یک «نه» تاریخی: چرا شاه پیشنهاد صدام برای حذف خمینی را نپذیرفت؟
رأی دهید
این تصمیم که در سکوت، با احتیاط و با بهترین نیات گرفته شد، سرنوشت یک ملت و کل منطقه را تغییر داد.
نوشته الکس وینستون - جروزالم پست
صدام حسین میتوانست همه چیز را تغییر دهد. در یک پیچش کنایهآمیز، دیکتاتور عراقی که مسئول کشتار بیشمار در خاورمیانه بود، زمانی فرصتی داشت تا رهبر انقلاب ایران، آیتالله روحالله خمینی، را از بین ببرد و به طور بالقوه منطقه را از ۴۶ سال جمهوری اسلامی، بحران گروگانگیری ایران، و حتی جنگ ایران و عراق نجات دهد.
در دنیای پیچیده سیاست قدرت در خاورمیانه، لحظاتی وجود دارند که در سکوت محو میشوند و جز در خاطرات جاسوسان، وزرا و پادشاهان، ثبت نشده باقی میمانند.
یکی از این لحظات در دهه ۱۹۷۰ رخ داد، زمانی که صدام حسین، معاون وقت رئیسجمهور عراق و در آن زمان قدرت غالب رژیم، گمان میرود پیشنهادی فوقالعاده به شاه ایران ارائه داده است: ترور آیتالله روحالله خمینی، روحانی تبعیدی که از گوشهای غبارآلود در نجف علیه رژیم پهلوی تحریک میکرد.
شاه نپذیرفت
به گفته تبعیدیان ایرانی، کهنهکاران اطلاعاتی و زندگینامهنویسان آن دوره، این پیشنهاد به صورت محرمانه، و احتمالاً حتی در یک دیدار پشتپرده در سازمان ملل، مطرح شد. پیام روشن بود: صدام که از نفوذ خمینی در میان جمعیت شیعه عراق مشکوک بود، مایل بود مشکل خمینیِ شاه محمدرضا پهلوی را برای همیشه "حل کند". با این حال، شاه از درگیر شدن در ترور سیاسی خودداری کرد و بنا به گزارشها گفت: «کار ما کشتن روحانیون نیست.»
این لحظهای است که در آرشیوهای رسمی گم شده، اما در حاشیه خاطرات به یاد مانده و توسط کسانی که روزهای پایانی سلطنت ایران را تجربه کردند، نجوا شده است. تفاوت در جدولهای زمانی، ساختار یک خط زمانی مستقیم را ناممکن میکند. با این حال، شواهد کافی وجود دارد که نشان میدهد نکات اساسی دقیق هستند. این همچنین داستانی با پیامدهای ماندگار است، یکی از آن لحظات نادر "چه میشد اگر" که تاریخ بر لبه آن متوازن است.
نفوذ فزاینده خمینی و تهدید کنترل حسین
خمینی از سال ۱۹۶۴، پس از ایراد یک سخنرانی شدیدالحن علیه «انقلاب سفید» شاه که آن را به خیانت به اسلام و خدمت به امپریالیستهای غربی متهم کرده بود، از ایران تبعید شد. پس از پناهندگی کوتاهی در ترکیه، به او در عراق پناهندگی داده شد و در شهر مقدس شیعیان نجف، مرکز آموزش روحانیت، مستقر شد.
در حالی که شاه احتمالاً امیدوار بود خمینی به دست فراموشی سپرده شود، اما عکس آن اتفاق افتاد. از خانهای محقر در نزدیکی حرم امام علی، آیتالله سخنرانیها را روی نوارهای کاست ضبط میکرد که به صورت قاچاق از مرز وارد ایران میشدند. این نوارها که اغلب در بازارها و مساجد توزیع میشدند، به دینامیت سیاسی تبدیل شدند.
همانطور که نفوذ او بیشتر میشد، نگرانیهای صدام حسین نیز افزایش مییافت. رژیم بعث در عراق سکولار، ملیگرای عرب، و به طور فزایندهای اقتدارگرا بود. لفاظیهای پانشیعه خمینی تهدیدی مستقیم برای کنترل عراق بر اکثریت شیعهاش بود. فقط مسئله زمان بود تا صدام به این نتیجه برسد که پناه دادن به خمینی ارزش دردسرش را ندارد.
پیشنهاد صدام و رد آن توسط شاه
یک روایت میگوید که این پیشنهاد توسط یک دیپلمات عراقی به یک فرستاده ایرانی در سازمان ملل در بستر بهبود روابط پس از توافق الجزایر، که اختلافات ارضی بین دو رژیم را حل کرده بود، منتقل شد.
اردشیر زاهدی، آخرین سفیر شاه در ایالات متحده، به یاد میآورد: «من در سازمان ملل بودم. وزیر خارجه عراق پیامی از صدام برای ما آورد. صدام به ما یک انتخاب داد. او خمینی را اخراج میکند یا او را حذف میکند.»
در کتاب خود، «روحالله»، امیر طاهری، سردبیر سابق روزنامه کیهان، لحظهای دراماتیک را در سپتامبر ۱۹۷۸ توصیف میکند: یک بوئینگ خطوط هوایی عراق، که برنامهریزی نشده بود، در تهران با یک مسافر تنها، برزان تکریتی، برادر ناتنی صدام حسین و رئیس اطلاعات عراق، به زمین نشست. او مستقیماً به کاخ نیاوران شاه، که در آن زمان در میان خاموشیهای سراسری به دستور هواداران خمینی کمنور بود، برده شد.
برزان پیامی از صدام را رساند: «اعلیحضرت باید محکم بایستند. عراق آماده هر گونه کمک است.» او قویاً اشاره کرد که عراق میتواند «حذف فیزیکی» این آخوند دردسرساز را ترتیب دهد.
طاهری نوشت: «شاه، ضمن ابراز قدردانی از نگرانی و پیشنهاد کمک رئیسجمهور حسین، هر گونه پیشنهاد سازماندهی یک حادثه ناگوار برای خمینی را رد کرد.» او در عوض از عراقیها خواست آیتالله را مجبور به ترک کشورشان کنند. برزان بلافاصله موافقت کرد.
دلایل رد پیشنهاد و پیامدهای آن
شاه، با وجود اینکه عمیقاً از نفوذ فزاینده خمینی تهدید شده بود، این پیشنهاد را رد کرد. دلایل او موضوع بحث بوده است. برخی معتقدند این یک خویشتنداری اخلاقی بود، باوری که قتل سیاسی، به ویژه یک روحانی محترم، غیرقابل تصور بود. برخی دیگر استدلال میکنند که این مسئله وجهه و میراث بود: شاه میخواست به عنوان یک پادشاه مدرنیزهکننده دیده شود، نه یک مافیا.
فرح پهلوی، همسر شاه، که ۴۶ سال در تبعید زندگی کرده است، در مصاحبهای با BBC گفت: «در آن روزها، ما فکر میکردیم اگر کسی از شر خمینی خلاص شود، او شهید یا فردی بزرگتر خواهد شد.»
طاهری موافق بود و نوشت: «دلیل اینکه شاه از قتل خمینی خودداری کرد، به اندازه کافی واضح بود: چنین اقدامی احساسات را در ایران فراتر از هرگونه کنترل ممکن شعلهور میکرد.»
انگیزه او هرچه که بود، این تصمیم سرنوشتساز از آب درآمد.
در حالی که آرشیوهای ساواک، سازمان اطلاعاتی مخوف شاه، عمدتاً پس از انقلاب نابود شدند، افسران سابق تأیید کردهاند که هر حرکت خمینی را زیر نظر داشتند. پرویز ثابتی، یک مقام ارشد ساواک، در مصاحبهها اعتراف کرده است که این سازمان از سرخوردگیهای عراق از خمینی آگاه بوده و صدام «ممکن بود مایل باشد فراتر برود.» اما، به گفته او، شاه قاطع بود: ایران در ترورهای خارج از کشور دخالت نمیکند.
