ضرب‌ و جرح یک دانش‌آموز توسط ناظم مدرسه؛ پای کودک شکست و لگن‌اش جابجا شد!

کیهان لندن: یک دانش‌آموز ۱۰ ساله در مشهد از سوی ناظم مدرسه مورد ضرب و جرح قرار گرفته و به شدت آسیب دیده بطوری که یک پای کودک شکسته و لگن‌اش جابجا شده است. علت حمله ناظم به کودک، پاشیده شدن چند قطره آب به لباس ناظم هنگام بازی این دانش‌آموز با دوستانش در حیاط مدرسه بوده است.

روزنامه اینترنتی «فراز» با انتشار این خبر نوشته روز یکشنبه ۱۹ اسفندماه «کیان» دانش‌آموز ۱۰ ساله در دبستان پسرانه «امام خمینی» مشهد واقع در خیابان طبرسی شمالی، از سوی ناظم مورد ضرب‌ و جرح شدید قرار گرفته است.


بر اساس این گزارش، در نتیجه برخورد شدید ناظم، کیان از ناحیه ران دچار شکستگی شده و استخوان لگن او جابه‌جا شده است.

کیان اکنون در بیمارستان «هاشمی‌نژاد» مشهد بستری است و به دلیل خرد شدن استخوان ران، به عمل جراحی نیاز دارد.

«فراز» نوشته هر چند والدین این دانش‌آموز از ناظم شکایت کرده‌اند، تاکنون پیگیری از سمت آموزش‌وپرورش صورت نگرفته است.

مادر «کیان یوسفی» در مصاحبه با روزنامه اینترنتی «فراز» گفته «من یکشنبه سر کار بودم که از مدرسه به من زنگ زدند و گفتند بیا پسرت از پله‌ها افتاده است. رفتم دیدم پسرم خیلی بدحال است و به شدت گریه می‌کند. پرسیدم واقعا از پله‌ها افتاده و اینطور شده؟ گفتند بله. موقعی که همراه پسرم و مدیر مدرسه با آمبولانس به بیمارستان می‌رفتیم، پسرم به من گفت معلمم مرا زده است. زمانی که از مدیر سوال کردم، حرف پسرم را تأیید کرد.»

مادر کیان گفته فیلم و مدارک این درگیری کاملا موجود است و نیروهای آمبولانس هم جزئیات حادثه را صورت‌جلسه کرده‌اند.

او در مورد جزئیات حادثه توضیح داده «مثل اینکه وقتی باران آمده، بچه ذوق‌زده بدوبدو می‌کند و در همین حین مقداری آب روی شلوار ناظم پاشیده می‌شود. ناظم اعصابش خرد می‌شود و با لگد به پسرم حمله می‌کند. ران پسر من به خاطر این برخورد می‌شکند. با این وجود، ناظم پسرم را از پشت لباسش می‌گیرد و می‌گوید باید راه بروی. هر چقدر کیان گریه می‌کند و می‌گوید نمی‌توانم راه بروم، ناظم بیشتر پسرم را می‌زند. بعد هم او را پرت می‌کند که لگن‌اش هم جابجا می‌شود.»

در ادامه این گزارش آمده که پدر کیان روز دوشنبه ۲۰ اسفندماه، از محمود نوری، ناظم مدرسه کیان، شکایت کرده اما به گفته مادر این دانش‌آموز، مسئولین آموزش‌ و پرورش تاکنون برای دلجویی از این خانواده و پیگیری وضعیت کیان اقدامی انجام نداده‌اند.

مادر کیان در مصاحبه با روزنامه اینترنتی «فراز» گفته «از اداره آموزش‌ و پرورش تماس گرفتند که می‌خواهند برای عیادت کیان بیایند اما هنوز هیچکس سراغی از ما نگرفته است. مدیر مدرسه هم تا الان یکی دوبار زنگ زده و گفته می‌خواهند بیایند عیادت. می‌گویند به هر حال اتفاق است و ناظم هم آن روز اعصابش خرد بوده است. خب اعصابش خرد باشد که نباید عقده‌اش را آن هم اینطور سر بچه ده ساله خالی کند. کیان فقط بیست‌ودو کیلو وزن دارد، استخوان ران چپش کامل خرد شده و به پلاتین نیاز دارد.»

تنبیه بدنی و آزار روانی دانش‌آموزان از سوی برخی از آموزگاران و مسئولان مدارس در سالهای گذشته با افزایش روبرو شده است. برخی از این برخوردها در پی خشم عمومی گسترده در جامعه به علت مشکلات اقتصادی و معیشتی و برخی از برخوردها نیز به دلیل نگاه ایدئولوژیک مسئولان مدارس در رابطه با ظاهر دانش‌آموزان به ویژه دانش‌آموزان دختر است.

