It's five o'click دمیس روسس Demis Roussos
Demis Roussos
It's five o'click ساعت پنجهand I walk through the empty streets و من در خیابونهای خالی قدم میزنمthoughts fill my head فکرهایی سرم را پر کردهbut then stillولی هنوزNo one speaks to meکسی با من صحبت نمیکنهMy mind takes me backذهنم منو به گذشته میبرهto the years that have passed me by به سالهائی که بر من گذشتهIt is so hard to believe باور کردنش خیلی سختهThat it's meاین منم!that I see که میبینمin the window pane از قاب پنحرهit is so hard to believe خیلی سخته باور کردنشthat all this is the way که همه این راه این بودهthat is has to be و باید باشه It's five o'click ساعت پنجهand I walk through the empty streets و من در خیابونهای خالی قدم میزنمThe night is my friend شب دوست منهAnd in him و در انه که منI find sympathy حس همدردی میبینمAnd so I go back to the years that have to past me by و اینطوری به سالهائی که بر من گذشته برمیگردمIt is so hard to believe خیلی سخته باور کردنشThat it's me این منمthat I see که میبینمin the window pane از قاب پنحرهit is so hard to believe خیلی سخته باور کردنشthat all this is the way که همه این راه این بودهthat is has to beو باید باشه It's five o'click ساعت پنجهand I walk through the empty streets و من در خیابونهای خالی قدم میزنمThe night is my friendشب دوست منهAnd in him I find sympathyو در انه که من حس همدردی میبینمHe gives, gives me dayاو به من.. به من روز را میدهgives me hope به من امید میدهand a little dream too و البته کمی هم رویا....
آرتمیوس دمیس ونتوریس روسس روز ۱۵ ژوئن ۱۹۴۶ در اسکندریه مصر به عنوان اولین پسر خانواده به دنیا آمد.در زمان بحران کانال سوئز، خانواده دمیس به همراه دومین پسر خود، کستاس بدون اینکه چیزى به همراه خود به سرزمین نیاکان خود ببرند به یونان بازگشتند. در یونان میانه هاى دهه شصت صنعت توریسم رو به شکوفایى بود. به همین واسطه از گروه هاى کوچک موسیقى که در اطراف شهر ها و هتل ها آهنگ هاى غربى به ویژه آهنگ هاى معروف انگلیسى و آمریکایى را اجرا مى کردند که البته تعدادشان هم کم نبود، حمایت مى شد. دمیس در بسیارى از این گروه ها به نوازندگى پرداخت. گاهى ترومپت مى زد و گاهى گیتارباس. او خود مى گوید که در نواختن ترومپت بسیار تحت تاثیر هرى جیمز آمریکایى بوده است. البته نوازندگى تا زمانى ادامه یافت که او به گروه «ما پنج نفر» ملحق نشده بود تا بتواند استعدادها و توانایى هاى خود را به عنوان خواننده به مردم معرفى کند. در این زمان بود که خواننده اصلى گروه به دمیس این فرصت را داد که به اجرا بپردازد و صداى خود را به مردمى که بعدها حامیان مصمم او شدند معرفى کند. این اولین تجربه با خواندن در آهنگ «House of Rising Sun » آغاز شد و بعدها با خواندن آهنگ هاى «وقتى مردى عاشق زنى مى شود » و « سیاه سیاه است» ادامه پیدا کرد. در روزهایى که دمیس در هتل هاى بزرگ آتن مانند هیلتون به اجراى برنامه مى پرداخت با موسیقیدانان مختلفى آشنا شد. یکى از این موسیقیدانان «ونجلیز پاپاتاناسیو» رهبر گروه «فورمیکس» بود.