پروژه «عبور از خامنهای با خامنهای»
رأی دهید
مصاحبه جدید عباس پالیزدار، عضو هیات تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضاییه، واکنشهای گستردهای را در ایران به دنبال داشته است. از جمله، خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه، با «پروژه» دانستن «اظهارات مشکوک او درباره رهبری آینده نظام»، خواستار برخورد سریع دادستانی با او شده است.
عباس پالیزدار در مصاحبه خود با سایت «دیدهبان ایران»، موکدا از رهبر شدن مجتبی خامنهای حمایت کرده که به خودی خود، پدیده غریبی نیست. ولی او برای توجیه این گذار، از مسیری تامل برانگیز وارد شده: مدافعان سنتی مجتبی خامنهای، عمدتا «استمرار عصر خامنهای» را در گرو جانشینی فرزند او دانسته و برای تحقق آن، چشم به اجماع اصولگرایان داشتهاند. روایت جدید اما، میکوشد راه «عبور از عصر خامنهای» را جانشینی پسرش معرفی کند و در این مسیر، سعی در جذب اصلاح طلبان دارد.
بین سطور اظهارات پالیزدار، در درجه نخست موکول دانستن مقابله با فساد در ایران به پایان مسئولیت آیتالله خامنهای است، و در درجه بعد، تلاش برای جا انداختن تعریف جدیدی از «اصلاحات» به سردمداری مجتبی خامنهای. مهم تر آنکه عباس پالیزدار در جریان گفتگو، خود را پشتگرم به جریانی میداند که خاستگاهش را، بخشی از «دستگاه اطلاعاتی نظام» معرفی میکند.
گره زدن مبارزه با فساد به «تغییر» رهبر
در گفتگوی عباس پالیزدار، رهبر جمهوری اسلامی ایران فردی معرفی میشود که با فساد مخالف است و وقتی در جریان تخلف مسئولان قرار میگیرد، دستور پیگیری میدهد. با وجود این، بین سطور روایتهای او از رهبر، حکایت دیگری دارد.
پیش از هر چیز، پالیزدار تاکید دارد که گزارش او در مورد فسادهای مالی چهرههای حکومتی -شامل منصوبان علی خامنهای- به اطلاع شخص اول نظام رسیده، ولی در عمل، باعث مجازات آنها نشده است. مسئولان قوه قضاییه، البته اتهامات پالیزدار علیه مقامهای ارشد حکومتی را به طور رسمی تکذیب کردهاند، ولی روایت پالیزدار این است که رئیس وقت قوه، محمود هاشمی شاهرودی، در حضور رهبر «حداقل ۸۰ تا ۸۵ درصد» گزارش او را درست دانسته است.
عباس پالیزدار نقل میکند در گزیده گزارشی که از پروندههای «فساد» ۵۲ چهره حکومتی -و به واسطه ابوالقاسم خزعلی عضو سابق شورای نگهبان- به دست رهبر رسانده، مشخصا در مورد فعالیتهای خانواده محمود هاشمی شاهرودی و نیز محمد یزدی -رئیس قبلی قوه - اطلاعرسانی کرده است. میدانیم که هاشمی شاهرودی بعدا، به حکم ولی فقیه، به ریاست محمع تشخیص مصلحت نظام میرسد و در همان سمت از دنیا می رود. محمد یزدی هم در شرایطی میمیرد که طی بیش از دو دهه، فقیه منصوب رهبر در شورای نگهبان بوده است.
پالیزدار یادآوری میکند که درواقع، به جای مجازات افشا شدگان، خودش هدف مجازات قرار گرفته است: «دستگاه قضایی عمدا با من برخورد کرد... پیام دستگیری من چراغ سبزی به مفسدین بود که بخورید و پچاپید.» او از تجربیاتش نتیجه میگیرد که افشای نام متخلفان اقتصادی «علاوه بر دردسرآفرینی که دارد فایدهای هم ندارد».