دی‌ماه امسال خبری درباره ضرب‌وجرح یک دانش‌آموز در ارومیه به همراه تصاویری که والدین این کودک منتشر کرده بودند سبب واکنش آموزش و پرورش استان آذربایحان غربی شد.

در اطلاعیه روابط عمومی آموزش و پرورش استان آذربایجان‌غربی ضرب و جرح دانش‌آموز تأیید شده و آمده بود که «به دنبال تنبیه بدنی دانش‌آموز در ارومیه توسط یکی از عوامل مدرسه، موضوع با دستور مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان‌غربی مورد پیگیری جدی قرار گرفته و در دست بررسی است.»

این اطلاعیه تأکید کرده بود که «برخورد قانونی در انتظار متخلف یا متخلفان احتمالی این ماجرا خواهد بود.»

در پاییز امسال نیز سه دختر نوجوان دبیرستانی به اختلاف چند روز در سه استان مختلف ایران خودکشی کردند. علت خودکشی هر سه دانش‌آموز فشارهای ایدئولوژیک به این دختران از سوی مسئولان مدرسه با بهانه رنگ مو و ناخن بوده است.

منابع حقوق‌بشری هفتم آذرماه امسال گزارش دادند سوگند زمانپور دانش‌آموز ۱۶ ساله در استان خوزستان خودکشی کرده و جان باخته است.

در آبان‌ماه نیز خبر خودکشی دو دختر دانش‌آموز در استان‌های تهران و فارس منتشر شده بود. سه‌شنبه ۱۵ آبان‌ماه خبر خودکشی آرزو خاوری دانش‌آموز ۱۶ ساله افغانستانی منتشر شد. او دانش‌آموز یکی از مدارس شهرری بود و علت اقدامش برخورد مدیر مدرسه با او بر سر نوع پوشش و تهدید به اخراج از مدرسه اعلام شده است. آموزش‌ و پرورش شهرستان‌های تهران در واکنش به این خبر بدون اشاره به موضوع خودکشی، آن را «حادثه» قلمداد کرده و اعلام کرد که «عصر روز یکشنبه ۱۳ آبان‌ماه ۱۴۰۳  یکی از دانش‌آموزان دختر تبعه افغانستان ساکن شهرری، پس از ترک مدرسه، بر اثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاش‌های تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.»

دو روز بعد و در روز پنجشنبه ۱۷ آبان‌ماه امسال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان از خودکشی یک نوجوان به‌ نام آیناز کریمی به‌ دلیل فشارهای ناشی از برخورد سختگیرانه مدرسه‌اش در شهرستان کازرون واقع در استان فارس خبر داد.

آیناز دانش‌آموز پایه دوازدهم و ۱۷ ساله در مدرسه قبازرد روستای دریس درس می‌خواند و به گفته برادرش، مدیر مدرسه او را اخراج کرده بود.

خودکشی سوگند هفدهمین مورد خودکشی دانش‌آموزان از ابتدای سال ۱۴۰۳ بود که خبر آنها منتشر شده است. از این تعداد ۱۴ مورد منجر به مرگ شده و تنها سه دانش‌آموز نجات پیدا کرده و به زندگی بازگشته‌اند!
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۷۵
Butler - سیدنی، استرالیا

وقتی با سهیمه بسیج و نوکری اخوند معلم میشی معلوم‌همچین بلایی سر بچه مردم میارید
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۲
۴۵
دو کلمه حرف حساب - حصارک، ایران

