زن عربستانی که به زور در کودکی با مرد مسنی ازدواج کرده بود پس از فرار به ملبورن، ناپدید شد
رأی دهید
او به دوستان نزدیکش گفته بود که از چرخهای از خشونت و بردگی جنسی چنان شدیدی فرار کرده که او را بارها روانه بیمارستان کرده بود.
اما کمتر از یک سال پس از ورودش، ناپدید شد. آخرین بار دوستی او را دیده که ادعا میکند شاهد بوده که گروهی از مردان سعودی لولیتا را در یک ون سیاه از آپارتمانش بردهاند.
سوابق نشان میدهد که لولیتا، که در اوایل دهه سی زندگیاش است و فقط با یک نام مشهور است، در ماه مه ۲۰۲۳ پروازی از ملبورن به کوالالامپور داشته است. وکیل او معتقد است که از آنجا به عربستان سعودی بازگردانده شده و بازداشت شده است.
اما مکان دقیق لولیتا و وضعیت ایمنی او، یا حتی اینکه آیا او هنوز زنده است، همچنان نامعلوم است.
این نخستین بار نیست که وضعیت اسفبار مرموز یک زن سعودی که از کشورش فرار کرده، به سرخط اخبار تبدیل میشود.
آلیسون باتیسان، وکیل، میگوید: «آنچه این پرونده را، در مقایسه با برخی دیگر از پروندههای زنان سعودی که ناپدید شدهاند یا به قتل رسیدهاند، مورد توجه ویژه قرار میدهد، این است که ما شاهدی داریم.»
سفارت عربستان سعودی در کانبرا از اظهار نظر خودداری کرد. اما پلیس فدرال استرالیا در بیانیهای به بیبیسی گفت که در ماه ژوئن از ادعای ربایش مطلع شده و «تحقیقات فوری را هم در داخل و هم در خارج» از کشور آغاز کرده است.
وکلای مدافع نگران هستند که پرونده لولیتا ممکن است بخشی از یک روند رو به رشد در استرالیا باشد که در آن عوامل کشورهای دیگر بدون هیچگونه مجازات، اتباع مهاجر خود را تحت نظارت، آزار یا حمله قرار میدهند.
دولت اعلام کرده است که مداخله خارجی - در تمام اشکال آن - بزرگترین تهدید برای امنیت ملی کشور است و وعده داده است که برخورد قاطعانهای با آن خواهد داشت.
اما خانم باتیسان و دیگر فعالان حقوق بشر این پرسش را مطرح میکنند که چگونه ممکن است زنی که به مقامات مهاجرت گفته بود از خشونت فرار کرده، به نظر در روز روشن از خانهاش ربوده شده باشد.
ناپدید شدن ناگهانی
بر اساس سوابق پروازی، لولیتا اولین بار در ماه مه ۲۰۲۲ به ملبورن رسیده است.
اگرچه او بیشتر اوقات تنها بود، دیری نگذشت که با یک پناهنده سودانی دوست شد که او نیز بهعنوان مهاجر غیرقانونی در عربستان سعودی زندگی کرده بود.
علی - که نام واقعی او نیست - لولیتا را با خانم باتیسان آشنا کرد، زیرا لولیتا به علی در درخواست پناهندگیاش کمک کرده بود.
از آن زمان به بعد، این وکیل حقوق بشر مکرر با لولیتا صحبت میکرد و او را زنی «با صدای آرام» توصیف میکند که عزمی قوی برای بازپسگیری زندگیاش داشت و میگوید: «او عزماش جزم بود که این بار دیگر نوبت اوست.»
اما پس از آنکه در ماه مه سال گذشته خانم باتیسان پیامکی «عجیب» از لولیتا دریافت کرد، مکاتبات آنها ناگهان قطع شد.