عباس پالیزدار تصریح میکند: «به ما میگویند نگویید فساد سیستمی شده، اما من که میگویم بدتر از این است. متاسفانه کشورمان در فساد غرق شده است.» مخاطب غیرمستقیم این سخن، رهبر جمهوری اسلامی است که در سخنرانی معروفی در ۱۷ خراد ۹۶ گوشزد میکند: «فساد در کشور سیستمی نشده. هر کس میگوید سیستمی است بیخود میگوید.»
پالیزدار معتقد است «فاسدین اصلی» در چنان «ردههای حاکمیتی» بالایی قرار دارند که کسانی در حد وزرا، در مقابل آنها «عددی نیستند». او نتیجه میگیرد که تا وقتی وضع چنین است «فساد جمع نمیشود»، هرچند ابراز امیدواری میکند «با حضور آقا مجتبی در رهبری آینده مبارزه با فساد جدی شود». تاکیدی که معنای صریح آن، غیرممکن بودن مبارزه با مفاسد اقتصادی در زمان مسئولیت علی خامنهای است.
او در پاسخ به این سوال که «چرا برخورد با مفسدین اقتصادی انجام نمیشود و باید منتظر ایجاد تغییرات بمانیم؟» بر گزاره «تغییرات، لازمه انجام این کار است» پافشاری میکند. بعد توضیح میدهد امکان برخورد با «آدمهای فاسد» در حاکمیت، در زمان رهبران اول و دوم جمهوری اسلامی ایران فراهم نبوده، اما «آقا مجتبی این روحیه را دارد که با فساد مبارزه جدی کند»؛ که تاکیدی جداگانه بر جدی نبودن رهبر فعلی در مبارزه با فساد است.
عباس پالیزدار همچنین، بهصراحت اعضای دفتر علی خامنهای را درگیر فساد میداند و نقل میکند که در گزارش فسادهای مالی، اسامی این اعضای متخلف هم وجود داشته -اگرچه نام آنها را نمیبرد. پالیزدار میگوید وقتی ابوالقاسم خزعلی گزارش او را به شخص اول نظام رسانده، رهبر گفته متن را برای بررسی به اعضای دفترش میدهد که با اصرار خزعلی، نهایتا قبول کرده برای خواندن گزارش وقت بگذارد. البته خبری از برخورد بعدی با اعضای دفتر به اتهام فساد در دسترس نیست.
در عین حال، در ادامه روایت عباس پالیزدار آمده که رهبر بعد از دیدن گزارش، خواسته تا پالیزدار را هم ببیند، ولی در روز موعود «هماهنگکنندگان بیت اجازه ورود او به بیت را ندادهاند».
ادعای مشابه پالیزدار، به نقل از ابوالقاسم خزعلی، مربوط به زمانی است که علی خامنهای، محمود هاشمی شاهرودی رئیس وقت دستگاه قضایی را احضار کرده تا از او در مورد رسیدگی احتمالی به پروندههای فساد سوال کند. روایت پالیزدار چنین است: «آقا به شاهرودی فرموده بودند: معاونان خودت هم [درگیر فساد] هستند. شاید رویشان نشده بود بگویند: خودتان هم هستید.» پذیرش چنین روایتی به مفهوم آن است که رهبر، نام رئیس قوه قضاییه را در فهرست متخلفان اقتصادی دیده، ولی در مورد تخلفاتش، از او سوال نکرده است.
عباس پالیزدار در بخشی جداگانه از اظهارات خود، از مجازات نشدن سعید مرتضوی دادستان اسبق تهران بر سر پروندههای مالی مختلف و نیز پرونده کشتهشدگان کهریزک ابراز نارضایتی میکند. در عین حال اما، نقل قولی را از مرتضوی ذکر میکند که از پشتگرمی نامبرده و اقداماتش به رهبر حکایت دارد.
پالیزدار میگوید در دادسرای انتظامی قضات، مرتضوی با صدای بلند اعلام کرده بود: «من از شخص اول مملکت برای هر کاری نامه دارم».
