ارزش میزبانی جامجهانی در فوتبال مدرن
ارزش میزبانی جامجهانی در فوتبال مدرن
انگلیس شاید بهتر باشد که میزبانی جامجهانی 2018 را فراموش کند. ایالات متحده میتواند این برنامه محوری فوتبال را دنبال کند.این شبیه به نوعی اظهارنظر حرفهای و مصلحتاندیشی مدبرانه از سوی "سپ بلاتر" رییس فیفاست اما شرایط مکانی و زمانی این گفته و برخی مسائل پشت پرده به آن مفهومی کاملا متفاوت میبخشد.
هر چهار سال به مدت دو ماه گویا جهان برای برگزاری مراسم ویژه جامجهانی فوتبال متوقف میشود تا مقدمات میزبانی و بازیهای مرحله نهایی انجام شود.میزبانی جامجهانی برای جماعت 1/5 میلیاردی تماشاگران بینالمللی و نیز اهالی فوتبال حرفهای شاید فقط به آب و هوای کشور میزبان، بعد مسافت و در نهایت وضعیت غذا، اقامت و کیفیت استادیومها مربوط باشد اما برای کنفدراسیونها و روسای فوتبال مسئلهای حیاتی و کاملا متفاوت است.
دولتها در این میان نقش اصلی را دارند و وقتی صحبت از میزبانی کشورها و حتی اولویت قارهها میشود، مسئلهای کاملا سیاسی، اقتصادی و رقابتی در سطح روسای دولت شکل میگیرد.اظهارات اخیر "سپ بلاتر" در لندن و به عنوان مهمان یکی از مقامهای ارشد سیاسی و نامزد اصلی نخستوزیری انگلیس، جنجال گستردهای را در پی داشت و از دو جهت قابل بررسی و در آینده فوتبال حرفهای جهان تاثیرگذار است.ابتدا امیدواری و اعتماد به نفس ویژه آمریکاییها و تحولات ناگهانی و گستردهای که طی همین چند روز گذشته در ابعاد اقتصادی، وضعیت بازار بورس، بنگاههای سرمایهگذاری و شرطبندی، مراکز استعدادیابی و واسطههای ترانسفر بازیکنان فوتبال، فعالیت مدارس فوتبال و... رخ داده است.از سوی دیگر روابط کشورهای درگیر رقابت میزبانی و شدت فعالیت و ترفندهای تبلیغاتی آنها کاملا متحول شده و حتی اهرم فشار بر فیفا و کمیته اجرایی آن به کار افتاده است.سرتان را درد نیاوریم! اصلا میزبانی جامجهانی فوتبال چه اهمیتی دارد؟
قوانین انتخاب میزبان چیست و تصمیمگیرنده نهایی، چه کسی است؟ فواید میزبانی چیست و چه ابعادی دارد؟ رقبای اصلی چه کشورهایی هستند و تاکنون تکلیف کدام دوره روشن شده و میزبانی چند دوره دیگر اکنون مورد بحث و قابل بررسی است؟سرانجام اینکه آمریکا و انگلیس چگونه اینجا هم ابرقدرتبازی در میآورند و چرا "بلاتر" آب پاکی را روی دست انگلیسیها ریخت و به آمریکا چراغ سبز نشان داد؟ شاید هم بپرسید پس کی دوباره نوبت آسیا میشود و آیا ما ایرانیها نیز میتوانیم چنین رویایی را برای نوادگان خود به ارث بگذاریم؟! قوانین فیفا و قربانی شدن انگلیسیها
ماجرای فعلی از رقابت قاره آمریکا، اروپا و سپس رجزخوانی ایالات متحده و انگلیس شروع شد و با سخنرانی جنجالی <بلاتر> در لندن، چرخهای مجموعه به راه افتاد. "USSF" یا فدراسیون فوتبال ایالات متحده فعلا پیشتاز است. مسئله اصلی در حال حاضر، سیستم چرخشی اعطای امتیاز میزبانی است که توسط مسئولان ارشد فیفا طراحی شد تا بزرگترین رقابت ورزشی یعنی جامجهانی فوتبال را به صورت گردشی بین شش محور اصلی یا کنفدراسیونهای زیرمجموعه خود حفظ و عدالت را رعایت کند. این شیوه با رای اعضای کمیته اجرایی در اوت 2000 تصویب شد. به این ترتیب و با نظم و آرامش نسبی، شانس میزبانی به خوبی تقسیم شد و ابتدا آسیا (کره و ژاپن )2002 و سپس اروپا (آلمان )2006 از آن بهرهمند شدند. بر این اساس میزبانی آتی نیز متعلق به قاره آفریقا بود و هیاهوی متداول رقبا با انتخاب آفریقای جنوبی برای میزبانی جامجهانی 2010 پایان یافت.
