بریتانیا به کدام سو نزدیک شود: اروپا یا آمریکا؟

در بریتانیا گزارشی منتشر شده که در آن گفته شده جنگ عراق "اشتباهی بزرگ" بوده و "بازگشت به توازن" در سیاست خارجی این کشور در خواست شده است. انتشار این گزارش به بحث ها در باره جایگاه بین المللی بریتانیا پس از صدارت تونی بلر، نخست وزیر این کشور، دامن زده است.
تونی بلر در عراق: آیا جنگ عراق 'اشتباهی بزرگ' بود؟

گزارش چتم هاوس، یک موسسه پژوهشی مستقل معتبر در بریتانیا، بخشی از شواهدی است که نشان می دهد این کشور هنوز نمی داند جایگاه بین المللی ش کجاست.

بیش از حد به آمریکا نزدیک شدن این خطر را دارد که بریتانیا تحت الشعاع سیاست های آمریکا قرار بگیرد؛ سیاست هایی که ممکن است به جنگ بیانجامد.

در مقابل، اما، نزدیک شدن به اتحادیه اروپا نیز این خطر را دارد که بریتانیا به جریانی بپیوندد که منجر به از دست دادن استقلال سیاسی این کشور شود.

گزارش چتم هاوس را مدیر این موسسه، که به اتمام دوره ریاستش زمانی نمانده، تهیه کرده است. با توجه به اعتبار موسسه چتم هاوس در پژوهش های مرتبط با امور بین المللی، انتشار این گزارش احتمالا به نقطه قوتی برای منتقدین سیاست آقای بلر برای هرچه نزدیک تر شدن به آمریکا تبدیل خواهد شد.

پرفسور ویکتور بولمر- توماس، مدیر کنونی چتم هاوس در گزارش خود می گوید: "جانشینان تونی بلر نخواهند توانست از ابتکارات آمریکا در سیاست خارجی به طور بلاشرط حمایت کنند و موازنه سیاست خارجی بریتانیا باید از سمت آمریکا به سمت اروپا متمایل شود."

در گزارش چتم هاوس آمده که به رغم حمایت از جورج بوش، رییس جمهور آمریکا، چیزی عاید آقای بلر نشده و رابطه با آمریکا که در بریتانیا از آن به عنوان "ارتباطی ویژه" یاد می شود از دید دولت آمریکا فقط یک ارتباط "نزدیک" به شمار می آید.

نظرات چتم هاوس مورد انتقاد شدید هواداران آقای بلر قرار گرفته است. مارگارت بکت، وزیر خارجه بریتانیا، با لحنی قاطعانه در بیانیه خود گفته است که این گزارش "نخ نما، کم اهمیت و نادرست است. چتم هاوس موسسه ای است که تاکنون وجهه ای مهم داشته اما انتشار این گزارش به این وجهه کمک نکرده است."

روسای جمهور و وزرا

به لحاظ تاریخی تونی بلر، به استثنای دوره مارگارت تاچر- رونالد ریگان و پیش از آن هارولد مک میلان - جان اف کندی، در مقایسه با دیگر نخست وزیران بریتانیا نزدیک ترین ارتباط را با یک رییس جمهور آمریکا برقرار کرده است.

همه نخست وزیران بریتانیا در ارتباطشان با رییس جمهوران آمریکا با این مشکل روبرو می شوند: مقایسه آنها با ارتباطی که میان وینستون چرچیل و فرانکلین روزولت برقرار بود. هر کدام از نخست وزیران بریتانیا به یک نوع به این وضعیت واکنش نشان داده اند و این واکنش به دیدگاه سیاسی آنها بستگی نداشته است.

تد هیث، نخست وزیر سابق بریتانیا از حزب محافظه کار، در دوره صدارتش فاصله خود از آمریکا را حفظ کرد و بریتانیا را به اروپا نزدیک کرد. هارولد ویلسون از حزب کارگر در ارتباط با جنگ ویتنام راهی محافظه کارانه تر را با لیندون جانسون در پیش گرفت.

آقای ویلسون به موافقان ویتنام نپیوست اما از انتقاد سیاست آمریکا نیز پرهیز کرد. همین رویه باعث شد که مایکل استوارت، وزیر خارجه وقت بریتانیا، مجبور شود دست به لفاظی های خجالت آور بزند.

با این حال، آقای بلر سیاست خارجی خود را به آمریکا نزدیک نکرد چون فکر می کرد که در مقابل چیزی عاید بریتانیا می شود؛ هر چند که شاید آرزو می کرد که آمریکا در قبال بحران اسرائیل و فلسطینیان دست به اقدامی بزرگتر بزند.

هر کسی که اولین ملاقات تونی بلر با جورج بوش در کمپ دیوید - کمی پس از آغاز اولین دور از ریاست جمهوری وی در سال 2001 - را دیده باشد، شک نمی کند که در همان وهله اول این دو مقام نقاط مشترک زیادی را در یکدیگر یافتند.

آقای بوش، آقای بلر را با خود به هیچ ماجرایی نکشانده است؛ تونی بلر با چشمان باز به جنگ با عراق پیوست.

اکنون نیز بهای این اقدام را می پردازد و به همان میزان اگر در دراز مدت این اقدام نتیجه خوبی داشته باشد او سود سیاسی زیادی خواهد برد.

مشکلات اتحادیه اروپا

"پیدا کردن موازنه ای جدید" که در گزارش چتم هاوس پیشنهاد شده بر خلاف ظاهر آن، امری ساده نیست. در واقع، پرفسور بولمر - توماس در گزارش خود اذعان می کند که "عموم مردم بریتانیا هنوز هم با هویتی اروپایی راحت نیست."

اگر به نظر می رسد که بسیاری از مردم بریتانیا تمایلی به پیروی از سیاست های چند سال اخیر آمریکا ندارند، بسیاری دیگر نیز احتمالا از نزدیک شدن به جبهه ای مقابل آن راضی نیستند.

به همین دلیل تا آینده ای قابل پیش بینی همه نخست وزیران بریتانیا با این مشکل دائمی روبرو خواهند بود.

منبع : بی بی سی فارسی

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.