سکس در برابر طلا در جنگلهای آمازون
رأی دهید
شهر زادگاه او، ایتایتوبا واقع در ایالت پارا در شمال برزیل، در مرکز تجارت غیرقانونی استخراج طلا در این کشور قرار دارد، بنابراین یکی از دوستانش پیشنهاد کرد که پول لازم را با رابطه جنسی با معدنچیان در اعماق جنگل آمازون تامین کند.
او می گوید: «رفتن به معدن، یک قمار بود زیرا زنان در آنجا به شدت تحقیر میشوند، ممکن است به صورتشان سیلی بزنند و سرشان فریاد بکشند.»
او به یاد میآورد که «یک بار من در اتاق خوابم خوابیده بودم که مردی از پنجره به داخل اتاق پرید و اسلحه را روی سرم گذاشت. وقتی پول میدهند، میخواهند زنان را تصاحب کنند.»
دایان موفق شد پول مراسم تشییع و کفن و دفن همسرش را به این ترتیب به دست آورد و در سن ۱۸ سالگی اولین فرزندش متولد شد.
طی ۱۶ سال گذشته، مانند بسیاری دیگر از زنان در ایتایتوبا، به طور دورهای به معادن باز میگشت تا به عنوان آشپز، رختشو، خدمتکار و کارگر جنسی کار کند.
او اکنون دارای یک خانواده هفت نفره است که باید معاش آنها را به شکلی تامین کند.
او چهار سال بعد با صاحب یک بار آشنا شد و فعالیت به عنوان کارگر جنسی را کنار گذاشت و در عوض خانم رئیس یک روسپیخانه شد و اخیرا از این کار هم کنارهگیری کرده تا از خواهرزادهاش مراقبت کند.
زندگی در روستاهای معدنی واقع در جنگلهای بارانی سخت است. بیشتر این روستاها از یک جاده خاکی، چند میخانه و یک کلیسا تشکیل شدهاند.
اما خود معدنچیان در محلهایی حتی دوردستتر زندگی میکنند، در کلبههای ساخته شده از چوب و برزنت، در احاطه مارها و جگوارها، و پس از خاموش شدن ژنراتورهای برق در تاریکی مطلق.
زنانی که به عنوان آشپز در این محلها کار میکنند باید در کنار مردان در این اردوگاهها زندگی کنند.
ناتالیا اضافه میکند که معدنچیان هر وقت طلا پیدا میکنند و پولی برای خرج کردن دارند در روستاها ظاهر میشوند. زنان میگویند گاهی اوقات باید آنها را متقاعد کرد که قبل از رابطه جنسی دوش بگیرند.
اداره فاحشه خانه بر اساس قوانین برزیل غیرقانونی است، اما ناتالیا میگوید که او هیچ حقالزحمهای دریافت نکرده، فقط کارکنانی را برای بار استخدام کرده و اتاقهایی را هم کرایه میدهد.
زنان جوان با او تماس میگیرند و درخواست کار میکنند، و او گاهی اوقات مجبور است برای سفر به آنها پول قرض بدهد. از ایتایتوبا تا این محل با ماشین هفت ساعت راه است.
ناتالیا حتی قبل از ازدواج هم پول زیادی به دست آورده بود.
او اکنون در ایتایتوبا دارای یک خانه شخصی، یک موتور سیکلت و مقدار قابل توجهی طلاست که گاهی اوقات به صورت دو سه گرم به عنوان دستمزد در برابر کار جنسی دریافت میکرد.
هدف او در حال حاضر تحصیل در رشته حقوق یا مهندسی ساختمان است.
او میگوید که برخی از زنان در ایتایتوبا، که به آن لقب شهر سنگ طلا داده شده است، با پولی که به دست آوردهاند، کسب و کار خوبی راه انداختهاند.
اما ورود به شهرکهای معدنچیان و محیط خشن و قانونگریز آن ریسک بزرگی است.
در حالیکه آسیبهای زیست محیطی این معادن به خوبی شناخته شده است، هزینههای انسانی آن - که سازمان ملل میگوید شامل خشونت، بهرهکشی جنسی و قاچاق انسان است - تا حد زیادی ناشناخته مانده است.
یک فروشنده فلزات گرانبها به بیبیسی گفت که طلای غیرقانونی به دست آمده از این معادن معمولا به عنوان طلا از یک تعاونی معدنکاران سر در میآورد و قبل از صادرات و استفاده از آن برای ساخت جواهرات یا قطعات تلفن همراه یا سایر کالاهای الکترونیکی، برچسب دوباره میخورد.
کانادا، سوئیس و بریتانیا سه مشتری اصلی طلای برزیل هستند. به گفته اندیشکده اسکوهاس، بیش از ۹۰ درصد کل صادرات طلا به اروپا از مناطقی است که در آنها استخراج غیرقانونی معادن طلا ادامه دارد.
سال گذشته جسد رائیله سانتوس، ۲۶ ساله که در اتاقی در نزدیکی معدن طلای کویو-کویو در فاصله ۱۱ ساعت رانندگی از ایتایتوبا زندگی میکرد، پیدا شد.
رایلین، خواهر بزرگ رائیله، میگوید مردی به او برای رابطه جنسی پیشنهاد پول داد و او نپذیرفت، بنابراین این مرد بعدا او را پیدا کرد و تا حد مرگ کتک زد.
رایلین میگوید: «هر روز زنان زیادی میمیرند. من در کنار معدن به دنیا آمدم، در کنار معدن بزرگ شدم اما حالا میترسم در کنار معدن زندگی کنم.»
یک مرد در ارتباط با قتل رائیله دستگیر شده است، اما هنوز محاکمه نشده است. این مرد تمام اتهامات وارده به خود را رد میکند.
وسعت مناطق معادن غیرقانونی طلای در برزیل طی ۱۰ سال منتهی به سال ۲۰۲۳ بیش از دو برابر شد و به ۲۲۰ هزار هکتار رسید - مساحتی بزرگتر از کلانشهر لندن.
کسی نمیداند چند نفر زن در این مناطق کار میکنند یا حتی چند معدنچی غیرقانونی در آنها به کار مشغولند. دولت برزیل میگوید که جدیدترین ارقام میتواند از ۸۰ هزار تا ۸۰۰ هزار باشد.
در دوره ریاست جمهوری لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، دولت اقداماتی را برای بستن معادن غیرقانونی و جلوگیری از خرید طلای تولیدی توسط دلالان انجام داده، اما قیمت بالای طلا همچنان بسیاری از مردان را وسوسه میکند تا بخت خود را در این معادن بیازمایند.
دایان میخواهد کار در مناطق معدنی را به دلیل خطرات و عوارض سختی که بر جسمش وارد میکند کنار بگذارد.
او در حال برنامهریزی برای سفری است که امیدوار است آخرین سفر او باشد.
هدفش این است که در عرض دو یا سه ماه به اندازه کافی درآمد کسب کند که بتواند در بازگشت یک اغذیه فروشی باز کند، اگرچه احتمال این را هم میدهد که نتواند به این هدف برسد.
او میگوید هر وقت تنها میشود و در جنگل قدم میزند، نگران فرزندانش است.
او میگوید: «به تلاشم ادامه میدهم، تا زمانی که دیگر نتوانم چون فکر میکنم روزی فرزندانم خواهند گفت: مادرمان خیلی زحمت کشید. او به خاطر ما آنچه را که بر او گذشت تحمل کرد و هرگز تسلیم نشد.»