«من سلیطه‌ام»، شأن زن ایرانی کجاست؟

طرحی که توسط یک کاربر به نام «خانم مدیر» در حمایت از زن قمی کشیده شده است.بی بی سی،فرزاد صیفی‌کاران:
 «با اجازه کی از من عکس گرفتی؟» جمله‌ زنی بود که در گوشه‌ای از بیمارستان کودکی را بغل کرده و در حالی که روسری از سرش افتاده بود، خطاب به یک مرد معمم بیان شد که گوشی موبایلش را به سمت او گرفته بود. اگر بر اساس اعتراض زن، فرض را بر این بگذاریم که مرد معمم در حال تصویربرداری از او بوده، در این جمله ساده، اعتراض به دو حق نقض شده، نهفته است: حریم خصوصی و حق بر بدن (پوشش).


درگیری این زن که اکنون به «زن قمی» مشهور شده، با مرد معمم بر سر «پاک کردن تصویر گرفته شده» حمایت گسترده کاربران شبکه های اجتماعی را به همراه داشت و بار دیگر بحث سرکوب زنان به واسطه حجاب اجباری، حق بر بدن و حریم خصوصی را برجسته کرد. بحث درباره قوانینی که به واسطه نقض حریم خصوصی زنان و حق آنها بر بدن برای پوشش اختیاری، به افراد این امکان را می‌دهد تا به روش‌های مختلف در نوع پوشش زنان دخالت و درباره آن تصمیم‌گیری کنند.

ابتدا هشتگ‌های #مادر_قمی و #گوشیتو_بیار_بالا به سرعت در واکنش به اقدام این فرد در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) داغ شد و کاربران بار دیگر به سرکوب زنان به واسطه حجاب اشاره کردند.

اما این حمایت با واکنش برخی کانال‌های تلگرامی نزدیک به حکومت و کاربران موسوم به «ارزشی» که زن درگیر شده با روحانی را «سلیطه» خطاب کردند، شکل دیگری به خود گرفت.

این بار زنان از هشتگ‌های #من_سلیطه‌ام و #ما_سلیطه‌ایم برای بیان اعتراض خود استفاده کردند.

اکنون که چندین روز از آغاز این کارزار می‌گذرد، همچنان این هشتگ‌ها ترندهای ایکس (توییتر سابق) در ایران هستند و زنان با استفاده از این هشتگ‌ها صدای اعتراض‌شان را بلند کرده‌اند. هم‌زمان بحث‌های زیادی هم درباره استفاده از واژه «سلیطه» و قلب مفهوم آن جریان دارد.
«زن معترض» یا «سلیطه»؟

واژگان گاهی با قلب معنی و تغییر مفهوم، کاربردهای متفاوتی پیدا کرده‌اند و بعضی وقت‌ها از بار معنایی منفی به مثبت و بالعکس تغییر ماهیت داده‌اند.

در شبکه‌های اجتماعی بسیاری به معنی واژه «سلیطه» اشاره کردند که بار معنایی منفی آن به عنوان ابزاری برای سرکوب زنانی که در طول تاریخ برای برابری‌خواهی و به دست آوردن مطالبات خود مبارزه کرده‌اند، استفاده شده است.

سمانه سوادی، فعال برابری جنسیتی به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید بررسی معنای واژه «سلیطه» به درک اینکه چگونه کارکرد« سرکوبگر» پیدا کرده، کمک می‌کند: «با مرور منابع موجود شکی نیست که کلمه‌ سلیط به معنای فصاحت و سخنوری و زبان درازی‌ است و با گرفتن "هـ" تأنیث نیز همین معنا را برای زنان دارد. اما از اینجا به بعد پای برداشت و تلقی فرهنگ مردسالار درباره زن زبان دراز است که باعث می‌شود معانی دیگری مانند هرزه به آن بار شود و شکل ناسزا بگیرد. یعنی اساسا کلمه‌ سلیطه به معنای زنی‌ست که زبان اعتراض دارد، حالا یا ما می‌پذیریم که زن معترض بودن ناسزاست و از آن دوری می‌کنیم یا علیه تلقی‌های موجود برمی‌آشوبیم و می‌گوییم من سلیطه‌ام.»

به گفته سمانه سوادی کارزار «من سلیطه‌ام» برای او حاوی توهین به زنان نیست و منفی‌زدایی از کلمه‌ایست که ریشه در معنایی منفی ندارد، اما به گفته او «برای ساکت کردن زنان» استفاده شده است.

