جزئیات طولانی ترین دادگاه سال ایران

جزئیات طولانی ترین دادگاه سال ایران

قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران در یکی از طولانی ترین جلسات دادگاه به مدت 11 ساعت و نیم، به صورت علنی و با حضور خبرنگاران پنج متهم پرونده ای را محاکمه کردند که با ادعای مهدورالدم بودن مقتول، مرتکب قتل شده اند.

در این جلسه متهمان پرونده روز شنبه در محضر دادگاه به بیان پاره ای ادعاها مبنی بر ارتباط با ائمه(عج) پرداخته و مدعی شدند با دستورات متهم ردیف پنجم که همسر مقتول بوده، مرتکب قتل شده اند.

براساس ادعاهای متهمان پرونده، متهم ردیف پنجم کلاسهایی برگزار  کرده و مدعی بوده با امام زمان(عج) ارتباط دارد و می تواند مشکلات مردم را برطرف کند!


متهمان ردیف سوم و چهارم نیز در دادگاه مدعی شدند که توسط متهم ردیف پنجم با هم آشنا شد ه اند و با دستورات مستقیم وی با این ادعا که مقتول، فردی مهدورالدم و ریختن خونش مباح است، متهم ردیف اول را مجری ارتکاب قتل معرفی کردند.

متهم ردیف اول نیز در دفاع از خود با پذیرش اتهامها، مدعی شد که با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی توسط متهمان ردیف سوم و چهارم اجیر شده و به هیچ وجه مقتول را نمی شناخته و عنادی با او نداشته و در لحظه ارتکاب قتل مسلوب الاراده بوده است.

متهم ردیف سوم و چهارم همچنین مدعی شدند که متهم ردیف پنجم که همسر مقتول بوده و مدتی بوده که از وی جدا زندگی می کرده به آنها گفته است که همسرش به زنان مؤمنه محله تعرض می کند و وقتی او و دخترش نماز می خوانند به آنها می گوید: با چه کسی صحبت می کنید؟

متهم ردیف پنجم منکر هرگونه ارتباط با ائمه شد و مدعی شد که این مسایل توهمات ذهنی دیگر متهمان است.

به گزارش ایسنا، صفر خاکی نماینده  دادستان با اشاره به اینکه کیفرخواست در این پرونده در سه وقت کلی صادر شده که بخش اول شامل مشخصات متهمان و اتهامهای آنان به تفکیک است و بخش دوم شامل نحوه  شناسایی متهمان و بخش سوم شامل دلایل انتسابی بزه متهمان می شود.

وی در تشریح کیفرخواست، گفت: حسب محتویات پرونده، «جعفر» 22 ساله متهم به مباشرت در قتل عمدی «مرتضی»، «زهیر» 19 ساله متهم به معاونت در قتل عمدی «مرتضی» از طریق گرفتن مقتول و تسهیل در ارتکاب قتل و «تهمینه» 37 ساله متهم ردیف سوم متهم به معاونت در قتل عمدی «مرتضی» از طریق تحریک، ترغیب، فراهم کردن زمینه و تسهیل وقوع جرم است.

«معصومه» 43 ساله متهم ردیف چهارم به اتهام معاونت در قتل عمدی «مرتضی» از طریق تحریک، ترغیب و تهیه  وسایل و فراهم کردن زمینه و تسهیل در وقوع جرم و «سکینه» 45 ساله متهم ردیف پنجم همسر مقتول متهم به معاونت در قتل عمدی «مرتضی» است.

خاکی با بیان اینکه قتل در تاریخ 23 تیرماه سال 84 اتفاق افتاده است، گفت: مأموران از طریق نیروهای آتش نشانی متوجه شدند که در شامگاه 23/4/84 آتش سوزی توأم با انفجار در منزل مسکونی مقتول به وقوع پیوسته و با حضور در محل به همراه بازپرس ویژه قتل، مقتول را در حالی که با ضربات چاقو به قتل رسیده و در اثر آتش سوزی جسدش دارای آثار سوختگی بود، کشف کردند.

نماینده  دادستان افزود: پزشکی قانونی وقوع قتل را 24 ساعت قبل از آتش سوزی اعلام کرده که این نظریه در تحقیقات بعدی ثابت و محرز شده است.

