میلاد حاتمی به اعدام محکوم شد

میلاد حاتمی در دادگاهکیهان لندن: میلاد حاتمی از سلبریتی‌های اینستاگرام که به دلیل مدیریت وبسایت‌های قمار و شرط‌بندی بازداشت و از ترکیه به ایران منتقل شده بود به «اعدام» محکوم شده است. محمدرضا زاهدی متهم ردیف دوم این پرونده نیز به ۲۱ سال زندان محکوم شده است.

میلاد حاتم‌آبادی فراهانی معروف به میلاد حاتمی از گردانندگان وبسایت‌های قمار و شرط‌بندی که در ترکیه بازداشت و به ایران منتقل شده بود در دادگاه به «اعدام» محکوم شده است.


پرونده میلاد حاتمی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی بررسی شده است. بر اساس کیفرخواست صادره، «افساد فی‌الارض از طریق اشاعه فساد به صورت گسترده»، «اخلال در نظام پولی و ارزی از طریق خروج مبالغی از سیستم پولی کشور به مراکز قمار و تبدیل آن به ارز به خارج از کشور»، «دایر کردن مرکز قمار»، «تشویق به فساد با توجه به اقدامات مخرب در فضای مجازی و گسترش بی‌بند و باری» از اتهامات وی است.

در کیفرخواست میلاد حاتمی آمده که او حداقل به مبلغ بیش از نیم میلیون دلار (۵۵۰ هزار و ۲۹۰ دلار) در نظام پولی و ارزی کشور اخلال و پولشویی کرده و همچنین به دایر کردن مرکز قمار و تشویق به فساد متهم است.  بر اساس اعلام قوه قضاییه نام ۲۱ متهم دیگر نیز در این کیفرخواست آمده است.
در گزارشی که رسانه‌های جمهوری اسلامی درباره فعالیت میلاد حاتمی منتشر کردند آمده که «متهم با راه‌اندازی سایت‌های قمار و شرط‌بندی و با بدست آوردن اموالی از این طریق، در صفحات مجازی تبلیغات سبک زندگی اشرافی و تجملاتی را می‌کرد و مخاطبان خود را برای بدست آوردن چنین امکاناتی به انجام قمار و شرط‌بندی، تشویق می‌نمود.»

این گزارش‌ها افزوده‌اند که «عمده سایت‌های قمار و شرط‌بندی که توسط شبکه‌ای که میلاد حاتمی هم عضوی از آن بوده تبلیغ می‌شوند، درواقع الگوریتم‌های کلاهبرداری هستند و از افراد شرکت کننده در آنها توسط روش‌های پیچیده کلاهبرداری مالی می‌شود.»

میلاد حاتمی در حالی به «اعدام» محکوم شده که در دادگاه اعلام کرده سرشاخه‌های شبکه قمار افراد دیگری بودند و او تنها «یک مهره» و «ویترین» بوده است.

او در دفاعیات خود گفته که «به پیشنهاد یکی از دوستانم که در ترکیه کار می‌کرد سر از آن کشور درآوردم و به همراه دوستم کار گردشگری انجام می‌دادم. پس از گذشت مدتی به عنوان یک مهره مورد توجه گردانندگان سایت‌های قمار و شرط‌بندی قرار گرفتم و در زمینه جذب فالوور برای آنها اقدام کردم که البته خود قربانی سوء استفاده اشخاصی هستم که از من به عنوان ویترین نمایشگاه ناصواب خود بهره بردند.»
میلاد حاتمی افزوده که «تمامی این نمایش‌ها، لایوها و چالش‌ها، دیکته شده از سوی بازیگران اصلی و پشت پرده بوده که از بلندپروازی و نادانی من سوء استفاده کردند.»

میلاد حاتمی توضیح داده که «در دایرکت اینستاگرام با آقای سعدالله امیرشقاقی سرشاخه شبکه قمار آشنا شدم که وی پیشنهاد داد برای ما تبلیغات کن به تو درصد می‌دهیم و خانه و ماشین در اختیارت می‌گذاریم بعد از آشنایی قرار شد هر تبلیغاتی که می‌کنم، به من ۵۰ درصد بدهند. از آنجا شروع به درست کردن ویدیو و تبلیغات کردم.»

نماینده دادستان گفته که میلاد حاتمی در بازجویی تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ اقرار کرد که با هدف همکاری شبکه سعدالله شقاقی برای افزایش فالوور برای تبلیغ در شبکه قمار از چالش‌هایی غیراخلاقی استفاده می‌کرد.

نماینده دادستان افزوده که میلاد حاتمی با حدود ۲ میلیون فالوور، چالش‌هایی غیراخلاقی را استوری می‌کرد که همه می‌توانستند ببینند که به معنی اشاعه و گسترش فحشا است.

