گربههای انقلابی چه ربطی به عمران صلاحی دارند؟ طنز نبوی
گربههای انقلابی چه ربطی به عمران صلاحی دارند؟ طنز نبوی
این برنامه را از «اینجا» بشنوید.
با سلام، این جانب عل اصغر، خبرهای هفته گذشته را به نقل از خبرگزاری دگولس پرس از سرتاسر جهان، به خصوص داخل و خارج، به سمع و عمل شما میرساند.
به دنبال سخنرانی پر از التهابآمیز و هیجانآور آقا محمود نفتی در کلمبیا یونیورسیتی آمریکا، وی اعلام کرد «ویل اسمیت» رییسجمهور آنان نیز میتواند در یک دانشگاه گل بلستان سخنرانی کرده و هر چی دل تنگش میخواهد، بگوید. برای همین دانشگاه مشهد از ویل اسمیت برای سخنرانی در این دانشگاه دعوت کرد.
دانشگاه مشهد اعلام کرد میخواهد سؤالاتی در مورد این که آیا هولوکاست اتفاق نیفتاده یا رخ نداده است و این که چرا آمریکاییها تا این حد تروریست بوده، از ویل اسمیت سؤال نموده و در صورت لزوم، با هماهنگی برادران ذیربط سخنرانی را به هم بزنند. آقا ویل اسمیت نیز اعلام کرد این دعوت را جدی نمیگیرد. البته وی این را خودش اعلام نکرد، بلکه کاخ سفید اعلام کرد.
دانشگاه مشهد نیز برای نشان دادن حسن نیت خود و اعتقادش به آزادی بیان و چیزهای حقوق بشر، یک روز بعد از دعوت ویل اسمیت نشریه «درفش کاویانی» دانشجویان این دانشگاه را توقیف و قرار است به جای آن «بیرق ابوالفضل» منتشر شود.
در همین هفته سخنرانی آقا محمود نفتی در دانشگاه تهران لغو شد. چون که آقا محمود نفتی اعلام کرد که تعداد دوربینها در ایران کافی نیست و اصولاً ایشان به سؤالاتی که به زبان فارسی بشود، جواب نمیدهد.
سخنرانی آقا احمد قابل در حسینیه ارشاد نیز به مناسبت این که رییس محترم جمهوری در کلمبیا اعلام کرد، در ایران آزادی مطلق و کامل وجود دارد، به خاطر احترام به این آزادی خیلی کامل، مالید. وزارت سخنرانی اعلام کرد که اگر آزادی در ایران یک کم دیگر کامل شود، احتمالاً دولت تمام سالنهای سخنرانی را به زمین کشاورزی تبدیل میکند.
تیم سپاهان اصفهان مامان، ناناز، تمیس، بیسکویت بیسکویت، آجری آجری، کره و خدا، با نتیجه سه بر یک بر تیم الوحده پیروز شد و به فینال باشگاههای آسیا راه یافت. بچههای اصفهان به صف، کف، دود دورو دود دورود دود.
بنا به گزارش اوشکول پرس، اولین کنسرت RB - رپ در تهران با حضور مسئولان امر و مقامات کشوری و لشگری و دو هزار نفر از امت هیجانزده و شهیدپرور و توپ برگزار و خوانندگان رپ مانند احسان غیبی و محمد بیباک این برنامه را اجرا کردند. یکی از مقامات حاضر در صحنه این مراسم اعلام کرد «رپ ریشه در رجزخوانیهای صدر اسلام داشته و اشعار پوززنی و ضدحال رپ، اولین بار توسط یکی از لشگریان اسلام در جنگ احد خوانده شد.»
یکی از مقامات بینالمللی گلبلستان نیز اعلام کرد به زودی قرار است بزرگترین کنسرت رپ ضدآمریکایی در گل بلستان برگزار شده و در آن «حاجآقا امینآبادی» (امینم سابق)، حاج یوسف البان (دکتر آلبان سابق)، محمد صادق چکش (ام سی همر سابق) و برادر پنجاه تومان (فیفتی سنت سابق) در آن به هنرنمایی و آکروبات و سخنرانیهای موزون علیه آمریکا بپردازند. آقا حداد عادل، رییس مجلس «جمع شین، حال کنیم» گفت: «از این پس به جای اسم فرنگی رپ از واژه فارسی سخنرانی موزون استفاده شود.»
