از پهلویسم تا خمینیسم: چرخه دیکتاتوری و سکوت مردم، پارسا زندی
رأی دهید
به نام آزادی، در دایره قدرت: بازخوانی یک قرن سکوت در مقابل جباریت ایرانی
مقدمه:
قدرت را مثلی است شگفت؛ چون آتشی در کوه، که اگر بر آن گذری، گرم شوی و اگر در آن مانی، بسوزی.
آدمی را وسوسهایست که چون دستی بر زمام قدرت یافت، خویشتن را پادشاه گیتی پندارد.
در آن لحظه خرد از در برون رود و خوی جبار در جان بدمد.
تاریخ ما گواه است که چه بسیار آنان که به نام آزادی برخاستند و در بند قدرت نشستند؛
چه شاهانی که تاج از سر برگرفتند تا رهایی بخشند و خود زنجیر ساختند.
چنان که مانس اشپربر در کتاب جباریت نوشت:
قدرت حتی والاترین و شریفترین انسانها را میآزماید؛ و آنان که از این آزمون سربلند بیرون آیند، اندکند. زیرا در ذات قدرت وسوسه سقوط نهفته است؛ سقوطی که از نیت نیک آغاز شود و به تباهی کشیده شود.
همین است راز تلخ قدرت؛ آن که نیت نجات دارد اگر مراقب نباشد، خود به جبار بدل میشود.
نخستین فصل: زایش جباریت از توهم نجات
دیکتاتوری، چون طاعونی نهان، در هنگامه بحران سر بر میآورد.
در روزگار آشوب، مردم نجات میجویند و در پی نجات، بند مییابند.
ماکس وبر، آن دانای آلمانی، گفت که قدرت بر سه پایه است: سنت، قانون و کاریزما.
اما آن گاه که کاریزما بر تخت نشیند، عقل از میدان رود و احساس داور شود.
مردم مفتون چهره منجی، قانون را وانهاده و تقدیس فرد میکنند.
اینچنین است که سیاست به دین بدل میشود و اطاعت فضیلت میگردد.
جورج اورول در ۱۹۸۴، تصویری از همین جهان بیوجدان میدهد:
جایی که برادر بزرگتر نه در قصر، که در ذهنها حکومت میکند.
و آن گاه که ذهنها مسخ شوند، شمشیر بینیاز است.
او هشدار میدهد:
آزادی آن است که بگویی دو و دو میشود چهار و اگر این را نتوانی گفت، همه آزادی از دست رفته است.
فصل دوم: ایران و آیینه قدرت - از پهلویسم تا خمینیسم
در قرن اخیر، این سرزمین دو بار به امید نجات، به دام قدرت مطلق افتاد.
رضاخان از دل آشوب برخاست؛ سپاه را سامان داد و کشور را نظم بخشید،
اما اندک زمانی نگذشت که نظم به جبر بدل شد و عدالت به سکوت.
در روزگار فرزندش محمدرضا، تاج زرین بر سر ماند، ولی گوش بر سخن مردم بسته شد.
در سال پنجاه و هفت، فریاد آزادی دوباره برخاست؛
اما نظامی دیگر آمد که نامش جمهوری بود و رسمش ولایت.
کاریزمای دینی جای کاریزمای سلطنتی گرفت؛
و ملت بی آن که دریابد، از تخت به منبر گریخت و در هر دو بند یافت.
چنان که حسین بشیریه در جامعهشناسی سیاسی ایران نوشت:
انقلاب در جامعهای که نهاد ندارد، ناگزیر به تمرکز قدرت در یک قطب میانجامد.
راست گفت او؛ زیرا ما پیش از آن که آزادی را نهادینه کنیم، آن را در چهره انسان جستیم.
و هر که آزادی را در چهره فرد بیابد، دیر یا زود در چهره خدایگان به پرستش میافتد.فصل سوم: جامعه مدنی و امید رهایی
اما هنوز کار تمام نیست.
در دل این خاک، ریشههایی از آگاهی جوانه زده است؛
زنانی که به پیکار برخاستهاند، جوانانی که نقد میکنند، کارگرانی که از حق میگویند.
بشیریه در گذار به دموکراسی مینویسد:
دموکراسی پیش از آن که صندوق رای باشد، شبکهای از مقاومتهای کوچک است.
اگر این مقاومتهای کوچک جان گیرند، دیگر هیچ منجی نخواهد توانست بر تخت جباریت بنشیند.
جامعه مدنی دیواری است میان قدرت و توهم.
اما اگر فقر و ناآگاهی پابرجا بماند، همان بذر قدیمی دوباره خواهد رویید؛
و شاید فردایی دیگر، مردی دیگر، با نامی دیگر، باز به نام آزادی برخیزد و در دایره قدرت بچرخد.
چنان که اشپربر گفت:
جبار در خاک نیاز میروید، نه در زمین دانایی.
پس راه رهایی در دانایی است و در توان گفتن نه به هر قدرتی که از نقد میهراسد.
⸻-------------
فرجام سخن
در فیلم زنده باد زاپاتا !، ساخته الیا کازان در سال ۱۹۵۲،
مارلون براندو، بازیگر نامدار آمریکایی، در نقش امیلیانو زاپاتا، درخشید.
فیلم داستان مردی است که از میان رنج مردم برمیخیزد تا دادگری آورد،
اما چون بر تخت مینشیند، درمییابد که خود همان جبار پیشین شده است.
در واپسین صحنه، هنگامی که زاپاتا نام معترضی را میپرسد و قلم بر کاغذ میگذارد،
به یاد میآورد که روزی جنرالی ستمگر نیز همین کار را با او کرد.
قلم در دستش میلرزد، و آن لحظه، آینه تمام تاریخ بشر است:
هر که قدرت را بیمهار گیرد، در چهره خویش دیکتاتور میبیند.
اگر این ملت از تاریخ بیاموزد که قدرت را باید تقسیم کرد، نه پرستید،
شاید روزی از این چرخه شوم بدر آید.
اما اگر باز سکوت کند، تاریخ بر خود خواهد چرخید
از پهلویسم تا خمینیسم، از تخت تا عمامه،
همه به نام آزادی، و همه در دایره قدرت.
