آگهی تبلیغاتی یک تالار عروسی مجلل در سال ۱۳۵۱ با قیمت ۵۵ تومان و ۵ ریال برای هر نفر
رأی دهید
برگزاری عروسی در تالارها نیم قرن پیش خلاف عرف عمومی خانوادهها محسوب میشد. بیشتر مراسم عروسی در خانه والدین داماد و یا عروس برگزار میشد. در صورت نیاز خانه همسایهها و یا حتی مدارس در روزهای تعطیل به محل عروسی زوجهی جوان تبدیل میشد. به همین دلیل برگزاری عروسی در تالارها در نزد افکار عمومی یک عروسی مجلل و تشریفاتی به حساب میآمد. مدیریت تالار گل در ساختمان آلومنیوم خیابان جمهوری آذر ۱۳۵۱ آگهی در روزنامه اطلاعات منتشر و قیمت خدمات خود در قبال رقم برای هر یک نفر مهمان ۵۵ تومان و ۵ ریال اعلام کرد. آگهی را بخوانید و عکسی از مراسم ازدواج شادروان علی حاتمی و همسرش زری (زهرا) خوشکام در همان سالها را تماشا کنید که در مجله اطلاعات هفتگی منتشر شده.
دیدگاه خوانندگان
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اینوگزاشتی که ینی زمون شاه خاعن همهچی خوب بود?یاقیاس که العان بیست ملیون میگیرم.یکسوم خرجی خونه.پس زمون شاه خاعن عالی?55 تومن همون موقه هم پول زیادی بود.یک تومن.خیلی زیادبود.یادمه با یک ریال اتوبوس سوار میشدم.از خیابون جیحون سلسبیل تاخیابون تخته جمشیدمیرفتم.دو سیخ جیگر.سه ریال.خوب یک تومن.ده ریال.حسابکن.55 تومن پس خیلی زیاد.پول زیادی دست بیشترمردم نبود.این مقایسه درست نیس.ولی من بیسواد.شما باسواد.من نادان.شما دانا.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
الف؛ - هم تصاویر و هم مطلب روی سخن، جالب هستند. با سپاس از "اطلاعات آنلاین" و "ایرانین.یو.کی" / --- دو نکته در این رابطه؛ ۱) در سالهای دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی در ایران، بهجای عنوان "تالار عروسی"، از واژهی "باشگاه" استفاده میشد. - من تعداد ۲۴ عمهزاده و عموزاده دارم، که ۲۰ نفرشان، از من خیلی بزرگتر هستند (چون پدرم هفتمین و آخرین فرزند بین برادرها و خواهرهای خود است، که البته بعد از ایشان هم دو بچهی دیگر بهدنیا مییان، که اما هرکدام پس از چندماه فوت میشن - پدربزرگم ۱۰۰ سال عمر کرد، روح رفتگان شاد). --- باری، در دهه ۶۰ که عمهزادههام ازدواج میکردن، بین فامیل میگفتن که "باشگاه گرفتن"، یعنی عروسی در خانه برگزار نمیشه و در تالار هست، که بهجای واژهی تالار، میگفتن "باشگاه". بهگمانم دلیلش این بوده که اولینبار در میانه یا انتهای دهه ۴۰، مراسم عروسی را برخی که پولدار بودند، بهجای خانه، در "باشگاه افسران" یا "باشگاه وزارت نفت" -که برای مراسم مردم عادی نیز اجاره داده میشده- برگزار میکردند، و این نام "باشگاه"، از مفاهیم "لشگری و کشوری" وام گرفته میشده ~ (ادامه...)
