روابط جنسی و اسب تروآ، از سقط جنین تاایدز
در این نوشته در پی آنیم تا نشان دهیم حاملگیِ ناخواسته و سقط جنین از یک طرف و بیماریهای مسری مقاربتی چون ایدز از طرف دیگر، از معضلات قابل توجّه بشر امروزند.
امروزه نظر بر این است که حلّ این مشکلات تنها به توسط موعظههای اخلاقی برای اجتناب از روابط جنسی نامشروع امکانپذیر نیست و ترویج و اشاعة دانش و مهارتهای استفاده از مواد ضدّبارداری نقش بسیار مؤثّری در کاهش تلفات و هزینههای جبرانناپذیر ناشی از سقط جنین و ایدز خواهد داشت.
چندی پیش، وقتی معلوم شد خانم Keisha Castle-Hughes بازیگر ۱۶ سالة بااستعداد، نقش مریم باکره در فیلم Nativity (این بار نه از روحالقدس که) از دوست پسر ۱۹ سالة خود حامله شد، جهان و واتیکان که خود را برای جلسة افتتاحیة فیلم آماده میکرد، در بُهت و حیرت فرورفتند، بهطوری که شخص پاپ مجبور شد از شرکت در این مراسم خودداری کند. کارگردان فیلم به شوخی دربارة او میگوید: به هرحال او دو تا از سه نقطهنظر واتیکان در اینباره را رعایت کرده است: "هم ضدّحاملگی استفاده نکرده و هم بچّه را ننداخته است!" اما پشت این طنز تلخ، سئوال مهمّ بدون جوابی خودنمایی میکند که یافتن پاسخ برای آن کمی دشوار مینماید.
آیا حتّی فرورفتن در نقش مقدّس و معنوی مریم باکره هم نتوانسته مانع از روابط جنسی (کنترلنشده) و در نهایت حاملگیِ ناخواسته در یک نوجوان ۱۶ ساله شود؟ چرا؟
روابط جنسیِ کنترلنشده، یکی از مهمترین معضلات امروزی جهان محسوب میشود که گسترش ایدز (در کنار دیگر بیماریهای آمیزشی) و حاملگیِ ناخواسته و سقط جنین از بارزترین عوارض آن محسوب میشود. یکی از مسائل بسیار قابلتوجّه در برخورد با این دو موضوع، سردرگمی و تعارض حلّ ناشدنی است که سردمداران حکومت و سیاست جهانی در نحوة برخورد و پیشگیری از آن داشتهاند. نگاه اجمالی به آمار ایدز و سقط جنین در ایران و جهان میتواند دورنمای محدودی از قلّهکوه یخی را آشکار کند که قسمت قابلتوجّهی از آن هنوز بر ما پنهان مانده است.
آمار ایدز در ایران و جهان
بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۴ میلادی حدود ۴۰ میلیون انسان مبتلا به ویروس ایدز وجود داشته است که ۵ میلیون از آنان در یک سال قبل به آن مبتلا شدهاند و قسمت اعظم آنان را ساکنان جنوب قارة آفریقا (مثل آفریقای جنوبی) و جنوب و جنوبشرقی آسیا (مانند هند) تشکیل میدهند. تخمین زده میشود که از ابتدای بروز این بیماری در ۲۵ سال پیش تاکنون، حدود ۳۱ میلیون انسان در نتیجة ابتلا به ایدز جان باختهاند. از کلّ تعداد مبتلایان به ویروس HIV، حدود ۱۷ میلیون را زنان، حدود ۲۰ میلیون را مردان و حدود ۳ میلیون را نیز کودکان تشکیل میدهند. حدود ۹۰ درصد از این مبتلایان فاقد دسترسی به امکانات مناسب درمان ضدّویروس ایدز هستند.
در ایران نیز از سال ۱۳۶۶ (که با گزارش اولین مورد ابتلا به ویروس HIV در یک کودک ۶ سالة مبتلا به هموفیلی) توجّه وزارت بهداشت به حضور ایدز در ایران جلب شد، آمار آلودگی به ویروس و بیماری ایدز همواره سیر صعودی داشته است. سال ۱۳۸۴ با ثبت رسمی حدود ۳۰۸۷ فرد جدید مبتلا به ایدز، رکورددار تعداد موارد جدید رسمی مبتلا به ایدز در ایران بوده است.
طبق آمار ارائهشده از سوی مسئولین وزارت بهداشت و درمان ایران، تعداد کلّ مبتلایان شناختهشده به ویروس ایدز از حدود ۳ هزار نفر در سال 13۷۹ به حدود ۶ هزار نفر در سال 13۸۲ و حدود ۱۴ هزار نفر در سال 13۸۵ رسیده که نشان میدهد شیوع آلودگی با سرعت تقریبی بیش از ۲ برابر در هر سه سال رو به افزایش است. این درحالی است که تخمینها و آمارهای غیررسمی از حضور حداقل ۷۰ هزار فرد مبتلا به ایدز در ایران خبر میدهد که استانهای تهران و کرمانشاه و فارس، بیشترین درصد آن را به خود اختصاص دادهاند.