مطمئناً راههای دیگری نیز وجود داشت که شاه عراق را تحت فشار قرار دهد. گزارشهای دیپلماتیک نشان میدهد که تهران بغداد را تحت فشار قرار داده بود تا دسترسی خمینی به مطبوعات و دانشجویانش را محدود کند. رژیم بعث، که همیشه اهل معامله بود، برای مدتی این کار را انجام داد. با این حال، شاه هرگز به یک راه حل دائمی نرسید.
در اکتبر ۱۹۷۸، تحت ناآرامیهای داخلی فزاینده و فشار دوباره ایران، صدام خمینی را از عراق اخراج کرد، به این امید که مشکل حل شود.
در عوض، این امر نفوذ او را به حدی بیسابقه افزایش داد.
تبعید به پاریس و انقلاب
خمینی به نوفل لوشاتو، درست در حومه پاریس، پایتخت فرانسه، گریخت، جایی که دسترسی نامحدودی به مطبوعات، تلفن و رسانههای بینالمللی داشت. در آنجا، بیانیههای روزانه او فکس و به ایران پخش میشد و او روزانه پنج تا شش مصاحبه با رسانههای خارجی انجام میداد. جوانان ایرانی در سراسر دیاسپورا به نوفل لوشاتو سرازیر شدند تا به خمینی بپیوندند و بخشی از تاریخ شوند. نجواهای نجف در تهران به غریو تبدیل شد.
ظرف چهار ماه، شاه رفته بود.
چرا خمینی، در آن زمان یک روحانی سالخورده با شیوه زندگی زاهدانه خود، چنین تهدیدی بود؟ روی کاغذ، او فقط یک عالم دینی در تبعید بود، بدون ارتش، بدون حزب سیاسی و بدون قلمرو. اما در واقع، او چیزی بسیار قدرتمندتر داشت که برای ناراضیان از رژیم شاه جذاب بود: ایدئولوژی مبتنی بر خلوص اسلامی، و پیامی که در تمام طبقات و مناطق ایران طنینانداز میشد.
او الهیات شهادت شیعه را با انقلاب ضد امپریالیستی آمیخت و جهانبینیای ارائه داد که شاه را هم مرتد و هم دستنشانده نشان میداد. نیازی به کاریزماتیک بودن نداشت، زیرا ریاضت و عدم سازش او به نقاط قوتش تبدیل شد.
صدام این تهدید را زودتر از بسیاری دیگر تشخیص داد. ساواک نیز همینطور. اما شاه، چه از روی غرور و چه از روی اصول، نتوانست قاطعانه عمل کند.
جنگ و عواقب ابدی یک تصمیم
هنگامی که صدام در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد تا جنگ ایران و عراق را آغاز کند، معتقد بود که جمهوری اسلامی جدید ضعیف و تقسیم شده است و ظرف چند هفته سقوط خواهد کرد. او اشتباه میکرد. جنگ برای هشت سال وحشیانه به طول انجامید، بیش از یک میلیون نفر را کشت و شامل استفاده از کودکان سرباز و سلاحهای شیمیایی بود. صدام در نهایت دهها روحانی شیعه را در داخل عراق اعدام کرد و تلاش کرد تا آتش ایدئولوژیکی را که خمینی کمک کرده بود، خاموش کند.
در مورد شاه، او در سال ۱۹۸۰ در تبعید و بر اثر سرطان درگذشت و هرگز به کشوری که نزدیک به چهار دهه بر آن حکومت کرد، بازنگشت.
آیا اگر پیشنهاد صدام را میپرفت، اوضاع متفاوت میشد؟ آیا ایران مسیر متفاوتی را در پیش میگرفت؟ شاید مسیری به سوی دموکراسی، سلطنت مشروطه، یا حداقل یک دولت کمتر تئوکراتیک؟
این غیرممکن است که بدانیم. با این حال، آنچه مسلم است این است: یک تصمیم، که در سکوت، با احتیاط و با بهترین نیات گرفته شد، سرنوشت یک ملت و کل منطقه را تغییر داد.
دیدگاه خوانندگان
۵۰
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
شاه با اینکه تحصیل کرده و فرنگ دیده بود خیلی خرافی و خشک مذهبی هم بود،شاید اون هم باور کرده بود خمینی ....توله سبک واقع نماینده تمام خیالی رمان است اکر شاه دست به قتل خمینی بزنه امام زمان بلافاصله از فاضلاب جمکران میاد بیرون و شاه را نفرین میکنه و شاه هم فورا تبدیل به قورباغه با سوسک میشه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بس کن دیگه با این شعر و شعارهای بیسروته که حتی کنتور هم نمیاندازه. شاه از قورباغه شدن نمیترسید، مشکل از تفسیرهای آبکی و لمپنیه که میخواید به زور بچپونید تو حلق بقیه. اینجور چرندیاتو بگیر بذار کنار، بنداز تو کوزه آبشو بخور. اگه واقعاً حرف حساب داری، بزن؛ اگه نه، لطفاً خفه شو. آره جانم، شاه اگه آقا رو میکشت، امروز عکسش فقط تو ماه نبود، تو هر لیوان چایی، ته هر قابلمه قیمه، وسط هر لکهی دیوار هم میدیدنش. یه عده میگفتن «دیدی؟! شکل لبخند آقاست!» بعد هم با شور انقلابی میرفتن نذری میدادن که خدا شاهو لعنت کنه که این گل نرگس معصوم رو کشت. شاه اگه میکشت، از فرداش خاورمیانه صدای ناله روشنفکرهای ترشکرده بلند میشد که «وحشیگری پهلوی رو ببینید!» و اروپا واسش اشک تمساح میریخت. همینهایی که امروز پشت لپتاپشون با اینترنت فیبر نوری، از توی کافیشاپ پاریس مینویسن «تقصیر شاه بود». خب برادر من، اگه تقصیر شاه بود، چرا خودت اونوقت چادر مادربزرگتو انداختی سرت و رفتی دنبال یه ملا که فرق پدال دوچرخه رو با پدال قدرت نمیدونست؟.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:نه جانم، اشتباه از شاه نبود، اشتباه از شما بود، شما که چنان گول قوری آقا رو خوردید که فکر کردید میخواد مملکتو بده دست مردم. کدوم مردم؟! مردم باید بوق میزدن آقا رد شه. مردم باید جونشونو فدای امام کنن. اون آزادیای که وعده داده شد، تو حوض خانهی آقای خلخالی خفه شد. الانم بعضیها بعد از ۴۵ سال دارن سعی میکنن «انقلاب» رو بشورن، بندازن گردن شاه که مثلاً چرا مذهبی بود! شما دنبال کسی رفتین که میخواست ساعت رو به وقت نجف کوک کنه، نه لندن یا نیویورک.در نهایت، گند ۵۷ یه پروژهی ملی بود؛ همه با هم زدین مملکتو داغون کردین. یه مشت آخوند با عمامه و ریش، یه مشت چریک با کوکتل مولوتف، و یه مشت روشنفکرِ عاشق «بازگشت به خویشتن». حالا هم میخواید بندازین گردن شاه؟ نه عزیز، شاه نه فرشته بود نه شیطان. ولی اونهایی که امروز تو ماه، دنبال نجات میگردن، خودشون شریک جرم بودن.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۱
۴۵
chaghalo - برلین، آلمان
بزرگترین اشتباه تاریخ.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۱
۶۰
ضدبشر - گراتس، اتریش
حضرت جان . از خواب بیدار شو بابا جان . کدام تصمیم شاه درست بود که این هم درست باشه . با ماله کشی به اشتباهات اعلیحضرت که تاریخ عوض نمیشه . بدبختی های کشور نتیجه اشتباهات حضرت خدایگان هست نه دو سه تا تونل کندن و چند کیلومتر جاده ساختن. اگر مثل بچه ادم تصمیم میگرفت که اوضاع اینطوری نمیشد عزیز جان .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
۴۶
سیمرغ ایران - برلین، آلمان