اشارات عباس پالیزدار به مجتبی خامنهای، اتفاق منحصر به فردی نیست. اما دفعات و نوع اشارات به او، غیرمتعارف است.
پالیزدار در جریان گفتگوی خود، ۲۲ بار از مجتبی خامنهای نام میبرد، که در اغلب موارد، برای پافشاری بر یک ادعای واحد است: «اینکه اگر او جانشین پدرش شود، وضع مملکت به سامان خواهد شد.»
عباس پالیزدار از جمله، مدعی برخورداری از اطلاعاتی اختصاصی است که از کاندیداتوری حتمی مجتبی خامنهای برای جانشینی پدر حکایت دارند. پالیزدار میگوید «کسی را بالاتر از ایشان نداریم که به مسائل اجرایی و شرایط کشور مشرف باشد» و مصر است که اگر مجتبی خامنهای بیاید «گردن مفسدان اقتصادی را میشکند».
او حتی می کوشد این امید را ایجاد کند که تحت رهبری مجتبی خامنهای، «غیر از مبارزه با فساد» اصلاحاتی در حد «آزادیهای اجتماعی» و «آزادی فعالین سیاسی از زندان» هم ممکن خواهد شد. او به علاوه ابراز امیدواری میکند که با«حضور آقا مجتبی در عرصه رهبری آینده»، زمینه «فعالیت واقعی و درست رسانهها» فراهم شود.
عباس پالیزدار با رد تغییر وضعیت با «انقلاب» تصریح دارد: «من با اصلاحات بنیادین موافق هستم... منظورم از اصلاحات، جبهه اصلاحات و… نیست، بلکه بحث اصلاحات به معنای واقعی است». او میگوید «با آمدن آقا مجتبی به عرصه رهبری آینده کشور این اتفاق می افتد» و امید دارد که حضور این فرد در راس حکومت، باعث «اصلاحات بنیادین» در کشور شود.
تلاش برای امیدآفرینی به فرزند رهبر برای «اصلاحات بنیادین» یا «مبارزه با فساد»، در حالی صورت می گیرد که برخی از همکاران سابق مجتبی خامنهای، توصیفات متفاوتی را از او ارائه کردهاند. از جمله، محمد سرافراز رئیس اسبق صداوسیما، روایت میکند که حدود دو دهه، به همراه مجتبی خامنهای در جلساتی پنج نفره برای تصمیمگیری در موضوعات سیاسی و امنیتی شرکت میکرده و شاهد «علاقه خاص او به پروندهسازیهای اخلاقی و اقدامات توطئهآمیز علیه چهرههای سیاسی» بوده است. سرافراز به علاوه، در کتاب خاطرات خود که در سال ۱۳۹۸ بیرون داده، نامبرده را متهم به «حمایت از تخلفات اقتصادی اطلاعات سپاه و فسادهای مالی در صداوسیما» کرده است.
حتی شخص پالیزدار هم، در گفتگوی خود علی رغم فسادستیز دانستن مجتبی خامنهای، به رفتار او در مواجعه با موارد عینی فساد اشاراتی معنی دار انجام میدهد.
عباس پالیزدار حکایت میکند با فردی که «از طرف آقا مجتبی بوده» ملاقات داشته و او را در جریان تلاش پدر همسر مجتبی خامنهای، غلامعلی حداد عادل، برای «حذف نام خودش و ۷ نفر دیگر از از گزارش پروندههای فساد» قرار داده است.
به بیان عباس پالیزدار، فردی که از طرف مجتبی خامنهای به دیدنش آمده، اصرار داشته که کل ۵۴ هزار صفحه مستندات پروندههای فساد را از او بگیرد و این پافشاری باعث شک پالیزدار شده است. او میگوید در واکنش، هشدار داده است: «اگر برخوردی با من صورت گیرد، کل اسناد و اطلاعات را منتشر میکنم. اطلاعاتم جایی است که قابل انتشار است.» پالیزدار میافزاید فرستاده مجتبی خامنهای در پاسخ گفته: «داری تهدید میکنی؟»
عباس پالیزدار افشاگریهای خود را، هماهنگ با حلقهای از نیروهای حکومتی ایران میداند. حلقهای که به طور مشخص، خاستگاه آن وزارت اطلاعات معرفی می شود.