دمیس به خوبى توانست با ونجلیز هماهنگ شود و در کنار «آگیریلس کولوریس» و «لوکاس سیدراس» توانستند گروهى تشکیل دهند. این گروه «Aphrodite’s Child» نام داشت که توانست شهرتى جهانى پیدا کند. محبوبیت این گروه با عرضه دو آلبوم اولیه با نام هاى «Nevermore» و «Plastics» و «مردمان دیگر» در پاریس و لندن به شدت افزایش یافت. بعد از مشهور شدن در ابتداى سال ۱۹۶۸گروه دعوتنامه اى از لندن دریافت کرد که در لندن به اجراى برنامه بپردازد اما گرفتن مجوز براى اجراى برنامه در آن سال ها که اروپا به مرکزیت فرانسه درگیر جنبش هاى دانشجویى بود، بسیار سخت بود، به ویژه در انگلستان که سعى مى کرد از تمامى این ماجراهاى اخیر به دور بماند. از سوى دیگر آگیریلس به خدمت سربازى خوانده شده بود. گروه مجبور بود سه نفرى به کار خود ادامه دهد. بعد از رفتن آگیریلس تصمیم گروه بر آن شد که محل انتشار اولین آلبوم خود «باران و اشک ها » یعنى پاریس را ترک کنند. با آغاز شورش هاى سال ۱۹۶۸ پاریس این آلبوم محبوبیتى گسترده در سراسر اروپا یافت. با اینکه اقتصاد فرانسه در آن زمان در وضعیتى بى ثبات و نابسامان بود، اما فروش بالاى این آلبوم باعث شد که گروه بتواند اولین LP خود را با نام «پایان جهان» در پاییز ۶۸ روانه بازار کند. آلبوم بعدى گروه «لذت عاشقى» نام داشت که در سال ۱۹۶۹ به «مى خوام زندگى کنم» تغییر نام داد.این آلبوم توانست براى هفته ها پرفروش ترین آلبوم در سراسر اروپا باقى بماند. جانشین این آلبوم موفق آلبوم دیگر گروه به سبک راک اندرول با نام «بگذار عاشقى کنم و زندگى» بود. این آلبوم در اواخر سال ۱۹۶۹ منتشر شد. «ساعت پنج است» نام LP دوم گروه بود که در مارس سال ۱۹۷۰ ضبط و عرضه شد. اما همه چیز به این خوبى پیش نرفت. هنگامى که گروه مشغول ضبط سومین و در واقع آخرین LP خود با نام «۶۶۶» بود، «کولوریس» به عنوان عضو چهارم به گروه پیوست، اما مشکلى اساسى همچنان وجود داشت. ونجلیز که تمام آهنگ هاى گروه را مى نوشت، از انتشار آلبوم ها پول خوبى به دست مى آورد، در حالى که سایر اعضاى گروه تنها متکى به درآمدى بودند که از اجراها به دست مى آوردند.زمانى که ونجلیز درخواست کرد که در اجراها حضور نداشته باشد و تنها به تصنیف در استودیو بپردازد، وضع اعضاى گروه از قبل هم بدتر شد. بنابراین طبیعى بود که شیرازه گروه از هم بپاشد و دمیس و لوکاس هر کدام راه جداگانه اى را در پیش بگیرند. این اتفاق در سال ۱۹۷۱ افتاد. دمیس در فرانسه آلبوم We Shall Dance را به بازار داد که در ابتدا با استقبال خوبى روبه رو نشد اما زمانى که دمیس با گروهى از دوستان خود سفرى را در اروپا آغاز کردند این آلبوم ابتدا در ایتالیا و سپس در اسپانیا، پرتغال، فرانسه و نهایتاً در اروپا مورد استقبال مردم قرار گرفت. دمیس اولین آلبوم سولوى خود را با نام «در بخش یونانى ذهن من» در نوامبر ۱۹۷۱ منتشر کرد. در مارس سال بعد آلبوم ناموفق «هیچ راهى به بیرون» را منتشر کرد اما آلبوم سوم او با نام «دلیل من» در تابستان ۱۹۷۲ شهرتى جهانى یافت. متعاقباً دومین LP سولوى خود را در آوریل ۱۹۷۳ منتشر کرد که به اثرى کلاسیک در تاریخ موسیقى تبدیل شد و تاکنون بیش از ۱۲ میلیون نسخه فروخته است. سال ۱۹۷۳ براى دمیس سال خوبى بود. او در اروپا، آمریکاى لاتین و کانادا توانست در بالاى