پارسا زندی ( مشاور حقوقی )
⸻-----
منابع
1. مانس اشپربر، جباریت، ترجمه کریم قصیم، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۲
2. جورج اورول، ۱۹۸۴، ترجمه نجف دریابندری، تهران: نشر نیلوفر
3. حسین بشیریه، جامعهشناسی سیاسی ایران، نشر نگاه معاصر
4. حسین بشیریه، گذار به دموکراسی
5. ماکس وبر، اقتصاد و جامعه
6. اریک فروم، گریز از آزادی
7. فیلم Viva Zapata!، کارگردان الیا کازان، با بازیگری مارلون براندو، ۱۹۵۲
دیدگاه خوانندگان
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
به قول صمد پارسا هم آدمه
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
نوش جون اکثریت قیمه خورو خود فریبو شیعه گرا و من سیاسی نیستم و به امید ترامپو اروپا نشسته. سرنوشت هر امتی دست خودشه. تمام.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
یک کلمه هم از طرف خودت صحبت میکردی کسانی که با نقل قول تفسیر سیاسی میکنند همانند خری هستند که براشون کتابه.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۴
۳۵
arian1 - ابادان، ایران
زمان همیشه بهترین شاهد و گواه بر حکومت ها بوده است. دورانی که کشور ما زیر نظر قدرت های غربی و شرقی گرفتار بود و جهل و بی سوادی و خرافات در میان مردم ریشه دوانده بود رضا شاه آمد و دانشگاه و مدارس ساخت، اسلام نکبتی را به مساجد محدود کرد و یک پارچگی در شهر ها و استانهای ایران اورد. و محمد رضا شاه هم با ادامه راه پدرش اقتصاد و امنیت و ارتشی مقتدر ساخت و نام ایرانی را شکوه بخشید اما مردم ساده باور بوسیله تبلیغات کشورهای غربی و فریب خوردن از ملاهای دزد و آدم کش و بی سواد ایران را دوباره به دوران قبل از رضا شاه برگرداندند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۶
۴۵
خشایار1980 - شیراز، ایران
هیچ وقت به مردم ایران این فرصت داده نشده که حداقل سه دهه تجربه دموکراسی داشته باشند تا آگاه شوند ودنبال هیچ دیکتاتوری نروند.کسانی که دنبال دیکتاتور ها راه می افتند همه انسان های کم سواد و ناآگاهی هستند.با یه نویسنده دشمن اند بدون اینکه حتی یک کتابش را کامل خوانده باشند،درک درستی از آینده ندارند،یه روز رضا شاه گولشون می زنه ،۵۰ سال بعد خمینی دوباره پنجاه سال بعد نوه رضا شاه و احتمالا پنجاه سال بعدتر نوه خمینی.لعنت به این تکرار
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۸
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
جناب پارسای عزیز از نوشته شما نه بوی حسادت و نه یوی نادانی می آید و یاید تشکر کرد از امثال شما بخاطر آگاهی و روشنگری ، اما در این میان شما با ذکر منابع و نویسندگان فقط ۵ فاکتور را باید در نظر بگیرید زمان مکان. موقعیت استراتژیکی - منابع زیر زمینی - نوع مذهب و دخالت آن در زندگی روزمره ما که حتی هنوز هم این ۵ مورد با کم و بیش شمردن آنها در تمام تصمیمات سیاسی واقتصادی ما تاثیر گذار هستند و لطفا کمی ذره بین خود را نزدیک تر بیریم تا بهتر ترازوی قضاوت را که پهلوی و خمینی باشد در کفه آن قرار دهیم. باز هم ممنون بخاطر حسن نیت شما در ذکر منابع
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۹
۵۰
Persian2600 - استکهلم، سوئد
در تعجبم که بعضیها در این ۴۷ سال دیکتاتوری اخوندی و اسحالی تماشاهگر نابودی ایران از همه لحاظ بودند ولی علاقه ای به حرف زدن در مورد دیکتاتوری اخوندی نداشتمد ولی الان که دیگه مردم خوب متوجه شدند که خاندان پهلوی ایراندوست و ایرانساز بودند طرفدار سرسخت خاندان پهلوی شده اند همان اشخاص زبان بریده اییکه تا الاساکت بودند یوهویی دهانشانشان مول در توالت باز شد و یادشان امد که هم اخوند دیکتاتور است و هم پهلوی؟؟!!. باید به این گوساله های کودن نون به نرخ روز خور گفت که خر خودتونید و برید گورتان را گم کنید بیسروپاهای عوضی. تو ابن مدت کوتاه میبینیم که سگهای هار ج. اسحالی بشدت به دست و پا افتاده اند ولی باید گفت که کور خواندید.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴
۵۸
دلاور - استهکلم، سوئد
با همه این حرف و حدیثها اقا پارسا ما اکثر مردم ایران میخواهیم شاه شاهان رضا پهلوی به مسند قدرت برسد!