مثلا او در ارتباط با یکی از گفتگوهای قبلی خود میگوید: «چند وقت پیش مصاحبهای کردیم و دوستان وزارت اطلاعات از من خواستند آن موضوع را باز کنیم و باز هم کردیم. طرف [فرد متخلف]، متاسفانه با یک دستگاه اطلاعاتی دیگری همراه بود.»
احتمالا تعجبی ندارد که صحبتهای جدید پالیزدار، واکنش شدید سایت «مشرق نیوز» را به همراه داشته که منتسب به سازمان اطلاعات سپاه محسوب میشود. مشرق نیوز انتشار اظهارات اخیر را نشاندهنده این دانسته که «آنسوی پرده، وقایع خطرناکی در حال سوگیری است». در پاسخی متقابل، سایت «دیده بان ایران»، منتشر کننده گفتگوی عباس پالیزدار، مشرق نیوز را «ارگان اطلاعرسانی نزدیک به جریان انحرافی در محفل امنیتی خاص» نامیده است.
پالیزدار در جایی از مصاحبه خود، در مقابل این سوال قرار میگیرد که «چرا دادههای افشاگریها و مطالب شما از طریق نهادهای امنیتی به دست شما میرسد؟» او پاسخ میدهد: «اگر بخواهم خیلی واضح بگویم، شاید دستگاههای امنیتی رضایت نداشته باشد. اما قطعا آدمهایی در دستگاه امنیتی هستند که با ما همکاری میکنند.» پالیزدار میافزاید: «چون علاقهمند هستند که پرونده به جایی برسد به سراغ من میآیند و میگویند اگر پرونده رسانهای شود، ما دوباره میتوانیم آن را جلو ببریم تا به نتیجه برسد.»
عباس پالیزداردر عین حال تعریف میکند برخی از منابع اطلاعاتی او، هدف انتقامگیری قرار گرفتهاند. او از جمله، ماموری را مثال میزند که به دلیل ارائه اطلاعات، در خیابان چاقو خورده است. بعد، در پاسخ به این سوال که آیا آن مامور جان سالم به در برده یا نه پاسخ میدهد: «الحمدالله زنده و هنوز در سیستم امنیتی وزارت اطلاعات مشغول است.»
پالیزدار همچنین ابراز تاسف میکند که مسعود پزشکیان، «حاج حبیبالله» (حبیبالله حقیقی)، از معاونین اسبق وزارت اطلاعات را، به سمت ریاست بازرسی ویژه ریاست جمهوری منصوب نکرده؛ با این استدلال که «ایشان یکی از عناصر دلسوز، توانمند و کاردرست وزارت اطلاعات هستند.»
به طور کلی قابل توجه است که عباس پالیزدار در افشاگری های خود، اتهامی را متوجه مدیران یا مجموعه وزارت اطلاعات و فعالیتهای اقتصادی آن نمیکند. در افشاگریهای او، حتی اشاره ای به فعالیتهای سپاه نیز، که عملا بزرگترین کارتل اقتصادی ایران محسوب می شود، به چشم نمی خورد. آن هم در شرایطی که فعالیتهای اقتصادی این نهاد، همواره موضوع افشاگریهای گسترده باندهای رقیب حکومتی علیه یکدیگر بوده است.
تنها یادآوری -غیرمستقیم- پالیزدار در مورد سپاه، بخشی از اظهارات اوست که حکایت دارد اطرافیان محمد یزدی کارخانه «لاستیک دنا» را، بعد از تصاحب «وارد بورس کردند» و این کارخانه نهایتا به «تیم آقای صفوی» رسید -که به اطرافیان یحیی صفوی فرمانده اسبق سپاه و مشخصا برادر او مجتبی صفوی مدیرعامل وقت لاستیک دنا اشاره دارد.