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ب؛ - میانهی دههی هفتاد خورشیدی در ایران، یکی از عموزادهها، جشن عروسی خود را در هتل شرایتون تهران (هتل هما) برگزار داشت. --- کمی که از آغاز مراسم گذشت، زمزمهای میان حضار در تالار مردانه هتل شکل گرفت که میگفتند برای خوانندگی در این عروسی از "گلپایگانی" دعوت شده. --- چند دقیقهای گذشت و آقایی کمی شبیه به اکبر گلپایگانی بهروی سن تالار آمد و گفت من "حسن گلپایگانی هستم" --- اپتدا کمی صحبت داشت که صدا در خاندانشان موروثی هست، و دو برادر دیگرشان (اکبر گلپایگانی و محمد گلریز) نیز به ترتیب در دوران قدیم و جدید، در دنیای خوانندگی بسیار مطرح هستند، اما به ایشان گویا مجوز داده نشده که به طور رسمی در رادیو و تلویزیون فعالیت داشته باشند، و در ضمن، تدریس ردیف آوازی موسیقی هم انجام میدهند. --- سپس ایشان (آقای "حسن گلپایگانی") به اجرای آواز و تصنیف بدون ساز پرداخت، -که صدایشان هم کمی شبیه به استاد اکبر گلپایگانی بود- و نشان از توانایی و تسلط خوبشان -همچون برادرانشان- به موسیقی داشت.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۸
۵۸
دانای نادان - آمستردام، هلند
سال پنجاه و یک حقوق یک کارمند معمولی با چند سال سابقه کار با مدرک دیپلم بین سه تا چهار هزار تومان بود ، یعنی بین حدود شصت تا هشتاد میهمان. الان میتونی مقایسه کنی با چیزی که تو ایران است. البته من نمیدونم قیمت یک عروسی تو ایران تو یک سالن لوکس الان چقدره.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۱
۱۰۱
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
زیاد زر نزن چلی ما هم پائین تو نو دیدیم هم بالاتو نو
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۲
۶۷
خوش باور - تهران، ایران
پدر بزرک حتمان باید حدود ۸۰ سال داشته باشی چون از سال ۱۳۵۰ به بعد بلیط اتوبوس ۲ ریالی بوده و دلار قیمت آن ۶۹۰ ریالب ود ، سال ۵۵ حقوق یک افسر پلیس بدون مزا یا ۳۴۰۰ تومان با اضافه کار نزریک ۴۰۰۰ تومان
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
سال 51 من 12سالم بود.یکریال بلیت اتوبوس.سال 52 شد 2ریال.اینم نشون که سیگاروینستون سه خت 25ریال بود.اینم چون بابام سیگارمیکشیدو یوقتا من از دکه روزنامه فروشی براش میگرفتم یادمه.ازبزرگترات بپرس.حافظهه قوی ندارم.همهچیو یادم موند باشه.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
سال 51 من 12سالم بود.یکریال بلیت اتوبوس.سال 52 شد 2ریال.اینم نشون که سیگاروینستون سه خت 25ریال بود.اینم چون بابام سیگارمیکشیدو یوقتا من از دکه روزنامه فروشی براش میگرفتم یادمه.ازبزرگترات بپرس.حافظهه قوی ندارم.همهچیو یادم موند باشه.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۰
۶۷
خوش باور - تهران، ایران
پدر بزرک حتمان باید حدود ۸۰ سال داشته باشی چون از سال ۱۳۵۰ به بعد بلیط اتوبوس ۲ ریالی بوده و دلار قیمت آن ۶۹۰ ریالب ود ، سال ۵۵ حقوق یک افسر پلیس بدون مزا یا ۳۴۰۰ تومان با اضافه کار نزریک ۴۰۰۰ تومان