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
۵۵
hamid4053 - اصفهان، ایران
به قول هموطن عزیز کف ترازو قرار دادن رضا شاه با حکومت وحشی اشغالگر یک مقایسه آسمان و زمین است. گرچه افراد ضد ایرانی زحمات رضا شاه را و خدماتی که در مدت پانزده سال به ایران کرد کاری تاریخی بود مهدیه گرفته میشود. در ان مدت کوتاه زیر سازیهایی برای ایران شکل گرفت که هنوز از آن زیر ساختها استفاده میشود و قابل چشم پوشی نیست. در عوض حکومت اشغالگر از بدو ورود کمر به نابودی و غارت این آب و خاک بست. جنایتهایی که در این دوران اشغالگری ایران از طرف حکومت وحشی ضد ایران و ایرانی اجرا شد و زیر ساختها یی که توسط متعهد نبودن این جنایتکاران ضد ایرانی نابود شد کمال بی انصافی است که هرکدوم را در کفه یک ترازو نهاد. اقای زندی خودت را لطفآ به عنوان فرهیختگان معرفی نکن چون نظریاتت شدیدآ بوی تعفون خود ارزان فروشی میدهد.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۳۳
10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
منشأ اندیشههای آقای زندی. نوشتههای پارسا زندی از نظر لحن، محتوا و ساختار فکری، ریشه در همان ادبیات فرسوده چپ مذهبی و مجاهدین خلق دارد؛ جریانی که برای حفظ بقای سیاسی خود، از هر حربهای برای تخریب خاندان پهلوی استفاده میکند. واژهسازیهایی چون «پهلویسم» دقیقاً از قاموس مجاهدین میآید؛ تلاشی برای تبدیل تاریخ سازندگی به «ایدئولوژی قدرت» تا بتوانند آن را همردیف «خمینیسم» بنشانند. زندی با نقلقول از اورول و وبر، چهره خود را به نقاب فلسفه آراسته، اما درون این نثر آکادمیک، همان پیام قدیمی نهفته است:. «نه شاه، نه شیخ» - شعاری که از دهان رجویها و اصلاحطلبان سالهاست شنیده میشود. هدف یکی است: بیاعتبارسازی پهلوی برای آنکه ملت ایران هیچ تکیهگاه ملی نداشته باشد. اما امروز ملت ایران دیگر فریب این بازیها را نمیخورد. جوانان این سرزمین، از میان ویرانههای ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، بار دیگر به ریشههای خود بازگشتهاند - به همان تمدنی که رضاشاه بنا نهاد و محمدرضاشاه برافراشت. و هیچ فلسفهفروشی و هیچ مجاهد قلمبهدستی نمیتواند این حقیقت را پنهان کند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
لازم نیست تسهیلات عالی و یا علم غیب و یا تحلیلگر باسابقه سیاسی باشی تا بفهمی ۴۷ سال ننگین و سیاه گذشته تا بحال چه بروز ایران و ایرانیان آمده ! با کمی دقت باید گفت دمکراسی در هر کشوری در دنیا مانند غرب ، ژاپن ، آمریکا. کره جنوبی ، هند و. قوانین مدنی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همه و همه اساسأ بر دو اصل کلی است تأمین حقوق افراد و مردم و فرزندان و حال و آینده آن جامعه و کشور و دیگری دفاع و تأمین منافع ملی آن کشور در سطح جهانی. در کتاب اجتماعی دوره راهنمایی زمان آریامهر بخش دمکراسی و نمونه ایی غربی آن در این کتاب بود و کشور دانمارک را شرح و توضیح داده شده بود و این جمله یکی از ویژگیهای این نوع حکومت را کوتاه ولی اساس و لازم میدانست. یکی برای همه ، همه برای یکی! حال پرسش و پاسخ این است در صد سال گذشته، کدام دوره در شرایط دمکراسی و آزادی بودیم یا در این راه قدم برمیداشتیم ؟ آیا در دوره بعد از شورش ۵۷ شرایط دوره پهلوی را حفظ کرده و به رشد دمکراسی و آزادی و عدالت و حقوق اجتماعی بیشتری رسیدیم ؟ پاسخ؛ کوتاه ، نه و تمام. فرقه نکبت تبهکارآخوندی اشغالگر ایران سرنگونی اش فرا رسیده✌️
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۱
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
دوستان عزیز پادشاهی خواه مثل اینکه من نتوانستم منظورم را دقیق بیان کنم و یا شما به دقت عرایضم را نخواندید به هر حال در راستای قیاس مع الفارغ بودن پهلوی با خمینی بود .
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
زادروز شهبانو فرح پهلوی ♥️ فرخنده و خجسته باشد 🙌
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۶
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
زادروز شهبانو فرح پهلوی ♥️ فرخنده و خجسته باشد 🙌
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۶
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
دوستان عزیز پادشاهی خواه مثل اینکه من نتوانستم منظورم را دقیق بیان کنم و یا شما به دقت عرایضم را نخواندید به هر حال در راستای قیاس مع الفارغ بودن پهلوی با خمینی بود .
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
لازم نیست تسهیلات عالی و یا علم غیب و یا تحلیلگر باسابقه سیاسی باشی تا بفهمی ۴۷ سال ننگین و سیاه گذشته تا بحال چه بروز ایران و ایرانیان آمده ! با کمی دقت باید گفت دمکراسی در هر کشوری در دنیا مانند غرب ، ژاپن ، آمریکا. کره جنوبی ، هند و. قوانین مدنی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همه و همه اساسأ بر دو اصل کلی است تأمین حقوق افراد و مردم و فرزندان و حال و آینده آن جامعه و کشور و دیگری دفاع و تأمین منافع ملی آن کشور در سطح جهانی. در کتاب اجتماعی دوره راهنمایی زمان آریامهر بخش دمکراسی و نمونه ایی غربی آن در این کتاب بود و کشور دانمارک را شرح و توضیح داده شده بود و این جمله یکی از ویژگیهای این نوع حکومت را کوتاه ولی اساس و لازم میدانست. یکی برای همه ، همه برای یکی! حال پرسش و پاسخ این است در صد سال گذشته، کدام دوره در شرایط دمکراسی و آزادی بودیم یا در این راه قدم برمیداشتیم ؟ آیا در دوره بعد از شورش ۵۷ شرایط دوره پهلوی را حفظ کرده و به رشد دمکراسی و آزادی و عدالت و حقوق اجتماعی بیشتری رسیدیم ؟ پاسخ؛ کوتاه ، نه و تمام. فرقه نکبت تبهکارآخوندی اشغالگر ایران سرنگونی اش فرا رسیده✌️
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۱
۳۳
10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
منشأ اندیشههای آقای زندی. نوشتههای پارسا زندی از نظر لحن، محتوا و ساختار فکری، ریشه در همان ادبیات فرسوده چپ مذهبی و مجاهدین خلق دارد؛ جریانی که برای حفظ بقای سیاسی خود، از هر حربهای برای تخریب خاندان پهلوی استفاده میکند. واژهسازیهایی چون «پهلویسم» دقیقاً از قاموس مجاهدین میآید؛ تلاشی برای تبدیل تاریخ سازندگی به «ایدئولوژی قدرت» تا بتوانند آن را همردیف «خمینیسم» بنشانند. زندی با نقلقول از اورول و وبر، چهره خود را به نقاب فلسفه آراسته، اما درون این نثر آکادمیک، همان پیام قدیمی نهفته است:. «نه شاه، نه شیخ» - شعاری که از دهان رجویها و اصلاحطلبان سالهاست شنیده میشود. هدف یکی است: بیاعتبارسازی پهلوی برای آنکه ملت ایران هیچ تکیهگاه ملی نداشته باشد. اما امروز ملت ایران دیگر فریب این بازیها را نمیخورد. جوانان این سرزمین، از میان ویرانههای ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، بار دیگر به ریشههای خود بازگشتهاند - به همان تمدنی که رضاشاه بنا نهاد و محمدرضاشاه برافراشت. و هیچ فلسفهفروشی و هیچ مجاهد قلمبهدستی نمیتواند این حقیقت را پنهان کند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۲
۵۵
hamid4053 - اصفهان، ایران
به قول هموطن عزیز کف ترازو قرار دادن رضا شاه با حکومت وحشی اشغالگر یک مقایسه آسمان و زمین است. گرچه افراد ضد ایرانی زحمات رضا شاه را و خدماتی که در مدت پانزده سال به ایران کرد کاری تاریخی بود مهدیه گرفته میشود. در ان مدت کوتاه زیر سازیهایی برای ایران شکل گرفت که هنوز از آن زیر ساختها استفاده میشود و قابل چشم پوشی نیست. در عوض حکومت اشغالگر از بدو ورود کمر به نابودی و غارت این آب و خاک بست. جنایتهایی که در این دوران اشغالگری ایران از طرف حکومت وحشی ضد ایران و ایرانی اجرا شد و زیر ساختها یی که توسط متعهد نبودن این جنایتکاران ضد ایرانی نابود شد کمال بی انصافی است که هرکدوم را در کفه یک ترازو نهاد. اقای زندی خودت را لطفآ به عنوان فرهیختگان معرفی نکن چون نظریاتت شدیدآ بوی تعفون خود ارزان فروشی میدهد.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۵۸
دلاور - استهکلم، سوئد
با همه این حرف و حدیثها اقا پارسا ما اکثر مردم ایران میخواهیم شاه شاهان رضا پهلوی به مسند قدرت برسد!