تخمین زده میشود که هزینة درمان هر فرد مبتلا به ایدز در ایران حدود ۶۰۰-5۰۰ هزار تومان در ماه باشد. از نکات قابل توجّه در آمار مبتلایان به ایدز این است که با وجودی که حدود ۸۰ درصد از کلّ ابتلا به ویروس HIV در دنیا از راه روابط جنسی کنترلنشده (همجنس یا غیرهمجنس) بوده است، این آمار در ایران بنا به اظهارنظر دکتر مهدی گویا ـ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ـ چیزی حدود ۷.۴ درصد بوده است ( ۶۴ درصد از طریق سرنگ مشترک آلوده، ۱.۸ درصد از راه فرآوردههای خونی آلوده، ۰.۵ درصد از مادر به جنین و ۲۵.۸ درصد از راههای ناشناخته)، چیزی که شکّ و شبهة شدید خود مسئولین به درستی این آمار را برانگیخته است. حتّی بر فرض اضافهکردن آمار موارد ناشناخته به گروه مبتلایان ناشی از روابط جنسی کنترلنشده، باز هم این آمار (حدود ۳۶ درصد) با آمارهای مشابه از نقاط دیگر دنیا متفاوت است. این بدان معناست که به علل مختلف، ما هنوز اطلاعات درستی در مورد آمار واقعی آلودگی ناشی از روابط جنسی کنترلنشده نداریم. همینطور بنا بر آمار رسمی، تنها ۵.۵ درصد از آمار رسمی ثبتشدة مراجعان مبتلا به ویروس ایدز مربوط به زنان بوده است که باز با آمار واقعی جهانی بسیار فاصله دارد. حقیقت این است که در ایران ثبت آمار آلودگی عمدتاً از طریق کلینیکهای ترک اعتیاد و معتادان زندانی در زندانهای کشور، مانند زندان قزلحصار یا معتادان ولگرد خیابانی بهدست آمده است و تعداد مبتلایان مربوط به قشرهای مختلف اجتماع به دلایل مختلف در این آمارها لحاظ نشده است. به عبارت دیگر، سازمانهای رسمی فاقد برنامهریزی و سازوکارهای لازم برای تشویق مبتلایان به مراجعه به کلینیکها و آزمایشگاههای تشخیص ویروس ایدز در ایران بودهاند.
آمار سقط جنین در ایران و جهان
بنا به آمار رسمی منتشرشده از سوی انستیتو
Alan Guttmacher در آمریکا، از سال 1۹۷۳ (که با تصویب دیوان عالی ایالات متحده، اجازة سقط بدون اخذ مجوّز از دادگاه به زنان داده شد)، حدود ۴۵ میلیون مورد رسمی سقط به ثبت رسیده است و گمان بر این است که سالیانه حدود ۱۴۰۰۰۰۰ مورد سقط در ایالات متحده اتّفاق میافتد. بالاترین آمار مربوط به گروه خانمهای ۲0-۲4 ساله (۳۲ درصد) است. حدود ۸۰ درصد از سقطها مربوط به زنان ازدواجنکرده بوده است و ۴۶ درصد از آنان حداقل دارای سابقة یک سقط قبلی بودهاند.
مطابق آمار رسمی ارائهشده از سوی Chief Medical Officers of England and Wales، در انگلستان و ولز حدود ۱۸۵،۴۰۰ مورد سقط جنین در سال ۲۰۰۴ میلادی گزارش شده است که بیشترین آن مربوط به زنان ۱8-۱9 ساله بوده است. ۸۸ درصد سقطها زیر ۱۳ هفتگی رخ داده و فقط ۲۰ درصد از آنها به دلایل پزشکی صورت گرفته است.
آنچه مسلّم است، این است که به علّت قانونیبودن سقط در این کشورها، عوارض بیشتر محدود به صدمات روحی تحمّلشده از سوی زنان است و هزینههای مربوط به سقط جنین است. هرچند جمعآوری آمار قابل قبول در مورد حاملگیهای ناخواسته و سقط جنین با مشکلات بیشماری همراه بوده است، طبق محاسبات مؤسسة Guttmacher در ۱۹۹۵ میلادی، حدود ۴۶ میلیون مورد (تقریباً برابر با ۳،۵ درصد از کلّ جمعیت زنان)، سقط اجباری اتّفاق افتاده که ۲۰ میلیون آن به صورت غیرقانونی بوده است. در این میان، سهم اروپای شرقی با حدود ۹درصد و اروپای غربی با ۱،۱ درصد از کلّ جمعیت زنان بیشتر و کمتر از بقیّه تخمین زده شده است. در میان کشورهایی که سقط جنین به صورت قانونی انجام میشده است، ویتنام با ۸.۳ درصد و بلژیک با ۱ درصد از کلّ جمعیت زنان بیشترین و کمترین سهم را به خود اختصاص داده بودند.
نکتة جالب توجّه این است که میزان سقط جنین در کشورهای دارای محدودیتهای قانونی، از کشورهایی که در آنها سقط جنین قانونی است، کمتر نبوده است، اما میزان مرگ و میر و عوارض ناشی از اقدامات غیربهداشتی افراد غیرمسئول بسیار بالاتر بوده است. گمان بر این است که حدود یکچهارم از کلّ حاملگیها در دنیا به صورت ناخواسته اتّفاق میافتد. در کشورهای پیشرفته، حاملگیهای ناخواسته حدود ۵۰ درصد از کلّ حاملگیها را تشکیل میدهد و ۳۶ درصد از کلّ حاملگیها منجر به سقط میشود. در کشورهای جهان سوم این آمار به ترتیب ۳۶ و ۲۰ درصد از کلّ حاملگیهاست (چرا که خانوادهها خواستار تعداد بچّة بیشتری هستند). سهم آسیا از کلّ سقط جنینهای جهان حدود۶۰ درصد است. رومانیا، کوبا، ویتنام و در وهلة بعد، شیلی و پرو از کشورهای با بالاترین شیوع سقط جنین در جهان هستند. روی هم رفته در جهان به ازای هر یک زن (در هر طول عمر)، یک مورد سقط جنین اتّفاق میافتد. مطابق این بررسی، پایینبودن میزان سقط جنین، بیشتر ناشی از گسترش و ترویج استفاده از مواد ضدّبارداری بوده است و محدودیتهای قانونی تأثیری در کاهش سقط جنین نداشته است.
مطابق آمار بهداشت جهانی، در سال ۲۰۰0 سالیانه حدود ۶۸ هزار زن در اثر عوارض ناشی از سقط جنین غیربهداشتی فوت میکنند. تقریباً تمام این نوع سقط جنین در کشورهای جهان سوم اتّفاق میافتد که برابر با ۲۰ میلیون مورد (یکی به ازای هر ۹ مورد حاملگی) است. همچنین پیشبینی شده است تا حدود ۸ میلیون زن از عوارض اینگونه اعمال مانند عفونت، خونریزی و پارگی احشای داخلی رنج میبرند.
