می دانیم شکنجه یعنی چه ؟
می دانیم شکنجه یعنی چه ؟فریبا داودی مهاجر
آقای مرتضوی اخیرا گفته اند که "هنوز" دانشجویان زندانی را شکنجه نکرده اند تا بفهمند شکنجه یعنی چه. ایشان از شکنجه ای سخن می گویند که ما به خوبی آن را می شناسیم.
همان زمانی فهمیدیم که زهرا کاظمی تنها وبی پناه در زندان اوین و در نهایت غربت پس از تحمل ضربات شدید در سلول انفرادی به خاک افتاد وبدون هیچ فریاد رسی پس از ساعت ها اغما به قتل رسید. سپس، قاتل در پناه "عدالت قضایی" از دست فرشته عدالت بالای سر دادسرای تهران در کمال امنیت و آرامش گریخت و انگار نه انگار که یک زن روزنامه نگار تنها به جرم گرفتن عکس در زندان تحت امرآقای مرتضوی به خون غلتید وکشته شد. ما زمانی فهمیدیم شکنجه چه معنایی دارد که تن کبود و درد کشیده این زن شکنجه شده در خاک سرد آرمید و تمام مسوولان مومن و مهر ورز قوه قضایه حتی پیگیری نکردند که چه کسی مسوول این جنایت در پشت درهای بسته اوین بود. ما مفهوم آخرت را هم در قاموس آقای مرتضوی زمانی فهمیدیم که بدون ترس از پرسش و پاسخ الهی قاتل را به حال خود رها کرد و اساس تشخیص خود مرگ زهرا کاظمی را از مصادیق شکنجه ندانست. چرا که ایشان است که اساسا تشخیص می دهد شکنجه چه معنایی دارد.
آقای مرتضوی! اگر شما ضرب و شتم و تهدید به آزار جنسی را علیه چند جوان دانشجو و فر هیحته این مملکت را در بهترین رده هوش وتحصیلی قرار دارند شکنجه نمی دانید، پس چه اعمالی را شکنجه می دانید. اعمالی که یک جوان را در معرض خودکشی قرار می دهد و یا مجبور می کند که اعتصاب غذا نماید. چگونه می شود در کشوری که ادعای اسلام دارد آقایان بازجوی ارزشی و اصول گرا با جوانانی را تهدید به شکنجه جنسی کنند و علما و روحانیون که این کشور را متعلق به امام زمان می دانند شب آسوده و آرام سر به بالین بگذارند. اگر سکوت به ما روا باشد بر این آقایان روا نیست.
روزگار غریبی است. بسیار غریب که آقای مرتضوی بر سریر قدرت تکیه بزند و در کمال امنیت و زور پهلوان شیرهای دست بسته باشد و پدرها و مادر های پیر و دردمند آنها را تهدید کند که اگر از فشار ها و شکنجه های فرزندانشان حرف بزنند آنان را به انفرادی می فرستد و تلفن آنها را هم قطع می کند، و تصور نماید که قاضی قدرتمند حکومت اسلامی است.
آقای مرتضوی! آیا این سخن علی (ع) را فراموش کرده اید که می گوید: بر زمین آهسته گام بگذارید که این همان خاکی است که شما را در بر خواهد کشید. شما حتی اگرمعتقد به قواعد حقوق بشر و تعهدات بین الملی ایران به این قواعد نباشید، مطابق قوانین اسلام تمامی رفتارهایی که این روزها در کوچه و خیابان و زندان ها ودانشگاهها با مجوز جناب عالی صورت می گیرد مصداق واقعی خشونت، هتک حرمت انسانها و شکنجه خواهد بود.
شما به زور از چند جوان که خودشان می گویند ما به پیامبر اسلام توهین نکرده ایم ندامتنامه می خواهید که اقرار کنند به پیامبر اسلام توهین کرده اند و بر این اعتراف گیری افتخار می کنید.
اگر امروز شما و سایر دوستانتان موفق شده اید در سایه تهدید و زندان وبستن روزنامه ها، سرکوب زنان، کارگران، معلمان، اخراج از دانشگاهها هر گونه فعالیت مدنی و مسالمت جویانه را با انسداد مواجه کنید، اطمینان داشته باشد هرگز موفق نخواهید شد مطالبات و صداهای این مردم را برای همیشه خفه کنید. زیر پوست این شهررا اگر بکاوید صداهای زیادی را خواهید شنید.
جناب آقای مرتضوی، شما ما را هر چه می خواهید بنامید. هر روز به ما تفهیم اتهام کنید. مرتد یا جاسوس، فاسد یا اوباش، خائن یا مزدور و یا هر چیز دیگر بنامید.
ما هر چه باشیم مثل شما نیستیم. مثل شما بر دیگری سنگ نمی زنیم. مثل شما زمان اعدام با جرثقیل مقابل چشمان کودکان الله و اکبر نمی گوئیم. مثل نوجوانان را دار نمی زنیم. به اسم حفظ دین و به خاطر روسری خون از سر و صورت زنان جاری نمی کنیم. به خاطر امضا جمع کردن بازداشت نمی کنیم. برای یک مصاحبه ده ها روزنامه نگار را بیکار نمی کنیم. برای زنان حکم شلاق نمی بریم. مقابل یک سازمان دانشجویی تیر اندازی نمی کنیم. به کوی دانشگاه حمله نمی کنیم و دهها کار دیگر.
حالا شما می توانید برای ما هر کیفر خواستی صادر کنید.
ما به خوبی می فهمیم شکنجه یعنی چه...