فوتبال ورزشی سیاسی است؟

فوتبال ورزشی سیاسی است؟

گرهارد شرودر - صدراعظم سابق آلمان - همراه پله
شاید استفاده از تئوری توطئه در ورزش ایده خوبی نباشد، اما ورزشی مثل فوتبال که پرطرفدارترین ورزش جهان بشمار می رود، می تواند محیطی خوب را برای فعالیت سیاستمداران فراهم سازد.


ورزشی که دارای بیش از سه میلیارد طرفدار است و ملتهای گوناگون را در یک زمان مشخص به تماشای خود می کشاند بی شک، بدون دخالت سیاست اداره و کنترل نمی شود. این ورزش می تواند به عنوان اسلحه یا شاخه زیتونی در جنگهای سرد بین مللها استفاده گردد.

جام جهانی که معتبرترین تورنومنت این ورزش است، به مدت یکماه هرروز حدود دو میلیارد نفر را در سراسر جهان به ایده ای خاص متحد می کند درحالی که بین آنها با استفاده از طرفداری تیمی خاص دو دسته گی ایجاد می کند.

در این مدت به جز ایده افراد، اقتصاد ملتها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. این تورنمت همچنین هر چهار سال یکبار سیستم آموزشی کشورهای جهان را تغییر می دهد. مدرسه ها و دانشگاه ها امتحانات خود را با زمان شروع و پایان این تورنمنت تنظیم می کنند.

یکپارچه از فرهنگهای مختلف
نام لیگهایی مثل "لیگ قهرمانان اروپا – UEFA Champions League"، "لیگ برتر انگلستان" و یا "بوندسلیگا" نامهایی شناخته شده در تقریبا" در سراسر جهان هستند. گرچه قلب این تورنمتها در اروپا می تپد، ولی تیمهای حاضر در این بازی ها دارای بازیکنانی از ملتهای پیشرفته، در حال پیشرفت و جهان سومی هستند.

باشگاه های معتبری نظیر بایرن مونیخ آلمان یا منچستر یونایتد انگلستان خود را به عنوان باشگاه های چند فرهنگی (Multi-Cultural) معرفی می کنند در حالی که ملیت این نوع باشگاه ها ثابت است. طرفداران این باشگاه معمولا" بر ملیت آنها نیز تعصب دارند، حتی اگر این طرفداران، طرفدارانی خارجی برای تیم محسوب شوند.

زیگ - زاگ
اگر نگاهی به آمارهای قهرمانی رقابتهای جام جهانی بی اندازیم، متوجه می شویم که از دهه شصت میلادی به بعد که فوتبال به عنوان صنعتی درآمدزا معرفی شد، قهرمانی جام جهانی به صورت نوبتی و یک در میان بین تیمهای دو منطقه فوتبال خیز جهان (اروپا و آمریکای جنوبی) تقسیم شد. یعنی یک دوره برای آمریکای جنوبی و یک دوره برای اروپا. آیا این موضوع اتفاقی بوده یا تقسیمی عمدی صورت گرفته؟

آمار نشان می دهد که تیمهایی که به عنوان قهرمانی این جام دست یافته اند از لحاظ اقتصادی و ایجاد موقعیتهای جدید بازرگانی در سالهای بعد موفق عمل کردند.

آیا فوتبال سیاسی شده یا سیاست به درون فوتبال وارد شده است؟

چرا بعضی از سیاستمداران برای جنگ سردی که با دولتهای دیگر دارند از فوتبال به عنوان اسلحه استفاده می کنند؟

چرا مثلا وقتی که برخی از دولتمردان آمریکا با دولت ایران مشکل دارند، از محروم کردن تیم ملی ایران در رقابتهای جام جهانی 2006 آلمان سخن می گویند؟

مگر وجود یا نبود تیم ایران در این رقابتها چه سود یا ضرری برای ایران و یا ملتهای دیگر دارد؟

و یا اگر بدبینانه نگاه کنیم، آیا وضعیت تیمهای مختلف در این رقابت از قبل مشخص شده است که حال با محروم کردن سیاستی تغییر کند؟
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • فرمانده پیشین سنتکام: ایران در میانه درگیری با اسرائیل،‌ دست پائین را دارد
  • ۷ اکتبر سالگرد حمله حماس به اسرائیل؛ تشدید بمباران‌های هوایی اسرائیل در جنوب لبنان و غزه
  • بیرانوند: نه تنها ۲۰ میلیارد تومان جریمه را نمیدم،بلکه آن ۵ میلیاردی که شیرینی ازم گرفتند، پس می‌گیرم
  • جزئیاتی جدید از انفجار پیجر‌ها در لبنان؛ موساد از ۹ سال قبل برنامه‌ریزی برای این عملیات را آغاز کرده بود
  • ایهود المرت: اسرائیل نمی‌تواند بدون کمک آمریکا به برنامه هسته‌ای ایران حمله کند
  • «اسراییل بزن» و «نه به جنگ»؛ نبرد کاربران درباره حمله احتمالی اسراییل
  • نماینده مجلس ملی فلسطین: پول ایران را نمی‌خواهیم ما را رها کنید، ما را نابود و دیوانه کردید
  • یک مقام آمریکایی: اسرائیل تضمین نکرده که به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله نخواهد کرد
  • (تصاویر) خودروهای وارداتی در گمرک غرب تهران
  • فاکس: می‌دانیم شما با بمباران مردم مخالفید، شاهزاده رضا: نمی‌خواهم هموطنانم بار دیگر رنج بکشند