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۰
۱۰۱
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
زیاد زر نزن چلی ما هم پائین تو نو دیدیم هم بالاتو نو
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۲
۵۸
دانای نادان - آمستردام، هلند
سال پنجاه و یک حقوق یک کارمند معمولی با چند سال سابقه کار با مدرک دیپلم بین سه تا چهار هزار تومان بود ، یعنی بین حدود شصت تا هشتاد میهمان. الان میتونی مقایسه کنی با چیزی که تو ایران است. البته من نمیدونم قیمت یک عروسی تو ایران تو یک سالن لوکس الان چقدره.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ب؛ - میانهی دههی هفتاد خورشیدی در ایران، یکی از عموزادهها، جشن عروسی خود را در هتل شرایتون تهران (هتل هما) برگزار داشت. --- کمی که از آغاز مراسم گذشت، زمزمهای میان حضار در تالار مردانه هتل شکل گرفت که میگفتند برای خوانندگی در این عروسی از "گلپایگانی" دعوت شده. --- چند دقیقهای گذشت و آقایی کمی شبیه به اکبر گلپایگانی بهروی سن تالار آمد و گفت من "حسن گلپایگانی هستم" --- اپتدا کمی صحبت داشت که صدا در خاندانشان موروثی هست، و دو برادر دیگرشان (اکبر گلپایگانی و محمد گلریز) نیز به ترتیب در دوران قدیم و جدید، در دنیای خوانندگی بسیار مطرح هستند، اما به ایشان گویا مجوز داده نشده که به طور رسمی در رادیو و تلویزیون فعالیت داشته باشند، و در ضمن، تدریس ردیف آوازی موسیقی هم انجام میدهند. --- سپس ایشان (آقای "حسن گلپایگانی") به اجرای آواز و تصنیف بدون ساز پرداخت، -که صدایشان هم کمی شبیه به استاد اکبر گلپایگانی بود- و نشان از توانایی و تسلط خوبشان -همچون برادرانشان- به موسیقی داشت.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۸
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
الف؛ - هم تصاویر و هم مطلب روی سخن، جالب هستند. با سپاس از "اطلاعات آنلاین" و "ایرانین.یو.کی" / --- دو نکته در این رابطه؛ ۱) در سالهای دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی در ایران، بهجای عنوان "تالار عروسی"، از واژهی "باشگاه" استفاده میشد. - من تعداد ۲۴ عمهزاده و عموزاده دارم، که ۲۰ نفرشان، از من خیلی بزرگتر هستند (چون پدرم هفتمین و آخرین فرزند بین برادرها و خواهرهای خود است، که البته بعد از ایشان هم دو بچهی دیگر بهدنیا مییان، که اما هرکدام پس از چندماه فوت میشن - پدربزرگم ۱۰۰ سال عمر کرد، روح رفتگان شاد). --- باری، در دهه ۶۰ که عمهزادههام ازدواج میکردن، بین فامیل میگفتن که "باشگاه گرفتن"، یعنی عروسی در خانه برگزار نمیشه و در تالار هست، که بهجای واژهی تالار، میگفتن "باشگاه". بهگمانم دلیلش این بوده که اولینبار در میانه یا انتهای دهه ۴۰، مراسم عروسی را برخی که پولدار بودند، بهجای خانه، در "باشگاه افسران" یا "باشگاه وزارت نفت" -که برای مراسم مردم عادی نیز اجاره داده میشده- برگزار میکردند، و این نام "باشگاه"، از مفاهیم "لشگری و کشوری" وام گرفته میشده ~ (ادامه...)