در لابه لای اظهارات عباس پالیزدار، البته علاوه بر جهتگیریهای سیاسی، ردپای اهداف شخصی هم قابل تشخیص است.
به عنوان نمونه، واضح است که او، خود را شایسته جایگاهی بسیار بالا در نهادهای ارشد «نظارتی» میداند و علاقه دارد بازرس ویژه مجتبی خامنهای و مسعود پزشکیان باشد.
پالیزدار در قسمتی از مصاحبه، پس از ابراز امیدواری به رهبری مجتبی خامنهای و «جدی» شدن مبارزه با فساد در زمان او میگوید: «ما هم حاضریم که در کنار ایشان برای مبارزه با فساد سربازی کنیم، به عنوان بازرس ویژه... برای جمع کردن پروندههای فساد در کشور... گردن مفسدین اقتصاد بزرگ کشور را بزنیم.» او حتی ابراز امیدواری میکند که «بهزودی این اتفاق محقق شود» که به نوعی، به معنی آرزوی پایان سریعتر دوران رهبری علی خامنهای است.
عباس پالیزدار از سوی دیگر، در ارتباط با مسعود پزشکیان میگوید: «اگر من به عنوان بازرس ویژه رئیسجمهور منصوب شوم، قطعا نمیگذارم وزارتخانهها وارد خلاف شوند... اسم من بیاید خود به خود آنها -مفسدین- غلاف میکنند، زیرا میدانند که پالیزدار نه اهل معامله است و نه بیسواد و هالو.»
عباس پالیزدار در اشاراتی جداگانه، نقل میکند که از محمود احمدینژاد شنیده است: «از دفتر رهبری گفتند که حاج داوود را اینجا بگذارید. اگر به اختیار خودم بود من تو را بازرس ویژه رئیسجمهور میگذاشتم.»
در این نقل قول، منظور از «حاج داوود» داوود احمدی نژاد است که در زمان برادرش، مدتی رئیس بازرسی ویژه ریاست جمهوری بود و بعدا، به منتقد شدید محمود احمدینژاد تبدیل شد. پالیزدار مدعی است داوود احمدی نژاد تاکید داشته که برادرش از اساس «دین ندارد و لامذهب است».
«اصلاحات مجتبی-محور»
بخش اصلی افشاگریهای عباس پالیزدار، مواردی هستند که حدود ۱۶ سال پیش، در سخنرانیهای خبرساز او در برخی دانشگاهها مطرح شده بودند. هرچند او در مصاحبه اخیر، با استناد به همان افشاگریها، میکوشد برای موضوعی جدید یعنی جانشینی مجتبی خامنهای تبلیغ کند.
البته تکرار افشاگریهای ۱۶ سال پیش پالیزدار، فی نفسه اتفاق چندان بزرگی نیست. طبیعتا تبلیغ برای جانشینی پسر رهبر ازتریبونهای رسمی و غیررسمی را هم، نمیتوان کمسابقه دانست.
اما ویژگی خاص اظهارات اخیر آن است که آشکارا، میکوشد پدیده غریبی را جا بیندازد که شاید بهترین توصیف برای آن، «اصلاحات مجتبی-محور» باشد.
مهمتر آنکه این رویکرد غیرمنتظره را، با مترادف دانستن دوران علی خامنهای با فساد -از یک تریبون داخلی- و ابراز امیدواری به پایان هرچه سریعتر «عصر خامنهای» برای بهبود وضعیت کشور همراه میکند.
قاعدتا این، مهمترین جنبه از اظهارات عباس پالیزدار است که حساسیت طیفی از مدافعان رهبر جمهوری اسلامی ایران را به همراه داشته است. فارغ از آنکه در پی جانشینی فرزند او باشند یا نه.