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
۵۰
Persian2600 - استکهلم، سوئد
در تعجبم که بعضیها در این ۴۷ سال دیکتاتوری اخوندی و اسحالی تماشاهگر نابودی ایران از همه لحاظ بودند ولی علاقه ای به حرف زدن در مورد دیکتاتوری اخوندی نداشتمد ولی الان که دیگه مردم خوب متوجه شدند که خاندان پهلوی ایراندوست و ایرانساز بودند طرفدار سرسخت خاندان پهلوی شده اند همان اشخاص زبان بریده اییکه تا الاساکت بودند یوهویی دهانشانشان مول در توالت باز شد و یادشان امد که هم اخوند دیکتاتور است و هم پهلوی؟؟!!. باید به این گوساله های کودن نون به نرخ روز خور گفت که خر خودتونید و برید گورتان را گم کنید بیسروپاهای عوضی. تو ابن مدت کوتاه میبینیم که سگهای هار ج. اسحالی بشدت به دست و پا افتاده اند ولی باید گفت که کور خواندید.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
جناب پارسای عزیز از نوشته شما نه بوی حسادت و نه یوی نادانی می آید و یاید تشکر کرد از امثال شما بخاطر آگاهی و روشنگری ، اما در این میان شما با ذکر منابع و نویسندگان فقط ۵ فاکتور را باید در نظر بگیرید زمان مکان. موقعیت استراتژیکی - منابع زیر زمینی - نوع مذهب و دخالت آن در زندگی روزمره ما که حتی هنوز هم این ۵ مورد با کم و بیش شمردن آنها در تمام تصمیمات سیاسی واقتصادی ما تاثیر گذار هستند و لطفا کمی ذره بین خود را نزدیک تر بیریم تا بهتر ترازوی قضاوت را که پهلوی و خمینی باشد در کفه آن قرار دهیم. باز هم ممنون بخاطر حسن نیت شما در ذکر منابع
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۹
۴۵
خشایار1980 - شیراز، ایران
هیچ وقت به مردم ایران این فرصت داده نشده که حداقل سه دهه تجربه دموکراسی داشته باشند تا آگاه شوند ودنبال هیچ دیکتاتوری نروند.کسانی که دنبال دیکتاتور ها راه می افتند همه انسان های کم سواد و ناآگاهی هستند.با یه نویسنده دشمن اند بدون اینکه حتی یک کتابش را کامل خوانده باشند،درک درستی از آینده ندارند،یه روز رضا شاه گولشون می زنه ،۵۰ سال بعد خمینی دوباره پنجاه سال بعد نوه رضا شاه و احتمالا پنجاه سال بعدتر نوه خمینی.لعنت به این تکرار
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۸
۳۵
arian1 - ابادان، ایران
زمان همیشه بهترین شاهد و گواه بر حکومت ها بوده است. دورانی که کشور ما زیر نظر قدرت های غربی و شرقی گرفتار بود و جهل و بی سوادی و خرافات در میان مردم ریشه دوانده بود رضا شاه آمد و دانشگاه و مدارس ساخت، اسلام نکبتی را به مساجد محدود کرد و یک پارچگی در شهر ها و استانهای ایران اورد. و محمد رضا شاه هم با ادامه راه پدرش اقتصاد و امنیت و ارتشی مقتدر ساخت و نام ایرانی را شکوه بخشید اما مردم ساده باور بوسیله تبلیغات کشورهای غربی و فریب خوردن از ملاهای دزد و آدم کش و بی سواد ایران را دوباره به دوران قبل از رضا شاه برگرداندند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۶
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
یک کلمه هم از طرف خودت صحبت میکردی کسانی که با نقل قول تفسیر سیاسی میکنند همانند خری هستند که براشون کتابه.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۴
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
به قول صمد پارسا هم آدمه
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
نوش جون اکثریت قیمه خورو خود فریبو شیعه گرا و من سیاسی نیستم و به امید ترامپو اروپا نشسته. سرنوشت هر امتی دست خودشه. تمام.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
نوش جون اکثریت قیمه خورو خود فریبو شیعه گرا و من سیاسی نیستم و به امید ترامپو اروپا نشسته. سرنوشت هر امتی دست خودشه. تمام.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
به قول صمد پارسا هم آدمه
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
یک کلمه هم از طرف خودت صحبت میکردی کسانی که با نقل قول تفسیر سیاسی میکنند همانند خری هستند که براشون کتابه.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۴
۳۵
arian1 - ابادان، ایران
زمان همیشه بهترین شاهد و گواه بر حکومت ها بوده است. دورانی که کشور ما زیر نظر قدرت های غربی و شرقی گرفتار بود و جهل و بی سوادی و خرافات در میان مردم ریشه دوانده بود رضا شاه آمد و دانشگاه و مدارس ساخت، اسلام نکبتی را به مساجد محدود کرد و یک پارچگی در شهر ها و استانهای ایران اورد. و محمد رضا شاه هم با ادامه راه پدرش اقتصاد و امنیت و ارتشی مقتدر ساخت و نام ایرانی را شکوه بخشید اما مردم ساده باور بوسیله تبلیغات کشورهای غربی و فریب خوردن از ملاهای دزد و آدم کش و بی سواد ایران را دوباره به دوران قبل از رضا شاه برگرداندند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۶
۴۵
خشایار1980 - شیراز، ایران
هیچ وقت به مردم ایران این فرصت داده نشده که حداقل سه دهه تجربه دموکراسی داشته باشند تا آگاه شوند ودنبال هیچ دیکتاتوری نروند.کسانی که دنبال دیکتاتور ها راه می افتند همه انسان های کم سواد و ناآگاهی هستند.با یه نویسنده دشمن اند بدون اینکه حتی یک کتابش را کامل خوانده باشند،درک درستی از آینده ندارند،یه روز رضا شاه گولشون می زنه ،۵۰ سال بعد خمینی دوباره پنجاه سال بعد نوه رضا شاه و احتمالا پنجاه سال بعدتر نوه خمینی.لعنت به این تکرار
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۸
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
