رقص، بودن یا نبودن مسئله این است
زندگی در دنیای امروز، زندگی در عصر ارتباطات است. وسایل ارتباط جمعی گوناگونی بر لحظه به لحظه زندگی بشر تاثیر میگذارند و نقش تعیینکنندهای در شکلدهی مناسبات و اتفاقات مختلف روزمره در دنیای اطرافمان ایفا میکنند. اینگونه است که مجله تایم، تکتک شهروندان را به جهت قدرت تاثیرگذاری بالا و برخورداری از ابزار مختلف ارتباطی به عنوان مهمترین شخصیت سال انتخاب میکند و این گونه است که یک دستگاه گوشی موبایل دوربیندار میتواند باعث کشته شدن دهها عراقی و شعلهور شدن آتش خشونت فرقهای در این کشور، پس از اعدام دیکتاتور عراق بشود و اینگونه است که زندگی یک هنرپیشه، به واسطه انتشار یک سیدی، تبدیل به سوژه روز جامعه میشود. و اینگونه است که شرکت در یک مراسم، پس از پانزده ماه، میتواند سبب زیر سوال رفتن معاون رییسجمهور و رییس سازمان گردشگری بشود.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که سایت خبری ایرانیوز، وابسته به جریان فکری اصولگرایان میانهرو، در یک اقدام متهورانه، گوشههایی از حضور اسفندیار رحیم مشایی، معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در یک مراسم رقص در کشور ترکیه را بر خروجی سایت قرار میدهد. اولین اقدام، بازداشت مدیر و سردبیر سیاسی سایت، تنها چند ساعت پس از پخش فیلم این مراسم است.
سعید ابوطالب، در گفتگو با خبرنگار پارلمانی ما میگوید: «دستگیری این آقایان توجیهقانونی ندارد. ساعت دو بعد از نیمه شب بدون ابلاغ، اطلاع و بدون تفهیم اتهام میآیند دو نفر را میگیرند و میبرند. بعد هم بلافاصله منتشر میکنند که این خبرگزاری به واسطه نشر اکاذیب فیلتر و مسدود میشود.»
واکنشهای مختلف از ناحیه شخصیتهای سیاسی کشور، عمدتا در جهت انتقاد و زیر سوال بردن این اقدام معاون
در این حال اسفندیار رحیممشایی سپس از عماد افروغ و سعید ابوطالب که به زعم وی عامل انتشار فیلم این مراسم و فرستنده سیدی آن به مدیران سایت ایرانیوز هستند، شکایت میکند.
خبرگزاری فارس در متن خبر خود در این رابطه به نقل از «یک منبع نزدیک به دولت» فیلم منتسب به مشایی را «مونتاژ» مینامد و در ادامه از قول این شخص میافزاید: «انتشار یک فیلم مونتاژ شده، پس از پانزده ماه از یک فتنه حکایت میکند.»
این در حالی است که ابتدا علیرضا سجادپور، معاون فرهنگی سابق سازمان میراث فرهنگی و سپس شخص اسفندیار رحیم مشایی، خبر از حقیقی بودن فیلم و مونتاژ نبودن آن میدهند. سجادپور میگوید: «ما اگر وارد نمایشگاههای گردشگری در دنیا میشویم، باید انتظار چنین مسائلی را در همه نمایشگاهها داشته باشیم. اگر قرار باشد به نشانه اعتراض، این جلسات را ترک کنیم، عملا باید حضور ایران در تمام نمایشگاههای گردشگری دنیا را لغو کنیم.»
اما سعیدابوطالب در این رابطه در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خانهسبز میگوید: «چنانچه من از دوستان ایرانی حاضر در نمایشگاه شنیدم، آقای سجادپور در مراسم رقص شرکت نداشتند و دلیل ابتدایی آن نیز وجود رقص در این جشنواره بود اما آقای مشایی حضور داشتند و در اصالت فیلم هیچ تردیدی نیست. پس با اطلاع قبلی بوده و تا آخر مجلس نشستهاند و این فیلم گواه این مطلب است.»