او به بیبیسی میگوید: «این پیام با زبانی بسیار رسمیتر از آنچه که او قبلاً استفاده میکرد نوشته شده بود و در آن آمده بود: 'وضعیت ویزای من چیست؟'»
درخواست لولیتا برای ویزای حفاظتی - که برای افرادی که در کشورشان در معرض آزار و اذیت هستند طراحی شده است - قبلاً رد شده بود، اما خانم باتیسان در حال کمک به او برای تجدید نظر در این تصمیم بود. او میگوید که موکلش به خوبی از این موضوع آگاه بود، زیرا آنها مکرر درباره اش صحبت میکردند.
خانم باتیسان میگوید: «اکنون باور دارم که آن پیام در واقع از سوی افرادی بود که لولیتا را ربوده بودند.» او فکر میکند که آنها در تلاش بودند تا بفهمند آیا لولیتا ویزای اقامت دائم دارد یا نه، که به او حق دریافت کمک کنسولی استرالیایی در عربستان سعودی را میداد.
سپس سکوت کامل برقرار شد. با گذشت هفتهها و تبدیل آنها به ماهها، خانم باتیسان بنا به غریزه احساس میکرد که «مشکلی بسیار جدی وجود دارد.»
او با علی هم نمیتوانست تماس بگیرد، که بسیار غیرعادی بود زیرا آنها مرتب با یکدیگر در ارتباط بودند.
وقتی علی بالاخره به تماسهای خانم باتیسان پاسخ داد، بدترین حدس او تأیید شد.
علی گفت که شاهد ربوده شدن لولیتا بوده است، اما این حادثه او را به حدی ترسانده بود که به خاطر نگرانی برای خانوادهاش، پنهان شده بود.
او جزئیات آخرین مکالمهاش با لولیتا را توضیح داد - یک تماس تلفنی وحشتزده که در آن لولیتا برای حفاظت از گروهی از مردان که قصد داشتند او را به عربستان سعودی ببرند، درخواست کمک کرده بود.
لولیتا حتی تصاویری از کیفهایی فرستاده بود که ادعا میکرد آنها او را مجبور به بستهبندیشان کرده بودند.
علی با تغییر رویکرد، با دوستی تماس گرفته بود و از او خواسته بود تا به فرودگاه برود تا آنها با هم «سروصدا کنند» و توجه امنیتیها را جلب کنند.
اما آنها هرگز لولیتا را در ترمینال ندیدند.
خانم باتیسان در حالی که ناامیدی در صدای او به وضوح حس میشود میگوید: «تأیید اینکه او ربوده شده بود، در مجموع یک سال طول کشید.»
این وکیل رایگان از آن زمان در حال جمعآوری اسناد و شواهد مکتوب و مستندی است تا سعی کند آنچه که اتفاق افتاده را بازسازی کند.
خانم باتیسان میگوید: «ما تاریخچه تماسها و پیامهایی را داریم که در آنها درباره ترسش صحبت کرده است. و همچنین روند جابجاییهای مداوم او به خاطر همین ترس را داریم.»
و سپس شهادت اخیر یکی از بستگان او وجود دارد. خانم باتیسان میگوید: «تا جایی که آنها میدانند، لولیتا اکنون در یک زندان یا مرکز بازداشت در عربستان سعودی است.»
نقاط مبهم زیادی در این داستان وجود دارد، اما چیزی که خانم باتیسان با قطعیت میگوید این است که «بدون تردید هیچ گزینه امنی برای لولیتا در کشورش وجود ندارد.»
اما نکته مهم این است که همه زنان هنوز به یک قیم مرد نیاز دارند تا برای آزاد کردن آنها از زندان اقدام کند و در مورد لولیتا، این مسئولیت به همسرش واگذار میشود که لولیتا ادعا کرده بود برای فرار از او نیمی از دنیا را پیموده است.
خانم باتیسان میگوید که تنها همین واقعیت باید کافی باشد تا مقامات استرالیایی را قانع کند که «به هیچ وجه او داوطلبانه به عربستان سعودی بازنگشته است.»