جناب پارسای عزیز از نوشته شما نه بوی حسادت و نه یوی نادانی می آید و یاید تشکر کرد از امثال شما بخاطر آگاهی و روشنگری ، اما در این میان شما با ذکر منابع و نویسندگان فقط ۵ فاکتور را باید در نظر بگیرید زمان مکان. موقعیت استراتژیکی - منابع زیر زمینی - نوع مذهب و دخالت آن در زندگی روزمره ما که حتی هنوز هم این ۵ مورد با کم و بیش شمردن آنها در تمام تصمیمات سیاسی واقتصادی ما تاثیر گذار هستند و لطفا کمی ذره بین خود را نزدیک تر بیریم تا بهتر ترازوی قضاوت را که پهلوی و خمینی باشد در کفه آن قرار دهیم. باز هم ممنون بخاطر حسن نیت شما در ذکر منابع
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۹
۵۰
Persian2600 - استکهلم، سوئد
در تعجبم که بعضیها در این ۴۷ سال دیکتاتوری اخوندی و اسحالی تماشاهگر نابودی ایران از همه لحاظ بودند ولی علاقه ای به حرف زدن در مورد دیکتاتوری اخوندی نداشتمد ولی الان که دیگه مردم خوب متوجه شدند که خاندان پهلوی ایراندوست و ایرانساز بودند طرفدار سرسخت خاندان پهلوی شده اند همان اشخاص زبان بریده اییکه تا الاساکت بودند یوهویی دهانشانشان مول در توالت باز شد و یادشان امد که هم اخوند دیکتاتور است و هم پهلوی؟؟!!. باید به این گوساله های کودن نون به نرخ روز خور گفت که خر خودتونید و برید گورتان را گم کنید بیسروپاهای عوضی. تو ابن مدت کوتاه میبینیم که سگهای هار ج. اسحالی بشدت به دست و پا افتاده اند ولی باید گفت که کور خواندید.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴
۵۸
دلاور - استهکلم، سوئد
با همه این حرف و حدیثها اقا پارسا ما اکثر مردم ایران میخواهیم شاه شاهان رضا پهلوی به مسند قدرت برسد!
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
۵۵
hamid4053 - اصفهان، ایران
به قول هموطن عزیز کف ترازو قرار دادن رضا شاه با حکومت وحشی اشغالگر یک مقایسه آسمان و زمین است. گرچه افراد ضد ایرانی زحمات رضا شاه را و خدماتی که در مدت پانزده سال به ایران کرد کاری تاریخی بود مهدیه گرفته میشود. در ان مدت کوتاه زیر سازیهایی برای ایران شکل گرفت که هنوز از آن زیر ساختها استفاده میشود و قابل چشم پوشی نیست. در عوض حکومت اشغالگر از بدو ورود کمر به نابودی و غارت این آب و خاک بست. جنایتهایی که در این دوران اشغالگری ایران از طرف حکومت وحشی ضد ایران و ایرانی اجرا شد و زیر ساختها یی که توسط متعهد نبودن این جنایتکاران ضد ایرانی نابود شد کمال بی انصافی است که هرکدوم را در کفه یک ترازو نهاد. اقای زندی خودت را لطفآ به عنوان فرهیختگان معرفی نکن چون نظریاتت شدیدآ بوی تعفون خود ارزان فروشی میدهد.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۳۳
10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
منشأ اندیشههای آقای زندی. نوشتههای پارسا زندی از نظر لحن، محتوا و ساختار فکری، ریشه در همان ادبیات فرسوده چپ مذهبی و مجاهدین خلق دارد؛ جریانی که برای حفظ بقای سیاسی خود، از هر حربهای برای تخریب خاندان پهلوی استفاده میکند. واژهسازیهایی چون «پهلویسم» دقیقاً از قاموس مجاهدین میآید؛ تلاشی برای تبدیل تاریخ سازندگی به «ایدئولوژی قدرت» تا بتوانند آن را همردیف «خمینیسم» بنشانند. زندی با نقلقول از اورول و وبر، چهره خود را به نقاب فلسفه آراسته، اما درون این نثر آکادمیک، همان پیام قدیمی نهفته است:. «نه شاه، نه شیخ» - شعاری که از دهان رجویها و اصلاحطلبان سالهاست شنیده میشود. هدف یکی است: بیاعتبارسازی پهلوی برای آنکه ملت ایران هیچ تکیهگاه ملی نداشته باشد. اما امروز ملت ایران دیگر فریب این بازیها را نمیخورد. جوانان این سرزمین، از میان ویرانههای ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، بار دیگر به ریشههای خود بازگشتهاند - به همان تمدنی که رضاشاه بنا نهاد و محمدرضاشاه برافراشت. و هیچ فلسفهفروشی و هیچ مجاهد قلمبهدستی نمیتواند این حقیقت را پنهان کند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
لازم نیست تسهیلات عالی و یا علم غیب و یا تحلیلگر باسابقه سیاسی باشی تا بفهمی ۴۷ سال ننگین و سیاه گذشته تا بحال چه بروز ایران و ایرانیان آمده ! با کمی دقت باید گفت دمکراسی در هر کشوری در دنیا مانند غرب ، ژاپن ، آمریکا. کره جنوبی ، هند و. قوانین مدنی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همه و همه اساسأ بر دو اصل کلی است تأمین حقوق افراد و مردم و فرزندان و حال و آینده آن جامعه و کشور و دیگری دفاع و تأمین منافع ملی آن کشور در سطح جهانی. در کتاب اجتماعی دوره راهنمایی زمان آریامهر بخش دمکراسی و نمونه ایی غربی آن در این کتاب بود و کشور دانمارک را شرح و توضیح داده شده بود و این جمله یکی از ویژگیهای این نوع حکومت را کوتاه ولی اساس و لازم میدانست. یکی برای همه ، همه برای یکی! حال پرسش و پاسخ این است در صد سال گذشته، کدام دوره در شرایط دمکراسی و آزادی بودیم یا در این راه قدم برمیداشتیم ؟ آیا در دوره بعد از شورش ۵۷ شرایط دوره پهلوی را حفظ کرده و به رشد دمکراسی و آزادی و عدالت و حقوق اجتماعی بیشتری رسیدیم ؟ پاسخ؛ کوتاه ، نه و تمام. فرقه نکبت تبهکارآخوندی اشغالگر ایران سرنگونی اش فرا رسیده✌️
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۱
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
دوستان عزیز پادشاهی خواه مثل اینکه من نتوانستم منظورم را دقیق بیان کنم و یا شما به دقت عرایضم را نخواندید به هر حال در راستای قیاس مع الفارغ بودن پهلوی با خمینی بود .