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اینوگزاشتی که ینی زمون شاه خاعن همهچی خوب بود?یاقیاس که العان بیست ملیون میگیرم.یکسوم خرجی خونه.پس زمون شاه خاعن عالی?55 تومن همون موقه هم پول زیادی بود.یک تومن.خیلی زیادبود.یادمه با یک ریال اتوبوس سوار میشدم.از خیابون جیحون سلسبیل تاخیابون تخته جمشیدمیرفتم.دو سیخ جیگر.سه ریال.خوب یک تومن.ده ریال.حسابکن.55 تومن پس خیلی زیاد.پول زیادی دست بیشترمردم نبود.این مقایسه درست نیس.ولی من بیسواد.شما باسواد.من نادان.شما دانا.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اینوگزاشتی که ینی زمون شاه خاعن همهچی خوب بود?یاقیاس که العان بیست ملیون میگیرم.یکسوم خرجی خونه.پس زمون شاه خاعن عالی?55 تومن همون موقه هم پول زیادی بود.یک تومن.خیلی زیادبود.یادمه با یک ریال اتوبوس سوار میشدم.از خیابون جیحون سلسبیل تاخیابون تخته جمشیدمیرفتم.دو سیخ جیگر.سه ریال.خوب یک تومن.ده ریال.حسابکن.55 تومن پس خیلی زیاد.پول زیادی دست بیشترمردم نبود.این مقایسه درست نیس.ولی من بیسواد.شما باسواد.من نادان.شما دانا.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
الف؛ - هم تصاویر و هم مطلب روی سخن، جالب هستند. با سپاس از "اطلاعات آنلاین" و "ایرانین.یو.کی" / --- دو نکته در این رابطه؛ ۱) در سالهای دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی در ایران، بهجای عنوان "تالار عروسی"، از واژهی "باشگاه" استفاده میشد. - من تعداد ۲۴ عمهزاده و عموزاده دارم، که ۲۰ نفرشان، از من خیلی بزرگتر هستند (چون پدرم هفتمین و آخرین فرزند بین برادرها و خواهرهای خود است، که البته بعد از ایشان هم دو بچهی دیگر بهدنیا مییان، که اما هرکدام پس از چندماه فوت میشن - پدربزرگم ۱۰۰ سال عمر کرد، روح رفتگان شاد). --- باری، در دهه ۶۰ که عمهزادههام ازدواج میکردن، بین فامیل میگفتن که "باشگاه گرفتن"، یعنی عروسی در خانه برگزار نمیشه و در تالار هست، که بهجای واژهی تالار، میگفتن "باشگاه". بهگمانم دلیلش این بوده که اولینبار در میانه یا انتهای دهه ۴۰، مراسم عروسی را برخی که پولدار بودند، بهجای خانه، در "باشگاه افسران" یا "باشگاه وزارت نفت" -که برای مراسم مردم عادی نیز اجاره داده میشده- برگزار میکردند، و این نام "باشگاه"، از مفاهیم "لشگری و کشوری" وام گرفته میشده ~ (ادامه...)
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ب؛ - میانهی دههی هفتاد خورشیدی در ایران، یکی از عموزادهها، جشن عروسی خود را در هتل شرایتون تهران (هتل هما) برگزار داشت. --- کمی که از آغاز مراسم گذشت، زمزمهای میان حضار در تالار مردانه هتل شکل گرفت که میگفتند برای خوانندگی در این عروسی از "گلپایگانی" دعوت شده. --- چند دقیقهای گذشت و آقایی کمی شبیه به اکبر گلپایگانی بهروی سن تالار آمد و گفت من "حسن گلپایگانی هستم" --- اپتدا کمی صحبت داشت که صدا در خاندانشان موروثی هست، و دو برادر دیگرشان (اکبر گلپایگانی و محمد گلریز) نیز به