روایت جنگ؛ شستشوی مغزی نوجوانان درباره جنگ۱۲روزه در کتاب جدید درسی

ایران وایر:عطا محامد
حدود یک هفته است که مجموعه تازه‌ای از کتاب‌های آموزشی با عنوان «از ایرانمان دفاع می‌کنیم» در مدارس توزیع شده؛ کتاب‌هایی که روایت جمهوری اسلامی را از جنگ ۱۲روزه ایران و اسراییل بیان می‌کند. این کتاب‌ها، بخشی از برنامه آموزشی گسترده‌تری هستند که نه صرفا برای انتقال اطلاعات بلکه بیشتر با هدف ترویج یک باور دینی-نظامی به دانش‌آموزان تدوین شده است. «علی لطیفی»، معاون وزیر و رییس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، جنگ ۱۲روزه را «رویدادی ویژه و نمونه‌ای از جنگ ترکیبی» توصیف کرده و هدف از تدوین این بسته را ارائه روایتی می‌داند که نسل جدید را با چگونگی این پیروزی و معنای آن برای آینده ایران همراه کند.

«فاطمه مقدسی» در کتاب «آموزش در پاورقی» یادآوری می‌کند که آموزش‌وپرورش در ایران امری حاکمیتی است؛ نکته‌ای که در این سه کتاب به‌روشنی قابل مشاهده است. دو کتاب مقطع متوسطه که در این گزارش بررسی شده‌اند نشان می‌دهند چگونه یک برنامه درسی می‌تواند هم‌زمان روایت رسمی جنگ، فناوری هسته‌ای و موشکی، تاریخ‌سازی ملی و مفاهیم الهیاتی را در متنی واحد جمع کند. در این روایت، جنگ ۱۲روزه صرفا یک رویداد نیست، بلکه بستری است برای تعریف هویت، ساختن دوگانه‌های «ما/آن‌ها» و قدسی‌سازی سیاست دفاعی؛ روایتی که از دانش‌آموز می‌خواهد جهان را از خلال مرزبندی‌های صریح میان حق و باطل، ایمان و دشمنی بفهمند.


ایران‌وایر در این گزارش پیش‌تر روایت جنگ برای دانش‌آموزان دبستانی را بررسی کرده است. 
هویت‌سازی و الهیات جنگ 
هر دو کتاب اول و دوم متوسطه با نقل‌قولی از «روح‌الله خمینی»، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی آغاز می‌شود که می‌گوید «ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودیم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهان‌خواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختیم.»  در این سخنان خمینی، ایران، شرق و غرب را شکست داده و بر «باروری حس وطن‌دوستی» و «شکستن ابهت ابرقدرت‌ها» تاکید می‌کند. این نقل‌قول، در حکم یک دیباچه ایدئولوژیک، تعیین می‌کند که دانش‌آموز از همان ابتدا جنگ را نه یک رویداد سیاسی، بلکه یک نقطه کانونی در شکل‌گیری هویت سیاسی ایرانی بداند. 

کتاب‌ها پیروزی را بر سه پایه بنا می‌کنند: «اتحاد مردم»، «اقتدار نیروهای مسلح» و «رهبری وحدت‌بخش». این سه‌گانه شاکله هویتی متن را می‌سازد؛ روایتی که ملتی در موقعیت مظلومیت را بازنمایی می‌کند و سپس با تکیه بر همبستگی داخلی و پیوند معنوی با رهبری سیاسی و دینی، پیروزی‌ای را تصویر می‌کند که فراتر از تصور جامعه است.

کتاب‌ها می‌گویند دانش‌آموزان «بخشی از این واقعه تاریخی» بوده‌اند، اگر شهر یا منطقه آن‌ها هدف حمله قرار نگرفته باشد. نویسندگان با تاکید بر «درک مشترک» و «تجربه نسلی» از جنگ، به‌طور ضمنی مرز میان آنان که در جنگ حضور نداشته‌اند و آنان که در آن شریک بوده‌اند را از میان برمی‌دارد و در تلاش هستند تا جنگ را به یک حافظه مشترک تبدیل کنند، نه یک رویداد مکانی.