در متن شکایت رحیم مشایی از سعید ابوطالب و عماد افروغ آمده است: «اجرای رقص در میان برنامه رسمی که در آن حضور داشتم ناگهانی بود و پس از آن مجلس را ترک کردم.»
همچنین مشایی در گفتگو با خبرنگار فارس، در خصوص اینکه به گفته خبرنگار، در فیلم کامل این مراسم، مشایی تا انتهای رقص در آن حضور داشته و برای رقاصان کف زده است، میگوید: «در آن لحظه من اصلا در مراسم نیستم و شما اشتباه میکنید».
وی همچنین در مورد شرکتکنندکان در مراسم میگوید: «در آن جا چند وزیر حضور داشتند دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی هم در کنار من بود که هنگام اجرای رقص به نشانه اعتراض به او گفتم «No slamic».
البته طرح انتقاداتی با موضوع زیر سوال بردن حضور یک مقام رسمی در چنین مراسمی چندان بیسابقه نیست. ماه گذشته نیز رییسجمهور، به علت حضور در مراسم افتتاحیه بازیهای آسیایی دوحه که دقایقی از آن، به رقص و آواز زنان اختصاص داشت، مورد آماج حملات شخصیتهای مختلف سیاسی کشور قرار گرفت.
سوال اینجاست که صرف شرکت در مراسم رسمی که در خلال آن دقایقی رقص و آواز در جریان است، آیا میتواند به عنوان یک گناه نابخشودنی و غیرقابل پذیرش مطرح شود؟ در این صورت آیا به گفته سجادپور نباید عطای حضور در بسیاری از نمایشگاههای گردشگری (و بلکه انواع مراسم مختلف سیاسی، فرهنگی، ورزشی و...) را به لقایش بخشید؟ آیا این درست است که یک مقام مسئول را به علت آنکه پانزده ماه قبل در چنین مراسمی شرکت کرده به باد انتقاد گرفت و خواهان استعفای وی شد؟ به راستی پخش کردن سیدی این مراسم با چه انگیزههایی صورت گرفته است؟
رحیم مشایی در پاسخ به این سوال خبرنگار خبرگزاری فارس میگوید: «این یک کار کاملا طراحی شده برای تخریب دولت بود و چون گردشگری درخشیده، اینها (ابوطالب و افروغ) ناراحتند. گفتند با یک تیر دو نشان بزنیم. یعنی با غوغاسالاری هم حوزه درخشان گردشگری را خراب کنیم و هم دولت را بزنیم...»
البته عماد افروغ و سعید ابوطالب، از نمایندگان انگشت شماری هستند که در هر دو مرحله انتخابات ریاستجمهوری از احمدینژاد حمایت کردهاند. مشخص نیست این دو نماینده، که از لحاظ جهتگیریهای سیاسی، در طیف اصولگرایان قرار دارند، چرا به زعم رحیم مشایی قصد «زدن دولت» را داشتهاند؟
مشایی در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در این رابطه میگوید: «خیلیها ادعای اصولگرایی دارند...»
سعید ابوطالب در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خانهسبز در رابطه با انتشار سیدی میگوید: «این یک پرونده در میراث فرهنگی و گردشگری بوده و هماکنون کمیسیون فرهنگی در حال تهیه گزارشی از سوء مدیریت و تخلفات و شکایاتی است که در یک سال و نیم گذشته از میراث فرهنگی و گردشگری انجام شده که این مورد سیدی نیز جزو یکی از موارد لحاظ شده بود. قرار بود این موضوع مانند بقیه موضوعات منتشر نشود...»
این در حالی است که رحیم مشایی، هم در متن شکواییه و هم در مصاحبه با خبرگزاری فارس، این دو نماینده را مسئول رساندن سیدی به گردانندگان سایت ایرانیوز دانسته است.
