رفراندوم، راهی برای نابودی؛ نظر خامنهای به روایت دو رییسجمهور
رأی دهید
این نوشتار، درباره اولین اقدام جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با اسراییل در دیوان بینالمللی دادگستری و اشاره دوباره حکومت ایران بر برگزاری رفراندوم در سرزمینهای فلسطینی، برای تعیینتکلیف اختلافات ۸۰ ساله بین اسراییل و فلسطین است.
***
جمهوری اسلامی ایران پس از ۴۵ سال پرهیز از اظهارنظر رسمی در سازمان ملل در ارتباط با اسراییل، نظریه رسمی خود را درباره در رسیدگی مشورتی به «پیامدهای حقوقی ناشی از سیاستها و عملکرد اسراییل در سرزمینهای اشغالی فلسطین، ازجمله بیت المقدس شرقی» ارائه داده است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اخیرا از دیوان بینالمللی دادگستری خواسته بود تا نظریه مشورتی را خود را دراینباره اعلام کند. دیوان در این زمان از دولتها دعوت میکند تا نظرات خود را درباره سوال مطرح شده ارائه کنند. نظریه مشورتی دیوان پس از شنیدن و دریافت نظریات دیگر دولتها صادر میشود.
نظر مشورتی دیوان لازم الاجرا نیست، اما از آنجا که از سوی مهمترین دیوان بینالمللی و رکن قضایی سازمان ملل متحد صادر میشود، بسیار با اهمیت است و نقض آن از سوی دولتها، نوعی تمرد محسوب میشود.
«رضا نجفی»، معاون حقوقی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، به نمایندگی از ایران، نظریه شفاهی را قرائت و به نقض تعهدات بینالمللی اسراییل ازجمله نقض «حق تعیین سرنوشت» فلسطینیان از سوی اسراییل و موارد دیگر نقض حقوقبشر اشاره کرد که در تشابه فراوان با عملکرد داخلی جمهوری اسلامی بود.
از نکات جالب این نظریه اما، اشاره به سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران در بحران خاورمیانه، یعنی پیشنهاد برگزاری رفراندوم است که «علی خامنهای» ارائه کرده و بهعنوان سند سازمان ملل متحد هم ثبت شده است.
معاون وزارت خارجه جمهوری اسلامی به قضات دیوان بینالمللی دادگستری گفت: «از نظر جمهوری اسلامی ایران، تنها راهکار قانونی، عملی، دموکراتیک و عادلانه برای تحقق موثر حق ذاتی تعیین سرنوشت ملت فلسطین، برگزاری رفراندوم ملی در فلسطین است. جزییات این طرح در سند رسمی سازمان ملل متحد که در سال ۱۳۹۸ صادر شده، آمده است.»
این طرح در ۱۰آبان۱۳۹۸، با نامه «مجید تخت روانچی»، نماینده دائم وقت جمهوری اسلامی در نیویورک، بهعنوان سند ثبت شده است.
خامنهای در یک سخنرانی در ۱۶بهمن ۱۳۹۸، به این طرح که سه ماه پیش ثبت شده بود اشاره کرد و گفته بود: «عقیده من این است که سازمانهای مسلح فلسطینی خواهند ایستاد، مقاومت را ادامه خواهند داد، اما علاج اصلی مساله فلسطین، راهحل اصولی، اعلامشده و ثبتشده جمهوری اسلامی ایران در مراکز جهانی، یعنی نظرخواهی از مردم فلسطینیالاصل است.»
این طرح گرچه در سال ۱۳۹۸ ثبت شده، اما در واقع مربوط به سخنرانی خامنهای در جلسه افتتاح هشتمین اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی است که در ۱۶آذر۱۳۷۶ در زمان ریاستجمهوری «محمد خاتمی» در تهران برگزار شد.
خامنهای ضمن یک سخنرانی آتشین که «اکبر هاشمی رفسنجانی» در خاطراتش آن را «طولانی و نامناسب» توصیف کرده، این طرح را برای اولین بار اعلام کرد و ضمن آن، از کشورهای اسلامی خواسته بود با اسراییل روابط سیاسی برقرار نکنند و در ملاقاتهای رودررو با رهبران شرکتکننده در تهران خواسته بود این موضوع در بیانیه پایانی نشست وارد شود و از اصطلاح «رژیم صهیونیستی» بهجای اسراییل استفاده شود.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۷۶ خود نوشته است که برخی از میهمانان در زمان ملاقات با خامنهای، جلسهای متشنج داشتند. ازجمله آنها، «حیدر علیاف»، رییسجمهوری آذربایجان بود: «شب میهمان رهبری بودم. در مذاکره با علیاف، مذاکراتشان به مشاجره کشیده است و از اظهارات علی عزت بگوویچ، رییسجمهور بوسنیوهرزگوین، بدشان آمده است.»