احسان غیبی خواننده رپ، در حالت احساسی کامل
خانم دبرا کاگان، از مشاورین آقام ویل اسمیت که به ماه گفته «تو در نیا که من در اومدم» در ملاقات با چند نفر از مقامات انگلیسی در پنتاگون، که یک جای بسیار خفن و خطری در آمریکا میباشد، اعلام کرد «من از همه ایرانیها متنفرم» این دبرا خانم با گفتن همین یک جمله موفق شد، تبدیل به یکی از معروفترین شخصیتهای جهان شود.
البته یک نفر آدم ناشناس پنتاگون، که مثل بقیه پنتاگون « ناشناس» است، گفتن این جمله را تکذیب کرد؛ اما هموطنان عزیز که مدتهاست هیچ کسی از همه آنها با هم متنفر نبوده، اصرار عجیبی دارند که ایشان حتماً این جمله را گفته است.
کارگران کارخانه نیشکر اهواز دست به اعتصاب زده و گفتند اگر حقوق ما را نمیدهید، پس ما چی کار کنیم؟ اما رییسجمهور اعلام کرد که چون این کارگران لبنانی یا نیکاراگوئهای یا ونزوئلایی یا بولیویایی نیستند و در حال مبارزه با آمریکای جهانخوار نمیباشند، فعلاًً پول لازم ندارند و هر وقت آمریکا نابود شد، از ونزوئلا پول قرض میگیریم و حقوق کارگران نیشکر اهواز را میدهیم.
چند نفر اعلام کردند علت این که دولت گل بلستان به این کارخانه پول نداده، این است که شکرهای تولید شده این کارخانه روی دست دولت باد کرده است. چرا که دولت چند برابر نیاز داخلی مملکت شکر وارد کرده است و در حال حاضر به دلیل شکرخوریهای مسئولان امر اعم از رییسجمهور، مسئولان سیاسی و اتمی، مصرف شکر افزایش یافته و مقداری نیز برای شکرخوری ضد استکباری به ونزوئلا، لبنان، بولیوی و غیره صادر میشود.
الاغ مذکور پیش از دستگیری توسط مقامات ذیربط
توجه شما را به یک خبر «بلا نسبت» جلب مینمایم. یک رأس الاغ، بلا نسبت حضار محترم، در الجزایر در جریان خرید و فروش و درست در زمانی که صاحب قبلی و بعدیاش در حال چانهزنی از بالا بودند، دچار فشار از پایین شد و چون گرسنه بود، اسکناسهایی را که برای خرید گذاشته بودند، خورد.
الاغ مذکور فعلاً بیصاحب است و در بازداشت به سر میبرد. در پی این واقعه خرکی، دیوان عالی کشور الجزایر قرار است تکلیف این الاغ خر را روشن کند. این الاغ متهم است در حالی که مردم دنیا، مثل خر دنبال اسکناس میدوند، مثل الاغ اسکناسها را خورده است.
در یک مراسم سمبلیک در بروکسل، پایتخت بلژیک که در حال حاضر بعضی از مردم آن نغمه جدایی سرداده و قرار است کشورشان به سه قسمت تبدیل شود، سه نفر بلژیکی با هم ازدواج کردند. آبجی شانتال، برادر ساموئل و برادر پاتریک، سه نفر بلژیکی بودند که به طور سمبلیک با هم ازدواج کردند.
دو سه نفر از آگاهان گفتند: «این جوری که نمیشه. همین کارها رو میکنید که کشورتون میشه سهتیکه. ازدواج که سه نفری نمیشه. زودتر یکیتون پاش رو بکشه کنار.»
خبرهای ما در این ساعت به پایان رسید.
ازدواج سه نفره بلژیکیدر شهر بروکسل مجسمه کوچکی وجود دارد که قد آن به نیممتر هم نمیرسد، اما این مجسمه این قدر معروف است که هر کسی به بلژیک رفته باشد، حتماً این مجسمه کوچک را دیده است. این مجسمه، کودکی است بدون لباس ایستاده و همین طور از ۸۰ سال پیش، بلکه هم بیشتر، در حال جیش نمودن است.
ولی این مجسمه با وجود این که خیلی کوچک است، اما در واقع به اندازه برج معروف ایفل که افراد سرشناس کنار آن عکس میگیرند و مجسمه آزادی و میدان شهیاد یا آزادی خودمان، شناخته شده میباشد.
هفته گذشته، مانکن پیس، یا مجسمه « بچه جیشو» در بروکسل شاهد لحظات پر از احساسی بود. احساسی که اشک به چشم صدها بلژیکی معصوم و پاکدل و میهنپرست آورده و بمبئی هندوستان را با اشکهای مادران داغدیده هندی به ذهن انسان متبادر مینمود.
تصویری از کودکی که برای حفظ وحدت بلژیک سالهاست میشاشد.