در ایران بر اساس آمار اعلامشده از سوی دکتر شهابالدین صدر ـ رئیس سازمان نظام پزشکی ـ در سال ۱۳۸۴ برای ۱۱۱۱ زن به دلایل پزشکی مجوّز سقط جنین قانونی صادر شده است. رئیس ادارة سلامت خانواده و جمعیّت وزارت بهداشت، طیّ خبری که در مردادماه ۱۳۸۵ منتشر شد، اعلام کرد که از حدود ۱۲۰۰۰۰۰ بارداری زنان در ایران، سالانه حدود ۳۰۰ هزار بارداری ناخواسته (نزدیک به یکسوم از آنها) رُخ میدهد که نزدیک به یکسوم آنها (حدود ۹۰ هزار در سال) به سقط جنین منجر میشود. مطابق این آمار، در ایران تنها حدود ۱ درصد از کلّ سقطها در شرابط قانونی و کاملاً بهداشتی صورت میگیرد.
تجربة جهان در بررسی عوامل مؤثّر بر کنترل روابط جنسی
گزارش اخیر منتشرشده در American Journal of Public Health بر اساس مطالعة مشترک دانشگاه کلمبیا در نیویورک و انستیتو Guttmacher نشان داده است که میزان حاملگیهای ناخواسته در سنین ۱5-۱9 سال در آمریکا از سال ۱۹۹۵ میلادی به این طرف کاهش داشته است که حدود ۸۶ درصد از آن ناشی از توسعة فرهنگ استفاده از کاندوم در زنانی است که حاضر به خودداری از روابط جنسی نبودهاند. میزان حاملگی در گروه سنّی ۱5-۱9 سال در دهة ۱۹۹۰ (2000-۱۹۹۰ میلادی)، حدود ۲۷ درصد کاهش داشته است. تنها ۱۴ درصد از این افت در نتیجة تمایل بیشتر دختران به خودداری از رابطة جنسی بوده است.
سیاست دولت از زمان روی کار آمدن دولت بوش همواره تأکید بر موعظة جوانان به خودداری از رابطة جنسی بهجای توسعة استفاده از مواد ضدّبارداری است. بودجة ۲۷۰ میلیون دلاری داخل آمریکا تنها به کلاسها و گروههایی اختصاص داده میشود که جوانان را فقط به خودداری از رابطة جنسی دعوت کنند و حقّ تشویق آنها به استفاده از روشهای مختلف ضدّبارداری را ندارند. خانم اسکارلت جانسون ـ بازیگر سینما ـ اعتقاد دارد "اگر قرار بود آمریکا کاملاً به راهی که جورج بوش خواسته بود میرفت، الآن هر آمریکایی حداقل باید ۶ بچّه داشته باشد". برعکس، دولت بریتانیا سیاست متفاوتی در این مورد داشته است. Gill Frances ـ مدیر گروه دولتی Independent Advisory Group on Teenage Pregnancy ـ با صحّهگذاشتن بر نتیجة این بررسی، میگوید: این نشان میدهد که ما با توسعة اطلاعات و فرهنگ استفاده از موادّ ضدّبارداری، بهترین کار را برای کاهش حاملگیهای ناخواسته در نوجوانها انجام میدهیم. نصیحتکردن به جوانها برای اینکه دوروبر سکس نگردید، دردی را دوا نمیکند و نتیجة این بررسی هم همین را نشان میدهد." با اینحال بر اساس همین بودجه، ۵۵۰ میلیون کاندوم به صورت رایگان در اختیار مردم و دیگر کشورهای جهان سوم گذاشته شده است و در یک چرخش ۱۸۰ درجه، جورج بوش اخیراً طیّ یک سخنرانی در پنسیلوانیا از کاندوم به عنوان مؤثّرترین سلاح در مقابله با ایدز نام برد.
فشارها و تعارضات فرهنگی و اجتماعی
یکی از مهمترین عوامل مؤثّر در روابط جنسی کنترلنشده، تعارضات و فشارهای فرهنگی مانع در این زمینه است. همراه داشتن کاندوم یا قرصهای ضدّحاملگی در کیف یک خانم (بهخصوص اگر ازدواج نکرده باشد)، از نظر دیگران با انگها و اشارات ناراحتکنندهای همراه خواهد بود. پیشنهاد بهکاربردن کاندوم از سوی هریک از طرفین یک رابطه، با احتیاطات زیادی همراه است و همیشه بیم آن میرود که دیگری این کار را نوعی توهین به خود تلقّی کند. یکی از آقایان هنگامی که در مورد رابطة جنسی اخیرش با یک زن مطلقه صحبت میکرد، توضیح داد که هنگام معاشقه وقتی خواست از کاندوم استفاده کند، آن زن وی را با خشم نگاه کرد و با عصبانیت با اشاره به کاندوم سئوال کرد: آیا فکر میکنی من هم از همان زنان خیابانی هستم؟ الگوی یک دختر خانم "نجیب" در آئینة ذهنی زنان و مردان، دختری است که هیچگونه سابقة تماس جنسی ندارد و باید این را در نحوة معاشقه و نزدیکی خود نشان دهد. این امر در تعارض کامل با دانش و مهارت استفاده از کاندوم یا دیگر روشهای ضدّبارداری است.
تقریباً تعداد قابلتوجّهی از دختران با وجود احتمال معاشقه و نزدیکی در تماسهای غیررسمی خود، به صورت ناخودآگاه از همراهبردن هرگونه وسیلة بهداشتی، مانند کاندوم یا قرصهای ضدّبارداری خودداری میکنند. در واقع همراهداشتن این وسایل به معنی پذیرش آگاهانة تجربه و تمایل به رابطة جنسی است که با احساس گناه و تشویش شدیدی همراه خواهد بود. به همین ترتیب، همین شخص ممکن است نتواند آزادنه با اشخاص مطّلع در این زمینه صحبت کند. این کار به معنی اقرار ضمنی به داشتن چنین روابطی است که با احتمال ملامتهای کلامی و یا دیگر برخوردهای ناخوشایند همراه است. بدین ترتیب، به نظر میرسد بدون حلّ این تعارضات ـ حتّی با در اختیار گذاردن کاندومهای رایگان در سطح مراکز بهداشتی ـ امکان کنترل مناسب روابط جنسی وجود نخواهد داشت.
