تیترهایی که ویران کردند: از رأیِ مثبت به ولایت تا کارشکنی علیه همبستگی ملی

این مقاله بازخوانی تیترهای مطبوعاتی سال‌ ۱۳۵۸ است؛ همان تیترهایی که سیاست را از راهِ قانون به سراشیبِ تکفیر کشاند.

ارشان اذری

بُرش‌های روزنامه‌ای پیشِ رو سند است، نه خاطره: «حمایتِ کامل از خمینی»، «به جمهوری اسلامی رأیِ مثبت می‌دهیم»، «ضدانقلاب را افشا کنیم»، «فدائیانِ خلق (اکثریت) زیر رهبریِ خمینی علیه امپریالیسم می‌جنگند»، و حتی فراخوانِ رأی به علی خامنه‌ای برای ریاست‌جمهوری. این‌ها فقط خبر نبودند؛ موتورِ مشروعیت‌بخشی به استقرار ولایت فقیه و حذفِ هر صدای قانون‌خواه بودند. اما ایرانِ امروز ایرانِ پنجاه‌سالِ پیش نیست: جامعه ما تجربه‌آموخته و هشیار است و چهره‌ها و شگردها را از دور می‌شناسد. ما—به‌عنوان مشروطه‌خواهان—به رأی آزاد مردم متعهدیم: هرچه ملت برگزید—جمهوری یا پادشاهی—سر تعظیم فرود می‌آوریم. خواستِ ما روشن است: پادشاهیِ پارلمانی که در آن پادشاه هیچ اختیار سیاسی ندارد و فقط نماد وحدت ملی و پاسدار قانون است. استبداد—در هر جامه‌ای—مطرود است.

۱) وقتی تیتر، معمارِ حذف می‌شود
تیترهایی از جنس «حمایتِ کامل از خمینی» یا «رأیِ مثبت به جمهوری اسلامی» نقش بیانیه‌های ایدئولوژیک بازی کردند: مشروعیت‌بخشی به قدرتِ نامحدود، بی‌اعتبارسازیِ نهاد و قانون، و جاانداختنِ «انقلابی‌گری» به‌جای رقابتِ سیاسی. همان زمان، برچسب «ضدانقلاب» برای خاموش‌کردنِ لیبرال‌ها، مشروطه‌خواهان و هر صدای مستقل به‌کار رفت. فدائیانِ خلق (اکثریت) با گفتمان «جنگ با امپریالیسم» عملاً پشت سر اقتدار دینی ایستادند؛ مجاهدین خلق نیز—به‌جای سیاست—خشونتِ مسلحانه را برگزیدند. حاصل، چیزی جز خشکاندنِ میدانِ رقابتِ سالم و بستنِ مسیر دولتِ قانون نبود.

۲) استمرار یک روش با چهره‌های تازه
الگوی تبلیغاتیِ آن سال‌ها امروز هم با نام‌ها و هشتگ‌های نو بازتولید می‌شود:

توطئه‌محوری به‌جای تحلیل: هر طرحِ ملیِ گذارِ قانون‌مند «پروژه بیگانه» جا زده می‌شود.

برچسب‌زنی برای حذفِ رقیب: «ضدانقلاب» دیروز، امروز شده «نوستالژی سلطنت»، «نئومطلقه»، «وابسته».

کینه با نهاد: حزب پاسخ‌گو، رسانه مسئول و قوه قضائیه مستقل «بورژوایی» یا «غیراصیل» معرفی می‌شود تا هرج‌ومرج «انقلابی» جلوه کند.

تحقیر حافظه تاریخی: دستاوردهای دولت‌سازیِ ایرانِ نوین یا انکار می‌شود یا به سخره گرفته می‌شود تا بی‌دولت‌کردنِ جامعه توجیه شود.

این استمرار تصادفی نیست؛ روش است. همان روشی که روزی راه را برای ولایتِ بی‌مهار باز کرد، امروز نیز هر کوششِ هم‌گرایانه—به‌ویژه گرد محور قانون و مشروطه‌خواهی—را می‌تراشد و می‌شکند.