شانتال، پاتریک و سامول، هر کدام به نمایندگی از یک منطقه فرانسویزبان، فلامان زبان و آلمانیزبان بلژیک، جلوی مجسمه کودکی که معصومانه میشاشید، به طور سمبولیک با هم ازدواج نمودند تا نشان بدهند تا چه حد به وحدت میهن خود علاقه دارند. در حدود 80 سال قبل در همین محل، اولین بار اقوام مختلف بلژیکی دور هم جمع شدند تا بلژیک را به عنوان میهنشان ایجاد کنند.
کارشناسان میگویند تنوع فرهنگی و قومی، یکی از زیباییهای بیکران و بیدر و دروازه میهن ماست. ایران عزیز، بدون هموطنان ترک که تمام مغازههای دریانی همه چهارراههای تهران را به اشغال خود درآوردهاند؛ بدون بانوان گیلک که کار میکنند و زحمت میکشند؛ بدون مردم غیور لرستان که به بازار میروند و خرید میکنند و جلوی گندیدن اقتصاد کشور را میگیرند،؛بدون مردم قهرمان شیراز که سالهاست عاشقانه استراحت میکنند و بدون مردم کرمان عزیز که همواره دود سفید وحدت از دودکشهایشان جاری است، واقعا ًایران بدون این رنگارنگی اقوام زیبا نیست.
اکنون، بلژیک در آستانه تصمیم برای وحدت از یک طرف یا تقسیم به دو یا سه کشور از طرف دیگر قرار دارد. آیا بلژیک خواهد توانست وحدت خود را حفظ کند؟ سؤال این است.
علیاکبر خوشحال، دگولس پرس، بروکسل
گزارش ویژه علی اکبر خوشحال از سانسباستیاندر حالی که سانسباستیان در فرانسه، جایزه ویژه خود را به نوجوان ۱۷ ساله، ولی با تجربه و خانوادهدار، یعنی حنا مخملباف تقدیم میکرد، جرج کلونی، مرد جذاب معروف به اسپرسو نسپرسو، سردبیر نشریه معتبر و خارجی ایندیپندنت شد.
حنا مخملباف در کنفرانس مطبوعاتی دارد حرفهای مهم نشان میدهد
حنا مخملباف، دختر کوچک محسن مخملباف که گزارش فیلمهایش از سال ۱۳۶۷ و حتی قبل از آن در ماهنامه معتبر فیلم چاپ میشد، اکنون به فرانسه آمده است تا در کنار بزرگان سینمای جهان، دست و پنجه نرم کند.
اما فیلم «بودا از شرم فرو ریخت» ساخته حنا مخملباف، فیلمی است مربوط به دختر کوچکی که در سن شش سالگی در کنار مجسمه بودا در بامیان افغانستان زندگی میکند و با چه بدبختی و بیچارگی درس میخواند.
پیام این فیلم این است که بچهها حتماً باید به مدرسه بروند. حتی اگر خانه آنها در افغانستان و در کنار مجسمه بودا باشد و پدر و مادر بچهها باید با مهربانی دروس سخت و آسان را به آنها یاد بدهند و مشق شب آنها را کنترل کرده تا فردا معلم آنها را کتک نزند.
جرج کلونی پیش از ورود به سیاست در سکسی ترین حالت خود ( +18)
اما حادثه مهم دیگر مربوط به شخص جذاب و ستاره سکسی سال ۲۰۰۶ جهان یعنی جرج کلونی بود که وی در هفته گذشته سردبیر مجله معروف ایندیپندنت شد. به نظر میرسد بعد از سلطان عضله سینما یعنی آرنولد که از سینما به سیاست روی آورد و فرماندار کالیفرنیا شد و شان پن، که مدتی به گزارشگری انقلابی و چپی پرداخت، جرج کلونی نیز پایش را در کفش سیاست نموده است، آیا او موفق خواهد شد؟ پاسخ این سؤال را هیچ کس نمیداند.
علیاکبر خوشحال، دگولس پرس، پاریس
چرا گربهها و انقلابها بچههایشان را میخوردند؟
زندگی سگیسؤال: اگر گفتید بهترین موقعیت سیاسی که برای یک سگ پیش میآید، چیست؟
جواب اول: وقتی که مردم یک زندگی سگی دارند.جواب دوم: وقتی همه دارند از ترس فرار میکنند و سگها میتوانند دنبالشان بدوند.جواب سوم: وقتی صاحب سگ، از آن میترسد.جواب چهارم: وقتی قصابها سرشان شلوغ است و دائماً کشتار میکنند.