حذف ابراهیم رییسی اگر شبه کودتا نبود پس چه بود؟

فرزانه روستایی می نویسد:
عجیب است که در خارج از کشور نه کسی از جبهه پایداری سخن می گوید و نه پیرامون نفوذ اختاپوسی آنها در دوایر دولتی چیزی نوشته می شود. آنها یک ورژن خفن تر از احمدی نژاد هستد و در مقایسه با پایداری چی ها، نیروهای یگان ویژه سپاه انسان های شریف و مهربانی به نظر می رسند!

دکترین مصباح یزدی به عنوان گادفادر پایداری چی ها همان تفکری است که علی خامنه برای حذف و ترور همه کسانی که به آنها اعتماد صد در صد نداشت بر آن تکیه زد. به نظر می رسد رهبر جمهوری اسلامی در سالهایی که کادرها و رفقای هاشمی رفسنجانی زیادی موی دماغ بودند به مصباح و پایداری وصل شد تا هم از شر هاشمی چی ها خلاص شود و هم رقیب جایگاه خود را از سر راه بردارد. این روند «خالص سازی» نام گرفت که معنای آن حذف حتی حزب الهی هایی است که قابل اعتماد نبودند. به این ترتیب جبهه پایداری در پوشش دولت ابراهیم رییسی پا به پای تشکیلات بیت در همه جا حضور داشت و بتدریج آماده می شدند تا ابراهیم رییسی را به جای مجتبی بر تخت بنشینند که، هلیکوپتر ارتفاع نگرفت!


با این حال، درو کردن همه مناصب دولتی و فرهنگی و تبلیغاتی و رسانه ای از سوی اعضا و هواداران سابق انجمن حجتیه مانع از شکل گیری یک جبهه پنهان عملیاتی علیه خط جبهه پایداری در نهادهای نظامی و امنیتی نشد. این همان جبهه ای است که ماجرای هلیکوپتر ابراهیم رییسی را رقم زد تا مبادا آخرین روزهای خاکستری علی خامنه ای از کنترل خارج شود.
صبح پرتغالی شما بخیر!

اظهارنظر پیرامون اینکه چگونه جبهه پایداری در بیت نفوذ کرد و چگونه تبدیل به یکی از جریان های قدرتمند در بیت و بولتن نویس اختصاصی خامنه ای شدند تا او را مغز شویی کنند غیر ممکن و شاید محال است. در ضمن، اختلاف نظر احتمالی بین مجتبی و پدرش و حتی در بین همه برادران پیرامون مهار جبهه پایداری در نهادهای نظامی و امنیتی از اسرار مگوست و شاید کسانی با سابقه وحید حقانیان اطلاعاتی در این مورد داشته باشند.

اما آنچه که می دانیم این است که قبل از اعلام رسمی خبر مرگ ابراهیم رییسی توییت معنادار یکی از نظامیان ارشد و متلک او به رائفی پور مبنی بر اینکه « صبح پرتغالی شما بخیر» گوشه یک پرده مرموز را بالا زد. یعنی: حال کردید چطور رییس دولتتون را زدیم !؟

با حذف ابراهیم رییسی دست به نقد ترین چک جبهه پایداری برای جانشینی خامنه ای و حذف مجتبی در خبرگان سوخت. همچنین امید به برپایی دولت یک دست از جبهه پایداری به ریاست سعید جلیلی و یک مملکت یک دست از انجمن حجتیه و آنهایی که هر شب در خواب با مصباح مباحثه می کنند به محاق رفت.

حال این ما هستیم و یک انتخابات ریاست جمهوری و نیز مصاف دو جبهه رقیب و سرشاخ که البته در سرکوب اعتراضات مردم دو روی یک سکه اند : یعنی مصاف « جبهه پایداری و نفوذ آن در نهادهای امنیتی و سپاه» علیه جبهه دوم یعنی «مجتبی و هواداران او در اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات، و نهادهای چند صد میلیارد دلاری نگران در بیت».

اکنون این ملت هستند و یک انتخابات ریاست جمهوری که نه می توان آن را شفاف برگزار کرد چون ممکن است سعید جلیلی از آن بیرون بیاید و نه می توان مانند همیشه با تقلب یک نفر دیگر را از توی صندوق آرا درآورد چون باز هم جبهه پایداری و اعوان انصار آن همه جا حضور دارند و زیر بار آن نخواهند رفت.

احتمالا درآینده نه چندان دور مشخص خواهد شد آن پروژ‌ه ای که با سانحه هلیکوپتر و نبود شدن ابراهیم رییسی رقم خورد به کجا می انجامد.

همچنین معلوم خواهد شد سهم اصلی ترین مدعی جانشینی خامنه ای یعنی مجتبی و برادران در این مسابقه حذفی چه خواهد بود.

شاید هم در اوج درگیری، کسی سیم یکی از دستگاههای وصل به خامنه ای را از برق کشید و او را خاموش کرد! باید دید.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.