نبود ارتباط کلامی مناسب با والدین، از دیگر نشانههای حضور تعارضات درونی در این موارد است. در یک نظرسنجی که توسط بیبیسی از جوانان صورت گرفت، مشخّص شد حدود ۷۶ درصد از آنها امکان گفتوگو با پدر و مادر خود در مورد رابطة جنسی را نداشتند (این درحالی است که ۴۱ درصد از والدین تصوّر میکردند که از این نظر آمادگی کامل برای گفتوگو با بچّههای خود را دارند). نتیجة یک بررسی دیگر که در آگوست سال ۲۰۰۲ میلادی توسط بیبیسی منتشر شد، حاکی از آن بود که نوجوانانی که خیلی راحت میتوانند با والدینشان در مورد رابطة جنسی حرف بزنند، احتمالاً:
• در سنین بالاتر اقدام به رابطة جنسی میکنند،
• با جفتهای کمتری رابطه دارند،
• و از مادة ضدّبارداری مناسبی برای کنترل احتمال بارداری یا سرایت بیماریهای آمیزشی استفاده میکنند.
برخلاف تصوّر بعضی، گفتوگو در مورد مسائل جنسی لزوماً باعث "بازشدن روی بچّهها" و یا تشویق آنها به شروع سکس نمیشود. مثلاً در هلند که طبق یک بررسی، ۵۸ درصد از نوجوانان اظهار کردهاند که برای گفتوگو دربارة مسائل جنسی مشکلی ندارند، سنّ اولین رابطة جنسی بهطور متوسط یک سال بیش از نوجوانان در انگلستان است.
مصرف الکل و مواد مخدر
یکی از نکات قابل توجّه این است که بسیاری از نوجوانان و جوانان اقرار کردهاند که تماسهای جنسی کنترلنشدة خود را تحت تأثیر مصرف الکل یا مواد مخدر صورت دادهاند. در واقع، مصرف الکل هرچند با کاهش کنترل ارادی باعث کاهش احساس گناه و ناراحتی ناشی از داشتن روابط جنسی غیررسمی و افزایش لذّت جنسی میشود، اما از طرف دیگر نباید انتظار داشت که چنین فردی برای جلوگیری از انتقال ویروس ایدز یا حاملگی ناخواسته اقدام مؤثّری انجام دهد.
اینها دو نمونه از گفتههایی است که بعضی نوجوانان در تماس با یک خط تلفنی در این رابطه اظهار کردهاند:
• یک دختر ۱۴ ساله: من تو یه مهمونی خیلی عرق خوردم. من اصلاً یادم نمیاد با کسی سکس کردم اما دوستهام میگن داشتم. من الآن حاملهام.
• یک دختر ۱۶ ساله: من چند وقت پیش با اصرار یه پسر بزرگتر از خودم باهاش مشروب خوردم و الآن دو هفته است عقب انداختم. دیروز جواب آزمایشم مثبت شد و وقتی بهش گفتم، اون زد زیر همهچیز و گفت کار من نبوده. حالا نمیدونم عاقبتم چی میشه.
ناتوانیهای زنان در انتخاب نحوة روابط جنسی
هرچند در آمارهای ابتدایی ثبتشده، ابتلای مردان به ویروس نسبت به زنان بیشتر است، از لحاظ نظری در یک رابطة بین زن و مرد، احتمال اینکه زن از یک جفت آلوده مبتلا به آلودگی شود، حدود دو برابر احتمال آلودگی مرد از زن آلوده است. شاید یک دلیل ساده برای این امر وجود داشته باشد و آن هم تجمّع ترشّحات آلودة مرد در واژن زن به مقدار زیاد و برای مدّت قابل توجّه است. این بدان معناست که احتمالاً در آینده باید منتظر افزایش نسبت آلودگی زنان نسبت به مردان بود.
اما شاید این مهمترین علّت آسیبپذیری بیشتر زنان نباشد. در بسیاری از مناطق کشورهای جهان سوم، دختران امکان به اصطلاح "تعیین تکلیف کردن" در رابطة جنسی خود و دیگری را ندارند. زنان حتّی در صورت اطّلاع از رفتارهای پُرخطر، قدرت کمی برای "نه گفتن" به آنها دارند. در صورت تمایل به استفاده از کاندوم، موافقت مرد برای نصب کاندوم مردانه کاملاً ضروری است. این درحالی است که تعداد قابل توجّهی از زنان متأهّل ممکن است ویروس ایدز را از شوهران آلودة خود دریافت کنند. تصوّر اینکه زنی هنگام نزدیکی از شوهر خود که تازگی به خارج سفری داشته (یا جزء معتادان تزریقی است)، تقاضای انجام آزمایش خون یا استفاده از کاندوم نماید، کمی عجیب و حتّی برخورنده بهنظر میآید. دختران در روابط جنسی غیررسمی با جفتهای خود نیز ممکن است تحت فشارهای مشابهی قرار داشته باشند. در چند بررسی، بین ۲۰ تا ۴۸ درصد از دختران ۱۰ تا ۲۵ ساله اظهار داشتهاند که اولین تماس جنسیشان به اجبار صورت گرفته است. در مطالعهای در زامبیا، تنها ۱۱ درصد از زنان گفتند که هنگام نزدیکی با همسرانشان میتوانند از وی تقاضای نصب کاندوم کنند (حتّی اگر همسر در گروه پُرخطر از نظر احتمال ابتلا به ویروس ایدز قرار داشته باشد یا آلوده به ویروس ایدز باشد).