خامنهای، در فروردین۱۴۰۲، در نظری جنجالی درباره رفراندوم اعلام کرد: «مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مساله را دارند؟»هیچکدام از خواستههای خامنهای ازجمله درج پیشنهاد رفراندوم با نام او در بیانیه پایانی نشست تهران، با موافقت کشورهای اسلامی همراه نشد، اما جالب اینجاست موضوع ازنظر خود خامنهای هم جدی گرفته نشد، تا اینکه در سال ۱۳۷۹، این بار در جمع شبهنظامیان بسیج آن را تکرار و ۱۹ سال بعد با نزدیک به دو دهه تاخیر، در سازمان ملل متحد ثبتش کرد.
شاید در نگاه اول بهنظر برسد که پیشنهاد خامنهای در برگزاری رفراندوم در سرزمین های فلسطینی، اصالت دارد و ممکن است که در صورت برگزاری آن با هرنتیجهای، جمهوری اسلامی با روند صلح در منطقه همراهی کند. محمد خاتمی، رییسجمهور وقت هم براساس خاطرات هاشمی رفسنجانی در ۳آبان۱۳۷۹، همین خطا را مرتکب شده بود: «شب میهمان رهبری بودم. گفتند آقای خاتمی از اظهارات ایشان در جمع بسیجیان که گفتهاند در مورد فلسطین رفراندوم برگزار شود، اظهار خوشحالی کرده و فکر میکنند که این نظر، برگشت از نظر نابودی اسراییل است که به او توضیح دادند که این راهکار نابودی [اسراییل] است، چون نتیجه رفراندوم همین است.»
خامنهای برای خاتمی روشن و برای هاشمی بازگو کرده بود که همهپرسی را نه شیوهای برای رفع اختلاف و پیدا کردن راهحلی با نظر اکثریت، که روشی برای «نابودی» اسراییل میداند. او ۲۳ سال بعد در فروردین ۱۴۰۲، نظری جنجالی درباره رفراندوم اعلام کرد که عمق نگاهش به همهپرسی را نشان میداد: «مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مساله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد در مسایلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟»
جو منفی علیه خامنهای پساز این اظهارنظر چنان بالا گرفت که «محمدجواد لاریجانی»، در مصاحبهای مفصل با وبسایت رهبر جمهوری اسلامی گفت که «هیچکس به اندازه رهبر انقلاب مدافع رای مردم و دمکراسی نیست»، اما واقعیتها و نیتها آن چیزی است که پشت درهای بسته ردوبدل و از لابهلای خاطرات استخراج میشود و بهصراحتی که خود خامنهای در مخالفت با رفراندوم و "فهم مردم" گفته بود، عیان میشود.
امکان دارد که تاخیر ۲۰ ساله در ثبت پیشنهاد رفراندوم، ناشی از همین بیباوری به نتیجه آن باشد، اما اینک سیاست رسمی جمهوری اسلامی در ارتباط با بحران خاورمیانه میان اسراییل و فلسطین شده و نماینده حکومت ایران، آن را به حضور قضات دیوان بین المللی دادگستری هم ارائه کرده است.
حکومت ایران در سالهای پیشین که مجمع عمومی از همین دیوان درباره تبعات کشیدن دیوار حائل از سوی اسراییل با فلسطینیان خواستار یک نظریه مشورتی شده بود، از شرکت در آن خودداری کرد.
دیوان لاهه در نهایت نظر مشورتی خود اعلام و توصیه کرد که هرچه زودتر موانع موجود برای ایجاد یک دولت فلسطینی رفع شوند. جمهوری اسلامی ایران از بیم اینکه دادن نظریه مشورتی شناسایی اسراییل محسوب شود، از این اقدام خودداری کرد.
حتی در جریان شکایت آفریقای جنوبی از اسراییل در ادعای نقض «کنوانسیون مقابله با نسلکشی» که گروه بزرگی از کشورهای اسلامی و حتی اروپایی از آن حمایت و در تایید استدلالهای آفریقای جنوبی در دیوان حاضر شدند، جمهوری اسلامی از مشارکت در روند دادگاه، غیبت کرد.
اینک پس از این فرازوفرودها، جمهوری اسلامی با پیشنهاد برگزاری رفراندوم در سرزمینهای فلسطینی، در روند نظریه مشورتی دیوان درباره «پیامدهای حقوقی ناشی از سیاستها و عملکرد اسراییل در سرزمینهای اشغالی فلسطین، ازجمله بیت المقدس شرقی» حاضر شده است.