لیست خوانندگان بماند و کنسرت هاى متعددى در سراسر دنیا بدهد. در سال بعد هنگامى که دمیس در نتردام هلند آلبوم جدید خود را با نام «روزى جایى» منتشر کرد توانست طلایه دار موسیقى مردم پسند در اروپا شود. در سال ۱۹۷۵ سه آلبوم سولوى دمیس «براى همیشه و همیشه»، My Only Fascination و Souvenirs توانست براى مدتى طولانى در بالاى لیست آلبوم هاى پرفروش انگلستان باقى بمانند تا جایى که بى بى سى به دمیس لقب «پدیده اى به نام دمیس» را داد. دمیس قسمت اعظم محبوبیت خود را مدیون اجراهاى زنده خود بود که موجب شد طرفدارانى در سراسر جهان پیدا کند. در همین روزگار محبوبیت دمیس با خواندن آهنگ هایى مانند «خداحافظ محبوب من، خداحافظ» و Schones Madchen Aus Arcadia به آلمان هم کشیده شد. فرانسه همیشه براى دمیس خانه دومش بود و شاید بتوان گفت از نظر حسى وطن او. این احساس باعث شد که دمیس در سال ۱۹۷۷ آلبومى با نام Ainsi Soit-il را منتشر کند که ترانه «مرگ بعد از عشق من» از این آلبوم در زمره شاهکارهاى اوست. دمیس در سال ۱۹۷۸ به آمریکا رفت. هرچند آلبوم هاى «آن لحظه در یک زندگى» و «دمیس روسس» موفقیت زیادى به دست آوردند اما تورهاى اجرایى او در سرزمین عموسام با استقبال خوبى روبه رو نشد. سال ۱۹۷۹ سال اتحاد اروپا بود که دمیس آلبوم Universum را به چهار زبان فرانسوى، آلمانى، ایتالیایى و اسپانیایى ضبط کرد. آلبوم «مرد دنیا» در سال ۱۹۸۰ اولین آواز دونفره دمیس با فلورانس وارنر بود. در سال هاى بین ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ دمیس آثار متعددى را ضبط و منتشر کرد تا اینکه در جولاى ۱۹۸۵ به همراه دوستش پالما به سمت آتن پرواز کرد. در بین راه هواپیماى آنها ربوده شد و دمیس براى پنج سال در بیروت زندانى شد. تنها راه براى دمیس که بتواند این خاطره را فراموش کند، بازگشت به موسیقى بود. به همین دلیل دمیس به هلند رفت و آهنگ Summer wine را منتشر کرد که به یکى از آهنگ هاى خاطره انگیز دهه هشتاد تبدیل شد. دمیس سپس آلبوم «عشقى بزرگتر» را در آگوست ۱۹۸۶ منتشر کرد. در ۱۹۸۷ دمیس به استودیو بازگشت تا آهنگ هاى بهترین آلبوم هاى خود را مجدداً به صورت دیجیتالى ضبط کند. او همچنین آلبوم «کریسمس» را با دو آهنگ فرانسوى با نام هاى «بیهودگى هاى جوانى ام» و «وقتى که تو را دوست دارم» را منتشر کرد که در کنار آهنگ «ما بر دیوار مى نویسیم» از آلبوم «صدا و تصویر» موجب یادآورى شهرت دمیس در گذشته شد.بعد از اینکه دمیس در سال ۱۹۹۲ دو آلبوم «داستان...» و X-Mas را منتشر کرد، سال ۱۹۹۳ سالى مهم براى تاریخ موسیقى دمیس بود، او وارد بیست و پنجمین سال فعالیت حرفه اى خود مى شد. در این سال دمیس در کنار برگزارى کنسرت، آلبوم Insight را با اجراى جدیدى از «پگاه شکسته شده است» منتشر کرد. در سال هاى ۹۵ و ۹۶ دمیس سه آلبوم دیگر منتشر کرد. اولین آلبوم «دمیس در هلند» نام داشت، دومین آلبوم فناناپذیر نام داشت و سومین آلبوم که عاشقانه ها نام داشت شامل اپراهایى به زبان ایتالیایى و به سبک مدرن بود. چند ماه بعد دمیس آخرین آلبوم خود را با نام «جزیره من» که هدیه اى بود به نژاد خود، منتشر کرد.اما دمیس ۵۹ ساله هنوز از کار ننشسته است و فقط در سال ۲۰۰۲ دمیس بیش از ۳۰ کنسرت در بریتانیا برگزار کرد.