در واکنش به شکایت رحیم مشایی، عماد افروغ که از روزهای آغازین حضور احمدینژاد بر مسند ریاستجمهوری، همواره یکی از منتقدین سرسخت سیاستهای دولت بوده است، میگوید: «تا شکایت به دستم نرسد، واکنش حقوقی نشان نخواهم داد. چون معتقدم که فضاسازی رسانهای یک امر طبیعی و معقول است.»
وی «اطلاعرسانی» را لازمه مدیریت جامعه نوین میداند و میافزاید: «بنده آماده هستم که شکایتی علیه ایشان تنظیم کنم. من تاکنون عنوان کرده بودم رسانهها هر چه بنویسند شکایت نخواهم کرد، ولی وقتی یک مقام رسمی مطالبی مینویسد و مرا متهم میکند مجبورم که شکایت کنم.»
یکی از موارد جالبی که در متن شکواییه رحیم مشایی علیه سعیدابوطالب و عماد افروغ آمده، استفاده از SMS برای پخش اخبار علیه معاون رییسجمهور است: «آنان (ابوطالب و افروغ) پس از انتشار خبر دروغ مذکور با پیامهای کوتاه SMS به همه افراد اثرگذار رسانهها برای انعکاس خبر دروغ مذکور از آنان درخواست کردند که به این کار مبادرت ورزند و با سرعت نسبت به نشر آن اقدام نمایند.»
این در حالی است که غیر از سایت ایرانیوز، هیچ پایگاه خبری و رسانهای اقدام به پخش فیلم حضور معاون رییسجمهور در این مراسم نکرده است.
افروغ در رابطه با این اتهام وارده میگوید: «من در طول عمرم برای هیچکس SMS نفرستادهام، حتی در حد یک تبریک گفتن. اگر اینها مدرکی دارند بیاورند و اگر بیاورند من نیز قبول میکنم».
مشخص نیست استناد به SMS تا چه حد از لحاظ حقوقی و کیفری قابل قبول است و چگونه میتوان مدرکی دال بر ارسال یا عدم ارسال یک پیام کوتاه توسط یک شخص ارایه کرد!
اتفاقات مربوط به ماجرای پخش تصاویر حضور معاون رییسجمهور و رییسسازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دقایقی از رقص و آواز در یک مراسم رسمی، بیش از هر چیز از آن جهت حائز اهمیت است که جامعه ما در حال آشنا شدن با صورتهای جدیدی از تبادل اطلاعات و شرایط نوین زندگی در عصر ارتباطات است.
مسئولان و مردم ما باید نحوه تعامل مثبت و سازنده با رسانهها را بیاموزند و بدانند که مقابله با رسانه، در دنیای امروز که هر نفر خود به مثابه یک رسانه سیار است، امری بیهوده و غیر ممکن است و تنها راه موجود برای مقابله با انتشار اخبار و تصاویر نامربوط، نه فیلتر کردن یک سایت و دستگیری شتابزده مدیران آن و شکایت و شکایتکشی، بلکه بالا بردن فرهنگ عمومی استفاده از رسانه، به منظور اطلاعرسانی صحیح و منطقی توام با ظرافتهای خبری و احترام به رسالت حرفهای رسانههاست.
این همه در حالی است که میثم زمانآبادی مدیر عامل سایت فیلتر شده ایرانیوز خبر از گفتنیهای تازهای در گفتگوی اختصاصی خود با همکار ما دارد که در هفته آینده به اطلاع شما خواهد رسید.
دکتر افروغ در مصاحبه با خبرنگار خانهسبز گفت: آقای مشایی یا خودش از قبل اطلاع داشته یا نداشته، به هر حال در حین مراسم یک اتفاقی افتاده، توقع همه ما این است وقتی که در جایی رقص مختلط برپا میشود آن محل را باید ترک کرد. ظاهرا ایشان جلسه را ترک نکرده و بعد از رقص هم یکسری سخنرانی انجام شده است، یک مقام دولتی به نقل از یکی از این رسانهها بحثی را عنوان میکند که «این فیلم مونتاژ است و در ادامه میگوید اگر ما در این مجالس نباشیم، کل گردشگری را باید تعطیل کرد.»