۳) مردمِ امروز، داورِ نهایی‌اند
جامعه ایران دیگر میدانِ فریب‌های پنجاه‌سالِ پیش نیست. شبکه‌های اجتماعی، انبوه منابع خبری و تجربه هزینه‌بارِ شعارهای توخالی، مردم را از «تیتر» به سوی کارنامه بُرده است. امروز معیار داوری روشن است:

رأی ملت فصل‌الخطاب است؛ شکل حکومت—جمهوری یا پادشاهی—باید در همه‌پرسیِ آزاد با نظارتِ بی‌طرف تعیین شود و همه گردن نهند.

حقوق شهروندی و قانون ملاک‌اند، نه پرچم‌های ایدئولوژیک.

خشونت و فرقه‌گرایی—از هر سو—خط قرمز جامعه است.

۴) چرا مشروطه‌خواهی آماج حمله است؟
زیرا مشروطه‌خواهیِ امروز راه‌حل نهادمند ارائه می‌کند:

نقشِ نمادینِ بی‌طرف برای وحدت ملی،

انتقالِ مسالمت‌آمیز قدرت زیر سایه قانون،

ارتشِ ملیِ غیرایدئولوژیک،

اقتصادِ رقابتی با مالکیتِ امن و مبارزه واقعی با فساد.
و مهم‌تر از همه: پادشاه در نظام پارلمانی اختیار سیاسی ندارد. همین شفافیت، بساطِ «ترساندن از بازگشتِ استبداد» را جمع می‌کند؛ ازاین‌روست که تیترنویسانِ دیروز و اکانت‌هایِ امروز، کمر به تخریب آن می‌بندند—به‌ویژه وقتی شخصیتِ پیونددهنده‌ای چون رضا پهلوی اعتماد عمومی را نمایندگی می‌کند.

۵) «ضدانقلاب» کیست؟
ضدانقلاب، هر نیرویی است که در بزنگاه تاریخی قانون را قربانی کند—خواه با «مرگ بر…» و تقدیس خشونت، خواه با «افشاگریِ دائمی» علیه هر رقیب انتخاباتی. حزب توده با تبدیلِ «رأیِ مثبت» به پرچم وفاداری، به تخریبِ جمهوریتِ حقیقی یاری رساند. فدائیانِ خلق (اکثریت) با قرارگرفتن «زیر رهبریِ خمینی»، تحزبِ سکولار را تعطیل کردند. مجاهدین خلق نیز با جایگزینی سیاست با عملیاتِ مسلحانه، آخرین پل‌های رقابتِ مدنی را سوزاندند. جمعِ این رفتارها یک نتیجه داشت: شکستِ انقلابِ مشروطه، یعنی حاکمیتِ قانون.

۶) پاسخِ اصولیِ یک مشروطه‌خواه
تعهد بی‌قیدوشرط به رأی ملت: شکل حکومت را مردم تعیین می‌کنند و همه، بی‌استثنا، می‌پذیرند.

پادشاهیِ پارلمانی، نه قدرتِ شخصی: پادشاه بی‌اختیار سیاسی، نماد وحدت و پاسدار قانون است.

نه به استبداد در هر جامه: تفکیک قوا، قضاء مستقل، رسانه آزاد، انتخاباتِ تناوبی و شفافیت حقوق و اختیارات، ضامنِ بازگشت‌ناپذیری استبدادند.

خشونت‌پرهیزی و عدالتِ انتقالیِ قانون‌مدار: پاسخ‌گوییِ آمران و عاملانِ جنایت—بی‌آن‌که جامعه به چرخه انتقام فروغلتد.

سیاست خارجی ایران‌محور و متوازن و اقتصادِ رقابتی با امنیتِ حقوق مالکیت.

۷) از جنگِ تیتر به رقابتِ برنامه
میثاقِ مکتوبِ خشونت‌پرهیزی و انتخاباتِ آزاد میان نیروهای اصلی؛

زبانِ محترمانه و مبتنی بر داده—پایانِ برچسب‌زنی؛

مرزهای مشترکِ غیرقابل‌چانه‌زنی: تمامیت ارضی و حقوق برابر شهروندان؛

مناظره‌های علنیِ دوره‌ایِ برنامه‌محور با قواعد برابر و پرسش‌های از پیش منتشرشده؛

تقویمِ مشترکِ کنشِ رسانه‌ای و میدانی (پیامِ واحد در بزنگاه‌ها و تقسیمِ کار روشن)؛

تمرکز بر مطالباتِ ملموسِ مردم—معیشت، امنیت، عدالت—به‌جای جنگِ دائمیِ اصطلاحات.