رها، یکی از زنان ساکن ایران که مخالف کارزار «من سلیطه‌ام» است، در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید مخالف تفکری که پشت این کمپین قرار دارد نیست، چرا که او هم معتقد است با کلمات نمی‌توان زنان را سرکوب کرد، اما باور دارد کلمات در هر صورت بار معنایی مشخصی دارند: «سلیطه چه در لغت و چه در عام معنی خوبی ندارد و وقتی چیزی معنی خوبی ندارد، دلیلی هم ندارد به خودم نسبتش بدهم، ما یک شبه که نمی‌توانیم معنی لغتی را تغییر بدیم.»

رها می‌گوید با وجود مخالفتش با استفاده از این هشتگ، معتقد است مبارزه شکل‌های مختلفی دارد و تا زمانی که همه دنبال یک‌دست‌سازی هستند نتیجه مطلوبی به دست نمی‌آید.

برخی از زنان هم به تنوع شیوه‌های اعتراض زنان اشاره می‌کنند و آن را نشانه‌ای از متکثر بودن و پویایی جنبش زنان می‌دانند.

زبان اولین مرحله مبارزه در اعتراض به نابرابری و تبعیض است، از این جهت بسیاری معتقدند که بار معنایی مفاهیم را باید از قدرتی که به وسیله آنها قصد سرکوب و تحقیر دارد گرفت و آن را خنثی کرد.

استدلال موافقان کارزار «من سلیطه‌ام» این است که برخی واژگان مانند «سلیطه» که فقط برای زنان استفاده می‌شود، به منظور انگ‌زنی و وادار کردن آنها به سکوت است تا دوباره به برساختی از «زن نجیبی که قوانین مرد سالار» را رعایت می‌کند، دست پیدا کنند.

بسیاری در همین راستا به پیشینه تاریخی چنین رویکردی اشاره می‌کنند. به عنوان مثال در قرون وسطی به زنانی که «سلیطه» خطاب می‌شدند لقب «جادوگر» می‌دانند و قوانینی برای مقابله با آنها تنظیم شده بود. از جمله دهان‌بندهایی وجود داشت که مخصوص تنبیه زنانی که «سلیطه» خوانده می‌شدند، طراحی شده بود و به درخواست مردان برای مدت مشخصی به صورت زنان می‌بستند که از آنها توان صحبت کردن، غذا خوردن و آشامیدن را می‌گرفت.

به این دهان‌بندها در قرون وسطی لگام سرزنش، افسار زن بددهن یا قفل زبان گفته می‌شد.

حتی برخی از این دهان‌بندها یک زنگوله داشت که وقتی زنان حرکت می‌کردند به صدا در می‌آمد تا بیشتر جلب توجه کند و زن را بیشتر مورد تحقیر قرار دهد. در برخی کشورها «سلیطه» جرم بود چرا که این زنان برهم زننده آرامش و ثبات جامعه تلقی می‌شدند. برای مثال در بریتانیا در سال ۱۹۶۷ بود که جرم «سلیطه» از قانون جرائم کیفری حذف شد.
یک نقاشی که بستن دهان‌بند برای زنی در قرن هفدهم میلادی را به تصویر کشیده است. در قرون وسطی برای زنانی که «سلیطه» خوانده می‌شدند مجازات‌هایی در نظر گرفته شده بود که مرسوم‌ترین آن استفاده از دهان‌بند بود. برای تنبیه دهان‌بند را روی صورت زنان می‌بستند که امکان صحبت کردن را از آنها می‌گرفت.از این‌روست که بسیاری از فعالان حقوق زنان تاکید می‌کنند که این شیوه از مبارزه بازپس‌گیری مفاهیمی است که برای سرکوب علیه آنها استفاه می‌شود.

در اوایل قرن بیستم درباره زنانی که برای تسلط بر بدن خود، تمایلات جنسی، جنسیت و احقاق حقوق برابرتلاش می‌کردند، واژه‌گانی مانند «هرزه» استفاده می‌شد که به هرزه‌نکوهی یا سلات‌شیمینگ مشهور است. در همان زمان برای معنازدایی از این مفهوم تحقیرآمیز، فعالان حقوق زنان کمپین‌هایی براه انداختند که شبیه کارزار «من سلیطه‌ام» در ایران بود و زنان روی بدن‌شان می‌نوشتند «هرزه» یا «به من نگو چی بپوشم».

واژه کوییر نیز که امروزه به جامعه ال‌جی‌بی‌تی گفته می‌شود، در ابتدا معنی منفی داشت. کوییر به معنی «عجیب و غریب»، به افرادی گفته می‌شد که گرایش جنسی به جز دگرجنس‌گرا داشتند. فعالان ال‌جی‌بی‌تی طی سال‌ها سعی کردند معنای دیگری به این واژه ببخشند و اکنون اصطلاحی فراگیر برای جامعه رنگین‌کمانی است.