میلاد حاتمی به همراه همسر و فرزند نوزادش در ترکیه زندگی می‌کرد و از طریق صفحه اینستاگرامش با انتشار ویدئو و استوری و عکس، با نمایش یک زندگی لوکس که حاصل درآمد ناشی از فعالیت در سایت‌های قمار بوده، مخاطبانش را به حضور در این سایت‌ها ترغیب می‌کرد. او پس از صدور اعلان قرمز اینترپل، در اسفندماه سال ۱۳۹۹ در کشور ترکیه شناسایی، بازداشت و به جمهوری اسلامی تحویل داده شد.

متهم ردیف دوم این پرونده، محمدرضا زاهدی است که به گفته وکیل‌اش به ۲۱ سال زندان محکوم شده است. علیرضا طباطبایی وکیل محمدرضا زاهدی اعلام کرده که حکم موکل وی صادر و او به ۲۱ سال حبس «بابت معاونت در افساد فی الارض، ۲۰ سال حبس بابت اخلال در نظام اقتصادی کشور و ۲ سال حبس بابت امحای ادله محکوم شده است.»
محمدرضا زاهدیاین وکیل دادگستری با بیان اینکه «مطابق قانون حکم بیشتر که ۲۱ سال حبس است اجرایی می‌شود» گفته که «از طریق دیوان عالی به رای صادره اعتراض می‌کنیم.»

پرونده میلاد حاتمی با حاشیه‌هایی نیز همراه بود از جمله ترور یکی از  وکلای پیشین این پرونده، محمودرضا جعفرآقایی که ساکن تهران بود و در سفر شاهرود به قتل رسید.

محمودرضا جعفرآقایی از وکلای دادگستری که برای مسافرت به شاهرود رفته بود، ساعت یک بامداد دوشنبه ۱۷ امرداد ۱۴۰۱ در حال ورود به محل سکونت‌اش در حضور همسر و پسر پنج ساله‌اش با شلیک فرد یا افراد ناشناس به قتل رسید.
محمودرضا جعفرآقاییرضی پارسامنش دادستان عمومی و انقلاب شاهرود در گفتگو با ایرنا از شناسایی و بازداشت یک مظنون به قتل این وکیل دادگستری خبر داد و گفت که «پرونده درحال تحقیقات مقدماتی است و احتمال دخالت  فرد یا افراد دیگری نیز در این رخداد متصور است.»

به گفته یکی از همکاران محمودرضا جعفرآقایی او پیش از این بارها از سوی چند نفر تهدید شده بود.

بر اساس گزارش‌ رسانه محلی «شاهرودنگار» این وکیل دادگستری ۳۳ ساله پس از آنکه هدف اصابت چند گلوله قرار گرفت به بیمارستان منتقل شد اما پس از ساعاتی جان باخت.

این گزارش تأکید کرده مهم‌ترین پرونده‌ای که محمودرضا جعفرآقایی در دست داشت مربوط به یک متهم در پرونده «قمار و شرط‌بندی» میلاد حاتمی بوده است.

محمد شیوایی دبیر کمیسیون حمایت کانون وکلای مرکز نیز گفته بود که محمودرضا جعفرآقایی در تهران زندگی می‌کرد و برای تعطیلات به شاهرود رفته بود. او پس از اتمام مراسم شب تاسوعا، حین برگشت در حضور همسر و فرزندش به قتل رسید.

محمد شیوایی تأکید کرده بود که «ظن‌ها متوجه موکل مرحوم در یکی از پرونده‌هایش است؛ مرحوم وکیل جعفرآقایی در معیت یکی از همکاران وکیل پرونده‌ای را وکالت می‌کرد.»

پرونده این قتل در روزهای گذشته به صدور حکم منتهی شد و گفته می‌شود برای قاتل این وکیل اشد مجازات، یعنی اعدام، صادر شده است.

قاتل این وکیل دادگستری، شهریور ۱۴۰۲ بازداشت شد. به گفته سردار جلیل موقوفه‌ای فرمانده انتظامی استان سمنان قاتل یک جوان ۲۰ ساله است که بر اساس اعترافاتش، «توسط یک باند اجیر شده و با اسلحه شکاری و یک دستگاه خودروی سمند جلوی درب منزل وکیل وی را به قتل رساند.»