افروغ میگوید: «تا شکایت به دستم نرسد، واکنش حقوقی نشان نخواهم داد، چون معتقدم که فضاسازی رسانهای یک امر طبیعی و معقول است. انسان باید سعه صدر داشته باشد. روزانه چندین شب نامه علیه خود من نوشته میشود و کلی مطلب روی سایتها میآید، به هر حال انسان باید بپذیرد که مدیریت جامعه نوین همین اطلاعرسانیهاست. به حسب آنچه که در رسانهها آمده، به نقل از شکایت مشایی از بنده، آماده هستم که شکایتی علیه ایشان تنظیم بکنم، این کار برای من خیلی سخت بود، زیرا من تاکنون عنوان کرده بودم رسانهها هر چه بنویسند شکایت نخواهم کرد، ولی وقتی یک مقام رسمی مطالبی مینویسد و مرا متهم میکند باید این کار را کرد. اتهاماتی که در شکایات مشایی علیه من وجود دارد را خدمتتان عرض میکنم:
1- نشر اکاذیب
2- گفتن دروغ
3- ارسال SMS
افروغ میگوید: «من در عمرم برای هیچکس SMS نفرستادهام، حتی در حد یک تبریک گفتن، اگر اینها، مدرکی دارند، بیاورند و اگر بیاورند من نیز قبول میکنم.» مخصوصا ایشان عناوینی به کار بردهاند بر این مبنا که گفته مکرشان بر ملا شده و ما را متهم به یک مکر و حیله کردهاند و باید جوابگو باشند. علاوه بر مطالب ذکر شده ایشان گفتهاند که اینها (افروغ و یک نماینده دیگر)، طراحان پشت صحنه و معرکهگردان هستند. این هم اتهامی است که باید ثابت شود و در جایی دیگر ما را به شکل مستقیم و غیرمستقیم به ارتباط تشکیلاتی و توطئه علیه دولت متهم کردند. موارد ذکر شده مطالبی نیستند که به راحتی قابل اثبات باشند، اما اگر کسی با یک مدرکی دال بر این عنوان که من در جلسهای حضور پیدا کردم و بحثی در مورد آقای احمدینژاد کردم را بیاورد، این مورد را به عنوان اتهام میپذیرم. افروغ در ادامه میگوید: «من حتی در جلسات انتخاباتی شورا هم شرکت نداشتم. من یک معلم هستم و در دانشگاههایی که مرا دعوت میکنند میروم و حرفهایم را میزنم و در این خصوص هم اگر خبرگزاری ایلنا و فارس با من ارتباط برقرار نمیکردند من اظهارنظری نمیکردم.» این چه ارتباط تشکیلاتی و سازمانی برای تخریب رییس سازمان است که بنده بنشینم تا اینها تماس بگیرند و در ارتباط با این تماس هیچ اقدامی انجام ندهم. رییس کمیسیون فرهنگی در ادامه میگوید: «من فکر میکنم ریاست محترم میراث فرهنگی و گردشگری دچار یک نوع توهم شده و یکی از چشمههای جوشان توهم، توهم مرتبط با دولت که با این شکواییه آشکار شد و من بار دیگر به دولت هشدار اخلاقی میدهم، هشداری دلسوزانه، که کمی به اطراف خود توجه بیشتری داشته باشند.» اگر واقعا آقای احمدینژاد صحبتهایی که در کرمانشاه کرده یک توطئه سازمان یافته است مربوط به همین اتهامی باشد که رحیم مشایی مطرح کرد و ما را متهم میکند، باید دید آن اتهاماتی که واقعا صورت میگیرد چه نام خواهد داشت؟ و هر جوری حساب میکنم و میبینم در صورتی که خیلی خوشبین باشم باید نام توهم را روی آن بگذارم و بارها نیز گفتهام باید از توهم پرهیز کرد. در هر حال منتظر هستم و خیلی هم استقبال میکنم و تشنه این هم هستم تا از دادستانی شکایتی دریافت بکنم و متعاقبا شکایتی تنظیم خواهم کرد و تا آخر قضیه هم میایستم و بعد ببینیم که ما اهل تحمل و سعه صدر و گذشت هستیم یا دیگرانی که ما را متهم میکنند به توطئه علیه دولت.