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
زادروز شهبانو فرح پهلوی ♥️ فرخنده و خجسته باشد 🙌
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۶
۳۵
arian1 - ابادان، ایران
زمان همیشه بهترین شاهد و گواه بر حکومت ها بوده است. دورانی که کشور ما زیر نظر قدرت های غربی و شرقی گرفتار بود و جهل و بی سوادی و خرافات در میان مردم ریشه دوانده بود رضا شاه آمد و دانشگاه و مدارس ساخت، اسلام نکبتی را به مساجد محدود کرد و یک پارچگی در شهر ها و استانهای ایران اورد. و محمد رضا شاه هم با ادامه راه پدرش اقتصاد و امنیت و ارتشی مقتدر ساخت و نام ایرانی را شکوه بخشید اما مردم ساده باور بوسیله تبلیغات کشورهای غربی و فریب خوردن از ملاهای دزد و آدم کش و بی سواد ایران را دوباره به دوران قبل از رضا شاه برگرداندند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۶
۵۰
Persian2600 - استکهلم، سوئد
در تعجبم که بعضیها در این ۴۷ سال دیکتاتوری اخوندی و اسحالی تماشاهگر نابودی ایران از همه لحاظ بودند ولی علاقه ای به حرف زدن در مورد دیکتاتوری اخوندی نداشتمد ولی الان که دیگه مردم خوب متوجه شدند که خاندان پهلوی ایراندوست و ایرانساز بودند طرفدار سرسخت خاندان پهلوی شده اند همان اشخاص زبان بریده اییکه تا الاساکت بودند یوهویی دهانشانشان مول در توالت باز شد و یادشان امد که هم اخوند دیکتاتور است و هم پهلوی؟؟!!. باید به این گوساله های کودن نون به نرخ روز خور گفت که خر خودتونید و برید گورتان را گم کنید بیسروپاهای عوضی. تو ابن مدت کوتاه میبینیم که سگهای هار ج. اسحالی بشدت به دست و پا افتاده اند ولی باید گفت که کور خواندید.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴
۵۸
دلاور - استهکلم، سوئد
با همه این حرف و حدیثها اقا پارسا ما اکثر مردم ایران میخواهیم شاه شاهان رضا پهلوی به مسند قدرت برسد!
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
به قول صمد پارسا هم آدمه
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
نوش جون اکثریت قیمه خورو خود فریبو شیعه گرا و من سیاسی نیستم و به امید ترامپو اروپا نشسته. سرنوشت هر امتی دست خودشه. تمام.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۵۵
hamid4053 - اصفهان، ایران
به قول هموطن عزیز کف ترازو قرار دادن رضا شاه با حکومت وحشی اشغالگر یک مقایسه آسمان و زمین است. گرچه افراد ضد ایرانی زحمات رضا شاه را و خدماتی که در مدت پانزده سال به ایران کرد کاری تاریخی بود مهدیه گرفته میشود. در ان مدت کوتاه زیر سازیهایی برای ایران شکل گرفت که هنوز از آن زیر ساختها استفاده میشود و قابل چشم پوشی نیست. در عوض حکومت اشغالگر از بدو ورود کمر به نابودی و غارت این آب و خاک بست. جنایتهایی که در این دوران اشغالگری ایران از طرف حکومت وحشی ضد ایران و ایرانی اجرا شد و زیر ساختها یی که توسط متعهد نبودن این جنایتکاران ضد ایرانی نابود شد کمال بی انصافی است که هرکدوم را در کفه یک ترازو نهاد. اقای زندی خودت را لطفآ به عنوان فرهیختگان معرفی نکن چون نظریاتت شدیدآ بوی تعفون خود ارزان فروشی میدهد.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
یک کلمه هم از طرف خودت صحبت میکردی کسانی که با نقل قول تفسیر سیاسی میکنند همانند خری هستند که براشون کتابه.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۴
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
لازم نیست تسهیلات عالی و یا علم غیب و یا تحلیلگر باسابقه سیاسی باشی تا بفهمی ۴۷ سال ننگین و سیاه گذشته تا بحال چه بروز ایران و ایرانیان آمده ! با کمی دقت باید گفت دمکراسی در هر کشوری در دنیا مانند غرب ، ژاپن ، آمریکا. کره جنوبی ، هند و. قوانین مدنی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همه و همه اساسأ بر دو اصل کلی است تأمین حقوق افراد و مردم و فرزندان و حال و آینده آن جامعه و کشور و دیگری دفاع و تأمین منافع ملی آن کشور در سطح جهانی. در کتاب اجتماعی دوره راهنمایی زمان آریامهر بخش دمکراسی و نمونه ایی غربی آن در این کتاب بود و کشور دانمارک را شرح و توضیح داده شده بود و این جمله یکی از ویژگیهای این نوع حکومت را کوتاه ولی اساس و لازم میدانست. یکی برای همه ، همه برای یکی! حال پرسش و پاسخ این است در صد سال گذشته، کدام دوره در شرایط دمکراسی و آزادی بودیم یا در این راه قدم برمیداشتیم ؟ آیا در دوره بعد از شورش ۵۷ شرایط دوره پهلوی را حفظ کرده و به رشد دمکراسی و آزادی و عدالت و حقوق اجتماعی بیشتری رسیدیم ؟ پاسخ؛ کوتاه ، نه و تمام. فرقه نکبت تبهکارآخوندی اشغالگر ایران سرنگونی اش فرا رسیده✌️
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۱
۳۳
10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