در درس‌های اول و دوم، نویسندگان از «منطقه ما» و «همسایه نامتعارف» سخن می‌گویند. روایت کتاب از اسراییل بیش از آنکه تاریخی باشد، هویتی است؛ حتی در توضیح مختصری که درباره شکل‌گیری اسراییل داده می‌شود، بر صفاتی مانند «بی‌قانون»، «مصنوعی»، «مهاجم» و «پدیدآمده از استعمار» تاکید می‌شود. در مقابل، ایران و پیرامونش «خانه» و «خانواده» معرفی می‌شوند. این دوگانه، چارچوب اصلی جهان‌بینی کتاب را شکل می‌دهد: جهانی که به دو حوزه تقسیم شده است، یکی مشروع و ریشه‌دار و دیگری نامشروع و بی‌ریشه.

از این نقطه به بعد، کتاب به شکل نظام‌مند وارد حوزه الهیات جنگ می‌شود و جنگ ۱۲ روزه را به یک جنگ مقدس تبدیل می‌کند. این قدسی‌سازی جنگ کارکردی سیاسی دارد. جنگ ۱۲روزه، که در واقع یک درگیری محدود و پرابهام نظامی بود، در این کتاب به «آشکار شدن حق» و «رسوایی باطل» تبدیل می‌شود. شهادت کودکان غزه «سربازان خدا» نامیده می‌شود و همدلی داخلی نتیجه «دست خداوند در ایجاد وحدت» معرفی می‌شود. در این میان، اختلافات سیاسی، بحران‌های معیشتی پس از جنگ جایگاهی پیدا نمی‌کنند؛ بلکه همه‎چیز در خدمت تثبیت دوگانه ما حق بودیم و آن‌ها باطل شکل گرفته است. 
جنگ ترکیبی، فناوری و سیاست قدرت 
نزدیک به ۹۰ نویسنده در نگارش دو کتاب «از ایرانمان دفاع می‌کنیم»  دوره متوسطه شرکت کرده‌اند. برخی از آن‌ها مانند «فواد ایزدی»، «بیژن عبدالکریمی»، «نسیم نوروزی»، «علی علیزاده» و دو پسر «محسن فخری‌زاده» فیزیکدان هسته‌ای ترور شده، چهره‌های شناخته شده‌ای در فضای عمومی هستند که به صورت علنی از جمهوری اسلامی طرفداری می‌کنند. این نویسندگان کتاب مفهوم «جنگ ترکیبی» را محور قرار می‌دهد؛ مفهومی که در سال‌های اخیر به بخشی از ادبیات امنیتی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. جنگ ترکیبی در کتاب به شش جبهه تقسیم می‌شود: حمله نظامی، ترور و خرابکاری، تحریم اقتصادی، خرابکاری سایبری، فشار دیپلماتیک و جنگ شناختی.

این تقسیم‌بندی، جهان را به «میدان جنگی همیشگی» تقلیل می‌دهد؛ جنگی که تنها نظامی نیست، بلکه به ذهن نوجوان نیز کشیده می‌شود. در این روایت، شبکه‌های اجتماعی ابزار دشمن‌اند و ماموریتشان «تغییر ادراک مردم» معرفی می‌شود. نتیجه چنین چارچوبی، تربیت دانش‌آموزی است که نه صرفا آگاه، بلکه دایما مراقب و بدبین به روایت‌ها و تحلیل‌های بیرونی باشد؛ سوژه‌ای که باید خودش را در حالت آماده‌باش شناختی نگه دارد.

