شهروندان درباره جنگ احتمالی ایران و اسراییل چه می‌گویند؟

ایران وایر:تارا روشنی، شهروندخبرنگار
روابط جمهوری اسلامی و اسراییل در ۴۶ سال گذشته همواره پر تنش بوده است، اما اینک در کمترین فاصله از جنگ قرار دارد. ۱۰مهر سال جاری و پس از عملیات «وعده صادق۲»، شهروندان ایرانی زیادی به جنگ اندیشیدند و منتظر پاسخ اسراییل بودند. با گذشت بیش از دو هفته از وعده صادق ۲، برخی شهروندان معتقدند سایه جنگ از سر کشور کم شده است اما همه این عقیده را ندارند.


***

«منصوره» کارمند وزارت اقتصاد و دارایی است. او معتقد است خطر جنگ هنوز رفع نشده است: «از زمانی که اسراییل، اسماعیل هنیه، رهبر حماس را در ایران ترور کرد، سایه جنگ ‌بر سر مردم جدی شد. موشک‌پراکنی ایران به‌سمت اسراییل آتش آن را شعله‌ور کرد و حالا فقط زمان آن است که به تاخیر افتاده، وگرنه وقوع جنگ هوایی و موشکی گریز ناپذیر است.

اسراییل منتظر است تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و سر فرصت باز حکومت ایران را غافلگیر کند، او قطعا اهداف نظامی، هسته‌ای و سیاسی را خواهد زد.»

منصوره در فکر مهاجرت است: «دو ماه پیش درخواست ویزای ویزیت کانادا داده‌ام، به‌محض اینکه ویزایم بیاید از ایران می‌روم و هیچ‌وقت هم بر نمی‌گردم.  سایه سیاه جنگ همیشه بر سر مردم این کشور است. من واقعا تحمل این حجم از استرس و ترس از جنگ را ندارم، هنوز وحشت آژیرهای زمان جنگ ایران و عراق و بمب‌هایی که نزدیک خانه و مدرسه‌مان فرود می‌آمد را فراموش نکرده‌ام.»

اما هرچه از موشک‌پراکنی ۱۰مهر فاصله می‌گیریم، احتمال وقوع جنگ در صحبت‌های مردم کمرنگ‌تر می‌شود. نمونه آن، صحبت‌های راننده تاکسی خط ونک تا تجریش با مسافر خانم صندلی جلو است.

راننده می‌گوید: «خانم کاش جنگ بشه و تکلیف ما یکسره بشه. این زندگی نیست که ما داریم. از صبح تا شب تو هوای داغ تابستان و سرد زمستان توی این خیابان‌های شلوغ تهران مسافر جابه‌جا می‌کنم، اما همیشه هشتم گرو نهمه و به گرد زندگی نمی‌رسم. لااقل جنگ شاید حکومت این آخوندها را نابود کنه و اوضاع ما بهتر بشه. ما هم یا می‌میریم و از شر این زندگی خلاص می‌شیم، یا بالاخره نجات پیدا می‌کنیم.»

اما مسافر می‌گوید: «خدا نکند جنگ شود، جنگ، ایران را هم مثل عراق و سوریه کرده و کشور چند پاره  می‌شود. هر تکه آن نصیب یکی از اقوام خواهد شد. آن وقت است که دیگر ایرانی وجود نخواهد داشت.

ما دهه پنجاه و شصتی‌ها همین‌طوری هم نسل سوخته هستیم، خدا کند دوباره جنگی درنگیرد و از این بیشتر به فنا نرویم، ما جنگ ایران و عراق را تجربه کردیم؛ اما این جنگ با آن خیلی فرق خواهد داشت، این جنگ تماما موشکی است.»

«مونا» و دو همکار دیگرش که در یک آموزشگاه زبان تدریس می‌کنند هم در فاصله دو کلاس، مشغول صحبت از جنگ احتمالی یا برطرف شدن خطر آن هستند.

مونا می‌گوید: «من هنوز هم فکر می‌کنم ممکن است جنگ شود و اسراییل لااقل به تاسیسات هسته‌ای حمله کند.» دو همکار دیگر مونا اما اعتقاد دیگری دارند، آن‌ها می‌گویند: «اصلا قرار نیست جنگی اتفاق بیفتد، این‌ها همه بازی‌های سیاسی و ایجاد رعب‌ووحشت و نمایش قدرت است.»