وی درباره  چگونگی تشکیل صحنه جرم در بند دیگر کیفرخواست، گفت: تحقیقات به صورت شبانه روزی به لحاظ اهمیت موضوع و محل وقوع قتل در دستور کار دادسرای جنایی و پلیس آگاهی قرار گرفت و از همسایه ها، فرزندان و همسر مقتول تحقیقاتی انجام و مشخص شد همسر مقتول دارای کلاسهای مخصوصی در محل بوده که در روزهای مشخص سخنرانی کرده و مریدان زیادی در این کلاس جمع کرده است.

خاکی با اشاره به غیر عادی بودن موضوع، به انجام تحقیقات مفصل اشاره کرد و افزود: همسر مقتول با ادعای نمایندگی از سوی امام زمان (عج) این کلاسها را دایر کرده است.

وی گفت: «محمد» و «رسول» به عنوان شهود پرونده در تحقیقات اعلام کردند لحظاتی قبل از آتش سوزی خودرویی که از آن سیمی آویزان بود فرد جوانی که در دستش ظرفی بود پیدا کرده و به محض ورود وی به منزل مقتول، انفجار صورت گرفته که خودروی مذکور در دست متهم ردیف چهارم کشف شد.

و ی افزود: شب قبل از آتش سوزی جلساتی در منزل «ح» توسط متهم ردیف پنجم، همسر مقتول دایر شده بود که حوالی ساعت 11 تا 1 بامداد متهمان ردیف سوم و چهارم جلسه را ترک کردند. با توجه به صورت جلسه که در آن آمده ساعت منزل در هنگام آتش سوزی دو و نیم بامداد را نشان می دهد این فرض قوت گرفت که متهمان از بروز حادثه مطلع هستند. بنابراین تحت بازجوییهای فنی قرار گرفتند تا اینکه با قرار گرفتن دلایل مادی و علمی اعلامی از سوی شهود، متهم ردیف سوم لب به اعتراف گشود و پرده از راز این جنایت بر داشت.

وی افزود: متهم ردیف اول که ظاهراً خواهرش دانش آموز متهم ردیف سوم بوده به همراه دوستش به عنوان متهم اصلی معرفی و دستگیر شدند و از ابتدای تحقیقات به ارتکاب قتل «مرتضی» اقرار و اعتراف کردند و متهم ردیف اول صراحتاً و مکرراً عنوان کرده به تنهایی عناصر مادی قتل را انجام داده اما متهمان ردیف سوم تا پنجم در قتل ارتکابی وی را به عنوان معاونت یاری کرده اند.

وی در تشریح بخش سوم کیفرخواست که شامل دلایل انتسابی به متهمان می شود، گفت: با توجه به اظهارات و اقاریر متهمان و شهود که با دلایل مادی جمع آوری شده، بازسازی صحنه  جرم و نظریه پزشکی قانونی بزهکاری متهمان از نظر دادسرا محرز است لذا با عنایت به تقاضای اولیای دم مستند به مواد قانونی بند الف و ب ماده  206 قانون مجازات اسلامی برای تمامی متهمان تقاضای کیفر می کنم.وی گفت: برای متهم ردیف اول اتهام ایجاد حریق در منزل مسکونی مقتول و برای متهمان ردیف سوم تا چهارم معاونت در ایجاد حریق در منزل مقتول قید شده به همین لحاظ صدور حکم قانونی را تقاضا دارم.

قاضی از «محمد جعفر»، پسر مقتول درباره  علت اختلاف با پدرش سؤال کرد که وی گفت: هر پدر و فرزندی ممکن است با هم مشکل داشته باشند.

قاضی از پسر مقتول سؤال کرد که در قبل از زمان حادثه پدرت را تهدید به مرگ کرده بودی؟ که وی گفت: از روی بچگی و نفهمیده چنین تهدیدهایی را انجام دادم. من در برخورد با پدرم اشتباه کردم.

قاضی از دختران مقتول درباره  اختلاف با پدرشان سؤال کرد که آنها گفتند با پدرشان اختلاف سلیقه داشتند اما او را دوست داشتند.

مادر مقتول با حضور در جایگاه، تقاضای اشد مجازات را برای متهمان کرد و گفت: آنها بچه  مرا تکه، تکه کرده و آتش زدند.

فرزندان مقتول مادرشان را مجرم ندانسته و اشد مجازات برای متهمان ردیف اول تا چهارم را از دادگاه خواستند.