هر دو کتاب متوسطه، به دنبال آن هستند که فناوری هسته‌ای را در چارچوب امنیتی بازسازی ‌کنند. انرژی هسته‌ای در این کتاب بیش از یک مساله علمی به عنوان منبع استقلال ملی، ثبات اقتصادی و اقتدار سیاسی است. کتاب با تاکید بر پایان‌پذیری نفت، خطرات تحریم و رشد مصرف برق جهانی، انرژی هسته‌ای را «ضرورتی برای بقا» توصیف می‌کند. این روایت، تصویر بحران‌های هسته‌ای دو دهه اخیر را به‌طور کامل بازتعریف می‌کند؛ انرژی هسته‌ای نه موضوع چانه‌زنی سیاسی، بلکه «حق طبیعی ملت» و ستون پیشرفت معرفی می‌شود.

در ادامه، کتاب وارد روایت تاریخی صنعت موشکی ایران می‌شود. این روایت از شهر دزفول و شلیک موشک در سال ۱۳۵۹ آغاز می‌من و مسوولیت‌پذیر» ادامه می‌یابد که در میانه جنگ وارد عرصه موشکی شدند. این بخش، ضمن تقویت حس غرور ملی، ساختار قدرت را در چارچوب اخلاقی بازسازی می‌کند: «موشک ایرانی اخلاقی است»، زیرا نقطه‌زن است و «از کشتار غیرنظامیان پرهیز می‌کند». این گزاره، که در تضاد با بخش مهمی از نقدهای بین‌المللی است، در کتاب به‌عنوان یک اصل بدیهی معرفی می‌شود.

کتاب‌ها همچنین به پهپادها و فناوری بومی نظامی نیز اشاره کرده و پهپاد «شاهد ۱۳۶» را به‌عنوان نمونه‌ای از «نوآوری کم‌هزینه و مؤثر» معرفی می‌کند و حتی با پهپادهای آمریکایی مقایسه می‌شود تا برتری فناوری ایران برجسته شود. دانش بومی در این روایت چیزی فراتر از علم است؛ «سرمایه‌ای غیرقابل تحریم» و «پیشران اقتدار ملی».
«سحر امامی»، گوینده خبر، در روایت کتاب‌ها به نمادی از مقاومت در جنگ ۱۲ روزه تبدیل می‌شوددر کنار این موارد نظامی، کتاب‌ها هنر را بخشی از سازوکار مشروعیت‌بخشی به جنگ معرفی می‌کنند. از نظر نویسندگان، هنر در لحظه هجوم دشمن «مانع فراموشی» می‌شود و با برجسته کردن «ایستادگی‌ها و دلاوری‌ها» اعتمادبه‌نفس ملی را افزایش می‌دهد. تمرکز بر آثار موسیقایی و تصویری است؛ از ترانه «علاج» با اجرای «محسن چاوشی» تا «قول مردونه» با اجرای «رضا صادقی» که به‌عنوان نشانه‌هایی از مقاومت و همبستگی معرفی می‌شوند. سپس هنر شهری به‌عنوان ابزاری برای تثبیت هویت جنگی در خیابان‌ها مطرح می‌شود؛ گرافیتی‌هایی که با نمایش تصویر افراد کشته‌شده، مصداقی از «مواجهه مستقیم مردم با شهید» قلمداد می‌شوند. نویسندگان هنر را «قوی‌تر از سلاح» توصیف می‌کنند و تلاش «اسراییل» برای «بمباران صداوسیما» را شاهدی برای این ادعا می‌گیرند. در همین چارچوب، «سحر امامی»، گوینده خبر، در روایت کتاب‌ها به نمادی از مقاومت در جنگ ۱۲ روزه تبدیل می‌شود.

نصرت الهی؛ قلب ایدئولوژیک کتاب
«امیرحسین سلیمانی»، از نویسندگان کتاب می‌گوید: «در آخرین درس با عنوان دفاع ما، نقش خداوند در پیروزی ملت ایران و مفهوم نصرت الهی تبیین شده است. در این بخش، دانش‌آموزان با سه نوع نصرت الهی شامل نصرت همدلی، نصرت رسوایی دشمن و نصرت تقویت ایمان آشنا می‌شوند و در نهایت می‌آموزند که چگونه با تحلیل درست، پیروزی واقعی را در میدان‌های شناختی و فرهنگی تشخیص دهند.»