«ترانه»، یکی از این دو معلم زبان می‌افزاید: «سایه جنگ برطرف شده، اما اگر هم موشکی از سمت اسراییل به‌سمت ایران پرتاب شود، قطعا روی سر مردم عادی فرود نخواهد آمد و نه‌تنها زندگی ما را نابود نخواهد کرد، بلکه شاید منجر به سقوط رژیم هم شود. آن‌وقت است که من برای پیروزی این جنگ به‌نفع طرف مقابل و آزاد شدن مردم ایران دعا می‌کنم و از هیچ کمکی هم دریغ نخواهم کرد؛ زیرا نفع این تاسیسات هسته‌ای تا حالا برای ما فقط تحریم و سخت‌تر شدن زندگی بوده است.»

«کیوان»، آن معلم دیگر می‌گوید: «این‌ها همه لفاظی است. آمریکا به‌دلیل انتخاباتی که پیش رو دارد اجازه جنگ به اسراییل نمی‌دهد، انگلیس هم که با ایران است و خط‌وخطوط را او به این آخوندها می‌دهد. بنابراین اصلا جنگ قرار نبوده اتفاق بیفتد و نخواهد افتاد. شایعه جنگ احتمالی فقط باعث بالارفتن فروش کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکایی و اروپایی به کمک خریداران کشورهای عربی و همچنین دوشیدن بیشتر این کشورها و حتی ایران می‌شود.»

در میان کسبه و بازاریان هم هرازگاهی بحث‌های مشابه در می‌گیرد. «محمدجواد» که در یک بنگاه املاک کار می‌کند، وقوع جنگ بین ایران و اسراییل را کاملا نامحتمل دانسته و می‌گوید: «این‌ها همش بازی است. نماینده‌های دو طرف بارها با هم دیدار کردند و سر یک میز شام خوردند. این چنگ و دندان نشان دادن‌ها فقط جلوی مردم عادی است، وگرنه اسراییلی‌ها پشت سر، هوادار آخوندها هستند و می‌خواهند حکومت‌شان را حفظ کنند. فقط دوست ندارد قدرت زیادی داشته باشد و برایش شاخ شوند. خیالتان راحت، هیچ جنگی درنخواهد گرفت.»

«حاج صادق» که از جانبازان جنگ ایران و عراق و کارمند یکی از ادارات دولتی است، وقوع جنگ احتمالی را رد کرد و اصلا اسراییل را در این حدو‌اندازه نمی‌داند. او می‌گوید: «اسراییل جرات حمله به ایران را ندارد. دولتمردان صهیونیست خوب می‌دانند که در برابر مردم ایران هیچ شانسی برای پیروزی ندارند، من و خیلی از همرزم‌هایم همان‌طور که هشت سال در برابر عراق جنگیدیم، حالا هم آماده‌ایم تا اگر لازم باشد به جبهه برویم و در برابر اسراییل بجنگیم.»

با‌این‌حال او هم مخالفانی دارد. مثل «آرمان»، جوان دانشجویی که می‌گوید: «حکومت باید خیلی بی‌فکر باشد که جنگ راه بیندازد. یک توییت خواندم نوشته بو جرات دارید اسلحه دست جوان‌ها بدهید؟ واقعا چه کسی برای این‌ها می‌جنگد. این‌ها فکر می‌کنند مثل جنگ با عراق  جوان‌ها می‌روند جبهه و خودشان را به آب‌وآتش می‌رنند و می‌جنگند. واقعا این‌طور نیست.»

اما ناامن شدن آسمان ایران به‌دلیل خطر جنگ احتمالی برای «امید» که از آن سر دنیا کوبیده و سه هفته پیش برای دیدن خانواده‌اش به ایران آمده، معنای دیگری دارد. براساس تاریخ بلیت برگشتنش، او باید پنج روز پیش راهی استانبول می‌شد و از آنجا خودش را به انگلیس می‌رساند، اما حالا هواپیمایی «ترکیش» تمامی پروازهایش به ایران را کنسل کرده و معلوم نیست این وضع تا کی ادامه داشته باشد.

او می‌گوید: «دو هفته‌ای مرخصی گرفتم و حالا بیشتر از سه هفته است در ایران ماندگار شدم، کار و زندگیم روی هواست و هیچ پرواز خارجی به‌سمت ترکیه و اروپا نمی‌رود. این هم از برکات و ثمرات ماجراجویی حضرات که زندگی را به کام مردم عادی تلخ کرده و استرس را مهمان همیشگی‌شان کرده‌اند.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.