جمع‌بندی
آن تیترها نقشه راهِ حذفِ قانون و بستنِ درِ نهاد بودند. امروز همان منطق با نقاب‌های تازه بازگشته تا هر ائتلافِ قانون‌مدار—به‌ویژه گرد محور مشروطه‌خواهی و نقشِ پیونددهنده رضا پهلوی—را از نفس بیندازد. اما جامعه ایران آگاه‌تر از آن است که دوباره فریب بخورد. پیمانِ ما روشن است: هر رأیی که ملت بدهد، می‌پذیریم؛ و برای ایرانِ بی‌استبداد، با قانون و نهاد می‌ایستیم. این‌بار، میدان از آنِ مردم است و داور، صندوقِ رأیِ آزاد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
نمونه ای از اخبار ۵۷ که قبل از این اخبار تایتل روزنامه های کشور شد ! شاه بختیار مرید و شاگرد کسی را نخست وزیر کرد که بر علیه او کودتا کرد و او را سه سال به زندان انفرادی فرستاد ! خاعن بود و انگلیسی اما در شرایط دشوار امروزی ! شاید ناجی تاج و تخت اش شود !هر چند که دیر شده باشد ! خبر بعدی ! شاه فرار کرد . کسالت داشت اما ترجیح داد بدون مقصد و ویزا در اسمان ها اواره شود . اما تا جا افتادن دولت و قانون در ایران نماند تا سرنوشت مملکت مشخص شود ! خبر بعدی که ربط مستقیم دارد به خبرهای بعدی و تشکیل و یا جان گرفتن تشکل های سیاسی بعد از فرار شاه ! و ان اینکه ارتش شاهنشاهی که سران و ثروت و اف ۱۶ و ژاندارم منطقه بودنش را شاه تعیین می کرد ! خم شد و دست بیعت با خمینی داد و بجای نعره جاوید شاه ! سوره و ایه خمینی ای امام را سر داد ! به زبان ساده تر برای فهم چکمه لیسان همایونی چون این مزدور اصلاح طلب دیروز و سطل ان طلب امروز ! شاهی داشتیم که به کوروش می گفت بخواب که ما بیداریم . اما هنوز کوروش نخوابیده بود با شنیدن صدای باد معده خمینی از پاریس ! در رفت
‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۴
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
این چیزا‌ها را نشان ندهید. پیرزن ایران ابن زن زندگی‌ سکته قلبی می‌‌کند
‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۵
۷۱
senator x - تهران، ایران
توده ائیهای کمونیست بی وطن از دهها سال پیش در پی ویرانی ایران بودند و جای تعجبی ندارد که رهبری که سالها در مسکو مشق کمونیسی کرده,الان توده ائها باو رای نداهند. خامنه ائی یکی از نوکران وفادار پوتین هست؛فقط موردی که برای من مجهول هست اینه که نمیدانم پیغمبر کمونیستها کی بود؟
‌پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • +246پرچم شیر و خورشید ایران بر فراز سکوی نخست المپیاد جهانی به اهتزاز درآمد!
  • +179رضا امیرخانی، نویسنده مورد علاقه علی خامنه‌ای در سقوط پاراگلایدار دچار ضربه مغزی شد
  • +131برنامه جنجالی مهران غفوریان و سیامک انصاری به دلیل «توهین به نمادهای کهن و تاریخی ایران»، توقیف شد!
  • +125ترامپ مهاجران سومالیایی را «زباله» خواند و گفت «برگردند مملکت خودشان را درست کنند»
  • +120ضربه آیت‌الله سیستانی به ساختار دینی-امنیتی حکومت خامنه‌ای با یک فتوای یک جمله‌ای
  • +119مهدی پرپنچی : خامنه‌ای درست می‌گوید که اسرائیل و آمریکا دست‌خالی برگشتند
  • +113درگیری شدید بین مردم و پلیس در پیست موتورسواری شیراز - ماموران عقب نشستند
  • +104انتشار دومین سری از ویدیوهای حمله اسرائیل به اتاق های فرماندهی سپاه در جنگ ۱۲ روزه
  • +88همسر سقاب اصفهانی، معاون جدید رئیس‌جمهور در سانحه رانندگی درگذشت+ ویدیو
  • +87دو فلسطینی «در حال تسلیم» به ضرب گلوله سربازان اسرائیل کشته شدند + ویدیو