مقامات قضایی و انتظامی اما توضیحات بیشتری ندادند که آیا «باند»ی که این قاتل را اجیر کرده بود به پرونده میلاد حاتمی ارتباط داشته یا نه!
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد

میلاد حاتمی ها خیلی بهتر و با وجدان تر از سوفی ها و دیگر دعا نویسهای هستند که در زیر عبا نظام اخوندی در داخل ایران دارند فعالیت دعا نویسی و حقه بازی رمالها را میکنند تا پول مجانی از جیب مردم در اورند!
شنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۷
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین

گرامی‌، من خودم با دعا‌نویس‌ها و کف‌بین‌ها -که در دنیای روس هم هستند- اصلا موافق نیستم، و کار آن‌ها را همچون تبلیغ بت‌پرستی‌ می‌دانم، اما این افراد کسی‌ را به‌زور پشت میز دعانویسی‌شان نمی‌آورند، و از جهت دست‌مزد هم، مبلغی می‌گیرند و کار تمام می‌شود، اما دنیای قمار، یعنی " اغوایی خانمان‌سوز "!. / خیلی‌ سال پیش، تاجر ایرانی اینجا بود، که انسان فهمیده‌ای هم بود، و راننده‌های‌اش تریلی پشت تریلی، از ایران -که پدر و برادرانش آنجا بودند- انواع خشک‌بار و محصولات ترشی‌جات کنسروی می‌آوردند اینجا، و او بخش قابل‌توجهی‌ از بازارهای خارکف را تامین می‌ساخت. ایشان فقط یک خصلت بد داشت، و آن اینکه، اعتیاد به قمار داشت!. --- تمام آپارتمان‌ها، انبار‌ها، دفترها و شرکت‌ها، صرافی، خودروهای خارجی‌، و هرچه که از مال دنیا داشت را، اینجا در قمار از دست داد!، و سپس برادرانش آمدند و او -که دیگر روحی‌ بی‌جان شده بود- را به ایران بردند. / همانطور که کسی‌ که پای افراد را به اعتیاد مواد مخدر می‌کشاند گناهکار است، همانگونه هم کسی‌ که قمار را رواج می‌دهد گناهکار است.
شنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۲
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
چه فرق میکند کلاهبردار و صوفی دعانویس و قمارباز همه یکی هستند همه مشغول جیب خالی کردن مردمن !
شنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۲۳:۵۹
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) چه به‌جا که صحبت از کلاهبردار به میان آوردید. / تشویق، تبلیغ و اغوای افراد به انجام قمار، خودش کلاهبرداری سنگین است. / منظور من درباره‌ی "مقیاس اثرات منفی‌ کارها بود" - بازهم می‌گم، با دعا‌نویس‌ها و رمال‌ها کاملا مخالفم، اما یک دعانویس، نهایت چند‌بار طرف رو بکشونه پای میز رمالی‌ش و مبلغی بگیره، اما آیا این‌رو می‌شه با اثرات خانمان‌سوز "مبلغین قمار و شرط‌بندی" یکی‌ دانست؟ - مقیاس اثرات منفی‌ تبلیغ قمار و کشاندن افراد به این منجلاب، بی‌نهایت است. / راستی‌ دیروز یادم رفت بگم که آن آقای تاجر ایرانی، وقتی‌ بازارهای خارکف رو از محصولات‌ش تامین می‌کرد، بعد از جنوب روسیه و کل اکراین، دوشنبه‌ها که اینجا در بازار بزرگ شهر خارکف "شب‌بازار" بود، هر‌هفته کاسب‌ها می‌آمدند و عمده می‌خریدند و می‌رفتند. چنین تاجر موفق و ثروتمندی، اواخر دوران اینجا بودنش، دیگه حتا شب‌ها رو هم در قمارخونه می‌گذروند، و اموال‌ش یکی‌-یکی‌ به گرو قمارخونه درامد، و سرانجام هرچه که داشت رو در قمار از دست داد. (ادامه...)
یکشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۴
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) و یک مورد مستند دیگه (که از این موارد فراوان یافت می‌شود). / --- بازهم خیلی‌ سال پیش، یک دانشجوی ایرانی که اینجا بود، با دایی‌اش که مقیم کشوری جهان‌اولی‌ بود، راجع به ایجاد کسب‌و‌کار صحبت می‌کند، و دایی او برای ایشان، سی‌هزار دلار می‌فرستد، تا اینجا بیزینس ایجاد کند. از آنجا که این دانشجوی ایرانی گرایش به قمارخانه داشت، با خود می‌گوید حالا که جمعه است و دو روز بعد هم تعطیل، پس تا دوشنبه نمی‌شه رفت دنبال کار بازکردن تجارت - از این‌رو با یک ایرانی دیگر می‌روند قمارخانه. --- وقتی‌ صبح روز دوشنبه فرا می‌رسد، از آن سی‌هزار دلار ارسالی دایی او برای انجام بیزینس، تنها چند تک‌دلار باقی‌مانده بوده، چرا‌که دانشجوی ایرانی با دوست‌اش، در طی‌ شنبه و یک‌شنبه، همه‌ی‌ آن مبلغ را در قمارخانه باخته بودند!. --- خوش‌بختانه چندین سال پیش در پارلمان اکراین، قمارخانه‌ها و جاهای مشابه را غیر‌قانونی اعلام، و همه را بستند. / سپاس برای دیالوگ. پایان این مبحث. سلامت باشید همگی‌ ~
یکشنبه ۰۷ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۶
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.