درس هشتم هر دو کتاب با عنوان «دفاع ما» تنظیم شده و این دفاع در چارچوبی کاملاً دینی و ذیل مفهوم «نصرت الهی» معنا می‌شود. هر دو کتاب با جمله‌ای مشابه آغاز می‌کنند: «خدا با ماست!» و سپس توضیح می‌دهند که ایرانیان در هنگام سختی «به خدا پناه می‌برند»، «با یاد او آرام می‌شوند» و «در انتظار نصرت او و دلگرم به وعده‌هایش» باقی می‌مانند. در ادامه، نصرت به‌عنوان وضعیتی تعریف می‌شود که در آن انسان تمام توان خود را به کار می‌گیرد، اما نتیجه‌ای فراتر از ظرفیت انسانی حاصل می‌شود؛ نمونه‌ای که کتاب ارائه می‌کند، کاری است که با نیروی محدود زمان‌بر است اما با کمک دیگران در زمانی کوتاه‌تر انجام می‌شود.

پس از این مقدمه، هر دو کتاب سه نوع نصرت را در سه بخش جداگانه توضیح می‌دهند. نخستین نوع «نصرت تقویت» است. کتاب‌ها با اشاره به «چهل سال تحریم تسلیحاتی ایران» و مقایسه توان نظامی ایران با «کشوری با بودجه نظامی سه برابر ایران» که از حمایت آمریکا و اروپا برخوردار بوده، نتیجه می‌گیرند که ایران «با تکیه بر توان موشکی خود ضربه‌های اساسی وارد کرده» و در نهایت «این آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند که از ایران تقاضای آتش‌بس کردند». در روایت کتاب، این نتیجه نمونه‌ای از نصرت الهی است.

نوع دوم «نصرت همدلی» است که با ادعای برنامه‌ریزی دشمن برای استفاده از «اختلافات و شورش‌های داخلی» آغاز می‌شود. کتاب‌ها می‌گویند جامعه‌ای که سال‌ها تحت فشار اقتصادی بوده، با «بازگشت به اصالت‌های فرهنگی»اند؛ نهادهایی که به‌زعم نویسندگان با «وارونه جلوه دادن حقایق» موجب تردید عمومی می‌شوند. سپس توضیح داده می‌شود که آشکار شدن چهره «اهل باطل» نوعی نصرت الهی است. محور اصلی این روایت، تصویر کودکان قربانی است: به نقل از کتاب‌ها «کودکان شهید، سربازان خداوند شدند» و خون آن‌ها «پرده‌های رسانه‌ای» را کنار زد. هر دو نسخه به آمار مشابهی ارجاع می‌دهند: «شهادت بیش از ۱۶ هزار کودک غزه از مهر ۱۴۰۲ تاکنون» و «نزدیک به ۵۰ کودک در جنگ ۱۲روزه» که این اعداد به‌عنوان شواهدی برای رسوایی دشمن ارایه می‌شوند.

قدسی‌سازی جنگ محور اصلی این پروژه است؛ جنگ نه یک واقعه پیچیده و چندعلتی، بلکه آزمونی الهی تصویر می‌شود که در آن حقانیت ایران آشکار و طرف باطل رسوا می‌گردد. مفاهیمی مانند «نصرت»، «اتحاد مقدس»، «رسوایی دشمن» و «سربازان خدا» سیاست را از سطح تجربه عینی به سطح امر مقدس منتقل می‌کنند و در این چارچوب، هر نقدی نسبت به جنگ یا عملکرد حکومت عملاً به فاصله‌گیری از حقیقت الهی تعبیر می‌شود. در کنار این لایه الهیاتی، کتاب با برجسته‌کردن فناوری هسته‌ای، توان موشکی و پهپادها، قدرت را در قالب دانشی «بومی» و اخلاقی بازتعریف می‌کند؛ فناوری نه ابزار توسعه، بلکه سلاح بقا معرفی می‌شود. ترکیب این دو منطق، الهیات و فناوری، هویت نوجوان را به سوی تصویری از ایران هدایت می‌کند که هم مظلوم است و هم فاتح، هم محاصره شده و هم مورد یاری خدا. در مجموع، این کتاب‌ها بخشی از طرح گسترده‌تر نظام آموزشی برای بازتولید ذهنیت دفاعی‌اند؛ ذهنیتی که جهان را نه با تحلیل سیاسی، بلکه با زبان ایمان، خطر، دشمن و مقاومت می‌فهمد و مدرسه را از یک فضای آموزشی به عرصه بازروایت دایمی جنگ تبدیل می‌کند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۲۶
romano - تهران، ایران