افروغ در ادامه گفت: «من اکراه دارم که بگویم آقای محمود احمدینژاد مساوی است با آقای اسفندیار رحیم مشایی، اما به من این حق را بدهید که ایشان میآید ما را به توطئه علیه دولت متهم میکند به قاطعیت بگویم که دولت هم از این ماجرا در جریان است.» مشایی در ادامه شکواییه خود میگوید که اینها آمدهاند به شکل سازمان یافته علیه دولت توطئه میکنند و در بخشی از شکواییه خود میگوید که بنده و دیگری چشم دیدن موفقیت این سازمان در ایجاد تحول در برنامههای ارزشمند حفاظت از میراث فرهنگی و به ویژه تحرک جدی و آشکار در توسعه صنعت گردشگری کشور را ندارند و میگویند مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. کمیسیون فرهنگی از مدتها قبل به خاطر گزارشاتی که رسیده و تاکید دوستان، درصدد تدوین یک گزارش درخصوص ضعف و عملکرد سازمانی و شخصی ایشان است و این کار ما هم هیچ ربطی به این CD به خصوص ندارد و این مورد مدتها قبل مطرح و توسط رسانهها منعکس شده، من فکر میکنم که ایشان خواستهاند پیشدستی بکنند، حتی ما تماسی داشتیم که به ما گفتهاند اگر صلاح میدانید مشایی یک
رییس کمیسیون فرهنگی با این ضربالمثل به سخنان خود ادامه داد و آن اینکه آنچه برای دیگری نمیپسندی برای خودت مپسند، آن چه که ما تحقیق و تفحص از ارشاد را مطرح میکردیم، طرح تفحص از سازمان ملی جوانان، مشارکت زنان و خانواده را مطرح میکردیم که همه خوشحال بودند، چون برای رقیب بود و سخن آخر اینکه، گزارشی تهیه کردیم و در اختیار رییس محترم جمهور قرار دادیم که اثر داده نشد، ما طرح تفحص از این سازمان را با جدیت در دستور کار این سازمان قرار میدهیم و در جلسه علنی که قرار است برگزار شود سوالاتی از رییسجمهور در این خصوص خواهیم کرد که امیدواریم پاسخ قانعکنندهای ارائه شود.
حال بخوانید حرفهای ابوطالب یکی دیگر از نمایندگان مجلس که سرسختانه در مقابل رحیم مشایی ایستاده و معتقد است که این CD مونتاژ نبوده است. ماجرای حضور آقای مشایی در مجلس رقص مختلط در ترکیه با این شکل مطرح شد که در یکی از سایتهای خبری نشان میداد که ایشان در یک مراسم رقص مختلط در یک جشنواره بخش خصوصی گردشگری در ترکیه حضور داشتند. این فیلم را یکی از سایتهای خبری البته قسمتی از فیلم را بر روی سایت خود قرار داده البته تمام فیلم را به نمایش نگذاشته و چند پلان کوتاه را نمایش داده که متاسفانه چند اتفاق افتاد، اولا اینکه مدیر عامل و خبرنگار سایت ایرانیوز را دستگیر کردند که به نظر میرسید دستگیری این آقایان توجیه قانونی ندارد. ساعت دو بعد از نیمه شب بدون ابلاغ، اطلاع و بدون تفهیم اتهام میآیند دو نفر را میگیرند و میبرند بعد هم بلافاصله منتشر میکنند که این خبرگزاری به واسطه نشر اکاذیب فیلتر و مسدود میشود. این دو نفر دستگیر میشوند و بعد هم معلوم میشود که این فیلم مونتاژ نبوده و اصل بوده است.