منشأ اندیشههای آقای زندی. نوشتههای پارسا زندی از نظر لحن، محتوا و ساختار فکری، ریشه در همان ادبیات فرسوده چپ مذهبی و مجاهدین خلق دارد؛ جریانی که برای حفظ بقای سیاسی خود، از هر حربهای برای تخریب خاندان پهلوی استفاده میکند. واژهسازیهایی چون «پهلویسم» دقیقاً از قاموس مجاهدین میآید؛ تلاشی برای تبدیل تاریخ سازندگی به «ایدئولوژی قدرت» تا بتوانند آن را همردیف «خمینیسم» بنشانند. زندی با نقلقول از اورول و وبر، چهره خود را به نقاب فلسفه آراسته، اما درون این نثر آکادمیک، همان پیام قدیمی نهفته است:. «نه شاه، نه شیخ» - شعاری که از دهان رجویها و اصلاحطلبان سالهاست شنیده میشود. هدف یکی است: بیاعتبارسازی پهلوی برای آنکه ملت ایران هیچ تکیهگاه ملی نداشته باشد. اما امروز ملت ایران دیگر فریب این بازیها را نمیخورد. جوانان این سرزمین، از میان ویرانههای ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، بار دیگر به ریشههای خود بازگشتهاند - به همان تمدنی که رضاشاه بنا نهاد و محمدرضاشاه برافراشت. و هیچ فلسفهفروشی و هیچ مجاهد قلمبهدستی نمیتواند این حقیقت را پنهان کند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۲
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
دوستان عزیز پادشاهی خواه مثل اینکه من نتوانستم منظورم را دقیق بیان کنم و یا شما به دقت عرایضم را نخواندید به هر حال در راستای قیاس مع الفارغ بودن پهلوی با خمینی بود .
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
زادروز شهبانو فرح پهلوی ♥️ فرخنده و خجسته باشد 🙌
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۶
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
جناب پارسای عزیز از نوشته شما نه بوی حسادت و نه یوی نادانی می آید و یاید تشکر کرد از امثال شما بخاطر آگاهی و روشنگری ، اما در این میان شما با ذکر منابع و نویسندگان فقط ۵ فاکتور را باید در نظر بگیرید زمان مکان. موقعیت استراتژیکی - منابع زیر زمینی - نوع مذهب و دخالت آن در زندگی روزمره ما که حتی هنوز هم این ۵ مورد با کم و بیش شمردن آنها در تمام تصمیمات سیاسی واقتصادی ما تاثیر گذار هستند و لطفا کمی ذره بین خود را نزدیک تر بیریم تا بهتر ترازوی قضاوت را که پهلوی و خمینی باشد در کفه آن قرار دهیم. باز هم ممنون بخاطر حسن نیت شما در ذکر منابع
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۹
۴۵
خشایار1980 - شیراز، ایران
هیچ وقت به مردم ایران این فرصت داده نشده که حداقل سه دهه تجربه دموکراسی داشته باشند تا آگاه شوند ودنبال هیچ دیکتاتوری نروند.کسانی که دنبال دیکتاتور ها راه می افتند همه انسان های کم سواد و ناآگاهی هستند.با یه نویسنده دشمن اند بدون اینکه حتی یک کتابش را کامل خوانده باشند،درک درستی از آینده ندارند،یه روز رضا شاه گولشون می زنه ،۵۰ سال بعد خمینی دوباره پنجاه سال بعد نوه رضا شاه و احتمالا پنجاه سال بعدتر نوه خمینی.لعنت به این تکرار
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۸
۴۵
خشایار1980 - شیراز، ایران
هیچ وقت به مردم ایران این فرصت داده نشده که حداقل سه دهه تجربه دموکراسی داشته باشند تا آگاه شوند ودنبال هیچ دیکتاتوری نروند.کسانی که دنبال دیکتاتور ها راه می افتند همه انسان های کم سواد و ناآگاهی هستند.با یه نویسنده دشمن اند بدون اینکه حتی یک کتابش را کامل خوانده باشند،درک درستی از آینده ندارند،یه روز رضا شاه گولشون می زنه ،۵۰ سال بعد خمینی دوباره پنجاه سال بعد نوه رضا شاه و احتمالا پنجاه سال بعدتر نوه خمینی.لعنت به این تکرار
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۸
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
جناب پارسای عزیز از نوشته شما نه بوی حسادت و نه یوی نادانی می آید و یاید تشکر کرد از امثال شما بخاطر آگاهی و روشنگری ، اما در این میان شما با ذکر منابع و نویسندگان فقط ۵ فاکتور را باید در نظر بگیرید زمان مکان. موقعیت استراتژیکی - منابع زیر زمینی - نوع مذهب و دخالت آن در زندگی روزمره ما که حتی هنوز هم این ۵ مورد با کم و بیش شمردن آنها در تمام تصمیمات سیاسی واقتصادی ما تاثیر گذار هستند و لطفا کمی ذره بین خود را نزدیک تر بیریم تا بهتر ترازوی قضاوت را که پهلوی و خمینی باشد در کفه آن قرار دهیم. باز هم ممنون بخاطر حسن نیت شما در ذکر منابع
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۹
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
زادروز شهبانو فرح پهلوی ♥️ فرخنده و خجسته باشد 🙌
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۶
۵۷
مهدی52 - روتردام، هلند
دوستان عزیز پادشاهی خواه مثل اینکه من نتوانستم منظورم را دقیق بیان کنم و یا شما به دقت عرایضم را نخواندید به هر حال در راستای قیاس مع الفارغ بودن پهلوی با خمینی بود .