ایران وایر و یک مقاله از نویسنده کاملا ایرانی با نام عطا محامد! خیلی جالب است که اگر به ایران تجاوز شده و به بچه‌ها بگوییم از کشور دفاع شده ضد ملی و غیر ایرانی است اما اگر عطا محامد یک مقاله در اینباره بنویسد ملی و ایرانی است. جالب است ایران با سربازان خود با اسلحه خود حریف را پس زده مقدس نیست اما عطا محامد میگوید اینها غیر اخلاقی و دفاع مشروع از کشور غیر مقدس است درست است. فکر کنم جدای از ملایان اگر کشور ایران قدیمیترین استیت جهان یک جا و پابرجاست قطعا مقدس است و خواست الهی بوده پس مقاله نویسنده ایرانی تر از ایرانی عطا محامد نقد نا درست در اینباره دارد. ریشه تمامی آنها که در تاریخ میخواستند ریشه ایران بکنند کنده شده از جمله پدران عطا محامد. لازم به توضیح است این سایت اصرار خاصی به نقل به نفع اسرائیل دارد خوب چیز دیگری هم نیستید و ندارید شاید سایت اسم یوکی ایرانیان درست باشد. زنده باد وطن و زنده باد ارتش پارس مثل ....... زدیمتان مزدورم
‌پنجشنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۶
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا

حریف را پس زدید؟! تا دیروز که عرعر رهبرتان حاکی ازین بود که دشمن را به دریا میریزیم. چطور شد که بادتان خوابید و فعلاً به پس زدن رضایت دادید؟ البته شما که حامی حکومت نیستید، اما گور پدر هر بیشرفی که هست!
‌پنجشنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۳
۴۳
paksan - ایران، ایران

. ایران وایر:عطا محامد. کارمند موساد و شستشوی مغزی خخخ
‌پنجشنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۹
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • +246پرچم شیر و خورشید ایران بر فراز سکوی نخست المپیاد جهانی به اهتزاز درآمد!
  • +179رضا امیرخانی، نویسنده مورد علاقه علی خامنه‌ای در سقوط پاراگلایدار دچار ضربه مغزی شد
  • +131برنامه جنجالی مهران غفوریان و سیامک انصاری به دلیل «توهین به نمادهای کهن و تاریخی ایران»، توقیف شد!
  • +124ترامپ مهاجران سومالیایی را «زباله» خواند و گفت «برگردند مملکت خودشان را درست کنند»
  • +120ضربه آیت‌الله سیستانی به ساختار دینی-امنیتی حکومت خامنه‌ای با یک فتوای یک جمله‌ای
  • +119مهدی پرپنچی : خامنه‌ای درست می‌گوید که اسرائیل و آمریکا دست‌خالی برگشتند
  • +113درگیری شدید بین مردم و پلیس در پیست موتورسواری شیراز - ماموران عقب نشستند
  • +104انتشار دومین سری از ویدیوهای حمله اسرائیل به اتاق های فرماندهی سپاه در جنگ ۱۲ روزه
  • +88همسر سقاب اصفهانی، معاون جدید رئیس‌جمهور در سانحه رانندگی درگذشت+ ویدیو
  • +87دو فلسطینی «در حال تسلیم» به ضرب گلوله سربازان اسرائیل کشته شدند + ویدیو