نکته اینجاست که چرخه مذکور در سال 2014 پایان مییابد. رییس فیفا در این باره میگوید: "جامجهانی یک مسئله بسیار جدی است. ما مدعیان خوبی برای سال 2018 خواهیم داشت. سیستم چرخشی فقط تا سال 2014 ادامه خواهد یافت چون اصولا این چرخه یک تدبیر سیاسی بود تا اطمینان یابیم که میزبانی جامجهانی به آفریقا نیز خواهد رسید. در غیر این صورت آفریقا هرگز این موقعیت را نمییافت."
مسئولان فیفا برای اینکه شانس میزبانی را با وجود مدعیان قدرتمند اروپایی و آمریکایی به قاره آفریقا نیز بدهند چنین شیوه منصفانه و به اصطلاح نوبتی را برگزیدند و حالا که تکلیف آفریقاییها روشن شده دوباره جنگ قدرت به راه افتاده است. انگلیسیها که سال 1966 میزبانی جامجهانی را تجربه کرده و تنها عنوان قهرمانی جهان خود را نیز در همان دوره به دست آوردهاند، به شدت مشتاق میزبانی مجدد هستند. با اهمیت ویژهای که فوتبال در زندگی انگلیسی و مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور دارد، سیاستمداران انگلیسی به شدت از (فدراسیون فوتبال) حمایت و البته آنها را تحریک و حتی اعمال فشار میکنند تا میزبانی آتی را کسب نمایند. به ویژه با ناکامیهای اخیر و فاجعهای که برای بهترین و امیدوارترین تیم ملی آنها در جامجهانی سال قبل رخ داد، انگلیسیها علاوه بر فواید میزبانی و نیاز سیاسی و اقتصادی به این امتیاز، دچار نوعی توهم و اعتقادخرافی شدهاند که فقط در صورت میزبانی میتوانند دوباره قهرمانی جهان را کسب کنند( !مانند سال )1966 تکلیف انگلیس تقریبا با اظهارات دیگر مقامهای ارشد فیفا یکسره شده است چون تاکید کردند که طی یازده سال آینده (دو دوره جامجهانی 2018 و )2014 اصولا این امتیاز نصیب اروپا نخواهد شد. آمادهباش ده سال پیش از میزبانی در شرایط فعلی "سونیل گولاتی" رییس فدراسیون فوتبال آمریکا پیشتار روسای فدراسیونهای برتر و مدعی میزبانی جامجهانی است. او با اطمینان از موقعیت مستحکم خود اعلام کرد که تمرکز آنها برای میزبانی جامجهانی 2018 مانع آمادگی برای میزبانی سال 2014 نیست! طی دو هفته اخیر پس از کنفرانس مطبوعاتی رییس فدراسیون فوتبال آمریکا هیجان و تحرکی استثنایی یافته است. مدارس فوتبال، تورهای انتخابی، مسابقات داخلی، ایالتی و همچنین کمپهای ویژه استعدادیابی را شکل داده و به نوعی فراخوان عمومی اعلام کردهاند. ارزش سهام تیمها در ظاهر تغییر چندانی نداشته اما مشاوران بورس و سهامداران عمده باشگاههای فوتبال میگویند تماسهای غیرمنتظره و بیسابقهای از افراد حرفهای و دوستان و اقوام خود داشتهاند که درباره سرمایهگذاری در فوتبال، خرید سهام و امثال آن میپرسند. واشینگتنپست گزارش مفصلی از برنامههای گسترده و بیسابقه فدراسیون فوتبال منتشر کرده که طی هفته اخیر کمیته ویژهای برای ساماندهی اوضاع تشکیل داده که ماموریت آن صرفا مربوط به امور میزبانی است.