پیشنهادی که خامنهای نشان داده، عملا به آن روش، یعنی همهپرسی اعتقاد ندارد و حتی برای خود او به مدت ۲۰ سال در حد ثبت در سازمان ملل، جدی نبوده است. به همین دلیل است که این پیشنهاد حتی از سوی خود فلسطینیان هم جدی گرفته نمیشود و به اصالت آن کسی باور ندارد.
موضوعی که دو رییسجمهور ایران در آبان ۱۳۷۹ از زبان خامنهای واقعیت آن را شنیده بودند که رفراندوم «راهی برای نابودی»، یعنی سیاست رسمی جمهوری اسلامی در برابر اسراییل است.
***
جمهوری اسلامی ایران پس از ۴۵ سال پرهیز از اظهارنظر رسمی در سازمان ملل در ارتباط با اسراییل، نظریه رسمی خود را درباره در رسیدگی مشورتی به «پیامدهای حقوقی ناشی از سیاستها و عملکرد اسراییل در سرزمینهای اشغالی فلسطین، ازجمله بیت المقدس شرقی» ارائه داده است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اخیرا از دیوان بینالمللی دادگستری خواسته بود تا نظریه مشورتی را خود را دراینباره اعلام کند. دیوان در این زمان از دولتها دعوت میکند تا نظرات خود را درباره سوال مطرح شده ارائه کنند. نظریه مشورتی دیوان پس از شنیدن و دریافت نظریات دیگر دولتها صادر میشود.
نظر مشورتی دیوان لازم الاجرا نیست، اما از آنجا که از سوی مهمترین دیوان بینالمللی و رکن قضایی سازمان ملل متحد صادر میشود، بسیار با اهمیت است و نقض آن از سوی دولتها، نوعی تمرد محسوب میشود.
«رضا نجفی»، معاون حقوقی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، به نمایندگی از ایران، نظریه شفاهی را قرائت و به نقض تعهدات بینالمللی اسراییل ازجمله نقض «حق تعیین سرنوشت» فلسطینیان از سوی اسراییل و موارد دیگر نقض حقوقبشر اشاره کرد که در تشابه فراوان با عملکرد داخلی جمهوری اسلامی بود.
از نکات جالب این نظریه اما، اشاره به سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران در بحران خاورمیانه، یعنی پیشنهاد برگزاری رفراندوم است که «علی خامنهای» ارائه کرده و بهعنوان سند سازمان ملل متحد هم ثبت شده است.
معاون وزارت خارجه جمهوری اسلامی به قضات دیوان بینالمللی دادگستری گفت: «از نظر جمهوری اسلامی ایران، تنها راهکار قانونی، عملی، دموکراتیک و عادلانه برای تحقق موثر حق ذاتی تعیین سرنوشت ملت فلسطین، برگزاری رفراندوم ملی در فلسطین است. جزییات این طرح در سند رسمی سازمان ملل متحد که در سال ۱۳۹۸ صادر شده، آمده است.»
این طرح در ۱۰آبان۱۳۹۸، با نامه «مجید تخت روانچی»، نماینده دائم وقت جمهوری اسلامی در نیویورک، بهعنوان سند ثبت شده است.
خامنهای در یک سخنرانی در ۱۶بهمن ۱۳۹۸، به این طرح که سه ماه پیش ثبت شده بود اشاره کرد و گفته بود: «عقیده من این است که سازمانهای مسلح فلسطینی خواهند ایستاد، مقاومت را ادامه خواهند داد، اما علاج اصلی مساله فلسطین، راهحل اصولی، اعلامشده و ثبتشده جمهوری اسلامی ایران در مراکز جهانی، یعنی نظرخواهی از مردم فلسطینیالاصل است.»
این طرح گرچه در سال ۱۳۹۸ ثبت شده، اما در واقع مربوط به سخنرانی خامنهای در جلسه افتتاح هشتمین اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی است که در ۱۶آذر۱۳۷۶ در زمان ریاستجمهوری «محمد خاتمی» در تهران برگزار شد.
خامنهای ضمن یک سخنرانی آتشین که «اکبر هاشمی رفسنجانی» در خاطراتش آن را «طولانی و نامناسب» توصیف کرده، این طرح را برای اولین بار اعلام کرد و ضمن آن، از کشورهای اسلامی خواسته بود با اسراییل روابط سیاسی برقرار نکنند و در ملاقاتهای رودررو با رهبران شرکتکننده در تهران خواسته بود این موضوع در بیانیه پایانی نشست وارد شود و از اصطلاح «رژیم صهیونیستی» بهجای اسراییل استفاده شود.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۷۶ خود نوشته است که برخی از میهمانان در زمان ملاقات با خامنهای، جلسهای متشنج داشتند. ازجمله آنها، «حیدر علیاف»، رییسجمهوری آذربایجان بود: «شب میهمان رهبری بودم. در مذاکره با علیاف، مذاکراتشان به مشاجره کشیده است و از اظهارات علی عزت بگوویچ، رییسجمهور بوسنیوهرزگوین، بدشان آمده است.»