در کشورهای درگیر جنگهای داخلی، زنان همواره یکی از مهمترین قربانیان حملات نظامی بودهاند. کشورهایی چون یوگسلاوی، عراق، افغانستان، کامبوج، کنگو و بسیاری از کشورهای آفریقایی، نمونهای از چنین مناطق ناامن برای زنان را تشکیل دادهاند. گمان بر این است که طیّ ۶ سال جنگ داخلی در کنگو، نزدیک به ۴۰ هزار زن مورد تجاوز قرار گرفتهاند (بعضی زنان اظهار کردهاند که تا بیست بار به آنها تجاوز شده است) و این روند همچنان رو به افزایش است.
در صورت ابتلا به ویروس ایدز نیز فشارهای اجتماعی و انگهای مختلف باعث آسیبپذیری بیشتر زنان نسبت به مردان میشود. تصوّر اینکه زنی با انگ رسمی آلودگی به ویروس HIV بتواند در یک خانواده، در یک محلّه، در محلّ کار یا در یک شهر به زندگی همیشگی خود ادامه دهد، تصوّر غیرقابل باوری بهشمار میرود. از اینرو خیلی هم غیرطبیعی نیست که خانمها حتّی در صورت احتمال یا اطمینان از ابتلا، حاضر به بررسی و پیگیری و علنیکردن این راز نباشند.
امروزه دنیا متوجّه این مسأله شده است که بدون تقویت امکان کنترل زنان بر روابط جنسی خود، امکان مهار ایدز و سقط جنین وجود ندارد؛ هرچند این نتیجه به بهای نه چندان ارزانی بهدست آمده است. امروزه از هر ۴ آفریقایی که به تازگی آلوده به ویروس ایدز شدهاند، سه نفر زناند. در آفریقای جنوبی از هر ۴ دختر یکی در سنّ ۲۲ سالگی آلوده به ویروس ایدز بوده است. در کنیا، شیوع آلودگی به HIV در زنان ۶ برابر مردان است. برنامههای ویژة حمایت و هدایت زنان قطعاً به سرمایهگذاری نهچندان کوتاهمدّت نیاز دارد. سرمایهگذاری که باید منتظر نتایج آن در آینده بود.
نقش روسپیان و روسپیخانهها در کنترل روابط جنسی
توجّه به نقش روسپیان در انتقال بیماریهای آمیزشی منحصر به دو دهة اخیر و گسترش بیماری ایدز نیست. گمان بر این است که از ۶۲ هزار روسپی که در منطقة روسپینشین شهر کراچی در پاکستان زندگی میکنند، ۲۶ درصد مبتلا به یک یا چند عفونت آمیزشی هستند و تقریباً هر ۶۰ روز یک نفر در نتیجة ابتلا به این بیماریها جان خود را از دست میدهند (این آمار در جمعیّت عادی حدود ۱۲ درصد است). روسپیان این شهر را میتوان به ۴ دسته تقسیم کرد: روسپیان ساکن در روسپیخانه، خیابانها، کوتیخانه و روسپیان خانگی که دارای میانگین سنّی کمتری هستند. اینان روسپیانی هستند که به صورت مخفیانه مبادرت به این کار میکنند و درصورت برملاشدن رازشان به سه گروه اول میپیوندند. دسترسی گروههای بهداشتی به این گروه، مشکلتر از بقیّه است و بهتازگی سعی کردهاند از طریق آرایشگران محلّی با آنان ارتباط برقرار کنند. روسپیخانههای رسمی، مثل اکثر جاها توسط زنی موسوم به مادام یا نایکه اداره میشوند. مادام، دختران را با پرداخت مبلغ هنگفتی میخرد یا آنها را برای مدّت مشخّصی اجاره میکند که مبلغ آن به خودشان یا خانوادهشان پرداخت میشود. مینا ـ مسئول یکی از گروههای پیشگیری از ایدز ـ سعی میکند مادام را اینگونه به رعایت مسائل بهداشتی ترغیب کند: "ببین مگه نمیخوای این دخترها حالاحالاها برات پول دربیارن؟ خوب اگه اونها مریض بشن، پولهایی که تو خرجشون کردی، همه حروم میشه. باید به مشتریهات هم بگی اگه از اونها خوششون میاد، باید با کاندوم کارشون رو بکنند وگرنه دفعة بعد ممکنه اونها رو نبینن."
سوناگاشی، یکی از شلوغترین محلّههای کلکته و دربرگیرندة مهمترین جمعیّت روسپی هند است که حدود ۹ هزار روسپی در آن فعالیّت میکنند. "مادو" زن ۲۵ سالة نسبتاً زیبایی است که به عنوان یک روسپی درجة یک در هر نزدیکی، چیزی معادل هزار روپیه یا ۲۲ دلار از مشتریان خود درمیآورد. او آرزوهای دور و درازی برای آیندة دختر ۴ سالة خود دارد و مشتریانش را متقاعد کرده است که اگر او را میخواهند، فقط با کاندوم حاضر به نزدیکی با آنهاست. شیوع ایدز در جمعیّت 15-49 سالة یک میلیاردی هند، حدود ۰.۹ درصد است و این بدان معنی است که هندوستان یکی از مخازن مهمّ افراد آلوده به ایدز در آسیاست.
