ارغــوان: به ایران عشق میورزم
ارغــوان: به ایران عشق میورزم
بعضی از ورزشها در ایران هستند که هیچگاه به شکوفایی کامل نرسید و شاید هم نرسد، مانند شنا، ژیمناستیک، دو و میدانی و تنیس... از اینرو وقتی یک ایرانی در این ورزشها به افتخاری میرسد، کانون توجهات به سمت او جلب میشود، درست مثل «ارغوان رضایی» که این روزها کانون توجه تمامی مطبوعات ایرانی به سوی اوست چرا که این ایرانیالاصل تاکنون توانسته دو قهرمان بیبدیل مسابقات تنیس زنان به نام «ماریا شارا پوآ»ی روسی و «ونوس ویلیامز» آمریکایی را شکست دهد.او در مسابقات تنیس استانبول تا فینال پیش رفت که اگر مصدومیت اجازه میداد با توجه به روحیه خوبش، بر «النا»ی روسی هم غلبه میکرد... آنچه که در ذیل خواهید خواند گزیدهای از زندگی این تنیسور موفق ایرانیالاصل است که درفرانسه زندگی میکند...
پدر و مادرش هر دو ایرانیاند، پیش از به دنیا آمدن او عازم فرانسه شدند و زندگی در آنجا را انتخاب کردند. ارغوان در 14 مارس سال 1987 در روزهای پایانی اسفند ماه سال 1366 در شهر سنتاتین فرانسه متولد شد... سنتاتین در بین شهرهای فرانسه معروفیت خاصی دارد، به این خاطر که میشل پلاتینی - فوتبالیست بزرگ فرانسه - در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در این باشگاه توپ میزد و با این تیم بارها قهرمان فرانسه شد. مادربزرگ مادری ارغوان، از اهالی استان گیلان(شهر رشت) است و پدر بزرگ پدرش اصل و نسبی یزدی دارد... پدرش «ارسلان»، زمانی که دخترش هفت سال بیشتر نداشت راکت تنیس را به او داد، ارغوان میگوید: اگر پدرم در آن سن به من راکت تنیس نمیداد، حالا من باید ستارهشناس میشدم، چرا که علاقه وافری به علم نجوم دارم. کودک که بودم سرگرمی شبانه من دیدن ستارهها و شمردن آنها بود. ارسلان علاقه زیادی به تنیس داشت، به این خاطر تصمیم گرفت فرزندانش را با این ورزش آشنا کند، همانطور که پسرش انوشیروان را هم با تنیس آشنا کرد. در واقع مربی اول ارغوان، پدرش و مربی دوم او برادرش میباشد... ارغوان میگوید: من زندگی ورزشیام را مدیون پدرم هستم، اما با برادرم راحتتر کار میکنم. اخلاق آن دو با هم فرق میکند، پدرم خشن است، اما برادرم بسیار راحت کار میکند و کارکردن با او به ویژه زمانی که در حال مسابقه هستم، به من احساس آرامش بیشتری میدهد.حضور پدرم باعث میشود که فشار بیشتری را تحمل کنم به طوری که یک چشم به بازی و چشم دیگر به پدرم دارم... اما باید بگویم در مسابقههایی که خودم خوب تمرین کرده باشم چه پدرم باشد و چه نباشد نتیجه خوبی میگیرم... «من عاشق پدرم هستم و دنیا را با او عوض نمیکنم.» ارغوان یک خواهر کوچکتر از خود به نام «کمند» دارد، که در حال حاضر دانشآموز است، اما حریف تمرین خوبی برای خواهر بزرگترش است... شاید جالب باشد، بدانید که پدر او – ارسلان - در فرانسه فوتبال بازی میکرد، اما علاقه او به تنیس باعث شد که فرزندانش را به این ورزش سوق دهد. ضمن اینکه مادرش نوشین هم فیزیوتراپ است و در حال حاضر پزشک ورزشی ارغوان است با این تفاصیل این خانواده بهطور کلی در اختیار ارغوان هستند، پدر و برادر به عنوان مربی، خواهرش، حریف تمرینی و مادر هم به عنوان پزشک...