قاضی عزیزمحمدی، «جعفر»، متهم ردیف اول را فرا خواند و طبق کیفرخواست صادره اتهام مباشرت در قتل عمدی «مرتضی» و ایجاد حریق در منزل مسکونی وی، جنایت بر میت را به وی تفهیم کرد و گفت: اتهامهای انتسابی را قبول داری؟ که متهم گفت: اتهامها را قبول دارم اما من او را نکشتم و در شب درگیری فقط 30 الی 50 ثانیه در منزل مقتول بودم و وقتی منزل وی را ترک می کردم او زنده بود اما فردا شب که برای آتش زدن بر گشتم حالت افتادن تغییر کرده بود و مرده بود.

قاضی عزیز محمدی با اشاره به اینکه 13 ضربه چاقو به مقتول وارد شده از متهم خواست شرح ماوقع را تشریح کند که متهم گفت: یادم نمی آید چند ضربه زدم چون من اراده ای نداشتم و به من گفته بودند این شخص مهدورالدم و فاسد است.

متهم به قتل در مورد نحوه  آشنایی اش با متهم ردیف سوم، توضیح داد و ابراز داشت: خواهرم، شاگرد متهم ردیف سوم بود و از وقتی که با وی آشنا شده بود تغییرات زیادی کرده بود.

وی ادامه داد: در مغازه ام مشغول کار بودم که متهم ردیف سوم به من زنگ زد و گفت ما مشکلی داریم و از شما کمک می خواهیم. فردی جلوی خانواده اش زنا می کند و خانواده اش را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. او را می خواهیم کتک بزنیم، تو فردی را برای این کار معرفی کن، ما به او پول می دهیم، که متهم به قتل گفت موضوع را پیگیری می کنم. وی با بیان اینکه متهم ردیف سوم مرتباً با من تماس می گرفت و موضوع را تأکید می کرد، مدعی شد: در یک روز، متهم ردیف چهارم را به من معرفی کرد و او نیز تماسها را برای معرفی فردی ادامه داد و به من گفتند با این کار دنیا و آخرتت را می خری و او باید تنبیه شود و در این زمان به من پیشنهاد قتل را داد.

متهم به قتل با ابراز پشیمانی، ابراز داشت: من گناهکار نبودم. آنها آدرس محل مقتول را به من دادند و من منتظر تلفن آنها بودم و متهم ردیف چهارم در تماس تلفنی به من گفت یکی از نزدیکترین دوستانت که محرم رازش است را با خودت به منزل مقتول بیاور که اگر نیاز به کمک داشتی کمکت کند.

متهم به قتل افزود: «زهیر» در قصابی عمویش مشغول به کار بود، با ماشین پدرم پیش او رفتم و به او گفتم کاری دارم با من بیا، زود بر می گردیم. مسأله  خانوادگی پیش آمده و من نمی خواهم تنها بروم و او در حالی که با چاقو پوست می تراشید چاقو به دست با من آمد. به محل سکونت مقتول رفتیم و متهم ردیف سوم و چهارم پشت سر ما آمدند و بعد به پارکینگی رفتیم و نقشه  قتل را برای من توضیح دادند و در آن زمان هیچ اراده ای از خودم نداشتم و نمی توانستم فرمانهای آنها را انجام ندهم. من اجیرشده  آنها بودم. انگار مجبور به اجرای حرفهای آنها شده بودم.

وی با بیان اینکه متهم ردیف سوم و چهارم در منزل مقتول رفتند و حدود نیم ساعت بعد با تماس تلفنی آنها من وارد منزل مسکونی شدم، مدعی شد: متهم ردیف سوم و چهارم با ورود به منزل مقتول مشغول تمیز کردن منزل شدند، من به آنها گفتم نمی توانم تنهایی این کار را بکنم.

متهم به قتل گفت: در را باز کردم و در حالی که باور نمی کردم آدمکش باشم مقتول را روی تخت خوابیده دیدم، با چاقو ضربه ای به وی وارد کردم. من آن قدر تحت تأثیر بودم که نمی فهمیدم چه می کنم و در درگیری چه تعداد ضربه ای را وارد کرده ام. یادم نمی آید چون من خودم نبودم.


متهم ردیف اول ادامه داد: من مقتول را نمی شناسم، او را ندیده بودم، دشمنی، کینه و عداوتی با او نداشتم و تحت تأثیر حرفهای متهم ردیف سوم و چهارم این کارها را انجام دادم. چند ضربه به او زدم که ناگهان «زهیر» از در وارد شد و گفت «جعفر» چه  کار می کنی و مقتول را از زیر دست من کشید که چاقو به دست او برخورد کرد و مصدوم شد. متهم ردیف اول ادامه داد: بعد از ورود ضربات، از خانه فرار کردم و سوار خودرو شدم و با متهم ردیف چهارم تماس گرفتم و گفتم «زهیر» دستش زخمی شده چه کار کنم که آنها تلفن را قطع کردند و جواب من را دیگر نمی دادند.