با وجود اختصاص ۲۹.۳ میلیون دلار از طرح فوری ضدّ ایدز رئیسجمهوری آمریکا برای مبارزه با ایدز در هندوستان، مصرف این پول با مشکل جالبی در هند همراه است. موضوع این است که یکی از شرطهای دریافت این کمکها، التزام عملی گروههای مراقبت به فعالیّت رسمی ضدّروسپیگری در منطقة خود است. قولی که عمل به آن کمی دشوار مینماید. خانم راخا ماسیلامانی ـ مسئول یکی از NGOهای فعّال ـ در این زمینه میگوید: "ما عاشق روسپیگری نیستیم، اما اون واقعیّتی هست که از ابتدای خلق بشر تا حالا وجود داشته و تا ابد هم وجود خواهد داشت." هرچند روسپیگری به صورت سنّتی و قانونی مورد اعتراض شدید قرار داشته است، تجارت جنسی یکی از پُررونقترین بازارهای تجارت جنسی در جهان را تشکیل میدهد. بنا به یک گزارش دولتی، آمار روسپیان هند در یک دهه با افزایش ۵۰ درصدی به حدود ۳ میلیون رسیده است. با توجّه به آمار ۸.۵ درصدی (معادل ۲۵۰ هزار نفری) ابتلای روسپیان به ویروس ایدز ( ۹ برابر جمعیّت عادی)، چنین رشدی بهناچار منجر به موج ویرانگر ایدز در سالهای آیندة هندوستان خواهد شد. گمان بر این است که مناطق حاشیهنشین جنوب هند، آمار روسپیان مبتلا به حدود ۵۰ درصد و در روسپیخانههای بمبئی حتّی به ۶۰ درصد از کلّ جمعیّت روسپیان میرسد. این درحالی است که نتیجة یک بررسی نشان داد که کمتر از نیمی از روسپیان ساکن در کلکته حتّی اطلاع داشتهاند که استفاده از کاندوم مانع از انتقال ویروس ایدز به دیگران میشود. با اینحال این بیاطلاعی شامل حال همة روسپیان هم نبوده است.
برای مثال، در بخش سوناگاشی، آمار آلودگی روسپیان به ویروس HIV حدود ۵ درصد پایینتر از متوسط آمار مناطق دیگر هند است. در اینجا روسپیان تحت هدایت یک کمیتة محلّی مبارزه با ایدز اقدام به آموزش فعّال دیگر همکاران خود کردهاند. این کمیته با ردّ کمکهای اهدایی رئیسجمهوری آمریکا تصمیم گرفته است که با روسپیان منطقه رابطة روشن و تنگاتنگی داشته باشد. خانم Smarajit Jana ـ محقّق سازمان بهداشت جهانی و پایهگذار این گروه ـ متوجّه شد که برای مثال، یکی از نگرانیهای روسپیان این بوده است که در صورت اصرار به استفاده از کاندوم، مشتری به سراغ فرد دیگری برود. آنها با آموزش و هدایت روسپیان سعی کردهاند این نقطهضعف را از بین ببرند. بدین ترتیب در حال حاضر، حدود ۸۵ درصد از روسپیان از کاندوم استفاده میکنند. آموزشهای این کمیته حتّی شامل حال خود مشتریان و دوستان و (شاید باورتان نشود) زنان این مشتریان هم بوده است. این کمیته با ایجاد یک صندوق تعاونی، امکان پسانداز پول یا اخذ وام جهت راهاندازی کسب و کار دیگری برای روسپیان را نیز فراهم کرده است. با سیستم نظارتی این کمیته، هرگونه سوءاستفاده از دختران خردسال در روسپیخانهها بلافاصله کشف و به پلیس گزارش میشود.
ترویج ناکافی استفاده از وسایل ضدبارداری
سه محور عمده در تشویق و ترغیب مردم و بهخصوص جوانان در استفاده از کاندوم و قرصهای ضدّحاملگی را میتوان به این ترتیب خلاصه کرد:
• آموزش منظّم جوانان از سنین نسبتاً پایینتر و افزایش دانش و مهارت جنسی آنها برای استفاده از انواع کاندومهای مردانه و زنانه
• کاهش تعارضات و فشارهای فرهنگی در مورد همراه داشتن کاندوم و یا قرصهای ضدّحاملگی و استفادة بهموقع از آنها
• تبلیغ انواع جدید و پُرجاذبهتر کاندومها و تذکّر نقشی که این وسایل در جذّابترکردن فعالیّتهای جنسی دارند؛ همینطور، تذکّر اثرات سودمند قرصهای ضدّحاملگی بهطور کلّی (حتّی در خانمهایی که از نظر جنسی فعّال نیستند).
کوشش اخیر دولت بریتانیا در اختصاص بودجة ۴ میلیون پوندی برای تبلیغ و تشویق جوانان به استفاده از مواد ضدّبارداری هنگام فعالیّتهای جنسی نشان از اهمیّت چنین تلاشهایی در مهار ایدز و سقط جنین بهخصوص در گروه سنّی 18-24 سال حکایت میکند. خانم Caroline Flint ـ وزیر بهداشت عمومی ـ در اینباره معتقد است که: "این برنامه به منظور تشویق بیبندوباری جنسی نیست، بلکه از افراد دارای فعالیّت جنسی میخواهد که به خطرات عدم استفاده از کاندوم در این روابط توجّه کنند." دولت تیشرتهایی بین جوانان با این متن پخش کرده است که: "من سوزاک دارم و تو هم از من سوزاک میگیری." مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۶ روزانه ۱ میلیون انسان مبتلا به بیماریهای آمیزشی میشوند که ۶۰ درصد آنها کمتر از ۲۵ سال دارند. میزان آلودگی زنان در گروه سنّی ۱4-۱9 سال تقریباً ۲ برابر مردان بوده است. گمان بر این است که از هر ۴ آمریکایی در ایالات متحده، یکی مبتلا به تبخال تناسلی است و سالانه حدود ۱۵ میلیون نفر به یکی از انواع بیماریهای آمیزشی آلوده میشوند. تقریباً میتوان گفت استفادة درست از کاندوم (علاوه بر جلوگیری از حاملگی ناخواسته) نقش منحصر به فردی در جلوگیری از توسعة انواع بیماریهای آمیزشی خواهد داشت.
امروزه با توجّه به مشکلات مربوط به استفاده از کاندومهای سنّتی لاستیکی، انواع جدیدی از کاندوم با کارکرد و جنسهای متفاوت به بازار آمده است.