ترتیب در دوران قدیم و جدید، در دنیای خوانندگی بسیار مطرح هستند، اما به ایشان گویا مجوز داده نشده که به طور رسمی در رادیو و تلویزیون فعالیت داشته باشند، و در ضمن، تدریس ردیف آوازی موسیقی هم انجام میدهند. --- سپس ایشان (آقای "حسن گلپایگانی") به اجرای آواز و تصنیف بدون ساز پرداخت، -که صدایشان هم کمی شبیه به استاد اکبر گلپایگانی بود- و نشان از توانایی و تسلط خوبشان -همچون برادرانشان- به موسیقی داشت.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۸
۵۸
دانای نادان - آمستردام، هلند
سال پنجاه و یک حقوق یک کارمند معمولی با چند سال سابقه کار با مدرک دیپلم بین سه تا چهار هزار تومان بود ، یعنی بین حدود شصت تا هشتاد میهمان. الان میتونی مقایسه کنی با چیزی که تو ایران است. البته من نمیدونم قیمت یک عروسی تو ایران تو یک سالن لوکس الان چقدره.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۱
۱۰۱
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
زیاد زر نزن چلی ما هم پائین تو نو دیدیم هم بالاتو نو
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۲
۶۷
خوش باور - تهران، ایران
پدر بزرک حتمان باید حدود ۸۰ سال داشته باشی چون از سال ۱۳۵۰ به بعد بلیط اتوبوس ۲ ریالی بوده و دلار قیمت آن ۶۹۰ ریالب ود ، سال ۵۵ حقوق یک افسر پلیس بدون مزا یا ۳۴۰۰ تومان با اضافه کار نزریک ۴۰۰۰ تومان
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
سال 51 من 12سالم بود.یکریال بلیت اتوبوس.سال 52 شد 2ریال.اینم نشون که سیگاروینستون سه خت 25ریال بود.اینم چون بابام سیگارمیکشیدو یوقتا من از دکه روزنامه فروشی براش میگرفتم یادمه.ازبزرگترات بپرس.حافظهه قوی ندارم.همهچیو یادم موند باشه.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
الف؛ - هم تصاویر و هم مطلب روی سخن، جالب هستند. با سپاس از "اطلاعات آنلاین" و "ایرانین.یو.کی" / --- دو نکته در این رابطه؛ ۱) در سالهای دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی در ایران، بهجای عنوان "تالار عروسی"، از واژهی "باشگاه" استفاده میشد. - من تعداد ۲۴ عمهزاده و عموزاده دارم، که ۲۰ نفرشان، از من خیلی بزرگتر هستند (چون پدرم هفتمین و آخرین فرزند بین برادرها و خواهرهای خود است، که البته بعد از ایشان هم دو بچهی دیگر بهدنیا مییان، که اما هرکدام پس از چندماه فوت میشن - پدربزرگم ۱۰۰ سال عمر کرد، روح رفتگان شاد). --- باری، در دهه ۶۰ که عمهزادههام ازدواج میکردن، بین فامیل میگفتن که "باشگاه گرفتن"، یعنی عروسی در خانه برگزار نمیشه و در تالار هست، که بهجای واژهی تالار، میگفتن "باشگاه". بهگمانم دلیلش این بوده که اولینبار در میانه یا انتهای دهه ۴۰، مراسم عروسی را برخی که پولدار بودند، بهجای خانه، در "باشگاه افسران" یا "باشگاه وزارت نفت" -که برای مراسم مردم عادی نیز اجاره داده میشده- برگزار میکردند، و این نام "باشگاه"، از مفاهیم "لشگری و کشوری" وام گرفته میشده ~ (ادامه...)