سمانه سوادی، فعال برابری جنسیتی نیز معتقد است جنبش زنان ایران هم از روشی تاریخ‌مند برای بازپس‌گیری کلمات استفاده می‌کند.

موافقان و مخالفان؛ شأن زن ایرانی کجاست؟
موافقان کارزار «من سلیطه‌ام» معتقدند این زنان هستند که شیوه و نوع اعتراض را انتخاب می‌کنند و نباید به آنها گفت چه راهی برای انتخاب نوع اعتراض درست‌تر است. آنها می‌گویند زمانی که واژه‌ای سعی دارد همانند یک انگ زنان را به حاشیه براند و سرکوب کند، بازپس گرفتن آن نه تنها بار منفی واژه را خنثی می‌کند، بلکه دیگر ابزار سرکوب نخواهد بود.

اما در طرف دیگر، مخافان کمپین «من سلیطه‌ام» معتقدند در «شأن زن ایرانی» نیست که برای اعتراض، خود را با واژگانی چون «سلیطه» خطاب کند.

بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان در این باره در حساب کاربری خود در ایکس (توییتر سابق) نوشته: «برای رفتن به ورزشگاه می‌جنگیدیم، کتک می‌خوردیم و بازداشت می‌شدیم. یک عده دقیقا همین استدلال را می‌آوردند که در شأن زن ایرانی نیست که به ورزشگاهی برود که همه فحش جنسی در آن می‌دهند. هر وقت خواستیم از حق‌مان دفاع کنیم با گفتن در شأن زن ایرانی نیست، ما را به طریقی ساکت کردند.»

سمانه سوادی، فعال برابری جنسیتی به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید برخی ممکن است چنین بحث‌هایی را حاشیه‌ای و باعث پرت شدن حواس از «زن قمی» بدانند، اما به گفته او کلمات سرکوبگر از متن مبارزه جدا نیستند و زنانی که خود را «سلیطه» خطاب می‌کنند را منفی قضاوت نمی‌کند: «زن قمی یک‌بار توسط مرد آخوند در بیمارستان مورد آزار قرار می‌گیرد و بار دیگر توسط کاربران ارزشی در فضای آنلاین، برای سر دادن فریاد عصیان سلیطه خوانده شده و سرکوب می‌شود. یکی متن و دیگری حاشیه نیست. بلکه انواع سرکوبی‌ست که زنان در زندگی روزمره تجربه می‌کنند.»

در مقابل، مخالفان استفاده از هشتگ «من سلیطه‌ام» از هشتگ «زن آزاده منم» استفاده می‌کنند. حتی برخی مانند لیلی بازرگان، استفاده از هشتگی چون «من سلیطه‌ام» را «بازی در زمین جمهوری اسلامی» دانسته است.

علی کریمی، بازیکن سابق تیمی ملی فوتبال ایران نیز در پستی اینستاگرامی نسبت به این هشتگ واکنش نشان داد و زنان ایرانی را «کاوه آهنگر» زمان خواند.

اکنون بحث درباره شأن زن ایرانی و شیوه انتخابی آنها برای اعتراض در حالی ادامه دارد که بسیاری از فعالان حقوق زنان می‌گویند این زنان هستند که باید نوع اعتراض‌شان را انتخاب کنند.

جاستینا، خواننده رپ که ترانه اعتراضی‌اش «چشم عباس آقا» در واکنش به نظام مردسالار نوشته شده و در آن حق تصمیم‌گیری درباره بدن زن را به نقد کشیده، درباره حق انتخاب زنان برای انتخاب نوع اعتراض به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید این موضوع از همان تفکری نشأت می‌گیرد که زن را «فرمان‌بر» می‌داند: «اینجا زنان نیستند که باید تصمیم بگیرند، این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم، حتی اگر جمهوری اسلامی نباشد. چرا؟ چون این فرهنگی خیلی عمیق‌تر از جمهوری اسلامی است و تاریخ طولانی‌تری دارد. به همین خاطر همچنان می‌خواهد شیوه مبارزه را هم کنترل کنند، چه موافق چه مخالف جمهوری اسلامی باشند. همان‌طور که در یک سال گذشته گفتند شما می‌خواهید لخت شوید. این از همان تفکری می‌آید که [مردها می‌گویند] زن باید تحت کنترل ما باشد، این وسط زن‌ها نیستند که باید تصمیم بگیرند، اینجا ما هستیم که تصمیم می‌گیریم.»
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.