آقای مشایی در این جلسه حضور داشته، بعد آقایان گفتهاند بدون اطلاع قبلی بوده ولی مشخص شده که نخیر و با اطلاع قبلی بوده است. در جایی معاون ایشان آقای سجادپور در مصاحبهای که انجام دادهاند گفتند که از قبل در برنامه ما بوده و ما هم تعجب کردیم که مراسم رقاصههای زن را گذاشتند در برنامه و در مورد اینکه چرا مجلس راترک نکردند گفتند ما خود را در قسمتهای دیگر نمایشگاه صرف کردیم و این مطلب را نیز خود ابوطالب تایید میکند و میگوید: «چنان چه من از دوستان ایرانی که در نمایشگاه بودند، شنیدم آقای سجادپور در سالن رقص شرکت نداشتند و دلیل ابتدایی آن نیز وجود رقص در این جشنواره بود اما آقای مشایی حضور داشتند و در درست بودن فیلم هیچ تردیدی نیست، پس با اطلاع قبلی بوده و ایشان تا آخر مجلس نشستهاند و تمام این فیلم را گواه میگیرند اما اشخاص دیگری نیز مانند خبرنگاران و شخصیتهای گردشگری بخش خصوصی ایران نیز در آنجا حضور داشتند.
ابوطالب در مورد نحوه رسیدن CD به دست کمیسیون فرهنگی میگوید: «ما از شرکت NCR ترکیه که یک بخش خصوصی است درخواست کردیم و آن شرکت نیز فرستاد و همچنین برای تمام افرادی که در آن جشنواره حضور داشتند نسخهای ارسال شده است. نماینده کمیسیون فرهنگی در ادامه سخنان خود گفت: «این CD ارائه شده اصل میباشد و مونتاژ نیست و همچنین بعد از اینکه CD اصلی را چندین بار بازنگری کردیم با CDهای دیگری که ارائه شده بود نیز مقایسه کردیم و حتی برای احراز اصالت این فیلم مراجع مشخص هستند و میتوانند از کارشناسان سازمان صدا و سیما و کارشناسان وزارت ارشاد این شرایط را احراز کنند.
سعید ابوطالب نماینده کمیسیون فرهنگی در مورد اینکه چرا اینقدر طول کشید و بعد از پانزده ماه این CD رو شد، گفت: این یک پرونده در میراث فرهنگی و گردشگری بوده و هم اکنون کمیسیون فرهنگی در حال تهیه گزارشی از سوء مدیریت و تخلفات و شکایاتی است که در یکسالو نیم از میراث فرهنگی و گردشگری انجام شده که این مورد CD نیز جزو یکی از موارد لحاظ شده بود و قرار نبود مانند بقیه موضوعات منتشر شود، حال آنکه در بعضی از مصاحبهها نمایندگانی سرفصلها را گفته بودند که قرار بود گفته نشود در کمیسیون وقتی این نامه مطرح شد قرار بر این شد که طی نامهای که به رییسجمهور نوشته میشود و در آن تعدادی از نمایندگان آن را امضا کردهاند به احمدینژاد ارسال شود و اگر نمایندگان کمیسیون رای دادند این مطلب را در اختیار رسانهها قرار بدهیم.
علاوه بر اینکه در اصالت فیلم هیچ شکی وارد نیست وی در ادامه گفت: «کمیسیون فرهنگی کلیات را تصویب کرده و تهیه جزییات و مصادیق و اسناد یک مدتی طول میکشد.»