برای مثال، یک مؤسسة آلمانی در حال تهیّة یک نوع قوطی مخصوص اسپری کاندوم است. نحوة کار به این صورت است که مرد، آلت سفتشدهاش را داخل قوطی قرار میدهد و با فشار یک دکمه پوستهای از جنس لاتکس به دور آن اسپری میشود. بدین ترتیب، ظرف چند ثانیه کاندومی درست به اندازة آلت وی دور آن را خواهد گرفت. از مزایای چنین کاندومی میتوان به نصب سریع و آسان و جلوگیری از لیزخوردن آن اشاره کرد. (قیمت دستگاه ۲۰ یورو است و هر کارتریج این دستگاه برای ۲۰ بار استفاده با قیمت حدود ۱۰ یورو بهزودی وارد بازار خواهد شد).
یکی از مشکلات کاندومهای مردانه این است که استفاده از آنها وابسته به تصمیم و ارادة مردان است. تعداد قابلتوجّهی از مردان به دلایل زیاد، از جمله کاهش احساس لذّت جنسی و سردبودن جنس لاتکس و همینطور احتمال لیزخوردن آن (در نتیجة شُلشدن موقّت آلت)، مایل به استفاده از آن نیستند. استفاده از کاندومهای زنانه تا حدود زیادی میتواند این مشکل را حلّ کند. کاندوم زنانه (با مارک Reality®) یک لوله یا غلاف بلند است که یک سر آن باز و سر دیگر آن بسته و دارای یک حلقة برجسته در هریک از دو سر است. هرچند برای کسانی که آن را ندیدهاند، کمی عجیب مینماید، بعد از یکی دو بار استفاده از آن کاملاً عادی بهنظر میرسد. زن کاندوم را از سر بستة آن به داخل واژن میلغزاند و به کمک حلقة لاستیکی، انتهای آن را روی سر رحم محکم میکند. سر دیگر که باز است، در خارج از واژن قرار میدهد و محلّ ورود آلت مرد است و آلت از میان آن به درون واژن میلغزد، بدون اینکه با دیوارة آن تماس داشته باشد. برای کارکرد بهتر قبل از نزدیکی میتوان از ژلهای نرمکنندة غیروازلینی برای لغزندهکردن دیوارة آن استفاده کرد. همانطور که گفتیم، از مزایای مهمّ این روش این است که استفادة آن وابسته به تصمیم زن است و لاستیکینبودن آن باعث از بین رفتن حساسیّت آن دسته از افرادی است که به کاندومهای لاستیکی حساسیّت داشتهاند.
یکی دیگر از مشکلات مربوط به مصرف قرصهای ضدّبارداری، احساس گناه و ناراحتی است که ناشی از پسزمینههای فرهنگی و اجتماعی سنّتی نسبت به بهکاربردن موادّ ضدّبارداری است. این تنشها عمدتاً با شایعات ظاهراً علمی توأم میشود که حاکی از خطرناکبودن مصرف قرصهای ضدّبارداری برای سلامت خانمهاست. به عبارت دیگر، احساس گناه و ناراحتی مربوط به مواد ضدّبارداری با نمادهای به ظاهر منطقیتر و امروزیتری توجیه میشود. امروز کارشناسان مربوطه توصیه میکنند که با تبلیغ و تشویق آشکار مردم میبایست بر اثرات بسیار مفید مصرف قرصهای ضدّبارداری حتّی در زنانی که دارای رابطة جنسی فعّال نیستند، تأکید کرد. به این ترتیب قبح استفاده از قرصهای ضدّبارداری بهطور کلّی برداشته خواهد شد.
مقایسة دو سیاست در برخورد با حاملگیهای ناخواسته و ایدز
در برخورد با مسائلی چون حاملگی ناخواسته و ایدز، به دلیل ارتباط مستقیم این مشکلات با مسألة رابطة جنسی و وجود تعارضات و دیدگاههای متناقض در جامعه، همواره دیدگاه متّحدی در بین سیاستگذاران و سیاستمداران مؤثّر در مسائل اجتماعی وجود نداشته است.
توجّه به چند محور مسلّم برای تصمیمگیری در نحوة برخورد با این مشکلات کاملاً ضروری است:
• با توجّه به عوارض و هزینههای گاه جبرانناپذیر سقط جنین و ایدز، پیشگیری از حاملگیهای ناخواسته و آلودگی به ویروس ایدز، سادهترین و منطقیترین راه برخورد با آنهاست.
• بدون شکّ پرهیز از تماسهای جنسی نزدیک میتواند به جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی بیانجامد.
• توسعة فرهنگ استفاده از کاندوم و قرصهای ضدّبارداری و ترویج استفاده از آنها در جامعه و بهخصوص نسل جوان، از مهمترین ارکان پیشگیری از حاملگیِ ناخواسته و بیماریهای عفونی آمیزشی است.
اما مسأله اینجاست که بین گروههای سنّتی و گروههای نوگرا اتّفاق نظر کاملی در مورد امکان تلفیق بین دو محور اخیر وجود ندارد. مسأله این است که درنظر گروههای سنّتی، ترویج رسمی دانش و مهارتهای جنسی بین جوانان به معنای ضمنی تأیید روابط جنسی غیررسمی آنهاست؛ چیزی که چندان به مذاق چنین گروههایی خوش نمیآید. از آن طرف، گروههای نوگرا معتقدند که موعظة جوانان برای خودداری از رابطة جنسی تا زمان ازدواج رسمی، روش کارآمدی در پیشگیری از اشاعة بیماریهای مقاربتی و حاملگیهای ناخواسته و سقط جنین نیست. از لحاظ عملی، سیاستهای دو حزب مشهور جمهوریخواه و دمکرات در ایالات متحده آمریکا نمونة بارز چنین اختلافنظرهایی است.