این دختر بیست ساله با نام کشور فرانسه در مسابقات شرکت میکند و در پایان مسابقهها و پیروزیهایش، پلاک طلایی را که به شکل نقشه ایران در گردنش آویزان است را میبوسد که بارها این حرکت او باعث دلخوری مسئولان فرانسوی شده است. او همیشه در پاسخ به این پرسش که چرا اینگونه عمل میکنی، میگوید: «من با نام فرانسه بازی میکنم، اما وطنم ایران است» و این اظهار نظر باعث افتخار پدرش میشود... آرزوی او قرار گرفتن در بین ده نفر تنیسور برتر زن دنیاست: برای من فرق نمیکند که حریفم کیست، من تنها به پیروزی فکر میکنم و در جریان بازیهایم به یاد گفته پدرم میافتم... «کلک حریفت را بکن». من در فرانسه به دنیا آمدم، اما در یک خانواده کاملا ایرانی. او میگوید: برای مسابقات تنیس، ملیت زیاد فرق نمیکند، اما با این حال یکبار برای ایران بازی کردم، در قهرمانی مسابقات کشورهای اسلامی... پدر و مادر من ایرانیاند و تعریف من از وطن هم، همین است «خانواده»...پدر میگوید: ببینید، نقشه ایران را بر روی زنجیر انداخته و در تمام مسابقات همراهش است، ما هر کجای دنیا که باشیم، ایرانی هستیم.او در مسابقات جهانی به آراوان رضایی شهرت دارد، او پس از پیروزی مقابل شاراپوا عمل جالبی انجام داد که از چشم خبرنگاران و عکاسان دور نماند. «پس از پیروزی مقابل شاراپوا واقعا خوشحال بودم، او گریه میکرد و ایرانی بودن من ایجاب میکرد که به او دلداری بدهم. به رختکن رفتم و با او صحبت کردم. از او خواستم گریه نکند و به مسابقات فرانسه بیندیشد...» گذرنامه ایرانی در جریان مسابقات تنیس یواس اوپن نیویورک، او با برادرش که بهجای پدرش نقش تمریندهنده را بر عهده دارد حاضر شده است. چرا که پدر همچنان گذرنامه ایرانی دارد و به همینخاطر نتوانست ویزای آمریکا را بگیرد و به همراه دخترش در آن مسابقات حاضر شود. نکته دیگر درباره او این است که ارغوان علیرغم موفقیتهایی که به دست آورد، تا چندی پیش نتوانسته بود یک اسپانسر برای خودش پیدا کند و همچنان پول لباس و راکت و سایر هزینههایش را پدرش پرداخت میکرد و روی لباسش تبلیغ هیچ کالایی دیده نمیشد. اما چندی پیش یک فرودگاه محلی، اسپانسر ارغوان شده است... ارغوان میگوید: « تنیس ورزش پرهزینهای است که اگر به اندازه کافی پول نداشته باشید، نمیتوانید آن را ادامه دهید»، اما عشق و اعتماد به نفس این دختر به تنیس و تشویقهای پدر باعث شد که او حالا سومین تنیس باز برتر فرانسه نام
بگیرد... از طرفی مسابقات تنیس، جایزههای نقدی هنگفتی دارد و ارغوان تاکنون توانسته 275 هزار دلار از مسابقات، پول در بیاورد... یعنی به اندازه بودجه چند سال فدراسیون تنیس ایران!ارغوان میگوید: به زبانهای فرانسوی، انگلیسی و فارسی تسلط کامل دارم و البته کمی روسی هم بلد هستم.ارغوان چندی بیش در پاسخ به پرسش خبرگزاری فارس مبنی بر احساسش نسبت به سرزمین اجدادیاش گفت: «خدمتگزار ایران هستم، هر زمان امکانات لازم برای خدمت فراهم شد، به ایران میآیم، چرا که این یک افتخار بزرگ برای من و خانوادهام است، نه یک حادثه ساده... مهم، ایجاد شرایط بازگشت است. امکانات باشد، حتما بر میگردم، تنیس زنان ایران موانع زیادی را بر سر راه خود دارد و نمیشود با این موانع به جایی رسید به خصوص در رده حرفهای و مسابقات جهانی...» پس از سالها نام کشور ایران در تنیس دنیا درخشید، چرا که ارغوان رضایی، میگوید: «به همه بگویید من ایرانی هستم.»