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۲
۳۳
10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
منشأ اندیشههای آقای زندی. نوشتههای پارسا زندی از نظر لحن، محتوا و ساختار فکری، ریشه در همان ادبیات فرسوده چپ مذهبی و مجاهدین خلق دارد؛ جریانی که برای حفظ بقای سیاسی خود، از هر حربهای برای تخریب خاندان پهلوی استفاده میکند. واژهسازیهایی چون «پهلویسم» دقیقاً از قاموس مجاهدین میآید؛ تلاشی برای تبدیل تاریخ سازندگی به «ایدئولوژی قدرت» تا بتوانند آن را همردیف «خمینیسم» بنشانند. زندی با نقلقول از اورول و وبر، چهره خود را به نقاب فلسفه آراسته، اما درون این نثر آکادمیک، همان پیام قدیمی نهفته است:. «نه شاه، نه شیخ» - شعاری که از دهان رجویها و اصلاحطلبان سالهاست شنیده میشود. هدف یکی است: بیاعتبارسازی پهلوی برای آنکه ملت ایران هیچ تکیهگاه ملی نداشته باشد. اما امروز ملت ایران دیگر فریب این بازیها را نمیخورد. جوانان این سرزمین، از میان ویرانههای ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، بار دیگر به ریشههای خود بازگشتهاند - به همان تمدنی که رضاشاه بنا نهاد و محمدرضاشاه برافراشت. و هیچ فلسفهفروشی و هیچ مجاهد قلمبهدستی نمیتواند این حقیقت را پنهان کند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۲
۴۶
دوشنبه - تهران ، ایران
لازم نیست تسهیلات عالی و یا علم غیب و یا تحلیلگر باسابقه سیاسی باشی تا بفهمی ۴۷ سال ننگین و سیاه گذشته تا بحال چه بروز ایران و ایرانیان آمده ! با کمی دقت باید گفت دمکراسی در هر کشوری در دنیا مانند غرب ، ژاپن ، آمریکا. کره جنوبی ، هند و. قوانین مدنی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همه و همه اساسأ بر دو اصل کلی است تأمین حقوق افراد و مردم و فرزندان و حال و آینده آن جامعه و کشور و دیگری دفاع و تأمین منافع ملی آن کشور در سطح جهانی. در کتاب اجتماعی دوره راهنمایی زمان آریامهر بخش دمکراسی و نمونه ایی غربی آن در این کتاب بود و کشور دانمارک را شرح و توضیح داده شده بود و این جمله یکی از ویژگیهای این نوع حکومت را کوتاه ولی اساس و لازم میدانست. یکی برای همه ، همه برای یکی! حال پرسش و پاسخ این است در صد سال گذشته، کدام دوره در شرایط دمکراسی و آزادی بودیم یا در این راه قدم برمیداشتیم ؟ آیا در دوره بعد از شورش ۵۷ شرایط دوره پهلوی را حفظ کرده و به رشد دمکراسی و آزادی و عدالت و حقوق اجتماعی بیشتری رسیدیم ؟ پاسخ؛ کوتاه ، نه و تمام. فرقه نکبت تبهکارآخوندی اشغالگر ایران سرنگونی اش فرا رسیده✌️
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۱
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
یک کلمه هم از طرف خودت صحبت میکردی کسانی که با نقل قول تفسیر سیاسی میکنند همانند خری هستند که براشون کتابه.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۴
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
نوش جون اکثریت قیمه خورو خود فریبو شیعه گرا و من سیاسی نیستم و به امید ترامپو اروپا نشسته. سرنوشت هر امتی دست خودشه. تمام.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۵۵
hamid4053 - اصفهان، ایران
به قول هموطن عزیز کف ترازو قرار دادن رضا شاه با حکومت وحشی اشغالگر یک مقایسه آسمان و زمین است. گرچه افراد ضد ایرانی زحمات رضا شاه را و خدماتی که در مدت پانزده سال به ایران کرد کاری تاریخی بود مهدیه گرفته میشود. در ان مدت کوتاه زیر سازیهایی برای ایران شکل گرفت که هنوز از آن زیر ساختها استفاده میشود و قابل چشم پوشی نیست. در عوض حکومت اشغالگر از بدو ورود کمر به نابودی و غارت این آب و خاک بست. جنایتهایی که در این دوران اشغالگری ایران از طرف حکومت وحشی ضد ایران و ایرانی اجرا شد و زیر ساختها یی که توسط متعهد نبودن این جنایتکاران ضد ایرانی نابود شد کمال بی انصافی است که هرکدوم را در کفه یک ترازو نهاد. اقای زندی خودت را لطفآ به عنوان فرهیختگان معرفی نکن چون نظریاتت شدیدآ بوی تعفون خود ارزان فروشی میدهد.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۳۵
عاشق اونه رهبر - رشت، ایرلند
به قول صمد پارسا هم آدمه
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۱
۵۸
دلاور - استهکلم، سوئد
با همه این حرف و حدیثها اقا پارسا ما اکثر مردم ایران میخواهیم شاه شاهان رضا پهلوی به مسند قدرت برسد!
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
۵۰
Persian2600 - استکهلم، سوئد
در تعجبم که بعضیها در این ۴۷ سال دیکتاتوری اخوندی و اسحالی تماشاهگر نابودی ایران از همه لحاظ بودند ولی علاقه ای به حرف زدن در مورد دیکتاتوری اخوندی نداشتمد ولی الان که دیگه مردم خوب متوجه شدند که خاندان پهلوی ایراندوست و ایرانساز بودند طرفدار سرسخت خاندان پهلوی شده اند همان اشخاص زبان بریده اییکه تا الاساکت بودند یوهویی دهانشانشان مول در توالت باز شد و یادشان امد که هم اخوند دیکتاتور است و هم پهلوی؟؟!!. باید به این گوساله های کودن نون به نرخ روز خور گفت که خر خودتونید و برید گورتان را گم کنید بیسروپاهای عوضی. تو ابن مدت کوتاه میبینیم که سگهای هار ج. اسحالی بشدت به دست و پا افتاده اند ولی باید گفت که کور خواندید.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴
۳۵
arian1 - ابادان، ایران
زمان همیشه بهترین شاهد و گواه بر حکومت ها بوده است. دورانی که کشور ما زیر نظر قدرت های غربی و شرقی گرفتار بود و جهل و بی سوادی و خرافات در میان مردم ریشه دوانده بود رضا شاه آمد و دانشگاه و مدارس ساخت، اسلام نکبتی را به مساجد محدود کرد و یک پارچگی در شهر ها و استانهای ایران اورد. و محمد رضا شاه هم با ادامه راه پدرش اقتصاد و امنیت و ارتشی مقتدر ساخت و نام ایرانی را شکوه بخشید اما مردم ساده باور بوسیله تبلیغات کشورهای غربی و فریب خوردن از ملاهای دزد و آدم کش و بی سواد ایران را دوباره به دوران قبل از رضا شاه برگرداندند.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۶