بعد از مدتها در تماس تلفنی به من گفتند «زهیر» را به بیمارستان دور ببر که من او را به بیمارستانهای متعددی بردم اما قبولش نکردند. او را به منزلش رساندم و خود نیز به منزل رفتم و از آنجا که لباسهایم خونی شده بود لباسهایم را عوض کردم و خوابیدم که ناگهان متهم ردیف چهارم زنگ زد و گفت ما اشتباه بزرگی مرتکب شدیم، ماشین مقتول جلوی خانه مانده باید آن را بر داریم. من از آنجایی که خسته بودم از انجام دستور آنها امتناع کردم اما آنها من را تهدید کردند. من به محل بازگشتم، ماشین را به پارکینگی بردم و صبح «زهیر» را به بیمارستانی رساندم و تحت عمل جراحی قرار گرفت و زانویم نیز که در درگیری زخمی شده بود در درمانگاهی درمان کردم.

متهم به قتل ادامه داد: شب مجدداً با من تماس گرفتند و گفتند دستور آمده که دست و پای مقتول را ببندیم، داخل گونی بیندازیم و در نقطه ای رهایش کنیم. من قبول نکردم اما آنها تهدید کردند باید انجام دهی که ساعت 2 بامداد متهمان ردیف سوم و چهارم با من تماس گرفتند و گفتند دستور تغییر کرده باید خانه اش را آتش بزنیم، از آنجایی که ما دو تا خانم هستیم نمی توانیم این کار را انجام دهیم و شما باید این کار را انجام دهید.

متهم به قتل مدعی شد: آنها دو گالن بنزین به من دادند و گفتند بنزینها را در اتاق خواب و پذیرایی بریز که من این کار را کردم و ناگهان در میان شعله های آتش قرار گرفتم. من 8 لیتر بنزین ریختم اما صدای انفجار از صدای بمب نیز بیشتر بود. انگار آنها گاز را باز کرده بودند تا من را نیز بکشند. دیوار و سقف ترک خرده بود و دستها و صورت من سوخته بود. آنها من را به انتهای شهرک برده و رها کردند و بعد از نیم ساعت مرا به بیمارستانی جهت مداوا بردند. سپس مرا به خانه ام بردند، دو ماه در منزل بستری بودم و متهم ردیف سوم دو بار به دیدن من آمد.

متهم به قتل با بیان این  ادعا که آنها با استفاده از مقدسات و اعتقادات مرا مجبور به قتل کردند، ابراز داشت: من تحت فشار مجبور بودم و هیچ نفعی از این قتل نبردم و فقط 700 هزار تومان از جیبم برای درمان سوختگیها رفته است. جعفر ادامه داد: سرنوشت من هر چه باشد آن را قبول دارم، منتظر آن دنیا هستم که قاضی واقعی بین ما حکم کند. حکم صادر شد

قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران پس از بررسی و انجام شور، حکم متهمان پرونده  قتل از سوی مریدان مدعی ارتباط با ائمه (عج) را صادر کردند. براساس حکم صادره، «جعفر» 22 ساله به اتهام مباشرت در قتل عمدی «مرتضی» به قصاص و به اتهام تحریق منزل مقتول به دو سال حبس، «زهیر» 19 ساله به اتهام معاونت در قتل عمدی «مرتضی» از طریق گرفتن مقتول و تسهیل در ارتکاب قتل به 18 ماه حبس، «تهمینه» 37 ساله متهم ردیف سوم به اتهام معاونت در قتل عمدی «مرتضی» از طریق تحریک، ترغیب، فراهم کردن زمینه و تسهیل وقوع جرم به 18 ماه حبس و معاونت در تحریق منزل مقتول به دو سال تعلیقی محکوم شدند. «معصومه» 43 ساله، متهم ردیف چهارم به اتهام معاونت در قتل عمدی «مرتضی» از طریق تحریک، ترغیب و تهیه  وسایل و فراهم کردن زمینه و تسهیل در وقوع جرم به 18 ماه حبس و به لحاظ معاونت در تحریق منزل مقتول به 2 سال حبس تعلیقی و «سکینه» 45 ساله متهم ردیف پنجم، همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل عمدی «مرتضی» به 15 سال حبس محکوم شد.  

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.