اصلا فرقی نمیکرد چه خمینی ملعون چه یک خر دیگه اونهایی که میخواستند شاه رو بردارند به جای این یک آخوندک دیگه ایی رو میذاشتند اون موقع فقط هدف تشکیل یک خط سبز در برابر شوروی بود. همانطور که این بلا رو سر افغانستان هم آوردند
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
۵۰
Tornado1 - استانبول، ترکیه
پس نتیجه می گیریم محمدرضاپهلوی ، حلال زاده بوده و صدام ، زنازاده
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۵
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
وای چقدر ایندفه قشنگ نوشتی واقعا تو اینجوری می تونی کتابت و صحافت کنی
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
من بودم در جا ۱۰۰۰۰۰تا ۱۰۰۰۰ تا سکه طلا برای کشتن سید هندی ،جایزه هم میدادم به عراقی ها،البته صدام خودش باس مردک آخوندک رو میکشت بدون اینکه به شاه بگه،حتی گردنم نمیگرفت ،کاری که با امام موسی صدر و نمر نمر و مدرس و خاشقچی شد.عنصر نامطلوب و فاسد مملکت رو نبایست امونش داد که چندین نسلو تباه کنه و کشور گل و بلبل رو به کویر لم یزرع تبدیل بکنه،هر چند اینا فرصت های سوخته ناریخ هست و در جهان موازی و ساینس فیکسن نمود پیدا میکنه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
تو روح خمینی هندی زاده لعنت
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بارها عرض کردم، بنده با باجناق وارد بحث نمیشم. چرا؟ چون نه فایدهای داره، نه ضرری کمتر از پیاز داغ قورمهسبزی. وقتی یاد گرفتید که اعتبار یه کشور رو با نرخ نخود و لوبیا جیره بسیج نسنجید، اون وقت شاید ارزش پاسخ شنیدن پیدا کنید. فعلاً لطفاً در همون حاشیهی دلنشینتون بمونید، جای خوبیه، هواش هم تازهست. ولی شاید بد نباشد قسمت دیگر قصه را هم بدانیم.بن باراک دبیر دوم موساد در مستند Mossad: des agents israéliens parlent تولید کانال arte. دربارهی پیشنهادی حرف میزد که شاه ایران و نخستوزیرش بختیار به موساد داده بودن: « این آقای خمینی رو ترور کنید، موساد هم گفته: «نه،چرا؟ چون نمیدونستن با کی طرفن. میگفت: «ما اسم چند تا گروه شنیده بودیم؛ مثل مجاهدین، فداییان، حزب توده ولی خمینی؟! این کیه دیگه؟».میگفتن برا تصمیمگیری، یه تیم کارکشته آوردیم، کتاباشو خوندیم، ترجمه کردیم، تحلیل کردیم. بعد از چند صفحه مونده بودیم بخندیم یا به حال آینده ایران گریه کنیم. مثلاً اونجایی که میگه اگر با مرغ سکس داشته باشید، دیگه حق ندارید اون مرغو کباب کنید!
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۴
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:خب ما هم نشستیم بحث کردیم که حالا اگه طرف بخواد نیمرو درست کنه چی؟! یا مثلاً بحث سکس با کودک… یکی از کارشناسهامون گفت: «این متن جدیه یا ما تو لوکیشن فیلم تارانتینو نشستیم؟». خلاصه بعد از ده روز به نتیجه رسیدن: «نه بابا! امکان نداره یه ملت با اون همه تاریخ و فرهنگ بیاد یه همچین فردی رو کنه رهبرش!» گفتن: «جدی جدی اینه؟ این انقلابی مشهوره؟ !». موساد هم اشتباه میکنه. نمیدونست ایران پره از یه جماعتی که از بس تحت تأثیر امامشون بودن، مغزشونو از او قرض گرفته بودن. برای موساد، انقلابی یعنی یه یهودی با شمشیر که میپره وسط میدون، نه کسی که وسط نجف نشسته و با مرغ بحث فقهی میکنه! اگر موساد میدانست که در مملکت ما چقدر مارکسیست اثنا عشری داریم، احتمالاً از تعجب چفیه به سر میکرد! چون اینها هم "سرمایه" را میخوانند، هم "سقای کربلا" را. روز با "مانیفست" میخوابند، شب با "زیارت عاشورا" بیدار میشوند.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
3: سلب مالکیت خصوصی؟ بله. لبیک یا حسین؟ دو بار بله! موساد اگر میدانست اینجا بعضیها هم دل به دیالکتیک دادهاند، هم چشم به کربلا، شاید در مأموریتهایش کمی تأمل میکرد. امام حسین برایشان هم رهبر قیام علیه سرمایهداری است، هم سمبل عرفان انقلابی. یکیشان میگفت: «اگر دنیا را کسی نجات دهد، فقط این سید است!» نه لنین، نه چهگوارا-فقط سیدالشهداء! ولی چه باید کرد ؟ موساد همهچیز را نمیداند. و این، از شانس ماست
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۸
۵۵
نسل بی سواد - اسلو، نروژ
عقیده من این هست که همیشه باید به ریشه زد . خاک بر سر شانس ما که در ایران بدنیا اومدیم . واقعا شانس آدم خیلی باید کم باشه یه جایی مثل ایران یا افغانستان یا عراق .....بدنیا بیاد. به امید اون روز که انقدر ما بفهمیم و شعور بالا داشته باشیم که بچه در کشوری که آلوده انواع واقسام بیماریهای اجتماعی و سیاسی و منطقه ای هست ، بوجود نیاریم و بچه دار نشویم .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
خدا وکیلی امروز برای بار چهارم به نوشتنت مثبت دادم
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶
۵۰
nima121 - استانبول، ترکیه
شاه هم اومد خمینی رو بکشه ، طومار جمع کردند که خمینی مرجع تقلیده و طبق قانون ، شاه نمیتونه یک مرجع تقلید رو اعدام کنه ، در نتیجه حکومت از اعدام منصرف شد
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
۵۰
nima121 - استانبول، ترکیه
شاه هم اومد خمینی رو بکشه ، طومار جمع کردند که خمینی مرجع تقلیده و طبق قانون ، شاه نمیتونه یک مرجع تقلید رو اعدام کنه ، در نتیجه حکومت از اعدام منصرف شد
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
خدا وکیلی امروز برای بار چهارم به نوشتنت مثبت دادم
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶
۵۵
نسل بی سواد - اسلو، نروژ
عقیده من این هست که همیشه باید به ریشه زد . خاک بر سر شانس ما که در ایران بدنیا اومدیم . واقعا شانس آدم خیلی باید کم باشه یه جایی مثل ایران یا افغانستان یا عراق .....بدنیا بیاد. به امید اون روز که انقدر ما بفهمیم و شعور بالا داشته باشیم که بچه در کشوری که آلوده انواع واقسام بیماریهای اجتماعی و سیاسی و منطقه ای هست ، بوجود نیاریم و بچه دار نشویم .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
3: سلب مالکیت خصوصی؟ بله. لبیک یا حسین؟ دو بار بله! موساد اگر میدانست اینجا بعضیها هم دل به دیالکتیک دادهاند، هم چشم به کربلا، شاید در مأموریتهایش کمی تأمل میکرد. امام حسین برایشان هم رهبر قیام علیه سرمایهداری است، هم سمبل عرفان انقلابی. یکیشان میگفت: «اگر دنیا را کسی نجات دهد، فقط این سید است!» نه لنین، نه چهگوارا-فقط سیدالشهداء! ولی چه باید کرد ؟ موساد همهچیز را نمیداند. و این، از شانس ماست