«تهدید واقعی است»
در همان زمان که لولیتا به استرالیا رسیده بود، این کشور با مرگهای مرموز دو زن سعودی دیگر درگیر بود.
در ژوئن ۲۰۲۲، اجساد به شدت تجزیهشده دو خواهر به نامهای اسرا و آمال السهلی در آپارتمانشان در غرب سیدنی پیدا شد.
اطلاعات اندکی در مورد نحوه مرگ آنها در دست است، اما پلیس این پرونده را هم «مشکوک» و هم «غیرعادی» توصیف کرده است و به زودی در پزشکی قانونی بررسی خواهد شد.
اما طبق گفته کسانی که شاهد رفتار اسرا و آمال بودند - که در سال ۲۰۱۷ برای درخواست پناهندگی از عربستان سعودی به استرالیا سفر کرده بودند - آنها در ترس زندگی میکردند.
مثالهای مشهوری وجود دارد، مانند مورد طلا فَریا و روتانا فَریا، دو خواهر که در سال ۲۰۱۸، پس از درخواست پناهندگی در ایالات متحده، اجسادشان در رودخانه هادسن در حالی که با نوار چسب به هم بسته شده بودند، پیدا شد. یا دینا علی لاسلوم که ادعا میکند در سال ۲۰۱۷ در فرودگاه مانیل، در تلاش برای فرار به استرالیا بود که به دام عموهایش افتاد.
در سالهای اخیر، شمار زیادی از استرالیاییهایی که دارای تبار چینی، ایرانی، هندی، کامبوجی و رواندایی هستند، نیز مواردی را گزارش دادهاند که معتقدند تحت نظارت، آزار یا حمله عوامل اجیر شده دولتهای متبوعشان قرار گرفتهاند.
و رئیس اطلاعات استرالیا گفته است که اکنون «بیش از هر زمان دیگری» افراد بیشتری در داخل کشور هدف «جاسوسی و مداخله خارجی» قرار میگیرند.
مایک برگس در ماه فوریه گفت: «استرالیاییها باید بدانند که این تهدید واقعی است. این تهدید اکنون وجود دارد. وعمیقتر و گستردهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.»
اوایل امسال، یک بازبینی پارلمانی از قانون مداخله خارجی ملی به «نقصهای قابل توجهی در طراحی و اجرای آن» پی برد و اعلام کرد که این قانون «نتوانسته است به هدف مورد نظر خود دست یابد».
در پاسخ، دولت اصلاحاتی را اعلام کرد - که آنها را «پیشرو در سطح جهانی» مینامد. این اصلاحات شامل ایجاد یک شبکه حمایتی برای کمک به جوامع دیاسپورا در شناسایی و گزارش رفتارهای مشکوک و همچنین تشکیل یک نیروی دائمی مقابله با مداخله خارجی است.
کلر اونیل، وزیر کشور استرالیا، در بیانیهای درباره این تدابیر گفت: «اینها مشکلاتی پیچیده هستند و ما بهطور مداوم با سازمانهای خود در حال تعامل هستیم تا ... از افراد آسیبپذیر محافظت کنیم.»
اما هنوز زود است که ارزیابی کنیم این تغییرات چقدر مؤثر خواهند بود.
خانم باتیسان معتقد است که هنوز دیر نیست که دولت به لولیتا کمک کند. آنها میتوانند ویزایی برای او صادر کنند و به او کمک کنند تا به استرالیا بازگردد، و این تصمیم به عهده وزیر مهاجرت، تونی بورک، خواهد بود.
او میگوید: «به عنوان یک کشور، اکنون این فرصت را داریم که اطمینان حاصل کنیم که یک قربانی خشونت جنسیتی بالاخره در امان است.»
او میگوید: «تمام زنان سزاوار محیطی امن برای رشد و شکوفایی هستند، که این همان چیزی است که لولیتا قبل از اینکه ربوده شود، در حال تجربه و بهرهبرداری از آن بود.»