مقامهای ارشد فدراسیون در اجلاس سالانه خود در لسآنجلس که چند روز پیش برگزار شد نیز برای ارائه پیشنهاد رسمی میزبانی جامجهانی 2018 به فیفا به دقت برنامهریزی کردهاند. آنها که از تجربه میزبانی خود در جامجهانی 1994 و کیفیت برگزاری مسابقات و عواید مادی و معنوی آن کاملا راضیاند، میگویند طی این مدت پیشرفت قابلتوجهی نیز داشته و علاوه بر امکانات میزبانی، کارنامه ورزشی خود را نیز بهبود بخشیدهاند (حضور در بین هشت تیم نهایی جامجهانی 2002 و اینکه تیم ملی فعلی و کیفیت حضوردر آلمان 2006 نیز بسیار عالی و دارای اعتبار قابل توجهی است.) در حالی که اگر فیفا تا پایان امسال ادامه سیستم چرخشی را تایید کند، شانس اصلی میزبانی 2014 متعلق به آمریکای جنوبی خواهد بود، اروپاییها از وضعیت فعلی و اینکه میزبانی 2018 نیز در قاره آمریکا و به خصوص متعلق به ایالات متحده باشد بسیار شاکی هستند. "فرانتس بکنباوئر"مرد قدرتمند فوتبال آلمان و رییس کمیته برگزاری جامجهانی 2006 یکی از حامیان میزبانی انگلیس در سال 2018 است که بارها از آن به عنوان تنها کشور شایسته و دارای شانس جدی میزبانی یاد کرد. بکنباوئر که از مدعیان اصلی ریاست یوفا و حتی مقامهای برتر (شاید هم جانشینی بلاتر)! است، از گفته اخیر رییس فیفا حسابی عصبانی شده و علیه آن موضع گرفته و حتی فوتبال آمریکا را درجه دو و میزبانی مجدد آنها در فاصلهای اندک را غیرمنصفانه خوانده است. در آمریکا عطش تیمهای فوتبال برای جذب بازیکن برتر افزایش یافته و حتی مذاکرات قبلی برای انتقال ستارگان اروپایی ناگهان جدی شده که شامل نکات جالب و جدیدی حتی از جنبه علمی است. توصیه علمی؛ اهمیت فوتبال در توسعه اقتصادی مذاکره با "کاونتری" برای جلب "شان مک دویت" و "فیلیپ هاریس" کاملا شدت یافته و روند بازیکنیابی کمپانیهای تجاری آمریکایی تسریع شده است. جالب اینکه بیشترین تمرکز آمریکاییها برای جذب بازیکن فوتبال از لیگ برتر یا ردههای پایینتر فوتبال انگلیس است! حالا که آنها "بکام" را نیز دارند، حسابی موجب عصبانیت روسای فوتبال انگلیس به عنوان رقیب ناکام میزبانی جامجهانی شدهاند. تحرک اقتصادی غولهای آمریکایی و سهامداران مرکز تجارت ورزشی در منهتن (قلب تجاری نیویورک و بورس آمریکا)، مانند "مالکوم گلیزر" نیز افزایش یافته و به سمت تبادل بازیکن از لیگ انگلیس به عرصه فوتبال آمریکا رفته است.
"گلیزر" که مالک تیم تامپابی بوکانیرز در آمریکاست، مالک تیم منچستر یونایتد نیز شده است و رندی لرنر صاحب تیم آمریکایی کلیولند براونز نیز تیم آستون ویلا را خریده است. تام هیکز مالک دو تیم آمریکایی تکزاس رنجرز و دالاس استارز همراه با <جورج ژیلت> صاحب تیم <مونترال کانادنیز> در حال معامله تیم لیورپول هستند و به این ترتیب سرمایههای لیگ برتر انگلیس نیز در اختیار غولهای ورزش آمریکا قرار گرفتهاند. محققان اقتصادی گزارشهای مفصلی در این زمینه ارائه دادهاند که امروزه ترقی یا رکود و سقوط در عرصه فوتبال میتواند در ابعاد گوناگون بر وضعیت اقتصادی یک کشور تاثیر بگذارد. یوشکا فیشر وزیر خارجه سابق آلمان در تحقیقی درباره میزبانی جامجهانی نتایج دستاوردهای تیم اقتصادی خود را به این صورت اعلام کرد که بیش از هشتاد درصد از مردم به شکلی درگیر و تماشاگر مسابقات جامجهانی هستند. گزارش دیگر که از سوی ABNAMRO منتشر شده حاکی از این است که کشورهایی که برنده جامجهانی فوتبال شدهاند حداقل 0/7 درصد رشد اقتصادی سریع و به طور مستقیم ناشی از این موفقیت ورزشی داشتهاند. نکته عجیبتر در این گزارش علمی جدید نشان میدهد که بحرانهای اقتصادی به طور مستقیم یا زنجیرهای با کسب نتایج ضعیف توسط تیم ملی فوتبال کشورها مرتبط میشوند. در گزارش دیگر که با حمایت کنفدراسیون فوتبال آفریقا و در حاشیه میزبانی جامجهانی 2010 تهیه شده از فوتبال به عنوان نمونهای شاخص و موثر در توسعه جهانی به ویژه با تمرکز بر پیشرفت اقتصادی و ترقی روابط تجاری یاد میشود.
توجه کنید که در تمام این موارد از فوتبال و نه صرفا ورزش، به عنوان اصل مهم و محوری تحقیقات علمی مذکور یاد شده است و نتایج حاصله بر اساس متدهای پیشرفته و از جدیدترین نمونهها (مارس )2007 هستند. بدیهی است که تلاش همه جانبه آمریکا از حالا برای میزبانی جامجهانی 2014 یا 2018، ناشی از این نکات مهم است. البته نمونه مشابه این تلاش در دو نامزد دیگر میزبانی در منطقه ( CONCACAFآمریکای شمالی و کارائیب) یعنی مکزیک و کانادا، وجود دارد و رقبای دیگر یعنی استرالیا و چین نیز فعالیتهای گستردهای را جهت آمادگی در صورت کسب میزبانی شروع کردهاند که مجال بررسی آن نیست.