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:خب ما هم نشستیم بحث کردیم که حالا اگه طرف بخواد نیمرو درست کنه چی؟! یا مثلاً بحث سکس با کودک… یکی از کارشناسهامون گفت: «این متن جدیه یا ما تو لوکیشن فیلم تارانتینو نشستیم؟». خلاصه بعد از ده روز به نتیجه رسیدن: «نه بابا! امکان نداره یه ملت با اون همه تاریخ و فرهنگ بیاد یه همچین فردی رو کنه رهبرش!» گفتن: «جدی جدی اینه؟ این انقلابی مشهوره؟ !». موساد هم اشتباه میکنه. نمیدونست ایران پره از یه جماعتی که از بس تحت تأثیر امامشون بودن، مغزشونو از او قرض گرفته بودن. برای موساد، انقلابی یعنی یه یهودی با شمشیر که میپره وسط میدون، نه کسی که وسط نجف نشسته و با مرغ بحث فقهی میکنه! اگر موساد میدانست که در مملکت ما چقدر مارکسیست اثنا عشری داریم، احتمالاً از تعجب چفیه به سر میکرد! چون اینها هم "سرمایه" را میخوانند، هم "سقای کربلا" را. روز با "مانیفست" میخوابند، شب با "زیارت عاشورا" بیدار میشوند.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بارها عرض کردم، بنده با باجناق وارد بحث نمیشم. چرا؟ چون نه فایدهای داره، نه ضرری کمتر از پیاز داغ قورمهسبزی. وقتی یاد گرفتید که اعتبار یه کشور رو با نرخ نخود و لوبیا جیره بسیج نسنجید، اون وقت شاید ارزش پاسخ شنیدن پیدا کنید. فعلاً لطفاً در همون حاشیهی دلنشینتون بمونید، جای خوبیه، هواش هم تازهست. ولی شاید بد نباشد قسمت دیگر قصه را هم بدانیم.بن باراک دبیر دوم موساد در مستند Mossad: des agents israéliens parlent تولید کانال arte. دربارهی پیشنهادی حرف میزد که شاه ایران و نخستوزیرش بختیار به موساد داده بودن: « این آقای خمینی رو ترور کنید، موساد هم گفته: «نه،چرا؟ چون نمیدونستن با کی طرفن. میگفت: «ما اسم چند تا گروه شنیده بودیم؛ مثل مجاهدین، فداییان، حزب توده ولی خمینی؟! این کیه دیگه؟».میگفتن برا تصمیمگیری، یه تیم کارکشته آوردیم، کتاباشو خوندیم، ترجمه کردیم، تحلیل کردیم. بعد از چند صفحه مونده بودیم بخندیم یا به حال آینده ایران گریه کنیم. مثلاً اونجایی که میگه اگر با مرغ سکس داشته باشید، دیگه حق ندارید اون مرغو کباب کنید!
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۴
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
تو روح خمینی هندی زاده لعنت
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
من بودم در جا ۱۰۰۰۰۰تا ۱۰۰۰۰ تا سکه طلا برای کشتن سید هندی ،جایزه هم میدادم به عراقی ها،البته صدام خودش باس مردک آخوندک رو میکشت بدون اینکه به شاه بگه،حتی گردنم نمیگرفت ،کاری که با امام موسی صدر و نمر نمر و مدرس و خاشقچی شد.عنصر نامطلوب و فاسد مملکت رو نبایست امونش داد که چندین نسلو تباه کنه و کشور گل و بلبل رو به کویر لم یزرع تبدیل بکنه،هر چند اینا فرصت های سوخته ناریخ هست و در جهان موازی و ساینس فیکسن نمود پیدا میکنه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
وای چقدر ایندفه قشنگ نوشتی واقعا تو اینجوری می تونی کتابت و صحافت کنی
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷
۵۰
Tornado1 - استانبول، ترکیه
پس نتیجه می گیریم محمدرضاپهلوی ، حلال زاده بوده و صدام ، زنازاده
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۵
۴۶
سیمرغ ایران - برلین، آلمان
اصلا فرقی نمیکرد چه خمینی ملعون چه یک خر دیگه اونهایی که میخواستند شاه رو بردارند به جای این یک آخوندک دیگه ایی رو میذاشتند اون موقع فقط هدف تشکیل یک خط سبز در برابر شوروی بود. همانطور که این بلا رو سر افغانستان هم آوردند
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
۶۰
ضدبشر - گراتس، اتریش
حضرت جان . از خواب بیدار شو بابا جان . کدام تصمیم شاه درست بود که این هم درست باشه . با ماله کشی به اشتباهات اعلیحضرت که تاریخ عوض نمیشه . بدبختی های کشور نتیجه اشتباهات حضرت خدایگان هست نه دو سه تا تونل کندن و چند کیلومتر جاده ساختن. اگر مثل بچه ادم تصمیم میگرفت که اوضاع اینطوری نمیشد عزیز جان .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
۴۵
chaghalo - برلین، آلمان
بزرگترین اشتباه تاریخ.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۱
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:نه جانم، اشتباه از شاه نبود، اشتباه از شما بود، شما که چنان گول قوری آقا رو خوردید که فکر کردید میخواد مملکتو بده دست مردم. کدوم مردم؟! مردم باید بوق میزدن آقا رد شه. مردم باید جونشونو فدای امام کنن. اون آزادیای که وعده داده شد، تو حوض خانهی آقای خلخالی خفه شد. الانم بعضیها بعد از ۴۵ سال دارن سعی میکنن «انقلاب» رو بشورن، بندازن گردن شاه که مثلاً چرا مذهبی بود! شما دنبال کسی رفتین که میخواست ساعت رو به وقت نجف کوک کنه، نه لندن یا نیویورک.در نهایت، گند ۵۷ یه پروژهی ملی بود؛ همه با هم زدین مملکتو داغون کردین. یه مشت آخوند با عمامه و ریش، یه مشت چریک با کوکتل مولوتف، و یه مشت روشنفکرِ عاشق «بازگشت به خویشتن». حالا هم میخواید بندازین گردن شاه؟ نه عزیز، شاه نه فرشته بود نه شیطان. ولی اونهایی که امروز تو ماه، دنبال نجات میگردن، خودشون شریک جرم بودن.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۱
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بس کن دیگه با این شعر و شعارهای بیسروته که حتی کنتور هم نمیاندازه. شاه از قورباغه شدن نمیترسید، مشکل از تفسیرهای آبکی و لمپنیه که میخواید به زور بچپونید تو حلق بقیه. اینجور چرندیاتو بگیر بذار کنار، بنداز تو کوزه آبشو بخور. اگه واقعاً حرف حساب داری، بزن؛ اگه نه، لطفاً خفه شو. آره جانم، شاه اگه آقا رو میکشت، امروز عکسش فقط تو ماه نبود، تو هر لیوان چایی، ته هر قابلمه قیمه، وسط هر لکهی دیوار هم میدیدنش. یه عده میگفتن «دیدی؟! شکل لبخند آقاست!» بعد هم با شور انقلابی میرفتن نذری میدادن که خدا شاهو لعنت کنه که این گل نرگس معصوم رو کشت. شاه اگه میکشت، از فرداش خاورمیانه صدای ناله روشنفکرهای ترشکرده بلند میشد که «وحشیگری پهلوی رو ببینید!» و اروپا واسش اشک تمساح میریخت. همینهایی که امروز پشت لپتاپشون با اینترنت فیبر نوری، از توی کافیشاپ پاریس مینویسن «تقصیر شاه بود». خب برادر من، اگه تقصیر شاه بود، چرا خودت اونوقت چادر مادربزرگتو انداختی سرت و رفتی دنبال یه ملا که فرق پدال دوچرخه رو با پدال قدرت نمیدونست؟.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