ای لعنت بر تو . این موجود باید ۵ سال بزدازنش تو یک گاو داری که فقط پهن جمع کند.
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) فرهنگ زشت و غیر‌انسایی با نام "برخورد فیزیکی‌ و کتک‌زدن"، شوربختانه در ایران از دیرباز نهادینه شده است. کتک‌خوردن فرزندان از جانب پدر، کتک‌خوردن بچه‌مدرسه‌ای‌های اپتدایی و حتا دبیرستانی از جانب ناظم و معلم‌ها، کتک‌کاری مردم در اجتماع ایران فقط و فقط بخاطر یک تصادف ساده دو ماشین، و و و، همگی‌ نشان از وجود خشونت‌های آشکار در بطن فرهنگ ایران دارد. - بنده خودم در دوران کودکی و نوجوانی، از کلاس سوم دبستان تا میانه‌ی دبیرستان، هفته‌ای حداقل سه چک (سیلی‌) و چند لگد‌ و چند پس‌گردنی‌ از جانب پدرم بودم. حتا یک‌بار با پرت‌کردن برس قطور چوبی از فاصله‌ای نزدیک به سر من، پیشانی‌م خون آمد و ضرب دید. - مادرم فقط چند تک‌بار مرا زد، که البته ایشان هم وقتی‌ کلاس دوم دبیرستان بودم، روزی از فاصله‌ای که در اتاق هال ایستاده بودم، لیوان به سمت من پرت کرد، که من جاخالی دادم و لیوان خورد به دیوار،و کمی‌ کچ دیوار به زمین ریخت، که اگر جاخالی نداده بودم، به سر و صورت‌ام برخورد می‌کرد. - زمانی‌ که پدرم من را کتک می‌زد، اگر به پس سرم با دست ضربه شدید می‌زد، مادرم می‌گفت که به سرش نزن! چون خنگ می‌شه!. ~ (ادامه....
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) دلیل تمام این کتک‌خوردن‌های‌ من از جانب به‌ویژه پدرم، دلایلی بسیار ابلهانه بود. برای نمونه می‌گفت بیا برویم خانه‌ی پدر‌بزرگ (والدین ایشان)، من می‌گفتم که ما چند روز پیش آن‌جا بودیم، الان می‌خواهم تلویزیون نگاه کنم، بعد ایشان باز اصرار می‌کرد، و من می‌-گفتم که کشتی‌ ما رو با والدین‌ت، - و سپس ایشان صورت‌ش خشمگین شدید می‌شد و تق! (یعنی یا سیلی‌ یا لگد یا پس‌سری یا پس‌گردنی). و یا این‌که در موارد عادی، وقتی‌ دیدگاه‌ام را درباره‌ی مسایل می‌گفتم، والدین‌ام می‌گفتند که تو این حرف‌ها رو توی کدام کتاب خوندی؟؟؟ با کی‌ نشست و برخاست می‌کنی‌؟؟؟، - و سپاس کتک!. و این درحالی بود که من هیچ حرف بدی نمی‌زدم، فقط راجع به مسایل زندگی‌، دیدگاه خودم را بیان می‌کردم. / - شوربختانه مساله‌ی کتک‌زدن و برخورد فیزیکی‌ و خشونت، در سریال‌ها و سینمای ایران نیز هم از دیرباز وجود داشته و دارد. - اگر فیلم جنگی و یا جنایی هست، که خب دلیل موجه برای نشان دادن خشونت دارد، اما وقتی‌ فیلم اجتماعی و داستانی‌ هست، نباید برخورد فیزیکی‌ را نشان دهند، چون تماشای خشونت، تقلید از خشونت را در جامعه ایجاد می‌کند. ~ (ادامه ....
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۱
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) اتفاقا چندی پیش، یک سریال ایرانی که برای سال‌های اخیر هست را از نت گرفتم، بر روی فلش‌مموری ریختم (برای اتصال به تلویزیون)، تا مثل هرچند وقت یک‌بار، فضا و حال و هوایی از ایران امروز ببینم. - نام سریال هست "تعطیلات رویایی" که در نوروز ۱۳۹۷ در ایران پخش شده. ارزش یک‌بار دیدن را دارد. اما نشان دادن این‌که پدر‌زن به داماداش دایم ضربه به دست و تن او می‌زند، و همچنین وحشتناک‌تر این‌که داماد سر جوانی‌ که فراش مدرسه هست را به‌گونه‌ای ظالمانه به درب آهنی می‌کوبد و سر طرف خون می‌‌آید !!! (تا جلوی والدین زن‌اش، دامادی مهم به‌شمار آید !!!) چنین رفتارهایی بسیار بدآموزی دارند!. ~ (ادامه ....
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۴) - ما انسان‌ها، موجوداتی مقلد هستیم، - اگر خوبی‌ ببینیم، خوبی‌ را تقلید خواهیم داشت، اگر بدی و خشونت ببینیم، درصد این‌که ما نیز خشونت را تقلید کنیم، بسیار بالا هست. - در ایران باید با برخورد فیزیکی‌ از جانب والدین و مسولان مدرسه و همچنین بین مردم، به‌شکل جرم نگاه شود، و با خاطیان باید برخورد قانونی شود (چه پدر باشد، چه ناظم و چه دو نفر در خیابان). - همچنین نشان‌دادن خشونت در فیلم‌ها و سریال‌های سبک غیر‌جنگی و غیر‌جنایی، باید ممنوع گردد.
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۳
۶۲
یا فاطمه زهرا - کپنهاگ ، دانمارک
یبار معلم پرسان کرد، هفت هفت تا چند تا میشه، قبلی‌ها رو درست پاسخ داده بودم. ولی اشتباهی گفتم، مداد گذاشت لای انگشتام و فشار داد. ولی هنوز هم هفت هفتا رو بعضی اوقات اشتباه میگم.
‌پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.