خوش شانس ترین سیاستمدار دنیا
رأی دهید
(ژاک شیراک) رییسجمهور فرانسه در میان مردم کشورش بسیار محبوب است. او در سال 2002 با هشتاد و پنج درصد آراء برای دومین بار متوالی مقام ریاست جمهوری را تصاحب کرد. آقای شیراک روز 29 نوامبر 1932 در پاریس به دنیا آمد. پدرش (فرانسیس شیراک) مدیر یک شرکت بود و مادرش (ماری لوییس) نام داشت. او به خاطر تربیت و آموزش عالی خانوادگی تبدیل به انسانی برونگرا شد و تصمیم گرفت خود را به جامعه فرانسه به ویژه طبقه اشراف آن ثابت کند.
اولین عشق
فرانسه همیشه مخالف آمریکاست. اغلب چنین به نظر میرسد که فرانسه دوست ندارد با آمریکا همراه شود ولی باید گفت شیراک علاقه خاصی به ایالات متحده احساس میکند. ژاک شیراک در فرانسه پس از جنگ جهانی و درسالهای اوج جوانی همواره رویای دیدن آمریکا را در سر میپروراند. او تابستان سال 1953 را در دانشگاه هاروارد گذراندو تعطیلات آخر هفته در رستوران (هوارد جانسون) لیموناد میفروخت و ظرف میشست. در همان جا بود که دل در گرو عشق دختری هجده ساله به نام (فلورانس هرلی) از اهالی کارولینای جنوبی سپرد و با او نامزد شد. هنوز هم گاهگاهی که به یاد آن دوران میافتد به خاطر میآورد که فلورانس چطور در حالی که کادیلاک سفیدش را میراند او را (کوچولوی عزیز) صدا میکرد.
عشق دوم و ازدواج
پس از بازگشت از آمریکا، نامزدیاش را با فلورانس بر هم زد و در شانزدهم مارس 1956 با یک دوست دانشگاهی ازدواج کرد. (برنادت کوردون دو کورسل) یک اشرافزاده بود. خانواده شیراک همگی روستازاده و از اهالی یک منطقه رعیتنشین به نام (کورز) بودند، در حالیکه همسرش متعلق به طبقه سرمایهدار و بورژوازی در پاریس بود. وقتی شیراک در دانشگاه، روزنامه کمونیستی (لومانیت) را میفروخت خبر نداشت که روزی همسر ثروتمندش با پول و حمایتهای اجتماعی خود به کمک او خواهد شتافت تا در سیاست پیروز شود.شیراک پس از گذراندن خدمت سربازی در الجزیره از نظر سیاسی پیشرفتهای چشمگیری کرد. او در کلاسهای مدرسه کارمندان و تجار فرانسه شرکت کرد و یک ممیز حسابداری شد. شغلی که کاملا مناسب به نظر میرسید. او در سال 1967 در (مجمع ملی) پذیرفته شد و به خاطر بلندهمتی و تاثیرگذار بودنش از سوی رییسجمهور لقب (بولدوزر) گرفت. او که جوانی قدبلند و خوشچهره بود، رهبر نسلی جوان تشنه سیاست و طرفدار مارشال دوگل شد و پستهای اجرایی مهمی را به خود اختصاص داد و در اجرای آنها نیز موفق بود. شیراک در سال 1974 نخستوزیر (والری گیسکارد) رییسجمهور وقت فرانسه شد ولی از آنجا که با عقاید او موافق نبود، از شغلش کنارهگیری کرد و حزب مستقلی برای خود ترتیب داد.
آقای شیراک از 1977 تا 1995 شهردار شهر پاریس بود و بالاخره در سال 1995 موفق شد در انتخابات ریاست جمهوری کشورش انتخاب شود. او که بسیار محبوب بود، کمکم سمبل سالخوردگی فرانسه شد. زندگی سیاسی شیراک او را تبدیل به یک انسان تنها کرد. ژاک شیراک، با وجود جذابیتهای بسیار، مردی چندان اجتماعی نیست. او هم مثل بیل کلینتون در عین اجتماعی بودن، منزوی است. او قادر است تقریبا با هر کسی که ملاقات میکند ارتباط برقرار کند ولی مشکل اینجاست که به ندرت به آنها اعتقاد و اطمینان مییابد و به همین خاطر احساس تنهایی میکند ولی دوست دارد خود را یک (رهبر مردمی) نشان دهد.
علایق خصوصی
او به نوشیدنیها و غذاهای روستایی علاقه خاصی دارد و میگوید عاشق هنر آفریقایی و شعر آسیایی است. او خوششانسترین سیاستمدار زنده دنیا لقب گرفته است و همیشه مایل است نشاندهد که تنها در این زمینه نیست که خوششانس است. شیراک گاه روابط عاشقانه کوتاه مدتی نیز با زنان دیگر داشت. دخترانی که در اطراف او کار میکردند به او لقب(مرد سه دقیقهای) داده بودند. ولی در کل همیشه نسبتا به همسرش وفادار ماند. برنادت همسر شیراک میگوید: (این از خوششانسی من بود که انسانی منطقی بودم. ولی با این وجود گاهی خیلی احساس حسادت میکردم. خب ژاک آدم جذابی است خیلی دوستداشتنی است و زنان عاشق چنین آدمی هستند.)
شیراک دو دختر دارد: ( لارنس و کلوده.) کلوده شیراک مباشر سیاسی پدر است. یعنی در واقع منشی مطبوعاتی او محسوب میشود. زندگی شیراک جوانب معمولیتری نیز دارد. میل شدید او به زندگی در آمریکا شاید به بیست سالگی او باز میگردد که به آن کشور سفر کرده بود. او ترجیح میدهد به جای دیدن فیلمهای عاشقانه فرانسوی، فیلم وسترن گاری کوپر را تماشا کند. شیراک به نوشیدنیهای مکزیکی علاقه زیادی دارد و ساندویچ گوشت بوقلمون تند را به غذاهای سنتی ترجیح میدهد اما باید گفت عشق اصلی شیراک غذاهای فوری مک دونالد است. روزنامه تایم در این باره نوشت: (همینکه شیراک یک رستوران مکدونالد میبیند، باید اتومبیلش را نگه دارد، با عجله به رستوران برود و یک همبرگر سفارش دهد.)