۵۰
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
شاه با اینکه تحصیل کرده و فرنگ دیده بود خیلی خرافی و خشک مذهبی هم بود،شاید اون هم باور کرده بود خمینی ....توله سبک واقع نماینده تمام خیالی رمان است اکر شاه دست به قتل خمینی بزنه امام زمان بلافاصله از فاضلاب جمکران میاد بیرون و شاه را نفرین میکنه و شاه هم فورا تبدیل به قورباغه با سوسک میشه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
۵۰
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
شاه با اینکه تحصیل کرده و فرنگ دیده بود خیلی خرافی و خشک مذهبی هم بود،شاید اون هم باور کرده بود خمینی ....توله سبک واقع نماینده تمام خیالی رمان است اکر شاه دست به قتل خمینی بزنه امام زمان بلافاصله از فاضلاب جمکران میاد بیرون و شاه را نفرین میکنه و شاه هم فورا تبدیل به قورباغه با سوسک میشه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بس کن دیگه با این شعر و شعارهای بیسروته که حتی کنتور هم نمیاندازه. شاه از قورباغه شدن نمیترسید، مشکل از تفسیرهای آبکی و لمپنیه که میخواید به زور بچپونید تو حلق بقیه. اینجور چرندیاتو بگیر بذار کنار، بنداز تو کوزه آبشو بخور. اگه واقعاً حرف حساب داری، بزن؛ اگه نه، لطفاً خفه شو. آره جانم، شاه اگه آقا رو میکشت، امروز عکسش فقط تو ماه نبود، تو هر لیوان چایی، ته هر قابلمه قیمه، وسط هر لکهی دیوار هم میدیدنش. یه عده میگفتن «دیدی؟! شکل لبخند آقاست!» بعد هم با شور انقلابی میرفتن نذری میدادن که خدا شاهو لعنت کنه که این گل نرگس معصوم رو کشت. شاه اگه میکشت، از فرداش خاورمیانه صدای ناله روشنفکرهای ترشکرده بلند میشد که «وحشیگری پهلوی رو ببینید!» و اروپا واسش اشک تمساح میریخت. همینهایی که امروز پشت لپتاپشون با اینترنت فیبر نوری، از توی کافیشاپ پاریس مینویسن «تقصیر شاه بود». خب برادر من، اگه تقصیر شاه بود، چرا خودت اونوقت چادر مادربزرگتو انداختی سرت و رفتی دنبال یه ملا که فرق پدال دوچرخه رو با پدال قدرت نمیدونست؟.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:نه جانم، اشتباه از شاه نبود، اشتباه از شما بود، شما که چنان گول قوری آقا رو خوردید که فکر کردید میخواد مملکتو بده دست مردم. کدوم مردم؟! مردم باید بوق میزدن آقا رد شه. مردم باید جونشونو فدای امام کنن. اون آزادیای که وعده داده شد، تو حوض خانهی آقای خلخالی خفه شد. الانم بعضیها بعد از ۴۵ سال دارن سعی میکنن «انقلاب» رو بشورن، بندازن گردن شاه که مثلاً چرا مذهبی بود! شما دنبال کسی رفتین که میخواست ساعت رو به وقت نجف کوک کنه، نه لندن یا نیویورک.در نهایت، گند ۵۷ یه پروژهی ملی بود؛ همه با هم زدین مملکتو داغون کردین. یه مشت آخوند با عمامه و ریش، یه مشت چریک با کوکتل مولوتف، و یه مشت روشنفکرِ عاشق «بازگشت به خویشتن». حالا هم میخواید بندازین گردن شاه؟ نه عزیز، شاه نه فرشته بود نه شیطان. ولی اونهایی که امروز تو ماه، دنبال نجات میگردن، خودشون شریک جرم بودن.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۱
۴۵
chaghalo - برلین، آلمان
بزرگترین اشتباه تاریخ.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۱
۶۰
ضدبشر - گراتس، اتریش
حضرت جان . از خواب بیدار شو بابا جان . کدام تصمیم شاه درست بود که این هم درست باشه . با ماله کشی به اشتباهات اعلیحضرت که تاریخ عوض نمیشه . بدبختی های کشور نتیجه اشتباهات حضرت خدایگان هست نه دو سه تا تونل کندن و چند کیلومتر جاده ساختن. اگر مثل بچه ادم تصمیم میگرفت که اوضاع اینطوری نمیشد عزیز جان .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
۴۶
سیمرغ ایران - برلین، آلمان
اصلا فرقی نمیکرد چه خمینی ملعون چه یک خر دیگه اونهایی که میخواستند شاه رو بردارند به جای این یک آخوندک دیگه ایی رو میذاشتند اون موقع فقط هدف تشکیل یک خط سبز در برابر شوروی بود. همانطور که این بلا رو سر افغانستان هم آوردند
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
۵۰
Tornado1 - استانبول، ترکیه
پس نتیجه می گیریم محمدرضاپهلوی ، حلال زاده بوده و صدام ، زنازاده
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۵
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
وای چقدر ایندفه قشنگ نوشتی واقعا تو اینجوری می تونی کتابت و صحافت کنی
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
من بودم در جا ۱۰۰۰۰۰تا ۱۰۰۰۰ تا سکه طلا برای کشتن سید هندی ،جایزه هم میدادم به عراقی ها،البته صدام خودش باس مردک آخوندک رو میکشت بدون اینکه به شاه بگه،حتی گردنم نمیگرفت ،کاری که با امام موسی صدر و نمر نمر و مدرس و خاشقچی شد.عنصر نامطلوب و فاسد مملکت رو نبایست امونش داد که چندین نسلو تباه کنه و کشور گل و بلبل رو به کویر لم یزرع تبدیل بکنه،هر چند اینا فرصت های سوخته ناریخ هست و در جهان موازی و ساینس فیکسن نمود پیدا میکنه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
تو روح خمینی هندی زاده لعنت
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بارها عرض کردم، بنده با باجناق وارد بحث نمیشم. چرا؟ چون نه فایدهای داره، نه ضرری کمتر از پیاز داغ قورمهسبزی. وقتی یاد گرفتید که اعتبار یه کشور رو با نرخ نخود و لوبیا جیره بسیج نسنجید، اون وقت شاید ارزش پاسخ شنیدن پیدا کنید. فعلاً لطفاً در همون حاشیهی دلنشینتون بمونید، جای خوبیه، هواش هم تازهست. ولی شاید بد نباشد قسمت دیگر قصه را هم بدانیم.بن باراک دبیر دوم موساد در مستند Mossad: des agents israéliens parlent تولید کانال arte. دربارهی پیشنهادی حرف میزد که شاه ایران و نخستوزیرش بختیار به موساد داده بودن: « این آقای خمینی رو ترور کنید، موساد هم گفته: «نه،چرا؟ چون نمیدونستن با کی طرفن. میگفت: «ما اسم چند تا گروه شنیده بودیم؛ مثل مجاهدین، فداییان، حزب توده ولی خمینی؟! این کیه دیگه؟».میگفتن برا تصمیمگیری، یه تیم کارکشته آوردیم، کتاباشو خوندیم، ترجمه کردیم، تحلیل کردیم. بعد از چند صفحه مونده بودیم بخندیم یا به حال آینده ایران گریه کنیم. مثلاً اونجایی که میگه اگر با مرغ سکس داشته باشید، دیگه حق ندارید اون مرغو کباب کنید!
