درآمد نفتی ایران۲.۳ برابر بودجه طرح مارشال(بازسازی اروپا)
درآمد نفتی ایران ۲.۳ برابر بودجه طرح مارشال(طرح بازسازی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم )
کشمکش بر سر حجم واقعی درآمد نفتی ایران و چگونگی هزینه کردن آن میان اقتصاددانان موافق و مخالف دولت نهم بالا گرفته است.
کشمکش بر سر سیاست اقتصادی دولت نهم، که اواخر خرداد ماه گذشته در پی انتشار نامه انتقاد آمیز ۵۷ اقتصاد دان ایرانی به محمود احمدی نژاد آغاز شد، همچنان ادامه دارد به ویژه در قالب مناظره های تلویزیونی میان امضا کنندگان نامه و هواداران رییس جمهوری اسلامی.
آخرین مناظره از این دست، محمد ستاری فر رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت محمد خاتمی را رو در روی فرهاد رهبر، نخستین رییس همان سازمان در دولت احمدی نژاد قرار داد. یکی از جذاب ترین نکات مورد بحث در این مناظره، حجم در آمد نفتی ایران طی دو سال نخست زمامداری محمود احمدی نژاد و چگونگی هزینه کردن آن بود.
آقای ستاری فر، یکی از امضاء کنندگان نامه سر گشاده، در مناظره خود با فرهاد رهبر درآمد نفتی ایران را طی این دو سال ۱۲۰ میلیارد دلار برآورد می کند و متاسف است از این که نرخ رشد کشورش، به رغم برخورداری از این همه درآمد، حدود نصف نرخ رشد کشورهایی چون چین، هند و ترکیه بود.
با توجه به درآمد های بسیار بالای حاصله از نفت طی دو سال نخست زمامداری محمود احمدی نژاد، و استفاده از تمامی موجودی حساب ذخیره ارزی بر جای مانده از دوران محمد خاتمی، می توان پذیرفت که ۱۲۰ میلیارد دلار برآورد آقای ستاری فر دور از واقعیت نیست.
اما اگر از دوره دو ساله محمود احمدی نژاد فراتر برویم و کل دوران بعد از جنگ ایران و عراق، از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۵ خورشیدی را در نظر بگیریم، درآمد کشور از محل صادرات نفت طی این مدت حدود ۴۰۰ میلیارد دلار بوده است: ۵۱ میلیارد دلار در ۱۳۸۵، ۴۸ میلیارد دلار در ۱۳۸۴ و مابقی در طول برنامه های پنجساله اول تا سوم، از ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۳.
در مقام مقایسه بد نیست بدانیم طرح معروف «مارشال» برای بازسازی اروپای ویران شده پس از جنگ جهانی دوم، که از سوی ایالات متحده آمریکا در فاصله سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۱ میلادی به اجرا گذاشته شد، کلا چهارده میلیارد دلار هزینه بر داشت، که با تبدیل دلار آن روز به دلار کنونی، معادل ۱۶۷ میلیارد دلار است.
هفده کشور اروپای غربی، از جمله آلمان با شهرهایی سراسر ویران، از طرح «مارشال» بهره بردند و با استفاده از آن، زمینه یک جهش بزرگ اقتصادی را فراهم آوردند.
چهار صد میلیارد دلار ارزی که طی هیجده سال گذشته از محل صادرات نفت در اختیار ایران قرار گرفت، ۲.۳ برابر هزینه مصرف شده در طرح عظیم «مارشال» برای بازسازی اروپای جنگ زده بود. این همه در آمد ارزی، به جای قرار گرفتن در خدمت توسعه ایران، به گونه ای غیر عقلایی در شریان های اقتصادی کشور تزریق شد. اقتصاد ایران به جای برخورداری از نفت، به بیماری نفتی گرفتار آمد و حتی نتوانست شهرهای ویران شده در طول جنگ های هشت ساله را، آنگونه که باید و شاید، دوباره آباد کند.
آقای رهبر، نخستین رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت نهم، برآورد آقای ستاری فر را غیر واقعی می داند و با تعجب می پرسد: «از کجا آمده است این رقم ۱۲۰ میلیارد دلار؟»