حزب جمهوریخواه با نامزدی آقای جورج بوش برای جذب آرای مردم طبق معمول بر روی محافظهکاری و حفظ سنّت و در جنبة نمادین آن، حفظ ارزشهای سنّتی کانون خانواده تأکید خاصّی داشته است. همانطوری که پیش از این اشاره شد، دولت جورج بوش با اختصاص بودجة چندصد میلیون دلاری برای آموزش جوانان و کنترل روابط جنسی، گروههای خاصّی را مسئول این کار کرد. یکی از مهمترین محورهای مورد تأکید در این برنامه، پرهیز از هرگونه تشویق و ترویج مصرف کاندوم یا داروهای ضدّبارداری در جوانان بود. اعضای مذهبی این گروهها موظّف بودند که تنها جوانان را به پرهیز از هرگونه رابطة جنسی نزدیک تا زمان ازدواج توصیه کرده و فوائد مادّی و معنوی آن را گوشزد کنند. نوجوانان شرکتکننده در این دورهها با هم برای پرهیز از هرگونه رابطة جنسی تا زمان ازدواج همقسم میشدند و سوگند میخوردند.
انستیتو Alan Guttmacher با انجام یک بررسی بر روی ۱۲ هزار نوجوان ۱۲ تا ۱۸ سال سعی کرد میزان کارآمدی چنین روشهایی را بررسی کند. بر این اساس:
• این کلاسها در جلوگیری از برقراری روابط جنسی تا حدود ۳ ماه اثرات محسوسی بهجا گذاشته بود.
• این افراد بهطور متوسط ۱۸ ماه پس از ترک این کلاسها اقدام به رابطة جنسی قبل از ازدواج میکردند.
• در یک دورة ۶ ساله، ۸۸ درصد از شرکتکنندگان اقدام به رابطة جنسی کرده بودند (در مقابل ۹۹ درصد افرادی که در این دورهها شرکت نکرده بودند).
• آمار شیوع بیماریهای مقاربتی در هر دو گروه شرکتکننده و غیرشرکتکننده با هم برابر بود.
• و نکتة مهمّ اینکه احتمال اینکه شرکتکنندگان در این کلاسها در اولین رابطة جنسی، از کاندوم یا قرص ضدّبارداری استفاده کنند، بسیار کمتر از افراد غیرشرکتکننده بود.
به دلیل ناکارآمدی چنین روشهایی، امروزه در بریتانیا ـ که بالاترین آمار حاملگی ناخواسته و سقط جنین بین کشورهای اروپایی را داراست ـ سعی شده است که با اختصاص بودجة قابلتوجّهی، فرهنگ استفاده از کاندوم و قرصهای ضدّبارداری و همچنین مزایای مصرف آن بین جوانان ترویج و تشویق شود.
در کشورهای جهان، دو کشور اوگاندا و تایلند از حیث بهکارگیری روشهای کارآمد برای کنترل روابط جنسی و شیوع ایدز، کاملاً جایگاه ویژهای کسب کردهاند. با برنامهریزی درست و بهدور از تعارض یا شعار، دولت اوگاندا موفّق شد طیّ یک دهه تا سال ۲۰۰۰ میلادی، شیوع آلودگی به HIV را ۷۰ درصد کاهش دهد. همچنین تعداد افرادی که اقدام به روابط جنسی کنترلنشده میکردند، با کاهش ۶۰ درصدی همراه بوده است. دولتمردان اوگاندا به تبعیّت از برنامههای اختصاصی دولت بوش تحت عنوان ABC که به ترتیب بهجای
Abstinence, Be Faithful& Condom Use (به ترتیب پرهیز از رابطه، وفاداری به یک جفت و استفاده از کاندوم) بوده است، سعی کردهاند بهخصوص با تأکید و ترویج دو اصل اول، از اشاعة ایدز بکاهند. بدین ترتیب، میزان شیوع آلودگی در زنان از ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۳ به ترتیب از ۲۰ درصد به ۱۳ درصد کاهش مییابد. همین اعداد در مردان به ترتیب از ۱۵ درصد به ۹ درصد کاهش نشان داده است. با اینحال برخلاف تصوّرات ابتدایی، نتیجة یک تحقیق نشان داد که موعظههای اخلاقی در کاهش آمار ایدز نقش چندانی نداشته است:
• در این دوره، آمار مردانی که اقدام به رابطة جنسی با دو زن یا بیشتر داشتهاند، از ۲۸ درصد به ۳۵ درصد افزایش یافت.
• تعداد مردان ۱5-۱9 سالهای که از رابطة جنسی پرهیز میکردند، از ۶۰ درصد به ۵۰ درصد کاهش یافته بود (آمار زنان در حدّ ۳۰ درصد ثابت مانده بود).
• متوسط سنّ اولین نزدیکی در مردان از ۱۷.۱ به ۱۶.۲ و در زنان از ۱۵.۹ به ۱۵.۵ کاهش یافته بود.
• در ۱۹۹۴ تنها ۱۰ درصد از مردان اظهار داشتند که بهطور مرتّب در روابط جنسی با غیرهمسرانشان از کاندوم استفاده میکردند. این آمار در ۲۰۰۳ میلادی به ۵۰ درصد افزایش یافت. این آمار در زنان از ۲ درصد به ۲۸ درصد افزایش یافته بود.
بدین ترتیب، باید گفت که یک بار دیگر این نظر که بدون اشاعه و ترویج دانش و مهارتهای جنسی لازم در استفاده از موادّ ضدّبارداری، امکان مهار ایدز یا سقط جنین وجود ندارد، به اثبات رسید.
بهنظر میرسد همچون افسانة اسب تروآ، ایدز و سقط جنین، دشمنان تازهنفس بشریّتاند که اینبار قصد دارند سوار بر لذّات جنسی ـ این هدیة ردناکردنیِ خدایان ـ به داخل برج و باروی سلامت انسان رخنه کنند. آیا اگر سپاهیان تروی از وجود دشمنان در دلِ چنان اسب زیبایی آگاهی داشتند، باز هم دروازههای شهر را برای در آغوش کشیدن آن بازمیکردند؟ انسانِ موجود و پاسخ به پرسشهای بیشماری دربارة او باید با حزم و احتیاط فراوان صورت بگیرد. شاید در پاسخ به چنین سئوالی فقط بتوان گفت: شاید نه، شاید هم بله.