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۴
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:خب ما هم نشستیم بحث کردیم که حالا اگه طرف بخواد نیمرو درست کنه چی؟! یا مثلاً بحث سکس با کودک… یکی از کارشناسهامون گفت: «این متن جدیه یا ما تو لوکیشن فیلم تارانتینو نشستیم؟». خلاصه بعد از ده روز به نتیجه رسیدن: «نه بابا! امکان نداره یه ملت با اون همه تاریخ و فرهنگ بیاد یه همچین فردی رو کنه رهبرش!» گفتن: «جدی جدی اینه؟ این انقلابی مشهوره؟ !». موساد هم اشتباه میکنه. نمیدونست ایران پره از یه جماعتی که از بس تحت تأثیر امامشون بودن، مغزشونو از او قرض گرفته بودن. برای موساد، انقلابی یعنی یه یهودی با شمشیر که میپره وسط میدون، نه کسی که وسط نجف نشسته و با مرغ بحث فقهی میکنه! اگر موساد میدانست که در مملکت ما چقدر مارکسیست اثنا عشری داریم، احتمالاً از تعجب چفیه به سر میکرد! چون اینها هم "سرمایه" را میخوانند، هم "سقای کربلا" را. روز با "مانیفست" میخوابند، شب با "زیارت عاشورا" بیدار میشوند.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
3: سلب مالکیت خصوصی؟ بله. لبیک یا حسین؟ دو بار بله! موساد اگر میدانست اینجا بعضیها هم دل به دیالکتیک دادهاند، هم چشم به کربلا، شاید در مأموریتهایش کمی تأمل میکرد. امام حسین برایشان هم رهبر قیام علیه سرمایهداری است، هم سمبل عرفان انقلابی. یکیشان میگفت: «اگر دنیا را کسی نجات دهد، فقط این سید است!» نه لنین، نه چهگوارا-فقط سیدالشهداء! ولی چه باید کرد ؟ موساد همهچیز را نمیداند. و این، از شانس ماست
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۸
۵۵
نسل بی سواد - اسلو، نروژ
عقیده من این هست که همیشه باید به ریشه زد . خاک بر سر شانس ما که در ایران بدنیا اومدیم . واقعا شانس آدم خیلی باید کم باشه یه جایی مثل ایران یا افغانستان یا عراق .....بدنیا بیاد. به امید اون روز که انقدر ما بفهمیم و شعور بالا داشته باشیم که بچه در کشوری که آلوده انواع واقسام بیماریهای اجتماعی و سیاسی و منطقه ای هست ، بوجود نیاریم و بچه دار نشویم .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
خدا وکیلی امروز برای بار چهارم به نوشتنت مثبت دادم
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶
۵۰
nima121 - استانبول، ترکیه
شاه هم اومد خمینی رو بکشه ، طومار جمع کردند که خمینی مرجع تقلیده و طبق قانون ، شاه نمیتونه یک مرجع تقلید رو اعدام کنه ، در نتیجه حکومت از اعدام منصرف شد
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بس کن دیگه با این شعر و شعارهای بیسروته که حتی کنتور هم نمیاندازه. شاه از قورباغه شدن نمیترسید، مشکل از تفسیرهای آبکی و لمپنیه که میخواید به زور بچپونید تو حلق بقیه. اینجور چرندیاتو بگیر بذار کنار، بنداز تو کوزه آبشو بخور. اگه واقعاً حرف حساب داری، بزن؛ اگه نه، لطفاً خفه شو. آره جانم، شاه اگه آقا رو میکشت، امروز عکسش فقط تو ماه نبود، تو هر لیوان چایی، ته هر قابلمه قیمه، وسط هر لکهی دیوار هم میدیدنش. یه عده میگفتن «دیدی؟! شکل لبخند آقاست!» بعد هم با شور انقلابی میرفتن نذری میدادن که خدا شاهو لعنت کنه که این گل نرگس معصوم رو کشت. شاه اگه میکشت، از فرداش خاورمیانه صدای ناله روشنفکرهای ترشکرده بلند میشد که «وحشیگری پهلوی رو ببینید!» و اروپا واسش اشک تمساح میریخت. همینهایی که امروز پشت لپتاپشون با اینترنت فیبر نوری، از توی کافیشاپ پاریس مینویسن «تقصیر شاه بود». خب برادر من، اگه تقصیر شاه بود، چرا خودت اونوقت چادر مادربزرگتو انداختی سرت و رفتی دنبال یه ملا که فرق پدال دوچرخه رو با پدال قدرت نمیدونست؟.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:نه جانم، اشتباه از شاه نبود، اشتباه از شما بود، شما که چنان گول قوری آقا رو خوردید که فکر کردید میخواد مملکتو بده دست مردم. کدوم مردم؟! مردم باید بوق میزدن آقا رد شه. مردم باید جونشونو فدای امام کنن. اون آزادیای که وعده داده شد، تو حوض خانهی آقای خلخالی خفه شد. الانم بعضیها بعد از ۴۵ سال دارن سعی میکنن «انقلاب» رو بشورن، بندازن گردن شاه که مثلاً چرا مذهبی بود! شما دنبال کسی رفتین که میخواست ساعت رو به وقت نجف کوک کنه، نه لندن یا نیویورک.در نهایت، گند ۵۷ یه پروژهی ملی بود؛ همه با هم زدین مملکتو داغون کردین. یه مشت آخوند با عمامه و ریش، یه مشت چریک با کوکتل مولوتف، و یه مشت روشنفکرِ عاشق «بازگشت به خویشتن». حالا هم میخواید بندازین گردن شاه؟ نه عزیز، شاه نه فرشته بود نه شیطان. ولی اونهایی که امروز تو ماه، دنبال نجات میگردن، خودشون شریک جرم بودن.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۱
۴۵
chaghalo - برلین، آلمان
بزرگترین اشتباه تاریخ.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۱
۴۶
سیمرغ ایران - برلین، آلمان
اصلا فرقی نمیکرد چه خمینی ملعون چه یک خر دیگه اونهایی که میخواستند شاه رو بردارند به جای این یک آخوندک دیگه ایی رو میذاشتند اون موقع فقط هدف تشکیل یک خط سبز در برابر شوروی بود. همانطور که این بلا رو سر افغانستان هم آوردند
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
تو روح خمینی هندی زاده لعنت
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
من بودم در جا ۱۰۰۰۰۰تا ۱۰۰۰۰ تا سکه طلا برای کشتن سید هندی ،جایزه هم میدادم به عراقی ها،البته صدام خودش باس مردک آخوندک رو میکشت بدون اینکه به شاه بگه،حتی گردنم نمیگرفت ،کاری که با امام موسی صدر و نمر نمر و مدرس و خاشقچی شد.عنصر نامطلوب و فاسد مملکت رو نبایست امونش داد که چندین نسلو تباه کنه و کشور گل و بلبل رو به کویر لم یزرع تبدیل بکنه،هر چند اینا فرصت های سوخته ناریخ هست و در جهان موازی و ساینس فیکسن نمود پیدا میکنه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۵۵
نسل بی سواد - اسلو، نروژ
عقیده من این هست که همیشه باید به ریشه زد . خاک بر سر شانس ما که در ایران بدنیا اومدیم . واقعا شانس آدم خیلی باید کم باشه یه جایی مثل ایران یا افغانستان یا عراق .....بدنیا بیاد. به امید اون روز که انقدر ما بفهمیم و شعور بالا داشته باشیم که بچه در کشوری که آلوده انواع واقسام بیماریهای اجتماعی و سیاسی و منطقه ای هست ، بوجود نیاریم و بچه دار نشویم .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بارها عرض کردم، بنده با باجناق وارد بحث نمیشم. چرا؟ چون نه فایدهای داره، نه ضرری کمتر از پیاز داغ قورمهسبزی. وقتی یاد گرفتید که اعتبار یه کشور رو با نرخ نخود و لوبیا جیره بسیج نسنجید، اون وقت شاید ارزش پاسخ شنیدن پیدا کنید. فعلاً لطفاً در همون حاشیهی دلنشینتون بمونید، جای خوبیه، هواش هم تازهست. ولی شاید بد نباشد قسمت دیگر قصه را هم بدانیم.بن باراک دبیر دوم موساد در مستند Mossad: des agents israéliens parlent تولید کانال arte. دربارهی پیشنهادی حرف میزد که شاه ایران و نخستوزیرش بختیار به موساد داده بودن: « این آقای خمینی رو ترور کنید، موساد هم گفته: «نه،چرا؟ چون نمیدونستن با کی طرفن. میگفت: «ما اسم چند تا گروه شنیده بودیم؛ مثل مجاهدین، فداییان، حزب توده ولی خمینی؟! این کیه دیگه؟».میگفتن برا تصمیمگیری، یه تیم کارکشته آوردیم، کتاباشو خوندیم، ترجمه کردیم، تحلیل کردیم. بعد از چند صفحه مونده بودیم بخندیم یا به حال آینده ایران گریه کنیم. مثلاً اونجایی که میگه اگر با مرغ سکس داشته باشید، دیگه حق ندارید اون مرغو کباب کنید!