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
۵۸
دانای نادان - آمستردام، هلند
سال پنجاه و یک حقوق یک کارمند معمولی با چند سال سابقه کار با مدرک دیپلم بین سه تا چهار هزار تومان بود ، یعنی بین حدود شصت تا هشتاد میهمان. الان میتونی مقایسه کنی با چیزی که تو ایران است. البته من نمیدونم قیمت یک عروسی تو ایران تو یک سالن لوکس الان چقدره.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ب؛ - میانهی دههی هفتاد خورشیدی در ایران، یکی از عموزادهها، جشن عروسی خود را در هتل شرایتون تهران (هتل هما) برگزار داشت. --- کمی که از آغاز مراسم گذشت، زمزمهای میان حضار در تالار مردانه هتل شکل گرفت که میگفتند برای خوانندگی در این عروسی از "گلپایگانی" دعوت شده. --- چند دقیقهای گذشت و آقایی کمی شبیه به اکبر گلپایگانی بهروی سن تالار آمد و گفت من "حسن گلپایگانی هستم" --- اپتدا کمی صحبت داشت که صدا در خاندانشان موروثی هست، و دو برادر دیگرشان (اکبر گلپایگانی و محمد گلریز) نیز به ترتیب در دوران قدیم و جدید، در دنیای خوانندگی بسیار مطرح هستند، اما به ایشان گویا مجوز داده نشده که به طور رسمی در رادیو و تلویزیون فعالیت داشته باشند، و در ضمن، تدریس ردیف آوازی موسیقی هم انجام میدهند. --- سپس ایشان (آقای "حسن گلپایگانی") به اجرای آواز و تصنیف بدون ساز پرداخت، -که صدایشان هم کمی شبیه به استاد اکبر گلپایگانی بود- و نشان از توانایی و تسلط خوبشان -همچون برادرانشان- به موسیقی داشت.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۸
۱۰۱
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
زیاد زر نزن چلی ما هم پائین تو نو دیدیم هم بالاتو نو
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۲
۶۷
خوش باور - تهران، ایران
پدر بزرک حتمان باید حدود ۸۰ سال داشته باشی چون از سال ۱۳۵۰ به بعد بلیط اتوبوس ۲ ریالی بوده و دلار قیمت آن ۶۹۰ ریالب ود ، سال ۵۵ حقوق یک افسر پلیس بدون مزا یا ۳۴۰۰ تومان با اضافه کار نزریک ۴۰۰۰ تومان
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
سال 51 من 12سالم بود.یکریال بلیت اتوبوس.سال 52 شد 2ریال.اینم نشون که سیگاروینستون سه خت 25ریال بود.اینم چون بابام سیگارمیکشیدو یوقتا من از دکه روزنامه فروشی براش میگرفتم یادمه.ازبزرگترات بپرس.حافظهه قوی ندارم.همهچیو یادم موند باشه.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اینوگزاشتی که ینی زمون شاه خاعن همهچی خوب بود?یاقیاس که العان بیست ملیون میگیرم.یکسوم خرجی خونه.پس زمون شاه خاعن عالی?55 تومن همون موقه هم پول زیادی بود.یک تومن.خیلی زیادبود.یادمه با یک ریال اتوبوس سوار میشدم.از خیابون جیحون سلسبیل تاخیابون تخته جمشیدمیرفتم.دو سیخ جیگر.سه ریال.خوب یک تومن.ده ریال.حسابکن.55 تومن پس خیلی زیاد.پول زیادی دست بیشترمردم نبود.این مقایسه درست نیس.ولی من بیسواد.شما باسواد.من نادان.شما دانا.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اینوگزاشتی که ینی زمون شاه خاعن همهچی خوب بود?یاقیاس که العان بیست ملیون میگیرم.یکسوم خرجی خونه.پس زمون شاه خاعن عالی?55 تومن همون موقه هم پول زیادی بود.یک تومن.خیلی زیادبود.یادمه با یک ریال اتوبوس سوار میشدم.از خیابون جیحون سلسبیل تاخیابون تخته جمشیدمیرفتم.دو سیخ جیگر.سه ریال.خوب یک تومن.ده ریال.حسابکن.55 تومن پس خیلی زیاد.پول زیادی دست بیشترمردم نبود.این مقایسه درست نیس.ولی من بیسواد.شما باسواد.من نادان.شما دانا.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۰
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