شاید در نگاه اول بهنظر برسد که پیشنهاد خامنهای در برگزاری رفراندوم در سرزمین های فلسطینی، اصالت دارد و ممکن است که در صورت برگزاری آن با هرنتیجهای، جمهوری اسلامی با روند صلح در منطقه همراهی کند. محمد خاتمی، رییسجمهور وقت هم براساس خاطرات هاشمی رفسنجانی در ۳آبان۱۳۷۹، همین خطا را مرتکب شده بود: «شب میهمان رهبری بودم. گفتند آقای خاتمی از اظهارات ایشان در جمع بسیجیان که گفتهاند در مورد فلسطین رفراندوم برگزار شود، اظهار خوشحالی کرده و فکر میکنند که این نظر، برگشت از نظر نابودی اسراییل است که به او توضیح دادند که این راهکار نابودی [اسراییل] است، چون نتیجه رفراندوم همین است.»
خامنهای برای خاتمی روشن و برای هاشمی بازگو کرده بود که همهپرسی را نه شیوهای برای رفع اختلاف و پیدا کردن راهحلی با نظر اکثریت، که روشی برای «نابودی» اسراییل میداند. او ۲۳ سال بعد در فروردین ۱۴۰۲، نظری جنجالی درباره رفراندوم اعلام کرد که عمق نگاهش به همهپرسی را نشان میداد: «مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مساله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد در مسایلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟»
جو منفی علیه خامنهای پساز این اظهارنظر چنان بالا گرفت که «محمدجواد لاریجانی»، در مصاحبهای مفصل با وبسایت رهبر جمهوری اسلامی گفت که «هیچکس به اندازه رهبر انقلاب مدافع رای مردم و دمکراسی نیست»، اما واقعیتها و نیتها آن چیزی است که پشت درهای بسته ردوبدل و از لابهلای خاطرات استخراج میشود و بهصراحتی که خود خامنهای در مخالفت با رفراندوم و "فهم مردم" گفته بود، عیان میشود.
امکان دارد که تاخیر ۲۰ ساله در ثبت پیشنهاد رفراندوم، ناشی از همین بیباوری به نتیجه آن باشد، اما اینک سیاست رسمی جمهوری اسلامی در ارتباط با بحران خاورمیانه میان اسراییل و فلسطین شده و نماینده حکومت ایران، آن را به حضور قضات دیوان بین المللی دادگستری هم ارائه کرده است.
حکومت ایران در سالهای پیشین که مجمع عمومی از همین دیوان درباره تبعات کشیدن دیوار حائل از سوی اسراییل با فلسطینیان خواستار یک نظریه مشورتی شده بود، از شرکت در آن خودداری کرد.
دیوان لاهه در نهایت نظر مشورتی خود اعلام و توصیه کرد که هرچه زودتر موانع موجود برای ایجاد یک دولت فلسطینی رفع شوند. جمهوری اسلامی ایران از بیم اینکه دادن نظریه مشورتی شناسایی اسراییل محسوب شود، از این اقدام خودداری کرد.
حتی در جریان شکایت آفریقای جنوبی از اسراییل در ادعای نقض «کنوانسیون مقابله با نسلکشی» که گروه بزرگی از کشورهای اسلامی و حتی اروپایی از آن حمایت و در تایید استدلالهای آفریقای جنوبی در دیوان حاضر شدند، جمهوری اسلامی از مشارکت در روند دادگاه، غیبت کرد.
اینک پس از این فرازوفرودها، جمهوری اسلامی با پیشنهاد برگزاری رفراندوم در سرزمینهای فلسطینی، در روند نظریه مشورتی دیوان درباره «پیامدهای حقوقی ناشی از سیاستها و عملکرد اسراییل در سرزمینهای اشغالی فلسطین، ازجمله بیت المقدس شرقی» حاضر شده است.
پیشنهادی که خامنهای نشان داده، عملا به آن روش، یعنی همهپرسی اعتقاد ندارد و حتی برای خود او به مدت ۲۰ سال در حد ثبت در سازمان ملل، جدی نبوده است. به همین دلیل است که این پیشنهاد حتی از سوی خود فلسطینیان هم جدی گرفته نمیشود و به اصالت آن کسی باور ندارد.
موضوعی که دو رییسجمهور ایران در آبان ۱۳۷۹ از زبان خامنهای واقعیت آن را شنیده بودند که رفراندوم «راهی برای نابودی»، یعنی سیاست رسمی جمهوری اسلامی در برابر اسراییل است.