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۴
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
3: سلب مالکیت خصوصی؟ بله. لبیک یا حسین؟ دو بار بله! موساد اگر میدانست اینجا بعضیها هم دل به دیالکتیک دادهاند، هم چشم به کربلا، شاید در مأموریتهایش کمی تأمل میکرد. امام حسین برایشان هم رهبر قیام علیه سرمایهداری است، هم سمبل عرفان انقلابی. یکیشان میگفت: «اگر دنیا را کسی نجات دهد، فقط این سید است!» نه لنین، نه چهگوارا-فقط سیدالشهداء! ولی چه باید کرد ؟ موساد همهچیز را نمیداند. و این، از شانس ماست
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:خب ما هم نشستیم بحث کردیم که حالا اگه طرف بخواد نیمرو درست کنه چی؟! یا مثلاً بحث سکس با کودک… یکی از کارشناسهامون گفت: «این متن جدیه یا ما تو لوکیشن فیلم تارانتینو نشستیم؟». خلاصه بعد از ده روز به نتیجه رسیدن: «نه بابا! امکان نداره یه ملت با اون همه تاریخ و فرهنگ بیاد یه همچین فردی رو کنه رهبرش!» گفتن: «جدی جدی اینه؟ این انقلابی مشهوره؟ !». موساد هم اشتباه میکنه. نمیدونست ایران پره از یه جماعتی که از بس تحت تأثیر امامشون بودن، مغزشونو از او قرض گرفته بودن. برای موساد، انقلابی یعنی یه یهودی با شمشیر که میپره وسط میدون، نه کسی که وسط نجف نشسته و با مرغ بحث فقهی میکنه! اگر موساد میدانست که در مملکت ما چقدر مارکسیست اثنا عشری داریم، احتمالاً از تعجب چفیه به سر میکرد! چون اینها هم "سرمایه" را میخوانند، هم "سقای کربلا" را. روز با "مانیفست" میخوابند، شب با "زیارت عاشورا" بیدار میشوند.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷
۵۰
Tornado1 - استانبول، ترکیه
پس نتیجه می گیریم محمدرضاپهلوی ، حلال زاده بوده و صدام ، زنازاده
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۵
۵۰
nima121 - استانبول، ترکیه
شاه هم اومد خمینی رو بکشه ، طومار جمع کردند که خمینی مرجع تقلیده و طبق قانون ، شاه نمیتونه یک مرجع تقلید رو اعدام کنه ، در نتیجه حکومت از اعدام منصرف شد
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
۵۰
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
شاه با اینکه تحصیل کرده و فرنگ دیده بود خیلی خرافی و خشک مذهبی هم بود،شاید اون هم باور کرده بود خمینی ....توله سبک واقع نماینده تمام خیالی رمان است اکر شاه دست به قتل خمینی بزنه امام زمان بلافاصله از فاضلاب جمکران میاد بیرون و شاه را نفرین میکنه و شاه هم فورا تبدیل به قورباغه با سوسک میشه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
خدا وکیلی امروز برای بار چهارم به نوشتنت مثبت دادم
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
وای چقدر ایندفه قشنگ نوشتی واقعا تو اینجوری می تونی کتابت و صحافت کنی
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷
۶۰
ضدبشر - گراتس، اتریش
حضرت جان . از خواب بیدار شو بابا جان . کدام تصمیم شاه درست بود که این هم درست باشه . با ماله کشی به اشتباهات اعلیحضرت که تاریخ عوض نمیشه . بدبختی های کشور نتیجه اشتباهات حضرت خدایگان هست نه دو سه تا تونل کندن و چند کیلومتر جاده ساختن. اگر مثل بچه ادم تصمیم میگرفت که اوضاع اینطوری نمیشد عزیز جان .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
۶۰
ضدبشر - گراتس، اتریش
حضرت جان . از خواب بیدار شو بابا جان . کدام تصمیم شاه درست بود که این هم درست باشه . با ماله کشی به اشتباهات اعلیحضرت که تاریخ عوض نمیشه . بدبختی های کشور نتیجه اشتباهات حضرت خدایگان هست نه دو سه تا تونل کندن و چند کیلومتر جاده ساختن. اگر مثل بچه ادم تصمیم میگرفت که اوضاع اینطوری نمیشد عزیز جان .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
وای چقدر ایندفه قشنگ نوشتی واقعا تو اینجوری می تونی کتابت و صحافت کنی
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷
۴۸
maradona - براتیسلاوا، اسلوواکی
خدا وکیلی امروز برای بار چهارم به نوشتنت مثبت دادم
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶
۵۰
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
شاه با اینکه تحصیل کرده و فرنگ دیده بود خیلی خرافی و خشک مذهبی هم بود،شاید اون هم باور کرده بود خمینی ....توله سبک واقع نماینده تمام خیالی رمان است اکر شاه دست به قتل خمینی بزنه امام زمان بلافاصله از فاضلاب جمکران میاد بیرون و شاه را نفرین میکنه و شاه هم فورا تبدیل به قورباغه با سوسک میشه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
۵۰
nima121 - استانبول، ترکیه
شاه هم اومد خمینی رو بکشه ، طومار جمع کردند که خمینی مرجع تقلیده و طبق قانون ، شاه نمیتونه یک مرجع تقلید رو اعدام کنه ، در نتیجه حکومت از اعدام منصرف شد
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
۵۰
Tornado1 - استانبول، ترکیه
پس نتیجه می گیریم محمدرضاپهلوی ، حلال زاده بوده و صدام ، زنازاده
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۵
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:خب ما هم نشستیم بحث کردیم که حالا اگه طرف بخواد نیمرو درست کنه چی؟! یا مثلاً بحث سکس با کودک… یکی از کارشناسهامون گفت: «این متن جدیه یا ما تو لوکیشن فیلم تارانتینو نشستیم؟». خلاصه بعد از ده روز به نتیجه رسیدن: «نه بابا! امکان نداره یه ملت با اون همه تاریخ و فرهنگ بیاد یه همچین فردی رو کنه رهبرش!» گفتن: «جدی جدی اینه؟ این انقلابی مشهوره؟ !». موساد هم اشتباه میکنه. نمیدونست ایران پره از یه جماعتی که از بس تحت تأثیر امامشون بودن، مغزشونو از او قرض گرفته بودن. برای موساد، انقلابی یعنی یه یهودی با شمشیر که میپره وسط میدون، نه کسی که وسط نجف نشسته و با مرغ بحث فقهی میکنه! اگر موساد میدانست که در مملکت ما چقدر مارکسیست اثنا عشری داریم، احتمالاً از تعجب چفیه به سر میکرد! چون اینها هم "سرمایه" را میخوانند، هم "سقای کربلا" را. روز با "مانیفست" میخوابند، شب با "زیارت عاشورا" بیدار میشوند.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