سال 51 من 12سالم بود.یکریال بلیت اتوبوس.سال 52 شد 2ریال.اینم نشون که سیگاروینستون سه خت 25ریال بود.اینم چون بابام سیگارمیکشیدو یوقتا من از دکه روزنامه فروشی براش میگرفتم یادمه.ازبزرگترات بپرس.حافظهه قوی ندارم.همهچیو یادم موند باشه.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۰
۶۷
خوش باور - تهران، ایران
پدر بزرک حتمان باید حدود ۸۰ سال داشته باشی چون از سال ۱۳۵۰ به بعد بلیط اتوبوس ۲ ریالی بوده و دلار قیمت آن ۶۹۰ ریالب ود ، سال ۵۵ حقوق یک افسر پلیس بدون مزا یا ۳۴۰۰ تومان با اضافه کار نزریک ۴۰۰۰ تومان
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۰
۱۰۱
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
زیاد زر نزن چلی ما هم پائین تو نو دیدیم هم بالاتو نو
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ب؛ - میانهی دههی هفتاد خورشیدی در ایران، یکی از عموزادهها، جشن عروسی خود را در هتل شرایتون تهران (هتل هما) برگزار داشت. --- کمی که از آغاز مراسم گذشت، زمزمهای میان حضار در تالار مردانه هتل شکل گرفت که میگفتند برای خوانندگی در این عروسی از "گلپایگانی" دعوت شده. --- چند دقیقهای گذشت و آقایی کمی شبیه به اکبر گلپایگانی بهروی سن تالار آمد و گفت من "حسن گلپایگانی هستم" --- اپتدا کمی صحبت داشت که صدا در خاندانشان موروثی هست، و دو برادر دیگرشان (اکبر گلپایگانی و محمد گلریز) نیز به ترتیب در دوران قدیم و جدید، در دنیای خوانندگی بسیار مطرح هستند، اما به ایشان گویا مجوز داده نشده که به طور رسمی در رادیو و تلویزیون فعالیت داشته باشند، و در ضمن، تدریس ردیف آوازی موسیقی هم انجام میدهند. --- سپس ایشان (آقای "حسن گلپایگانی") به اجرای آواز و تصنیف بدون ساز پرداخت، -که صدایشان هم کمی شبیه به استاد اکبر گلپایگانی بود- و نشان از توانایی و تسلط خوبشان -همچون برادرانشان- به موسیقی داشت.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۸
۵۸
دانای نادان - آمستردام، هلند
سال پنجاه و یک حقوق یک کارمند معمولی با چند سال سابقه کار با مدرک دیپلم بین سه تا چهار هزار تومان بود ، یعنی بین حدود شصت تا هشتاد میهمان. الان میتونی مقایسه کنی با چیزی که تو ایران است. البته من نمیدونم قیمت یک عروسی تو ایران تو یک سالن لوکس الان چقدره.
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
الف؛ - هم تصاویر و هم مطلب روی سخن، جالب هستند. با سپاس از "اطلاعات آنلاین" و "ایرانین.یو.کی" / --- دو نکته در این رابطه؛ ۱) در سالهای دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی در ایران، بهجای عنوان "تالار عروسی"، از واژهی "باشگاه" استفاده میشد. - من تعداد ۲۴ عمهزاده و عموزاده دارم، که ۲۰ نفرشان، از من خیلی بزرگتر هستند (چون پدرم هفتمین و آخرین فرزند بین برادرها و خواهرهای خود است، که البته بعد از ایشان هم دو بچهی دیگر بهدنیا مییان، که اما هرکدام پس از چندماه فوت میشن - پدربزرگم ۱۰۰ سال عمر کرد، روح رفتگان شاد). --- باری، در دهه ۶۰ که عمهزادههام ازدواج میکردن، بین فامیل میگفتن که "باشگاه گرفتن"، یعنی عروسی در خانه برگزار نمیشه و در تالار هست، که بهجای واژهی تالار، میگفتن "باشگاه". بهگمانم دلیلش این بوده که اولینبار در میانه یا انتهای دهه ۴۰، مراسم عروسی را برخی که پولدار بودند، بهجای خانه، در "باشگاه افسران" یا "باشگاه وزارت نفت" -که برای مراسم مردم عادی نیز اجاره داده میشده- برگزار میکردند، و این نام "باشگاه"، از مفاهیم "لشگری و کشوری" وام گرفته میشده ~ (ادامه...)
جمعه ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