریبی روسها از دریای خزر با قراردادهای دو و سه جانبه تعیین شده و این کشور اختلافی با همسایگان آبی خود ندارد و از دیگر سو دریای خزر از حیث حضور نظامی برای روسیه اهمیت دارد که قدرت بلامنازع آن است، این کشور خود را درگیر چالشهای تقسیم این دریا نمی بیند و تنها به عنوان شریکی برای ایران و بزرگتری برای سه جمهوری دیگر عمل می کند.
در وضعیتی که روسیه با ایالات متحده آمریکا بر سر استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپای شرقی وارد کشمکش کم سابقه ای پس از جنگ سرد شده، مسکو تلاش می کند با استفاده تاکتیکی از روابط خود با تهران در حمایت از برنامه اتمی این کشور، برگ برنده ای در مقابل ایالات متحده داشته باشد.
دفاع آقای پوتین از برنامه اتمی ایران و همکاری با ایران در توسعه آن، به بن بست کشاندن راه تحریمهای تازه در شورای امنیت آن هم پس از سفر نخست وزیر فرانسه به مسکو و سفر همزمان وزیران دفاع و خارجه ایالات متحده و سفر آقای پوتین به آلمان که فشار بیشتر به ایران محور مشترک همه آنها بود و سر آخر مخالفت جدی با هر گونه اقدام نظامی، ایالات متحده را ترغیب به نرم کردن موضع خود درباره سپر دفاع موشکی و با اولویتی پایینتر، حمایت از استقلال کوزوو می کند که روسیه مخالف جدی آن است.
رفتار یک هفته گذشته و شخص آقای پوتین بیش از آنکه به نشانه های دوستی روسیه با ایران تفسیر شود باید درخواست مسکو از اروپا و آمریکا خوانده شود که به این زبان و با کارت ایران مطرح می شود.
دفاع از برنامه اتمی ایران در دو بند صریح و دو بند دیگر به صورت تلویحی را باید به حساب حمایتهای مسکو از درج آن دانست.
به این ترتیب روسیه را نیز می توان برنده سیاسی اجلاس تهران هم در میان پنج کشور ساحلی و هم در سطح بین المللی دانست اما ایران نیز در این اجلاس دستاوردهای میان مدتی داشت.
برنده دفاعی نشست حقوقی
به غیر از امتیاز میزبانی اجلاس سران خزر برای ایران والبته حضور ولادیمیر پوتین در تهران، جمهوری اسلامی را باید برنده در امور دفاعی در نشستی حقوقی دانست.
گرچه ایران سیاست خود را درباره بهره برداری مشاع از سطح و بستر دریای خزر و رد هرگونه توافق دو و سه جانبه تغییر داده و برگهای برنده خود برای دستیابی به حداکثر منافع در دریای خزر را ضعیف کرده اما سه بند در بیانیه پایانی اجلاس درباره امور دفاعی گنجانده که با توجه به متن آن، برای هیچکدام از طرفها بجز ایران معنی دارد نیست.
بیانیه پایینی تأکید دارد که از نیروی نظامی در روابط متقابل کشورهای ساحلی نباید استفاده شود و هیچیک از پنج کشور اجازه نخواهند داد از خاک کشورشان برای تهاجم و سایر عملیات نظامی علیه هریک از طرفها استفاده شود.
سه بند دفاعی در بیانیه اجلاس دوم سران خزر، بیش از همه بسوی جمهوری آذربایجان اشاره دارد که روابط دفاعی و نظامی گسترده ای با ایالات متحده و پیمان نظامی ناتو دارد و گاهی از احتمال برنامه تعرض آمریکا به ایران از پایگاههای این جمهوری سخن به میان می آید.
سه بند دفاعی بیانیه اجلاس سران خزر در عین حال نگرانی روسیه از حضور نظامی آمریکا در جمهوری آذربایجان را نشان می دهد و ناخرسندی ایران را در سندی بین المللی ثبت می کند.
به این ترتیب روسیه را به دلیل بازی ماهرانه با جامعه جهانی و حمایت تاکتیکی از ایران، برنده سیاسی، جمهوری آذربایجان را به دلیل در اختیار گرفتن برگ برنده بر سر حوزه های مورد اختلاف نفتی و گازی خود با ایران برنده حقوقی، و ایران را برای مکتوب کردن حمایت همسایگان شمالی اش از برنامه اتمی و البته بستن راه هرگونه تهاجم نظامی از شمال را برنده دفاعی نشست تهران می توان توصیف کرد.