3: سلب مالکیت خصوصی؟ بله. لبیک یا حسین؟ دو بار بله! موساد اگر میدانست اینجا بعضیها هم دل به دیالکتیک دادهاند، هم چشم به کربلا، شاید در مأموریتهایش کمی تأمل میکرد. امام حسین برایشان هم رهبر قیام علیه سرمایهداری است، هم سمبل عرفان انقلابی. یکیشان میگفت: «اگر دنیا را کسی نجات دهد، فقط این سید است!» نه لنین، نه چهگوارا-فقط سیدالشهداء! ولی چه باید کرد ؟ موساد همهچیز را نمیداند. و این، از شانس ماست
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۸
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بارها عرض کردم، بنده با باجناق وارد بحث نمیشم. چرا؟ چون نه فایدهای داره، نه ضرری کمتر از پیاز داغ قورمهسبزی. وقتی یاد گرفتید که اعتبار یه کشور رو با نرخ نخود و لوبیا جیره بسیج نسنجید، اون وقت شاید ارزش پاسخ شنیدن پیدا کنید. فعلاً لطفاً در همون حاشیهی دلنشینتون بمونید، جای خوبیه، هواش هم تازهست. ولی شاید بد نباشد قسمت دیگر قصه را هم بدانیم.بن باراک دبیر دوم موساد در مستند Mossad: des agents israéliens parlent تولید کانال arte. دربارهی پیشنهادی حرف میزد که شاه ایران و نخستوزیرش بختیار به موساد داده بودن: « این آقای خمینی رو ترور کنید، موساد هم گفته: «نه،چرا؟ چون نمیدونستن با کی طرفن. میگفت: «ما اسم چند تا گروه شنیده بودیم؛ مثل مجاهدین، فداییان، حزب توده ولی خمینی؟! این کیه دیگه؟».میگفتن برا تصمیمگیری، یه تیم کارکشته آوردیم، کتاباشو خوندیم، ترجمه کردیم، تحلیل کردیم. بعد از چند صفحه مونده بودیم بخندیم یا به حال آینده ایران گریه کنیم. مثلاً اونجایی که میگه اگر با مرغ سکس داشته باشید، دیگه حق ندارید اون مرغو کباب کنید!
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۴
۵۵
نسل بی سواد - اسلو، نروژ
عقیده من این هست که همیشه باید به ریشه زد . خاک بر سر شانس ما که در ایران بدنیا اومدیم . واقعا شانس آدم خیلی باید کم باشه یه جایی مثل ایران یا افغانستان یا عراق .....بدنیا بیاد. به امید اون روز که انقدر ما بفهمیم و شعور بالا داشته باشیم که بچه در کشوری که آلوده انواع واقسام بیماریهای اجتماعی و سیاسی و منطقه ای هست ، بوجود نیاریم و بچه دار نشویم .
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
من بودم در جا ۱۰۰۰۰۰تا ۱۰۰۰۰ تا سکه طلا برای کشتن سید هندی ،جایزه هم میدادم به عراقی ها،البته صدام خودش باس مردک آخوندک رو میکشت بدون اینکه به شاه بگه،حتی گردنم نمیگرفت ،کاری که با امام موسی صدر و نمر نمر و مدرس و خاشقچی شد.عنصر نامطلوب و فاسد مملکت رو نبایست امونش داد که چندین نسلو تباه کنه و کشور گل و بلبل رو به کویر لم یزرع تبدیل بکنه،هر چند اینا فرصت های سوخته ناریخ هست و در جهان موازی و ساینس فیکسن نمود پیدا میکنه
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۳۰
گشتاسپ - عمان، عمان
تو روح خمینی هندی زاده لعنت
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۸
۴۵
chaghalo - برلین، آلمان
بزرگترین اشتباه تاریخ.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۱
۴۶
سیمرغ ایران - برلین، آلمان
اصلا فرقی نمیکرد چه خمینی ملعون چه یک خر دیگه اونهایی که میخواستند شاه رو بردارند به جای این یک آخوندک دیگه ایی رو میذاشتند اون موقع فقط هدف تشکیل یک خط سبز در برابر شوروی بود. همانطور که این بلا رو سر افغانستان هم آوردند
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
2:نه جانم، اشتباه از شاه نبود، اشتباه از شما بود، شما که چنان گول قوری آقا رو خوردید که فکر کردید میخواد مملکتو بده دست مردم. کدوم مردم؟! مردم باید بوق میزدن آقا رد شه. مردم باید جونشونو فدای امام کنن. اون آزادیای که وعده داده شد، تو حوض خانهی آقای خلخالی خفه شد. الانم بعضیها بعد از ۴۵ سال دارن سعی میکنن «انقلاب» رو بشورن، بندازن گردن شاه که مثلاً چرا مذهبی بود! شما دنبال کسی رفتین که میخواست ساعت رو به وقت نجف کوک کنه، نه لندن یا نیویورک.در نهایت، گند ۵۷ یه پروژهی ملی بود؛ همه با هم زدین مملکتو داغون کردین. یه مشت آخوند با عمامه و ریش، یه مشت چریک با کوکتل مولوتف، و یه مشت روشنفکرِ عاشق «بازگشت به خویشتن». حالا هم میخواید بندازین گردن شاه؟ نه عزیز، شاه نه فرشته بود نه شیطان. ولی اونهایی که امروز تو ماه، دنبال نجات میگردن، خودشون شریک جرم بودن.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۱
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
1:بس کن دیگه با این شعر و شعارهای بیسروته که حتی کنتور هم نمیاندازه. شاه از قورباغه شدن نمیترسید، مشکل از تفسیرهای آبکی و لمپنیه که میخواید به زور بچپونید تو حلق بقیه. اینجور چرندیاتو بگیر بذار کنار، بنداز تو کوزه آبشو بخور. اگه واقعاً حرف حساب داری، بزن؛ اگه نه، لطفاً خفه شو. آره جانم، شاه اگه آقا رو میکشت، امروز عکسش فقط تو ماه نبود، تو هر لیوان چایی، ته هر قابلمه قیمه، وسط هر لکهی دیوار هم میدیدنش. یه عده میگفتن «دیدی؟! شکل لبخند آقاست!» بعد هم با شور انقلابی میرفتن نذری میدادن که خدا شاهو لعنت کنه که این گل نرگس معصوم رو کشت. شاه اگه میکشت، از فرداش خاورمیانه صدای ناله روشنفکرهای ترشکرده بلند میشد که «وحشیگری پهلوی رو ببینید!» و اروپا واسش اشک تمساح میریخت. همینهایی که امروز پشت لپتاپشون با اینترنت فیبر نوری، از توی کافیشاپ پاریس مینویسن «تقصیر شاه بود». خب برادر من، اگه تقصیر شاه بود، چرا خودت اونوقت چادر مادربزرگتو انداختی سرت و رفتی دنبال یه ملا که فرق پدال دوچرخه رو با پدال قدرت نمیدونست؟.
سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
